خطوط حمایت و مقاومت مورب
زهرا درخشنده تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه ارائه تکنیکهای معامله در بازار سرمایه، درباره چگونگی تشخیص خطوط حمایت و مقاومت صحبت کردیم و نکته مهم که این خطوط با گذشت زمان و تغییر روند به هم تبدیل میشوند. خطوط مقاومت تبدیل به حمایت و خطوط حمایت تبدیل به مقاومت میشوند.
موضوعی که امروز به آن خواهیم پرداخت خطوط حمایت و مقاومت مورب یا داینامیک هستند.
در روزهای اخیر وقتی از خطوط حمایت و مقاومت میگفتیم، صحبت از خطوطی افقی بود، خطوطی که نماینده یک قیمت خاص بودند.
اما در واقعیت و در اقتصاد تورمی، خطوط حمایت و مقاومت به شکل افقی و در یک قیمت خاص کمتر ظاهر میشوند و بیشتر به شکل مورب دیده میشوند. در بررسی نمودار یک سهم، گاهی دیده میشود که قیمت سهم به یک خط مورب فرضی بارها واکنش نشان داده است. چطور میتوانیم این خطوط را پیدا کنیم؟
در یک روند اکیدا صعودی درهها (کف) را به هم وصل کنید. وصل دو نقطه کف برای شروع کافی است. این خط مورب بالقوه یک خط حمایت برای قیمت سهم محسوب میشود.
در یک روند اکیدا نزولی، قلهها را به هم وصل کنید. اینجا نیز دو قله برای شروع مناسب است. این خط بهصورت بالقوه یک مقاومت برای قیمت سهم است. با ذکر این نکته که خطوط حمایت و مقاومت مورب نیز قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند. به محض اینکه قیمت سهم موفق به چگونگی شناسایی خطوط مقاومت شکستن یک خط مقاومت میشود. همان خط تبدیل به خط حمایت میشود و بالعکس.
چرا به این خطوط، اصطلاحا خطوط حمایت و مقاومت داینامیک گفته میشود؟ در خطوط افقی، هر خط نماینده یک قیمت خاص است. شما میتوانید با اشاره به قیمت این خط را تعریف کنید با ادامه روند نیز همان خط همچنان نماینده همان قیمت خاص است و ممکن است پس از گذشت چند ماه یا چند سال اعتبار خود را از دست بدهند. اما خطوط مورب با ادامه روند قیمت سهم، قیمتهای جدیدی تعریف میکنند و امکان دارد با گذشت ماهها و سالها همچنان معتبر باشند.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال یا Support and Resistance چیست؟
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال و شناسایی این نقاط بسیار مهم و حیاتی است و با دانستن این نقاط، آنالیز فنی ارزدیجیتال بسیار دقیق تر خواهد بود. در این مقاله Support و Resistance و نحوه شناسایی و استفاده از آن را به شما آموزش خواهیم داد.
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای چگونگی شناسایی خطوط مقاومت چگونگی شناسایی خطوط مقاومت این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
- معرفی حمایت در ارز دیجیتال
- پیدا کردن خط حمایتی در تحلیل تکنیکال
- مقاومت در ارز دیجیتال چگونه است؟
- شناسایی خط مقاومت و نحوه کار با حمایت و مقاومت
- خط مقاومت و حمایت در سطحی مساوی
- تغییرات معامله ای در ارز های دیجیتال چگونه است؟
- مقاومت و حمایت منطقه ای چگونه است؟
- خطوط مقاومت و حمایت شامل چه مواردی است؟
- سطح مقاومت و حمایت های عمده و جزئی کدامند؟
- راه های بکارگیری سطوح مقاومت و حمایتی
وقتی درخواست ها و عرضه در نقاط نمودار با هم برابر باشند، خط های مقاومتی و حمایتی در روند تحلیل تکنیکال بوجود می آید. اندیکاتورهای بررسی تکنیکال، این نقاط را تعیین می کنند. همچنین به منظور روانشاسی، در بازار ارز دیجیتال دخالت داشته و نحوه پخش و تقاضا را بهتر نمایان می کنند.مسئله ای که باعث افزایش و کاهش تقاضا و ارائه در ارز دیجیتال می شود، شکستن خطوط حمایتی و مقاومت در آنها است. پس بدنبال این حالت شاهد پیدایش سطرهای جدیدی از حمایت های جدید و مقاومت خواهید بود.
اگر چه در نگاه اول پیدا کردن این دو نقطه یعنی همان حمایت و مقاومت کار سختی به نظر نمی رسد، اما باز هم بسیاری از سرمایه گذاران از این دو نقطه به منظور ایجاد معامله استفاده می کنند، زیرا به گفته آنها این خطوط می توانند کارایی های زیادی نیز داشته باشند.
معرفی حمایت در ارز دیجیتال
وقتی در نقطه ای اینطور پیش بینی می شود که میزان درخواست ها بیشتر از حد تصور افزایش پیدا کند، همچنین راهی هم برای کاهش دادن قیمت ها وجود ندارد، بنابراین در این حالت سطحی به وجود می آید که به آن حمایت در ارز دیجیتال گفته می شود.
با مشاهده نمودار زیر متوجه پایین آمدن سطح تدریجی نرخ های موجود در ارز دیجیتال می شوید. معامله گران رمزارز در هنگام مواجهه با این پیشامد و باتوجه به کاهش فروش، باز هم خرید کردن را آغاز می کنند. در عین حال زمانی تقاضا نسبت به عرضه بالاتر می رود که هزینه ها با سطح حمایتی هم راستا می شوند، بنابراین رمزارز ارز دیجیتالی مورد نظر از ارزش بیشتری نیز برخوردار می شود.
همانطور که در تصویر می بینید خطوط حمایتی همیشه هم قابل شکستن نبوده و در برخی موارد حتی پاین تر از قیمت ها قرار می گیرند. بنابراین بازار ارز دیجیتال روند معکوس پیدا می کند و ارز های دیجیتال گذاران به اجبار با صرف هزینه های کمتر ارز های دیجیتالشان را در ارز دیجیتال می فروشند. دلیل این حرکت هم با گذشت خطوط حمایتی، کاهش تمایلات برای خرید ارز های دیجیتال و اشتیاق بیشتر برای فروختن آن است. البته بهترین کار برای نقاط حمایتی، در نظر گرفتن سریع خطوط حمایتی و جایگزین شدن آن برای مواقع شکستگی سطوح است.
پیدا کردن خط حمایتی در تحلیل تکنیکال ارز های دیجیتال
در حالی که انواع معاملات در جریان خط حمایت و اطراف آن قرار دارد، اما می بینید که نرخ ارز های دیجیتال در ارز دیجیتال بالاتر از خطوط حمایتی جریان پیدا می کند. معمولا در حوزه تحلیل تکنیکال هیچ علم مطمئنی وجود نداشته و گاهی امکان تغییر قیمتی وجود دارد. این بدلیل دشوار بودن طراحی خطوط حمایتی است. حتی گاهی اوقات قیمت ها دارای شیب نزولی شده و زیر خطوط حمایتی قرار می گیرند. پیشنهاد می کنیم در مواقعی که خطوط حمایتی زیر یک هشتم قرار دارد، دیگر بدنبال طراحی سطح حمایتی جدید نباشید.
مقاومت در ارز دیجیتال چگونه است؟
همیشه در ارز دیجیتال وقتی دست فروشنگان ارز های دیجیتال بازتر باشد و سطح هزینه ها نسبت به خط مربوطه افزایش پیدا نکند. به نقاط مربوط در ارز های دیجیتال ارز دیجیتال، مقاومت گفته می شود. یعنی زمانی تناسب در مورد خرید یا فروش رمزارز در بین خریداران و فروشنگان به هم می ریزد، یا به عبارتی دیگر کاهش می یابد که نمودار ارز های دیجیتال در ارز دیجیتال، به سطوح مقاومتی نزدیک تر شود. خطوط موجود در مقاومت شباهت زیادی به حمایت دارد. بنابراین وجود آن نمی تواند دائمی باشد و در صورتی که میزان فروش کم تر شده ولی تمایل به خرید کردن بالاتر برود، یعنی بازار با شرایط شکسته شدن خطوط مواجه شده است. فقط در اینجا فرقی که بین شکستگی قیمت ها در مقایسه با سطوح حمایت دیده می شود، متفاوت بودن حالت مقاومت در هنگام عبور از قیمت است. بنابراین ارز های دیجیتال گذاران در شرایط مقاومت، نسبت به نرخ های افزایشی انعطاف پذیری ایده آلی داشته و برای خریداری ارز های دیجیتال از ارز دیجیتال اقدام می کنند.
شناسایی خط مقاومت و نحوه کار با حمایت و مقاومت
هر چند که دادوستد در سطوح مقاومتی یا اطراف آن امری طبیعی است، ولی با این حال نرخ به روز در ارز های دیجیتال ها پایین تر از خط های مقاومت است. هر روشی که سطح های حمایتی از آن تبعیت می کنند، مقاومت نیز پیرو آن خواهد بود.
بدلیل اینکه تمام کارها در تحلیل تکنیکال و بوسیله اندیکاتور های موجود در آن، به سرانجام مثبت برسد، باید از خط های مقاومت و حمایت استفاده کنید. نحوه انجام روش ها در هر دو سطح کار دشواری نیست، بنابراین تمامی صاحبان سرمایه در بررسی رمزارز هایشان به کار گیری این سطوح را تجربه کرده اند.
معمولا در جریان ایجاد این دو خطوط در بررسی های تکنیکال با چندین راهکار روبرو خواهید شد. ابتدا می خواهیم مزیت های هم سان در مقاومت و حمایت را شرح دهیم. بسیار جالب توجه است که این دو خط از هم تبعیت کرده و با اجرای یکی از دو روش، بعدی نیز در نمودار قابل رسم می شود.
کف قیمت و اوج چگونه است؟
در نمودار هزینه ها، خطوط قیمتی نیاز به چندین نقطه در یک مسیر مشخص دارند. بنابراین، آنچه که سبب رسم خطوط در نمودارهای دو روش ذکر شده می شود، مقاومت بر اساس اوج های هزینه و برای حمایت، کف های نرخی که از آن عبور کرده ایم است. البته به منظور پیاده سازی نکات ذکر شده برای دو حالت فوق باید به بازه های زمانی متفاوت و دقت بر آنچه که در نمودار گذشته بوده و یا در حال رخ دادن است، بسیارمهم است.
همانطور که در تصویر بالا می بینید، کف قیمتی در تاریخ 31 اکتبر از خط های حمایتی آغاز شده و تا مبلغ 32 دلار در دسامبر، یک کف قیمت جدید را ثبت کرده است. نمودار فوق شرایط کمپانی Halliburton را در بازار ارز های دیجیتال به معرض دید گذاشته است. پس این شرکت توانسته در فوریه در شرایط کف قیمت 5/32 در سه نقطه در نظر گرفته شده، به خط حمایتی برسد. زمانی که در سپتامبر، هزینه ها به طرف خطوط مقاومتی رفته و مجدد به حالت اول می رسد، جهش نرخ های موجود از سطح حمایت گذشته است.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
نمودار بالا هم شرایط بانک ملت در بازار ارز دیجیتال را نشان می دهد. یعنی خط حمایتی که با عدد 24518 ایجاد شده، از طرف خط مقاومتی عدد 27061 است. البته در سال 2020 و ماه فوریه بوسیله جهش خطوط حمایتی، در راستای سطح مقاومت تغییر مسیر خواهد داد.
خط مقاومت و حمایت در سطحی مساوی
دو سطح ذکر شده می توانند جایگزین یکدیگر چگونگی شناسایی خطوط مقاومت شوند و این به عنوان قانونی برای مشخص شدن خط های حمایتی و مقاومتی در تحلیل تکنیکال به شمار می آیند. تصور بفرمایید وقتی این دو سطح توانایی تبدیل شدن به هم را دارند که هزینه های موجود در سطوح حمایتی دچار شکستگی شوند. پس وقتی نمودار هزینه ها از سطح های روش حمایت می گذرند، عرضه ارز های دیجیتال ارز دیجیتال، در مقایسه با تقاضا افزایش پیدا می کند و در اینجا، احتمال تبدیل شدن دو روش ذکر شده به هم بیشتر خواهد بود. تصویر زیر نمونه ای واضح برای حالت های ذکر شده است.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
لطفا به تصویر زیر دقت بفرمایید، می بینید که در آغاز سطح حمایتی به مقاومت تبدیل شده و سپس جای این دو با هم تغییر کرده و دوباره به همان حمایت اولیه رسیده است. درون دایره سبز نشان دهنده پیشروی قیمت ها با خطوط حمایتی 5/17 ، برای ارز های دیجیتال کمپانی مورد نظر است. بنابراین در ادامه شاهد تبدیل این سطح به مقاومت هستیم و در شرایطی که میزان تقاضا و عرضه ماه ها ادامه پیدا کند، سطح مقاومت به حمایت تغییر مسیر می دهد.
تغییرات معامله ای در ارز های دیجیتال چگونه است؟
چیزی که تعیین کننده نوسان در حالت مقاومت و حمایت و همچنین ادامه دار شدن روند حرکتی آن است، تغییرات معامله ای (نوسان) است. یعنی در مدتی که نسبت به تغییرات موجود، ارز های دیجیتال دچار تنگنا شده و میزان دادوستدها کم تر می شود، به شرایط پیش آمده نوسان معامله گفته می شود. بنابراین نوسان، این نکته را یادآوری می کند که شدت تقاضا و عرضه با هم دارای برابری و تعادل هستند.
وقتی هزینه ها و نوسانات موجود در معامله به اطراف نمودار کشیده می شوند، سبب موفقیت یکی از دو چگونگی شناسایی خطوط مقاومت سطح خواهد شد. اما زمانی که خطوط نمودار در سطحی بالاتر از شرایط نوسانات باشند، میزان تقاضا تقویت شده و اگر شرایط، عکس این ماجرا را نشان دهد میزان عرضه بالاتر می رود.
تصویر زیر که متعلق به نمودار کمپانی WorldCom است، در کمترین زمان ممکن از سطح مقاومتی بالاتر رفته، سپس بعد از مدتی کوتاه به حالت اول رسیده است. با این حال در ماه اوت دچار شرایطی افزایشی نسبت به سطح حمایت می شود که حدودا به قیمت 50 خرید و فروش شده است.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
مقاومت و حمایت منطقه ای چگونه است؟
مسئله ای که در تحلیل تکنیکال باعث پیدا کردن سریع و دقیق تر برای دو روش ذکر شده است، همان مقاومت و حمایت منطقه ای است. بدلیل اینکه در بررسی های تکنیکال دانش مشخصی وجود ندارد، بنابراین برای اطمینان پیشنهاد می شود که مقاومت و حمایت را بصورت منطقه ای در این دو خط به کار ببرید.
از آنجایی که استراتژی های به کار برده شده برای انواع بازار با هم تفاوت زیادی دارند، بنابراین درتحلیل تکنیکال هم باید مراحل طوری باشد که توانایی پوشش همه نکات بزرگ و کوچک را داشته باشد. باید بر طبق شرایط دقت کنید که در چه مواقعی می خواهید از مقامت و حمایت منطقه ای استفاده کنید و در چه شرایط هایی هم از سطو ح مقاومت و حمایت بهره مند شوید. بدلیل اینکه روش های تحلیل تکنیکال متغیر است، بنابراین مراحل واحدی را نمی توان برای آن در نظر گرفت.
از تصویر زیر اینطور می توان برداشت کرد که در صورت کاهش عرض نمودار، نوسان به میزان قابل توجه ای افزایش پیدا می کند. توجه کنید زمانی که عرض خطوط، همچنان کم بوده و دو ماه هم از نوسان بگذرد، می توان بوسیله دو خط حمایت و مقاومت سطوح بهتری بکشید. اما اگر در این موقعیت عرض بزرگتر بوده و نوسان نیز همان دو ماه به طول انجامیده باشد، به منظور شروع معاملات، پیش بردن اهداف نوسان بهتر است.
خطوط مقاومت و حمایت شامل چه مواردی است؟
سطح های دارای زاویه یا حالت افقی، خطوط مقاومت و دقت را تعیین می کنند. شاید تابه حال دیده باشید که چندین دفعه یک نرخ مشخص، نزدیک به خط بخصوصی بر روی نمودار شده است. حال در اینجا سطح مورد نظر نمایانگر خطوط مقاومتی و حمایتی هستند. می توانید این حالت ها را برای بازارهای دچار نوسان به کار ببرید. وقتی نمودار به سمت بالا پیش روی می کنند، هزینه ها با شیبی متوسط، حرکات افزایشی داشته و بالعکس اگر نمودار رو به پایین باشد حرکات با شیب های متوسط و کاهشی خواهد بود. برای حدس زدن مسیر قیمت ها باید نهایت قیمت ها و کف آن را با هم ادغام کرده و ببینید مقاومت و حمایت چه مسیری برای خود پیدا می کنند.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
سطح مقاومت و حمایت های عمده و جزئی کدامند؟
به طور کلی خط های مقاومتی و حمایتی از نوع جزئی، دارای ماندگاری کوتاه مدت هستند. به عنوان مثال نرخی که روند کاهشی داشته ولی دوباره به فعالیت می افتد و مجددا دارای روند کاهشی می شود. این همان سطح حمایت جزئی است. اگر دقت کرده باشید می بینید که قیمت در زمان افزایشی بوده و یا اینکه روند کاهشی به خود گرفته است، بنابراین می بینید که این خطوط به راحتی می شکنند.
در حالی که وقتی به حالت عمده وارد می شوید، با خطوطی روبرو خواهید شد که یک سطح جدید را سبب شده اند. فرض بفرمایید هزینه ها به سمت خطوط افقی و افزایشی قرار دارند، ولی بعد از چگونگی شناسایی خطوط مقاومت مدتی همان خطوط روند کاهشی کرده و قیمت بوجود آمده از سطح مقاومت عمده و نیرومندی برخوردار می شوند. ولی اگر فعالیت ها به سمت پایین نمودار کاهش پیدا کند و ثابت شوند، با سطوح حمایتی عمده مواجه می شوید.
راه های بکارگیری سطوح مقاومت و حمایتی
نحوه انجام کار و راه های پیشنهادی در این دو خطوط مقاومتی و حمایتی زمانی است که حرکت افقی نمودار رو به بالا بوده و یا تغییرات قابل قبول در پیرامون خطوط مقاومت خرید ثبت شود. بنابراین می توانید آن را در حالتی کاهشی و در سطحی نزدیک به خط مقاومت و تغییراتی منفی به فروش برسانید. معمولا فروش در حوالی سطوح مقاومت و خرید کردن در اطراف خطوط حمایت می تواند سبب سودی سرشار شود. البته درنظر بگیرید که برای ثابت ماندن خطوط هیچ اطمینانی وجود ندارد. بنابراین می توانید با استفاده از ابزارهای در نظر گرفته شده، در مباحث تحلیل تکنیکال و روش های موجود به نتایج جدیدتری دست پیدا کنید.
الگوی قیمتی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
ما در پارسیان بورس و در مقالات قبلی هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه را معرفی کرده ایم. الگوی سر و شانه به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند. ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.همچنین این الگوها در تایم فریمهای(دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند. از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید. برای یادگیری مباحث یاد شده می توانید مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال که توسط آکادمی پارسیان بورس تهیه و گردآوری شده است را مطالعه کنید :
نکته مهم: یکی از بهترین شیوههای تحلیل تکنیکال که تحلیلهای درستی ارائه میدهد و استفاده از آن توسط تمام تحلیلگران حرفهای پیشنهاد میشود، پرایس اکشن است. به همین دلیل پیشنهاد میکنیم بعد از یادگیری تحلیل تکنیکال کلاسیک، با شرکت در دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن، این سبک معاملهگری را یاد بگیرید.
الگوی سرشانه
این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک بهحساب میآید، هنگامیکه نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود، تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت میکند (الگوی سر و شانه سقف) حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یکروند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا برمیگردد (الگوی سر و شانه سقف) ، برای تشکیل این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
الگوی سر و شانه سقف
همانطور که از نام آن مشخص است، الگوی سر و شانه سقف از یک شانه چپ، یک سر، یک شانه راست و یک خط گردن تشکیل میگردد. سایر فاکتورهای دخیل در الگو شامل حجم معاملات، شکست خطوط، هدف قیمتی و تغییر نقش حمایت به مقاومت هستند. در ادامه به هر بخش بطور جداگانه میپردازیم.
شناسایی الگوی سر و شانه سقف
- روند قبلی : قبل از تشکیل یک الگوی معتبر سر و شانه سقف، وجود یک روند صعودی لازم است. به عبارت دیگر اگر روند صعودی وجود نداشته باشد، عملا نباید به دنبال تشخیص الگوی سر و شانه سقف بود. (هر الگوی بازگشتی دیگر نیز چنین است و میبایست قبل از آن یک روند تشکیل شده باشد، وجود الگویی بازگشتی بدون وجود روند بیمعناست)
- شانه چپ: روند صعودی است و شانه چپ در بالاترین نقطه روند تشکیل میشود. بعد از تشکیل این سقف، یک نزول رخ میدهد تا شانه چپ کاملا شکل بگیرد. کف تشکیل شده پس از شانه چپ معمولا بالای خط روند صعودی است و چنین به نظر میرسد که روند صعودی ادامه دارد.
- سر : از کف شانه چپ افزایش قیمت شروع میشود، از قله قبلی نیز عبور میکند و سر را تشکیل میدهد. بعد از این سقف، کف دوم نیز شکل میگیرد که نقطه دوم خط گردن است. این کف معمولا خط روند را میشکند و اخطار پایان روند را صادر میگردد.
- شانه راست: بعد از تشکیل نقطه دوم خط گردن، قیمت مجددا به سمت بالا حرکت میکند ولی نمیتواند به سقف قبلی برسد و کمی پایینتر (نزدیک به سقف شانه چپ) قله دیگری شکل میدهد که در این الگو به شانه راست معروف است.
- خط گردن: خط گردن از وصل کردن دو نقطه پایینی ۱ و ۲ شکل میگیرد. نقطه ۱ نشانگر نقطه پایین شانه چپ و آغازگر سر، و نقطه ۲ نیز نشاندهنده پایان سر و شروع شانه راست است.
- حجم معاملات : در حین تشکیل الگوی سروشانه سقف، حجم معاملات نقش مهمی در تایید این الگو بازی میکنند. حجم معاملات را میتوان از طریق یک اندیکاتور (مثلا Chaikin Money Flow یا OBV) یا به سادگی با بررسی سطوح حجم بررسی نمود. در حالت ایدهآل ( و نه همیشه ) حجم معاملات در طول تشکیل شانه چپ باید بیشتر از زمانی باشد که “سر” تشکیل میشود. کاهش حجم در زمان تشکیل سر که به عنوان یک سقف جدید است، یک اخطار برای شکست روند به شمار میروند. اخطار بعدی زمانی صادر میشود که حجم معاملات در زمان کاهش قیمت از “سر” افزایش مییابد.
هدف و شکست الگوی سر و شانه
- شکست خط گردن : تا زمانی که حمایت خط گردن شکسته نشده است، الگوی سر و شانه سقف هنوز کاملا نشده و روند نیز به نزولی تبدیل نشده است. در حالت ایدهآل شکست خط گردن باید بصورتی قاطعانه (با حجمی زیاد) رخ دهد.
- تبدیل حمایت به مقاومت : وقتی حمایت شکسته میشود، معمولا به خط مقاومت تبدیل میگردد. گاهی اوقات قیمت به حمایت شکسته شده بر میگردد (پولبک میزند) و یک شانس فروش به معاملهگران میدهد تا از بازار خارج شوند.
- هدف قیمت :پس از شکست حمایت خط گردن، میزان کاهش قیمت از طریق محاسبه فاصله بین خط گردن و سقف سر بدست میآید. این فاصله از زیر خط گردن تا پایین محاسبه میشود تا هدف قیمت مشخص گردد. هر هدف قیمتی را میبایست یک قیمت تخمینزده شده دانست و باید موارد دیگر را نیز برای تشخیص تارگت در نظر داشت. سایر فاکتورهای دخیل در هدف قیمتی را میتوان شامل سطح حمایت قبلی، فیبوناچی اصلاحی و میانگین متحرک بلندمدت دانست.
نکات مهم در الگوی سر و شانه سقف
- ترجیح این است که دو شانه بصورت متقارن باشند و نزول قیمت از شانه راست، شکست خط گردن را در پی داشته باشد
- بسته به رابطه بین دو نقطه پایین، خط گردن میتواند شیب نزولی یا صعودی داشته باشد یا اینکه کاملا افقی شود. شیب خط گردن روی درجه نزولی بودن الگوی سر و شانه سقف اثر میگذارد؛ یک خط گردن با شیب نزولی، نشاندهنده الگویی نزولیتر است.
- گاهی اوقات بیش از ۲ نقطه پایین را میتوان در خط گردن رسم شده مشاهده کرد.
- همچنین تایید دیگر این الگو زمانی است که افزایش حجم معاملات را در زمان کاهش قیمت از سقف شانه سمت راست، شاهد باشیم.
- الگوی سر و شانه سقف یکی از متداولترین الگوهای بازگشتی است که شکل میگیرند. مهم است که به یاد داشته باشید این الگو بعد از یک روند صعودی تشکیل میشود و اگر الگو تایید شود یک نزول بزرگ در انتظار قیمت خواهد بود.
الگوی سر و شانه کف
الگوی سر و شانه کف با الگوی سروشانه سقف شباهتهای زیادی دارد اما این الگو برای معتبر بودن، به مقدار زیادی روی حجم معاملات وابسته است. به عنوان یک الگوی بزرگ بازگشتی، سر و شانه کف بعد از یک روند نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند به صعودی میشود. الگو شامل سه کف یا دره است و دره وسطی (سر) عمیقترین دره و دو دره کناری آن که به عنوان دره (شانه) سمت راست و شانه سمت چپ نامیده میشوند عمق کمتری دارند.
در حالت ایدهآل دو شانه یا دو دره در این الگو در ارتقاع و عرض یکسان هستند. با اتصال برخوردهایی که به عنوان سطح یا محدوده مقاومتاند خط گردن شکل میگیرد.
حرکات قیمت در الگوهای سر و شانه سقف و سر و شانه کف تقریبا شبیه هم ولی بالعکس هستند. نقش قیمت در الگوی سر و شانه کف، تفاوت این دو الگوست. گرچه افزایش حجم در زمان شکست خط گردن در “الگوی سر و شانه سقف” نشانهای قوی برای تایید الگوست ولی در الگوی سر و شانه کف، این مورد برای تایید الگو کاملا لازم و حیاتی است.
شناسایی الگوی سر و شانه کف
در ادامه به بخشهای مختلف الگوی سر و شانه کف بطور جداگانه میپردازیم و سپس در یک مثال این الگو را نشان میدهیم.
- روند قبلی : مانند همه روندهای بازگشتی، برای بودن یک الگوی سر و شانه کف، ابتدا باید روندی نزولی وجود داشته باشد. بدون یک روند نزولی قبلی، نباید انتظار تشکیل یک الگوی معتبر سر و شانه کف را داشت.
- شانه چپ : در حین روند نزولی، شانه سمت چپ یک دره شکل میدهد که یک کف پایین در روند محسوب میشود و به نظر میرسد روند نزولی بدون مشکل در حال ادامه است. بعد از تشکیل این دره، یک افزایش قیمت، شانه چپ را کامل میکند.
- سر : از نقطه بالایی و مقاومت شانه چپ، یک نزول رخ میدهد و تا پایینتر از کف قبلی نیز ادامه مییابد؛ این نقطه پایینترین نقطه الگو و به عنوان سر وارونهی الگو است. بعد از تشکیل این کف، یک افزایش قیمت متعاقبا نقطه دوم خط گردن را شکل میدهد و سر کامل میشود. در اینجا گاهی اوقات خط روند نزولی شکسته میشود و ادامهدار بودن روند نزولی زیر سوال میرود.
- شانه راست : قیمت از نقطه بالایی سر (خط گردن) شروع به نزول و تشکیل شانه راست میکند. این کف همیشه بالاتر از کفی است که سر تشکیل داده و معمولا با کف شانه چپ در خطی افقی قرار میگیرد. گرچه ترجیح این است که خط گردن افقی باشد، گاهی شانهها میتوانند پایینتر، بالاتر یا پهنتر و نازکتر باشند. پس از اینکه قیمت از کف شانه راست حرکت کرده و خط گردن (مقاومت) را به سمت بالا قطع میکند، الگوی سروشانه کف تکمیل میگردد.
- خط گردن : این خط از وصل کردن دو نقطهی ۱ و ۲ بالای این الگو نشان مشخص میشود. نقطه ۱ در واقع انتهای شانه چپ و شروع سر، و نقطه ۲ پایان سر و شروع شانه راست است. بسته به رابطه بین این ۲ نقطه بالایی، خط گردن میتواند افقی یا دارای شیب نزولی و یا صعودی باشد. شیب خط گردن، مشخص کننده میزان صعودی بودن الگوست: یک خط گردن با شیب صعودی، الگوی صعودی قویتری نسبت به خط گردن صاف یا نزولی است.
- حجم معاملات : در الگوی سر و شانه کف، حجم معاملات نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. بدون وجود حجم مناسب، به شکست خطوط همواره با تردید نگاه میشود. حجم میتواند توسط اندیکاتورهایی مانند OBV و یا Chaikin Money Flow یا با مشاهده سطوح حجم مورد بررسی قرار گیرد.
هدف و شکست الگوی سر و شانه
- شکست خط گردن : الگوی سروشانه کف تا زمانی که خط گردن شکسته نشود و روند نزولی کاملا نقض نشود تایید نمیشود. همانطور که گفته شد، زمانی الگو مورد تایید است که مقاومت خط گردن همراه با حجم بالای معاملات شکسته شود.
- تبدیل مقاومت به حمایت : پس از اینکه مقاومت خط گردن شکسته شد، اغلب اوقات به حمایت تبدیل میشود و گاهی قیمت یک پولبک به خط گردن میزند، در این هنگام یک فرصت خرید دیگر فراهم شده است و میتوان از آن استفاده کرد.
- هدف قیمتی : بعد از شکست خط گردن که به عنوان مقاومت عمل میکند، هدف قیمتی آینده معادل فاصله بین کف سر و خط گردن خواهد بود. این فاصله از خط گردن شکسته شده به سمت بالا به قیمت اضافه میشود و هدف قیمتی بدست میآید.
نکات مهم در الگوی سر و شانه کف
- حجم معاملات در زمان تشکیل نصف اول الگو از اهمیت کمتری نسبت به نصف دوم برخوردار است. در زمان افت قیمت برای تشکیل شانه چپ، حجم معاملات و همچنین فشار فروش معمولا زیاد است. فشار فروش حتی میتواند زمانی که قیمت در حال نزول است تا کف سر را تشکیل دهد بسیار زیاد باشد. بعد از کف سر، الگوهای بعدی حجم باید مشاهده شود تا افزایش حجم آتی در آینده را مشاهده کرد.
- بعد از کف سر، میبایست شاهد افزایش در حجم معاملات باشید. بعد از اینکه نقطه دوم خط گردن تشکیل شد، خط نزولی تشکیل دهنده شانه راست، میبایست با حجم کم همراه باشد.
- در پولبک که به خط گردن زده میشود، اندیکاتورهایی مانند CMF و OBV باید قدرتمند باقی بمانند.
- مهمترین لحظه برای حجم معاملات زمانی است که قیمت از کف شانه راست به سمت خط گردن حرکت میکند تا آنرا بشکند.
- برای یک شکست معتبر لازم است قیمت در حین حرکت به سمت خط گردن با حجم زیاد بوده و شکست خط با قدرت صورت بگیرد.
سروشانههای کف مانند سروشانه سقف از الگوهایی هستند که در بازار به تعداد زیاد دیده میشوند.
در نظر داشته باشید که فقط بعد از یک روند نزولی این الگو شکل میگیرد و وقتی تکمیل شود یک تغییر بزرگ در روند در پی دارد.
“گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایتهای پیشین و سایر حمایتها یا مقاومتها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود”
این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد.
ولی این الگو در این سهم هیچگاه محقق نشده، چراکه خط گردن با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است! ( به دو عکس زیر دقت کنید )
سؤال: آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی میبینیم؟
با توجه به شکل بالا دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی بسیار کوچکتر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردنشکسته نشده است
چگونگی شناسایی خطوط مقاومت
در ادامه ارائه تکنیک های معامله در بازار سرمایه، درباره چگونگی تشخیص خطوط حمایت و مقاومت صحبت کردیم و نکته مهم که این خطوط با گذشت زمان و تغییر روند به هم تبدیل می شوند. خطوط مقاومت تبدیل به حمایت و خطوط حمایت تبدیل به مقاومت می شوند.
موضوعی که امروز به آن خواهیم پرداخت خطوط حمایت و مقاومت مورب یا داینامیک هستند.
در روزهای اخیر وقتی از خطوط حمایت و مقاومت می گفتیم، صحبت از خطوطی افقی بود، خطوطی که نماینده یک قیمت خاص بودند.
اما در واقعیت و در اقتصاد تورمی، خطوط حمایت و مقاومت به شکل افقی و در یک قیمت خاص کمتر ظاهر می شوند و بیشتر به شکل مورب دیده می شوند. در بررسی نمودار یک سهم، گاهی دیده می شود که قیمت سهم به یک خط مورب فرضی بارها واکنش نشان داده است. چطور می توانیم این خطوط را پیدا کنیم؟
در یک روند اکیدا صعودی دره ها (کف) را به هم وصل کنید. وصل دو نقطه کف برای شروع کافی است. این خط مورب بالقوه یک خط حمایت برای قیمت سهم محسوب می شود.
در یک روند اکیدا نزولی، قله ها را به هم وصل کنید. اینجا نیز دو قله برای شروع مناسب است. این خط به صورت بالقوه یک مقاومت برای قیمت سهم است. با ذکر این نکته که خطوط حمایت و مقاومت مورب نیز قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند. به محض اینکه قیمت سهم موفق به شکستن یک خط مقاومت می شود. همان خط تبدیل به خط حمایت می شود و بالعکس.
چرا به این خطوط، اصطلاحا خطوط حمایت و مقاومت داینامیک گفته می شود؟ در خطوط افقی، هر خط نماینده یک قیمت خاص است. شما می توانید با اشاره به قیمت این خط را تعریف کنید با ادامه روند نیز همان خط همچنان نماینده همان قیمت خاص است و ممکن است پس از گذشت چند ماه یا چند سال اعتبار خود را از دست بدهند. اما خطوط مورب با ادامه روند قیمت سهم، قیمت های جدیدی تعریف می کنند و امکان دارد با گذشت ماه ها و سال ها همچنان معتبر باشند.
استفاده از فیبوناچی اصلاحی با خطوط حمایت و مقاومت
همانطور که در گذشته گفتیم ، استفاده از سطوح فیبوناچی می تواند بسیار سلیقه ای باشد. به این معنی که یک تریدر ممکن است از سقف و کف A و B آنها را رسم کند و تریدر دیگه از نقاط C و D ! با این حال ، روش هایی وجود دارد که می توانید احتمالات را به نفع خود افزایش دهید.
گرچه ابزار فیبوناچی اصلاحی بسیار مفید است ، اما نباید به تنهایی استفاده شود.
شبیه مقایسه آن با افسانه NBA کوبی برایانت است.
کوبی یکی از بزرگترین بازیکنان بسکتبال تاریخ بود ، اما حتی او نیز نمی توانست این افتخارات را خودش به تنهایی کسب کند.
او به حمایت و پشتیبانی احتیاج داشت.
به همین ترتیب ، ابزار فیبوناچی اصلاحی را باید در ترکیب و همراه با سایر ابزارها استفاده کرد.
در این درس ، بیایید سعی کنیم آنچه تاکنون آموخته اید را با هم ترکیب کنیم تا بتوانید به ساز و کار و تنظیمات شیرین معاملاتی برسیم.
آماده هستید؟ پس همراه ما شوید!
فیبوناچی اصلاحی + حمایت و مقاومت
یکی از بهترین راه ها برای استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی این است که سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را شناسایی کرده و بررسی کنیم که آیا با سطوح فیبوناچی اصلاحی همخوانی دارند یا خیر.
اگر سطوح فیبوناچی روی سطوح حمایت و مقاومت باشند ، و شما آنها را با سایر مناطق قیمتی که بسیاری از معامله گران دیگر آنها را زیر نظر دارند ترکیب کنید ، احتمال اینکه قیمت به آن مناطق واکنش نشان دهد بسیار بیشتر است.
بیایید یک مثال از چگونگی ترکیب سطح حمایت و مقاومت با سطوح فیبوناچی را بررسی کنیم. در زیر نمودار روزانه USD / CHF آورده شده است.
همانطور که مشاهده می کنید ، اخیراً روند صعودی داشته است. به همه آن کندل های سبز رنگ نگاه کنید!
تصمیم می گیرید که سوار قطار USD / CHF شوید.
اما سوال این است ، “چه زمانی وارد می شوید؟”
ابزار فیبوناچی اصلاحی را باز می کنید و کمترین سطح 1.0132 در 11 ژانویه برای کف و بالاترین سطح در 1.0899 در 19 فوریه برای سقف ، در نظر می گیرید.
اکنون نمودار شما با تمام آن سطوح فیبوناچی اصلاحی بسیار شیرین به نظر می رسد.
نقطه ورود به معامله
حال که چارچوبی برای افزایش احتمال دستیابی به یک ورود مستحکم داریم ، می توانیم به این سوال که “کجا باید وارد شویم؟” پاسخ دهیم.
کمی به عقب نگاه کنید. می بینید که قیمت 1.0510 در گذشته سطح مقاومت خوبی بوده است و اتفاقاً با 50.0 درصد سطح اصلاح فیبوناچی هم روی هم افتاده اند.
اکنون که شکسته شده است ، می تواند به حمایت تبدیل شده و جای خوبی برای خرید باشد.
اگر سفارش را اطراف 50.0٪ فیبوناچی قرار دهید ، خیال خود را راحت کرده اید!
احتمالا لحظات بسیار پرتنشی را تجربه می کنید ، خصوصاً در لمس دوم سطح حمایت در اول آوریل.
قیمت سعی کرده سطح حمایت را سوراخ کند اما نتوانسته زیر آن ببندد. سرانجام ، این جفت ارز از سقف عبور کرده و روند صعودی خود را ادامه چگونگی شناسایی خطوط مقاومت داده است.
می توانید تنظیمات ساز و کار مشابه را در روند نزولی نیز انجام دهید. نکته این است که شما باید به دنبال سطوح قیمتی باشید که به نظر می رسد در گذشته مناطق مورد توجهی بوده اند.
دلیل واکنش قیمت به سطوح فیبوناچی اصلاحی
اگر دقت کنید ، می بینید احتمال بیشتری وجود دارد که قیمت به این سطوح واکنش نشان دهد.
اولا ، همانطور که در درسهای قبلی بحث کردیم ، سطح حمایت یا مقاومت قبلی مناطق معمولاً خوبی برای خرید یا فروش است زیرا سایر معامله گران نیز همچون عقاب این سطوح را تحت نظر دارند.
دوما ، از آنجا که می دانیم بسیاری از معامله گران از ابزار فیبوناچی اصلاحی نیز استفاده می کنند ، ممکن است آنها خود به دنبال این باشند که از این سطوح استفاده کرده و ورود کنند.
جاییکه معامله گران به سطوح حمایت و مقاومت یکسان نگاه می کنند، این احتمال وجود دارد که حجم زیادی از سفارشات در آن سطح قیمت وجود داشته باشد. نوسانات بازار نیز تابع عرضه و تقاضاست.
اگرچه هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت به آن سطح واکنش نشان دهد، اما حداقل می توانید با اطمینان بیشتری اقدام به معامله کنید. از این گذشته ، در این اعداد قدرت وجود دارد!
به یاد داشته باشید که معامله کردن یعنی صحبت از احتمالات.
اگر سعی کنید به معاملاتِ با احتمال بیشتر بپردازید ، احتمال موفقیت شما در بلند مدت بیشتر است.
دیدگاه شما