سقوط شاخص‌های مالی در بورس‌های بزرگ


«وارن بافت» ثروتمندترین «بورس‌باز» در جهان است که «شاخص بافت» (Buffett indicator) را هم معرفی کرده است.

رصد بازارها در بهار 96

دنیای اقتصاد - زهرا رحیمی: اولین فصل از سال 96 روز چهارشنبه در شرایطی به پایان رسید که عملکرد بورس تهران در این بازه زمانی را می‌توان در دو دوره کاملا متفاوت ارزیابی کرد. بازار سهام کشور در حالی که در دو ماه ابتدای سال گوی سبقت را از دیگر بازارهای موازی ربوده بود، در خرداد ماه با ثبت چهار هفته متوالی منفی در کارنامه خود و افت 3‌درصدی شاخص کل، بازی را به بازار پول واگذار کرد. تخلیه بخش اعظم بازدهی بورس در دو ماه نخست سال طی خرداد ماه در شرایطی صورت گرفت که به نظر می‌رسد با سقوط شاخص‌های مالی در بورس‌های بزرگ توجه به اصلاح نسبتا چشمگیر قیمت‌ها و جذاب‌تر شدن ارزش‌گذاری سهام (قرار گرفتن نسبت P/ E بازار در سطح 8/ 6)، می‌توان نسبت به توقف افت قیمت‌ها و در ادامه تغییر مسیر بورس تهران امیدوار بود.

همان‌طور که اشاره شد، شرایط بازار سهام در فصل بهار را باید در دو دوره متفاوت بررسی کرد.دوره اول از ابتدای فروردین تا اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری.دوره دوم از زمان اعلام نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری تا پایان خرداد ماه. بورس تهران فعالیت خود در ابتدای سال جاری را پس از ریزش قابل توجه قیمت‌ها در انتهای سال 95 (با هدف تامین نقدینگی شب عید توسط بورس‌بازان) و همچنین پیش‌بینی قابل‌قبول شرکت‌ها از سود سال مالی 96 با صعود آرام قیمت‌ها آغاز کرد. این صعود البته سقوط شاخص‌های مالی در بورس‌های بزرگ در یک فضای رکودی شکل گرفت به این علت که تمرکز سهامداران به دلایل مختلفی که پیشتر به کرات تشریح شد، بیشتر در نمادهای کوچک بورسی بود. نشانه‌های این موضوع در تفاوت رشد شاخص کل و شاخص هم‌وزن در آن بازه زمانی به خوبی محسوس بود.در ادامه باور فعالان بورس به بهبود اوضاع اقتصادی در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری و ورود پول‌های تازه باعث شد معاملات سهام به‌طور فزاینده‌ای رونق یابد. پول‌هایی که البته همچنان بخش اعظمی از آن راه نمادهای کوچک را در پیش گرفتند. با نزدیک شدن به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در اردیبهشت‌ماه این هیجان مثبت به نمادهای بزرگتر نیز تا حدودی منتقل شد.این موضوع باعث شد شاخص کل از کانال 81 هزار واحدی نیز عبور کند. تا پایان هفته اول خرداد ماه بورس تهران با رشد حدود 1/ 5 درصدی شاخص کل با ثبت 9 هفته صعودی متوالی در کارنامه خود پیشتاز بازارهای موازی بود.پس ازآن اما بورس مسیر دیگری را برای خود برگزید.

با مشخص شدن نتایج انتخابات و عبور از ابهام این موضوع، قیمت‌ها در مسیر اصلاح قرار گرفتند. در گزارش‌های «دنیای اقتصاد» به کرات اشاره شد که رشدهای قیمتی در بازار سهام در دوره اول، مبنای بنیادین چندانی نداشت و تنها دلیلی که بورس تهران را در مسیری صعودی قرار داد، ورود نقدینگی جدید به بازار سهام و هیجان پیش از انتخابات بود.از آنجا که مبنای بنیادینی برای رشد شاخص‌های بورس وجود نداشت، این انتظار وجود داشت که قیمت‌ سهام با کوچک‌ترین موضوعی رو به نزول بگذارد. این سیر نزولی سقوط شاخص‌های مالی در بورس‌های بزرگ قیمت‌ها در روزهای ابتدایی خرداد ماه با بهانه افت قیمت‌های جهانی صورت گرفت. برخی از معامله‌گران با شناسایی سود در سمت عرضه سهام قرار گرفتند.برخی سهامداران نیز که پیش از برگزاری انتخابات صرف توجه به این موضوع را بدون توجیه منطقی از نظر بنیادی مبنای خرید خود (در قیمت‌های به نسبت بالاتر) قرار داده بودند، پس از انتخابات ریاست جمهوری و گذر از هیجان آن، تحت تاثیر نگرانی‌ها از وضعیت نزول آتی قیمت‌ها موجب تشدید صفوف فروش شدند. افت قیمت‌ها در بازارهای جهانی، افزایش نگرانی از تصویب تحریم‌های جدید در سنای آمریکا در کنار برخی ابهامات صنایع همچون بانک‌ها در کنار نرخ سود بانکی بالا موجب شدند که بازار سهام در مسیر ریزش قیمت‌ها قرار گیرد.به عبارت دیگر می‌توان گفت با عبور از موج خوش‌بینی اولیه ناشی از هیجانات سیاسی، بازار بار دیگر به دشواری‌های موجود در عرصه اقتصاد کشور و همچنین عرصه بین‌المللی توجه کرد. موارد مذکور هر کدام با یک اثر وزنی مشخص بهانه‌هایی بودند که موجب شدند در خرداد ماه شاخص کل بیش از 3 درصد از بازدهی بورس (از ابتدای سال تا پایان هفته اول خرداد) را تخلیه کند. این تخلیه بازدهی البته با یک رکود چشمگیر همراه شد. با فقدان نشانه‌های رشد از منظر بنیادی در کنار ابهامات به وجود آمده در عرصه اقتصادی و بین‌المللی (افزایش ریسک‌ها)، فضای صبر و انتظار توام با رکود شدید در معاملات سهام به وجود آمد.به طوری‌که طی معاملات خردادماه به‌ویژه در نیمه دوم این ماه ارزش معاملات خرد سهام و حق تقدم در بیشتر روزها، به زحمت به 70میلیارد تومان می‌رسید.

طی معاملات خرداد ماه بازار به لحاظ متغیرهای مهمی نظیر حجم و ارزش معاملات خرد، در رکود عمیقی به سر می‌برد. متوسط حجم و ارزش معاملات روزانه در این بازه زمانی حدود 406 میلیون سهم و 93 میلیارد تومان بوده است. متوسط این متغیر نسبت به اردیبهشت ماه افت حدود 48 درصدی در حجم و افت حدود 44 درصدی در ارزش معاملات را تجربه کرده است. این موضوع حکایت از فراگیر شدن یک فضای رکودی در معاملات سهام دارد. در مجموع طی معاملات خرداد ماه شاهد انتقال 167 میلیارد تومان از پرتفوی معامله‌گران حقیقی به سبد سهام حقوقی‌ها بودیم.در معاملات اردیبهشت ماه نیز معامله‌گران بازار سهام شاهد تغییر مالکیت 103 میلیارد تومانی به نفع حقوقی‌ها بودند.این امر در شرایطی صورت گرفت که مشارکت حقیقی‌ها در سومین ماه از سال بر خلاف اردیبهشت ماه سال جاری بالاتر از سرمایه‌گذاران حقوقی بوده است. مشارکت این سهامداران که طی معاملات اردیبهشت ماه به حدود 45 درصد نیز رسیده بود، در معاملات خرداد ماه به بیش از 60 درصد افزایش یافت.کارشناسان معتقدند در فضای رکودی معاملات خرداد ماه تحت تاثیر ریسک‌های موجود در فضای بازار، بیشترین میزان مشارکت در بازار از سوی حقیقی‌ها عمدتا با انگیزه‌های سفته بازی صورت گرفته است. در نتیجه افزایش درصد مشارکت به دلیل کاهش شدید ارزش کل معاملات بوده است که سهم سفته‌بازان را بیشتر نشان داده است.

بررسی‌های «دنیای اقتصاد» از وضعیت معاملات سهام در فصل بهار حاکی از این است که در بیست سال گذشته، تنها در پنج سال، بورس تهران در بهار نظاره گر افت نماگر خود بوده است. در سال‌های اخیر، بهار 95 و بهار 93 نماگر بازار سهام افت چشمگیر به ترتیب 5/ 9و 8/ 7 درصدی را تجربه کردند. عمده دلیل افت نماگر‌ بازار سهام در این دو مقطع به رشد‌های چشمگیر قیمتی و عمدتا بدون پشتوانه بنیادی در انتهای سال قبل از هر مقطع باز می‌گردد.( زمستان 94 تحت تاثیر رشد عمومی قیمت سهام با لیدری خودرو و در سال 92 تحت تاثیر رشد بیش از 100 درصدی شاخص سهام در سال 92).

بهار سال 94 روز چهارشنبه در شرایطی به پایان رسید که بار دیگر بازار پول با ثبت بازدهی حداقل 75/ 3 درصدی صدرنشین بازارهای سرمایه‌گذاری کشور در سه ماه اول سال شد ( سقوط شاخص‌های مالی در بورس‌های بزرگ نرخ رسمی سود بانکی 15 درصد در نظر گرفته شده است). در این میان بازار سهام با ثبت بازدهی 2 درصدی در رتبه بعدی جای گرفت.بازارهای سکه و ارز به ترتیب با زیان های 3/ 0 و 4/ 0 درصدی قعر جدول بازدهی بازار‌های سرمایه‌گذاری کشور را به خود اختصاص دادند. همان‌طور که اشاره شد بورس تهران در سال جاری بازدهی بیش از 5 درصدی را نیز به خود دیده بود.بخش اعظم این بازدهی با افت عمومی قیمت‌ها طی معاملات خرداد ماه و افت بیش از 3 درصدی شاخص کل، تخلیه شد.بازار سهام طی معاملات خرداد ماه با تجربه سه کانال شکنی در مسیر نزول قیمت‌ها، زیان‌ده‌ترین بازار سرمایه‌گذاری در سومین ماه از فصل بهار شد( زیان 3 درصدی). بازار ارز و سکه نیز در خرداد ماه به ترتیب افت 3/ 0 و 7/ 0 درصدی را تجربه کردند.

بررسی وضعیت صنایع بورسی در فصل بهار نیز نشان می‌دهد که در این بازه زمانی 23صنعت با رشد و 12 صنعت با افت شاخص مواجه شده‌اند. صنایع محصولات کاغذی، قند و شکر و رایانه با بازدهی‌های به ترتیب 1/ 68، 2/ 48 و 9/ 38 درصد، رتبه‌های نخست جدول بازدهی صنایع بورسی در بهار را به خود اختصاص دادند. در گروه محصولات کاغذی، نمادهای «چکاوه» و «چکاپا» بدون وقوع رخدادی قابل توجه سقف‌های تاریخی قیمتی خود را شکستند و این موضوع صنعت محصولات کاغذی را صدرنشین جدول بازدهی صنایع در فصل بهار قرار داد.

در گروه قند و شکر با در نظر داشتن عدم وقوع رخداد خاص و اثرگذار مهمی در عرصه بازارهای جهانی، به نظر می‌رسد ورود نقدینگی به سهام قندی‌ها در کنار گزارش‌های پیش‌بینی نسبتا مثبت شرکت‌های زیر‌مجموعه از جمله دلایل تشدید تقاضای سهام این گروه بوده است.گروه رایانه نیز تحت تاثیر رشد نمادهای زیر مجموعه خود به ویژه «آپ» رشد چشمگیری را از ابتدای سال کسب کرد.این سه گروه طی معاملات هر سه ماه نخست سال، جزو سه صنعت پربازده بودند.پیشتازی این سه صنعت طی فصل بهار بیشتر تحت تاثیر ورود نقدینگی ماجرا جو به بازار سهام ارزیابی می‌شود.البته روند رشد قیمت‌ها در نمادهای زیرمجموعه این در خرداد ماه تحت تاثیر نزول عمومی قیمت‌ها در بورس تهران با شتاب بسیار کمتری دنبال شد. موضوعی که از کاهش هیجان موجود در معاملات سهام حکایت دارد.

در سوی دیگر جدول بازدهی صنایع عمده گروه‌های وابسته به بازار‌های جهانی قرار دارند. گروه‌های استخراج کانه‌های فلزی، ساخت محصولات فلزی و استخراج نفت و گاز نیز با ثبت زیان به ترتیب 8/ 01، 8/ 6 و 2/ 6 درصد زیان‌ده‌ترین صنایع طی معاملات فصل بهار بودند. فعالان تالار شیشه‌ای همگام با افت قیمت در بازار نفت و دیگر بازارهای جهانی از جمله نفت مس، روی، سرب و سنگ آهن شاهد تشدید فشار فروش در نمادهای وابسته به این بازار‌ها بودند. گفتنی است طی معاملات روزهای پایانی خردادماه، قیمت‌ها در بازارهای جهانی رشد‌های نسبتا مناسبی را تجربه کردند. دو صنعت خودرو و محصولات شیمیایی نیز در صدر صنایع با بیشترین حجم و ارزش معاملات طی معاملات اولین فصل سال قرار داشتند. شاخص خودرو و محصولات شیمیایی در بهار 69 رشدی به ترتیب 9 و 8/ 1 درصدی را ثبت کرده‌اند.

صنعت پر‌خبر این روزهای بازار سهام یعنی گروه بانکی نیز در این بازه زمانی زیان 4/ 2 درصدی شاخص را تجربه کرده است.در این گروه هر چند اصلاح نظام بانکی از دید کارشناسان می‌تواند به بهبود وضعیت این صنعت منجر شود، اما در روزهای پایانی خرداد ماه تحت تاثیر موضوع ادغام بانک‌ها که یکی از موارد اصلاح نظام بانکی است، نمادهای وابسته تحت تاثیر تشدید فشار فروش، افت‌های چشمگیری را تجربه کردند.شاخص صنعت بانکی در پایان معاملات روز چهارشنبه در کف 42 ماهه خود قرار گرفته بود. به نظر می‌رسد روند آتی سهام این صنعت بیش از هر چیزی به استنباط معامله‌گران نسبت به تغییرات انجام شده در این صنعت وابسته است. باید دید تحلیل معامله‌گران از جراحی نظام بانکی که امروز و فردا حتمی به نظر می‌رسد در قبال سهام بانکی چه موضعی پیش روی آنها قرار می‌دهد. چنانچه قرار باشد فعالان بازار خوش‌بینی احتمالی خود را به اصلاح نظام بانکی نشان دهند، باید انتظار داشت که قیمت سهام بانک‌ها از همین محدوده‌ها رشد خود را آغاز کند اما چنانچه انتظارات فعالان بازار بر این مبنا صورت بگیرد که اوضاع بانک‌ها بهتر از این نخواهد شد، باید شاهد شکست محدوده حمایت بانک‌ها بود.

حباب بورس تهران چقدر است؟

بورس تهران در ماه‌های پایانیِ سال ۱۳۹۸ و در نیمه نخست سال ۱۳۹۹، جهشی را تجربه کرد که در طول نیم قرن تاریخ فعالیتش تجربه نکرده بود: ارتفاع نماگر اصلی بازار سرمایه (شاخص سقوط شاخص‌های مالی در بورس‌های بزرگ سقوط شاخص‌های مالی در بورس‌های بزرگ کل) تا نیمه مردادماه سال ۱۳۹۹ به بیش از ۲ میلیون واحد رسید، حال آنکه همین شاخص، تا پایان سال ۱۳۹۶ خورشیدی کمتر از ۵۰ هزار واحد بود. به عبارت ساده، بازدهی بورس تهران در عرض حدود ۲ سال و نیم، حدود ۴۰ برابر افزایش پیدا کرد.

به گزارش تجارت‌نیوز، با این همه، خیلی زود (چنانچه بسیاری پیش‌بینی می‌کردند و در مورد حبابی‌شدن بورس‌ هشدار می‌دادند) ورق برگشت. بازدهی بورس تهران از نیمه مردادماه سال ۱۳۹۹ در مسیر معکوس قرار گرفت و شاخص کل، حدود ۸۰۰ هزار واحد افت کرد، افتی که بزرگ‌ترین سقوط در بازدهی تاریخ بورس ایران لقب گرفت.

شاخ کل بورس (در زمان نگارش این متن) هنوز حدود ۶۵۰ هزار واحد با نقطه اوج تاریخیِ خود فاصله دارد و این در حالی است که برخی شواهد نشان می‌دهند بورس تهران، همین حالا هم حباب دارد. این حباب اما با آنچه که معمولا از یک «حباب اقتصادی» (Economic Bubble) مراد می‌شود، تا حدی تفاوت دارد. اما اندازه حباب بازار سرمایه ایران اساسا چقدر است و این موضوع تا چه اندازه نگران‌کننده است؟

«شاخص بافِت»: یادگاریِ ثروتمندترین «بورس‌بازِ» جهان

اما ابتدا باید یک توضیح کوچک را با هم مرور کنیم. در ایران، به «بازار سرمایه»، به اشتباه «بورس» گفته می‌شود که ترجمه دقیقی نیست، هر چند مقصود را می‌رساند. اما خودِ «بازار سرمایه» ایران، متشکل از شرکت‌هایی است که در «بورس» و در «فرابورس» درجِ نماد شده‌اند.

اندازه حباب در برخی بازارهای سرمایه در جهان با استفاده از «شاخص بافِت»/ منبع: داده‌های بانک جهانی

«شرکت‌های بورسی» عمدتا شرکت‌های بزرگ و غول‌آسای ایرانی (شرکت‌های پتروشیمی، شرکت‌های معدنی، فولادی‌ها، خودروسازها و امثال آنها) هستند. در مقابل، «شرکت‌های فرابورسی»، شرکت‌های کوچکتری هستند که ارزش بازار کمتری دارند و برخی معیارهای رده‌بندی شرکت‌های درج شده در «بورس» را هم ندارند. (تفاوت‌های دیگری هم هست که باید به جای خود بررسی شوند.)

حالا به اصل موضوع بر می‌گردیم. برای اینکه ببینیم بورس تهران حباب دارد یا نه، باید یک شاخص را معرفی کنیم که از قضا، یادگاری است از یکی از معروف‌ترین بورس‌بازانِ جهان: «وارن بافِت» (Warren Buffett).

«بافِت» حالا، در اکتبر سال ۲۰۲۱ میلادی، با حدود ۱۰۱ میلیارد دلار ثروت، دهمین فرد ثروتمند در جهان محسوب می‌شود و این در حالی است که تا چند سال پیش، همیشه جزو ۳ نفر ثروتمند در جهان رده‌بندی می‌شد.

«وارن بافت» ثروتمندترین «بورس‌باز» در جهان است که «شاخص بافت» (Buffett indicator) را هم معرفی کرده است.

موضوع جالب در مورد او اما این است که «بافِت» بخش عمده ثروتش را مدیون سرمایه‌گذاری در سهام است و بر خلافِ ابرثروتمندانی همچون «ایلان ماسک»، «جف بزوس» یا «بیل گیتس»، خودش شرکت مطرحی در حوزه‌های فناورانه یا نوآورانه ندارد.

«شاخص بافِت» (Buffett indicator) به صورت ساده، نسبت «ارزش بازار» (Market capitalization) در یک بازار سرمایه را به «تولید ناخالص داخلی» (GDP) نشان می‌دهد و به این وسیله، وجود حباب در کلیتِ یک بازار سرمایه را بررسی می‌کند.

اما خودِ این‌ها یعنی چه؟ منظور از «ارزش بازارِ» یک شرکت، به صورت ساده این است که اگر بخواهیم آن شرکت را همین امروز بخریم یا از نو بسازیم، چقدر باید هزینه کنیم. مثلا، ارزش بازار هر یک از دو شرکت «اپل» و «مایکروسافت» اکنون حدود ۲ تریلیون دلار است، به این معنی که اگر کسی بخواهد این شرکت‌ها را بخرد، یا چیزی شبیه به آنها ایجاد کند، امروز باید ۲ تریلیون دلار هزینه کند.

قوانین وارن بافت

آیا بورس تهران آن‌ اندازه «حبابی» شده که نگران سقوط آن باشیم؟

یک مثال از ایران: بر اساس داده‌های «شرکت مدیریت فناوری بورس تهران»، «ارزش بازارِ» شرکت «پتروشیمی خلیج فارس» (که با نماد «فارس» در بورس تهران حضور دارد و بزرگ‌ترین شرکت بورسی ایران هم هست)، حدود ۳۶۰ هزار میلیارد تومان است. این یعنی امروز، برای ایجاد یک شرکت مشابه «پتروشیمی خلیج فارس» باید ۳۶۰ هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری صورت بگیرد.

«تولید ناخالص داخلی» هم مجموعِ پولیِ تمامی تولیدات کالا و خدمات در یک اقتصاد، در طول یک بازه زمانی (معمولا یک ساله) را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر، «شاخص بافِت» زمانی منطقی خواهد بود که نسبت «ارزش بازار» کل شرکت‌های حاضر در بازار سرمایه، تقسیم بر «تولید ناخالص داخلی» یک کشور، عددی کمتر از یک را نشان بدهد.

ابرشرکت‌های ۷ هزار تریلیون تومانی

بر اساس اطلاعاتی که در سایت «مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران» موجود است، ارزش بازارِ تمام نمادهای مندرج در بورس تهران، اکنون به حدود ۵٫۹ هزار هزار میلیارد تومان (یا به عبارتی حدود ۵۹۰۰ تریلیون تومان) می‌رسد. مجموع ارزش بازار شرکت‌های فعال در «فرابورس» هم به حدود ۱٫۱ هزار هزار میلیارد تومان (یا به عبارتی حدود هزار و سقوط شاخص‌های مالی در بورس‌های بزرگ ۱۰۰ تریلیون تومان) می‌رسد.

به این ترتیب، تمام شرکت‌هایی که در بازار سرمایه ایران حضور دارند و تعداد آنها اکنون حدود ۷۵۰ شرکت است، بر روی هم ارزش بازاری در حدود ۷ هزار تریلیون تومان دارند. به عبارت ساده، این یعنی اگر بخواهیم تمامیِ این شرکت‌ها را همین امروز دوباره از نو تاسیس کنیم، به حدود ۷ هزار تریلیون تومان سرمایه نیاز داریم که برای اقتصاد ایران عددی بی‌نهایت بزرگ است.

با احتساب دلار ۲۳ هزار تومانی (یا دلار «نیمایی»)، این رقم معادل تقریبا ۳۰۴ میلیارد دلار است. با این حساب و کتاب، بازار سرمایه ایران در ردیف ۳۰ بازار سرمایه بزرگ در دنیا قرار می‌گیرد و ارزش دلاری آن از بازار سرمایه در کشورهایی مانند «ترکیه»، «لهستان»، «اتریش» و «فنلاند» بزرگ‌تر است.

اما این عدد چقدر بزرگ است؟ کل طرح ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی در دولت سیزدهم (که از وعده‌های انتخاباتی رئیسی بوده است) نیاز به حدود ۶۰ میلیارد دلار سرمایه دارد. از طرفی، محاسبات «تجارت‌نیوز» نشان می‌دهد که ایرانی‌ها، در مجموع حدود ۵۰ میلیارد دلار ارز و طلا در خانه‌های‌شان نگه‌داری می‌کنند. (حدود ۹٫۴ میلیارد دلار در قالب طلا و حدود ۴۰ میلیارد دلار در قالب ارزهای خارجی)

«ارزش بازار» بورس تهران اکنون حدود ۳۰۴ میلیارد دلار است و به این ترتیب، بورس تهران یکی از ۳۰ بازار سرمایه بزرگ در دنیا است.

به این ترتیب، ارزش بازار تمامِ شرکت‌های حاضر در بورس تهران، روی هم رفته حدود ۶ برابر سرمایه طلا و دلار در خانه ایرانی‌ها است. (برای اطلاع از نحوه این محاسبه، اینجا کلیک کنید.)

یک نکته دیگر هم اینکه سقوط ارزش «ریال» در مقابل ارزهای خارجی، موجب افت ارزش دلاری بورس تهران هم شده و اگر نرخ برابری «ریال» در برابر «دلار» را تغییر بدهیم، ارزش دلاریِ بورس تهران هم تغییر می‌کند.

مثلا، اگر همین حالا دولت بتواند (به فرض محال و به هر طریقی) قیمت دلار در بازار آزاد ایران را به ۱۰ هزار تومان برساند، ارزش دلاری بورس تهران هم ۲٫۷ برابر شده و به حدود ۷۰۰ میلیارد دلار می‌رسد. در این صورت، ارزش کل بازار سرمایه ایران، از ارزش کل بازار سرمایه کشورهایی مانند «روسیه» و «ایتالیا» هم بالاتر می‌رود.

دقیقا به همین دلیل است که ارزش بازارِ بورس تهران، بر اساس محاسبات «بانک جهانی» (The World Bank) حدود ۱٫۲ تریلیون دلار تخمین زده شده، که بر مبنای نرخ دلار و شاخص کل بورس تهران در سال ۲۰۲۰ میلادی (سال ۱۳۹۹) محاسبه شده است. (اصل مطلب در اینجا)

پتروشیمی‌های شبه دولتی علیه بخش خصوصی

ارزش بازار «شرکت پتروشیمی خلیج فارس» حدود ۳۶۰ هزار میلیارد تومان است.

این عدد، امروز بدون اعتبار به نظر می‌رسد، چرا که «بانک جهانی» همین چندی پیش تولید ناخالص داخلی ایران را بر اساس «نرخ ارز نیمایی» به روزرسانی کرده و بر این اساس، GDP ایران به حدود ۱۹۰ میلیارد دلار کاهش پیدا کرده که کمتر از کشورهایی مانند «پاکستان» است. (اینجا)

بر اساس محسبات «بانک جهانی»، اقتصاد ترکیه در سال گذشته حدود ۷۲۰ میلیارد دلار (۴ برابر بیشتر از ایران) تولید داشته و عربستان‌سعودی هم با فاصله کمی از ترکیه، حدود ۷۰۰ میلیارد دلار تولید کالا و خدمات داشته است.

از آن‌سو، در سال ۱۳۹۹، اقتصاد پاکستان هم حدود ۲۶۳ میلیارد دلار (حدود ۳۷ درصد بیشتر از ایران) تولید کالا و خدمات داشته و عراق هم با تولید ۱۶۷ میلیارد دلاری، تنها ۳ پله پس از ایران در این رده‌بندی قرار گرفته است. جان کلام آنکه مهم است محاسبات بر اساس کدام نرخ برایِ برابریِ ارزها صورت می‌گیرند.

آیا بورس تهران حباب دارد؟

با این توضیحات، آیا بورس تهران حباب دارد؟ پاسخ این است که بله، اما این حباب آن‌اندازه بزرگ نشده که به همین زودی بترکد. «شاخص بافِت» برای بورس تهران، اکنون حدود ۱٫۶ واحد (یا ۱۶۰ درصد) است و این یعنی، ارزش بازار تمام شرکت‌هایی که در بازار سرمایه ایران حضور دارند، ۱٫۶ برابر بزرگ‌تر از تمام تولیدات اقتصادیِ ایران در طول یک سال است.

این عدد قاعدتا باید کوچک‌تر از یک باشد، چرا که اندازه «اقتصاد ایران» قطعا بزرگ‌تر از اندازه و ارزش «شرکت‌های حاضر در بازار سرمایه ایران» است. به این ترتیب، بورس تهران دست‌کم ۶۰ درصد حباب دارد.

نکته اما اینجا است که «شاخص بافِت» برای برخی بازارهای سرمایه در دیگر کشورها، حتی بزرگ‌تر هم هست و این یعنی بازار سرمایه در برخی کشورها حبابی‌تر از بازار سرمایه ایران است. به عنوان نمونه، داده‌های «بانک جهانی» در سال ۲۰۲۰ میلادی نشان می‌دهد که بازار سرمایه «هنگ‌کنگ» با «شاخص بافِت» ۱۷٫۷ برابری، حبابی‌ترین بازار سرمایه در جهان است.

«شاخص بافت» برای بورس تهران حدود ۱٫۶ واحد است و این یعنی بورس تهران حباب دارد.

رتبه دوم (البته با محاسباتی که اکنون بی‌اعتبار هستند) از آنِ بازار سرمایه ایران است، آن هم با «شاخص بافِت» معادل ۶٫۳ برابری. (همان‌طور که در بالا نشان دادیم، با محاسبات دقیق‌تر و به‌روزتر این شاخص اکنون حدود ۱٫۶ برابر است.)

بازار سرمایه در کشورهایی مانند «عربستان‌سعودی»، «سوئیس»، «آمریکا»، «کانادا» و «کره‌جنوبی» هم حباب دارد. («شاخص بافِت» برای این بازارهای سرمایه، به ترتیب معادل با ۳٫۴ واحد، ۲٫۷ واحد، ۱٫۹ واحد، ۱٫۶ واحد و ۱٫۳ واحد است.)

به این ترتیب، باید نگران حبابی‌بودن بازار سرمایه در ایران بود، اما این مشکلی نیست که خاصِ ایران باشد و اگر بازار سرمایه با افزایش تعداد شرکت‌ها و «افزایش شناوریِ سهام» (به معنی افزایش سهام عرضه‌شده از سوی شرکت‌های حاضر در بورس) گسترش پیدا کند، این مشکل را می‌توان به سرعت حل کرد.

سقوط قیمت بیت کوین و طلا همزمان با رشد شاخص دلار

سقوط قیمت بیت کوین و طلا همزمان با رشد شاخص دلار

با تقویت شاخص دلار، بهای بیت کوین و طلا با افت روبه‌رو شده‌ است. از این رو، شماری از تحلیل‌گران برجسته در حال واکاوی این پرسش هستند که آیا دلار قدرتمند می‌تواند تکانه بیت کوین برای افزایش قیمت را سرکوب کند یا خیر.

به گزارش کوین تلگراف، در روز ۲۱ اوت (۳۱ مرداد)، بهای بیت کوین با افتی ۳ درصدی از محدوده ۱۱,۸۸۰ دلار به ۱۱,۵۱۱ دلار رسید. در همین حال، شاخص دلار آمریکا (DYX) شروع به بازگشت از روند نزولی ۴ ماهه خود کرد.

سقوط قیمت بیت کوین و طلا همزمان با رشد شاخص دلار

نمودار روزانه بیت کوین در برابر دلار آمریکا. منبع: تریدینگ ویو

با افزایش ۱.۳ درصدی شاخص دلار و رسیدن آن از ۹۲.۲۸ به ۹۳.۲۰، بیت کوین، ارز دیجیتال پیشتاز بازار و فلز گران‌بهای طلا یکی پس از دیگری در سراشیبی قیمت قرار گرفتند. به نظر می‌رسد که وجود هم‌بستگی معکوس میان دلار و بیت کوین نشان می‌دهد که تضعیف دلار تاحدودی توانسته است حرکت صعودی اخیر بیت کوین را تسریع کند.

گفتنی است از زمان اصلاح قیمت بزرگ بیت کوین در روز پنج‌شنبه سیاه، بسیاری از تحلیل‌گران، تضعیف دلار را دلیل عمده حرکت صعودی کنونی بیت کوین می‌دانستند.

پژوهشگران صرافی کراکن (Kraken) طی گزارشی نوشته‌اند:

پیش از وقوع موج افزایشی اخیر، هم‌بستگی میان بیت کوین و طلا با رسیدن به عدد ۰.۹۳ واحد، بالاترین سطح یک‌ساله را تجربه کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که در بحبوحه شیوع کرونا، افزایش موارد ابتلا به این ویروس، افزایش مخارج دولت، کاهش درآمدهای شرکت‌ها، هراس از تورم و تضعیف دلار آمریکا همگی دست به دست هم دادند و باعث شدند فعالان بازار به‌دنبال پناهگاه امنی برای دارایی‌های خود باشند.

زمانی هم که دلار، با معکوس‌کردن روند نزولی خود، در مسیر افزایشی قرار می‌گیرد، احتمال دارد بهای بیت کوین وارد فاز تثبیت شود.

گفتنی است طی ۲۴ ساعت اخیر با افزایش شاخص دلار آمریکا، بهای طلا با افتی ۳.۵ درصدی مواجه شد. قیمت این فلز گران‌بها طی هفته‌های اخیر به‌شدت افزایش یافته بود؛ اتفاقی که بیش از همه، ناشی از حاکم‌شدن جو بلاتکلیفی بر اقتصاد جهانی بود.

سقوط قیمت بیت کوین و طلا همزمان با رشد شاخص دلار

ظاهرشدن علائم احیا در شاخص دلار آمریکا. منبع: تریدینگ ویو

در همین راستا، اسکات ملکر (Scott Melker)، تحلیل‌گر ارزهای دیجیتال می‌گوید که پذیرش وجود رابطه معکوس میان بیت کوین و طلا از قبول ‌هم‌بستگی مثبت میان بیت کوین و بازار سهام، منطقی‌تر است. او می‌افزاید:

وجود رابطه معکوس میان بیت کوین و دلار به‌مراتب از پذیرش وجود رابطه مستقیم میان این ارز دیجیتال و بازار سهام، عقلایی‌تر است.

از ماه آوریل (فروردین) تاکنون، دلار آمریکا در مقایسه با ارزهای ذخیره‌ای قدرتمندی همچون ین ژاپن، عملکرد ضعیف‌تری داشته است. تحلیل‌گران پیش‌بینی می‌کنند که اگر شرایط کنونی ادامه پیدا کند، طلا و دلار به‌شدت تحت‌تأثیر قرار خواهند گرفت.

به‌گفته مایکل هویسون (Michael Hewson)، تحلیل‌گر ارشد شرکت سی‌ام‌سی مارکتس یوکی (CMC Markets UK)، احیای دلار می‌تواند روند صعودی طلا را تضعیف کند. او می‌گوید:

بازگشت دوباره طلای آمریکا به روند صعودی می‌تواند جرقه آغاز تضعیف بهای طلا را روشن کند؛ طلایی که هم‌اکنون با فروش عمده در بازار مواجه است و در حال آزمایش سطح حمایت ۱,۹۲۰ دلار در هر انس است. همه این‌ها در حالی است که نگاه‌ها برای شروع احتمالی دور جدیدی از اعطای مشوق‌های مالی به فدرال رزرو دوخته شده است.

داده‌های اسکیو (Skew) نیز نشان می‌دهد که بیت کوین و طلا طی هفته‌های اخیر هم‌بستگی تازه‌ای را شاهد بوده‌اند. اگر بهای بیت کوین و طلا همچنان شانه‌به‌شانه حرکت کنند، احتمال اینکه تقویت دلار به عقب‌نشینی بیت کوین منجر شود، افزایش می‌یابد.

کارل شاموتا (Karl Schamotta)، استراتژیست ارشد شرکت کمبریج گلوبال پیمنتس (Cambridge Global Payments) می‌گوید که احتمال دارد بهای دلار یک افزایش ناگهانی داشته باشد. وی می‌افزاید:

اکنون شما شاهد افزایشی یکباره در معاملات فروش استقراضی دلار هستید که طی چند ماه اخیر روند روبه‌رشدی را تجربه کرده است.

تلاقی عواملی همچون فشار ناگهانی فروش دلار، تصویب قریب‌الوقوع بسته‌های مشوق مالی و افزایش اطمینان اقتصادی با یکدیگر می‌تواند به احیای دلار کمک کند؛ اما این روند، کوتاه‌مدت خواهد بود.

سقوط ۱۲ درصدی سهام تسلا در یک روز/ ۱۲۶ میلیارد دلار دود شد

سقوط ۱۲ درصدی سهام تسلا در یک روز/ ۱۲۶ میلیارد دلار دود شد

ماه آوریل رو به پایان است و بازار سهام آمریکا تاکنون بدترین ماه در دو سال گذشته را پشت سر گذاشته است.

صدای بورس- حبیب علیزاده؛ در معاملات دیروز سه‌شنبه وال استریت، بخش فناوری با افت سنگینی روبه‌رو شد به طوری که ارزش سهام تسلا با ۱۲.۱۸ درصد افت (معادل ۱۲۱ دلار و ۶۰ سنت) به سطح ۸۷۶ دلار سقوط کرد. با این کاهش ارزش سهام، ۱۲۶ میلیارد دلار دود شد و از بین رفت. بالاترین قیمت سهام تسلا در یک سال گذشته، ۱۲۴۳ دلار و کمترین آن ۵۴۶ دلار بوده است.

در ماه آوریل، شاخص اس‌اندپی ۵۰۰ حدود ۸ درصد کاهش یافت و بدترین عملکرد از مارس ۲۰۲۰ را ثبت کرد. آوریل ماه بدی برای وال استریت بوده است. این شاخص در معاملات دیروز ۲.۸ درصد افت کرد. دو سال قبل نیز هم‌زمان با همه‌گیری کرونا و توقف فعالیت‌های اقتصادی به دلیل اعمال محدودیت‌های شدید، بازار سهام آمریکا افت چشمگیری را تجربه کرده بود.

به گزارش نیویورک تایمز، روند نزولی بازار سهام آمریکا ناشی از عواملی است که به هراس سرمایه‌گذاران منجر شده است. سرمایه‌گذاران با فهرست بلندی از ترس‌ها مواجه هستند که از مهمترین آنها می‌توان به سیاست فدرال رزرو برای افزایش نرخ‌های بهره (سرعت و تعداد افزایش‌ها)، تاثیر افزایش قیمت‌ کالاها و دستمزدها بر میزان سود شرکت‌ها و افت رشد اقتصادی جهان به دلیل اعمال محدودیت‌های کرونایی جدید در چین اشاره کرد.

در همین حال اوایل ماه آوریل، صندوق بین‌المللی پول نیز با اشاره به تشدید بحران کرونا در چین (دومین اقتصاد بزرگ جهان) برآورد خود از رشد اقتصادی جهان را به ۳.۶ درصد کاهش داده بود. این رقم در سال ۲۰۲۱ معادل ۶.۱ درصد بود.

دیروز در آستانه انتشار گزارش عملکرد مالی شرکت‌های آلفابت، مایکروسافت، متا، آمازون و اپل، ارزش سهام این شرکت‌های فناوری با کاهش روبه‌رو شد و جو وال استریت را منفی کرد.

فراز و نشیب‌های بورس نیویورک، بزرگترین بازار اوراق بهادار جهان

بورس نیویورک

برای وارد شدن به بازارهای مالی باید ریسک زیادی را متحمل شوید، ولی در عوض می‌توانید سود زیادی نیز دریافت کنید.

در بورسینس قصد داریم شما را با تاریخچه بازارهای سرمایه گذاری آن و… به خوبی آشنا کنیم.

بازار بورس نیویورک یکی از بزرگ‌ترین بازارهای بورس در جهان است که می‌توانید در آن به معامله بپردازید.

از نظر مقدار معاملات و ارزش بازار سرمایه در آمریکا و جهان بازار بورس نیویورک (New York Stock Exchange) به عنوان بزرگ‌ترین بازار بورس در جهان شناخته شده است. اگر می‌خواهید معاملات این بورس را پیگیری کنید باید از روز دوشنبه تا جمعه در ساعاتی خاص به انجام معامله یا رصد قیمت‌ها بپردازید.

بورس نیویورک دارای دو شاخص اصلی است که بهتر است نام آنها را بشناسید.

شاخص‌های داو جونز (Dow Jones) و شاخص نزدک (NASDAQ) جزو شاخص‌های اصلی بورس نیویورک است. همچنین ن‌وای‌اس‌ای یورونکست (NYSE Euronext) اپراتور این بازار است که در سال ۲۰۰۷ و در پی ادغام با بورس یورونکست و بورس نیویورک راه اندازی شد.

وال استریت

به طور حتما تا به‌ حال نام وال استریت به گوشتان خورده است. نزدیک به یک قرن پیش استعمارگران هلندی وارد نیویورک شدند و آنها برای اینکه مانع از ورود دزدان دریایی و سرخپوستان بشوند دیواری بنا کردند، که بعدها در آنجا خیابانی به نام وال استریت ساخته شد.

بعد از این جریان‌ها بازرگانان و تاجران زیادی در وال استریت مراکز تجاری، شورای شهر، مغازه و یک کلیسا ساختند. پایتخت ایالات متحده در بین سال‌های ۱۷۸۵ تا ۱۷۹۰ در این مکان بود، حتی ساختمان مرکزی فدرال یا Federal Hall که جورج واشینگتن سوگند ریاست جمهوری خود را در آن بیان کرد، در وال استریت قرار دارد.

خیابان وال استریت (Wall Street) در ایالت نیویورک و در بخش جنوبی منهتن قرار دارد. نام این خیابان بعد از چند قرن به نمادی برای بازارهای مالی آمریکا و جهان تبدیل شد، به همین دلیل نام وال استریت را از اخبارها بسیار شنیده اید.

مکان قرارگیری دقیق این خیابان در ایالت نیویورک و در جزیره منهتن است همچنین در بین دو منطقه برادوی (Broadway) و ایست ریور (East River) قرار دارد.

بازار بورس نیویورک که یکی از بزرگ‌ترین بازارهای داد و ستد بورس اوراق بهادار است نیز در این خیابان قرار دارد. بازار بورس آمریکا یا همان AMEX و بازار بورس نزدک و بازار بورس تجاری نیورک (NYMEX) همگی در این خیابان واقع شده اند.

در وال استریت ساختمان‌های اصلی و مختلفی وجود دارد که می‌توان به ساختمان ترامپ، ساختمان صندوق بانکداران آمریکا و ساختمان دویچه بانک که قبلاً به موسسه مالی چی پی مورگان متعلق بود، اشاره کرد.

وال استریت به جز اینکه منطقه‌ای برای تجار و بازرگانان به حساب می‌آید، همچنین به عنوان یک جاذبه گردشگری در منهتن شناخته شده است.

صندوق طلای فدرال دارای ارزشی معادل ۱۰۰ میلیارد است که تقریباً ۸۰ بیت آن در زیرزمین قرار گرفته است. این بنا و ساختمان کلیسای ترینیتی یکی دیگر از مکان‌های دیدنی وال استریت است.

تاریخچه بورس نیویورک

بیست و چهار نفر از بازرگان معروف و سرشناس نیویورک در ماه مارس سال ۱۷۹۲ در هتل کورس دور هم جمع شدند. آنها در آن سقوط شاخص‌های مالی در بورس‌های بزرگ زمان در مورد سامان بخشیدن به بازار اوراق بهادار صحبت کردند و به دنبال راه‌هایی برای از میان برداشتن رقبای خود در این بازار گفتگو کردند.

آنها در این جلسه معاهده ای به نام “باتن وود” در میان خود به امضا رساندند. در این معاهده امضای تمام بازرگانان سرشناس نیویورک آن زمان موجود است.

محتوای این معاهده به این معناست که تمام افرادی که این قرارداد را امضا کرده‌اند موظف‌اند تنها از یکدیگر اوراق بهادار خرید و فروش کنند، حتی نمی‌توانند در بازارهای دیگر اوراق بهادار شرکت کنند.

پایه و اساس دادوستدهای اولیه بازار بورس نیویورک (The New York Stock Exchange) را این بیست و چهار نفر تشکیل داده‌اند.

شروع به کار بازار بورس نیویورک توسط این بازرگانان و در ساختمانی با پلاک ۴۰ واقع در خیابان وال استریت انجام شد. آنتونی استکهلم در آن زمان وظیفه ریاست این بازار را بر عهده داشت. همچنین هر روز صبح فهرستی از سهام‌هایی که قابل خرید و فروش بود تهیه و اعلام می‌کرد.

در آن زمان برای ورود به هیئت مدیره بورس نیویورک باید رأی اعضای دیگر را به دست می‌آوردید. برای اینکه وارد این بازار شوید باید برای جایگاه خود پولی پرداخت و آن را خریداری کنید. قیمت هر جایگاه در سال ۱۸۱۷ به ارزش ۲۶ دلار و در سال ۱۸۲۷ به ارزش ۱۰۰ دلار بود.

با آغاز قرن ۲۰ میلادی پایه و اساس نظام اقتصادی آمریکا در وال استریت شروع به کار کرد. جی پی مورگان با ساخت “شرکت استیل آمریکا” چند میلیاردی در سال ۱۹۰۱ باعث رونق بخشیدن به وال استریت شد.

نکاتی درباره بازار بورس نیویورک

همانطور که قبلاً اشاره کردیم بازار بورس نیویورک کار خود را در سال ۱۷۹۲ و در پلاک ۴۰ وال استریت شروع کرد. این بازار در سال ۱۸۶۵ به خیابان براد (Broad Street) پلاک ۱۰-۱۲ انتقال یافت.

همچنین بازار بورس نیویورک در ۲۲ آوریل سال ۱۹۰۳ به ساختمان ۴ میلیارد دلاری با پلاک ۱۸ خیابان براد منتقل شد. در نهایت در سال ۱۹۲۲ برای دفاتر اجرایی بازار یک ساختمان در پلاک ۱۱ وال استریت بنا شد که در حال حاضر مکان کنونی بازار بورس نیویورک است.

بازار بورس نیویورک و بازار بورس آمریکا در سال ۲۰۰۸ با یکدیگر ترکیب شدند و سالن اصلی آنها به تالار خرید و فروش بورس نیویورک منتقل شد.

موج‌های آشفتگی در وال استریت

شاید فکر کنید که احتمال دارد وال استریت دچار هیچ هرج و مرجی نشده باشد؛ ولی اشتباه می‌کنید. این بازار همانند دیگر بازارها دچار موج‌های آشفتگی شده است.

این موج آشفتگی و رکود در سال ۱۹۰۷ گریبان گیر وال استریت شده و همین امر باعث ایجاد رکود در بازار بورس نیویورک شد. همچنین وضعیت نابسامان بورس نیویورک باعث و بانی اصلی وضعیت رکود در اقتصاد آمریکا در آن سال اعلام شده است. شرایطی که رکود ۵۰ درصدی شاخص سهام بازار بورس نیویورک را به دنبال داشت.

همین امر باعث هجوم سرمایه داران و مردم برای باز پس گرفتن سرمایه‌های خود از مؤسسات و بانک‌ها شد. این موج به همین جا ختم نشد و به دیگر ایالت‌های آمریکا رسوخ پیدا کرد و باعث شد بعضی از بانک‌های بزرگ آمریکا اعلام ورشکستگی کنند.

در آن زمان کار بسیار سختی برای مسئولین وال استریت بود که بتوانند مردم را آرام کنند؛ ولی این کار توسط فردی به نام می‌پی مورگان صورت گرفت. وی توانست اعتماد مردم و سرمایه داران را جلب کند و این موج را کنترل کند.

آمریکا در آن زمان دارای بانک مرکزی نبود و شاید همین یک مشکل اساسی برای مردم و بازرگانان به شمار می‌رفت. در آن زمان مورگان توانست تعدادی از بانک‌ها و مؤسسات مالی را راضی کند تا با یکدیگر، صندوقی برای بانک‌های ورشکسته و کمک به وضعیت اقتصادی آمریکا تشکیل دهند.

همچنین در نوامبر همان سال سهام یک شرکت بزرگ راه آهن به دلیل بالا رفتن بدهکاری‌هایش سقوط کرد. به همین دلیل مورگان سهام کلی آن شرکت را خریداری کرد و همین امر باعث نجات بازارهای سهام نیویورک شد.

اما این پایان وضعیت نابسامان وال استریت و بورس نیویورک در قرن بیستم نبود. در سال ۱۹۲۹ موج آشفتگی دوم دوباره گریبان گیر وال استریت شد.

در بازار سهام نیویورک در اواخر دهه ۱۹۲۰ بورس بازی رواج داشت. با رونق بازار سهام که بر اساس رشد صنایع استوار بود، افراد زیادی به این بازار جذب شدند.

بعضی از کسبه بورس، برای اینکه بتوانند قیمت پیشنهادی خود را بالا ببرند، از بانک‌ها وام‌های زیادی می‌گرفتند. همین امر باعث شد از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۹ قیمت سهام بازار نیویورک افزایش چشمگیری داشته باشد به طوری که با ۴۰۰ درصد افزایش توانست رکورد بزند.

چون این بازار بر پایه رشد صنایع شکل گرفته شده بود، به همین دلیل با رکود صنایع، سوددهی این سهام کاهش یافت و افراد زیادی که از بانک‌ها وام‌های کلان گرفته بودند موفق به پرداخت وام‌های خود نشدند. وقوع این مسائل باعث رکود بازار بورس نیویورک در آن زمان شد.

این مسئله به همین جا ختم نشد و در اکتبر سال ۱۹۲۹ قیمت شاخص سهام ۴۹ و بازار ۳۱ واحد کاهش یافت که این مسئله برای سهامداران بسیار وضعیت دشواری بود.

این وضعیت تا جایی ادامه داشت که در پایان ماه اکتبر بازار راکد شد و این امر باعث تعطیلی بازار شد. این اتفاق به عنوان بزرگ‌ترین جرقه رکود اقتصادی غرب و آمریکا شناخته شد و تا جنگ جهانی دوم ادامه داشت.

در قرن ۲۱ بحران‌های مالی فراوان دیگری باعث رکود در وال استریت شد. این آشفتگی‌ها ادامه داشت، به طوری که در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ حباب دات کام نیز باعث ایجاد آشفتگی وال استریت و بازارهای آمریکا شد. در سال ۲۰۰۶ بحران مسکن در آمریکا دوباره موج آشفتگی و رکود را در بورس نیویورک ایجاد کرد.

جنبش “وال استریت را تسخیر کن”

در آمریکا و در سپتامبر ۲۰۱۱ جنبشی با نام وال استریت را تسخیر کن (Occupy Wall street Movement) راه افتاد که در آن رسانه‌های اجتماعی را به ضد سرمایه‌داری در نیویورک دعوت می‌کرد.

در این سال تظاهرات فراوانی رخ داد که جمعیت بعضی از این تظاهرات به هزاران نفر می‌رسید.

جنبش “وال استریت را تسخیر کن” دارای اهداف فراوانی از جمله اعتراض به وضع نامطلوب اقتصادی، نفوذ نظام سرمایه داری در سیاست آمریکا، نفوذ لابی‌های سرمایه‌داری و همچنین بیکاری حاصل از سیاست‌های غلط دولت بود.

این جنبش روز به روز رو به گسترش بود، به طوری که تظاهرات و اعتراضات دست جمعی به بخش‌های مختلف منهتن، شهر نیویورک و به خصوص وال استریت رسید. گسترش این جنبش به همین مناطق ختم نشد و ده‌ها شهر دیگر وارد این جنبش شدند.

شهرهایی همچون سانفرانسیکو، شیکاگو، واشینگتن دی سی و لوس آنجلس وارد این جنبش شدند و با تظاهرات مردمی به مبارزه پرداختند. برای اینکه بتوانید از اخبار این تظاهرات به خوبی و کامل آگاه شوید می‌توانید به پایگاه‌های اطلاع رسانی همانند اینترنت مراجعه کنید، از این طریق می‌توانید به عکس‌ها و فیلم‌های زیادی در این رابطه دست پیدا کنید.

در این ماجراها پلیس همیشه دخالت کرد و بعضی از این تظاهرات با خشونت پلیس خاتمه یافت. در آن زمان معترضان زیادی بر روی پل بروکلین گردهم آمده بودند ولی با دخالت و خشونت پلیس روبه رو شدند، همین امر باعث دستگیری ۷۰۰ نفر از مردم در آن زمان شد.

خشونت پلیس روز به روز باعث افزایش اعتراض مردم از مالکین وال استریت و همین امر باعث ایجاد رکود جدیدی در این بازار شد.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت می‌توانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.