سهامداری هوشمندانه
دنياي اقتصاد- در کنار تجزیه و تحلیل دقیق اقتصادی که نقشهراه فعالیت در بورس را ترسیم میکنند، مطالعه رفتار گذشته بازار نیز ابزاری راهگشا برای فعالیت موفقیتآمیز در بازار پر افتوخیز سهام به دست میدهد. درواقع، در بورس تهران نیز «تکرارپذیری تاریخ» قاعدهای پذیرفته شده است و الگوهای سود وزیان در طی فصول سال از یک الگوی نسبتا ثابت و تکرارشونده پیروی میکند؛ الگوهایی که سهامداران با شناخت آنها میتوانند در کنار تجهیز به دانش تحلیل، زمان ورود و خروج از سرمایهگذاریهای خود را تنظیم کنند و از حداکثر سود بهرهمند شوند.
چهار فصل بازار سهام چگونه رقم ميخورد؟
تكرار تاريخ در تقويم بورسگروه بورس- اعظم شريفي: رونق و ركود بازار سهام طي ساليان گذشته از الگوهاي نسبتا ثابتي تبعيت كرده است كه ميتوان به صورت تكرارشونده آن را در روند معاملات هر ساله بورس مشاهده كرد. مطالعه و تشخيص اين رفتارهاي تقويمي ميتواند به سرمايهگذاران در تصميمگيري براي ورود و خروج در بازار سهام كمك شاياني نمايد. گزارش پيشرو ميكوشد با دريافت نظر كارشناسان، موشكافي دقيقتري در رابطه با رفتارهاي سود و زياني بازار سرمايه در مقاطع زماني مشابه طي سال ارائه كند.
نيمههاي اول سال؛ همواره برتر
يك تحليلگر ارشد بازار سرمايه با اشاره به كارنامه 12 سال گذشته بورس تهران معتقد است الگوهاي تقويمي خاصي در رفتارهاي بورس تهران حاكم است. عليرضا كديور افزود: به عنوان مثال، همواره بازدهي بورس تهران در نيمه اول سال از نيمه دوم سال بيشتر بوده است و اين موضوع حتي براي يك بار هم نقض نشده است. اين موضوع در عملكرد امسال نيز به صورت ملموسي قابل ملاحظه است؛ به نحوي كه بازدهي نيم سال اول 7/15 درصد و در نيمه دوم سال تاكنون 7- درصد بوده است. در مثالي ديگر، ميتوان مشاهده كرد در 9 سال گذشته ميانگين بازدهي بورس در تابستان همواره بيشتر از بهار بوده است يا اينكه طي 12 سال گذشته، فقط در نيمه سال 84، بورس بازدهي منفي داشته و همواره كارنامه نيمه اول سال سودآور بوده است.
كديور، دليل عملكرد بهتر بازار سرمايه در نيمه اول هر سال را به برگزاري مجامع و پايان سال مالي بيشتر شركتها مربوط دانست و گفت: بسياري از شركتها در اواخر خرداد و تيرماه به مجمع سالانه ميروند و پس از تقسيم سودهاي نقدي و اخبار خوب، در بازگشت از مجامع با رشد قيمت سهام مواجه ميشوند. علاوه بر اين، شركتها معمولا پيشبيني سود هر سهم را به صورت كاملا محافظهكارانه در پايان سال مالي قبل اعلام كردهاند، بنابراين، با اعلام گزارشهاي سه ماهه در نيمه اول سال امكان تعديل مثبت و پيشبيني وجود دارد كه عامل ديگري براي رشد قيمت سهام در تابستان در مقايسه با بهار است.
كديور خاطرنشان كرد: كسب بازدهي بالاتر در نيمه اول سال به اين معني نيست كه ما در نيمه دوم سال رشد نداشتهايم، بلكه طي 12 سال اخير، تنها در سال هاي 83، 84 و 87 به دلايل رشد حبابي، انتخابات و بحران اقتصادي جهاني بازدهي منفي در نيمه دوم سال اتفاق افتاده است. وي ادامه داد: در عمل به جز اين سه سال، بازدهي نيمه دوم بورس در سالهاي ديگر هم مثبت بوده و نشان ميدهد فرصت سرمايهگذاري در بورس با بازدهي كمتر در نيمه دوم سال هم وجود داشته است.
رونق عيدانه بورس تكرار ميشود؟
از نظر اين تحليلگر ارشد بورس، به جز كسب بازدهي بالاتر در نيمه اول سال كه به صورت يك الگوي تكرارشونده قابل طرح است، ركود بازار در روزهاي پايان سال يا مناسبتهاي مذهبي (نظير ماه رمضان)، نميتواند همواره تكرار شود. كديور تصريح كرد: اما رونق بورس در ايام تعطيلات نوروز از ديگر مواردي است كه به شدت طي چند سال گذشته مطرح بوده و به نظر ميرسد كمكم به الگويي قابل توجه و تكرارشونده تبديل شود؛ دليل رونق بورس در ايام عيد هم ناشي از غيبت حقوقيها (در نقش فروشندگان بزرگ) و برخي دستكاري قيمتها است كه راحتتر صورت ميگيرد.
در همين حال يك تحليلگر ديگر بازار سرمايه با اشاره به رونق بورس در تعطيلات عيد گفت: اين موضوع ميتواند جنبه رفتاري و واقعي داشته باشد. جنبه رفتاري به اين صورت است كه افراد در ايام عيد اضطراب كمتري دارند و عوامل خوشحالكننده محيطي بر رفتارشان تاثير گذاشته و يك نوع حس خوشبيني براي آنها به وجود ميآيد؛ پس اوضاع اقتصادي را بهتر ميبينند و قيمت سهام شركتها افزايش مييابد. اما جنبه واقعي اين است كه سهامداران به جريانات نقدي شركتها نزديك شده و در فصل مجامع شركتها (تقسيم سود) قرار ميگيرند كه همين موضوع، جذابيت خريد سهام را افزايش ميدهد.
حال و روز بورس در كوتاهمدت
كديور درخصوص رفتار احتمالي بازار سهام در كوتاهمدت گفت: برآورد وضعيت بورس براي بهار 91 سخت است؛ چون از يك سو متغيرهاي كلان اقتصادي نامشخص است و از سوي ديگر، تلاطمهاي شديدي در بازار طلا و ارز داريم؛ تلاطمهايي كه در واقع در كل اقتصاد اثر داشته و خيلي از سرمايهها را به خود جذب كرده است.
بر اين اساس، براي تخمين وضعيت بورس بايد منتظر سياستهاي بانك مركزي در بازار ارز و تعيين نرخ سود سپردههاي بانكي و اوراق مشاركت در بسته سياستي- نظارتي سال آينده بود.
با اين وجود به نظر ميرسد كه در بهار سال 91 با توجه به مناسب بودن قيمت سهام بسياري از شركتها، حداقل در فروردينماه 90 شاهد رشد مقبولي باشيم. كديور پيشبيني كرد اين الگوي رفتاري تقويمي در نيمه اول سال آينده هم وجود داشته باشد و بازدهي بورس در نيمه اول سال 91 مطلوب باشد.
از نظر وي، طي دو ماه باقيمانده تا پايان سال 90 نميتوان تحول خاصي را در مورد بازدهي بورس انتظار داشت و كمترين بازدهي سه سال اخير بازار در سال جاري رقم خواهد خورد.
رفتارهاي تقويمي و رويدادهاي اقتصادي
از سوي ديگر، مدير سرمايهگذاري شركت سرمايهگذاري ارزشآفرين در اين باره معتقد است: با مروري بر روند بازدهي شاخص بازار سرمايه طي سالهاي 84 لغايت 90 ميتوان تاثير رفتار فصلي را بر بازار سرمايه ملاحظه كرد. به عنوان مثال، در اغلب سالهاي مذكور بازدهي شاخص در فصل بهار مثبت و در فصل پاييز منفي بوده است. اين امر بيانگر اين نكته است كه بازار روند سالهاي گذشته را تكرار ميكند.
سيدجواد جمالي خاطرنشان كرد: البته در برخي مقاطع اين الگوي تكراري نقض ميشود (پاييز 86 و بهار 86)؛ بنابراين، بايد توجه داشت در شكلگيري رفتار بازار علاوه بر الگوهاي گذشته، تصميمات اقتصادي نيز تاثيرگذار هستند. به عنوان مثال، تصميم دولت مبني بر اعمال سياستهاي انبساطي يا انقباضي اقتصادي ميتواند منجر به تغيير رفتار فصلي بازار شود؛ از اين رو، تصميمگيري صرفا براساس الگوهاي تاريخي، كافي و كارساز نخواهد بود.
حقيقيها نيمه اول سال را دوست دارند!
در همين حال، مدير سرمايهگذاري شركت توسعه سرمايهگذاري سامان با بيان اينكه بازار سرمايه در ايران نيز همانند ساير كشورهای دنيا دارای الگوهای تقويمی خاص خود هست، گفت: وجود روند تاريخي در بازار سرمايه عمدتا بهاين مفهوم است كه بر مبنای سوابق گذشته، تعدادی عوامل شناخته شده در هر دوره زمانی بر رفتار فعالان بازار تاثير مشابهي ميگذارد. ابوالفضل صمدي با اشاره به اينكه در نيمه اول سال معمولا به چند دليل عملكرد بازار سرمايه بهبود داشته است، خاطرنشان كرد: سال مالی اكثر شركتهای پذيرفتهشده در بورس به اسفندماه منتهی میگردد و مجمع عادی سالانه آنها معمولا چهار ماه پس از پايان سال مالی برگزار ميشود. بر اين اساس، فعالان بازار به اميد دريافت سود نقدی نسبت به خريد سهام مبادرت میورزند. از سوي ديگر، در سالهای گذشته بيشتر عرضههای اوليه مخصوصا واگذاریهای شركتهای مشمول اصل 44 در نيمه نخست سال بوده است و به دليل جذابيت عرضه اوليه برای فعالان بازار سرمايه، رونق نسبی را در بازار شاهد بودهايم.
مديرسرمايهگذاري شركت توسعه سرمايهگذاري سامان افزود: براي سرمايهگذارانی كه بهدنبال اهداف كوتاهمدت سرمايهگذاری هستند بهويژه سرمايهگذاران حقيقی، فعاليت در نيمه اول سال و خروج از بازار در نيمه دوم سال (به جز در برخي سالهاي استثنايي مانند سال 89) هميشه سياست سرمايهگذاری مناسبی بوده است چون هدف كسب سود است؛ بنابراين، پيروی از اين سياست در آينده هم میتواند مدنظر باشد.
صمدي درخصوص دلايل ركود بازار در روزهاي قبل از سال نو گفت: افزايش حجم عرضه برای تامين نقدينگی از سوی فعالان بازار سهام به مناسبت تعطيلی سال نو، بهينهسازی سبد از سوی شركتهای سرمايهگذاری و سررسيد شدن تعهدات مالی شركتها به بانك از مهمترين عوامل ركود بورس قبل از عيد هستند.
آثار انتخابات بر بورس
صمدي درخصوص عملكرد بورس در زمانهاي نزديك به انتخابات خاطرنشان كرد: طبيعی است كه بازار سرمايه به عنوان نشانگر پيشرو نسبت به اتفاقات سياسی مهمی مثل انتخابات و برنامهها و گرايش گروههاي سياسي نسبت به اقتصاد حساس باشد. با مروری بر سابقه گذشته میتوان گفت كه عدم همخوانی انتظارات فعالان بازار سرمايه با نتايج بهدست آمده پس از انتخابات، باعث بلاتكليفی بازار سرمايه در قبل از برگزاري انتخابات به ويژه در مورد رياستجمهوري شده است. از سوي ديگر، استفاده ابزاری از بازار سرمايه به عنوان يك گزينه تبليغاتی از سوی جناحهای سياسی شركت كننده باعث شده است تا سرمايهگذاران با حساسيت، باريكانديشی و محافظهكاری خاصی در برهههاي زماني قبل از انتخابات در بورس فعاليت كنند.
شايد الگوهاي تاريخي اكنون به كار نيايد!
صمدي در پايان با بيان اينكه اوضاع اقتصادی كشور بهويژه بازار سرمايه در حال حاضر قابلمقايسه با سالهای گذشته نيست، گفت: علاوه بر عوامل تاريخي معمول، ساير گزينههای اثرگذار خارجی مانند تحريم بانك مركزي و تلاطمهاي سياسي موجب شده كه شرايط حاضر بازار سرمايه نسبت به گذشته «خاص» باشد. موضوع مهم ديگر، بحث انتخابات نمايندگان مجلس و تنشهای ناشی از آن است. علاوه بر اين، نوسانهاي بيسابقه دلار و انتظارات تورمی ناشی از اين مساله و فاز دوم هدفمندی يارانهها، همه و همه الگوهاي سالهای گذشته را بر هم خواهد زد. از نظر صمدي با توجه به عوامل مزبور اين امكان وجود دارد كه بورس تهران با نقض رفتارهاي تاريخي گذشته، وضعيت كاملا متفاوتي را به لحاظ نوسانات در سال 91 تجربه كند.
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟ + معرفی الگوهای مهم
این روزها یکی از راههای مناسب برای کسب درآمد، سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف، مثل بورس، فارکس و ارز دیجیتال است. یکی از شیوههایی که سرمایهگذاران بهکمک آن سهام یا ارز مناسبی را پیدا کرده و نسبت به خرید آن اقدام میکنند، تحلیل تکنیکال است. یکی از بهترین روشهای تحلیل تکینکال، پرایس اکشن است. در این مقاله خواهیم دید که پرایس اکشن چیست و با الگوهای مهم آن آشنا خواهیم شد، پس تا انتها همراه پارسیان بورس باشید!
پیش از اینکه مقاله را آغاز کنیم، به شما پیشنهاد میکنیم برای یادگیری پرایس اکشن، حتما به دوره جامع پرایس اکشن ما نگاهی الگوی تکرارشونده بازار سهام بیاندازید. در این دوره، با رویکردی عملی و حرفهای، صفر تا صد پرایس اکشن را به شما آموزش خواهیم داد.
پرایس اکشن به زبان ساده چیست؟
اگر بخواهیم پرایس اکشن را به زبان ساده معرفی کنیم، تعریف پرایس اکشن به شرح زیر خواهد بود:
یکی از روشهای معاملهگری که معاملهگر در آن تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند، پرایس اکشن (Price Action) میگویند. در این روش معاملهگری، معاملهگر از مواردی مانند اخبار فاندامنتال، اندیکاتورهای داده ورودی و یاحجم معاملات در تصمیمگیریهای خود بهره نمیگیرد و تنها بررسی دادههای قیمتی و الگوی کندلهای خرید و فروش را مورد بررسی قرار میدهد.
در این روش، تریدرها، تحلیل خود را بر روی نمودارهای قیمتی انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. از جمله مباحثی که میتواند برای تریدهای پرایس اکشن مهم باشد و باید آنها را بررسی کنند، میتوان به شناسایی سطوح و نواحی عرضه و تقاضا ، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها اشاره کرد.
نکات کلیدی معاملهگری پرایس اکشن
- نوسانات قیمت در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، از نکاتی است که پرایس اکشن موردتوجه قرار م.
- ضمناً باید اشاره کرد که دیدگاههای مختلفی در تعیین روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران وجود دارد.
- از پرایس اکشن میتوان الگوهای نموداری را به دست آورد. ضمناً با استفاده از پرایس اکشن، میتوان ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشوند را محاسبه کرد.
تشخیص روند اصلی بازار
مهمترین نکته در معاملهگری با روش پرایس اکشن، این است که بتوانیم روند اصلی بازار را شناسایی کنیم و دریابیم که قیمت یک رمزارز یا یک دارایی، دارای روندی صعودی یا نزولی است و یا بهاصطلاح بدون روند است و در محدودۀ خاصی از قیمتها رنج میزند.
بدیهی است که هر معاملهگری میداند که شانس موفقیت در بازاری که صعودی است، نسبت به بازاری که در حال رنج زدن و تثبیت قیمت است، بیشتر خواهد بود و منطقی است که برای کسب سود از آن بازار مالی، میبایست در چنین بازاری سرمایهگذاری کرد. برای اینکه بتوانیم چنان وضعیتی را تشخیص دهیم و کسب سود را تجربه نماییم، میبایست مکرراً تمرین کنیم و اطلاعات لازم را کسب نماییم.
تشخیص بازارهای نزولی/صعودی
اگر به نمودارهای بازار صعودی دقت کنید، درمییابید که سقفهای قیمتی جدید نسبت به سقفهای قیمتی قدیمی بیشترند و کف قیمتی جدید نیز نسبت به کف قیمتی قدیمی، بیشتر خواهد بود. به همین شکل اگر بازار روندی نزولی داشته باشد، شاهد این خواهیم بود که کفهای جدید قیمت از کفهای قبلی قیمت پایینتر و سقفهای جدید قیمت نیز از سقفهای قبلی قیمت پایینتر خواهند بود.
تشخیص بازارهای بدون روند یا در حال تثبیت
همانطور که در تعریف روش معاملهگری پرایس اکشن بیان کردیم، مهمترین نکته در این روش معاملهگری، حرکات و محدودههای قیمت یک دارایی است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اولین موضوعی که میبایست در این روش معاملهگری تعیین کنید، این است که وضعیت روند بازار را تعیین کنید. ا
گر که بازار روندی صعودی یا نزولی داشته باشد، طبیعتاً برداشت ما با دیدگاه پرایس اکشن مانند بخش قبلی خواهد بود. اما اگر بازار فاقد یکی از این روندها باشد، میتوان گفت که بازار به اصطلاح بدون روند است. در این شرایط، قیمت یک دارایی میان که محدوده حمایتی و مقاومتی رنج میزند و قادر نیست که یکروند از میان دو روند صعودی و نزولی را برای خود شکل دهد که به این حالت، sideway نیز گفته میشود.
بررسی چند الگوی مهم در پرایس اکشن
مهمترین بخش برای ورود معامله از دیدگاه پرایس اکشن، الگوهای پرایس اکشن هستند که به آنها Setups، Triggers و Signals نیز گفته میشود. الگوهای پرایس اکشن تنوع بسیار زیادی دارند که در ادامه این بخش قصد داریم تا سه مورد از پرکاربردترین این الگوها، یعنی Fakey، Inside Bar و Pin Bar را مورد بررسی قرار دهیم.
الگوی Inside Bar
این الگوی دو کندلی که Inside Bar نام دارد، از یک کندل کوچک در سمت راست و یک کندل بزرگتر در سمت چپ تشکیل شده، به این صورت که تمام کندل کوچک در محدودۀ کندل بزرگتر قرار میگیرد. اگر شما این الگو را در شرایط یک بازار رونددار و در یک محدوده مهم قیمتی مشاهده کردید، میتوانید حدس بزنید که قیمت دارایی، محدود فعلی را بشکند و جهشی در جهت روند را تجربه نماید.
الگوی Fakey Bar
بر خلاف الگوی Inside Bar، میتوان جهش قیمت از محدودۀ قیمت فعلی در الگوی Fakey Bar را جهشی نزولی و این الگو را یک نوع الگوی Inside Bar ناموفق در نظر گرفت. یعنی اگر قیمت در یک الگوی Inside Bar از کندل قبلی فراتر رفته اما در همان کندل به محدودهٔ قبلی خود برگردد یک Fakey Bar خواهیم داشت. با مشاهدهٔ چنین الگویی، بهاحتمال زیاد، قیمت در خلاف جهت سایهٔ کندل یعنی در جهت همان روند اصلی قیمت جهش خواهد داشت.
الگوی Pin Bar
الگوی Pin Bar، یک نوع الگوی تک کندلی است و نتیجه آن پس زدن قیمت در انتهای سایه بلند کندل آن خواهد بود. این الگو در هر دو نوع بازار رونددار و بدون روند ممکن است و این الگو در هر دو نوع بازار ممکن است، شکل گیرد.
اگر شکل بازار رونددار، نزولی باشد، پس از تشکیل الگوی Pin Bar با سایه بلند میتوان حدس زد که قیمت دارایی به سمت مقاومت بعدی حرکت میکند و این حرکت در راستای مخالف سایۀ Pin Bar خواهد بود. در همین راستا اگر شرایط بازار رونددار صعودی باشد، قیمت دارایی پس از تشکیل یک Pin Bar به سمت محدودۀ حمایت بعدی حرکت خواهد کرد.
روش معامله در پرایس اکشن
ایده اصلی در روش معامله در پرایس اکشن این است که معاملهگران بعد از رسم محدودههای مهم حمایت، مقاومت و خطوط روند اصلی، شرایط قیمت دارایی بررسی میکنند و تا رسیدن قیمت آن دارایی به یکی از محدودههای مهم منتظر میمانند. پس از اینکه قیمت آن دارایی به محدودهای مهم رسید، با بررسی و مشاهده الگوهای کندلی، با دیدگاه اختصاصی خود وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت دارایی به سطحی بالاتر صبر میکنند و در نهایت با فروش آن دارایی، از بازار کسب سود میکنند.
در ادامه این بخش، به بیان برخی نکات مهم میپردازیم تا شما عزیزان بتوانید معامله به سبک پرایس اکشن را انجام دهید و اطلاعات مفیدی عاید شما عزیزان شود. اما باید توجه داشته باشید که صرفاً بر اساس و مبنای مطالعه یک مقاله، نمیتوان وارد بازار شد و ترید کردن را آغاز کرد، بلکه شما میبایست زمان بسیاری را صرف مطالعه و یادگیری در این حوزه کنید تا بتوانید با انجام معاملات، از بازارهای مالی مانند رمزارزها درآمد کسب کنید.
اگر به بررسی و تحقیق در مورد شرایط نمودارهای بازار درگذشته بپردازیم، درمییابیم که نمودارها و الگوهای موجود در بازار، تکرارشونده هستند و میتوان تکرار آنها، در شرایط فعلی بازار را بهعنوان یک سرنخ و مسیر تصمیمگیری در نظر گرفت. این الگوهای تکرارشونده بهنوعی همان استراتژیهای معامله پرایس اکشن هستند و تریدرهای پرایس اکشن، بر اساس این الگوهای قیمتی تصمیم به خرید یا فروش داراییهای خود میگیرند.
برای شروع کردن به ترید با روش پرایس اکشن، در ابتدا میبایست چارت قیمت دارایی را خلوت کنیم و اندیکاتورها و ابزارهای اضافی را ازروی چارت پاک کنیم. ضمناً بهتر است تا از کندل استیکها (نمودار شمعی قیمت) بهعنوان نوع نمایش قیمت بهره بگیریم. پس از اینکه تنظیمات چارت را به این حالت دلخواه رساندیم، میتوانیم محدودههای مهم و خطوط حمایت و مقاومت را روی چارت رسم کنیم.
در اغلب مواقع خطوطی که برای محدودههای حمایتی و مقاومتی رسم میکنیم، بهخوبی موقعیت حمایتی و مقاومتی خود را نشان میدهند و زمانی که قیمت دارایی به این محدودهها نزدیک شود، معاملهگران پرایس اکشن مترصد فرصت و مشاهده سیگنال میمانند تا وارد معامله شوند. این دسته از تریدرها با بررسی نوع کندلها، قدرت روند و مواردی ازایندست، پس از اینکه قیمت دارایی به یک محدوده حساس پرایس اکشن میرسد، درصورتیکه قیمت دارایی با برگشت یا شکستهشدن محدوده موردنظر مواجه شود، وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت به محدوده مهم بعدی، آن را همراهی میکنند.
شناخت محل تلاقی سطوح قیمت و خط روند، یکی دیگر از نکات مهم در شیوه معاملهگری پرایس اکشن است. این موقعیت یکی از ستاپهای جذاب را به وجود میآورد که اگر بتوانید آن را تشخیص دهید، سودآوری جذاب و قابلتوجهی را تجربه خواهید کرد. به این محدودهها در اصطلاح Confluent Levels گفته میشود. در این شرایط قیمت دارایی به سقف محدوده میرسد و سپس به کف محدوده بازمیگردد، در چنین شرایطی محل تلاقی خط روند صعودی و محدودۀ پرایساکشنی مشخص شده و اگر در چنین موقعیتی، الگوی کندل استیک مهمی مثل Pin Bar مشاهده شود، یعنی قیمت به حمایت خود واکنش مثبت داده و میتواند انتظار داشت که یک حرکت صعودی هیجانی رخ دهد.
مزایا و معایب معاملهگری به روش پرایس اکشن
در این بخش از مقاله معاملهگری به روش پرایس اکشن، قصد داریم تا مزایا و معایب مرتبط با این روش معاملهگری را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر شما پرایس اکشن را بهعنوان شیوه معاملهگری خود انتخاب کرده باشید، میتوانید متناسب با حرکت بازارها و بهصورت آنی، وارد بازار شوید و ترید کنید. زمانی که بر اساس پرایس اکشن و متکی بر شمعها وارد بازار شوید، میتوانید دقیقاً بر اساس اتفاقات بازار و بدون نیاز به بررسی اخبار و انواع تحلیلهای فاندامنتال معامله کنید و شانس موفقیت بالایی خواهید داشت.
مزایای پرایس اکشن
- روش معاملهگری پرایس اکشن باعث شفافیت میشود و هنگام ورود به موقعیت موردنظر، اعتمادبهنفس مناسبی را خواهید داشت.
- یادگیری روش معاملهگری پرایس اکشن ساده است و شما برای اینکه بتوانید بر اساس این روش معامله کنید، نیازی به تخصص در حوزههای مالی نخواهید داشت و تنها کافی است بتوانید سیگنالهای مورداستفاده را درک کنید.
- دسترسی به منابع یادگیری پرایس اکشن راحت است و بهراحتی میتواند در این مورد به مطالعه بپردازید و سپس با بررسی بازار و حدس روند، بدون سرمایهگذاری، اطلاعات خود را آزمایش کنید و با این کار به تمرین بپردازید.
معایب پرایس اکشن
- یکی از معایب بهرهگیری از روش معاملهگری پرایس اکشن، این است که برای استفاده از آن میبایست صبور باشید زیرا تعداد معاملاتی که میتوانید از این طریق انجام دهید، کم است. دلیل این موضوع این است که در روش پرایس اکشن، معاملهگر باید در پشتیبانی و مقاومت منتظر تأیید باشد و به همین دلیل ممکن است فرصتهای معاملاتی زیادی را از دست بدهد.
- تحلیل پرایس اکشن میتواند بهصورت شخص به شخص متفاوت باشد و هر معاملهگر نظر خاص خودش نسبت به وضعیت بازار را داشته باشد و این موضوع باعث میشود که گاهی اوقات معاملهگر تصمیم اشتباهی را اتخاذ کند. این تفاوت نظر میان تریدرها میتواند به دلیل تفاوت ابزارها و تایم فریمها باشد.
- نکته دیگری که میتوان بهعنوان محدودیت در روش پرایس اکشن در نظر گرفت، این است که برخی از الگوها، به شکل آنی و بلادرنگ درست از آب در نمیآید و برای اینکه نتایج لازم حاصل شود، میبایست به الگو، فرصت کافی را بدهید.
نکته در مورد پرایس اکشن
برای سرمایهگذاری مطمئن و تحلیل بهتر پیشنهاد میشود تا از تایم فریم روزانه یا هفتگی استفاده کنید زیرا تریدرهای حرفهای پرایس اکشن، این تایم فریمها را نسبت به تایم فریمهای ساعتی و دقیقهای مطمئنتر میدانند.
جمعبندی
در این مقاله تلاش کردیم تا شما را با یکی از برترین، سادهترین و جذابترین روشهای معاملهگری در بازارهای مالی آشنا کنیم تا شما عزیزان بتوانید با استفاده از یک چارت خلوت و روشهای ساده، پولسازی از بازارهای مالی را تجربه کنید. اما در این بخش بهعنوان بخش نهایی نیز باید اعلام کنیم که برای یادگیری این روش میبایست به شکل کاملاً جدی به مطالعه و تحقیق بپردازید و تمرین کنید تا بتوانید از این تکنیکهای ساده در جهت دلخواه بهره ببرید.
این روش که تنها بر روی قیمت یک دارایی متمرکز است، میتواند در جهت پیشبینی بازار مؤثر واقع شود و شما را در راستای سودآوری قرار دهد. پس از همین لحظه اقدام به کسب اطلاعات در این زمینه کنید تا بتوانید در آیندهای نزدیک، معاملات سودآوری را انجام دهید!
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟ + معرفی الگوهای مهم
این روزها یکی از راههای مناسب برای کسب درآمد، سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف، مثل بورس، فارکس و ارز دیجیتال است. یکی از شیوههایی که سرمایهگذاران بهکمک آن سهام یا ارز مناسبی را پیدا کرده و نسبت به خرید آن اقدام میکنند، تحلیل تکنیکال است. یکی از بهترین روشهای تحلیل تکینکال، پرایس اکشن است. در این مقاله خواهیم دید که پرایس اکشن چیست و با الگوهای مهم آن آشنا خواهیم شد، پس تا انتها همراه پارسیان بورس باشید!
پیش از اینکه مقاله را آغاز کنیم، به شما پیشنهاد میکنیم برای یادگیری پرایس اکشن، حتما به دوره جامع پرایس اکشن ما نگاهی بیاندازید. در این دوره، با رویکردی عملی و حرفهای، صفر تا صد پرایس اکشن را به شما آموزش خواهیم داد.
پرایس اکشن به زبان ساده چیست؟
اگر بخواهیم پرایس اکشن را به زبان ساده معرفی کنیم، تعریف پرایس اکشن به شرح زیر خواهد بود:
یکی از روشهای معاملهگری که معاملهگر در آن تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند، پرایس اکشن (Price Action) میگویند. در این روش معاملهگری، معاملهگر از مواردی مانند اخبار فاندامنتال، اندیکاتورهای داده ورودی و یاحجم معاملات در تصمیمگیریهای خود بهره نمیگیرد و تنها بررسی دادههای قیمتی و الگوی کندلهای خرید و فروش را مورد بررسی قرار میدهد.
در این روش، تریدرها، تحلیل خود را بر روی نمودارهای قیمتی انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. از جمله مباحثی که میتواند برای تریدهای پرایس اکشن مهم باشد و باید آنها را بررسی کنند، میتوان به شناسایی سطوح و نواحی عرضه و تقاضا ، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها اشاره کرد.
نکات کلیدی معاملهگری پرایس اکشن
- نوسانات قیمت در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، از نکاتی است که پرایس اکشن موردتوجه قرار م.
- ضمناً باید اشاره کرد که دیدگاههای مختلفی در تعیین روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران وجود دارد.
- از پرایس اکشن میتوان الگوهای نموداری را به دست آورد. ضمناً با استفاده از پرایس اکشن، میتوان ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشوند را محاسبه کرد.
تشخیص روند اصلی بازار
مهمترین نکته در معاملهگری با روش پرایس اکشن، این است که بتوانیم روند اصلی بازار را شناسایی کنیم و دریابیم که قیمت یک رمزارز یا یک دارایی، دارای روندی صعودی یا نزولی است و یا بهاصطلاح بدون روند است و در محدودۀ خاصی از قیمتها رنج میزند.
بدیهی است که هر معاملهگری میداند که شانس موفقیت در بازاری که صعودی است، نسبت به بازاری که در حال رنج زدن و تثبیت قیمت است، بیشتر خواهد بود و منطقی است که برای کسب سود از آن بازار مالی، میبایست در چنین بازاری سرمایهگذاری کرد. برای اینکه بتوانیم چنان وضعیتی را تشخیص دهیم و کسب سود را تجربه نماییم، میبایست مکرراً تمرین کنیم و اطلاعات لازم را کسب نماییم.
تشخیص بازارهای نزولی/صعودی
اگر به نمودارهای بازار صعودی دقت کنید، درمییابید که سقفهای قیمتی جدید نسبت به سقفهای قیمتی قدیمی بیشترند و کف قیمتی جدید نیز نسبت به کف قیمتی قدیمی، بیشتر خواهد بود. به همین شکل اگر بازار روندی نزولی داشته باشد، شاهد این خواهیم بود که کفهای جدید قیمت از کفهای قبلی قیمت پایینتر و سقفهای جدید قیمت نیز از سقفهای قبلی قیمت پایینتر خواهند بود.
تشخیص بازارهای بدون روند یا در حال تثبیت
همانطور که در تعریف روش معاملهگری پرایس اکشن بیان کردیم، مهمترین نکته در این روش معاملهگری، حرکات و محدودههای قیمت یک دارایی است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اولین موضوعی که میبایست در این روش معاملهگری تعیین کنید، این است که وضعیت روند بازار را تعیین کنید. ا
گر که بازار روندی صعودی یا نزولی داشته باشد، طبیعتاً برداشت ما با دیدگاه پرایس اکشن مانند بخش قبلی خواهد بود. اما اگر بازار فاقد یکی از این روندها باشد، میتوان گفت که بازار به اصطلاح بدون روند است. در این شرایط، قیمت یک دارایی میان که محدوده حمایتی و مقاومتی رنج میزند و قادر نیست که یکروند از میان دو روند صعودی و نزولی را برای خود شکل دهد که به این حالت، sideway نیز گفته میشود.
بررسی چند الگوی مهم در پرایس اکشن
مهمترین بخش برای ورود معامله از دیدگاه پرایس اکشن، الگوهای پرایس اکشن هستند که به آنها Setups، Triggers و Signals نیز گفته میشود. الگوهای پرایس اکشن تنوع بسیار زیادی دارند که در ادامه این بخش قصد داریم تا سه مورد از پرکاربردترین این الگوها، یعنی Fakey، Inside Bar و Pin Bar را مورد بررسی قرار دهیم.
الگوی Inside Bar
این الگوی دو کندلی که Inside Bar نام دارد، از یک کندل کوچک در سمت راست و یک کندل بزرگتر در سمت چپ تشکیل شده، به این صورت که تمام کندل کوچک در محدودۀ کندل بزرگتر قرار میگیرد. اگر شما این الگو را در شرایط یک بازار رونددار و در یک محدوده مهم قیمتی مشاهده کردید، میتوانید حدس بزنید که قیمت دارایی، محدود فعلی را بشکند و جهشی در جهت روند را تجربه نماید.
الگوی Fakey Bar
بر خلاف الگوی Inside Bar، میتوان جهش قیمت از محدودۀ قیمت فعلی در الگوی Fakey Bar را جهشی نزولی و این الگو را یک نوع الگوی Inside Bar ناموفق در نظر گرفت. یعنی اگر قیمت در یک الگوی Inside Bar از کندل قبلی فراتر رفته اما در همان کندل به محدودهٔ قبلی خود برگردد یک Fakey Bar خواهیم داشت. با مشاهدهٔ چنین الگویی، بهاحتمال زیاد، قیمت در خلاف جهت سایهٔ کندل یعنی در جهت همان روند اصلی قیمت جهش خواهد داشت.
الگوی Pin Bar
الگوی Pin Bar، یک نوع الگوی تک کندلی است و نتیجه آن پس زدن قیمت در انتهای سایه بلند کندل آن خواهد بود. این الگو در هر دو نوع بازار رونددار و بدون روند ممکن است و این الگو در هر دو نوع بازار ممکن است، شکل گیرد.
اگر شکل بازار رونددار، نزولی باشد، پس از تشکیل الگوی Pin Bar با سایه بلند میتوان حدس زد که قیمت دارایی به سمت مقاومت بعدی حرکت میکند و این حرکت در راستای مخالف سایۀ Pin Bar خواهد بود. در همین راستا اگر شرایط بازار رونددار صعودی باشد، قیمت دارایی پس از تشکیل یک Pin Bar به سمت محدودۀ حمایت بعدی حرکت خواهد کرد.
روش معامله در پرایس اکشن
ایده اصلی در روش معامله در پرایس اکشن این است که معاملهگران بعد از رسم محدودههای مهم حمایت، مقاومت و خطوط روند اصلی، شرایط قیمت دارایی بررسی میکنند و تا رسیدن قیمت آن دارایی به یکی از محدودههای مهم منتظر میمانند. پس از اینکه قیمت آن دارایی به محدودهای مهم رسید، با بررسی و مشاهده الگوهای کندلی، با دیدگاه اختصاصی خود وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت دارایی به سطحی بالاتر صبر میکنند و در نهایت با فروش آن دارایی، از بازار کسب سود میکنند.
در ادامه این بخش، به بیان برخی نکات مهم میپردازیم تا شما عزیزان بتوانید معامله به سبک پرایس اکشن را انجام دهید و اطلاعات مفیدی عاید شما عزیزان شود. اما باید توجه داشته باشید که صرفاً بر اساس و مبنای مطالعه یک مقاله، نمیتوان وارد بازار شد و ترید کردن را آغاز کرد، بلکه شما میبایست زمان بسیاری را صرف مطالعه و یادگیری در این حوزه کنید تا بتوانید با انجام معاملات، از بازارهای مالی مانند رمزارزها درآمد کسب کنید.
اگر به بررسی و تحقیق در مورد شرایط نمودارهای بازار درگذشته بپردازیم، درمییابیم که نمودارها و الگوهای موجود در بازار، تکرارشونده هستند و میتوان تکرار آنها، در شرایط فعلی بازار را بهعنوان یک سرنخ و مسیر تصمیمگیری در نظر گرفت. این الگوهای تکرارشونده بهنوعی همان استراتژیهای معامله پرایس اکشن هستند و تریدرهای پرایس اکشن، بر اساس این الگوهای قیمتی تصمیم به خرید یا فروش داراییهای خود میگیرند.
برای شروع کردن به ترید با روش پرایس اکشن، در ابتدا میبایست چارت قیمت دارایی را خلوت کنیم و اندیکاتورها و ابزارهای اضافی را ازروی چارت پاک کنیم. ضمناً بهتر است تا از کندل استیکها (نمودار شمعی قیمت) بهعنوان نوع نمایش قیمت بهره بگیریم. پس از اینکه تنظیمات چارت را به این حالت دلخواه رساندیم، میتوانیم محدودههای مهم و خطوط حمایت و مقاومت را روی چارت رسم کنیم.
در اغلب مواقع خطوطی که برای محدودههای حمایتی و مقاومتی رسم میکنیم، بهخوبی موقعیت حمایتی و مقاومتی خود را نشان میدهند و زمانی که قیمت دارایی به این محدودهها نزدیک شود، معاملهگران پرایس اکشن مترصد فرصت و مشاهده سیگنال میمانند تا وارد معامله شوند. این دسته از تریدرها با بررسی نوع کندلها، قدرت روند و مواردی ازایندست، پس از اینکه قیمت دارایی به یک محدوده حساس پرایس اکشن میرسد، درصورتیکه قیمت دارایی با برگشت یا شکستهشدن محدوده موردنظر مواجه شود، وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت به محدوده مهم بعدی، آن را همراهی میکنند.
شناخت محل تلاقی سطوح قیمت و خط روند، یکی دیگر از نکات مهم در شیوه معاملهگری پرایس اکشن است. این موقعیت یکی از ستاپهای جذاب را به وجود میآورد که اگر بتوانید آن را تشخیص دهید، سودآوری جذاب و قابلتوجهی را تجربه خواهید کرد. به این محدودهها در اصطلاح Confluent Levels گفته میشود. در این شرایط قیمت دارایی به سقف محدوده میرسد و سپس به کف محدوده بازمیگردد، در چنین شرایطی محل تلاقی خط روند صعودی و محدودۀ پرایساکشنی مشخص شده و اگر در چنین موقعیتی، الگوی کندل استیک مهمی مثل Pin Bar مشاهده شود، یعنی قیمت به حمایت خود واکنش مثبت داده و میتواند انتظار داشت که یک حرکت صعودی هیجانی رخ دهد.
مزایا و معایب معاملهگری به روش پرایس اکشن
در این بخش از مقاله معاملهگری به روش پرایس اکشن، قصد داریم تا مزایا و معایب مرتبط با این روش معاملهگری را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر شما پرایس اکشن را بهعنوان شیوه معاملهگری خود انتخاب کرده باشید، میتوانید متناسب با حرکت بازارها و بهصورت آنی، وارد بازار شوید و ترید کنید. زمانی که بر اساس پرایس اکشن و متکی بر شمعها وارد بازار شوید، میتوانید دقیقاً بر اساس اتفاقات بازار و بدون نیاز به بررسی اخبار و انواع تحلیلهای فاندامنتال معامله کنید و شانس موفقیت بالایی خواهید داشت.
مزایای پرایس اکشن
- روش معاملهگری پرایس اکشن باعث شفافیت میشود و هنگام ورود به موقعیت موردنظر، اعتمادبهنفس مناسبی را خواهید داشت.
- یادگیری روش معاملهگری پرایس اکشن ساده است و شما برای اینکه بتوانید بر اساس این روش معامله کنید، نیازی به تخصص در حوزههای مالی نخواهید داشت و تنها کافی است بتوانید سیگنالهای مورداستفاده را درک کنید.
- دسترسی به منابع یادگیری پرایس اکشن راحت است و بهراحتی میتواند در این مورد به مطالعه بپردازید و سپس با بررسی بازار و حدس روند، بدون سرمایهگذاری، اطلاعات خود را آزمایش کنید و با این کار به تمرین بپردازید.
معایب پرایس اکشن
- یکی از معایب بهرهگیری از روش معاملهگری پرایس اکشن، این است که برای استفاده از آن میبایست صبور باشید زیرا تعداد معاملاتی که میتوانید از این طریق انجام دهید، کم است. دلیل این موضوع این است که در روش پرایس اکشن، معاملهگر باید در پشتیبانی و مقاومت منتظر تأیید باشد و به همین دلیل ممکن است فرصتهای معاملاتی زیادی را از دست بدهد.
- تحلیل پرایس اکشن میتواند بهصورت شخص به شخص متفاوت باشد و هر معاملهگر نظر خاص خودش نسبت به وضعیت بازار را داشته باشد و این موضوع باعث میشود که گاهی اوقات معاملهگر تصمیم اشتباهی را اتخاذ کند. این تفاوت نظر میان تریدرها میتواند به دلیل تفاوت ابزارها و تایم فریمها باشد.
- نکته دیگری که میتوان بهعنوان محدودیت در روش پرایس اکشن در نظر گرفت، این است که برخی از الگوها، به شکل آنی و بلادرنگ درست از آب در نمیآید و برای اینکه نتایج لازم حاصل شود، میبایست به الگو، فرصت کافی را بدهید.
نکته در مورد پرایس اکشن
برای سرمایهگذاری مطمئن و تحلیل بهتر پیشنهاد میشود تا از تایم فریم روزانه یا هفتگی استفاده کنید زیرا تریدرهای حرفهای پرایس اکشن، این تایم فریمها را نسبت به تایم فریمهای ساعتی و دقیقهای مطمئنتر میدانند.
جمعبندی
در این مقاله تلاش کردیم تا شما را با یکی از برترین، سادهترین و جذابترین روشهای معاملهگری در بازارهای مالی آشنا کنیم تا شما عزیزان بتوانید با استفاده از یک چارت خلوت و روشهای ساده، پولسازی از بازارهای مالی را تجربه کنید. اما در این بخش بهعنوان بخش نهایی نیز باید اعلام کنیم که برای یادگیری این روش میبایست به شکل کاملاً جدی به مطالعه و تحقیق بپردازید و تمرین کنید تا بتوانید از این تکنیکهای ساده در جهت دلخواه بهره ببرید.
این روش که تنها بر روی قیمت یک دارایی متمرکز است، میتواند در جهت پیشبینی بازار مؤثر واقع شود و شما را در راستای سودآوری قرار دهد. پس از همین لحظه اقدام به کسب اطلاعات در این زمینه کنید تا بتوانید در آیندهای نزدیک، معاملات سودآوری را انجام دهید!
امواج الیوت چیست؟ انواع امواج طلایی الیوت در ارز دیجیتال و بورس
نظریه امواج الیوت در سال 1930 توسط رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) با هدف توصیف رفتار بازار، مطرح شد. برخلاف تصور بسیاری از افراد، الیوت متوجه شد که بازارهای مالی از الگوهای تکرارپذیر و قابل تشخیص پیروی میکنند که، به پیشبینی نقاط عطف کلیدی و روند بعدی کمک کند. با استفاده از این تئوری، فعالان حوزه ترید ارزهای دیجیتال، میتوانند وضعیت یک روند یا تغییر جدید را مشخص کنند. در واقع نظریه Elliott Wave به تعیین اینکه روند جدید بخشی از یک فاز اصلاحی است یا ادامه روند قدیمی، کمک شایانی میکند. برای آشنایی بیشتر با این تئوری، در ادامه این مطلب همراه ما باشید.
نظریه امواج الیوت چیست؟
امواج طلایی الیوت، یکی از پرکاربردترین نظریهها در تحلیل تکنیکال است که تریدرها از آن برای تشخیص الگوهای تکرار شونده بر اساس احساسات بازار، استفاده میکنند. معاملهگران الگوی تکرارشونده بازار سهام از این الگوها، برای تجزیه و تحلیل چرخههای بازار و پیشبینی روندهای آینده استفاده میکنند.
در نظریه امواج الیوت، مطالعه الگوهای نمودار قیمت، با بررسی سرمایهگذاران از منظر روانشناسی ترکیب میشوند. در صورتی که، این تجربه و تحلیل به درستی انجام شود، تشخیص رفتار بازار، به بهترین شکل ممکن انجام خواهد شد. در نتیجه، معاملهگران و تحلیلگران میتوانند در مورد قیمت آتی و رفتار سرمایهگذاران پیشبینی کنند.
مبانی امواج الیوت
رالف نلسون الیوت، حسابدار، نویسنده و مشاور، متوجه شد که قیمتهای بازار سهام بر اساس یک سری الگوهای مشخص، تکرار میشوند. وی معتقد بود که، گرچه این الگوها از نظر زمانی و یا اندازه لزوماً شبیه به هم نیستند؛ اما تشخیص آنها بر اساس یک سری فاکتورهای مشخص، کار غیرممکنی نیست. الیوت روند پیشرفت بازار را به عنوان " امواج " یا الگوهای ترند جهتدار توصیف کرد.
در تصویر زیر، نمونهای از یک الگوی امواج الیوت را مشاهده میکنیم. در این تصویر، به هر مینی روند، یک موج گفته میشود و لیبل موج، در انتهای هر روند قرار میگیرد. موجی که از سمت چپ پایین شروع میشود و تا "1" بالا میرود، موج 1 نامیده میشود. موجی که در ادامه و به صورت اصلاحی میآید، موج 2 نامیده میشود.
چرخه قیمت موج الیوت
یک چرخه کامل قیمت در امواج الیوت، از دو بخش اصلی به نام محرک (motive) و فاز اصلاحی به نام موج اصلاحی (corrective wave) از 8 موج تشکیل شده است. امواج محرک با اعداد و امواج اصلاحی با حروف، برچسبگذاری یا مشخص میشوند.
درجه های امواج الیوت چیست؟
همانطور که پیش از این گفته شد، یک چرخه کامل قیمت این الگو، از 8 موج تشکیل شده است که در کنار هم به تشخیص روند بازار و پیشبینی کمک میکنند. برای تشخیص هریک از روندها، باید با مفهومی به نام درجات امواج آشنا باشید. الیوت، امواج را در 9 درجه مختلف از کوچکترین، Subminuette (بسیار جزئی) تا Grand Supercycle (فوق بزرگ) توصیف کرد. امواج چرخه قیمت در این تئوری، ابتدا به امواج اولیه (Primary) و سپس، به امواج میانی و کوچکتر، تقسیم میشوند.
شناسایی روندهای رمزنگاری در امواج الیوت
همانطور که در ابتدای مطلب گفته شد، از این تئوری در تمام بازارهای مالی، مانند بازار ارزهای دیجیتال و رمزنگاری، استفاده میشود. در واقع با توجه به اینکه، تغییرات احساسات یکی از عوامل تأثیرگذار در قیمت بازار ارزهای دیجیتال است، این تئوری برای پیشبینی تغییرات قیمت، ایدهآل است. در حال حاضر، از این تئوری برای پیشبینی روندهای قیمت بیت کوین و اتریوم و دیگر ارزهای مطرح، استفاده میشود.
در الگوهای قابل مشاهده این تئوری، روندهای جزئی و بزرگ، در فریمهای زمانی مختلف نمودار، مشاهده میشود. فرآیند تشخیص امواج محرک و اصلاحی، به درجه موجی که مشاهده میکنید، بستگی دارد.
امواج محرک و اصلاحی در تئوری امواج الیوت
تشخیص دو موج محرک و اصلاحی، اهمیت زیادی دارد که با کمی تمرین به مرور زمان، به راحتی امکانپذیر میشود. به طور معمول، امواجی که حرکت شدید و قوی دارند، به احتمال زیاد امواج محرک متشکل از 5 زیر موج با هدف پیشرفت هستند.
الگوهایی که در امواج محرک مشاهده خواهید کرد، دو موج ضربهای (impulse wave) و موج مورب (diagonal wave) هستند. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، در موج ضربهای، موجهای 2 و 4، موجهای اصلاحی هستند که دارای الگوی کاملاً متفاوتی هستند.
الگوهای اصلاحی، شامل الگوهای زیگزاگ، تخت و مثلث میشوند که هدف آنها تثبیت روند قبلی است. این امواج خود شامل سه موج فرعی که در واقع جزئی از موج محرکه قبلی هستند، میباشند.
نکته مهم: شناسایی هریک از الگوهای گفته شده برای امواج محرک یا اصلاحی، کار مشکلی است؛ برای شروع بهتر است ابتدا امواج محرک و اصلاحی را تشخیص دهید.
روندها و تثبیت در تئوری امواج الیوت
همانطور که در بخش درجه موجها گفته شد، امواج محرک با اعداد رومی و امواج اصلاحی با استفاده از حروف لیبلگذاری میشوند. در تصویر زیر، نمونهای از تحلیل قیمت بیت کوین با استفاده از امواج الیوت را مشاهده میکنید. به وضوح قابل مشاهده است که هر رالی (افزایش قیمت و ارزش بازار در یک مدت زمان مشخص) دارای یک تثبیت کوتاه مدت است.
رالی یک الگوی ضربهای پنج موجی است (برچسبهای سیاه). در امواج (ii) و (iv) شاهد الگوهای اصلاحی هستیم. موج (ii) یک الگوی زیگزاگی و موج (iv) یک الگوی مثلثی است (برچسبهای آبی).
ترکیب امواج الیوت با اندیکاتورهای تکنیکال
شناسایی امواج الیوت، برای تریدرهای حرفهای به منظور تشخیص روند و قیمت بالقوه، اهمیت زیادی دارد. برای شناسایی این امواج، میتوانید از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنید:
موج الیوت و سطوح بازیابی فیبوناچی
چرخه امواج الیوت متشکل از هشت موج، به اضافه پنج زیر موج متناظر آنها، دنبالهای از اعداد فیبوناچی هستند (0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34 . ). به همین دلیل است که، استفاده از ابزارهای فیبوناچی در شمارش و پیشبینی امواج الیوت مفید هستند. هریک از ابزارهای فیبوناچی برای یک هدف خاص به کار برده میشوند؛ پس بهتر است، قبل از استفاده از آنها برای داشتن یک تحلیل درست، ابتدا درک درستی از هریک از آنها داشته باشید.
اسیلاتور امواج الیوت
اسیلاتور امواج الیوت (EWO) برای کمک به تریدرهای تازهکار به منظور تشخیص روند بازار ایجاد شده است. EWO به طور کلی، در پایین نمودار شما ظاهر میشود و معمولاً بالاترین و کمترین مقادیر نوسانگر نشاندهنده موج 3 هستند. اگر نوسانگر به خط صفر برگردد، موج 4 در نظر گرفته میشود. اگر روند بازار یک تغییر افراطی داشته باشد در حالی که اسیلاتور چنین شرایطی ندارد، احتمالاً با یک موج 5 روبهرو هستیم.
در تصویر زیر، شاهد یک اصلاحیه شدید در موج 3 هستیم. اصلاحیه بعدی، نوسانگر به خط صفر و موج 4 برگشته میشود. موج اصلاحی بعدی، نشاندهنده یک واگرایی بین اسیلاتور و قیمت و در نتیجه موج 5 است.
قوانین نظریه امواج الیوت چیست؟
- اولین قانون به موج 1 و 2 مربوط میشود. موج دوم، هیچ وقت بیش از 100 درصد موج اول، اصلاحیه ندارد.
- موج سوم کوتاهترین موج از سه موج ضربهای خواهد بود.
- موج چهارم نمیتواند کمتر از اوج موج اول باشد.
* چگونه میتوان از امواج الیوت برای ترید ارز دیجیتال استفاده کرد؟
برای شناسایی الگوها و به کارگیری صحیح تئوری موج الیوت میتوانید از قوانین ذکر شده در بالا پیروی کنید. از آنجایی که، این اصل بیشتر بر احساسات بازار متکی است، میتوانید شاخص ترس و طمع کریپتو را نیز بررسی کنید تا ببینید آیا شباهتهایی بین شاخص و دارایی مورد تجزیه و تحلیل وجود دارد یا خیر.
- بهترین زمان برای باز کردن موقعیت با استفاده از تجزیه و تحلیل موج الیوت، در حین حضور/ وقوع موج اصلاحی خواهد بود؛ مشروط بر اینکه تمام امواج به طور کلی از تمام قوانین ذکر شده در بالا پیروی کنند.
- ابزارهای اصلاح فیبوناچی میتوانند در ردیابی این امواج کمک کننده باشند. برای ترکیب این دو ابزار با هم، باید به اعداد 38٪، 50٪، و 62٪ حساس باشید.
- اگر هر یک از امواجی که ردیابی میکنید یکی از قوانین را زیر پا میگذارد، باید امواج را برای شناسایی یک الگوی جدید "بازشماری" کنید.
کاربرد امواج الیوت در بورس چیست؟
امواج الیوت با تحلیل روانشناسی سرمایهگذاران و تغییرات بازار، بهترین زمان برای ورود به بازار برای سرمایهگذاری و یا خروج از آن برای جلوگیری از ضرر بیشتر را به شما پیشنهاد میدهد. در واقع، اگر در بورس ایران فعالیت داشته باشید، حتماً با مشاهده تابلوها، متوجه تغییرات بازار به واسطه تغییرات احساسات سرمایهگذاران شدهاید. اینجاست که میتوانید با استفاده از امواج الیوت، این الگوهای تکرارشونده را شناسایی و پیشبینی کرده و به موقع از آنها به نفع خود استفاده کنید.
بنابراین، استفاده از امواج الیوت در بورس به شما توصیه میشود، اگر:
- سهام خریداری شده تحت تأثیر عوامل اقتصادی نیست.
- قصد بهرهمندی از تایم فریمهای روزانه یا هفتگی را دارید.
- قصد خرید سهام نسبتاً زیادی را دارید.
- سهام حقوقی فعالی دارید.
از امواج الیوت برای تحلیل قیمت بازار استفاده کنیم یا نه؟
استفاده از این تئوری، برای کسانی که با زیروبم آن آشنایی کافی دارند، توصیه میشود. با این حال، استفاده از این تئوری سودمند به تریدرهای تازهکار، پیشنهاد نمیشود. بزرگترین چالشی که در خصوص این تئوری وجود دارد، اختصاص دادن زمان و تلاش زیاد برای یادگیری و شناسایی الگوها است. اگر شما از آن دسته از افرادی هستید که به یادگیری تحلیل تکنیکال علاقه داشته و زمان کافی برای آن دارید، بدون شک این ابزار به شما برای انجام معاملات سودمند، کمک زیادی میکند.
نتیجهگیری
تئوری Elliott Wave الگوی تکرارشونده بازار سهام با قدمتی 100 ساله، یکی از بهترین ابزارهای تحلیل قیمت بازار است. در صورتی که، شناسایی امواج الیوت به درستی انجام شوند، تریدر میتواند روند تغییر بازار را پیشبینی کرده و از بهترین فرصتهای موجود در آینده، استفاده کند. قابلیت اطمینان این ابزار، تا حد زیادی به دانش و تجربه تریدر بستگی دارد.
سوالات متداول
کاربرد نظریه امواج الیوت چیست؟
با استفاده از این نظریه، میتوان بهترین زمان ورود و خروج از بازار را شناسایی کرد. علاوه بر ارزهای دیجیتال، از این نظریه برای پیشبینی قیمت بازارهای مالی همچون طلا، مسکن، دلار و . هم میتوان استفاده کرد.
انواع امواج الویت چیست؟
امواج الیوت از امواج محرک (تشخیص بسیار راحت) و امواج اصلاحی، تشکیل شده است که هرکدام دارای چند زیر موج است.
این مقاله به کوشش نگار پورجواد و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
مقدمه ای بر نظریه موج الیوت (Elliott Wave)
نظریه موج الیوت شکلی از تحلیل تکنیکال است. نظریه موج الیوت به دنبال الگوهای قیمت درازمدت تکرارشونده مرتبط با تغییرات مداوم در احساسات سرمایه گذار و روانشناسی است.
رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) نظریه موج الیوت را در دهه 1930 ارائه داد. الیوت معتقد بود که بازارهای سهام، که عموماً تصور میشود تا حدودی تصادفی و آشفته رفتار میکنند، در واقع با الگوهای تکراری معامله میشوند.
در این مقاله، نگاهی به تاریخچه نظریه امواج الیوت و نحوه اعمال آن در معاملات خواهیم داشت.
نکات مهم
- نظریه موج الیوت شکلی از تحلیل تکنیکال است. نظریه موج الیوت به دنبال الگوهای قیمت درازمدت تکرارشونده مرتبط با تغییرات مداوم در احساسات سرمایه گذار و روانشناسی است.
- این نظریه، امواج محرک ایجاد کننده یک الگو و امواج اصلاحی مخالف روند بزرگتر را، شناسایی می کند.
- هر مجموعه ای از امواج، در درون مجموعه بزرگتری از امواج قرار گرفته است که به همان تکانه یا الگوی اصلاحی پایبند است، و به عنوان یک رویکرد فراکتالی سرمایه گذاری توصیف می شود.
امواج
الیوت پیشنهاد کرد که روندهای قیمتی، ناشی از روانشناسی غالب سرمایه گذاران است. او دریافت که نوسانات در روانشناسی جمعی، همیشه در همان الگوهای فرکتال تکرار شونده یا امواج بازارهای مالی ظاهر می شود.
نظریه الیوت تا حدودی به نظریه داو (Dow theory) شباهت دارد زیرا هر دو دریافتند که قیمت سهام با امواج حرکت می کند. از آنجایی که الیوت همچنین، ماهیت «فرکتال» بازارها را تشخیص داد، توانست آنها را با جزئیات بسیار بیشتری تحلیل کند. فراکتال ها ساختارهای ریاضی هستند که در مقیاسی کوچکتر، به مراتب خود را تکرار می کنند. الیوت کشف کرد که الگوهای قیمت شاخص سهام به همین ترتیب ساختار یافته است. او سپس بررسی کرد که چگونه می توان از این الگوهای تکرار شونده به عنوان شاخص های پیش بینی کننده روند بازار آتی استفاده کرد.
پیش بینی بازار بر اساس الگوهای موج
الیوت بر اساس ویژگی های قابل اعتمادی که در الگوهای موجی کشف کرده بود، بازار سهام را به دقت پیش بینی کرد. یک موج محرک (impulse-wave)، که شبکه در همان جهت روند بزرگتر حرکت می کند، همیشه پنج موج را در الگوی خود نشان می دهد. از سوی دیگر، یک موج اصلاحی (corrective wave) خالص در جهت مخالف روند اصلی حرکت می کند. در مقیاس کوچکتر، در درون هر یک از امواج تکانشی، پنج موج دوباره می توان یافت.
الگوی بعدی تا بی نهایت در مقیاس های کوچکتر تکرار می شود. الیوت این ساختار فرکتال را در بازارهای مالی در دهه 1930 کشف کرد، اما تنها چند دهه بعد دانشمندان فراکتالها را تشخیص دادند و آنها را به صورت ریاضی نشان دادند.
در بازارهای مالی، می دانیم که «آنچه بالا می رود، باید پایین بیاید»، زیرا حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین همیشه با یک حرکت مخالف همراه است. حرکت قیمت به روندها و اصلاحات تقسیم می شود. روندها جهت اصلی قیمت ها را نشان می دهند، در حالی که اصلاحات برخلاف روند حرکت می کنند.
تفسیر نظریه موج الیوت
نظریه موج الیوت به صورت زیر تفسیر می شود:
- پنج موج در جهت روند اصلی حرکت می کنند و به دنبال آن سه موج در یک اصلاح (در مجموع یک حرکت 5-3) حرکت می کنند. سپس این حرکت 5-3 تبدیل به دو بخش فرعی، حرکت موج بالاتر بعدی می شود.
- الگوی 5-3 اصلی ثابت می ماند، اگرچه ممکن است بازه زمانی هر موج متفاوت باشد.
نمودار زیر، از هشت موج (پنج خالص به بالا و سه خالص پایین) با برچسب های 1، 2، 3، 4، 5، A، B و C تشکیل شده است.
امواج 1، 2، 3، 4 و 5 یک ضربه و امواج B ،A و C یک اصلاح را تشکیل می دهند. محرک پنج موجی به نوبه خود موج 1 را در بزرگترین درجه بعدی و اصلاح سه موجی موج 2 را در بزرگترین درجه بعدی تشکیل می دهد.
موج اصلاحی معمولاً دارای سه حرکت قیمت متفاوت است، دو حرکت در جهت اصلاح اصلی (A و C) و یکی مخالف آن (B). امواج 2 و 4 در تصویر بالا اصلاحی هستند، و ساختار آنها معمولا به شکل زیر است:
توجه داشته باشید که در این تصویر، امواج A و C در جهت روند یک درجه بزرگتر حرکت می کنند، بنابراین محرک هستند و از پنج موج تشکیل شده اند. در مقابل، موج B خلاف روند حرکت میکند و در نتیجه اصلاحی است و از سه موج تشکیل شده است.
تشکیل موج محرک و به دنبال آن یک موج اصلاحی، یک درجه موج الیوت را تشکیل می دهد که از روندها و روندهای مخالف تشکیل شده است.
همانطور که در الگوهای تصویر بالا مشاهده میکنید، پنج موج همیشه به سمت بالا حرکت نمی کنند و همچنین سه موج همیشه به سمت پایین حرکت نمی کنند. به عنوان مثال، هنگامی که روند با درجه بزرگتر نزولی است، دنباله پنج موج نیز پایین است.
درجه موج
الیوت 9 درجه از امواج را شناسایی کرد و آنها را به صورت زیر از بزرگترین به کوچکترین نامگذاری کرد:
- قرنها (Grand Super Cycle)
- حدود 40 تا 70 سال (Super Cycle)
- یک تا چند سال (Cycle)
- چند ماه تا یکی 2 سال (Primary)
- چند هفته تا چند سال (Intermediate)
- چند هفته (Minor)
- چند روز (Minute)
- چند ساعت (Minuette)
- چند دقیقه (Sub-Minuette)
از آنجایی که امواج الیوت یک فراکتال هستند، درجات موج از نظر نظریه بزرگتر و کوچکتر از موارد ذکر شده در بالا گسترش می یابند.
برای استفاده از این نظریه در معاملات روزمره، ممکن است معامله گر یک موج محرک با روند صعودی را شناسایی کند، بر اساس آن سهمی را خریداری کند و سپس آن را بفروشد، زیرا الگوی پنج موج کامل می شود و بازگشت روند در راه است.
محبوبیت نظریه موج الیوت
در دهه 1970، اصول موج الیوت از طریق تلاش ای. جی فراست (A.J. Frost) و رابرت پرچتر (Robert Prechter) به محبوبیت رسید. آنها در کتاب افسانهای خود، به نام اصول موج الیوت: کلید رفتار بازار، بازار صعودی دهه 1980 را پیشبینی کردند.
سخن آخر
متخصصان موج الیوت تأکید می کنند که صرفاً به دلیل فراکتال بودن بازار، به راحتی قابل پیش بینی نیست. دانشمندان یک درخت را نیز به عنوان یک فراکتال می شناسند، اما این موضوع به این معنی نیست که کسی بتواند مسیر هر یک از شاخه های آن را پیش بینی کند. از نظر کاربرد عملی، اصول موج الیوت مانند سایر روش های تحلیلی طرفداران و مخالفان خود را دارد.
یکی از نقاط ضعف مهم این نظریه، این است که تمرینکنندگان همیشه میتوانند تفسیر خود از نمودارها را در عوض ضعف این نظریه سرزنش کنند. در صورت عدم موفقیت، تفسیری باز وجود دارد که یک موج چقدر طول می کشد تا کامل شود. با این اوصاف، معامله گرانی که به نظریه موج الیوت متعهد هستند، مشتاقانه از آن دفاع می کنند.
دیدگاه شما