تغییرات قیمت بر اساس عرضه و تقاضا


2- تقاضايي بي كشش e اهمیت عرضه و تقاضا در تعیین سود بانکی

منظور از عرضه و تقاضا در اقتصاد چیست؟

عرضه و تقاضا در اقتصاد بیانگر چیست؟ مدتی پیش اخبار مربوط به قیمت گوجه‌فرنگی همه رسانه‌ها را پر کرده بود. در مغازه‌ها، کمبود گوجه قابل احساس بود. اگر مغازه‌ای هم گوجه داشت آن را با قیمتی بالاتر از حد معمول می‌فروخت. به‌دنبال بالا رفتن قیمت گوجه و افزایش تقاضا برای آن، قیمت رب هم افزایش پیدا کرد.

بعد از مدتی برای کنترل قیمت گوجه فرنگی، صادرات گوجه‌فرنگی به خارج از کشور ممنوع شد. به‌دنبال منع صادرات گوجه فرنگی، میزان گوجه در بازار افزاش پیدا کرد، با افزایش عرضه گوجه‌فرنگی، قیمت آن در بازار پایین آمد و تا حدی تعدیل یافت. در این داستان واقعی، تعیین کننده قیمت گوجه، میزان عرضه و تقاضایی بود که برای آن وجود داشت. احتمالا همه شما با عرضه و تقاضا آشنایی دارید. در این مقاله قصد داریم به بررسی قانون عرضه و تقاضا بپردازیم و بفهمیم که در یک بازار معمولی که شرایط خاصی ندارد، چه عواملی بر تعیین قیمت کالاها تاثیر‌گذار است. با بررسی بازار سرمایه هم می‌توان فهمید که میزان عرضه و تقاضایی که برای یک سهم وجود دارد، چگونه بر تغییرات قیمتی آن تاثیر می‌گذارد.

مبانی عرضه و تقاضا

تقاضا (Demand)

اگر بخواهیم تقاضا را به‌طور واضح تعریف کنیم، می‌توان گفت به تمایل و قدرت مصرف‌کننده یا مشتری برای خرید یک کالا یا دریافت خدمات به مقدار مشخص، با توجه به قیمت و تغییرات قیمت بر اساس عرضه و تقاضا سایر عوامل تاثیر‌گذار بر آن، تقاضا گفته می‌شود. قانون تقاضا بیانگر این است که با کاهش قیمت یک کالا، در صورت ثابت‌بودن سایر عوامل معمولا تقاضا برای آن افزایش پیدا می‌کند و برعکس. یعنی بین قیمت و تقاضا برای یک محصول در صورت ثابت بودن سایر عوامل رابطه معکوس و منفی وجود دارد.

عوامل متعددی بر میزان تقاضای افراد در زمان تاثیر می‌گذارند. مهم‌ترین عامل تاثیر‌گذار بر میزان تقاضای یک کالا یا اوراق بهادار، قیمت آن کالا است. درآمد افراد، سلیقه و تعداد مصرف‌کنندگان، انتظارات افراد در رابطه با تغییرات قیمتی آینده آن محصول، قیمت کالاهای مرتبط با کالای مورد نظر و. همگی از عوامل موثر بر تقاضای یک کالا، محصول یا خدمت است.

معمولا با افزایش قیمت یک کالا، تقاضا برای خرید آن پایین می‌آید، اما محدود بودن تعداد تولیدکنندگان و وجود بازار انحصاری، از عملکرد طبیعی بازار جلوگیری می‌کند.

عرضه (Supply)

در مقابل تقاضا، عرضه قرار دارد. منظور از عرضه، مقدار کالا یا خدمتی است که توسط شرکت‌ها یا بنگاه‌های خدماتی به ازای قیمتی خاص و سایر عوامل موثر، در اختیار مصرف‌کنندگان قرار می‌گیرد.

عوامل متعددی بر میزان عرضه تاثیر می‌گذارد. قیمت کالا، قیمت مواد اولیه و نهاده‌های تولیدی، هزینه‌های تولید، تعداد رقبا و تولیدکنندگان موجود در یک صنعت، یارانه‌‌ای که روی برخی از کالاها توسط دولت وضع می‌شود و. همگی بر میزان عرضه تاثیر می‌گذارند.

به رابطه مثبت و مستقیمی که بین عرضه یک کالا و قیمت آن وجود دارد، قانون عرضه گفته می‌شود.

شرط تعادل در بازار

شرط برقراری تعادل در یک بازار این است که میزان عرضه با تقاضا برابر باشد. زمانی تعادل پایدار می‌ماند که هیچ عامل و محرکی برای تغییر رفتار مصرف‌کننده و عرضه‌کننده وجود نداشته باشد.

با توجه به موارد توضیح شده اگر بخواهیم منحنی عرضه‌و‌تقاضا را رسم کنیم، در صورت ثابت بودن سایر عوامل و تنها تغییر در قیمت، منحنی‌ها به شکل زیر می‌باشند. محل برخورد دو منحنی عرضه و تقاضا، نقطه تعادل بازار است. در این نقطه قیمت تقاضا با قیمت عرضه برابر است و معاملات انجام می‌شوند.

نقطه تعادل در بازار، به قسمتی گفته می‌شود که منحنی عرضه و تقاضا یکدیگر را قطع می‌کنند.

نقطه تعادل در بازار، به قسمتی گفته می‌شود که دو منحنی عرضه و تقاضا یکدیگر را قطع کنند.

ایجاد تغییر در یکی از عوامل موثر بر عرضه و تقاضا می‌تواند باعث حرکت روی منحنی یا جابجایی منحنی‌ها شود. برای مثال اگر قیمت کالا تغییر کند، روی منحنی تقاضا جابجا می‌شویم اما در صورت تغییر سایر عوامل خود منحنی جابجا خواهد شد.

تا اینجای کار با مفهوم کلی عرضه و تقاضا در اقتصاد آشنا شدیم. در ادامه قصد داریم به بررسی این مفهوم در بازار سرمایه بپردازیم و با نحوه تغییرات قیمتی سهم و علل ایجاد صف‌های خرید و فروش آشنا شویم.

قانون عرضه و تقاضا

قانون عرضه و تقاضا به‌دنبال توضیح رابطه بین میزان موجودیت و در دسترس بودن (عرضه) یک کالا یا دارایی با تمایل و اشتیاقی که برای خرید آن وجود دارد (تقاضا) است. این دو عامل بر قیمت یک کالا یا دارایی مثل اوراق بهادار تاثیر‌گذار هستند. برای مثال کمبود یک کالا، نادر بودن آن، تقاضای بالا و یا عرضه کم آن باعث افزایش قیمت آن می‌شود و بالعکس. یعنی اگر تعداد تولیدکنندگان یک محصول به‌خصوص زیاد و شرایط رقابتی در بازار حاکم باشد، دیگر تولیدکنندگان آن نمی‌توانند هر محصولی را با هر کیفیتی و با قیمت دلخواه خود به‌فروش برسانند.

وقتی بازار به شکل انحصاری در دست تعداد محدودی تولید‌کننده قرار داشته باشد و به‌راحتی امکان ورود محصولات باکیفیت وجود نداشته باشد، افراد به ناچار مجبورند از تولید‌کننده‌های موجود خریداری کنند. محدود بودن تعداد تولیدکنندگان باعث می‌شود که تقاضا افزایش یابد و به دنبال افزایش تقاضا قیمت هم بالا رود.

علاوه‌بر موارد ذکر شده، نوع نگرش افراد نسبت به تغییرات احتمالی قیمت یک محصول در آینده می‌تواند منحنی میزان تقاضا را تحت تاثیر قرار بدهد. اگر مصرف‌کنندگان فرض را بر این بگذارند که قیمت‌ها در آینده افزایش خواهد یافت، اکنون کالای بیشتری خریداری می‌کنند. فرض کنید اعلام شود که از فردا بنزین گران خواهد شد، بعد از انتشار این خبر مشاهده خواهید کرد که صف‌های طویلی در پمپ بنزین‌ها ایجاد خواهد شد. در این مثال به دنبال انتشار خبر گران‌شدن بنزین، میزان تقاضای فعلی برای آن افزایش پیدا خواهد کرد.

برعکس این اتفاق هم ممکن است بیفتد. فرض کنید اوایل اردیبهشت ماه است و برخی از مغازه‌ها گوجه سبز نوبرانه با قیمت‌های بالا می‌فروشند. به دلیل قیمت بالای گوجه سبز در اوایل برداشت، تقاضای زیادی برای آن وجود ندارد. مردم انتظار دارند که بعد از گذشت چند هفته، میزان عرضه گوجه سبز در بازار افزایش پیدا کند. بنابراین ممکن است مصرف خود را به تعویق بیندازند و برای خرید آن، تا عرضه بیشتر این محصول و کاهش قیمت آن صبر کنند.

قانون عرضه و تقاضا در بازار سرمایه

قانون عرضه و تقاضا در بازار سرمایه هم تاثیری مشابه بر سایر بازارها دارد. یعنی عرضه و تقاضا با تعیین قیمت، تمامی سهم‌ها را در بازار تحت تاثیر قرار می‌دهند. به‌طور کلی عرضه و تقاضا از عوامل اصلی تعیین‌کننده قیمت سهام و سایر اوراق بهادار هستند.

عوامل موثر بر تعیین عرضه و تقاضا

در بازار سرمایه عواملی مانند، گزارشات مربوط به عملکرد شرکت‌ها، میزان سودسازی و فروش آن‌ها، اخبار مربوط به افزایش سرمایه، نرخ بهره در سایر بازارها، نرخ بازده بدون ریسک، اخبار مربوط به ورود پول به بازار و تصویب قانون‌های حمایتی از بازار، همه و همه بر تقاضای افراد تاثیر می‌گذارند.

برای مثال افزایش نرخ بازده بانکی (نرخ بدون ریسک) باعث می‌شود که تقاضا برای سهامداری کاهش پیدا کند. دلیل آن هم این است که بیشتر سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز هستند و یک سود مطمئن با مقدار کم را به بازدهی بالای همراه با ریسک ترجیح می‌دهند.

شرایطی مانند توسعه و عمق یافتن بازار، تغییر در شرایط و سیاست‌های اقتصادی و. بر میزان عرضه در بازار موثر هستند.

در بازار سرمایه عرضه‌کنندگان اولیه، شرکت‌هایی هستند که نیاز به تامین مالی دارند. تقاضا‌کنندگان هم می‌توانند افراد حقیقی یا حقوقی باشند که با هدف‌های مختلف اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند.

در شرایط عادی و نه هیجانی، می‌بینیم که تغییرات در میزان عرضه و تقاضا به آرامی اتفاق می‌افتد. اما در روزهای هیجانی بازار، این تغییرات به‌سرعت اتفاق می‌افتد که می‌تواند باعث به‌وجود آمدن صف‌های خرید و فروش سنگین شود.

بیایید میزان عرضه و تقاضای موجود برای یکی از سهم‌های بازار سرمایه را با هم بررسی کنیم. همان‌طور که می‌دانید برای مشاهده این صفحه باید به سایت Tsetmc مراجعه کرده و نماد مربوط به شرکت را جستجو کنیم.

در انتهای تابلوی زیر، در سمت راست، قیمت پیشنهادی متقاضیان، برای خرید سهم را مشاهده می‌کنید. در سمت چپ تابلو هم قیمت پیشنهادی سهامداران برای فروش (قیمت عرضه) را می‌بینید. زمانی که قیمت تقاضا شده با قیمت عرضه شده برابر باشند، یک معامله انجام می‌گیرد.

در تابلوی معاملاتی هر سهم در سایت tsetmc.com می‌شود میزان عرضه و تقاضای موجود برای آن را دید.

در تابلوی معاملاتی هر سهم در سایت tsetmc.com می‌توان میزان عرضه و تقاضای موجود برای آن سهم را دید.

در شکل بالا این قیمت‌ها با هم برابر نیستند، قیمت خرید 20600 ریال و قیمت فروش 20620. زمانی معامله انجام می‌شود که یکی از طرفین حاضر به تغییر قیمت خود باشند.

در بازار سهام نیز، همانند سایر بازارها میزان عرضه و تقاضای موجود باعث تغییر قیمت سهم می‌شود. برای مثال اگر اخبار خوبی در رابطه با عملکرد و میزان سودسازی یک شرکت منتشر شود، تقاضا برای خرید سهام آن افزایش پیدا می‌کند و سهامداران آن شرکت دیگر حاضر نیستند سهام ارزنده خود را در قیمت‌های فعلی به فروش برسانند. بنابراین با افزایش تقاضا برای خرید آن سهم و کاهش عرضه آن مواجه می‌شویم. در این حالت کمبود عرضه و افزایش تقاضا برای سهام شرکت باعث افزایش قیمت سهام می‌شود.

اگر هیچ سهامداری حاضر به فروش سهام خود نباشد، به اصطلاح صف خرید تشکیل می‌شود و قیمت تقاضا به‌طور روزانه بالا می‌رود. این افزایش قیمت تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که سهامداران حاضر به عرضه سهام خود باشند و یا دیگر نگهداری سهم در آن قیمت برای آن‌ها جذاب نباشد. در صورت متناسب بودن میزان عرضه و تقاضا، قیمت‌ها به تعادل می‌رسند.

چگونه متوجه شویم که تقاضا برای یک سهم بالا است؟

در بازارهای کارا معمولا بعد از انتشار اخبار خوب در ارتباط با یک شرکت و عملکرد آن، تقاضای خرید برای سهام آن بالا می‌رود. برای این‌که متوجه شویم آیا تقاضا برای خرید یک سهم بالا است یا خیر باید به میانگین حجم معاملات روزانه سهم توجه کرد. در روزهایی که حجم معاملات بیشتر از متوسط حجم روزانه باشد و به‌دنبال آن سهم با قیمت بالایی معامله شود، نشان‌دهنده تقاضا بالا برای خرید سهم است. در این مواقع معمولا قدرت خریدار نیز از فروشنده بیشتر است. یعنی تعداد کمتری از افراد، مقدار بیشتری از سهام را خریداری می‌کنند.

برعکس این موضوع نیز صادق است. همان‌طور که اخبار خوب بر افزایش تقاضا تاثیر می‌گذارد، اخبار بد هم باعث کاهش تقاضا و یا افزایش عرضه می‌شود. برای مثال کاهش تولید یا کاهش فروش یک شرکت، عدم تقسیم سود نقدی قابل توجه و. می‌تواند باعث کاهش تقاضا برای یک سهم شود.

یعنی در بعضی مواقع برای یک سهم صف فروش تشکیل می‌شود. زمانی صف فروش ایجاد می‌شود که میزان عرضه سهم بیش از تقاضای موجود برای آن باشد. معمولا زمانی که قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن باشد، معمولا سرمایه‌گذاران تمایل چندانی برای خرید آن ندارند و سهامداران نیز به‌دنبال فروش سهم هستند. در این مواقع معمولا قیمت سهم تا چند روز به‌طور مداوم کاهش می‌یابد. این کاهش قیمتی تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که قیمت‌ها به ارزش ذاتی خود نزدیک شوند و تقاضا برای خرید سهم ایجاد شود.

برخی از مواقع دیده می‌شود که میزان کاهش قیمتی بیش از ارزش ذاتی سهم است، در این حالت قیمت سهم برای سرمایه‌گذاران جذاب می‌شود. یعنی میزان تقاضا برای آن افزایش می‌یابد و سرعت افزایش تقاضا از عرضه پیشی می‌گیرد و باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود.

در بازار کشورهایی که شرایط تورمی در آن وجود ندارد معمولا قیمت‌ها به‌مدت زیادی در یک دامنه قیمتی باقی می‌مانند و با نوسانات شدید قیمتی رو‌به‌رو نمی‌شویم. این نوسانات در بازارهایی بیشتر است که خبر محور هستند.

آیا می‌توان تعادل در عرضه و تقاضای بازار را تغییر داد؟

سهامداران حقیقی که معمولا صاحب مقدار کمی از سهام شرکت هستند، نمی‌توانند در تعادل بازار تغییر خاصی ایجاد کنند. تنها برخی از نهادها و موسسات مثل صندوق‌های سرمایه‌گذاری و یا سهامداران حقوقی که صاحب درصد بالایی از سهام شرکت هستند می‌توانند تعادل عرضه و تقاضا را بر هم بزنند. علاوه بر مورد ذکر شده این افراد در مواقع لازم نقش حمایتی در بازار ایفا می‌کنند. حجم بالای خرید توسط نهادهای مالی در زمانی که بازار در حال از دست دادن الگوهای معاملاتی خود است، امری بسیار مهم است.

جمع‌بندی

به‌طور کلی قانون عرضه و تقاضا هر روز در بازار سهام به نمایش در می آید. تقاضای زیاد برای عرضه محدود سهام باعث افزایش قیمت سهم خواهد شد. عرضه بیش از حد سهام و تقاضای ضعیف برای آن باعث افت قیمت می شود. علت به‌وجود آمدن صف‌های خرید و فروش را می‌توان به عدم وجود عرضه و تقاضا در بازار نسبت داد.

می‌توانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده بفرمایید.

عرضه و تقاضا

عرضه و تقاضا

بحث عرضه و تقاضا، از اساسی ترین و مهم ترین مفاهیم در اقتصاد می باشد که رکن پایه ای برای بازار محسوب می شود. رابطه بین قیمت و میزان تقاضا، به رابطه تقاضا معروف می باشد که تعیین کننده مقدار و قیمت عرضه است.

مقدار عرضه به مقدار کالا یا خدمتی گفته می شود که تولید کننده آن را با قیمت مشخصی تامین می کند.

عرضه و تقاضا:

رابطه بین قیمت و میزان تولید محصول و یا خدمات ارائه شده به بازار، به رابطه عرضه موسوم می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که قیمت، بازتابی از عرضه و تقاضا است.

تقاضا:

به مقدار کالا یا خدمتی که برای مصرف کنندگان مطلوب باشد، تقاضا Demand گفته می شود. به بیان دیگر می توان گفت، مقدار تقاضا، مقداری از کالا یا خدمت می باشد که مردم تمایل دارند آن را با قیمت مشخصی خریداری نمایند.

به مقدار کالا یا خدمتی که تولید کنندگان تمایل به تامین آن با قیمت مشخصی برای فروش در بازار دارند، عرضه supply می گویند که نشان دهنده مقدار آورده بازار می باشد.

رابطه بین قیمت که با P نشان داده می شود و محصول یا کالا که با Q نشان داده می شود، رابطه عرضه و رابطه بین قیمت و تقاضا را رابطه تقاضا می گویند. در واقع می توان گفت قیمت بازتابی ار عرضه و تقاضاست.

پایه و اساس عرضه و تقاضا در تخصیص منابع نهفته است که تئوری های عرضه و تقاضا در آن پایه ریزی می شود.

قانون تقاضا:

قانون تقاضا بیان کننده این است که هر چه قیمت یا کالا بالاتر باشد،‌ خریدار کمتری دارد. این در صورتی امکان پذیر است که بقیه عوامل یکسان باشند.

قانون عرضه:

همان طور که در قانون تقاضا مشاهده می شود، قانون عرضه نیز نشان گر مقادیری می باشد که با قیمت مشخصی به فروش می رسد.

لازم به ذکر است که بر خلاف قانون تقاضا، رابطه عرضه یک شیب رو به بالا دارد یعنی با بالا رفتن قیمت، مقدار عرضه بیشتر می شود.

تولید کنندگان کالا، زمانی که قیمت بالا می رود، عرضه را بیشتر می کنند زیرا با این کار، درآمد آنها افزایش می یابد که در طول فروش زیاد با قیمت بالا به طول می انجامد.

عوامل تاثیرگذار بر عرضه:

عواملی همچون موارد زیر می توانند روی میزان عرضه و تولید به طور مستقیم تاثیر گذار باشند.

  • ظرفی تولید
  • هزینه تولید مانند حقوق نیروی کار
  • مواد اولیه
  • تعداد رقبا

عوامل تاثیر گذار بر تقاضا:

از جمله عواملی که بر میزان تقاضا تاثیر گذار می باشند، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • کیفیت
  • هینه محصول
  • تعداد محصولات جایگزین قابل دسترس
  • میزان تبلیغات
  • میزان تغییرات در قیمت محصولات

موسسه مشاوران مطالعه مقاله تورم اقتصادی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

تعادل عرضه و تقاضا

تعادل عرضه و تقاضا

زمان و عرضه:

رابطه عرضه، بر حسب زمان محاسبه می شود. در واقع می توان گفت بر خلاف تقاضا، زمان در عرضه اهمیت زیادی دارد. به همین علت، تولید کنندگان باید میزان عرضه را با توجه به زمان برنامه ریزی نمایند در نتیجه باید فهمید که تغییرات قیمت در نتیجه تغییر تقاضا، دائمی است یا موقت.

تعادل:

زمانی که میزان عرضه با میزان تقاضا برابر باشند، یعنی زمانی که تابع تقاضا و تابع عرضه هم دیگر را قطع کنند، در آن نقطه این دو منحنی به تعادل می رسند.

در نقطه تعادل، تخصیص کالا ها در بهترین حالت خود برای مشتریان و تولید کنندگان قرار دارد زیرا میزان کالا و خدمات عرضه شده برابر با میزان کالا و خدمت مورد تقاضا می باشد و این نقطه، شرایط مطلوب را برای اقتصاد و جامعه به همراه دارد.

عدم تعادل:

عدم تعادل در زمانی اتفاق می افتد که قیمت یا مقدار برابر با P* یا Q* نباشد که در این صورت، حالات زیر را دارد:

مازاد عرضه:

اگر قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی باشد، مازاد عرضه در اقتصاد رخ داده است و بازار با ناکارآمدی تخصیصی مواجه خواهد شد.

مازاد تقاضا:

مازاد تقاضا در زمانی اتفاق می افتد که قیمتی پایین تر از قیمت تعادلی تعیین تغییرات قیمت بر اساس عرضه و تقاضا شود. از آنجایی که در این مورد، قیمت بسیار پایین می باشد، مصرف کنندگان بسیاری تقاضای خرید آن محصول را دارند، در حالی که تولید کنندگان به اندازه کافی، آن کالا را تولید نکرده اند.

انتقال و حرکت:

در علم اقتصاد، حرکت و انتقال در ارتباط با منحنی های عرضه و تقاضا نشان دهنده پدیده های بازاری بسیار متفاوتی از جمله موارد زیر هستند:

حرکت:

حرکت در علم اقتصاد به معنی تغییر در طول منحنی عرضه و تقاضا می باشد که در این منحنی، حرکت تقاضا نشان دهنده تغییر در قیمت و تعداد مورد تقاضا از یک نقطه به نقطه دیگر منحنی است.

این حرکت به این معنی است که رابطه تقاضا پایدار خواهد ماند. بنابراین، حرکت در طول منحنی تقاضا زمانی رخ می دهد که قیمت کالا تغییر کند و مقدار تقاضا نیز بر اساس رابطه تقاضای اصلی دچار تغییر گردد.

به عبارتی می توان گفت، حرکت زمانی رخ می دهد که تغییر در میزان تقاضا، تنها به دلیل تغییر در قیمت اتفاق بیفتد و بر عکس.

انتقال:

در علم اقتصاد و در مبحث عرضه و تقاضا، انتقال در منحنی عرضه و یا منحنی تقاضا زمانی رخ می دهد که میزان تقاضا و یا عرضه یک کالا تغییر کند، هر چند قیمت دست خوش تغییر نگردد.

عنصر تعیین کننده رفتار عرضه و تقاضا:

با بررسی رفتار تولید کنندگان و مصرف کنندگان به این نتیجه می رسیم که قیمت (پول) عامل اساسی تغییر رفتار می باشد.

افزایش قیمت کالای تولیدی، میزان تولید و عرضه را افزایش می دهد زیرا افزایش قیمت، افزایش سود را به دنبال دارد که این خود عامل مشوق و انگیزه بخش در میزان تولید است.

از طرفی می توان گفت زمانی که قیمت یک کالا افزایش می یابد، میزان تقاضای آن کالا کمتر می شود و مصرف کننده تمایل خود را برای خرید آن کالا از دست می دهد. یعنی این قیمت (پول) است که بر میزان عرضه و تقاضا تاثیر مستقیم می گذارد.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله رکود اقتصادی را به شما پیشنهاد می کنیم.

تجارت و اقتصاد

موضوعات اقتصادی .تجارت .اداره . آموزش مدیریت .تجارت در اسلام

عرضه و تقاضا

رضه و تقاضا (پروژه)

عرضه و تقاضا

عَرضه و تقاضا یک مدل اقتصادی می‌باشد که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی می‌کند.قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرف‌کنندگان و مقدار تولید از طرف عرضه‌کنندگان اثر می‌گذارد.در نتیجه اقتصاد در قیمت و مقدار به تعادل می‌رسد.سایر عوامل موثر در تعادل اقتصادی نیز در این مدل باعث تغییر تقاضا و عرضه می‌شوند.

عَرضه عبارتست از جریان کالا - خدمات به بازار برای برآوردن تقاضا.همچنین می‌توان گفت:مقدار کالا و خدماتی است که تولید کنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند. شایان ذکراست که عرضه بستگی به دو عامل دارد:

همچنین با ثابت در نظرگرفتن بعضی عوامل در کوتاه مدت یک رابطه مثبت بین مقدار عرضه کالا یا خدمات و قیمت آن ایجاد می‌شود که به قانون عرضه شهرت تغییرات قیمت بر اساس عرضه و تقاضا دارد.

تقاضا چیست؟

تقاضا یعنی میل و خواست و توانایی یک فرد برای دریافت کالا یا خدمتی.منحنی تقاضا مکان هندسی مجموعه نقاطی است که یک فرد برای بدست آوردن کالا یا خدماتی حاضر به پرداخت چه میزان پول است.و یک تولید کننده به ازای هر قیمتی مایل به چقدر تولید است.

شیب منحنی تقاضا منفی است، یعنی اینکه هر چقدر قیمت افزایش یابد مقدار تقاضا کاهش می‌یابد. عوامل زیادی بجز قیمت بر روی تقاضای افراد موثر است که از آن جمله می‌توان به قیمت کالاهای جانشین و مکمل، سلیقه مصرف کنندگان، انتظارات از آینده و میزان درآمد مصرف کنندگان اشاره نمود.

قانون تقاضا نیز به این معنی که با افزایش قیمت، مقدار تقاضا کاهش یافته و در مقابل با کاهش قیمت، مقدار تقاضا افزایش می‌یابد.به رابطه منفی قیمت و تقاضا قانون تقاضا می‌گویند

عرضه و تقاضا به عنوان پایگاه عدالت

از موضوعات چالش برانگیز امروز مدیریت توسعه اقتصادی و معضلات اجتماعی ناشی از آن مانند تورم، کنترل قیمت ها، مکانیزم عرضه و تقاضا، نحوه واردات و صادرات، اولویت بندی در تولید کالاهای ضروری، توزیع عادلانه کالا، . می باشد، علاوه بر نیازهای اقتصادی معضلات در جایگاه نرم افزاری دیگری وجود دارد که نیازمند نگاه عمیق تری است، از جمله، انگیزه ایجاد یک نیاز مصرفی در جامعه و اولویت بندی و شاخصه انتخاب نیازهای مؤثر اجتماعی و چگونگی توزیع بین اقشار مختلف از کم درآمد تا مرفه است، برخی سؤالاتی که در این حوزه به ذهن می رسد عبارتند از:

▪ نحوه و علل پیدایش ناهنجاری های اقتصادی مانند تورم چیست؟

▪ مبنا و محور الگوهای مورد استفاده برای تحلیل و بررسی این ناهنجاری ها چیست؟

▪ معیار و شاخص تعیین اولویت موضوعی در ایجاد، توزیع نیاز، مدیریت و توزیع منابع طبیعی، ابزاری و انسانی کدام است؟

▪ پیدایش عرضه و تقاضا، مکانیزم عرضه و تقاضا و نقش تعاریف در نظام عرضه و تقاضا و ارتباط قانون با این نظام چگونه است؟

اهمیت این محورها به این جهت است که مکانیزم عرضه و تقاضا می تواند پایگاه عدالت اجتماعی، عدالت سیاسی و فرهنگی و اقتصادی باشد. این سؤالات و بسیاری دیگری ابهامات حوزه وضعیت اقتصادی جامعه و محورهای حاکم برآن از جمله مباحثی است که توسط علامه منیرالدین حسینی هاشمی(ره) در دوره های مختلف دروس اقتصادی به آن پرداخته شده است، اکنون که به سالگرد رحلت این استاد فرزانه نزدیک شده ایم (۱۲ اسفند ۱۳۷۹، مطابق ۶ ذی الحجّه) و نیز به دلیل احساس نیاز برای تشکیل گروه های تخصصی به منظور تنظیم سیاست های برنامه پنجم توسعه کشور برآن شدیم تا فرازهایی از تحلیل ایشان را در برنامه دوّم توسعه اقتصادی کشور را، که امروز می تواند ناظر بر دیدگاه آینده نگر ایشان در سال ۱۳۷۳ می باشد و هم راهگشایی برای طراحی و برنامه ریزی، برنامه های پنج ساله توسعه است، ارائه نماییم:

تقاضا یک «نیاز ابزار شده» است، انسان احتیاج به چیزی دارد که آن را ظاهر و ابراز می کند، پس تقاضا طلب و خواستن است، «عرضه» هم به معنای این است که شخص دیگری که می تواند این نیاز را برطرف کند و وسیله برآوردن آن نیاز در اختیار او می باشد، آن را ابراز و ظاهر می کند که به این «عرضه» گفته می شود. پس هرگاه وسیله «ارضاء نیاز» ارائه شود به آن «عرضه» گفته می شود.
انسان دارای اراده و قدرت گزینش است و می تواند اختیار خود را به میدان عرضه و تقاضا بیاورد و امکان عملکرد او مانند اشیاء نیست، بلکه شرایط و روابط در قدرت گزینش او مؤثر است البته این قدرت انتخاب تنها در موضوعات و سطح نازل مصرف نیست بلکه در سایر سطوح اجتماعی یعنی در ایجاد قوانین و انحصارات نیز وجود دارد. استاد علامه(ره)، سپس قوانین حاکم بر نظام عرضه و تقاضا را از دیدگاه رایج اقتصاد جهانی اینگونه مطرح می نمایند: عرضه و تقاضا از سه «نظام تعاریف»، «نظام تنظیم» و «نظام تخصیص» جدا نیست»، به عبارت دیگر گفته می شود «قوانین نسبیت» بر جریان اشیاء حاکم بوده، و به نحو طبیعی و قهری وجود داشته و ثابت است، . آنها (اقتصاد سرمایه داری) نظام حقوقی و نظام تعاریف را برآمده از عرضه و تقاضا می دانند.

بحث مهم تشریحی ما این است که شاقول و معیار اساسی در «نظام حقوقی» و یا «نظام تعاریف»، «نظام تنظیم» و «نظام تخصیص» چیست؟ اگر گفته شود که هر سه تای اینها از عرضه و تقاضا می آید و در سه سطح می باشند، می گویم: ربط «عرضه و تقاضای اجتماعی» با «تکامل اجتماعی» چیست؟ آن وقت می گویم که: هرگز رابطه عرضه و تقاضا با جهت تحرک تکاملی جامعه، نمی تواند قطع باشد، یعنی می توان سؤال کرد که این انحصارات و محدودیتها از کجا آمده؟ و چرا آمده؟ عرضه و تقاضایی که از بستر خودش بریده باشد در کجای عالم قابلیت تحقق دارد؟!

عرضه و تقاضائی که بخواهد قیمت ها را معین کند یعنی در حقیقت وزن مخصوص کالاها را مشخص نماید باید در شرایط انسانی باشد. یعنی آیا می توان عرضه و تقاضای انسان را از اراده و از نظام اجتماعی او جدا کرد و فقط به آن عرضه و تقاضا گفت؟. بله! نسبت به امور خرد یک ساده نگری های ابتدائی ـ از افرادی که دقت نمی کنند یا نمی خواهند دقت کنند ـ در بازار دیده می شود. مثلا می گویند امروز در بازار هندوانه بیش از تقاضا بوده و در حال ضایع شدن است پس قیمت را کم کردند، فردا که مثلا پیاز چنین شد قیمت گران می شود. این دیدگاه با عرضه و تقاضای مورد نظر ما تفاوت دارد.
ما باید بتوانیم قوانینی برای تعریف درست کنیم که «اسباب مالکیت» را معرفی کند و قوانینی برای «تنظیم» معرفی نمائیم که بتواند قوانینی را برای «تخصیص» معین نماید و در نهایت نیز بتوانیم نسبت این سه دسته قوانین را به «تکامل اجتماعی» تعریف کنیم، البته عرضه و تقاضا در بستر و در نظامی عمل می کند که متناسب با توسعه آن نظام، یک کشش و تنشی هم دارد، ولی این کشش و تنشی که منشأ تحرک می شود آیا در نظام حاکم «اصل» می شود یا نه؟ لذا می گوییم که عرضه و تقاضا، بدون بستر، امری خیالی است و بلکه باید گفت: که تحت حاکمیت قوانین حقوقی می باشد.
قوانین حاکم بر مکانیزم عرضه و تقاضای رایج در نظام اقتصادی اسلامی تعیین کننده و کارآمد نیست و به بن بست رسیدن کارشناس ها در نهایت به دلیل همین درگیری با فرهنگ اسلامی است که بطور طبیعی اموری را نفی می کند. این درگیری به نوعی با درگیری قوانین زمان شاه با اسلام شبیه است که احساس ظلم مردم نهایتاً منجر به پرخاش علیه شاه و اعتراضات عمومی گردید.

نحوه پیدایش سه نظام تعاریف، تنظیم، و تخصیص در نظام اجتماعی در قالب چهار فرض یا گمانه مطرح می شود:

۱) فرض اوّل: اخذ ابزار «تعریف»، «تنظیم» و «تخصیص»، همه از شرع مقدس

۲) فرض دوّم: اخذ ابزار «تعریف» از مذهب و ابزار «تنظیم و تخصیص»، از عقل

۳) فرض سوّم: اخذ ابزار «تعریف» از شرع و ابزار «تنظیم و تخصیص»، از عرف

۴) فرض چهارم: اخذ ابزار «تعریف»، «تنظیم» و «تخصیص»، همگی از عقل

در فرض اوّل که هم در تکوین، هم در تاریخ و هم در جامعه شرایط حاکم برنظام عرضه و تقاضا و نهایتاً «نظام موازنه قدرت» (رابطه بین تکامل و عرضه و تقاضا) باید از دین بدست آید. در غیر این صورت هر نوع عرضه و هر نوع تقاضایی نمی تواند رسمیت داشته باشد. در مقاله بعدی هر یک از فروض فوق توضیح بیشتری داده می شود.

کشش تقاضا و عرضه

1-كشش تقاضا و عرضه

كه اگر قيمت افزايش پيدا كند تقاضا كاهش و اگر قيمت كاهش پيدا كند. تقاضا افزايش پيدا مي كند. طبق اين افزايش قيمت با ثابت بودن ساير عوامل مي بينيم كه چه قدر تقاضا كاهش مي يابد، اين حساسيت را در اقتصاد بنام كشش ((Elasticity مي نامند.

2- كشش قيمتي تقاضا

كشش قيمتي تقاضا واكنش وحساسيت مصرف كننده را در برابر قيمت اندازه گيري ميكند. كشش قيمتي تقاضا E معمولا منفي است و در اقتصاد E بزرگ را به e كوچك داخل قدر مطلق نمايش ميدهد.

مثال:- اگر افزايش 25% در قيمت بنزين سبب 5% كاهش در مقدار تقاضايي بنزين شود در آنصورت كشش تقاضا براي بنزين عبارت است از:-

Eمساوي مي شود به درصد تغيير در مقدار تقاضاي بيزين تقسيم در قيمت بنزين

يعني منفي -5 درصد تقسيم در 25 درصد مساوي ميشود به 0.2-

كشش0.2-% براي تقاضاي بنزين بدين معني است كه يك درصد افزايش قيمت بنزين سبب كاهش 0.2% در تغییرات قیمت بر اساس عرضه و تقاضا مقدار تقاضايي بنزين خواهد شد.

انواع مختلف كشش قيمتي تقاضا:-

هنگامي كه قيمت كالا يك درصد تغيير كند ممكن است تقاضاي آن كالا بيشتر يا كمتر از يك درصد تغيير كند. كه حالت هاي مختلف دارد.

1-تقاضايي با كششe>0

هرگاه درصد تغييرات مقدار تقاضا بيش از درصد تغييرات كه در قيمت ايجاد مي شود باشد كالاي با كشش است. مثلا كالاهاي كه مشابه همديگر است وبراي مصرف كننده مطلوبيت يكسان دارد.

مثال:- ماكاراني با مارك هاي مختلف.

2- تقاضايي بي كشش e اهمیت عرضه و تقاضا در تعیین سود بانکی

در چند سال اخیر تعیین نرخ سود بانکی به یکی از چالش های سیستم بانکی تبدیل شده است. اگرچه در دو سال اخیر نرخ سود بانکی بدون توجه به عوامل اقتصادی و به شیوه دستوری کاهش یافته است اما مقاومت بانک مرکزی برای کاهش یا حتی تعیین نرخ سود و اجرای سیاست های انقباضی نشان از واقعیت بحران یا وضعیت حساس در سیستم پولی کشور دارد که نشانگر مشکلات عمیق و اساسی در این حوزه از اقتصاد است. این امر نشان می دهد که قاطعیت برای حل بحران و رسیدن به یک نقطه باثبات بسیار لازم است.

جلوگیری از کاهش دستوری نرخ سود اقدامی کاملا صحیح و منطقی و مسوولانه است اما معلوم نیست تا چه حد قابل اجرا و عملی خواهد بود.

از نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی، رسیدن به این نقطه که بانک مرکزی و بانک ها ناچار شوند به تعیین نرخ سود در شرایطی غیردستوری بپردازند قابل پیش بینی بود زیرا تعیین نرخ کم تر از نقطه تعادلی عرضه و تقاضا باعث اتلاف ناگزیر منابع و زیان خواهد شد. تعیین نرخ سود بانکی یکی از متغیرهای کلیدی و اساسی اقتصاد است و ارتباط این شاخص اساسی با میزان پس انداز ملی، سرمایه گذاری، میزان توان جذب منابع بانک ها، ارایه تسهیلات، رشد صنعتی و بخش های مختلف تولید، کنترل نقدینگی، تورم، اشتغال، رونق و رکود اقتصادی و. باعث شده که تعیین نرخ سود بانکی در همه کشورهای جهان و به خصوص اقتصادهای پیشرفته از حساسیت ویژه ای برخوردار باشد .

نرخ سود بانکی در شرایط عرضه و تقاضا در نقطه ای به تعادل می رسد که متناسب با نرخ تورم باشد و برای پس اندازکنندگان، انگیزه سپردن پول به بانک ها را تقویت کند و از طرف دیگر تسهیلات بانکی با نرخی به وام گیرندگان ارایه نشود، که باعث ایجاد صف و رانت و فرصت های ویژه نشود بلکه در شرایطی رقابتی و منطقی و با نرخ سود بانکی متناسب با نرخ تورم، این امکان برای همه متقاضیان وجود داشته باشد که بتوانند متقاضی دریافت وام باشند.

در غیر این صورت و در شرایط تعیین دستوری نرخ سود بانکی، تقاضا برای دریافت تسهیلات بیش از منابع بانک ها خواهد بود و این موضوع هم صف طویل متقاضیان را ایجاد می کند و هم ممکن است به فرصت ها و رانت هایی برای دریافت وام منجر شود. از این رو اقتصاددانان بزرگ جهان توصیه می کنند که نرخ سود بانکی باید از طریق نهاد عرضه و تقاضا و سازوکار قیمت ها و به شکل غیردستوری و در شرایط طبیعی عرضه و تقاضا تعیین شود تا نرخ سود بانکی به گونه ای مشخص شود که تعادل نسبی را در حجم پول، نقدینگی، تسهیلات بانکی، پس اندازها و . ایجاد کند.

سازوکار طبیعی عرضه و تقاضا برای تعیین نرخ سود بانکی تا حدی اهمیت دارد که اقتصاددانان، دولت ها را به کنترل حجم پول از طریق انضباط مالی و پولی و حجم بودجه و میزان مالیات ها توصیه می کنند و معتقدند باید از دستکاری قیمت ها و نرخ ها و نظام عرضه و تقاضا پرهیز کنیم. در اقتصاد ایران نیز که دولت حضوری گسترده در اقتصاد دارد ضروری است بیش از اقتصادهای دیگر به اصلاح نظام قیمت ها و احترام به نظام عرضه و تقاضا و پرهیز از تعیین دستوری قیمت ها و نرخ ها توجه شود تا کارایی مورد انتظار حاصل شود.

اصول بنیادی عرضه و تقاضا

مدل عرضه و تقاضا در واقع برای بازار رقابتی تنظیم شده است که در آن هیچ یک از خریداران و فروشندگان نمی‏توانند اثر زیادی بر روی قیمت بگذارند ،و قیمت به صورت یک داده است.مقدار تولید محصول توسط تولیدکننده و مقدار تقاضا توسط مصرف‏کننده ٬ وابسته به قیمت محصول در بازار است.قانون عرضه می‏گوید که در ثابت بودن سایر شرایط مقدار عرضه وابسته به قیمت است و در قیمت بالاتر عرضه بیشتر و در قیمت پایینتر عرضه کمتر خواهد بود.و قانون تقاضا نیز می‏گوید با ثابت بودن سایر عوامل در قیمت‏های تغییرات قیمت بر اساس عرضه و تقاضا بالا تقاضا کمتر و در قیمت‏های پایین تقاضا بیشتر خواهد بود.

در بازار رقابتی قیمت تعادلی و مقدار تعادلی یک کالا با عرضه و تقاضای بازار برای آن کالا تعیین می‏شود.قیمت تعادلی یک کالا دقیقا برابر با قیمتی است که مصرف‏کنندگان مقدار کالایی را که حاضرند در یک دوره زمانی خاص بخرند برابر با مقداری است که تولیدکنندگان آن کالا حاضرند عرضه کنند.در قیمت‏های بالاتر کمبود تقاضا باعث می‌گردد و باعث مازاد عرضه می‏شود.این اضافه عرضه به قیمت فشار می‏آورد و باعث می‏شود که قیمت دوباره به سطح تعادلی بازگردد.در قیمت‏های پایین‏تر نیز٬مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر می‏شود و باعث مازاد تقاضا می‏شود.این مازاد تقاضا باعث افزایش قیمت و در نتیجه بازگشت قیمت به اندازه قبل خود (قیمت تعادلی)می‏شود.پس از اینکه قیمت به تعادل رسید٬این قیمت میل به استمرار و باقی ماندن دارد.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا | الگوهای عرضه و تقاضا

پرایس اکشن دارای الگوهای زیادی می‌باشد و هر کدام از الگوهای پرایس مناسب تغییرات قیمت بر اساس عرضه و تقاضا کاری می‌باشند. الگوهای پرایس اکشن شامل عرضه و تقاضا، اسمارت مانی، ال بروکس، وودر، ICT و ولیوم تریدینگ می‌باشد. پرایس اکشن عرضه و تقاضا موضوعی است که ما در این مقاله قصد داریم به توضیح آن بپردازیم. عرضه و تقاضا یکی از اصلی‌ترین بخش‌های می‌باشد که هر تریدر باید به آن دقت کند. چرا که زمانی عرضه زیاد شود، قیمت ارزهای دیجیتال کاهش و در زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت ارزهای دیجیتال افزایش می‌یابد. از این رو بهتر است که نواحی عرضه و تقاضا را برای خود بسنجیم و بر اساس آن‌ها به ترید کردن بپردازیم. اگر بلد باشید که چگونه نمودار بخوانید، نواحی عرضه و تقاضا، حمایت‌ها و مقاومت‌ها به شما کمک خیلی زیادی خواهد کرد.

نواحی عرضه و تقاضا

اکثر افراد مفاهیم عرضه و تقاضا را با مفاهیم مقاومت و حمایت اشتباه می‌گیرند. این دو تعریف جدایی از هم دارند و هر کدام کاربرد مخصوص به خود و برای پی بردن به چیزی استفاده می‌شوند. در ادامه این مقاله قصد داریم به توضیح نواحی پرایس اکشن عرضه و تقاضا بپردازیم تا درک بهتری از این دو پیدا کنید. همچنین با مطالعه مقاله انواع روش های پرایس اکشن می‌توانید با سایر روش‌های پرایس اکشن آشنا شوید.

سطوح عرضه قابل شناسایی می‌باشند و برای پیدا کردن آن باید با دو مفهوم کندل شمعی ژاپنی و نحوه پیدا کردن خوشه آشنایی داشته باشید. سطح عرضه معمولاً بین دو قله قرار دارد که در بین این دو قله قیمت ارز دیجیتال یکبار نزول تغییرات قیمت بر اساس عرضه و تقاضا و در بار دیگر صعود کرده و به همان ارتفاع قله قبل یا بالاتر رسیده است. در تصویر زیر برای شما سطح عرضه نمایش داده شده است که از طریق آن می‌توانید این سطوح را بهتر درک کنید.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا

معامله‌گران با استفاده از این سطوح عرضه و تقاضا موقعیت فروش یا Short می‌گیرند. چرا که نواحی عرضه سطوح در واقع سطوح مقاومتی قوی در نمودار قیمتی ارزهای دیجیتال می‌باشند.

تقاضا

سطوح تقاضا قابل شناسایی می‌باشند و برای پیدا کردن آن باید با دو مفهوم کندل شمعی ژاپنی و نحوه پیدا کردن خوشه آشنایی داشته باشید. سطح تقاضا معمولاً بین دو قله قرار دارد که در بین این دو قله قیمت ارز دیجیتال یکبار صعود و در بار دیگر نزول می‌کند و به همان ارتفاع قله قبل یا پایین‌تر می‌رسد. در تصویر زیر برای شما سطح تقاضا نمایش داده شده است که از طریق آن می‌توانید این سطوح را بهتر درک کنید.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا

در تصویر بالا ناحیه‌های مقاومت و حمایتی نیز برای شما نمایش داده شده است. از این رو متوجه می‌شوید که این نواحی با سطوح عرضه و تقاضا متفاوت می‌باشد و نباید این دو را با هم اشتباه بگیرید. همچنین در تصویر بالا کف قیمتی داریم که همان ناحیه Support می‌باشد، زمانی که مجددا قیمت به این رنج سقوط کند دوباره با بالا نیز حرکت خواهد کرد. از این رو سرمایه‌گذاران در اطراف این نواحی شروع به خرید و فروش می‌کنند که نواحی عرضه و تقاضا شکل می‌گیرد. یکی دیگر از روش‌های پرایس اکشن، پرایس اکشن RTM می‌باشد که می‌توانید این روش را با روش عرضه و تقاضا ادغام نمایید.

الگوهای پرایس اکشن عرضه و تقاضا

از مهم‌ترین الگوهای عرضه و تقاضا، می‌توان به کندل استیک، الگوی Engulfing و Pin Bar اشاره کرد. این دو الگو برای پرایس اکشن عرضه و تقاضا استفاده می‌شود که کاربرد زیادی در شناسایی نواحی عرضه و تقاضا دارد. از این رو برای این که این سطوح را بهتر پیدا و تایید کنید، بهتر است که این 2 الگو که مربوط به الگوی کندل استیک می‌باشد را به خوبی بلد یا با آن تا حدودی آشنا باشید.

عرضه و تقاضا

برای این که شما این دو کندل را بهتر درک کنید به تصویر زیر نگاه کنید. شما با درک بهتر این موضوع می‌توانید نواحی عرضه و تقاضا را به راحتی تشخیص دهید و روند برگشتی بازار را حدس بزنید. همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، پس از رخ دادن این دو کندل قیمت دوباره به حالت صعودی برگشته است. اگر شما هم جز آن دسته از افرادی می‌باشید که نمی‌توانید در بازار ارزهای دیجیتال به خوبی کسب درآمد کنید، پیشنهاد می‌کنم، دوره هوش ارز دیجیتال را مشاهده کنید.

عرضه و تقاضا

همانطور که در شکل مشخص است قیمت پس از تشکیل این دو الگوی کندلی به سمت اهداف بالاتر حرکت کرده است.

آموزش پیدا کردن نواحی عرضه و تقاضا

برای اینکه بتوانید نواحی عرضه و تقاضا را پیدا کنید، در وهله اول باید حالت نمودار خود را به کندل استیک تغییر دهید. پس از این که نمودار قیمتی شما به نمودار کندل استیک قیمتی تبدیل گردید، حال نوبت پیدا کردن این نواحی می‌‎باشد. در وهله دوم شما باید به دنبال کندل‌های متوالی بگردید که بدنه‌های بزرگی دارند، چرا که نشان دهنده تغییرات قوی می‌باشند. پس از پیدا کردن آن‌ها باید منشأ این تغییرات را پیدا کنید و برای خود علامت گذاری کنید. معمولاً قبل از رخ دادن رشد قیمتی‌های بزرگ کندل‌های بسیار کوچکی ایجاد می‌شوند که همین سطوح عرضه و تقاضا می‌باشد.

نحوه‌ی یافتن نواحی عرضه و تقاضا

بهترین روش برای پیدا کردن مناطق عرضه و تقاضا، نگاه کردن به نمودار کندل استیک است. در زیر ترتیب این فرآیند را مشاهده می‌کنید:

  1. به نمودار نگاه کنید و سعی کنید کندلهایی متوالی با بدنه‌های بزرگ را پیدا کنید. این موضوع که حرکات قیمت قوی باشد، حائز اهمیت است.
  2. منشأ (Base) حرکات سریع و قوی قیمت را تعیین کنید. برای پیدا کردن منشأ، ابندا حرکت تندی را در هر دو جهت پیدا کنید، چرا که پس از آن می‌توان منشأ حرکت را شناسایی کرد.
  3. معمولاً قبل از تغییر کردن روند قیمتی کندل‌های کوچکی ایجاد می‌شوند که پس از آن روند بازار صعودی می‌شود. این نواحی تغییر قیمت دقیقا همان نواحی عرضه و تقاضا می‌باشند که ما به دنبال آن‌ها می‌گردیم.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا

سطوح عرضه و تقاضا را می‌توانید در معاملات پرایس اکشن خود استفاده و بکار ببرید. چرا که پرایس اکشن و عرضه و تقاضا کامل کننده یکدیگر می‌باشند، از این رو بهترین راه برای تایید این سطوح استفاده از روش تحلیل پرایس تغییرات قیمت بر اساس عرضه و تقاضا اکشن می‌باشد. معامله گران پس از پیدا کردن نواحی سقوط و تقاضا به دنبال پرایس اکشنی می‌باشند تا معامله خود را انجام دهند. فرض کنید در نمودار کندلی قیمت دوباره به سطح تقاضا برسد و پس از آن الگوی Engulfing رخ دهد و شاهد چرخش قیمت باشیم. پس از این اتفاق امکان دارد، نقطه چرخش بازار باشد و قیمت افزایش یابد، اما همچنان منتظر دریافت تاییدیه‌های پرایس اکشن باشید.

پیج اینستاگرام محمد فاموریان

جمع بندی

پرایس اکشن یکی از بهترین روش‌هایی می‌باشد که افراد از طریق آن می‌توانند نقاط چرخش بازار را حدس بزنند. همچنین الگوهای پرایس اکشن برای نوسان گیری نیز استفاده می‌شوند و از طریق آن‌ها می‌توان نوسانات بازار را تا حدودی حدس زد. اگر با نوسان گیری آشنایی ندارید، پیشنهاد می‌کنم، مقاله آموزش نوسان گیری ارز دیجیتال را مطالعه کنید تا دارایی‌های خود را افزایش دهید. ما در این مقاله سعی کردیم شما را با یکی دیگر از الگوهای پرایس اکشن آشنا کنیم، با استفاده از این الگو می‌توانید زمان تغییر روند بازار را حدس بزنید و سپس با استفاده از پرایس اکشن معامله خود را شروع کنید.

معرفی کامل اندیکاتور عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال

عرضه و تقاضا از مهم‌ترین مفاهیم بازار است که نتیجه معامله بر اساس تحلیل تکنیکال را زیر و رو می‌کند. در واقع معامله‌گری در مناطق عرضه و تقاضا از قدرتمندترین روش‌های معاملاتی محسوب می‌شود. تنها یک اشکال وجود دارد و آن اینکه درک این مناطق روی نمودار برای همه معامله‌گران بی‌تجربه و تازه‌کار راحت نیست. اندیکاتور عرضه و تقاضا با همین هدف معرفی شده تا با ترسیم مناطق عرضه، تقاضا، و پولبک‌ها، تجزیه و تحلیل را برای معامله‌گر ساده‌تر کند. اگر مشتاقید بیشتر با این اندیکاتور و عملکرد آن آشنا شوید، این مقاله را از دست ندهید.

عناوین فهرست مقاله:

مفهوم عرضه و تقاضا چیست؟

عرضه و تقاضا یک اصطلاح اقتصادی اساسی است که حضور فروشندگان مایل به فروش و خریداران مایل به خرید را مشخص می‌کند. این دو از مهم‌ترین عوامل موثر بر حرکت قیمت هستند و به‌طور همزمان از آن تاثیر می‌پذیرند. یعنی هم قیمت عامل تنظیم کننده عرضه و تقاضاست و هم عرضه و تقاضا عامل تنظیم قیمت.

معامله‌گری بر اساس عرضه و تقاضا به دلیل سادگی و حس شهودی آن به‌طرز چشمگیری محبوبیت یافته است. این مفهوم ساده اما قدرتمند این امکان را به ما می‌دهند تا نمودارهای قیمت را تجزیه و تحلیل کنیم و ببینیم قیمت احتمالا در کدام جهت حرکت خواهد کرد.

پیشنهاد میکنیم مقاله نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری را از دست ندهید.

اندیکاتور عرضه و تقاضا چطور عمل می‌کند؟

نیروی محرکه تغییرات قیمت، عرضه و تقاضا است. وقتی تعداد خریداران بیشتر از فروشندگان باشد، قیمت بازار افزایش می‌یابد و برعکس، زمانی که تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، قیمت بازار کاهش می‌یابد. زمانی که خریداران و فروشندگان کم و بیش یکنواخت باشند، بازار نوسان می‌کند و اصطلاحا رنج می‌زند. این یعنی جهت حرکت قیمت به راحتی مشخص می‌شود و از آنجا که معامله‌گری تماما بر اساس حرکات قیمت است، می‌توان از این مفهوم در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال هم استفاده کرد.

شناسایی مناطق عرضه و تقاضا بدون اندیکاتور

شناسایی مناطق عرضه و تقاضا کار سختی نیست. البته برای معامله‌گرانی که از دانش کافی برخوردار باشند. مناطق عرضه و تقاضا اساسات یک حالت افراطی را در بازار نشان می‌دهند که در آن قیمت به‌طرز قابل توجهی تغییر جهت داشته است. به همین خاطر انتظار می‌رود درک آن حتی برای معامله گران تازه کار نیز ساده باشد.

شناسایی منطقه تقاضا روی نمودار

از نظر بصری، سطح تقاضا زمانی شکل می‌گیرد که قیمت تا منطقه خاصی کاهش پیدا کند، تثبیت بدهد و بعد مجددا رشد کند. اینجا درست همان منطقه قیمتی است که تقاضا وجود دارد و به ‌عنوان یک منطقه حمایت شناخته می‌شود.

شناسایی منطقه عرضه روی نمودار

منطقه عرضه زمانی تشکیل می‌شود که قیمت تا سطح مشخصی افزایش یابد، تثبیت می‌دهد و دوباره شروع به ریزش می‌کند. اینجا درست همان منطقه قیمتی است که عرضه رخ می‌دهد و به ‌عنوان یک منطقه مقاومت شناخته می‌شود.

با توجه به اینها تشخیص قیمت ورود، سطوح استاپ لاس (حد ضرر) و تیک پروفیت (حد سود) نیز راحت است. همانطور که در تعریف می‌بینید هیچ برداشت مبهمی از این دو منطقه ممکن نیست و تعریف آن‌ها فوق‌العاده روشن و واضح است.

اندیکاتور عرضه و تقاضا روی نمودار

اندیکاتور عرضه و تقاضا روی نمودار

در این تصویر اندیکاتور عرضه و تقاضا نواحی عرضه و تقاضا را روی نمودار به ما نشان می‌دهد. مستطیل‌های قرمز رنگ، مناطق عرضه یا به اصطلاح مناطق مقاومت را نشان می‌دهند و مستطیل‌های سبز نواحی تقاضا یا حمایت هستند. اندیکاتور عرضه و تقاضا این نواحی را به‌طور کاملا خودکار تشخیص می‌دهد و رسم می‌کند.

به وسط نمودار نگاه کنید. قیمت به منطقه تقاضا برخورد کرد و بازگشت شدیدی اتفاق افتاد که علتش غلبه خریداران بر فروشندگان و شروع قیمت‌های بالاتر بود.

در مناطق عرضه بالای نمودار هم وضعیت مشابهی اتفاق افتاد. قیمت دارایی به نواحی مقاومت برخورد کرد و بعد تا سطوح پایین‌تر ریزش داشت.

قدرت مناطق عرضه و تقاضا

عرضه و تقاضا مبانی ضعف و قوت خود را دارد که شفافیت بیشتری موقع استفاده از این استراتژی معاملاتی به معامله‌گران می‌دهد.

قوی ترین منطقه عرضه یا تقاضا زمانی است که قیمت دارایی برای اولین بار بعد از تشکیل یک سطح به آن برخورد کند.

مثال بارز و شفاف عبارت بالا در تصویر بالا قابل مشاهده است. جایی که قیمت برای اولین بار به منطقه تقاضای سبز رنگ برخورد می‌کند. می‌بینید که به محض برخورد با منطقه حمایت، یک رالی صعودی پرقدرت آغاز می‌شود. درست همین اتفاق برای نمودار قیمت بعد از برخورد با سطح عرضه اتفاق می‌افتد.

این الگو نشان دهنده سطح قوی تقاضا و عرضه است. وقتی قیمت برای بار دوم به مناطق عرضه و تقاضا برخورد می‌کند، تغییر ملایم‌تر و معتدل‌تر است. این برخورد دوم قدرت مناطق عرضه و تقاضا را تا حدودی تضعیف می‌کند و انتظار می‌رود معامله‌گران در ارتباط با آن‌ها محتاطانه عمل کنند.

قدرت مناطق عرضه و تقاضا

در نمودار شکل ۲ همه مناطق عرضه و تقاضا (به جز یک سطح در بخش میانی چارت) تست شده‌اند و قیمت به آن‌ها برخورد کرده است. یعنی می‌توان آنها را با استحکام متوسط در نظر گرفت. از این مناطق فقط باید زمانی استفاده شود که به عنوان معامله‌گر بدانید چه کاری باید انجام دهید و تجربه کافی برای مدیریت چنین شرایطی را داشته باشید.

برای آنکه شانس بیشتری با این استراتژی داشته باشید، بهتر است فقط سراغ مناطق عرضه و تقاضای جدید بروید.

آیا بازارها همیشه در تعادل هستند؟

همیشه اولین سوالی که ذهن معامله‌گران را درگیر می‌کند، همین پرسش است که آیا بازارها در تعادل‌اند یا خیر. سپس با کمی تحقیق متوجه می‌شوند که اصل عرضه و تقاضا می‌تواند به پاسخ این سؤال کمک کند.

از نظر بازار، تعادل حالتی است که قیمت دارایی برای مدتی در محدوده نوسان باشد و رنج بزند. طول این دوره به عوامل زیادی بستگی دارد؛ اما اصلی‌ترین علت نبود عوامل محرک است.

یک نکته کلیدی درباره تعادل بازار وجود دارد. اینکه بازار رنج دیر یا زود می‌شکند و این شکست هرچقدر دیرتر رخ دهد، حرکت قیمت بزرگتر خواهد بود. قدرت منطقه و بازه زمانی دو عامل کلیدی هستند که قدرت هر شکست را تعیین می‌کنند.

معامله‌گران خوب می‌دانند مناطق عرضه و تقاضا برای همیشه باقی نمی‌مانند و زمانی که قیمت از حالت تعادل خارج شود، این مناطق هم می‌شکنند. بنابراین وقتی با این اندیکاتور معامله می‌کنید نه تنها باید بازگشت‌هایی که از مناطق عرضه و تقاضا اتفاق می‌افتد را نظارت کنید، بلکه وضعیت شکست را هم تحت نظر داشته باشید.

مناطق عرضه و تقاضا چند فریمی

عرضه و تقاضا یک معیار قوت دیگر نیز دارد و آن چند فریمی بودن است. این ویژگی به معاملاتی که در مناطق درست اجرا می‌شوند، سطح بالایی از اطمینان می‌بخشد.

مناطق عرضه و تقاضا چند فریمی

وقتی چندین منطقه عرضه یا تقاضا در بازه‌های زمانی مختلف نزدیکی به یکدیگر قرار می‌گیرند (به تصویر بالا نگاه کنید)، احتمال جهش قیمت از چنین منطقه‌ای به‌مراتب بیشتر خواهد بود.

نظارت بر چندین تایم فریم روی بسیاری از ابزارهای تحلیلی دشوار است؛ به همین خاطر برای ترسیم خودکار مناطق در بازه‌های زمانی مورد نظر و ارسال هشدار برخورد قیمت به چند منطقه نزدیک به هم، از اندیکاتور عرضه و تقاضا استفاده می‌شود.

پیشنهاد میشود مقاله آموزش اندیکاتور Envelope را از دست ندهید.

معامله‌گری با اندیکاتور عرضه و تقاضا

اندیکاتور عرضه و تقاضا سطوح حمایت و مقاومت را به‌طور کاملا واضح پیش چشم معامله‌گر ترسیم می‌کند. کافی است اندیکاتور را روی سیستم نصب کنید و آن را روی نموداری با تایم فریم مشخص درگ کنید. از اینجا به بعد این شما و استراتژی‌های معاملاتی‌تان هستید که موفقیت یا شکست معامله را رقم می‌زنید.

استراتژی معاملات خرید: نقطه ورود، خروج و حد ضرر

برای آنکه شما عزیزان راحت‌تر بتوانید از این اندیکاتور برای باز کردن معاملات خرید استفاده کنید، در این بخش یک استراتژی با نقاط ورود، خروج و حد ضرر مشخص به شما معرفی می‌کنیم.

  • نقطه ورود: برای باز کردن یک معامله خرید، قیمت باید نزدیکترین و جدیدترین منطقه تقاضا را در بازه زمانی فعلی و حداقل یک بازه زمانی دیگر لمس کند (صفحه نمایشگر حداکثر ۴ منطقه را به شما نشان می‌دهد). این نشانه‌ای از یک صعود قدرتمند است.
  • حد ضرر: حد ضرر باید چند پیپ زیر منطقه تقاضا در تایم فریم فعلی قرار گیرد.
  • حد سود: حد سود نزدیک‌ترین ناحیه عرضه (مستطیل قرمز) در بازه زمانی فعلی است.
  • تریلینگ استاپ: به محض اینکه قیمت از ناحیه تقاضا خارج شد، حد ضرر باید روی نقطه سربه‌سر به علاوه چند پیپ دیگر تنظیم شود.

استراتژی معاملات فروش: نقطه ورود، خروج و حد ضرر

برای آنکه شما عزیزان راحت‌تر بتوانید از این اندیکاتور برای باز کردن معاملات فروش استفاده کنید، در این بخش یک استراتژی با نقاط ورود، خروج و حد ضرر مشخص به شما معرفی می‌کنیم.

  • ورود: برای باز کردن یک معامله فروش، قیمت باید نزدیکترین و جدیدترین منطقه عرضه را در بازه زمانی فعلی و حداقل یک بازه زمانی دیگر لمس کند. این نشانه‌ای از یک ریزش قدرتمند است.
  • حد ضرر: حد ضرر باید چند پیپ بالای منطقه تقاضا در تایم فریم فعلی قرار گیرد.
  • حد سود: حد سود نزدیک‌ترین ناحیه تقاضا (مستطیل سبز) در بازه زمانی فعلی است.
  • تریلینگ استاپ: به محض اینکه قیمت از منطقه تقاضا خارج شد، حد ضرر باید روی نقطه سربه‌سر به علاوه چند پیپ دیگر تنظیم شود.

استفاده از خطوط روند با سطح عرضه و تقاضا

در کنار اندیکاتور عرضه و تقاضا، می‌توان با استفاده از ابزار ساده‌ای مثل خط روند مشخص کرد در صورت شکسته‌شدن این خط، قیمت در کدام نقاط کاهش یا افزایش می‌یابد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.