نگاه بورس به تحولات برجامی


جهت‌یابی بازارها در آستانه برجام/ پتانسیل کاهش نرخ دلار وجود دارد؟

ساعت24-اعتماد نوشت: تغییرات عمده در بازارهای دارایی با نقدشوندگی‌های گوناگون، نشان می‌دهد که بازارها خود را برای تحولی بزرگ‌تر آماده می‌کنند. طی روزهای اخیر بازار ارز با کاهش محسوس قیمت‌ها همراه شد؛ فعالان بازار علت این افت را افزایش فشار فروشنده‌ها در بازار می‌دانند و تاکید دارند که در صورت ادامه همین روند می‌توان به‌زودی شاهد ریزش بیشتر قیمت‌ها در بازار بود.

در روز گذشته 24 مرداد ماه کاهش نرخ دلار به گونه‌ای پیش رفت که بهای آن تا 29 هزار تومان هم افت کرد و قیمت فروش هر سکه تمام طرح امامی در صرافی‌های تهران نیز در این روز به ‌طور میانگین به قیمت ۱۴ میلیون و ۱۸۰ هزار و ۵۰۰ تومان درج شد که نسبت به روز ماقبل آن ۱۲۰ هزار تومان کاهش داشت و هر سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم نیز به‌ طور متوسط در صرافی‌های پایتخت به مبلغ ۱۳ میلیون تومان اعلام و تا ۱۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان در نوسان بود.

این روزها در بورس تهران، پتانسیل‌ رشد قیمت سهام و بازگشت سرمایه‌های گریزان با نگاه مثبت به احتمال احیای برجام، مشاهده می‌شود. انتظار می‌رود با احیای برجام، سرمایه‌های سرگردان از دیگر گزینه‌های سرمایه‌گذاری به ویژه بازارهای سفته‌بازی همانند ارز و مسکن خارج شده و بخش قابل توجهی از آن راهی بازار سهام شود. بازار ملک هم در حال واکنش به تحولات برجامی است. طبق شواهد، تقاضای ملک (چه برای سرمایه‌گذاری و چه مصرفی) در حال کاهش است. تعداد معاملات انجام‌شده در پایتخت از اوج حدودا ۱۴ هزار معامله در خرداد ماه (سقف ۴ ساله) عقب‌نشینی کرده و طبق آمار بانک مرکزی ۲۶درصد و طبق داده‌های مرکز آمار نزدیک به ۴۰درصد کاهش داشته است. کاهش تقاضا در بازار مسکن را مشاهدات میدانی هم تایید می‌کند. در این شرایط این سوال مطرح می‌شود که آیا روند کاهشی نرخ دلار پس از توافق برجام نیز ادامه پیدا می‌کند یا اینکه اقتصاد ایران با این ارقام خود را هماهنگ کرده است؟

پتانسیل کاهش نرخ دلار وجود دارد

مرتضی عزتی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در این باره به «اعتماد» گفت: در صورتی که اقتصاد ایران را به حال خود بگذارند و تلاطمی در آن ایجاد نشود و مشکلاتی در بازار و فضای سیاسی و نظامی کشور به وجود نیاید مسلما نرخ دلار پایین‌تر هم خواهد آمد. بازار عرضه و تقاضا با این ظرفیت و پتانسیل به گونه‌ای پیش می‌رود که نرخ ارزهای خارجی بین 10 تا 15درصد افت خواهند کرد و در صورتی که در برجام توافقاتی حاصل شود سرعت افت قیمت‌ها هم بیشتر می‌شود، چراکه امیدها بیشتر خواهد شد و وضعیت بازارها هم بهبود می‌یابد و این قضیه بر صادرات و هزینه واردات و تقاضا در بازار ارز هم تاثیرگذار است.

عزتی در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر خریدها در بخش تولید با دلار 32 هزار تومانی انجام می‌شود و کلیه محاسبات نیز با این نرخ انجام می‌گیرد آیا چسبندگی قیمت‌ها اجازه افت بیشتر قیمت‌ها را خواهد داد یا خیر، خاطرنشان کرد: معمولا در تولید کالاها قاعده این‌گونه است که قیمت‌گذاری‌ها انجام می‌شود و در صورتی که هزینه‌ها با شدت زیادی افت کنند و به عنوان مثال به یک‌باره 50درصد قیمت‌ها کاهش پیدا کنند تولیدکنندگان برای اینکه رقابت‌پذیری بیشتری در بازارها داشته باشند به سرعت قیمت‌ها را کاهش می‌دهند اما در صورتی که کاهش هزینه‌ها چندان بالا نگاه بورس به تحولات برجامی نباشد و در حد 3 تا 5درصد باشد بهترین گزینه‌ای که تولیدکنندگان خواهند داشت این است که به صورت موقتی تا زمانی که بازار به تثبیت برسد روی کالاهای‌شان تخفیف اعمال کنند که به نوعی کاهش قیمت محسوب می‌شود اما در برخی کالاها و خدمات نیز که کشش قیمتی بیشتری دارند ممکن است قیمت‌ها را کاهش دهند.

بیشترین ریزش‌ها در بازار ارز و بعد از آن در بازارهای طلا و سکه است

این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش که در صورت احیای برجام پناهگاه پول‌ها کدام بازار خواهد بود و احتمال ریزش قیمت‌ها در کدام بازار بیشتر است نیز گفت: بیشترین ریزش‌ها در بازار ارز و بعد از آن در بازارهای طلا و سکه است که وابستگی شدیدی به نرخ ارز دارند و بازار کالاهای قاچاق هم افت می‌کند اما برای سرمایه‌گذاران بهترین بازار با توجه به قیمت موجود در بازار اوراق بهادار همین بازار سهام دارند البته سهامی که صادرات محور هستند و تلاطم شدیدی هم ندارند که می‌تواند بهترین محل برای سرمایه‌گذاران باشد.

عزتی ادامه داد: نسبت تغییرات نرخ دلار نسبت به تغییرات شاخص سهام بیشتر بود به گونه‌ای که می‌بینیم نرخ دلار بسیار بیشتر از شاخص‌های بورس رشد داشته‌اند، البته یک بخشی از پایین بودن قیمت‌ها در بازار سهام به دلیل همین تحریم‌ها بود که نمی‌گذارند بنگاه‌های اقتصادی به خوبی فعالیت کنند و سودآوری خوبی داشته نگاه بورس به تحولات برجامی باشند این در حالی است که با حذف تحریم‌ها قیمت مواد اولیه افت می‌کند و بازار صادرات به روی این کالاها باز می‌شود و فعالیت‌های تولیدی رونق می‌گیرد و آن زمان انتظار این است که سوددهی سهم‌ها بالا برود و ارزش سهام هم افزایش پیدا کند.

قیمت دلار طی 4 سال 7 برابر شد

این کارشناس اقتصادی افزود: در حالی که قیمت سهم‌ها حدودا 4 برابر شده اما قیمت دلار نسبت به نیمه اول سال 1397 بیش از 7 برابر شده است که مهم‌ترین علت این موضوع تحریم‌ها بود که موجب کاهش شاخص سهام شد اما با حذف تحریم‌ها این نسبت به یکدیگر نزدیک خواهد شد. او ادامه داد: البته یکی دیگر از علت‌های افت شاخص سهام عملکرد بد دولت در عرضه سهم‌های بنجل به بازار بود و بخش دیگر هم به دلیل ناامیدی از بازگشت برجام بود که شاخص‌های بورس را تا یک میلیون و 200 هزار واحد هم پایین آورد، این در حالی است که هم‌اکنون این رقم به بیش از یک میلیون و 400 یا 500 هزار واحد نیز رسیده است اما به محض حذف تحریم‌ها شاخص‌های بورس می‌تواند تا 20درصد رشد داشته باشد.

قیمت خودرو افت می‌کند اما مسکن تغییری نخواهد کرد

این اقتصاددان در مورد بازار خودرو نیز گفت: قطعا اگر برجام با اطمینان بالایی برگردد قیمت خودرو حتما افت خواهد کرد و اگر اجازه واردات درست خودرو داده شود قیمت‌ها افت می‌کنند، نه واردات خودرویی که بود و دولت از دلالان حمایت می‌کرد و بیش از 3 برابر قیمت دلاری آن به دست مصرف‌کننده می‌رسید که نه تنها هیچ کمکی به اقتصاد کشور نکرد بلکه تنها جیب دولت و دلالان را پر کرد و با انواع عوارض و واسطه‌گری سه برابر قیمت به دست مصرف‌کنندگان رسید و کمک چندانی هم به رقابت در بازار داخلی نکرد و تنها بازار داخلی خودرو را غیررقابتی‌تر و با عرضه کالای کم‌کیفیت‌تر همراه ساخت. عزتی با اشاره به قیمت مسکن نیز افزود: احتمال اینکه قیمت مسکن در دوره‌ای کوتاه متوقف شود بالاست و این روند با کاهش اندکی همراه خواهد بود و باید گفت شوک‌هایی که در اقتصاد وارد می‌شود روی قیمت مسکن چندان تاثیرگذار نیستند و آن‌هم به این علت است که عرضه مسکن و قابلیت جابه‌جایی آن بسیار محدود است و در کوتاه‌مدت تغییرات آن نزدیک به صفر خواهد بود.

امید بستن به برجام بیهوده‌ است | یادمان باشد آلمانی‌ها نیروگاه بوشهر را رها کردند اما روس‌ها آن را تکمیل کردند

رئیس انجمن دوستی ایران و چین با اشاره به گام‌های مهم ایران، روسیه و چین در مسیر شکل‌دهی به یک ائتلاف راهبردی در سطح نظام بین‌الملل گفت: ما بیش ‌از ۴۰ سال است که غرب را آزموده‌ایم؛ آنها ثابت کردند که هیچ‌گاه به دوستی برای ایران تبدیل نخواهند شد.

علاالدین بروجردی

به گزارش همشهری آنلاین، علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم با اشاره به سیاست خصمانه آمریکا و همچنین انگلیس در قبال ایران در دهه‌های اخیر، افزود: اکنون که از چهارمین دهه از عمر جمهوری‌اسلامی گذر کرده‌ایم، برای همگان به اثبات رسیده‌است که اروپایی‌ها، اگر نگوییم خصمانه، سیاست غیردوستانه‌ای در مواجهه با کشورمان در پیش گرفته‌اند؛ موضوعی که در پیش گرفتن راهبرد «نگاه به شرق» را ناگزیر کرده‌است.

او با اشاره به گوشه‌ای از رفتارهای غیردوستانه برخی کشورهای اروپایی در قبال جمهوری‌اسلامی ادامه داد: از طراحی تحریم‌های حقوق‌بشری گرفته تا باز گذاشتن افسار گروهک تروریستی منافقین در غرب، نشان‌دهنده رویکرد غیردوستانه اروپایی‌ها در قبال ایران است. این درحالی‌است که دست این گروهک به خون حدود ۱۷ هزار انسان بی‌گناه آلوده است و یک گروه تروریستی تمام‌عیار به‌حساب می‌آید.

بروجردی با بیان اینکه پیشینه غربی‌ها در مواجهه با جمهوری‌اسلامی ایران به‌خوبی گویای این است که اولویت بخشیدن به راهبرد «نگاه به شرق» بر چه اساسی طراحی شده‌است، گفت: با توجه به شرایطی که گفته شد، ایران حتما به فکر گسترش روابط با چین بود؛ کشوری که تاکنون در مواجهه با جمهوری‌اسلامی سوءنیت سیاسی نداشته‌است. روابط ایران و چین پس‌از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره براساس یک رویه منطقی پیش رفته و ۲ کشور در روابط خود براساس احترام متقابل عمل کرده‌اند.

اصلاح یک اشتباه راهبردی

رئیس کمیسیون امنیت‌ملی و سیاست‌خارجی در مجلس دهم گفت: روابط ایران و روسیه نیز در دهه‌های گذشته همواره روبه‌گسترش بوده‌است. باید یادمان باشد زمانی که آلمانی‌ها پروژه نیروگاه هسته‌ای بوشهر را رها کردند، این روس‌ها بودند که پروژه را دست گرفتند و تکمیل کردند و اکنون هم همکاری‌های این حوزه ادامه دارد.

بروجردی ادامه داد: نکته مهم اینجاست که روابط با غرب و چین و روسیه را هرگز نباید در یک کفه ترازو قرار داد. چنین سنجشی یک اشتباه راهبردی محسوب می‌شود و حتما باید میان آنها تفاوت قائل شویم. این درس و تجربه‌ای است که با گذشت بیش‌از ۴ دهه از عمر جمهوری‌اسلامی آن را آموخته‌ایم. وی با بیان اینکه در شرایط کنونی روسیه و چین بالقوه به‌عنوان ۲ متحد راهبردی جمهوری‌اسلامی به‌حساب می‌آیند، گفت: ما در حوزه‌ها و عرصه‌های گوناگون می‌توانیم شاهد گسترش همکاری‌ها با چین و روسیه باشیم. گسترش مناسبات با این ۲ کشور ثمرات بسیاری برای ما به‌همراه خواهد داشت.

بروجردی با بیان اینکه برخلاف اروپایی‌ها، اکنون چین از بزرگ‌ترین ظرفیت‌های اقتصادی برخوردار است، افزود: اگرچه فعلا چین در رده دوم اقتصاد جهان قرار دارد و جایگاه نخست متعلق به آمریکاست، اما شاهدیم که چین توانسته بخش اعظم فناوری‌های نوین غرب را به‌سوی خود جذب کند. امروز همه اذعان دارند که برندهای برتر دنیا در چین درحال فعالیت هستند.

وی ادامه داد: چینی‌ها از یک‌سو فناوری و قدرت اقتصادی دارند و ازسوی دیگر با ما مشکل سیاسی ندارند و زمینه مناسب برای همگرایی روزافزون فراهم است. آنها در حوزه‌هایی مانند فناوری‌های حمل‌ونقل، هوش مصنوعی و. جزو برترین‌های دنیا هستند؛ موضوعی که گسترش مناسبات را ناگزیر کرده‌است.

سرنوشت کشور را به برجام گره نزنیم

رئیس انجمن دوستی ایران و چین همچنین با بیان اینکه نباید سرنوشت کشور را با برجام گره زد، ادامه داد: همانگونه که در گذشته هم به اثبات رسید، امید بستن به برجام و تفاهم با غربی‌ها انتظار بیهوده‌ای است که سرانجام مطلوبی برای ما به‌همراه نخواهد داشت.

بروجردی با بیان اینکه در گذشته چندبار حسن‌نیت غربی‌ها را آزموده‌ایم و دستاورد مثبتی نداشته‌ایم، افزود: در گذشته پس‌از امضای برجام شاهد بی‌مهری دولت به شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران چینی بودیم؛ با وجود اینکه چینی‌ها شرایط مناسبی داشتند، اما مقام‌های دولتی وقت آنها را به‌نوعی کنار گذاشتند و به‌سمت همکاری با شرکت‌هایی مانند «شل» و «توتال» رفتند که البته سرانجامی هم نداشت و نتیجه آن را دیدیم.

وی ادامه داد: نتیجه این گرایش به شرکت‌های غربی این بود که شاهد بودیم با اندک تشری ازسوی دولت آمریکا، آنها کار را رها کردند و رفتند. این موضوع نشان می‌دهد اعتماد دوباره به آنها یک خطای راهبردی است که دیگر نباید تکرار شود.

بروجردی با تأکید بر اینکه آزموده را آزمودن خطاست، عنوان کرد: چه مذاکرات برجامی که اکنون در جریان است به نتیجه برسد و چه نرسد، انتخاب محوری ما باید گسترش همکاری‌های راهبردی با کشورهایی مانند چین و روسیه باشد. باید درنظر داشته باشیم که در هر صورت «نگاه به شرق» باید انتخاب نخست جمهوری‌اسلامی در عرصه معادلات جهانی باشد.

پایان هژمونی آمریکایی

رئیس کمیسیون امنیت‌ملی و سیاست‌خارجی در مجلس دهم با اشاره به جنبه‌های ضدآمریکایی موجود در ائتلاف راهبردی ایران، روسیه و چین تأکید کرد: در شرایط کنونی و با توجه به تحولات جاری در عرصه جهانی، چین و روسیه عملا با آمریکا درگیر هستند؛ بنابراین درواقع ائتلاف تهران – پکن- مسکو بیش ‌از هرچیز رنگ و بوی ضدآمریکایی و مقابله با هژمونی این کشور در ساختار جهانی را دارد.

بروجردی افزود: درحالی‌که تا پیش از این، شاهد سیاست محافظه‌کارانه چین در قبال تحولات نظام بین‌الملل بودیم، اما دخالت‌های واشنگتن در مسائل داخلی چین و به‌ویژه در موضوع تایوان، پکن را به‌سمت مقابله با هژمون‌گرایی آمریکا سوق داده‌است؛ موضوعی که در ماه‌های اخیر نمود ویژه‌ای در محافل سیاسی و رسانه‌ای جهان داشته ‌است.

او با تأکید بر اینکه جهان در حال تغییر و تحولات اساسی است، افزود: اکنون دیگر می‌توان گفت که نظام تک‌قطبی که آمریکا داعیه‌دار آن است، عملا دیگر وجود ندارد. شاهد بودیم که در عراق با صرف هزینه‌های کلان و برجا گذاشتن حدود ۴، ۵ هزار کشته مجبور به خروج از این کشور شدند.

بروجردی ادامه داد: آمریکایی‌ها در سوریه، لبنان، افغانستان و حتی یمن با شکست‌های سنگینی مواجه شدند؛ بنابراین آنها اکنون دیگر ابرقدرت نظامی دنیا نیستند و هیمنه آنها شکسته است. ازنظر اقتصادی نیز آمریکا درحال افول است.
وی اضافه‌کرد: با توجه به شرایط پیش گفته، معتقدم باید سیاست «کار با همه» را کنار بگذاریم و به‌سمت همکاری با قدرت‌های نوظهور جهان مانند چین و روسیه برویم. در پیش گرفتن سیاست متوازن در قبال کشورها نفع چندانی برای ما به‌همراه ندارد. روابط ما با جهان که بر مبنای تامین منافع ملی استوار شده‌است، باید تعاملی باشد.

برجام چوب دو سر طلا برای بورس؛ چرا در هر نگاه بورس به تحولات برجامی صورت سهام داران زیان می‌بینند؟

آقابزرگی با تاکید بر اینکه روند بورس را اقدامات سیاستگذاران بازار سرمایه رقم می‌زند، گفت: در حال حاضر اراده بر این است که بورس کنترل شود. علیرغم اینکه از ابتدای سال تا خردادماه بازار با یک بازدهی مناسب روبرو بود، اما در فصل تابستان نزول را شاهد بودیم. به نظر می‌رسد متولیان بازار و همچنین و دولت تمایل داشته باشد که بورس اگر قرار باشد در مسیر رشد نیز قرار بگیرد، به صورت کنترل شده برخوردار است.

فرارو- واقعیت این است که بازار سهام در بلاتکلیفی قرار دارد، آینده مبهم سیاست‌های اقتصادی دولت و همچنین وضعیت نامشخص برجام موجب شده تا بورس در یک وضعیت بلاتکلیف قرار داشته باشد. این در حالی است که اگر قیمت سهام شرکت‌های بورسی و فرابورسی را بر اساس ارزش جایگزینی محاسبه کنیم، بورس عقب‌ماندگی بسیار زیادی از بازار‌های موازی دارد.

به گزارش فرارو، اما علیرغم این موضوع، وضعیت ابهام‌آمیز سیاسی و اقتصادی موجب شده تا سودآوری شرکت‌ها با کاهش روبرو شود. در این زمینه وجود رکود تورمی در اقتصاد کشور و کسری شدید بودجه دولت از جمله دلایلی است که باعث شده سودآوری شرکت‌ها با کاهش روبرو همراه شود.

از سویی راهکار‌های در دسترس برای تامین کسری بودجه دولت، باعث فشار زیادی بر فعالان اقتصادی و شرکت‌ها شده و از سوی دیگر سیاست‌های افزایش مالیات، افزایش تعرفه‌ها، افزایش نرخ بهره مالکانه، وضعیت نرخ خوراک و رشد بهای مواد اولیه شرکت‌ها را با کاهش سودآوری روبرو ساخته است.


برجام چه بر سر بورس آورده است؟
فردین آقابزرگی کارشناس بازار سهام در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه اخبار برجامی طی چند وقت اخیر، بازار سهام را نوسانی کرده است، اظهار داشت: «طی چند ماه اخیر همواره اخبار مثبت یا منفی زیادی از برجام مخابره شده؛ هر بار این اخبار روی بورس یک تاثیر یک و یا دو روزه می‌گذارد و همین موضوع ریسک بازار سهام را افزایش داده است.»

وی افزود: «به عنوان مثال روز شنبه بعد از اینکه اخبار منفی از برجام منتشر شد، بسیاری از نماد‌های بزرگ بازار سهام از جمله گروه‌های خودرویی و بانکی که بیشترین منفعت را از احیای برجام را می‌برند، با رنج‌های منفی تماماً به ساخت فروش نشستند و در آخر کار نیز شاخص کل بورس با نزول نزدیک ۱۲ هزار واحدی روبرو شد.»


آقابزرگی گفت: «بنابراین تا زمانی که تعیین تکلیف برجام صورت نگیرد، به نظر می‌رسد این وضعیت ادامه پیدا کند، به اعتقاد بنده، اگر این روند به همین منوال ادامه پیدا کند، برجام به نوعی یک چوبِ دو سر طلا برای بازار سرمایه محسوب می‌شود. هربار اخبار مثبت از برجام منعکس شد، نرخ ارز با کاهش روبرو شد و حتی کارشناسان عدد‌های ۲۶ و ۲۷ هزار تومان برای دلار پیش‌بینی می‌کردند، اما در این وضعیت باز هم بورس، مسیر نزول را در پیش گرفت.»


این کارشناس بازار سهام اضافه کرد: «در مقابل نیز؛ علیرغم افزایش قیمت دلار در روز شنبه، تحت تاثیر اخبار منفی، باز هم بورس به این موضوع واکنش نشان داد و مسیر کاهشی را در پی گرفت؛ زیرا بسیاری از سهام داران این واهمه را دارند در صورتی که برجام به هر دلیلی احیا نشود، این موضوع باعث افزایش تنش در سیاست خارجی کشور شود. بنابراین این موضوع باعث فروش سهام از سوی سهامداران می‌شود. این در حالی است که ارز نیمایی برای شرکت‌های بازار سهام از اهمیت بسزایی برخوردار است که طی یک ماه نگاه بورس به تحولات برجامی گذشته چندان با نوسان روبرو نبوده و به نوعی در ثبات قرار داشته باشد.»


وی ادامه داد: «در چنین شرایطی می‌توان نتیجه گرفت اثر برجام روی بازار سهام به خصوص در کوتاه مدت باعث ضرر و زیان برای افراد مبتدی در بازار سهام شده که تحت شرایط خرید و فروش هیجانی قرار دارند؛ زیرا اثر مثبت و یا منفی اخبار برجامی در بازار نهایتاً دو روزه است و بعد از فرو نشستن هیجان بازار به حالت طبیعی بر می‌گردد، اما این افراد به دلیل اینکه صرفاً از روی هیجان اقدام به معامله در لحظه می‌کنند، بدون هیچ استرتژی، مبادرت به داد و ستد می‌کنند؛ بنابراین این نکته مهمی است که افراد مبتدی و سرمایه گذاران خُرد در بازار سرمایه باید به آن توجه داشته باشند.»


آقابزرگی با تاکید بر اینکه روند بورس را اقدامات سیاستگذاران بازار سرمایه رقم می‌زند، اضافه کرد: «در حال حاضر با توجه به اینکه اراده بر این است که بورس کنترل شود، علیرغم اینکه از ابتدای سال تا خردادماه بازار با یک بازدهی مناسب روبرو بود و شاخص کل بورس در سه ماه اول سال به اندازه کل سال گذشته بازدهی دو برابری داشت، اما در فصل تابستان نزول را شاهد بودیم. بنابراین به نظر می‌رسد به دلیل تجربیات سال ۹۹ و ریزش سنگین بورس متولیان بازار و همچنین و دولت تمایل داشته باشد که بورس اگر قرار باشد در مسیر رشد نیز قرار بگیرد، به صورت کنترل شده باشد و دیگر از رشد شارپ و سریع خبری نخواهد بود، نتیجه نیز این خواهد بود که بازار به صورت نوسانی بالا خواهد رفت و در این باره داشتن استراتژی معاملاتی و رعایت حد سود و ضرر از اهمیت بسزایی برخوردار است.»


این مدیر بورسی در ادامه با اشاره به اینکه چند وقتی می‌شود که دیگر عرضه اولیه‌ها آن چنان به سهام‌داران خرد اختصاص نمی‌باید و فقط به صندوق‌های سرمایه‌گذاری نماد‌های خالص را می‌دهند، عنوان کرد: «منابع صندوق‌های سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه، بالغ بر ششصد و بیست هزار میلیارد است که از این مبلغ، حدود هفتاد و پنج درصد آن یعنی بالغ بر چهارصد و هفتاد همت (میلیارد تومان)، فقط صندوق سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت است. بر اساس تکالیف سازمان بورس، این صندوق‌ها مکلفند بخشی از منابع خود را به خرید اوراق دولتی یا اوراق بدهی اختصاص دهند، این درحالیست که کل منابع صندوق‌های سرمایه‌گذاری در سهام کمتر از پنجاه و هفت همت است.


وی افزود: «این رویه و مکانیزمی که حتی نمود آن را در عرضه‌های اولیه می‌بینیم که عرضه‌های اولیه به صندوق‌ها تخصص پیدا می‌کند، عمدتاً به دلیل تکالیفی است که سازمان بورس به آن‌ها واگذار کرده. این درحالیست که نیمی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت الان نه تنها به نگاه بورس به تحولات برجامی سودی که پیش‌بینی کرده بودند، نرسیده‌اند، بلکه برخی از آن‌ها حتی زیان‌ده شدند، یعنی سودی تقسیم کردن نکرده‌اند.»


آقابزرگی تصریح کرد: «این زیان‌دهی برای خرید اوراقی است که صندوق‌ها انجام می‌دهند. در سوی مقابل تخصیص عرضه‌های اولیه به نوعی یک رانت نیز محسوب می‌شود و یک سود تضمین شده دارد، به دلیل اینکه قیمت هر سهم عرضه اولیه را زیر ارزش ذاتی تعیین می‌کنند، تا این سود ۱۰۰ درصد باشد. با توجه به این اقدام سازمان بورس در تخصیص عرضه اولیه به صندوق‌ها برای جبران خرید اوراق دولتی از سوی آن‌ها، این موضوع یک رانت به حساب می‌آید، چرا که در گذشته این عرضه اولیه به سهام‌داران خرد اختصاص پیدا می‌کرد و این خرید برای آن یک سرمایه گذاری بدون ریسک بود.»


وی گفت: «این کار عملاً اقدامی است که از این طرف صندوق‌ها یک سرمایه‌گذاری تضمین شده انجام بدهند و در طرف مقابل سازمان بورس با این اقدام تکالیف خود به صندوق‌ها چه خرید اوراق و چه سهام را اعلام می‌کند و آن‌ها نیز انجام می‌دهند. این موضوع در حقیقت ایفای نقش سیاست‌گذار در راستای حمایت از سرمایه‌داران بزرگ تلقی می‌شود، در حالی که این مسئله برخلاف اهداف اولیه و تعریف شده‌ی بورس و سیاست‌گذار در بازار سرمایه است که حفظ منافع بلندمدت سهامداران به خصوص سرمایه‌گذاران خُرد باید مدنظر سازمان بورس قرار بگیرد، به نوعی مسئولان در حال حاضر در جهت عکس این موضوع در حال حرکت هستند که این مسئله در نهایت به ضرر کلیت بازار سهام است.»

نگرانی‌های برجامی در بورس

نگرانی‌های برجامی در بورس

به گزارش خبرگزاری تسنیم؛ "مذاکرات هسته‌ای". ماراتنی سخت و نفس‌گیر برای اقتصاد و بازار سرمایه کشور که هرچند حالا یکی دو سالی است به پایان رسیده، اما حواشی آن ادامه دارد.

بر این اساس باید گفت پس از انتخاب حسن روحانی به‌عنوان رئیس جمهور، رفته رفته با شکل‌گیری کابینه دولت یازدهم، قطار دولت شروع به حرکت کرد و بازار سرمایه نیز گام‌های خود را به‌سوی فتح قله‌های دست‌نیافتنی برداشت، تا جایی که در نیمه دوم سال 92 شاخص بورس تا مرز قله 90 هزار واحد هم پیش رفت که برخی دلیل این صعود تاریخی را اقبال سهامداران به نگاه و سیاست‌های دولت جدی، کنترل تورم و افزایش لحظه‌ای قیمتها، بهبود شرایط اقتصادی، پیشرفت در مذاکرات سیاسی و مواردی از این دست عنوان می‌کنند و برخی هم تورم اقتصادی را که با تأخیر به تالار شیشه‌ای رسید و بر سودآوری شرکتها اثرگذار بود، دلیل آن برمی‌شمارند.

به هر حال با وجود رکوردشکنی‌های پی‌درپی، از دی‌ماه 92 به بعد شاخص بورس در جاده سرازیری قرار گرفت که موضوعات متفاوتی برای توجیه افت بی‌منطق قیمت سهام شرکتها و نیز شاخص بورس توسط کارشناسان بر زبان جاری شده است که افزایش نرخ خوراک پتروشیمی‌ها و بهره مالکانه سنگ‌آهنی‌ها، تخلیه حباب و هیجان در بورس، کاهش قیمت نفت، وضعیت نامناسب جهانی برخی کالاها و صنایع، سیاستهای دولت در کنترل تورم و به‌ویژه ریسک‌های سیاسی اقتصاد و بورس متأثر از مذاکرات هسته‌ای از جمله این موارد است.

اما آغاز سال 93 هم نتوانست توقفی باشد بر ریزش‌های پیاپی در بازار سرمایه؛ و برخی علت افت شاخص بورس در این سال را به گردن مباحث بودجه‌ای انداختند، با این حال در نیمه نخست پاییز سال 93 حال و احوال بازار سرمایه دوباره رو به بهبودی نهاد و شاخص بورس در مدت چند هفته، صعود از کانال 71 به مرز 76 هزار واحد را به خود دید؛ تا این‌که مذاکرات سیاسی نگاه بورس به تحولات برجامی ایران و کشورهای 1+5 به ایستگاه سوم آذر رسید و نگاهها به وین دوخته شد تا شاید حلقه محاصره اقتصادی شکسته شود و محدودیتها برداشته.

در آن شرایط هم نظرات مختلف در خصوص نشست 7روزه وین منتشر می‌شد؛ برخی از تمدید چندروزه تا چندماهه صحبت می‌کردند و برخی هم رسیدن به توافق هسته‌ای را نوید می‌دادند.

تا این‌که سرانجام مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 در وقت اضافه به پایان رسید و پس از 7 روز نشست‌های پیاپی، فشرده و نفس‌گیر، مذاکرات هسته‌ای برای 7 ماه و 7 روز دیگر تمدید شد و سهامدارانی که در روزهای اول و دوم آذر 93 در صف‌های خرید نشسته بودند تا با پذیرش ریسک بیشتر از آب گل‌آلود مذاکرات سود و بهره صید کنند، با انتشار این خبر در صف فروش قرار گرفتند برای جستن از زیان و ضرر.

البته رفتار کج‌دار و مریز اقتصاد و بازار سرمایه کشور که به زلف برجام گره خورده بود در سال 94 و 95 هم ادامه پیدا کرد تا این‌که در نهایت خبر رسیدن به توافق در مذاکرات هسته‌ای و برجام موجب شد تا این ریسک کهنه بازار سهام رفته رفته کمرنگ شود.

با وجود این اما در پی انتخاب ترامپ به‌عنوان رئیس جمهور ایالات متحده، چندین ماه است که باز هم توجه‌ها به برجام جلب شده؛ تا جایی که این روزها دوباره زمزمه‌هایی مبنی بر بی‌اعتباری برجام از سوی آمریکا شنیده می‌شود و ترامپ هم از خروج احتمالی آمریکا از برجام دم می‌زد و در گزارش خود به کنگره هم پایبندی ایران به توافق هسته‌ای را تأیید نکرده است.

به همین دلیل این روزها موضوع هسته‌ای و برجام دوباره به‌عنوان یکی از ریسک سیاسی برای اقتصاد و بازار سرمایه تبدیل و موجب شده تا فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران با احتیاط بیشتری اقدام به دادوستد و سرمایه‌گذاری کنند.

از این رو برخی کارشناسان افزایش ریسک‌های سیاسی ناشی از مذاکرات هسته‌ای و برجام را نوعی بازگشت به عقب تلقی می‌کنند و بر این باورند در صورت لغو برجام احتمال رشد قیمت دلار و همچنین بازگشت بورس به شرایط پیش از برجام وجود دارد.

ضمن این‌که تجربه بازار سرمایه در چند سال گذشته نشان داده است که تحولات مربوط به برجام و مذاکرات سیاسی وزن بیشتری را نسبت به عوامل اقتصادی بر معاملات این بازار دارد و موجب می‌شود اتفاقاتی همچون اجرایی شدن قرارداد‌های بین‌المللی‌ شرکت‌های خودروساز با نگرانی دنبال شود، به‌علاوه این‌که لغو برجام می‌تواند بازار ارز را با نوسان و افزایش قیمت مواجه کند که بر این اساس شرکت‌های صادرات‌محور درصورت افزایش قیمت دلار با رشد سود مواجه می‌شوند که این رخداد می‌تواند منجر به رشد قیمت سهام برخی شرکت‌های فعال در بخش پتروشیمی و معادن شود و در مقابل با تضعیف بیشتر پول ملی شرکتهایی که محصولات اولیه خود را وارد می‌کنند از این اتفاق آسیب ببینند و تورم تحمیلی به اقتصاد کشور هم می‌تواند اثراتی را بر بازار سهام از خود به‌جای بگذارد.

در این میان نیز برخی کارشناسان معتقدند بدون شک تغییر مسیر حرکت مذاکرات هسته‌ای از جاده برجام می‌تواند برای اقتصاد و بازار سرمایه خبر ناخوشایندی باشد و همان‌طور که اشاره شد افزایش قیمت دلار را به‌همراه داشته باشد.

البته هرچند واکنش بازارهای مختلف به‌ویژه بازار سرمایه و ارز و نیز طلا یک روز پس از اظهارات ترامپ در مورد برجام، بی‌اعتنایی به دیدگاه رئیس جمهور آمریکا را به‌دنبال داشت اما به‌نظر می‌رسد در دوران پسابرجام باز هم فرصت‌سوزی دیگری در کشور ما اتفاق افتاده است؛ چرا که در یکی دو سال گذشته که مذاکرات به ایستگاه برجام رسید، فرصت مناسبی برای اقتصاد کشور فراهم شد تا مدیران اقتصادی کشور اقدام به موضوعاتی از جمله تک‌نرخی کردن ارز کنند، اتفاقی که نه‌تنها رخ نداد بلکه زمینه‌های لازم برای تأسیس بورس مشتقات ارزی هم در کشور فراهم نشد و بر این اساس در صورتی که برجام لغو شود روی صادرات نفت و محصولات پتروشیمی ایران اثر منفی خواهد گذاشت و تلاطمی دیگر در بازار ارز را به‌همراه دارد که مجموعه این عوامل می‌تواند یک بار دیگر اثرات منفی خود را برای بازار سهام به ارمغان آورد.

از سوی دیگر در یکی دو سال گذشته که توافق‌ها بر سر مذاکرات هسته‌ای و برجام ادامه داشت، جریان نقل و انتقال‌های پولی و مراودات مالی بین‌المللی با اما و اگرهای زیادی مواجه بود و اگر قرار باشد برجام لغو و تحریم‌های جدیدی اعمال شود، جریان ورود ارز به کشور دچار مشکلات بیشتری خواهد شد و این موضوع خبر خوبی برای اقتصاد و بازار سرمایه نیست.

البته مشکلات لغو برجام تنها به افزایش نرخ دلار و نوسان صعودی آن منتهی نمی‌شود و خروج از برجام مى‌تواند مشکلاتى را در حوزه تولید و صادرات نفت برای اقتصاد کماکان نفتی‌مان به‌وجود آورد؛ چرا که با از بین رفتن برجام شرکت‌هاى بین‌المللى با احتیاط بیشترى به مراوده نفت با ایران خواهند پرداخت و از سوی دیگر سخت‌تر شدن سوئیفت و نقل و انتقالات مالى کنار افزایش هزینه‌های تولید، صادرات، فروش و دریافت پول حاصل از نفت برایمان بیشتر و سخت‌تر می‌شود.

در مقابل همه این بدبینی‌ها در خصوص تأثیرات لغو برجام بر اقتصاد و بازار سرمایه کشور اما عده‌ای از کارشناسان در این رابطه قدری خوش‌بین‌تر هستند و می‌گویند در صورت خروج آمریکا از توافق برجام، اوضاع به‌سرعت به شرایط پیش از برجام بازنخواهد گشت و شاهد بازگشت سریع تحریم‌ها نخواهیم بود؛ چرا که در دوران پسابرجام عملاً سرمایه‌گذاری از طریق آمریکا در کشور ما صورت نگرفته است و عمده شرکت‌هایی که با اقتصاد ما وارد شدند از کشورهای اروپایی و آسیایی بوده‌اند، ضمن این که سرمایه‌گذاریهای صورت‌گرفته در کشور در دوران پسابرجام هم به‌دلیل سخت‌گیریها و سنگ‌اندازی‌های ایالات متحده خیلی هم قابل توجه نیست.

از طرفی دیگر با توجه به موضوع‌گیری کشورهای اروپایی در قبال اظهارات ترامپ در خصوص لغو برجام نیز این‌گونه استنباط می‌شود که سر باز زدن از جرای نگاه بورس به تحولات برجامی برجام با مخالفت‌هایی همراه باشد، به‌علاوه این‌که تازگی‌ها وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرده واکنش ایران به خروج آمریکا از برجام بستگی به رفتار اروپا دارد که می‌توان از آن این‌گونه استنباط کرد در صورتی‌که اروپایی‌ها پای کار باشند، بدون آمریکا هم می‌توان برجام را به سرانجام رساند.

همچنین باید گفت برجام صرفاً یک توافق اقتصادی نیست که خیلی‌ها بخواهند به‌راحتی از خیر آن بگذرند و برجام علاوه بر این‌که از بعد اقتصادی دارای اهمیت است، از بعد سیاسی نیز موجب شده تا منافع سیاسی برخی کشورها تأمین شود و امنیت نسبی حاکم بر منطقه نیز از برجام نشئت می‌گیرد، تا جایی که برخی آن را الگو و گزینه‌ای احتمالی برای کاهش دادن تنش‌ها با کره شمالی قلمداد می‌کنند.

در هر صورت اگر عاقبت برجام نافرجام شود و علاوه بر ایالات متحده، کشورهای اروپایی نیز از برجام خارج شوند، دست‌کم به‌لحاظ روانی این رخداد می‌تواند خبر بدی برای اقتصاد و به‌ویژه بازار سرمایه کشور باشد؛ البته به‌نظر می‌رسد شُوک ناشی از لغو برجام می‌تواند کوتاه‌مدت و گذرا باشد؛ چرا که در دو سال گذشته و در پی رسیدن مذاکرات هسته‌ای به ایستگاه برجام تا کنون در عمل اتفاقی برای اقتصاد و بازار سرمایه نیفتاده است که در سودآوری و رشد صنایع کشور اثرگذار باشد و آن چیز که در چند سال گذشته اقتصاد و بازار سرمایه را با مشکل نگاه بورس به تحولات برجامی مواجه کرده، رکود سنگین حاکم بر اقتصاد کشور است که از قضا برجام هم نتوانسته داروی شفابخشی برای آن باشد.

در مجموع در حالی تازگی‌ها رییس مجلس سنای ایرلند خبر از این داده است که دولت‌های اروپایی معتقدند برجام یک تعهد بین‌المللی مثبت به‌نفع ایران، اتحادیه اروپا و صلح جهانی است و باید از تمامی ظرفیت‌های سیاسی و دیپلماتیک خود برای ادامه برجام استفاده کنیم که استفاده از توان و تولید داخلی می‌تواند بسیار راهگشاتر از برجام و معجزه توافق هسته‌ای برای کشور باشد.

از این رو حالا که نگرانی‌های برجامی دوباره در اقتصاد و بازار سرمایه کشور نمایان شده، باید تا دیر نشده از تولید و توان داخلی که شاه‌بیت "اقتصاد مقاومتی" است برای سامان بخشیدن و نجات اقتصاد کشور و در پی آن صنایع و بازار سرمایه استفاده کنیم و تنها در آرزوی نوشداروی برجام برای اقتصاد خسته و رکودی کشور نباشیم!

دلار ۱۵ هزار تومانی و برگشت به برجام به نفع بورس است/ کسی نباید با زبان سیاسی به بازار سرمایه نگاه کند

وزیر اقتصاد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه صحبت‌های رییس جمهور در باره دلار 15 هزار تومانی چه تاثیری بر بازار سرمایه داشت گفت: اتفاقا این صحبت‌ها اقتصادی هستند و آنچه که پالس منفی به بازار می‌دهد اظهار ات سیاسی است و بحث اقتصادی هیچ اشکالی ندارد. سیگنال منفی را بحث‌های سیاسی و رقابتی می‌دهد.

دلار ۱۵ هزار تومانی و برگشت به برجام به نفع بورس است/ کسی نباید با زبان سیاسی به بازار سرمایه نگاه کند

به گزراش خبرنگار اقتصادی ایلنا، فرهاد دژپسند در جمع خبرنگاران درباره تعیین دامنه نوسان سهام به منفی دو درصد گفت: این اقدام با مطالعه انجام شد پیشنهاد قبلی مثبت دو درصد بود که رای نیاورد و در جلسه اخیر پشنهاد مثبت شش درصد و منفی دو درصد را شورای عالی تصویب کرد.

وزیر اقتصاد در پاسخ به سوال ایلنا مبنی بر اینکه صحبت‌های رییس جمهور درباره دلار 15 هزار تومانی چه تاثیری بر بازار سرمایه داشت گفت: اتفاقا این صحبت‌ها اقتصادی هستند و آنچه که پالس منفی به بازار می‌دهد اظهارات سیاسی است و بحث اقتصادی هیچ اشکالی ندارد. سیگنال منفی را بحث‌های سیاسی و رقابتی می‌دهد.

وزیر ا قتصاد با تاکید بر اینکه بورس باید کاملا حرفه‌ای باشد گفت: کسی نباید با زبان سیاسی به بازار سرمایه نگاه کند و اگر بورس حرفه‌ای باشد مانایی و پویایی خواهد داشت.

وی در پاسخ به سوال دیگر ایلنا مبنی بر برشت ایران به برجام و تاثیر آ‌ن در بورس گفت: بورس از این موضوع آسیب نمی‌بیند چراکه صادرات روان می‌شود و هزینه مبادله کاهش پیدا می‌کند.

دژپسند افزود: معتقدم هزینه مبادلات پس از برگشت به برجام تا یک پنجم کاهش پیدا می‌کند و برای مثال اگر الان 16 درصد است این هزینه تا 3 درصد پایین می‌آید.

وزیر اقتصاد با بیان اینکه برگشت به برجام باعث می‌شود وضعیت شرکت‌های بورسی بهتر شود، گفت: هم از نظر صادرات و هم نرخ بهره‌برداری فیزیکی وضعیت شرکت‌های بورسی بهتر می‌شود و اگر الان میزان ظرفیت خط تولید 40 میلیون تن است به 80 میلیون تن می‌رسد.

دژپسند تاکید کرد: اتفاقا این مباحث اقتصادی دانش فعالان بازار را بالا می‌برد و این حرف‌ها را بسیار مفید می‌دانم اما بحث‌های سیاسی است که آسیب جدی به بورس می زند.

وی با تاکید براینکه هیچ دینی بر من در این نوسانات بورس و کاهش ارزش دارایی‌های مردم نیست، گفت: بارها گفته‌ام که سهامداران و مردم با مطالعه مشاوره و معامله وارد بازار شوند و بحث دقت را در اولویت قرار دهند و تمام پرتفوی خود را در یک جا متمرکز نکنند.

وی ادامه داد: بورس یک سرمایه‌گذاری میان مدت و بلندمدت است، گفت:‌ از 20 مرداد شاخص پایین آمد و به یک میلیون و 200 هزار واحد رسید و پس از آ‌ن تا یک میلیون و 500 هزار واحد هم بالا رفت و این نوسان‌ها طبیعی است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.