تا حالا یک قدم هم برای جذب حسن نیت مردم، از حاکمیت ندیدیم /چگونه یک انقلاب و نظام را بعد از ۴۳ سال به اینجا کشاندیم؟!
یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: تحقق بعضی از مطالبات از جمله برچیدن گشت ارشاد و اصلاح قانون حجاب اجباری میتوانست صورت گیرد اما هیچ کدام از این کارها انجام نشد و ما از جانب حاکمیت تا حالا یک قدم برای این که مردم احساس حسن نیت کنند، مشاهده نکردیم.
محمدعلی نمازی، فعال سیاسی اصلاح طلب درباره این که بحث گفتوگو از سوی حاکمیت مطرح شده است، از نظر شما این مساله به چه ساز و کارهایی نیاز دارد، آن هم باتوجه به اینکه پیش از این رئیس دولت اصلاحات بارها این مسئله را مطرح کرد اما مورد استقبال قرار نگرفت، گفت: موضوع گفتوگو مطرح شد اما به شخصه پیگیری این موضوع را به صورت جدی مشاهده نکردم.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی نمازی را در ادامه می خوانید:
*آقای رئیسی که نیامد در قالب بحرانی که امروز کشور گرفتار آن شده است وارد شود و لوازم این کار را رعایت کند تا خروجی این موضوع گفتوگو باشد. آقای اژهای هم گفتند اگر کسی نقد و انتقادی دارد ما میشنویم، نگفتند مشکل و موضوعاتی وجود دارد و ما هم حاضر هستیم به آنها بپردازیم.
*در حرفهای آقای اژهای و آقای رئیسی باید یک پیش نیازهایی رعایت میشد؛ به طور مثال گشت ارشاد میتوانست برچیده شود، دولت و قوه قضائیه میتوانستند لایحهای را در خصوص اصلاح قانون حجاب اجباری ارائه کنند، از مردم عذرخواهی میکردند، یا یک کمیسیون پزشکی با پزشکان مورد اعتماد خانواده امینی تشکیل و مسئله را بررسی میکردند اما هر سه قوه هیچ کدام این احساس نیاز را ندیدند.
*به هر حال مهسا امینی در دست گشت ارشاد فوت شده است. جوابی که حاکمیت در رابطه با این موضوع بعد از اتفاقاتی که در روزهای پس از آن افتاد داد، با رئیسجمهور و قوه قضائیه حل نمیشود.
*تحقق بعضی از مطالبات از جمله برچیدن گشت ارشاد و اصلاح قانون حجاب اجباری میتوانست صورت گیرد اما هیچ کدام از این کارها انجام نشد و ما از جانب حاکمیت تا حالا یک قدم برای این که مردم احساس حسن نیت کنند، مشاهده نکردیم.
*آقای خاتمی در این پیامش گفت چقدر مسائل را گوشزد و منعکس کردم که اگر رسیدگی نشوند به بحران تبدیل میشود.
*اگرچه مردم هم از آقای خاتمی ناراحت هستند که از قسمت اول شعارشان «زن» را برداشتهاند، اما دلسوزی و حسن نیت آقای خاتمی یکی از ویژگیهای ایشان است او عقدهای و اهل انتقام گرفتن نیست، بدترین برخوردها را با وی میکنند که وی اگر بداند منجر به اصلاح امور میشود به راحتی از کنار این رفتارها عبور خواهد کرد.
*آقای خاتمی و بعضی از دلسوزان دیگر از جمله آقای کروبی و آیتالله موسوی بجنوردی بسیار دلسوزی کردند و گفتند این شیوه اداره کشور و حکمرانی به نتیجه نمیرسد و نه تنها بازدهی ندارد بلکه هزینههای زیادی برای کشور دارد.
*واقعا چگونه یک انقلاب و نظام را بعد از ۴۳ سال به اینجا کشاندیم، چند وقت پیش برای آقای کرباسچی نوشتم بعد از این همه سال این اهداف انقلابی که قرار بود نتیجهاش حاکمیت قانون باشد به دست نیامده است اما تا بخواهید هزینه پرداخت کردیم.
برندگان قرعه کشی ایران خودرو مشخص شدند | نتایج قرعه کشی فروش فوری ایران خودرو
فروش فوری ایران خودرو در چند روز آینده انجام می شود. فروش فوری ایران خودرو در بورس کالا و با کمترین مقدار قیمت صورت می گیرد. در فروش فوری ایران خودرو تعدادمحدودی از محصولات به فروش گذاشته می شود. فروش فوری ایران خودرو بدون قرعه کشی است. در ادامه به آخرین خبر از فروش فوری ایران خودرو می پردازیم.
قرعهکشی محصولات ایران خودرو در دو طرح فروش فوقالعاده و پیشفروش یک ساله پیش از ظهر امروز آغاز شد.
بر اساس اعلام شرکت ایرانخودرو پیش از ظهر امروز مراسم قرعهکشی دو طرح فروش فوقالعاده و پیشفروش یک ساله محصولات این شرکت با حضور نهادهای نظارتی آغاز شده است.
در طرح فروش فوقالعاده ایرانخودرو ۵ محصول سورن پلاس، پژو پارس سال، پژو ای ال ایکس، پژو ۲۰۷دستی مجهز به فرمان برقی و پژو ۲۰۷اتوماتیک ۶سرعته دو رنگ عرضه شده است.
همچنین در طرح پیشفروش یک ساله تارا دستی، تارا اتوماتیک، دنا پلاس توربو شارژ دستی مجهز به گیربکس ۶ سرعته و فرمان برقی، دنا پلاس توربو شارژ اتوماتیک و رانا پلاس به متقاضیان عرضه شده است.
شرکت ایران خودرو دیزل از آغاز طرح فروش ویژه پیکاپ فوتون نیوفیس دیزلی دوکابین با قیمت قطعی به مناسبت ولادت امام حسن عسگری (ع) از روز چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱ تا تکمیل ظرفیت خبر داده است.
در این طرح فروش ویژه نقدی اقساطی که صرفا از طریق سایت فروش اینترنتی ایران خودرو دیزل به نشانی esale.ikd.ir انجام میشود، برای نخستین بار امکان خرید مدلهای رنگی این محصول در چهار رنگ قرمز، نقرهای، خاکستری و مشکی فراهم خواهد بود.
در این طرح فروش سه روش نقدی، نقدی مرحلهای (با سود مشارکت ۱۲ درصد) و اقساطی با تحویل ۳۰ تا ۹۰ روزه و امکان خرید اقساطی تا ۲۴ ماه (روش اقساطی یکساله بدون کارمزد) پیشبینی شده است.
خودرو فوتون تونلند نیوفیس تنها پیکاپ دیزلی ایران با پیشرانه معروف کامینز ۸/۲ لیتری مجهز به توربوشارژر است که میتواند ۳۶۰ نیوتنمتر گشتاور تولید کند که آن را به قدرتمندترین پیکاپ دوکابین بازار ایران تبدیل کرده است.
خودروی لوکس تونلند فوتون مجهز به سیستمهای ایمنی پیشرفته و تجهیزات رفاهی، مورد توجه علاقه مندان به سفر، ماجراجویی، کمپینگ در طبیعت و آفرود قرار گرفته و قابلیت چهارچرخ محرک و مصرف سوختی پایینتر نسبت به رقبای خود در کشور از دیگر ویژگی های مهم این محصول است.
به منظور معرفی مشخصات فنی و عملکردی خودرو، کارزار معرفی محصول در مجموعه تفریحی و ورزشی توچال و مجموعه ورزشی انقلاب تا پایان هفته جاری در حال برگزاری است.
گروه صنعتی ایرانخودرو از امروز (یکشنبه ۸ آبان ماه) طرح فروش فوقالعاده خودرو هایما S۷ بدون محدودیت قرعهکشی را ویژه مادران اجرا میکند. متقاضیان میتوانند از ساعت ۱۱ صبح با مراجعه به سایت فروش اینترنتی ایرانخودرو، تا زمان تکمیل ظرفیت، درخواست خود را ثبت کنند.
پس از اتمام عمر سامانه تخصیص یکپارچه خودروها و واگذاری مجدد اجرای طرحهای فروش محصولات و انجام قرعهکشی (صرفا برای محصولات ایرانخودرو)، این گروه صنعتی برای دومین بار پنجشنبه هفته گذشته، طرح فروش محصولات خود در قالب فروش فوقالعاده و پیشفروش یکساله با روش قرعهکشی را اجرا کرد.
حال ایرانخودرو در راستای طرح حمایت از قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، همزمان با عرضه خودرو هایما S۷ در بورس کالا، از امروز (یکشنبه ۸ آبان ماه) طرح فروش این خودرو (هایما S۷) بدون قرعهکشی را برای مادران دارای دو فرزند و بیشتر که فرزند دوم به بعد آنها از ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۰ به بعد، به دنیا آمده باشد، اجرا میکند.
متقاضیان از امروز تا زمان تکمیل ظرفیت (البته حداکثر تا تاریخ ۸ بهمن ۱۴۰۱ ) فرصت خواهند داشت تا با مراجعه به سایت فروش اینترنتی محصولات ایرانخودرو به نشانی esale.ikco.ir نسبت به ثبت درخواست خود اقدام کنند. مادرانی که در طرحهای سابق موفق به واریز وجه نشدهاند نیز میتوانند در طرح جاری ایرانخودرو ثبتنام کنند.
در پایان فرآیند ثبتنام، متقاضی جهت پرداخت وجه خودرو، به درگاه پرداخت اینترنتی هدایت شده و میتواند اقدام به واریز وجه کند؛ واریز وجه صرفا به صورت اینترنتی بوده و به وجوه واریزی از طرق غیر سایت مذکور، ترتیب اثری داده نخواهد شد. (امکان واریز وجه در یک تراکنش از طریق تمامی کارتهای بانکی عضو شتاب دارای قابلیت پرداخت، میسر است اما با توجه به احتمال محدودیت سقف پرداخت در برخی از کارتهای بانکی، لازم است متقاضیان تا پیش از اقدام به ثبتنام از افزایش سقف پرداخت کارت بانکی خود اطمینان حاصل کنند.)
به هر کد ملی فقط یک دستگاه خودرو تعلق میگیرد، سند خودروهای واگذار شده از طریق این بخشنامه در رهن شرکت نخواهند بود و شماره تلفن همراه معرفی شده بایستی به نام فرد متقاضی باشد.
بریز و بپاش نگار جواهریان و همسرش جنجالی شد | همسر نگار جواهریان برایش سنگ تمام گذاشت
عکسی از نگار جواهریان و همسرش در فضای مجازی منتشر شده است که نظر کاربران را به خود جلب کرده است.
فیلم دیده نشده از شهاب حسینی و همسر جدیدش | همسر 20 ساله شهاب حسینی کیست؟
نگار جواهریان از بازیگران خوب تلویزیون و سینمای ایران است. نگار جواهریان در سال 95 با رامبد جوان ازدواج کرد. نگار جواهریان همسر سوم رامبد جوان است. نگار جواهریان و رامبد جوان یک دختر به نام نوردخت دارند. نگار جواهریان به طور غافلگیرانه به پشت صحنه فیلم رامبد جوان رفته است.
مادر شدن مجدد نگار جواهریان
ویدیوی غافلگیر شدن رامبد جوان توسط نگار جواهریان در پشت صحنه سریال رامبد جوان:
زندگی شخصی نگار جواهریان
نگار جواهریان بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان 22 دی ماه 1361 در تهران متولد شد.این بانوی بازیگر تحصیلاتش را در زمینه طراحی صحنه و لباس ادامه داد و مدرک او کارشناسی این رشته است. حسن جواهریان پدر نگار جواهریان است که در مهندس ساختمان بود و به دلیل علاقه ویژه ای که به تئاتر و دنیای نمایش داشت مدام به همراه خانواده به تئاتر میرفت و یکی از سهام داران سینما تئاتر تهران بود. پدر نگار جواهریان 27 مهرماه سال 96 بعد از تحمل مدتی رنج بیماری درگذشت و نگار جواهریان که وابستگی زیادی به پدرش داشت در غم از دست دادن پدرش به سوگ نشست. نگار جواهریان دو خواهر به نام های نازنین و نگین و یک برادر دارد و مادر و خواهر او و بسیاری از بستگانش ساکن مونترال کانادا هستند.
ازدواج نگار جواهریان با رامبد جوان
نگار جواهریان همسر رامبد جوان بازیگر کشورمان است که سال 95 ازدواجش را با رامبد جوان جشن گرفت. این بانوی هنرمند همسر سوم رامبد جوان است و جشن عروسی آنها در یونان و با حضور چند تن از هنرمندان برگزار شد.
شایعه جدایی نگار جواهریان و رامبد جوان
ازدواج نگار جواهریان و رامبد جوان هم به مانند بسیاری از هنرمندان بی حاشیه نبود و شایعات پیرامون زندگی مشترک این زوج شکل گرفت و خبر از جدایی آنها میداد اما با انتشار عکسی دو نفره از این زوج این جریان خاتمه یافت. رامبد جوان همسر نگار جواهریان در یک برنامه درخصوص صحبت کردن درباره حریم خصوصی زندگی اش گفت:
دوست ندارم درباره زندگی خصوصی ام روی آنتن رسانه ملی حرف بزنم، اگر می خواستم حرف بزنم به جای خانه در خیابان زندگی میکردم. دوست ندارم کسی درباره زندگی خصوصی ام از من سوال بپرسد. زندگی خودم است مال خودم است. زندگی خصوصی من زندگی خصوصی من است و هر اتفاقی که در زندگی من افتاده به خود من و آدم هایی که در زندگی ام هستند ربط دارد و لاغیر.
سفر پرحاشیه نگار جواهریان برای تولد فرزندش
رامبد جوان بعد از پایان فصل ششم خندوانه در فروردین ماه 98 اعلام کرد که تصمیم دارد چند ماهی را تا تولد دخترشان در کنار همسرش باشد و مدتی بعد ماجرای سفر رامبد جوان و نگار جواهریان به کانادا مطرح شد.
بسیاری از مردم در ابتدا گمان میکردند که این زوج برای اکران فیلم قانون مورفی راهی کانادا شده اند اما انتشار عکسی از آنها در کانادا و حاشیه ساز شدن رامبد جوان اعلام کرد که هدف آنها از حضور در کانادا تنها اکران قانون مورفی نیست و مشخص شد که بچه نگار جواهریان و رامبد جوان در کانادا متولد میشود.
حواشی تولد دختر نگار جواهریان و رامبد جوان تا جایی پیش رفت که پرویز پرستویی بازیگر کشورمان هم به این موضوع واکنش نشان داد و گفت که مادر، خواهر و اقوام نگار جواهریان ساکن کانادا هستند و این خیلی طبیعی است که یک دختر در موقع زایمان بخواهد که کنار خانواده خودش باشد و از قضاوت های نابجای مردم گله کرد.
فرزند نگار جواهریان و رامبد جوان
اسفندماه سال 98 بود که نگار جواهریان با حضور در یک مراسم و در حین صحبت به ماجرای باردار بودنش اشاره کرد و این خبر چند روز بعد توسط رامبد جوان تایید شد و آخرین روزهای تیرماه سال 98 بود که سپند امیرسلیمانی خبر از تولد دختر این زوج هنرمند داد و بعد از آن رامبد جوان با انتشار پستی از پدر شدنش نوشت. نگار جواهریان و همسرش رامبد جوان بعد از حدود سه سال زندگی مشترک صاحب دختری به نام نوردخت شدند.
آغاز بازیگری نگار جواهریان
نگار جواهریان بازیگری را از حدود 14 سالگی با حضور در مدرسه هنر و ادبیات کودکان آغاز کرد و اولین بار در 15 سالگی و با حضور در تئاتر شهر نگاه جدی تر او به دنیای بازیگری شکل گرفت.
اولین فیلم سینمایی نگار جواهریان
نگار جواهریان در اولین تجربه بازیگری اش در سینما در سال 80 مقابل دوربین فیلم من ترانه 15 سال دارم ساخته رسول صدرعاملی رفت.
این بانوی هنرمند در فیلم من ترانه 15 سال دارم ایفاگر نقش مریم بود و در اولین تجربه بازیگری اش با ترانه علیدوستی در این فیلم همبازی بود.
اولین سریال تلویزیونی نگار جواهریان
نگار جواهریان در سال 80 در اولین تجربه تلویزیونی اش مقابل دوربین سریال باران عشق به کارگردانی احمد امینی و فریدون حسن پور رفت اما دخشش او در دنیای تلویزیون با سریال زیر تیغ بود.
نگار جواهریان در سینما و تلویزیون ایفاگر چند نقش ماندگار بود که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
درخشش نگار جواهریان در زیر تیغ
نگار جواهریان 5 سال بعد از اولین تجربه بازیگری اش در تلویزیون در سریال زیر تیغ به کارگردانی محمدرضا هنرمند مقابل دوربین رفت.
بازی در نقش فخری و در کنار ستاره های پرطرفدار دنیای هنر نقطه عطفی در کارنامه هنری نگار جواهریان است.
نگار جواهریان در سریال زیر ویژگی های یک کارگزار راحت تیغ با بازیگرانی چون پرویز پرستویی،فاطمه معتمدآریا، آتیلا پسیانی، هوشنگ توکلی، سیاوش طهمورث، الهام حمیدی، کوروش تهامی . همبازی بود.
هنرنمایی نگار جواهریان در طلا و مس
فیلم سینمایی طلا و مس به کارگردانی همایون اسعدیان 87 یکی از موفق ترین فیلم های نگار جواهریان بود که با درخشش زیادی همراه بود. نگار جواهریان در فیلم طلا و مس ایفاگر نقش زهرا سادات است و با بهروز شعیبی همبازی است و یکی از ماندگارترین نقش هایش را در این فیلم ایفا کرد.
فلیم سینمایی حوض نقاشی ساخته مازیار میری در سال 91 یکی دیگر از ماندگارترین فیلم های نگار جواهریان است.
بازی در نقش مریم و در کنار شهاب حسینی با ویژگی های شخصیتی متفاوت یکی از درخشان ترین نقش های کارنامه هنری نگار جواهریان را رقم زد و حسابی ماندگار شد.
نگار جواهریان در یک گفتگو درباره ستاره سینمای ایران گفت:
من اگر بخواهم در سینمای بعد از انقلاب چند تا ستاره بشمارم، به نظرم یک نفر است و آن هدیه تهرانی است و من جز او به کس دیگری ستاره نمی گویم. دلیلش هم این است که به نظرم ستاره یعنی کسی که نشود در هر ژانری از خبرهای داغش گذشت؛
او یک آیکون است و لزوما فقط بازیگر نیست. به نظرم هدیه تهرانی یک ستاره است، چون حتی با اینکه چند سالی است کار نمی کند، اما هنوز خبرساز است و کارنامه کاری ویژگی های یک کارگزار راحت او هم بسیار درخشان است.
او می تواند تبدیل به شمایلی شود که حتی بعد از چند سال کار نکردن بتواند تیتر یک روزنامه ها شود. بازیگرها می توانند زندگی خصوصی جذابی نداشته باشند، اما هر حرکتی از ستاره باید جذاب باشد. ستاره یعنی این.»
فعالیت های دیگر جواهریان
نگار جواهریان علاوه بر بازیگری در زمینه خبرنگاری و عکاسی نیز فعالیت هایی داشته است.
این بانوی هنرمند در زمینه ترجمه هم فعالیت هایی داشته است و نمایشنامه خیانت اثر هارولد پینتر را با همکاری تینوش نظم جو ترجمه کرده است و در ترانه آنونس فیلم بوسیدن روی ماه نیز همکاری داشت. ترانه این آنونس که عاشقانه ای برای مادران ایرانی است، با صدای محمد اصفهانی و نگار جواهریان و سروده عبدالجبار کاکایی است و موسیقی آن را آریا عظیمی نژاد ساخته است.
فیلم شناسی نگار جواهریان
فیلم های سینمایی نگار جواهریان
1398 مجبوریم رضا درمیشیان
1395گرگ بازیعباس نظام دوست
1394 نگاررامبد جوان
1393اعترافات ذهن خطرناک منهومن سیدی
1393 قندون جهیزیهعلی ملاقلی پور
1392 پریدن از ارتفاع کمحامد رجبی
1391حوض نقاشیمازیار میری
1391 آشغال های دوست داشتنیمحسن امیریوسفی
1390قصه هارخشان بنی اعتماد
1390 بی خود و بی جهتعبدالرضا کاهانی
1389اینجا بدون منبهرام توکلی
1389 یه حبه قندرضا میرکریمی
1389 هیچعبدالرضا کاهانی
1387طلا و مسهمایون اسعدیان
1387 شبانه روزامید بنکدار و کیوان علیمحمدی
1387 کتاب قانونمازیار میری
1386 تنها دو بار زندگی می کنیم بهنام بهزادی
1386 صد سال به این سال هاسامان مقدم
1386 جعبه موسیقیفرزاد مؤتمن
1385نسل جادوییایرج کریمی
1384پابرهنه در بهشتبهرام توکلی
1383خوابگاه دخترانمحمدحسین لطیفی
1382چند تار موایرج کریمی
1382 قدمگاه محمدمهدی عسگرپور
1380من، ترانه 15 سال دارمرسول صدرعاملی
نگار جواهریان در فیلم طلا
نگار جواهریان در گروه صحنه و لباس
1383 گیلانه به کارگردانی رخشان بنی اعتماد
مجموعه های تلویزیونی نگار جواهریان
1393کلاه قرمزی 93ایرج طهماسب
1390کلاه قرمزی 90ایرج طهماسب
1385زیر تیغ (مجموعه تلویزیونی)محمدرضا هنرمند
1382این راهش نیست (مجموعه تلویزیونی)نوید میهن دوست
1380باران عشق (مجموعه تلویزیونی)احمد امینی
نگار جواهریان در شبکه نمایش خانگی
1389- ستاره های سوخته - سیروس الوند
1389 - همین یک ساعت پیش - سینا آذین
تئاترهای نگار جواهریان
نام برده :علی اصغر دشتی 1397
آهواره :احسان گودرزی ( به همراه الهام کردا)
نمی تونیم راجع بهش حرف بزنیم:جابر رمضانی 1396
ایوانف آنتون چخوف:1395 امیررضا کوهستانی
دیوار چهارم:1391 امیررضا کوهستانی
دیوان تیاترال:1381 محمود استاد محمد
قرمز و دیگران:1383 محمد یعقوبی
شهرهای نامرئی:1384 حسن معجونی
بدون خداحافظی:1385 کتایون فیض مرندی
ایوانف:1390 امیررضا کوهستانی
رؤیاها و کابوس های زنانه:
گل های شمعدانی:1384 محمد یعقوبی
تهران:1386 محمود استاد محمد
خون خشک، سبزی تازه:1386 امیررضا کوهستانی
17 دی کجا بودی:1388 امیررضا کوهستانی
جوایز و افتخارات نگار جواهریان
برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن از چهارمین جشن انجمن منتقدان برای فیلم طلا و مس - 1389
برنده تندیس بهترین بازیگر زن نقش اول از چهاردهمین جشن خانه سینما برای طلا و مس - 1389
برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای طلا و مس - 1388
برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره اوسیان سینه فن برای تنها دو بار زندگی می کنیم - 1388
برنده تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل زن از پانزدهمین جشن خانه سینما برای اینجا بدون من - 1390
کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از سی و یکمین جشنواره فیلم فجر برای حوض نقاشی - 1391
برنده جایزه پروین بطور مشترک با (لیلا حاتمی وترانه علیدوستی) - 1391
نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از هفتمین دورهٔ جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک برای حوض نقاشی - 1392
ویژگی های یک کارگزار راحت
محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران از جای خالی «آیتالله» میگوید.
برترینها: محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران از جای خالی «آیتالله» میگوید. محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگـزاران به ســازندگی میگوید: ناامیدی قشر بزرگی از جامعه باعث ترس آنها از آینده شده است، این ترس چهها که نمیکند.اگر آیت الله هاشمی این روزها زنده بود، امید را به جامعه تزریق میکرد. زیرا امید به آینده کشور را به سمت توسعه، رشد و رفاه میبرد. آیتالله هاشمی همه را درک میکرد حتی آنان که به خیابان برای اعتراض میآمدند؛ زیرا این افراد همان کسانی هستند که صدایشان را نشنیدهایم.
رئیس پیشین شورای شهر تهران در گفتگو با سازندگی ابتدا جنایات تروریستی علیــه زائــران و نمازگــزاران حرم مطهر حضرت احمدابن موســی(ع) در شیراز که منجر به شــهادت ۱۵ نفر از جمله کودک و افراد بیگناه و زخمی شــدن چندین فرد بیگناه، شده، محکوم کرد. وی در ادامه گفت: همه آیتالله هاشمی رفسنجانی را به عنوان یک انسان امیدوار میشناسند.در طول مبارزه قبل انقلاب، تثبیت انقلاب، بعد انقلاب، دوران جنگ و دوران سازندگی از کسانی بود که از همه دیرتر ناامید و از همه زودتر امیدوارمیشد.چون معتقد بود اگر زندگی را درست تعریف کنیم آنچه که بسیار مهم است، امید به آینده است؛ این است که کشور را به سمت توسعه، رشد و رفاه میبرد.
محسن هاشمی یادآور میشود: آیتالله هاشمی معتقد بــود، اگر ایدهآلهایی هم برای جامعه وجود دارد باید برای آن تلاش کرد ولی باید واقعبین بود. در این روزها که امید عمدتا در جوانان به یأس تبدیل شــده، آینده برایشان روشن نیست و مشخص نیست سرنوشتشان چگونه رقم میخورد، نشاط جوانان از بین میرود و به اعتقاد روانشناسان،زمانی که جوانان نشاط و سرزندگی و آرامش را از دست میدهند به جــای آن اعتراض و در بعضی مواقع ناامیدی و خشم جایش را میگیرد.
وی در ادامه ایــن موضوع تاکید میکند: اگر بخواهیم ببینیم آیتالله هاشمیرفسنجانی در این روزها بود، چه میکرد باید گفت که او ابتدا دنبال علت این ناامیدی میگشت و سعی میکرد این امید را با روشهای امکان پذیر در جوانان،مردم زنده کند.او همیشه سعی میکرد امید را به جامعه و مخصوصا جوانان تزریق کند. متاسفانه منفی بافیهای زیادی که درطول این سالها علیه دولتهای مختلف صورت گرفت، فضای کشور را به ناامیدی بیشتر کشاند. محســن هاشـمی ســپس با یادآوری شــیوه مدیریتی هاشمیرفسنجانی گفت: اگر به سابقه مدیریتی ایشان نگاه کنیم در بخشهای مختلــف زندگی و فعالیتهای سیاسیاش همیشــه امیدوار بود.
آیتالله هاشمی رفسنجانی وقتی در زندان ساواک بود هم سلولیهایش میگفتند همیشه امید داشت و میگفت احتمالا همین فردا بیایند و آزادمان کنند. این باعث میشد،تحمل زندان راحتتر شـود. در موقعیتی دیگر آیتالله هاشمی در اوج جنگ موضوع دانشگاه آزاد مطرح کردچون میخواست برای جوانانی که در بحبوحه جنگ امید به آیندهشان را از دست داده بودند، امیــد به تحصیلات عالیــه را زنده کنــد. او در زمانی دیگر در خطبههای نماز جمعه موضوع راهاندازی مترو در تهران را مطرح کــرد. در آن زمان من از او علت این موضوع راپرسیدم که چرا در این روزهایی که ایران در حال جنگ است این موضوع را مطرح میکنید در پاسخ گفتند باید حداقل سازندگی را در تهران یک سطحی نگه داریم و نشان دهیم ما حکومتی هسـتیم که به آینــده هم نگاه میکنیم. همین باعث میشد تا در اوج جنگ، خطبههای او مردم را امیدوار کند و بــه پیروزیهای ایران در جنگ تحمیلی امیدوار شوند.
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران ســازندگی ایران با یادآوری مشکلات و مصائب اقتصادی که این روزها همه اقشار جامعه خصوصا زنــان و جوانان را احاطه کرده است، تاکید میکند:زنان و جوانان ما دراین روزها در ازدواج، اشتغال، مسکن و. مشکالتی دارند و وضعیت اقتصادی، تحریمهــا، تــورم و. امید آینده را از آنان گرفته است؛ اگر وارد کسب و کاری میَشوند به خاطر مشــکلا اقتصادی و تحریمها زمین میخورند و ناامید میشوند زیرا ایران در خارج از کشــور با همه درگیر است. حالا اگر هاشمی در این روزها زنده بود و این شرایط رامیدید برای رسیدن به امیدواری، آرامش ذهنی مــردم را برقرار میکرد تــا مردم از این فضای تشنجگونه خارج شوند. نگاه آیتالله هاشمی به مردم با بعضیها فرق میکرد و این بسیار مهم است که در روزها باید به آن توجه شود.او به هواداران، موافقان و مخالفانش به یک چشم نگاه میکرد. حاکمیت هم در این زمان باید به طور یکسان به همه مردم نگاه کند؛ به کسانی که معترض هستند یا نیستند به طور برابر نگاه کند،تلاش کند آنهایی که معترض نیستند،ریزش نکنند و آنهایی هم که معترضند، جذب شوند.
محسن هاشمی همچنین تاکید کرد: در حــال حاضــر ممکن است به علت مشکلات موجود و فضایی که به وجود آمده اســت، برخی جذب براندازان شوند. باید جلوی رفتن آنها را گرفت و باید مراقب طبقه متوسط بود. باید به فکر میانهروهایی که به هر حال همیشــه فکر میکردند، میتوان اصلاح کرد، بود.نباید ازریزشها خوشحال بود. نباید گذاشت مردم به سوی براندازان بروند. اگر انتخاباتی درست برگزار میشد، این اتفاقات نمیافتاد و حالا ویژگی های یک کارگزار راحت اگر انتخاباتی برگزار شــود که تجلی شعارهای مردم باشــد و آنها ببینند شعارها، نیازها و امیدشان به آینده در چنین انتخاباتی تجلی پیدا کرده و خود نیز میتوانند در سرنوشت کشــور سهیم باشند به ســمت بروز خشم نمیروند.
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران ســازندگی ایران در پایان میگوید: همان طــور که گفته شــد ناامیدی قشـر بزرگی از جامعــه باعث تــرس از آینده میشود و این تــرس چهها که نمیکند و بازیچه سیاستبازان داخلی و خارجی میشود. این سیاســتبازان با دادن امیدهایی که از نوع دیگری کــه جایگزین امیدهای واقعی شدهاند و ما به آنها نپرداختهایم، آنها را به سـمت خشــونت میبرد. حالااگر این افراد با خشونت هم پاسـخ بگیرند، فاجعه است و معلوم نیست نتیجه چه خواهد شـد. به اعتقاد آیتالله هاشمی رفسنجانی باید همه را درک کرد حتی آنـان که به خیابان برای اعتراض میآیند؛چراکه این افراد میتوانند افرادی باشند که صدایشان رانشنیدیم و به این صورت خود را مطرح میکنند. آیتالله هاشمیرفسـنجانی همیشه از عدم افراط و تفریط و سازندگی و توسعه کشور صحبت میکرد و به کار بردن اعتدال را به همه ارکان جامعه و مسئولان توصیه مینمود. خوشبختانه رهبر انقلاب در صحبتهای اخیر خود بــا اعضای مجمع تشــخیص مصلحت نظــام به این نکات از جمله سازندگی کشور با پروژههای بزرگ و پرهیــز از افراط و تفریط اشــاره فرمودند. این هر دو موردی است که آیتالله هاشمی رفســنجانی برای عبــور از بحران دنبال میکرد ولی متاسفانه دوستداران رهبری به این بخش از صحبتها اشــاره جدی نکردند. شاید رهبری میخواستند با این دو جمله یــادی هــم از آیتالله هاشمی رفســنجانی و روش او برای تزریق امید به جامعه کرده باشند.
قدم بعدی چیست؟ آرمان امیری
پرسش قدیمی اگر «اینها بروند چه کسی میآید؟» این روزها کمتر شنیده میشود؛ شاید از شدت خشم معترضان؛ و شاید به این دلیل که بسیاری باور دارند این پرسش، بیشتر ابزاری برای پوشش یک جور توجیهگری وضعیت فعلی است؛ با این حال نمیتوان انکار کرد که بخشی از جامعه همیشه این دغدغه؛ این یادداشت، هرچند هدفش چیز دیگری است اما احتمالا پاسخی هم به همین پرسش کلاسیک خواهد داشت. فعلا به نظرم کار را میشود از ابهام فراگیرتری در میان معترضان شروع کرد: «قدم بعدی چیست؟»
این متن بیشتر از اینکه تلاشی برای تحلیل وضعیت، در معنای جامعهشناختی یا سنجش توازن نیروها باشد، بیشتر از فرمول خشک و اندکی مکانیکی «حالتبندیهای منطقی» استفاده میکند؛ هدف اصلی همین است که ما برای بررسی وضعیت بتوانیم به صورتی چهارچوبمند و حتی ریاضیوار الگوهایی در نظر بگیریم و شرایط را تاحدودی پیشبینی کنیم.
نخستین حالت یا گزینهای که میتوان برای وضعیت کشور تصور کرد این است که حکومت امکان تابآوری در برابر اعتراضات اخیر را داشته باشد؛ اما این گزینه بسیار زمانمند است. یعنی باید پرسید تا چه مدت تاب میآورد؟ یک ماه؟ شش ماه؟ پنج سال؟! مساله اینجاست که این اعتراضات ریشههای بسیار عمیق ساختاری دارند و تا زمانی که اصل این ریشهها متحول نشوند تنها میتوان هر اعتراضی را تا نوبت اعتراض بعدی سرکوب کرد. اگر فراموش نکنیم در طول زمان بزنگاههای دیگری هم فرا خواهند رسید (مثلا مرگ رهبران ارشد حکومت) آن وقت میتوان با حذف قید زمان، به این حکم قطعی رسید که این سناریو پایدار نخواهد بود و لاجرم دیر یا زود به سود یکی از سناریوهای بعدی (احتمالا سناریوی دوم) کنار خواهد رفت.
سناریوی دوم، ایجاد تحولات بزرگ از درون خود ساختار نظام است. تحولاتی که شاید با تغییر در کارگزاران (از نمایندهی مجلس گرفته تا رییس جمهور و دیگر مقامات) آغاز شود، اما لاجرم باید تکلیف خودش را با اصل قوانین و در نتیجه بنیادیترین نهادهای حقیقی و حقوقی کشور مشخص کند. حتی اگر بخواهیم کل اهداف انقلاب اخیر را در مسالهی حجاب اجباری خلاصه کنیم، باز هم تردیدی نیست که ساختار فعلی حقیقی و حقوقی کشور توان تحمل این جراحی بزرگ را ندارد. به زبان سادهتر، جمهوری اسلامی، منهای حجاب، یعنی حکومتی که نه تنها بزرگترین بهانهی توجیه خود در بدنهاش را از دست داده، بلکه مهمتر از آن، بزرگترین ابزار اعمال فشار بر جامعهی مدنی و کنترل بر جسم و روان شهروندان را نیز زمین گذارده است.
با توجه به اینکه هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که این معترضان صرفا با کسب مجوز آزادی حجاب قانع شده و دیگر مطالبات خود، از پیگیری عاملان سرکوب گرفته تا کسب دیگر آزادیهای سیاسی و اجتماعی را به کناری بگذارند، به راحتی میتوان دریافت که ایجاد تحولات از درون ساختار نظام، صرفا مرحلهای موقت برای تحول در تمامی ارکان و ابعاد وجودی نظام است. تحولی که بیشک با موازین قانون اساسی فعلی به مشکل برخورد کرده و دیر یا زود باید تا سرحد پذیرش تغییر این قانون، احتمالا از مسیر یک «رفراندوم» به پیش برود. این مساله را هم اگر از قید فوریت زمانی خارج کنیم، آن مرکز ثقل این سناریو بیشتر نمایان میشود: «رفراندوم تغییر قانون اساسی».
سناریوی سوم، متلاشی شدن این حکومت بر اثر اعمال فشار معترضان است. چه آن را به اسم انقلاب بشناسیم و چه به اسامی دیگری از جمله فروپاشی. در این وضعیت هم تردیدی نیست که ما نیازمند روزی هستیم که آنچه در عرصهی عینی و واقعی قدرت رخ داده در ساختار حقوقی تثبیت شود. حتی در انقلاب ۵۷ هم دیدیم که انقلابیون خود را ملزم دیدند انقلابی را که در بهمنماه به صورت کامل محقق شده بود، در فروردین ماه با یک رفراندوم (ولو فرمایشی) به تثبیت برسانند. پس حتی سناریوی پیروزی انقلاب را نیز میتوان با هدف قرار دادن یک رفراندوم (دیر یا زود) نشانهگذاری کرد.
اگر بخواهیم حالتبندیهای «منطقا محتمل» را تکمیل کنیم، باید گزینههای بسیار بعید حملهی نظامی از خارج و فروپاشی کشور و حتی تجزیه را هم دستکم روی کاغذ ثبت کنیم. سناریوهایی که دوستشان نداریم و بنده هم به شخصه آنها را بسیار بعید میدانم، اما در هر حال، همهی این وقایع هم در نهایت با یک اتفاق مشابه همراه خواهند بود. یعنی حتی اگر یک ارتش بیگانه قدرت را در پایتخت به دست بگیرد، باز ناچار است یک روز رفراندومی برگزار کند؛ یا حتی اگر قرار باشد بخشهایی از کشور تجزیهی خود را اعلام کنند، باز ناچارند این مساله را به یک رفراندوم پیوند بزنند.
چرا این حالتبندیها اهمیت دارد؟
به نظرم اصلیترین دلیل آن یک ویژگی خاص در انقلاب اخیر است: «انقلاب بدون رهبر»! بیرهبر بودن انقلاب اخیر، دستکم تا این لحظه بزرگترین نقطهی قوت آن بوده، به این دلیل ساده که امکان سرکوب رهبران یا حتی تخریب و تخطئهی آنها را از حکومت گرفته و در نتیجه جنبش را با گستردگی خیره کنندهای به پیش برده است؛ اما این نقطهی قوت، در وجه ایجابی انقلاب به یک نقطهی ابهام در ذهنیت عمومی بدل شده است: بدون داشتن رهبر، قدم بعدی چیست؟ چطور قرار است انتقال قدرت شکل بگیرد؟ و یا حتی همان پرسش قدیمی: اینها بروند، چه کسی میآید؟
برای پاسخ به این پرسشها، میتوانیم از یک تجربهی تاریخی بسیار گرانبهای خودمان استفاده کنیم: انقلاب مشروطهی ایران هم عملا یک انقلاب بدون رهبر بود. انقلابی که مجموعهی گستردهای از نخبگان را صرفا هول یک مطالبهی اصلی گرد آورد. (ابتدا تشکیل عدالتخانه که بعدها به مجلس مشروطه ترجمه شد) پس وقتی محوریت اصلی مطالبه مشخص باشد، «بیرهبر» بودن انقلاب هیچ نقطهی ضعفی نیست بلکه سبب میشود نیروهایی کاملا متکثر از خاستگاههای مختلف، بینیاز از پذیرش اتحادهای اجباری، همگی رو به یک مطالبهی محوری همگرا شوند. اما این مطالبهی محوری در انقلاب اخیر کدام است؟
اینجاست که حالتبندی سناریوهای قابل تصور، و مشخص کردن کانون مشترک آنها به ما کمک میکند: «رفراندوم»! تعبیری به ظاهر کهنه و حتی دستمالی شده اما همچنان راهگشا. شاید سوءاستفادهی برخی جریانات سیاسی از این کلیدواژه سبب شد باشد تا ظاهر آن برای بسیاری از انقلابیون فعلا تردیدبرانگیز باشد؛ اما من حالتبندیهای نخست این یادداشت را دقیقا برای همین فهرست کردم که نشان بدهم رفراندوم، نه با انقلاب تناقضی دارد، نه با سرنگونی رژیم، نه حتی با اصلاحات درونی و یا آنچه برخی جریانات تحت عنوان «اصلاحات ساختاری» از آن یاد میکنند.
شاهزادهی پهلوی پیشتر بارها اعلام کرده که نظام مورد نظر مردم را باید به رای گذاشت. احتمالا منظورشان این است که پیش از این رفراندوم، باید با رفراندومی دیگر پایان حکومت جمهوری اسلامی را به تصویب رساند. چهرههای جدیدی همچون حامد اسماعیلیون هم عملا در مسیری مشابه قدم بر میدارند و بدون سخن گفتن از جزییات حکومت بعدی، بر ضرورت پایان این حکومت تاکید دارند که بعید است معنایی جز یک رفراندوم اعلام انحلال داشته باشد. حتی طیف قابل توجهی از اصلاحطلبان، و احتمالا در آیندهی بسیار نزدیک، بخشی از نیروهای میانهرو داخل حکومت با کلیدواژههایی چون «اصلاحات ساختاری» ناچارند دیر یا زود ضرورت این رفراندوم را بپذیرند. این لحظهای است که من پیشتر از آن با عنوان «انقلاب راهگشا» یاد میکردم؛ یعنی لحظهای که انقلاب محقق میشود، اما نه در معنای محقق شدن یک نظام سیاسی جدید، بلکه به معنای «فراهم شدن امکان سیاستورزی و گفتگوی مدنی با هدف تعیین یک نظام سیاسی جدید».
همچنان اصرار دارم که در این یادداشت کمترین دخل و تصرف را از باب تحلیلهای شخصی خودم و وزندهی احتمالی به سناریوهای مختلف انجام دادهام، با این حال با همین فرمول حالتبندی، حتی جوابی هم برای آن پرسش کلاسیک پیدا کردهایم: هدف این انقلاب، جابجایی دو نیرو یا ساختار سیاسی نیست. هدف این انقلاب، حذف نیرویی است که جلوی هرگونه سیاستورزی را گرفته. وقتی این نیرو را حذف کردیم، آن وقت امکانش را خواهیم داشت که با یکدیگر بر سر جایگزینی نظام جدید گفتگو کنیم. کسی قصد ندارد با اهدافی مشکوک این گفتگو را به تاخیر بیندازد. ضرورت تقدم انقلاب بر این گفتگو دقیقا همین است که ما در فضای فعلی اصلا امکان شکلگیری یک گفتگوی آزاد و شفاف را نداریم و به تعبیر من، (با همان برچسب انقلاب راهگشا) اساسا نفس این انقلاب برای تحقق امکان گفتگو بر سر همین پرسش است.
اما عنوان این یادداشت همچنان پرسش دیگری است: پیشبینی آینده به کنار، تکلیف همین امروز و گام بعدی انقلاب چیست؟پاسخ من با تمامی این مقدمات چیده شده ساده است: تا پیش از شنیده شدن صدای انقلاب، یعنی پیش از متلاشی شدن مقاومت سخت هستهی قدرت، هیچ اقدام دیگری و هیچ مقدمهی دیگری لازم نیست، بجز تداوم مقاومت و اعمال فشار انقلابی به ماشین سرکوب. لحظهای که این مقاومت متصلبانه شکسته شد، یکی از سناریوهای فوق (یا احتمالا چند مورد به صورت همزمان) فعال میشود و خواسته یا ناخواسته همگان را به سمت همان مطالبهی مشترک «رفراندوم» سوق میدهد.
دیدگاه شما