استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
ما در این مطلب قصد داریم به معرفی بهترین و مشهورترین استراتژی سرمایهگذاری بپردازیم.
هر سرمایه گذاری باید یک استراتژی سرمایهگذاری داشته باشد! استراتژی سرمایهگذاری مجموعهای از باورها، ارزشها، عقاید، قواعد و اقدامات می باشد که مسیر سرمایهگذاری هر فرد را تا رسیدن به هدفش مشخص خواهد کرد. داشتن استراتژی به فرد کمک می کند تا زودتر و بهتر به هدفش برسد.
استراتژی سرمایهگذاری چیست؟
استراتژی سرمایهگذاری مجموعهای از باورها، ارزش ها، عقاید، قواعد و اقدامات میباشد که مسیر سرمایهگذاری هر فرد را تا رسیدن به هدفش مشخص خواهد کرد.
شاید فکر کنید که هدف هر فرد کسب بیشترین مقدار سود می باشد؛ اما این فکر درست نیست. بعضی از افراد به دنبال بیشترین مقدار سود در زمانی کوتاه می باشند، اما عده ای دیگر میخواهند در بلندمدت سود نهایی خود را حداکثر نمایند، حتی با پذیرش زیان موقتی و کوتاه مدت.
بعضی از استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ افراد هم کمترین مقدار ریسک را میخواهند اما بعضی از افراد از ریسکپذیری لذت میبرند.
بعضی ها بهدنبال بیشترن مقدار سود در مدت زمان کوتاه میباشند، بعضی دیگر میخواهند در بلندمدت «سود نهایی» را حداکثر نمایند.
شاید معنی استراتژی سرمایهگذاری برای شما گنگ و مبهم باشد به همین با یک مثال درک این مطلب را آسان تر می کنیم.
مثلا زمانی که سکه گران میشود بعد از زمانی افرادی که سکه دارند تصمیم خواهند گرفت که دارایی خود را نقد نمایند سپس قیمت پایین خواهد آمد. پایین آمدن قیمت موج دوم خریداران را به بازار میفرستد. با فشار تقاضا قیمت دوباره بالا خواهد رفت.
محمد در اولین رشد قیمت سکه میخرد. فاطمه وقتی قیمتها برای اولین بار نزولی میشود خرید میکند. امیر در دومین رشد قیمت به بازار میرود. زهرا از قدیم سکه داشته، با دومین رشد قیمت سکههای خود را نقد میکند.
اما چه چیز باعث خواهد شد که این آدمها رفتارهایی متفاوت انجام بدهند؟ آیا آنها برای خود استراتژی دارند، یا تنها تحت تاثیر هیجان است که به بازار پاسخ میدهند؟ در ادامه شما را با انواع استراتژی در سرمایه گذاری آشنا می کنیم.
استراتژی سرمایهگذاری گلهای
فکر کنید که یک گله گوسفند در حال چریدن می باشند. یکی از آن گوسفندها علفی تازه پیدا میکند و میخورد. یکهو گله به سمتی میدود. آن گوسفند نمیداند چرا گله جابجا شدند؛ اما علف تازه خود را ول میکند و به دنبال گله میدود اینکار به قیمت از دست دادن علف تازه و خوشمزه خودش تمام خواهد شد.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
بعضی از سرمایهگذاران هیچگونه استراتژیای ندارند. فقط میخرند و میفروشند. حتی بدون توجه به آنکه بدانند استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ سهامی که میخرند مربوط به چه شرکتهایی می باشد. این افراد احتمال دارد که سود یا زیان کنند؛ اما باید به این نکته توجه داشته باشند که سودهای کسب شده توسط آن ها فقط به بختواقبال و شانس مربوط بوده نه به شم قوی آنها در سرمایهگذاری.
این افراد همیشه در صف می باشند یا در کنار بقیه افراد صف ایستادهاند که خرید کنند یا میخواهند چیزی که دیروز در صف خریدند را بفروشند.
استراتژی سرمایهگذاری بخر – نگهدار
بعضی از افراد باور دارند که قیمت همهچیز بالاخره یک روز بالا خواهد رفت؛ بطور مثال زمانی خواهد آمد که سکه از ۳ میلیون در مدتی کوتاه برسد به ۴ میلیون.
افرادی هم که پس از پرش به صورت گله ای به بازار حمله میکنند شاید چند صدهزار سود یا زیان کنند؛ اما سود اصلی را کسی خواهد برد که سکه را قبل از پرش قیمت خریده بوده است.
این اشخاص موارد سرمایهگذاری را برای نوسان گیری و به قصد فروش نمیخرند. بلکه میخرند که نگه دارند مدت زمان آن هم مشخص نیست شاید ۵ سال، شاید ۱۰ سال یا حتی بیست سال! سهام، طلا، یا زمین، فرقی نمیکند. چون که این سرمایهگذاران بجای قیمت، به دنبال ارزش می باشند. این افراد چیزی را خریداری می کنند که ارزش زیادی دارد، اما قیمت آن ارزان می باشد.
پس از مدت طولانی صبر مینمایند تا زمانی که دنیا هم به ارزش خرید آنها پی ببرد. مثلا فردی که در ۱۹۲۰ نقاشیهای پیکاسو و سالوادور دالی را خریداری کرده بود.
استراتژی سرمایهگذاری بلند-کوتاه
برخی با استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت-کوتاه مدت پیش می روند. بطور مثال یک کشاورز از این موضوع آگاهی دارد که قیمت بادام از نوبر تا اشباعشدن بازار در حال کاهش می باشد. اما در صورتی که قیمت برنج روز به روز افزایش می یابد. اما کاهش روزبه روز قیمت بادام او را اذیت می کند چون کشاورز هنوز بادامهایش را برداشت نکرده است حالا از طرفی او قصد دارد بادام هایش را بفروشد و برنج خریداری کند اما مشکل اینجاست که هر روز قیمت برنج بالا میرود.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
او در حال حاضر میتواند برنج را بصورت نسیه برای یک تاریخ خاصی بخرد و از آن طرف بادام را بهصورت پیشفروش تا همان تاریخ پرداخت نسیه برنج، بفروشد. زمانی که برنج گران می شود، کشاورز چون برنج را ارزان خریده بود سود میکند. به علاوه زمانی که بادام ارزان شود، او بادام را از قبل به قیمت گرانتر فروخته است.
پس از مدت زمانی این کشاورز بجای این که بادام بکارد، تصمیم میگیرد بادام را گرانتر بفروشد و سر فرصت از دیگران ارزان خریداری کند و تحویل دهد. با این استراتژی او به یک سرمایهگذار بلند- کوتاه تبدیل میشود.
استراتژی سرمایهگذاری تکانهای
فکر کنید شما میخواهید برای یک تیم فوتبال بازیکن بخرید. احتمالا سعی میکنید تا بهترین بازیکنان فوتبال جهان را خریداری نمایید و ضعیفترین بازیکنان خودتان را بفروشید؛ اما اگر شما به این روند ادامه دهید، خیلی زود ورشکست خواهید شد. اما شما باید برای ساختن ثروت بهترین بازیکنان خود را بفروشید و بازیکنان جوان و آینده دار و رو به رشد را خریداری کنید.
یک استراتژی سرمایهگذاری دیگر شامل گران خریدن و گرانتر فروختن می باشد. البته تعدادی از این افراد بر این باورند که ارزانخریدن و گرانفروختن سودآور نیست. شما در فاصله زمانی بین خرید وفروش باید هزینه کنید؛ مانند دستمزد بازیکن جوان، هزینه اقامت، تمرین، سفر، آموزش و…
یک استراتژی سرمایهگذاری دیگر شامل گران خریدن و گرانتر فروختن میباشد. مانند تیمی که هازارد را با قیمت بالایی جذب مینماید و او را گران تر از قیمت خریدش با باشگاهی دیگر میفرستد. یک تیم قادر خواهد بود که این کار را در مدت یک فصل انجام بدهد تا اینکه منتظر بماند تا دنیا به ارزشهای استعدادی آن بازیکن جوان پی ببرد، که شاید هم نبرد.
استراتژی سرمایهگذاری ساز مخالف
بسیاری از سرمایه گذاران نیز با استراتژی سرمایهگذاری ساز مخالف پیش میروند. در نقطه مقابل استراتژی گلهای، ساز مخالف قرار دارد. در این استراتژی زمانی که همه به یک مورد سرمایهگذاری علاقه نشان دهند، شخص آن را خواهد فروخت و زمانی که همه فروشندهاند او خرید مینماید.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
مثلا وقتی همه به دنبال این هستند که سکه طلا بخرند چون قیمت دارد روزبهروز بیشتر میشود، سرمایهگذار سکههایش را با قیمت بالا عرضه می نماید. و زمانی که قیمت پایین آمد و همه وحشتزده به دنبال فروشنده میباشند، شخص سکههای فروشندگان را با قیمت خیلی ارزان میخرد.
در بورس اینگونه افراد برای خرید و فروش سهام، در صف خرید میفروشد و هرگز وارد صف نمیشود. و زمانی که همان سهم صف فروش شد، فرد سهمی که فروخته را با قیمتی کمتر میخرد. این در حالی است که بیشتر مردم در صف خرید آرزو میکنند بتوانند خرید کنند و در صف فروش از خدا میخواهند داراییشان فروش برود
استراتژی سرمایهگذاری سود تقسیمی
چه سازه مخالف بزنید چه تکانهها را دنبال نمایید، تا به اینجا فقط به قیمتها توجه داشته اید، نه به سود سرمایهگذاری.
در این زمان سرمایهگذار از بالا رفتن قیمت سهام سود خواهد برد نه از سود تقسیمی شرکت.اما بعضی از سرمایهگذارها مستقل از قیمت، به دنبال دریافت سود تقسیمی می باشند و برای آنها پیشبینی سود شرکت از هرچیزی دیگری مهمتر میباشد.
برای این افراد شرکتی که سود تقسیمی خوب، منظم، قابل پیشبینی و رشدکننده دارد یک مورد سرمایهگذاری مطلوب است. در این حالت سرمایهگذار باید بهره انتظاری خود را تعریف کند؛ مثلا اگر توقع داریم سالی ۲۵ درصد سود کنیم، شرکتی که هر سال یکچهارم قیمتش را به شکل سود تقسیم کند و سودش سالانه دستکم بهاندازه تورم رشد کند، خوب است.
استراتژی سرمایهگذاری دریپ
دریپ یا DRIP اصطلاحی مالی میباشد. Dividend Reinvestment Plan یا برنامه سرمایهگذاری مجدد سود تقسیمی یکی از استراتژیهای رایج در بین سرمایهگذاران می باشد.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
در حالت کلی این استراتژی سرلوحه کار شخصی است که از پول حاصل از فروش گندم، زمین زراعی بیشتر خریداری کند.
دقت فرمایید اگر قیمت زمین بالا رود او از افزایش قیمت زمینهایش سود خواهد برد و زمانی که قیمت زمین ارزان شود او زمین بیشتری را خریداری خواهد کرد. پس او از ریسک نوسان قیمت زمینهای زراعی در امان میماند.
استراتژی خرید پلکانی
فکر کنید قصد دارید با ۱۰ میلیون تومان در بازار طلا سرمایهگذاری نمایید. فرض کنید در حال حاضر قیمت طلا ۱۰۰ هزار برای هر گرم می باشد.
شما قادر خواهید بود که به بازار رفته و ۱۰۰ گرم طلا خریداری نمایید و به خانه برگردید. اگر بعد از ده روز قیمت طلا به ۱۰۲ هزار تومان برسد، ۲۰۰ هزار سود میکنید اما اگر بشود ۹۸ هزار، ۲۰۰ تومان ضرر نصیب شما می شود.
حالا در این مثال استراتژی خرید استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ پلکانی به این صورت است که بجای خرید ۱۰۰ گرم طلا، هرروز ۱ میلیون تومان خرید کنید. اگر قیمت هرروز کمی بالا برود تا به ۱۰۲ هزار تومان برسد، شما درنهایت سود میکنید؛ اما اگر بعد از ۱۰ روز قیمت طلا به ۹۸ هزار تومان رسیده باشد، شما بیشتر از ۱۰۰ گرم طلا دارید.
درست است که در صورت رشد قیمت سود کمتری نصیب شما میشود اما به همان میزان ریسک کاهش قیمت هم برای شما کاهش می یابد.
استراتژی میانگینگیری هزینه ریالی
این جمله که میگوید من ماهی ۵۰۰ هزار تومان سهم خواهم خرید یکی از مهمترین استراتژیهای سرمایهگذاری می باشد. فکر کنید که این ماه سهم شرکت موردعلاقه من ۵۰۰ تومان باشد. این ماه هزار سهم از این شرکت خریداری میکنم .
در ماه آینده قیمت سهم به ۴۰۰ تومان خواهد رسید حالا با ۵۰۰ تومانم ۱۲۵۰ سهم میخرم. ماه بعد قیمت به ۶۰۰ میرسد، ۸۳۳ سهم میخرم. باز قیمت به ۵۰۰ باز میگردد. هزارتای دیگر میخرم.
در ماه اول با دو میلیون تومان میتوانستم ۴۰۰۰ سهم بخرم؛ اما الان ۴۰۸۳ سهم دارم؛ یعنی ۴۱ هزار و ۵۰۰ تومان سود کردهام. در این استراتژی بعضی از افراد اگر و فقط اگر کمی خوششانستر از بقیه باشند ممکن است عملکرد بهتری از دیگران داشته باشند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
استراتژی سرمایهگذاری لایهای
سرمایهگذاری واژهای است که از قدیم مردم جهان برای سودآوری در آینده از آن استفاده میکردند. امروزه استراتژیهای مختلفی در بازارهای مالی وجود دارند، که مردم از آنها برای سرمایهگذاری استفاده میکنند.
اما آیا همه این استراتژیها برای سرمایهگذاری در ایران هم میتواند کارامد باشد؟ کدام سرمایهگذاری بیشترین بازده را دارد؟ ایراد استراتژی سرمایهگذاری در داخل ایران چیست؟ اگر میخواهید به پاسخ همه این سوالات برسید و با یک استراتژی سرمایهگذاری جدید آشنا شوید، پیشنهاد میکنم چندبار این مقاله را با دقت مطالعه کنید!
لزوم سرمایهگذاری
همه ما درطی چند دهه اخیر درگیر تورمهای بعضا بسیار زیادی در کشورمان بودیم. در این مقاله کاری به چرایی و چگونگی ایجاد این تورم نداریم (استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ به مقاله تورم چیست؟ مراجعه کنید) و فقط میخواهیم یاد بگیریم که چگونه میتوانیم از بدترین شرایط نیز بهنفع خود و برای سودآوری بیشتر استفاده کنیم.
تنها نکتهای که همه میدانیم و به آن واقفیم، این است که این تورم از ارزش سرمایههای نقدی ما در طول زمان کم میکند و قدرت خرید ما نیز کاهش مییابد. لزوم سرمایهگذاری از اینجا شکل میگیرد، بهاین ترتیب روزی رسید که بالاخره مردم تصمیم گرفتند بهجای پسانداز، همان پول را سرمایهگذاری کنند تا ارزش آن حفظ شود.
اما از آنجایی که انسان همیشه کمالگرا است، پس سعی دارد که همیشه به بهترین شکل و سودآورترین حالت ممکن سرمایهگذاری کند. برای همین بسیاری از مردم، درطول مدت سرمایهگذاری، انتخاب خود را با باقی گزینههای سرمایهگذاری مقایسه میکنند. بهعنوان مثال میگویند که اگر بهجای خرید فلان خودرو، پولم را در سهام X سرمایهگذاری میکردم اکنون وضعم خیلی بهتر بود.
تورم، ماری که سودهای ما را میبلعد!
در بازار بورس، قیمت سهم ما رشد میکند و ما سود میکنیم. اما چه بخواهیم و چه نخواهیم، بخشی از این سودها وقتی از بازار خارج میشوند، وارد بازارهایی نظیر مسکن و خودرو و طلا و ارز میشوند و باعث بالا رفتن قیمت آنها میشوند. این مسئله درنهایت باعث میشود تا تورم در کشور نیز افزایش یابد و وقتی که نرخ تورم بالا برود، دوباره همهچیز گران خواهد شد. بهعبارت دیگر این مسئله باعث میشود تا تورم بخشی از سودهای ما را ببلعد.
بهعنوان مثال فرض کنید، من خودروی پراید خود را در ابتدای سال 1398 به مبلغ سی میلیون تومان فروخته و پولش را با خرید سهمی در بورس ایران سرمایهگذاری کردم. اکنون و در سه ماهه اول استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ سال 1399 قیمت آن سهم 1000% رشد داشته است (ده برابر). روی کاغذ اگر من سهامم را بفروشم و نقد کنم، نسبت به شرایط پیش از ورود به بورس، باید قدرت خرید ده خودروی پراید مشابه خودروی قبلم را داشته باشم. اما با کمال تعجب میبینیم که قیمت خودرو هم افزایش داشته است. قیمت همان خودرو اکنون حدود چهل و پنج میلیون تومان است که باعث میشود استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ تا قدرت خرید من کاهش یابد. یعنی بهجای قدرت خرید ده پراید، اکنون من فقط میتوانم پنج پراید بخرم.
سوال: پراید من را چهکسی خورد؟
جواب: همزمان با سود شما تورم در کشور نیز افزایش مییابد. به عبارتی دیگر تورم نیمی از سود شما را بلعیده است.
کاهش قدرت خرید در اثر تورم
اکنون یک عده میگویند که بازهم نسبت به قبل سرمایهاش پنج برابر شده است و سود کرده. درست است که در مثال بالا سرمایهگذاری سودده بوده. اما خوب این مسئله خیلی بیشتر دردناک میشود وقتی که من سهمی را میخریدم که در مدت زمان مشابه، سودی کمتر از مقدار تورم داشته باشد. بهعنوان مثال فرض کنید که بعد از فروش پراید (خدابیامرز) خود، سهمی را میخریدم که تنها 50% رشد داشته و وقتی سرمایه خود را نقد میکنم، تورم از من جلو زده و حال همان خودروی قبلی را هم نمیتوانم بخرم!
حالا مسئله جذاب میشود. نگران نباشید معمولا بورس ایران در بلند مدت سودی بیشتر از تورم داشته است. مگر اینکه مقطعی (به دلایل سفتهبازی) و در شرایطی بد وارد بازار شده باشید.
اما بیایید فکر کنید که تورم نداشتیم یا تورم ما ثابت بود، چه اتفاقی میافتاد؟ در ده سال گذشته چقدر به توان قدرت خریدتان افزوده میشد؟
درآمد دلاری، رویا یا واقعیت
آیا سهمی داریم که تورم نتواند سود ما را ببلعد و با تورم هم رشد کند؟ در اینجا لزوم سرمایهگذاری دلاری بیشتر شکل میگیرد. سالها پیش وقتی به کاهش ارزش ریال و راهی برای بلعیده نشدن سودهایم فکر میکردم، مثل بسیاری از مردم بهفکر درآمد دلاری افتادم.
راه دوری نمیرویم. همین سال 1396 حداقل دستمزد طبق وزارت کار با کارانه حدود یک میلیون و صد هزار تومان بود که با نرخ دلاری 3700 تومان آن زمان، برابر حدود 300 دلار حقوق دریافت میکردند. اگر درآمد ما به دلار پرداخت میشد، با همان پایه حقوق (بدون افزایش) و با نرخ دلار 17000 تومانی اکنون ما باید حداقل حقوق ما معادل پنج میلیون یکصد هزار تومان باشد. اگر اکنون زیر این عدد درآمد ماهانه دارید، پس از حداقل حقوق پایه وزارت کار در سال 1396 هم درآمدتان کمتر شده است.
اما اگر من درآمدم به دلار بود دیگر نگران تورم زیاد کشور نبودم. شاید اصلا به اندازه اکنون هم به فکر سرمایهگذاری و آینده نگری هم نبودم.
تحقیقات نشان میدهد که افراد ایرانی که به خارج کشور مهاجرت کردند، اکثرا افراد موفقی بودند. چرا؟
جواب: چون نوع اتفاقات داخلی و شرایط پیچیده سیاسی و اقتصادی کشورمان، طوری شکل گرفته است که همواره استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ ما نگران فردای خود هستیم. اگر از ما بپرسند چشمانداز 10 سال آینده و شرایط اقتصادی را چگونه خواهید دید، تقریبا هیچکس جواب روشنی برای آن ندارد. برای همین خط فکری ما هم از کودکی بر این اساس شکل گرفته که، ما باید خودمان به فکر آیندهمان باشیم. در نهایت این مجموع این عوامل باعث میشود که مردم ایران، یکی از آیندهنگرترین مردمان در جهان باشند. این در حالی است که بیش از 60% افراد کارمند در آمریکا، هیچ پساندازی برای دوران بازنشستگی خود ندارند!
دلیل این امر هم آن است که مردم آمریکا دغدغه فکری برای آینده خود ندارند. بهاین ترتیب ایرانیانی که به خارج مهاجرت میکنند، به دلیل داشتن خط فکری اقتصادی و اینکه همیشه به فردای خود فکر کرده و درحال سرمایه گذاری هستند، جز دسته مهاجران موفق به حساب میآیند.
انواع سرمایهگذاری
درحالت کلی از نظر من هر نوع سرمایهگذاری، به دو نوع ساده و لایهای تقسیم میشوند. در ادامه به هرکدام از آنها میپردازیم.
استراتژی سرمایهگذاری ساده
اکثر سرمایهگذاریهایی که در اطراف ما وجود دارند، از نوع یک سرمایهگذاری ساده هستند. شما یک خودرو ثبتنام میکنید و در نهایت وقتی وارد بازار شد آنرا به قیمت بالاتر میفروشید. یا بهعنوان مثال دیگر شما در سهمی سرمایهگذاری میکنید و بعد از اینکه قیمت سهم، دارای ارزش افزوده شد، آنرا با قیمتی بالاتر میفروشیم.
عموما در سرمایهگذاریهای ساده، رابطه بین سرمایه اولیه ما و سود نهایی، در گرو رشد قیمت دارایی واسط صورت میپذیرد. همچنین دارایی واسط ما تنها عامل سود ما تلقی میشود.
یعنی در سرمایهگذاری خودرو اگر قیمت خودرو ارزان شود، ما ضرر میکنیم. یا در مثال خرید سهم، اگر قیمت سهم افت کند، ما بازهم ضرر میکنیم.
در این بین به فکر سرمایهگذاریهای لایهای افتادم که میخواهم در این مقاله آنرا با شما به اشتراک بگذارم.
استراتژی سرمایهگذاری لایهای (Layered investment)
این استراتژی را شخصا از سالهای 2014 تاکنون استفاده کردهام و حتی نتایج آنرا درسالهای گذشته هم بررسی کردم و تطبیق دادم. این استراتژی در کشورهای توسعه نیافته و یا درحال توسعه که دارای تورم سالیانه بالایی هستند، بازدهی بهتری دارد. استراتژی لایهای بسیار ساده است. وقتی که تورم سود شما را میبلعد، شما باید سرمایهگذاری خود را به نحوی تغییر بدهید که با تورم هم سرمایه شما زیاد شود. بهاین ترتیب مقدار سود شما در لایههای تو در تو، بیشتر از حالت سرمایهگذاریهای تک لایهای و عادی میشود.
یعنی در اینجا واسط بین سرمایه اولیه و سود، بیش از یک عامل است. بهاین ترتیب هرچه تعداد عوامل واسط سرمایه گذاری ما بیشتر باشند، و همه آنها همسو با معامله ما باشند، سود ما بسیار بیشتر از حالت عادی خواهد بود.
مثالی از استراتژی سرمایهگذاری لایهای
اگر شما با ریال یک بیتکوین خریداری کنید، در حقیقت یک سرمایهگذاری لایهای را انجام میدهید. در حقیقت وقتیکه ما با ریال بیتکوین میخریم، یعنی هم دلار خریداری کردیم و هم بیتکوین. در این حالت ما دو سود را میتوانیم برای هدف سرمایهگذاری خود شناسایی کنیم. برای همین مقدار سود سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال بیشتر از حالت سرمایهگذاریهای دیگر است.
به عنوان مثال قیمت بیتکوین در اوج قیمت سال 2017 و با درنظر گرفتن قیمت 20000 دلار، برابر با حدود هشتاد و پنج میلیون تومان معامله میشد. اما در سال 2020 و با قیمت حدود 10000 دلار (نصف قیمت زمان اوج)، حدود 165 میلیون تومان قیمتگذاری میشود. برای همین اگر کسی در اوج قیمت سال 2017 هم بیتکوین خریداری کرده باشد، به لطف زیاد شدن قیمت دلار، همچنان سود کرده است.
خرید طلا نیز یک سرمایهگذاری لایهای محسوب میشود. زیرا عوامل واسط برای در نظر گرفتن سود ما، هم عامل دلار/ریال و هم عامل نرخ طلا/دلار است. به این ترتیب اگر هر دو عامل صعودی باشد، میتواند سود بیشتری را نصیب ما بکند.
یکی دیگر استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟ از سرمایهگذاریهای لایهای خرید سهم در بازار بورس آمریکا است. وقتی شما یک سهم را در بازار بورس آمریکا خریداری میکنید، در حقیقت هم دلار/ریال و هم خود سهم را خریداری کردهاید. چگونه؟
بهعنوان مثال فرض کنید شما در ابتدای سال 2018 به اندازه یکصد میلیون تومان در سهام شرکت تسلا سرمایهگذاری میکردید. با نرخ دلار آزاد در آن زمان (6500 تومان)، شما مبلغ 15.380 دلار میتوانستید خریداری کنید. سهام شرکت تسلا نیز در همان بازه زمانی، 317 دلار قیمت داشت. یعنی شما میتوانستید حدود 48 سهم تسلا خریداری کنید.
امروز و در سال 2020، قیمت سهام تسلا حدود 880 دلار است. اگر بخواهیم ارزش افزوده قیمت سهام را نسبت به زمان سرمایهگذاری حساب کنیم (بدون درنظر گرفتن سود تقسیمی و. )، شما حدود 270% درسود هستید. اما سود خالص شما به همین مقدار خلاصه نمیشود. زیرا قیمت دلار به نرخ روز نیز تغییر کرده و اکنون دلار در همان بازار آزاد با نرخ 17000 تومان مبادله میشود.
حال بیایید سود کل را حساب کنیم:
48 سهم * 880 دلار = 42240 دلار
42240 دلار * 17000 (نرخ دلار) = 718 میلیون تومان
میبینیم که با استراتژی سرمایهگذاری لایهای سرمایه شما نسبت به حالت اولیه، 718% رشد داشته درصورتی که قیمت سهم تنها 270% رشد داشته است. به این ترتیب اگر من پراید (بیچاره) خود را در یک سرمایهگذاری لایهای سرمایهگذاری میکردم، سود ناشی از تورم را هم بدست میآوردم. و بهاین ترتیب قدرت خرید من، حتی با افزایش تورم هم کاسته نمیشد.
آیا سرمایهگذاری با لایههای بیشتر هم وجود دارند؟
بله. بهعنوان مثال فرض کنید با سرمایه اولیه خود مقداری دلار و با آن دلار، مقداری بیتکوین خریداری کنید. حال مجددا با بیتکوین خود مقداری کوین دیگر (که میتواند نسبت بهبیتکوین رشد بیشتری داشته باشد) را خریداری کنیم. بهاین ترتیب اگر انتخاب درستی کرده باشیم، میتوانیم با لایههای بیشتر، سود بسیار بالاتری را کسب کنیم.
در ابتدای سال 2016 بیتکوین با قیمت 450 دلار و نرخ دلار 3300 تومان، حدود یک میلیون و پانصد هزار تومان قیمت داشت. فرض کنید که شما با همین مقدار سرمایه، در آن زمان یک عدد بیتکوین خریداری میکردید. تا اینجا و طبق تعریفهای قبلی، شما یک سرمایهگذاری لایهای انجام دادهاید. اگر بخواهیم سودمان را محاسبه کنیم تا امروز (2020)، با نرخ بیتکوین ده هزار دلار و همچنین نرخ دلار 17000 تومان، شما حدود 170 میلیون تومان سرمایه داشتید.
اما ما میخواهیم سرمایه گذاری خود را در لایههای بیشتری وارد کنیم. بهاین ترتیب که با همان یک عدد بیتکوین و در آن زمان، اتریوم خریداری میکردیم.
نمودار اتریوم/بیتکوین از سال 2016 تا 2020
طبق نمودار فوق، قیمت اتریوم/بیتکوین (ETH/BTC) در ابتدای سال 2016، حدود 0.002 بیتکوین بود. یعنی میتوانستیم با یک عدد بیتکوین، مقدار 500 عدد اتریوم خریداری کنیم. این خرید یک لایه جدید به سرمایهگذاری ما اضافه میکند. امروز یعنی در سال 2020، قیمت اتریوم/بیتکوین پس از دوسال ریزش قیمتی، حدود 0.025 است. حال بیاید سود سرمایهگذاریمان را حساب کنیم.
500 اتریوم * 0.025 نرخ روز (2020) = 12.5 بیتکوین
در این حالت یعنی ما با خرید اتریوم در آن زمان توانستیم بیتکوین خود را 1250% بیشتر کنیم. اکنون ارزش بیتکوینهای خود را مجدد محاسبه میکنیم:
12.5 بیتکوین * 10000 نرخ روز (2020) = 125 هزار دلار
در اینجا با افزایش نرخ قیمت بیتکوین از 450 دلار به ده هزار دلار نیز سود زیادی بدست آوردیم. در نهایت باید مقدار دلار خود را به ریال تبدیل کنیم:
120 هزار دلار * 17000 تومان (نرخ دلار 2020) = حدود دو میلیارد تومان!
در مثالهای فوق و با یک سرمایه ثابت، در حالت اول با دولایه سود، 170 میلیون تومان و در حالت دوم و با سه لایه سود، 2 میلیارد تومان سودآوری داشتیم. پس نتیجه میگیریم که هرچه تعداد لایههای سرمایهگذاری در این حالت بیشتر باشد، چقدر میتواند در سود نهایی ما تاثیر بگذارد.
این مثالهایی که در این مقاله زدیم، بالاترین بازدهی در سالهای اخیر نبودند و قطعا انتخابهای بهتری نیز برای سرمایهگذاری لایهای نیز وجود داشته است؛ که بسته به میزان آشنایی شما از بازاری که میخواهید در آن سرمایهگاری کنید و شناخت سهمها و رفتار بازار میتواند مقدار بازدهی شما را بیشتر کند.
معایب استراتژی سرمایهگذاری لایهای
این روش هم مانند سایر استراتژی سرمایهگذاریهای مختلف، دارای ریسک است. دقت کنید که تعداد لایههای بیشتر، امنیت سرمایهگذاری ما را بیشتر نمیکند. اگر لایهها در جهت عکس انتظار ما حرکت کنند، به همین میزان میتوانند برای ما زیان به ارمغان آورند. یعنی هر لایه میتواند به همان اندازه که سودآور باشد، به سرمایه ما زیان هم برساند.
مدیریت سرمایه این نوع سرمایهگذاری نیز بسیار سختتر و پیچیدهتر از حالت سرمایهگذاری عادی است. و نیازمند درک بیشتر و قدرت تحلیل بالا برای کنترل همزمان تمام عوامل واسط در سرمایهگذاری را میطلبد. اما این نکته را هم باید اضافه کنم که اگر در تشخیص جهت حرکت یکی از لایهها اشتباه کرده باشید، این شانس را خواهید داشت که لایههای بعدی اشتباه قبل شما را جبران کنند.
جمعبندی استراتژی سرمایهگذاری
اگر میخواهید سرمایهگذاری کنید حتما برای خود یک استراتژی تعریف کنید. نکات مثبت و معایب آن را بسنجید و طبق استراتژی، سرمایه خود را مدیریت کنید. اگر صبور باشید حتما سودهای خوبی نصیبتان خواهد شد. در این مقاله با سبک جدیدی از سرمایهگذاری آشنا شدیم و سعی کردیم با مثالهایی استراتژی سرمایهگذاری لایهای را فهمیدیم. بنظر شما چه سرمایهگذاری لایهای در بازارهای داخلی ما وجود دارد که میتوانید از آن طریق سودهای بیشتری از حالت عادی کسب کنید؟ لطفا در بخش نظرات بهترین استراتژیهایی که میشناسید را معرفی کنید.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده بفرمایید.
بهترین استراتژی های سرمایه گذاری
جستوجو کردن و یافتن استراتژی سرمایهگذاری مناسب، درست مانند پیدا کردن رژیمهای لاغری شده است. این روزها همه جا حرف از رژیمهای لاغری است ولی برنامهای که با اهداف شما همسو باشد و بدن و فیزیک شما را در نظر بگیرد، بهسادگی پیدا نمیشود. استراتژیهای سرمایه گذاری هم دقیقا چیزی شبیه همین مورد رژیم غذایی است. برای اینکه استراتژیهای سرمایهگذاری مناسبی پیدا کنید، باید ببینید که شخصیت، اهداف و بودجهی شما چه شیوهای را طلب میکند. اگر این ماجرا برایتان خیلی گنگ است، از شما دعوت میکنیم ۱۰ مورد از استراتژی های سرمایه گذاری را که مبتنی بر فرضیهها و تاکتیکهای اقتصادی هستند، مطالعه کنید.
۱. تجزیهوتحلیل بنیادی
یکی از استراتژیهای سرمایهگذاری متداول و قدیمی، تجزیهوتحلیل بنیادی یا اساسی است. با استفاده از این استراتژی در بازار، سرمایهگذار قادر به پیشبینی قیمت ارز و تغییرات آن با تغییر شاخصهای اقتصادی متنوع، اخبار، گزارشهای دولتی و حتی شایعات خواهد بود. این استراتژی برای پیشبینیهای بلندمدت کاربرد دارد.
۲. سرمایهگذاری ارزشی
در این روش سرمایهگذاری، بر خلاف استراتژی سرمایهگذاری بنیادی لازم نیست براساس پیشبینی عمل کنید. برای خرید سهام و سایر فعالیتها به وضعیت کنونی بازار نگاه کنید. هر شرکتی دارای دو نوع ارزش است؛ ارزش دفتری و ارزش بازاری. ارزش دفتری یعنی تقسیم داراییها و موجودیها بر تعداد سهمها و ارزش بازاری یعنی حاصلضرب قیمت هر سهم در تعداد آن. پس از محاسبهی این ارزشها، اگر ارزش بازاری شرکتی از ارزش دفتری آن کمتر شد یعنی قیمت سهام آن کم و برای خرید مناسب است.
۳. سرمایهگذاری رشد
همانطور که از نام این استراتژی مشخص است، این روش برای محیطهای اقتصادی سالم و در حال رشد مناسب است. در این استراتژی تمام ذینفعان اعم از شرکتها، مشتریان و سرمایهگذاران به دنبال رشد بیشتر هستند و برای دست یافتن به این رشد حاضر به صرف هزینه و سرمایهگذاریاند. شرکتهای پیشگام در زمینهی فناوری نمونه خوبی برای این نوع استراتژی هستند. در محیط سالم و مناسب اقتصادی این شرکتها با نگاه به آینده، پیوسته به دنبال سرمایهگذاری بیشتر برای ایجاد فناوریهای جدید و تغییرات آتی هستند. در یک کلام این استراتژی سرمایهگذاری میگوید: «با قیمت بالا بخرید و گرانتر بفروشید.»
۴. تجزیهوتحلیل فنی
این استراتژی در نقطهی مقابل تجزیهوتحلیل بنیادی است. در این روش سرمایهگذاران از الگوهای قیمتی اخیر و روندهای جاری بازار برای پیشبینی الگوها و روندهای آتی استفاده میکنند. به عبارت دیگر، الگوها و روندها براساس شاخصهای معین و تعریفشدهای تحرکات آتی بازار را پیشبینی میکنند. در حقیقت برخلاف تجزیهوتحلیل بنیادی، تصمیمگیری بر اساس محیط و شرایط را ممکن میکند. در این استراتژی روشهای تعریفشده از قبل و شاخصهای قطعی، الگوی بعدی بازار را پیشبینی میکنند. یعنی با روشی آماری و ریاضیاتی از اطلاعات گذشته روبهرو هستیم که از آن برای تجزیه و تحلیل اطلاعات فنی مانند بالاترین و پایینترین قیمت و … در یک دورهی زمانی معین استفاده میکنیم.
۵. استراتژی خرید و نگهداری
در استراتژی خرید و نگهداری، سرمایهگذاران با شعار خرید ارزان و فروش گران سرمایهگذاری میکنند. آنها به دنبال سهام شرکتهایی هستند که کمتر از ارزش واقعی، ارزشگذاری شدهاند و خرید آنها با این قصد انجام میگیرد که سهام خود را برای ماهها نگه دارند. این استراتژی از استراتژیهای سرمایهگذاری است که اطمینان را جایگزین آشوبها و تغییرات بازار میکند و افزایش قیمتها در بلندمدت، پاداش صبوری در این روش سرمایهگذاری است. سبدهای سرمایهگذاری که از این استراتژی استفاده میکنند بهخاطر حالت انفعالی موجود در طبیعتشان، سبدهای سرمایهگذاری تنبل نام دارند.
۶. استراتژی هسته و ماهواره
هسته و ماهواره استراتژیای متشکل از هستهای مثل صندوق مشترک شاخص سهام با سرمایهی کلان و انواع صندوقها یا همان صندوقهای ماهوارهای است. صندوق هستهای نشاندهندهی وسیعترین بخش سبد سرمایهگذاری است و صندوقهای ماهوارهای هرکدام بخشهای کوچکتری از سبد سرمایهگذاری را تشکیل میدهند. در کل هسته و ماهواره یک بدنهی واحد را میسازند. در این استراتژی همان جملهی معروف «تمام تخممرغها را در یک سبد نگذارید»، رعایت میشود. در حقیقت تنوع دادن به امر سرمایهگذاری، خطرات و ریسک های احتمالی را کاهش میدهد و شکست در یک بخش، تمام پیکرهی سرمایهگذاری را یکجا بر زمین نخواهد زد.
۷. سبد سرمایهگذاری «دیو رمزی»
«دیو رمزی» متخصص زبده در امور مالی و مجری معروف و پرطرفدار برنامههای گفتوگومحور و میزگردهای تحلیلی است. او به استراتژی سبد سرمایهگذاری چهارصندوقه اعتقاد دارد و همیشه استفاده از این استراتژی را توصیه میکند. دیو رمزی میگوید سرمایهگذاریتان را بهشکل برابر به چهار نوع صندوق طبقهبندی کنید: رشد، رشد و درآمد، رشد تهاجمی و رشد بینالمللی. با کارمزد افتتاحی، سهام و صندوقهایی را انتخاب کنید که حداقل پنجساله باشند و تاریخچهی مالی از نرخ بازگشت را نشان بدهند. اگر تحمل خطرپذیری و ریسک سرمایهگذاری پایینی دارید، یعنی مدت زمان کمتری برای حفظ مبلغ سرمایهگذاریشده در اختیار دارید، درصد کمتری به صندوق رشد تهاجمی تخصیص بدهید.
۸. سبد سرمایهگذاری مدرن
استراتژی سبد سرمایهگذاری مدرن یا امپیتی (MPT)، روشی است که سرمایهگذار میکوشد برای سبد سرمایهگذاری، کمترین ریسک و خطر در بازار را بپذیرد تا بیشترین نرخ بازگشت سرمایه را بهدست بیاورد. در این روش برای کاهش ریسک ممکن است از استراتژی هسته و ماهواره هم کمک گرفته بشود. بهطور خلاصه در این استراتژی، سرمایهگذار ریسک کم و نرخ بازگشت بالا طلب میکند. در واقع با این روش سرمایهگذار میتواند نوعی از دارایی یا اوراق بهادار خاص را که بهتنهایی ریسک بالایی دارد، نگه دارد و آن را با انواع دیگری از داراییها یا سرمایهگذاری ترکیب کند و از خطری که سرمایه را تهدید میکند دور بماند.
۹. سبد سرمایهگذاری پستمدرن
این روش مانند روش سرمایهگذاری مدرن است. یعنی سبد سرمایهگذاری از چندین سرمایهگذار متنوع با سطوح ریسک متفاوت تشکیل میشود و سرمایهگذار به دنبال بازگشت معقول سرمایه است. اما تفاوت سرمایهگذاری پستمدرن یا پیامپیتی (PMPT) با روش قبلی در این است که نگرش کلانتری به ریسک و بازگشت سرمایه دارد. در واقع پیامپیتی علاوه بر مدلهای ریاضی، ابعاد رفتاری سرمایهگذاری و شرایط محیطی را نیز در نظر دارد و تنها به روندها و آمارها تکیه نمیکند چون گاهی اوقات سرمایهگذاران معقول عمل نمیکنند و غیرقابلپیشبینی بودن آنها را باید در پیشبینیهای سرمایهگذاری لحاظ کرد.
۱۰. تخصیص دارایی تاکتیکی
این استراتژی ترکیبی از استراتژیهای سرمایهگذاری قبلی است. در این روش سه گروه دارایی اصلی یعنی سهام، اوراق قرضه و نقدینگی با نیت حداکثرسازی بازگشت سبد سرمایه و حداقل کردن ریسک، طراحی و برنامهریزی میشوند. با این روش سرمایه گذاری، تمرکز بر اختصاص دارایی در گام اول و انتخاب استراتژی های سرمایه گذاری در گامهای بعدی است.
استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی
تعریف استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی چیست؟
استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی نوعی استراتژی مدیریت پرتفوی است که اقدام به بیشینه کردن بازدهی با قبول ریسک بیشتر میکند. استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی بر روی افزایش سرمایه و قیمت سهام به عنوان هدف اصلی سرمایه گذاری تأکید میکند، نه دریافت سود نقدی یا محافظت از اصل سرمایه. در این نوع استراتژی ممکن است بخش اصلی سرمایه در سهام سرمایه گذاری شده و بخش کوچکی بهصورت اوراق بهادار با درآمد ثابت و وجه نقد نگهداری شود. استراتژی های سرمایه گذاری تهاجمی بیشتر برای جوانان مناسب است زیرا افق سرمایه گذاری بلندمدت، آنها را قادر میسازد تا نوسانات بازار بورس را بهتر از سرمایه گذارانی که افق کوتاه مدت دارند، تحمل کنند. فارغ از سن سرمایه گذاران، ریسک پذیری بالا یک پیششرط اساسی برای اتخاذ استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی به شمار میآید.
توضیحات مدیر مالی در مورد استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی
میزان تهاجمی بودن یک استراتژی سرمایه گذاری به وزن نسبی دارایی هایی با ریسک و سود بالا همچون خالص اوراق بهادار و فلزات گرانبها در پرتفوی بستگی دارد.
بهطور مثال، پرتفوی الف که ۷۵ درصدش را سهام، ۱۵ درصدش را اوراق با درآمد ثابت و ۱۰ درصد آن را طلا تشکیل داده است، ازآنجاکه ۸۵ درصد وزن این پرتفوی به سهام و طلا تعلق دارد، کاملاً تهاجمی در نظر گرفته خواهد شد؛ اما هنوز از پرتفوی ب تهاجمیتر نیست. چراکه در این پرتفوی ۸۵ درصد داراییها به سهام و ۱۵ درصد به طلا اختصاص دارد.
اما حتی در تخصیص داراییها به سهام شرکتها در پرتفوی تهاجمی، ترکیبی از سهام شرکتهای مختلف هم میتواند تأثیر قابلتوجهی در ریسک داشته باشد. برای نمونه، اگر سهم بالایی از دارایی ها در سهام شرکتهای بسیار بزرگ تشکیل شده باشد، نسبت به زمانی که پرتفوی فقط دارای سهام شرکت های کوچک باشد، از ریسک کمتری برخوردار است. اگر این اتفاق در مثال قبل بیفتد، پرتفوی ب مسلماً نسبت به پرتفوی الف، کمتر تهاجمی خواهد بود، گرچه حتی ۱۰۰ درصد وزنش نیز از دارایی های پر ریسک تشکیل شده باشد.
ازآنجاکه احتمال دارد سرمایه گذاری در پرتفوی تهاجمی باعث بیثباتی بازده شود و به تعدیلهای مکرر برای تناسب با تغییرات بازار نیاز پیدا کند، این نوع پرتفوی ها باید یک مدیریت فعال داشته باشند، نه مدیرانی که با استراتژی «بخر و نگه دار» سرمایه گذاری میکنند. تعدیل مجدد پرتفوی، برای بازنگری اهداف نیز مؤثر است، چراکه بی ثباتی دارایی ها در پرتفوی تهاجمی، اغلب تخصیص سرمایه را به سمتی سوق میدهد که بهطور قابلملاحظهای از هدف های اصلی مدیران پرتفوی و سرمایه گذاران دور میشود.
معادل انگلیسی استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی عبارت است از:
Aggressive Investment Strategy
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
بهترین استراتژی های سرمایه گذاری
جستوجو کردن و یافتن استراتژی سرمایهگذاری مناسب، درست مانند پیدا کردن رژیمهای لاغری شده است. این روزها همه جا حرف از رژیمهای لاغری است ولی برنامهای که با اهداف شما همسو باشد و بدن و فیزیک شما را در نظر بگیرد، بهسادگی پیدا نمیشود. استراتژیهای سرمایه گذاری هم دقیقا چیزی شبیه همین مورد رژیم غذایی است. برای اینکه استراتژیهای سرمایهگذاری مناسبی پیدا کنید، باید ببینید که شخصیت، اهداف و بودجهی شما چه شیوهای را طلب میکند. اگر این ماجرا برایتان خیلی گنگ است، از شما دعوت میکنیم ۱۰ مورد از استراتژی های سرمایه گذاری را که مبتنی بر فرضیهها و تاکتیکهای اقتصادی هستند، مطالعه کنید.
۱. تجزیهوتحلیل بنیادی
یکی از استراتژیهای سرمایهگذاری متداول و قدیمی، تجزیهوتحلیل بنیادی یا اساسی است. با استفاده از این استراتژی در بازار، سرمایهگذار قادر به پیشبینی قیمت ارز و تغییرات آن با تغییر شاخصهای اقتصادی متنوع، اخبار، گزارشهای دولتی و حتی شایعات خواهد بود. این استراتژی برای پیشبینیهای بلندمدت کاربرد دارد.
۲. سرمایهگذاری ارزشی
در این روش سرمایهگذاری، بر خلاف استراتژی سرمایهگذاری بنیادی لازم نیست براساس پیشبینی عمل کنید. برای خرید سهام و سایر فعالیتها به وضعیت کنونی بازار نگاه کنید. هر شرکتی دارای دو نوع ارزش است؛ ارزش دفتری و ارزش بازاری. ارزش دفتری یعنی تقسیم داراییها و موجودیها بر تعداد سهمها و ارزش بازاری یعنی حاصلضرب قیمت هر سهم در تعداد آن. پس از محاسبهی این ارزشها، اگر ارزش بازاری شرکتی از ارزش دفتری آن کمتر شد یعنی قیمت سهام آن کم و برای خرید مناسب است.
۳. سرمایهگذاری رشد
همانطور که از نام این استراتژی مشخص است، این روش برای محیطهای اقتصادی سالم و در حال رشد مناسب است. در این استراتژی تمام ذینفعان اعم از شرکتها، مشتریان و سرمایهگذاران به دنبال رشد بیشتر هستند و برای دست یافتن به این رشد حاضر به صرف هزینه و سرمایهگذاریاند. شرکتهای پیشگام در زمینهی فناوری نمونه خوبی برای این نوع استراتژی هستند. در محیط سالم و مناسب اقتصادی این شرکتها با نگاه به آینده، پیوسته به دنبال سرمایهگذاری بیشتر برای ایجاد فناوریهای جدید و تغییرات آتی هستند. در یک کلام این استراتژی سرمایهگذاری میگوید: «با قیمت بالا بخرید و گرانتر بفروشید.»
۴. تجزیهوتحلیل فنی
این استراتژی در نقطهی مقابل تجزیهوتحلیل بنیادی است. در این روش سرمایهگذاران از الگوهای قیمتی اخیر و روندهای جاری بازار برای پیشبینی الگوها و روندهای آتی استفاده میکنند. به عبارت دیگر، الگوها و روندها براساس شاخصهای معین و تعریفشدهای تحرکات آتی بازار را پیشبینی میکنند. در حقیقت برخلاف تجزیهوتحلیل بنیادی، تصمیمگیری بر اساس محیط و شرایط را ممکن میکند. در این استراتژی روشهای تعریفشده از قبل و شاخصهای قطعی، الگوی بعدی بازار را پیشبینی میکنند. یعنی با روشی آماری و ریاضیاتی از اطلاعات گذشته روبهرو هستیم که از آن برای تجزیه و تحلیل اطلاعات فنی مانند بالاترین و پایینترین قیمت و … در یک دورهی زمانی معین استفاده میکنیم.
۵. استراتژی خرید و نگهداری
در استراتژی خرید و نگهداری، سرمایهگذاران با شعار خرید ارزان و فروش گران سرمایهگذاری میکنند. آنها به دنبال سهام شرکتهایی هستند که کمتر از ارزش واقعی، ارزشگذاری شدهاند و خرید آنها با این قصد انجام میگیرد که سهام خود را برای ماهها نگه دارند. این استراتژی از استراتژیهای سرمایهگذاری است که اطمینان را جایگزین آشوبها و تغییرات بازار میکند و افزایش قیمتها در بلندمدت، پاداش صبوری در این روش سرمایهگذاری است. سبدهای سرمایهگذاری که از این استراتژی استفاده میکنند بهخاطر حالت انفعالی موجود در طبیعتشان، سبدهای سرمایهگذاری تنبل نام دارند.
۶. استراتژی هسته و ماهواره
هسته و ماهواره استراتژیای متشکل از هستهای مثل صندوق مشترک شاخص سهام با سرمایهی کلان و انواع صندوقها یا همان صندوقهای ماهوارهای است. صندوق هستهای نشاندهندهی وسیعترین بخش سبد سرمایهگذاری است و صندوقهای ماهوارهای هرکدام بخشهای کوچکتری از سبد سرمایهگذاری را تشکیل میدهند. در کل هسته و ماهواره یک بدنهی واحد را میسازند. در این استراتژی همان جملهی معروف «تمام تخممرغها را در یک سبد نگذارید»، رعایت میشود. در حقیقت تنوع دادن به امر سرمایهگذاری، خطرات و ریسک های احتمالی را کاهش میدهد و شکست در یک بخش، تمام پیکرهی سرمایهگذاری را یکجا بر زمین نخواهد زد.
۷. سبد سرمایهگذاری «دیو رمزی»
«دیو رمزی» متخصص زبده در امور مالی و مجری معروف و پرطرفدار برنامههای گفتوگومحور و میزگردهای تحلیلی است. او به استراتژی سبد سرمایهگذاری چهارصندوقه اعتقاد دارد و همیشه استفاده از این استراتژی را توصیه میکند. دیو رمزی میگوید سرمایهگذاریتان را بهشکل برابر به چهار نوع صندوق طبقهبندی کنید: رشد، رشد و درآمد، رشد تهاجمی و رشد بینالمللی. با کارمزد افتتاحی، سهام و صندوقهایی را انتخاب کنید که حداقل پنجساله باشند و تاریخچهی مالی از نرخ بازگشت را نشان بدهند. اگر تحمل خطرپذیری و ریسک سرمایهگذاری پایینی دارید، یعنی مدت زمان کمتری برای حفظ مبلغ سرمایهگذاریشده در اختیار دارید، درصد کمتری به صندوق رشد تهاجمی تخصیص بدهید.
۸. سبد سرمایهگذاری مدرن
استراتژی سبد سرمایهگذاری مدرن یا امپیتی (MPT)، روشی است که سرمایهگذار میکوشد برای سبد سرمایهگذاری، کمترین ریسک و خطر در بازار را بپذیرد تا بیشترین نرخ بازگشت سرمایه را بهدست بیاورد. در این روش برای کاهش ریسک ممکن است از استراتژی هسته و ماهواره هم کمک گرفته بشود. بهطور خلاصه در این استراتژی، سرمایهگذار ریسک کم و نرخ بازگشت بالا طلب میکند. در واقع با این روش سرمایهگذار میتواند نوعی از دارایی یا اوراق بهادار خاص را که بهتنهایی ریسک بالایی دارد، نگه دارد و آن را با انواع دیگری از داراییها یا سرمایهگذاری ترکیب کند و از خطری که سرمایه را تهدید میکند دور بماند.
۹. سبد سرمایهگذاری پستمدرن
این روش مانند روش سرمایهگذاری مدرن است. یعنی سبد سرمایهگذاری از چندین سرمایهگذار متنوع با سطوح ریسک متفاوت تشکیل میشود و سرمایهگذار به دنبال بازگشت معقول سرمایه است. اما تفاوت سرمایهگذاری پستمدرن یا پیامپیتی (PMPT) با روش قبلی در این است که نگرش کلانتری به ریسک و بازگشت سرمایه دارد. در واقع پیامپیتی علاوه بر مدلهای ریاضی، ابعاد رفتاری سرمایهگذاری و شرایط محیطی را نیز در نظر دارد و تنها به روندها و آمارها تکیه نمیکند چون گاهی اوقات سرمایهگذاران معقول عمل نمیکنند و غیرقابلپیشبینی بودن آنها را باید در پیشبینیهای سرمایهگذاری لحاظ کرد.
۱۰. تخصیص دارایی تاکتیکی
این استراتژی ترکیبی از استراتژیهای سرمایهگذاری قبلی است. در این روش سه گروه دارایی اصلی یعنی سهام، اوراق قرضه و نقدینگی با نیت حداکثرسازی بازگشت سبد سرمایه و حداقل کردن ریسک، طراحی و برنامهریزی میشوند. با این روش سرمایه گذاری، تمرکز بر اختصاص دارایی در گام اول و انتخاب استراتژی های سرمایه گذاری در گامهای بعدی است.
دیدگاه شما