ساده ترین راه برای پولدار شدن


راز پولدار شدن با پدر پولدار

راز پولدار شدن با پدر پولدار

«پدر پولدار پدر بی‌پول» از آن کتاب‌هایی است که هرکسی با خواندن مقدمه‌اش مشتاق دانستن ادامه‌اش می‌شود، در همان اول کتاب، «پدر پول‌دار» با زیر سوال بردن عقیده‌هایی که برای اکثر ما بی‌بروبرگرد درست مطلق تلقی می‌شوند، ذهن ما را به هم می‌ریزد.

با خودمان می‌گوییم اگر تحصیلات عالیه و داشتن یک شغل مطمئن و پردرآمد آدم را پول‌دار نمی‌کند پس باید از کدام راه به سمت پول‌دار شدن برویم. «پدر پول‌دار» رابرت کیوساکی در ادامه کتاب با ما همراه می‌شود و رمز و راز پول‌دار شدن را با همه جزئیات یادمان می‌دهد.

پدر پول‌دار از آن کیست؟

رابرت کیوساکی تاجر، سرمایه‌گذار، نویسنده و به‌قول‌معروف، معلمِ مدرسه میلیونرهاست. او با ابداع روش‌های جدید سعی دارد به همه آن‌هایی که می‌خواهند، یاد بدهد پول چیست و باید برای پول‌دار شدن چه‌کار کرد او معتقد است مدارس با شیوه‌های قدیمی و باورهای اشتباهشان هیچ‌چیز درباره پول به افراد نمی‌آموزند.

به خاطر همین آدم‌ها بدون دانستن چیزی از پول به‌خوبی تحصیل می‌کنند، کارمند می‌شوند و به درجات بالاتر می‌رسند اما هیچ‌گاه نمی‌فهمند باید با پول خود چه‌کار کنند. هر چه پیشرفت می‌کنند و به موفقیت‌های بیشتری دست پیدا می‌کنند، درگیر تصمیمات اشتباه به‌مراتب بزرگ‌تری می‌شوند به خاطر همین هم هست که «پدر پول‌دار» تاکید اصلی‌اش بر ضرورت آموزش مالی است.

داستان «پدر پول‌دار»

کیوساکی از داستان خودش شروع می‌کند. او پسری از خانواده‌ای تحصیل‌کرده است که با استانداردهای رابرت کوچولو پول‌دار به‌حساب نمی‌آیند. او و دوست صمیمی‌اش مایک به‌شدت دلشان می‌خواهد پول‌دار شوند و برای همین اولین تلاش‌هایشان را برای پول‌دار شدن از 9 سالگی آغاز می‌کنند. تلاش‌های ابتدایی‌شان بی‌سرانجام است پس سعی می‌کنند الگو و معلم خوبی برای پول‌دار شدن بیابند.

پدر مایک همان پدر پول‌داری است که قبول می‌کند معلمشان شود. او طرز فکری متضاد پدر بی‌پول رابرت دارد و همین دو طرز فکر متضاد نماد دو نوع اندیشه است که میان مردم درباره پول وجود دارد طرز فکر پدر پول‌دار، او را به‌سوی پول بیشتر رهنمون می‌شود و طرز فکر پدر بی‌پول او را به بی‌پولی می‌کشاند.

کیوساکی به تفاوت این دو نوع طرز فکر می‌پردازد و سعی می‌کند به ما نشان دهد پولدارها چگونه فکر و عمل می‌کنند.

در تمام فصول کتاب، کیوساکی به تفاوت این دو نوع طرز فکر می‌پردازد و سعی می‌کند به ما نشان دهد پولدارها چگونه فکر و عمل می‌کنند.

برای پول کار نکنی

«پدر پول‌دار» درس‌هایش را شروع می‌کند اولین درس این است «ثروتمندان برای پول کار نمی‌کنند، پول است ساده ترین راه برای پولدار شدن که برایشان کار می‌کند». «پدر پول‌دار» نقشه‌ای می‌کشد که رابرت و مایک طعم تلخ حقوق‌بگیری را بچشند چیزی که اکثر مردم جهان درگیرش هستند.

«پدر پول‌دار» به بچه‌ها نشان می‌دهد حقوق‌بگیری و کارمندی در هر رده‌ای، بازهم با ترس، طمع و جهلی عجین است که موجب می‌شود هرچقدر هم که حقوق افراد افزایش یابد باز مشکلات مالی یا حل‌نشده باقی بماند و یا مشکلات بزرگ‌تری سر راه افراد سبز شود.

«پدر پول‌دار» می‌گوید افراد باید ذهن خود را از ترس بی‌پول شدن و طمع به دست آوردن پول بیشتر با یافتن شغل کارمندی مناسب‌تر خالی کنند و به‌جای دویدن برای پول، کاری کنند پول برایشان کار کند.

ثروتمندان به جای دویدن به دنبال ساده ترین راه برای پولدار شدن پول، کاری می‌کنند پول برای‌شان کار کند.

«پدر پول‌دار» راه‌حل کلیدی را در اندیشیدن می‌داند او به‌صراحت به بچه‌ها می‌گوید باید تفاوت تفکر احساسی و تفکر عقلانی را درک کنند و سعی کنند در عین پذیرش احساسات انسانی خود، از جمله ترس و طمع، عقلانی فکر کنند و به‌جای به کار بستن اولین راه‌حل ساده و احساسی که به ذهنشان می‌رسد، از مغزشان برای در خدمت گرفتن پول استفاده کنند.

درواقع «پدر پول‌دار»، با روش خود، به بچه‌ها نشان می‌دهد کارآفرینی و خلاقیت کلید ساده ترین راه برای پولدار شدن حل معمای ثروتمند شدن است؛ یعنی یافتن روشی برای به خدمت گرفتن پول.

آموزش مالی

در بخش بعدی، «پدر پول‌دار» به‌ضرورت و اهمیت دریافت آموزش‌های مالی می‌پردازد به نظر کیوساکی ساده ترین راه برای پولدار شدن اکثر افراد ابتدایی‌ترین نکات مالی را هم به‌درستی درک نکرده‌اند و همین باعث می‌شود برای خرج و سرمایه‌گذاری پولشان تصمیمات اشتباهی بگیرند.

مهم‌ترین قانون مالی، دانستن تفاوت میان دارایی‌ها و بدهی‌هاست. کیوساکی می‌گوید ابتدا باید تفاوت دارایی و بدهی‌ها را بفهمید و سپس تمام تمرکزتان را روی خرید دارایی‌های درآمدزا بگذارید. این بهترین راه ورود به شاهراه ثروتمند شدن است.

دارایی‌های شما پول به جیب شما وارد می‌کنند و بدهی‌ها پول از جیب شما خارج می‌کنند هر چه بتوانید با درآمد یا کارتان بر دارایی‌تان بیفزایید و مخارج و بدهی‌هایتان را پایین نگه‌دارید بیشتر به پول‌دار شدن نزدیک می‌شوید.

زمانی که درآمد حاصل از دارایی‌های ما (نه حاصل از کارمان) به‌اندازه یا بیشتر از مخارجمان باشد، ما در رفاه هستیم.

اما چه کسی پول‌دار است؟ کیوساکی تعریفی دقیق از ثروتمند بودن یا در رفاه بودن ارائه می‌دهد زمانی که درآمد حاصل از دارایی‌های ما (نه حاصل از کارمان) به‌اندازه یا بیشتر از مخارجمان باشد، ما در رفاه هستیم؛ یعنی ما دیگر می‌توانیم بدون کار کردن زندگی خود را تامین کنیم.

گام بعدی برای بیشتر پول‌دار شدن این است که درآمد حاصل از دارایی‌هایمان را دوباره سرمایه‌گذاری کنیم تا ستون دارایی‌هایمان بزرگ‌تر شود و درآمد بیشتر به دارایی بیشتر بینجامد و پول، پول بیاورد.

تا زمانی که رقم مخارجمان کمتر از درآمد حاصل از دارایی‌هایمان باشد، ما روزبه‌روز پول‌دارتر می‌شویم پس پول‌دارها دارایی می‌خرند، بی‌پول‌ها فقط مخارج دارند و اقشار متوسط بدهی‌هایی می‌اندوزند که به خیال خودشان دارایی است.

دارایی حقیقی

کیوساکی در ادامه فهرستی از دارایی‌های حقیقی به ما ارائه می‌دهد: کاری که نیاز به حضور شخصی نداشته باشد، من مالک آن هستم ولی شخص یا اشخاص دیگری آن را اداره می‌کنند مانند سهام، اوراق قرضه، صندوق سرمایه‌گذاری (Mutual Funds)، املاک و مستغلاتی که درآمدزا باشند، سفته و . امتیازاتی که از دارایی‌های معنوی ناشی می‌شود مثل حق امتیاز موسیقی، کتاب، یا یک امتیازنامه انحصاری برای ساخت و بهره‌برداری از چیزیو هر چیز دیگری که دارای ارزش ساده ترین راه برای پولدار شدن باشد یا تولید درآمد و ارزش کند و بازار فروش دست‌به‌نقدی داشته باشد

پس از بحث درباره دارایی‌ها که به نظر من یکی از مهم‌ترین بخش‌های کتاب و کلید اصلی پول‌دار شدن است، کیوساکی به توانایی‌هایی اشاره می‌کند که هر فرد برای پول‌دار شدن باید از آن سر دربیاورد.

توانایی حسابداری

یعنی سواد مالی این علم یعنی توانایی خواندن و درک صورت‌وضعیت‌ها و گزارش‌های مالی حسابداری است که به شما کمک می‌کند نقاط قوت و ضعف هر کسب‌وکاری را ارزیابی کنید و مربوط به بخش چپ و محاسباتی مغز است.

توانایی سرمایه‌گذاری

یعنی توانایی خلق پول از طریق پول این علم شامل استراتژی‌ها و فرمول‌هایی است و مربوط به بخش راست مغز یا بخش خلاق آن است.

توانایی شناخت بازار

یعنی علم عرضه و تقاضا شما باید جنبه‌های «تکنیکی» بازار را بشناسید زیرا حرکت آشفته‌ای دارد و ممکن است به شما ضربه بزند.

شناخت قانون

تفاوت کسی که از قانون سر درمی‌آورد و اطلاعات کافی درباره جنبه‌های مالیاتی و حمایتی شرکت‌های مختلف دارد با افراد عادی مانند کسی است که پرواز می‌کند در مقابل کسی که راه می‌رود.

ترکیبی از این مهارت‌ها، زیربنای اصلی است که برای رسیدن به موفقیت و ثروت به آن نیاز داریم.

ثروتمندان پول می‌سازند

با استفاده از این مهارت‌ها و باکمی خلاقیت، پولدار شدن، شدنی است پدر پول‌دار می‌گوید «سطوح پایین و متوسط برای پول کار می‌کنند؛ اما پول‌دارها پول می‌سازند. هر چه بیشتر تصور کنی پول واقعی است، سخت‌تر به خاطرش کار خواهی کرد؛ اما اگر به این اندیشه که پول غیرواقعی است، ایمان بیاوری، زودتر پول‌دار خواهی شد.»

قدرتمندترین و یگانه دارایی همه ما انسان‌ها مغزمان است. اگر خوب تربیت شود، قادر است قدرت و ثروت سرشاری را تنها در یک‌لحظه خلق کند یک مغز پرورش نیافته می‌تواند نهایت فقر را برای صاحبش به ارمغان آورد.

چگونه سرمایه‌گذاری سوددهی داشته باشیم؟

کیوساکی، به‌خوبی، با خطرات سرمایه‌گذاری آشناست. او هم بارها شکست ‌خورده و دوباره بلند شده است او می‌گوید من به پول مشابه بازی تنیس نگاه می‌کنم سخت می‌کوشم، خطا می‌کنم، خطایم را اصلاح می‌کنم، سپس خطاهای دیگری مرتکب می‌شوم، آن‌ها را اصلاح می‌کنم و بازی‌ام روزبه‌روز بهتر می‌شود.

او به شکست و خطا در سرمایه‌گذاری به‌عنوان بخشی از موفقیت‌های بزرگ نگاه می‌کند. کیوساکی سرمایه‌گذاران را به دو نوع تقسیم می‌کند اولین و مرسوم‌ترین نوع آن، مردمی هستند که خواهان سرمایه‌گذاری‌های بسته‌بندی‌شده‌اند. آنان به یک خرده‌فروش تلفن می‌کنند، مثل یک بنگاه معاملات ملکی یا برنامه‌ریز اقتصادی و سرمایه‌گذاری می‌کنند.

نوع دوم، سرمایه‌گذارهای هستند که سرمایه‌گذاری خلق می‌کنند. این سرمایه‌گذاران معمولا یک معامله را جمع و جفت‌وجور می‌کنند. در واقع این افراد سرمایه‌گذاران حرفه‌ای هستند. آن‌ها تکه‌های موقعیت‌ها را کنار هم قرار می‌دهند و افرادی که اهل عمل هستند را می‌شناسند.

ویژگی‌های سرمایه‌گذار نوع دوم

برای پولدار بودن باید سرمایه‌گذار نوع دوم باشید برای تبدیل‌شدن به یک سرمایه‌گذار نوع دوم باید به این سه مهارت تسلط داشته باشید یافتن موقعیت‌هایی که دیگران آن‌ها را از دست داده‌اند شما آنچه دیگران با چشمشان می‌بینند با مغزتان ببینید.

فراگیری چگونگی بالا بردن پول، سرمایه‌گذار نوع دوم باید بداند چگونه پول خود را رشد دهد و راه‌های زیادی را که بدون رجوع به بانک برایش وجود دارد بشناسد.

فراگیری اینکه چگونه افراد باهوش را به‌کارگیریم خردمندان یا با افراد باهوش‌تر از خود کار می‌کنند و یا آن‌ها را به استخدام خود درمی‌آورند.

کار کردن برای یادگیری

کیوساکی در بخش بعدی «پدر پول‌دار» تاکید زیادی بر کار کردن برای یادگیری دارد و تاکیدش بر این است که همواره باید شغلی داشته باشیم که به دانسته‌های ما بیفزاید. گاهی برای به دست آوردن دانش بیشتر باید ریسک کنیم و از کاری که برایمان دیگر فایده ندارد دست بکشیم.

کیوساکی همچنین بر این امر تاکید زیادی می‌کند که در کنار یادگیری و تمرکز بر پیشرفت در حرفه‌مان باید مهارت‌ها و تکنیک‌های دیگری را هم بیاموزیم تا بتوانیم به موفقیت مالی دست‌یابیم.

کتاب «پدر پولدار پدر بی‌پول» رابرت کیوساکی اگرچه از بعضی جهات و در مورد بعضی مثال‌ها کاملا آمریکایی است و شاید نکاتی داشته باشد که برای جامعه و قوانین ایران صدق نمی‌کند اما در مجموع نمی‌توان از نکات ارزشمند و فوق‌العاده‌ای که برای یک کارآفرین ثروتمند بودن گوشزد می‌کند به‌راحتی گذشت.

کیوساکی آن‌قدر ساده و روشن از پولدار شدن صحبت می‌کند که هرکسی با هر حرفه و هر علاقه‌ای احساس می‌کند که می‌تواند پولدار باشد و به‌جای اینکه از حرفه‌اش پول دربیاورد، پولی دربیاورد که خرج حرفه و علاقه‌اش کند. به نظر من این دیدگاه ارزشمندترین بخش کتاب است.

10 راه پولدار شدن از زبان وارن بافت

تصمیمات خود را بر اساس آنچه دیگران از شما انتظار دارند نگیرید. هنگامی که وارن بافت شروع به مدیریت 100 هزار دلار خود در سال 1956 کرد، در بین سرمایه داران یک انسان عجیب و غریب به شمار می‌رفت. او در وال استریت کار نمی‌کرد، محل کار او محل زندگی خانواده اش، یعنی اوماها بود.

وارن بافت، با ثروتی 62 میلیارد دلاری، یکی از پولدارترین مردان جهان است. او رازهای پولدار شدن بسیاری دارد که در مجلات و کتاب‌های مختلف به آن‌ها اشاره کرده است. در ادامه 10 راه پولدار شدن را از زبان این سرمایه‌دار می‌شنویم.

تا چند سال پیش که جف بزوس و یا بیل گیتس پولدارترین اشخاص جهان نبودند، وارن بافت با ثروت 62 میلیارد دلاری خود پولدارترین مرد جهان بود؛ زمانی که او در سال 1962 سهام شرکت Berkshire Hathaway را به قیمت 7.5 دلار در هر سهم خرید. امروز که وارن بافت 78 سال دارد، شرکت Berkshire Hathaway از شرکت های کلاس A بازار بوده و هر سهم ممتاز آن حدود 119 هزار دلار قیمت دارد. او موفقیت های خود را با استراتژی‌های مناسب و مخصوص به خود بدست آورده است. در اینجا 10 راز پولدار شدن را از زبان وارن بافت می‌خوانیم.

1. با سود خود سرمایه گذاری کنید

هنگامی که برای اولین بار در بورس سودی را بدست می‌آورید، قطعا وسوسه می‌شوید که آن را همان موقع خرج کنید. نه! بهترین کار سرمایه گذاری مجدد این پول در بورس است. او این درس را در دبیرستان یاد گرفت! وارن بافت زمانی که یک بچه دبیرستانی بود، یک ماشین ساده ترین راه برای پولدار شدن پین بال را خرید و در یک آرایشگاه قرار داد. با پولی که از این راه بدست آورد به مرور 8 ماشین پین بال دیگر خرید و در 8 آرایشگاه قرار داد. او در سنین بالاتر، هنگامی که سهام خود را می‌فروخت، از پول آن‌ها برای سرمایه گذاری در یک کسب و کار دیگر استفاده می‌کرد. او در سن 26 سالگی 174 هزار دلار پول داشت. این مقدار معادل 1.4 میلیون دلار در زمان حال است! حتی یک مبلغ کوچک می‌تواند به مرور تبدیل به یک ثروت بزرگ شود.

2. به متفاوت بودن تمایل داشته باشید

تصمیمات خود را بر اساس آنچه دیگران از شما انتظار دارند نگیرید. هنگامی که وارن بافت شروع به مدیریت 100 هزار دلار خود در سال 1956 کرد، در بین سرمایه داران یک انسان عجیب و غریب به شمار می‌رفت. او در وال استریت کار نمی‌کرد، محل کار او محل زندگی خانواده اش، یعنی اوماها بود. او در مورد مکان سرمایه گذاری خود به هیچ کس سخنی نمی‌گفت. مردم می‌گفتند که او شکست خورده که جای پول ساده ترین راه برای پولدار شدن هایش را به کسی نمی‌گوید. اما بعد از 14 سال پول او 100 میلیون دلار ارزش داشت.

به جای پیروی از جمعیت، او به دنبال سرمایه گذاری های نامرغوب بود و به طور کلی طرفدار ضعیفان بازار بود. به قول وارن بافت شما باید با استانداردی که درون خود تعریف می‌کنید خود را بسنجنید نه استانداردی که دنیا برای شما تعیین می‌کند.

3. انگشت خود را مک نزنید!

قبل از این که هر گونه تصمیمی بگیرید، در مورد موقعیت خود و تصمیم خود اطلاعات کاملی بدست آورید و از دوستان و آشنایان خود در مورد تمام موضوعات مشورت بخواهید. هر گونه تصمیم عجله‌ای و یا مشورت نکردن همانند این است که انگشت شصت خود را ساده ترین راه برای پولدار شدن مک بزنید. وارن بافت می‌گوید زمانی که او قصد خرید کسب و کاری را داشته باشد، ابتدا منتظر است که طرف مقابل سرنخ‌هایی از قیمت به او بدهد.

4. قبل از شروع، بیاموزید

اهرم چانه زنی شما همیشه قبل از شروع معامله قوی تر است. وارن بافت این را زمانی متوجه شد که بچه بود. زمانی که پدر بزرگ او، ارنست، او و دوستش را مامور یافتن یک حشره در بقالی اش کرد. وارن و دوستش 5 ساعت وقت صرف کردند و سپس با دستان یخ زده به پدربزرگش مراجعه کردند. ارنست فقط 90 سنت به هردوی آن ها داد. وارن از کاری که کرده بود وحشت زده شد؛ چرا که در کمتر از یک ساعت می‌توانست این مقدار پول را به جیب بزند. وارن بافت گفته که حتی با دوستان و آشنایان خود قبل از انجام هر کاری، قرار داد بسته و در مورد جزئیات به توافق برسید.

5. هزینه‌های کوچک را مدیریت کنید

وارن بافت معمولا در شرکت‌هایی سرمایه گذاری می‌کرد که مدیران آن روی هزینه‌های کوچک هم حساس بود. در یکی از شرکت‌هایی که او سرمایه گذاری می‌کرد، مدیر شرکت حتی ورقه‌های دستمال کاغذی را هم میشمارد که کلا سرش نرود (در حالی که رفته بود!). به گفته وارن بافت، نظارت بر هزینه‌ها می‌تواند سود شما را افزایش قابل توجهی بدهد.

6. قرض نگیرید!

زندگی در کارت‌های اعتباری و وام‌های مختلف شما را پولدار نمی‌کند. وارن بافت هیچ گاه مبالغ هنگفت وام نگرفت، چه برای خرید مسکن، چه برای سرمایه گذاری. او در مورد کسانی که با قرض گرفتن می‌خواستند پولدار شوند، سخنان زیادی گفته و مثال‌های زنده زیادی از شکست آن‌ها آورده است. در این موارد، او دو پیشنهاد داشت؛ یکی مذاکره کردن با طلبکاران و دیگری یک سرمایه گذاری معقول با پول بدست آمده است.

7. ماندگار باشید

با استقامت و ابتکار، شما می‌توانید در برابر یک رقیب قوی‌تر برنده شوید. وارن بافت در سال 1983 سهام شرکتی را به نام Nebraska Furniture Mart خرید، چرا که او شیوه مدیریتی صاحب این کسب و کار یعنی Rose Blumkin را دوست داشت. او یک مهاجر روسی بود که لباس فروشی کوچک خود را به بزرگترین فروشگاه مبلمان در آمریکای شمالی تبدیل کرد. استراتژی او خرید وسایل در کمترین قیمت بود. او یک مذاکره کننده بی رحم بود. برای وارن بافت، رز یک قهرمان ساده ترین راه برای پولدار شدن شجاع بود که برنده را از بازنده جدا می‌کرد.

8. بدانید کی بفروشید!

یک بار، زمانی که وارن بافت نوجوان بود، به تماشای یک مسابقه رفت. او در مسابقه ساده ترین راه برای پولدار شدن شرط بندی کرد و پولش را از دست داد. برای پرداخت جریمه‌های خود، او در مسابقه دیگری شرط‌بندی کرد. این بار هم تمام پول خود را باخت! او یک هفته بیمار شد و درآمد زیادی را از دست داد. اما او از این باخت ها درس بزرگی گرفت. او دانست که چه زمانی از یک معامله باید ساده ترین راه برای پولدار شدن خارج شود، نه این که با پیروی از احساسات دوباره و دوباره بازی کرده و ببازد.

9. خطر را ارزیابی کنید

در سال 1995، کارفرمای پسر وارن بافت، Howie، توسط FBI متهم به تقلب در تعیین قیمت شد. وارن بافت به Howie گفت که در مورد بهترین و بدترین حالتی که برایش پیش می‌آید فکر کند. پسر وارن بافت بعد از ارزیابی این ریسک، به سرعت از قرارداد‌هایش با شرکت متقلب خارج شد. شما با پرسیدن سوال ” بعدِش که چی! ” می‌توانید ارزیابی ریسک را به بهترین نحو انجام دهید. این کار شما را به انتخاب بهترین گزینه سوق می‌دهد.

10. موفقیت را برای خود تعریف کنید

با وجود ثروت هنگفت، وارن بافت، موفقیت خود را بر مبنای دلار اندازه گیری نمی‌کند. او در سال 2006 وعده داد که تقریبا تمام ثروت خود را به بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس ببخشد. او تصمیم نگرفت تمام ثروتش را برای خودش نگه دارد. او در جمله ای معروف می‌گوید:

من می‌دانم افراد پولداری که وسایل و خانه‌های زیادی برای خودشان می‌خرند، در حقیقت هیچ محبوبیتی ندارند. وقتی به سن من می‌رسید، موفقیت خود را با تعداد افرادی که در جذب آن‌ها به خود موفق بوده اید می‌سنجید، نه دلار و ثروت! این هدف نهایی زندگی کردن است…



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.