چگونگی تبدیل الگو سر و شانه
الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آنها میتواند کمک زیادی به تحلیل و در نتیجه معاملات بهتر کنند. هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است. همچنین این الگوها در تایم فریمهای(دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند، ولی بیشترین استفاده در تایم روزانه است.
الگوی سرشانه
این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک بهحساب میآید، هنگامیکه نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود، تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت میکند. حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یکروند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا برمیگردد. برای تشکیل این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
اجزای تشکیلدهنده الگوی سرشانه:
- سر (دارای بلندترین قله در الگو)
- شانهها (دو شانه که ممکن است درصورتیکه ایدهآل باشند، اندازه یکسان داشته و میتوانند همسطح یا غیر همسطح باشند.)
- خط گردن(خطی که دونقطه حاصل از به هم پیوستن یکسر و یک شانه را به هم میرساند و ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.)
حال به بررسی الگو میپردازیم، این الگو در حالت ایدهآل به شکل زیر است:
برای حالت نزولی نیز برعکس همین حالت صادق است. به مثالهای زیر توجه کنید:
الگوی سرشانه صعودی:
الگوی سرشانه نزولی:
گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایتهای پیشین و سایر حمایتها یا مقاومتها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود.
همانطور که پیشتر برایتان توضیح دادیم، این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد؛ ولی این الگو در این سهم هیچگاه محقق نشده، چراکه خط گردن با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است!
سؤال: آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی میبینیم؟
با توجه به شکل زیر دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی بسیار کوچکتر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردنشکسته نشده است.
سقف دوقلو
این الگو نیز همانند الگوی سرشانه یک الگوی بازگشتی است، برای شناسایی این الگو کافی است الگوی همانند شکل زیر را در نمودارهای خود پیدا کنیم.
همانطور که مشاهده میکنید، در صورت وجود روند صعودی و ایجاد چنین الگویی، درصورتیکه سهم از نقطه A به سمت پایین خارج شود و به بیان دیگر خط گردن را با حجم زیاد قطع کند، هدف قیمتی را بهاندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن خواهد داشت.
سقف سهقلو
این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو یک الگوی برگشتی بوده و فقط بهجای دوقلو به سهقلو تبدیل میشود و به بیان دیگر بهجای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل میشود. این الگو برای حالت برعکس یعنی کف سهقلو نیز صادق است.
به مثالهای زیر توجه فرمایید:
الگوی پرچم(FLAG)
این الگو، یکی از الگوهای ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگو پرچم شده و سپس باهدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه میدهد.
مشابه الگوی پرچم در روندهای نزولی نیز وجود دارد.
این الگو بعضی مواقع باعث تغییر روند در یک سهم خواهد شد! زمانی که سهم وارد الگو شده و بهصورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغییر روند میشود. در تصویر زیر نمونه اصلی برای یک پرچم را مشاهده میکنید، درصورتیکه از نقطه A خارج شود، بهصورت ادامهدهنده و درصورتیکه از نقطه B خارج شود بهصورت بازگشتی عمل میکند.
همانطور که در تصاویر زیر مشاهده میکنید، در بازه تعیینشده پرچمهای متوالی و ادامهدهنده تشکیلشده است.
نکات و اهداف قیمتی:
- الگوی پرچم از یک پرچم و دسته تشکیل شده است
- در صورت شکست در ادامه روند بهصورت الگوی ادامهدهنده و در غیر این صورت بازگشتی عمل میکند.
- هدف قیمتی اول بهاندازه دسته پرچم و هدف قیمتی دوم به کانال شکلگرفته
- طول پرچم نباید از ۵۰ درصد دسته پرچم در حالت ایدهآل تجاوز کند.
- این الگو بیشتر در رالیها (صعودها و یا نزولهای متوالی) رخ میدهد.
پرچم برگشتی
الگوی مثلث(TRIANGLES)
این الگو انواع مختلفی دارد، ولی بهطورکلی اگر بتوانیم بهصورت همگرا دو خط را رسم كنیم كه تشكیل یك مثلث بدهد، جز این الگو بهحساب میآید. این الگو میتواند بهصورت بازگشتی یا ادامهدهنده باشد.
اهداف قیمتی:
اهداف قیمتی در الگوی مثلث، به اندازه ضلع H در اشكال بالاست و به این صورت است كه از هر طرف مثلث سهم خارج شود، بهاندازه آن پیشروی خواهد كرد.
الگوی دره (WEDGES)
این الگو همانند مثلث بوده با این تفاوت كه بهصورت یك كنج تشكیل میشود و قوانین آن مطابق با مثلث است.
الگوی الماس (DIAMONDS)
این الگو برگشتی بوده و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، نزولی میشود و این الگو بهصورت برعكس نیز صادق است.
الگوی فنجون و دسته (CUP)
این الگو برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده میشود، بهنوعی كه سهم وارد كاپ شده و اگر از آن خارج شود، بهاندازه قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو میتواند بهصورت ساده تشكیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یك دسته كوچك در قسمت راست الگو تشكیل میشود. با توجه به شكل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده و بعد از تشكیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.
الگوی مستطیل
این الگو نیز بسته به خروج سهم میتواند صعودی یا نزولی باشد، بهنوعی كه طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدوده مقاومتی توانسته بهاندازه عرض مستطیل رشد کند.
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
روزانه معاملهگران زیادی به دنبال بررسی دادهها و جمع آوری اطلاعات در مورد خرید یا فروش سهام هستند. بسیاری از تحلیلگران بازار سرمایه، برای بررسی سهام و تصمیم گیری برای انجام معامله موفق و منطقی، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند تا با استفاده از ابزارهای آن و امکاناتی که برای آنها فراهم میآورد، بتوانند شناخت بهتری از روند سهام مورد نظر خود داشته باشند. الگوهای بازگشتی یکی از مؤثرترین ابزارهای تحلیل تکنیکال در تشخیص روند میباشد که همیشه مورد توجه تحلیلگران بازار است. این الگوها، اصول و ساختاری دارند که کسب آگاهی و شناخت از آنها برای هر معاملهگری که میخواهد در بازار بورس فعالیت کند، لازم و ضروری به شمار میرود.
در این مقاله سعی بر آن داریم تا به بررسی الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال بپردازیم و مطالبی که در ادامه شرح میدهیم:
الگو بازگشتی چیست؟
انواع الگوهای بازگشتی:
۱ - الگوی سر و شانه کف/ سقف
۲ - الگوی سقف و کف دوقلو
۳ - الگوی سقف و کف سهقلو
4-الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)
5-الگوی کنج بالارونده (Rising Wedge)
الگو بازگشتی (reversal patterns) چیست؟
در این الگوها، نمودار قیمتی بعد از طی روند مشخصی در طول بازه زمانی، روند آن متوقف و یا خنثی میشود و یا در جهتی مخالف روند قبلی خود، روند حرکتی جدیدی را در پیش خواهد گرفت. در الگوی بازگشتی امکان دارد که یک روند نزولی به روند صعودی قبلی بازگردد و یا یک روند صعودی به یک روند نزولی تبدیل شود. بهواقع در الگوی بازگشتی، نقطه عطفی در نمودار به وجود میآید که روند بعدی را تحت تأثیر خود میگذارد.
انواع الگوهای بازگشتی
درحالیکه تصور میشود الگوهای بازگشتی همگی مشابه هم هستند اما باید گفت اینگونه نیست و این الگوها دارای انواع بخصوص و مجزایی میباشند که در تحلیل تکنیکال به کار میروند. در این قسمت به مهمترین الگوهای موجود در مورد الگوهای بازگشتی، میپردازیم. این الگوها هرکدام جزو الگوهای قدرتمند هستند که با استفاده از آنها، به درک بهتری از نمودار قیمتی سهام و داراییهای مختلف میرسیم. این الگوهای بازگشتی، دادهها و اطلاعات دقیق و مفیدی به معاملهگران میدهد تا قبل از معامله خود تمامی جوانب نمودار سهام را بسنجند و نسبت به آن تصمیمگیری کنند. در مجموع دانستن و آگاهی از این الگوها به شناخت موقعیت سهام و پیداکردن نقاط مهم نمودار برای خرید و یا فروش کمک بسیار زیادی میکند. در ادامه به بررسی پنج الگوی مهم از دسته الگوهای بازگشتی میپردازیم.
الگوی سر و شانه کف و سقف
قبل از تشکیل یک الگوی بازگشتی، باید یک روند در مسیر قبلی وجود داشته باشد که بتوان برای بازگشت، الگویی متصور شد. الگوی سر و شانه یکی از معروفترین الگوهای کلاسیک بازگشتی محسوب میشود. این الگو در انتهای روند رخ میدهد و روند صعودی را به نزولی و برعکس، روند نزولی را به صعودی تبدیل میکند. این الگو زمانی تشکیل میشود که بعد از روند، الگویی بر مبنای چند سقف قیمتی و یا چند کف قیمتی شکل بگیرد.
این الگو زمانی تشکیل میشود که بعد از روند، الگویی بر مبنای چند سقف قیمتی و یا چند کف قیمتی شکل بگیرد.
الگوی سر و شانه سقف
در الگوی سر و شانه سقف، همان طور که در شکل زیر ملاحظه میشود، بعد از یک روند صعودی تشکیل میشود و با پایان الگو، روند صعودی به اتمام میرسد. در این الگو، سه سقف تشکیل میشود که سقف میانی از دو سقف دیگر بلندتر است. بهخاطر شکل ظاهری آن، سقف وسط را سر و دو سقف کناری را شانه مینامند. پس از تکمیل الگو، مشاهده میشود که روند صعودی پایان میابد و به روند نزولی تبدیل میشود. این در زمانی اتفاق میافتد که خط گردن با حجم بالا و پرقدرت شکسته شود تا بعد از آن، روند نزولی شکل بگیرد. در این موقع، خط حمایتی قبلی، تبدیل به خط مقاومتی برای روند بعدی میشود. اگر این الگو تأیید شود، معمولاً یک روند نزول برای سهام متصور میشویم.
الگوی سر و شانه کف
در الگوی سر و شانه کف، درست برعکس بحث بالا اتفاق میافتد. در این الگو بعد از یک روند نزولی، چند کف قیمتی به وجود میآید که کف وسط، نقش سر و دو کف کناری، نقش شانه را بازی میکنند. پس از تشکیل این الگو و اتمام آن، روند نزولی تبدیل به روند صعودی میشود. اگر این الگو تأیید شود، معمولاً یک روند صعود برای سهام متصور میشویم و میتواند فرصت مناسبی برای خرید در این نقاط باشد.
الگوی سقف و کف دوقلو
این الگو بهواقع یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به شمار میرود و باید در استفاده از آن دقت لازم را داشت. کندلهای بازگشتی در این الگو از اهمیت بالایی برخوردار است.
در الگوی سقف دوقلو، به طور معمول، یک الگوی نزولی بازگشتی تشکیل میشود. در این الگو کندلهای قیمتی، دو قله و یک دره را پدید میآورند که در شکل زیر بهوضوح قابل رویت است. اولین سقف، بالاترین میزان قیمت را ثبت میکند و در حکم یک ناحیه مقاومتی عمل مینماید. بعد از آن افت قیمت اتفاق میافتد تا یک کف جدید ساخته شود و بعد از آن نمودار قیمتی تا سقف قبلی حرکت میکند. زمانی که الگوی دوقلو ساخته شد، حال میتوان در انتظار یک روند نزولی در این الگوی بازگشتی باشیم. همان طور که مشخص است، در طی این روند حمایت به مقاومت تبدیل میشود. بهترین استراتژی معامله در این مواقع این است که در زمان افت قیمتی اول خریدار باشیم و در سقف دوم فروشنده باشیم تا در ادامه روند به سمت روند نزولی، متضرر نشویم.
الگوی کف دوقلو، برعکس الگوی سقف عمل میکند. مطابق این الگو، بعد از یک روند نزولی، نمودار قیمتی، دو کف و یک قله میسازد. برای تشکیل این الگو، حتماً باید یک روند نزولی از قبل وجود داشته باشد در غیر این صورت تشخیص آن چندان اعتباری ندارد. به هر حال اولین کف در نمودار، میتواند نشاندهنده این موضوع باشد که احتمال زیاد کف دوم هم در همین حوالی شکل خواهد گرفت. بین کف اول و کف دوم، یک افزایش قیمتی خواهیم داشت که قله مینامیم. پس از تکمیل الگوی کف دوقلو، طبیعتاً شاهد یک روند صعودی در روند سهام خواهیم بود.
بهترین استراتژی معاملاتی در این الگو، به این صورت میباشد که وقتی، کندل بازگشتی از کف دوم به سمت بالا در حرکت باشد، فرصت مناسب برای خرید خواهد بود چراکه یک روند صعودی قدرتمند در آن نقطه به وجود میآید.
الگوی سقف و کف سهقلو
این الگو شباهت بسیار زیادی به مبحث بالا در مورد الگوی دوقلو دارد اما با یک تفاوت در تعیین سقف و کف جدید. زمانی که الگوی سقف و کف دوقلو در شکستن سطوح حمایتی و مقاومتی خود ناکام باشند، فعلوانفعالات بازار و کشمکش میان خریداران و فروشندگان سهم باعث میشود تا یک کف و یک سقف دیگر به الگو اضافه شود و به عبارتی یک نوسان دیگر در نقطه حمایت و نقطه مقاومت، اتفاق میافتد و در این حالت ما با یک الگوی سقف و کف سهقلو و در واقع با سه سقف قیمتی مواجه خواهیم شد که در شکل زیر قابلمشاهده میباشد.
در الگوی سقف سهقلو، هرگاه نمودار سهام سقف جدید سوم را لمس کرد، بهاحتمال بسیار زیاد در یک الگوی برگشتی، وارد روند نزولی خواهد شد.
به همین ترتیب در الگوی کف سهقلو، زمانی که نمودار قیمتی، کف جدید سوم را لمس کرد، بهاحتمال بسیار زیاد در یک الگوی برگشتی، وارد روند صعودی خواهد شود.
الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)
الگوی کنج به طور معمول، خبر از یک توقف در روند و بعد در ادامه، تبدیلشدن به یک روند بازگشتی، میدهد. در الگوی کنج نزولی پایین رونده، یک الگوی مخروطی شکل به سمت پایین شکل میگیرد اما برخلاف ظاهر آن، این روند اصلاً نزولی نیست و پس از اتمام الگو و خروج کندل بازگشتی از کنج، چگونگی تبدیل الگو سر و شانه یک روند صعودی در این حالت اتفاق میافتد.
در این الگو نیز لازم است قبل از تشکیل کامل الگو، یک روند قبلی در نمودار داشته باشیم. بعد از تغییر روند به سمت الگوی کنج نزولی، معاملات سهام در نوسانات قیمتی و شکل مخروطی قرار میگیرد تا زمانی که بتواند از کنج این مخروط خارج شود. در این هنگام، ما شاهد یک روند صعودی در کندلهای قیمتی خواهیم بود که تحلیلگران با پیداکردن این نقطه فرصت مناسبی را برای خرید به دست میآورند چراکه هر لحظه نمودار سهام وارد روند صعودی خود خواهد شد.
به همان نحوی که در تحلیل تکنیکال اغلب به دنبال شکست مقاومت هستیم، در الگوی کنج نزولی نیز باید سطح مقاومتی در کنج، شکسته شود تا بتوان برای آن سیگنال خرید و یا روند صعودی متصور شد.
الگوی کنج بالارونده (Rising Wedge)
طبیعتاً خلاف جهت الگوی کنج پایین رونده، الگوی کنج بالارونده تشکیل میشود. در این الگو، نمودار کندلی سهام بعد از یک روندی که از قبل وجود داشته است، وارد نوسانات قیمتی و عرضه و تقاضایی میشود که تشکیل یکشکل مخروطی به سمت بالا میدهد. این مخروط به صورتی است که در طی معاملات روزانه، کفها و سقفهای جدید به سمت بالا میسازد. این نوسانات تا جایی ادامه پیدا میکند که چندین بار سقف و کف جدید ساخته باشد. طبق الگوی کنج بالارونده، هرگاه سطوح مقاومتی در مخروط، شکسته شود، هر لحظه امکان دارد، الگو تکمیل شود و شاهد روند نزولی در حرکت بعدی سهام باشیم.
به همان ترتیبی که شکسته شدن حمایت در تحلیل تکنیکال، یک هشدار به معاملهگر تلقی میشود، در الگوی کنج بالارونده نیز با شکست حمایت در کنج مخروط به پایین، هر لحظه این احتمال وجود خواهد داشت تا روند نمودار به سمت روند نزولی حرکت کند و این میتواند نمودار قیمتی سهم را تا مدتها وارد فاز افت قیمتی نماید.
بنابراین میتوان گفت در هر دو الگوی کنج نزولی و کنج بالارونده، کندل قیمتی نمودار، مانند فنری در کنج فشرده میشود تا زمانی که با شکست مقاومت و یا شکست حمایت، نمودار سهام با قدرت وارد روند بعدی خود شود. این روند در الگوی کنج نزولی قطعاً صعودی و در الگوی کنج بالارونده، نزولی خواهد بود.
جمعبندی
الگوهای بازگشتی از مباحث مهم در تحلیل تکنیکال میباشد و در کنار سایر ابزارهای تحلیلی، از قدرت بالایی برخوردار میباشند. این الگوها برای تحلیلگران و فعالان بازار سرمایه حائز اهمیت هستند به طوری که بسیاری از معاملهگران بازار برای تعیین نقاط خرید و فروش خود از الگوهای بازگشتی استفاده میکنند تا درک بهتری از روند آتی سهام خود داشته باشند. الگوهای بازگشتی به پنج دسته مهم تقسیم میشوند که هرکدام تشکیل الگویی با اشکال مختلف میدهند و بسته به نوع آن، تفسیرهای متفاوتی ارائه میشود. در این مقاله سعی بر این داشتیم تا به بررسی انواع الگوهای بازگشتی بپردازیم و طراحی استراتژی خرید یا فروش بر اساس آنها را شرح دهیم.
آن چیزی که مسلم است این نکته خواهد بود که تشخیص الگوهای بازگشتی نیاز به کسب مهارت و تجربههای بالا دارد تا بهراحتی بتوان با آنها کار کرد. از همین رو کارگزاری اقتصاد بیدار با همکاری مشاورین و متخصصین خود خدمات تحلیلی و آموزشی خود را به علاقهمندان بازار سرمایه ارائه میدهد که کافی است با دفاتر آن در تماس باشید.
الگوی های برتر نمودار که هر تریدری باید بداند
الگوهای نمودار، جنبه جدایی ناپذیر تحلیل تکنیکال هستند، اما قبل از آن که بتوان به طور موثر از آنها استفاده کرد، باید به آنها عادت کنید. برای اینکه بتوانید با آنها کنار بیایید، اینجا 10 الگوی نموداری که هر معامله گری باید بداند، آورده شده است.
الگوی نمودار، شکلی در نمودار قیمت است که بر اساس حرکاتی که قیمت در گذشته داشته است، پیشنهاد میدهد که حرکت قیمت در آینده چگونه خواهد بود. الگوهای نمودار اساس تحلیل تکنیکال هستند و یک معامله گر را ملزم میکنند که دقیقا بداند به چه چیزی نگاه میکند و به دنبال چه چیزی است.
بهترین الگوهای نمودار
- سر و شانه (Head and shoulders)
- دو سقف (Double top)
- دو کف (Double bottom)
- روندینگ باتم (Rounding bottom)
- فنجان و دسته (Cup and handle)
- ویجها (Wedges)
- پرچم (Pennant or flags)
- مثلث صعودی (Ascending triangle)
- مثلث نزولی (Descending triangle)
- مثلث متقارن (Symmetrical triangle)
هیچ الگوی نموداری که “بهترین” باشد وجود ندارد، زیرا از همه الگوها برای برجسته کردن روندهای مختلف در بازارهای مختلف استفاده میشود. از الگوهای نمودار در معاملات کندلی استفاده میشود که تشخیص نقاط open و closeهای قبلی بازار را کمی آسانتر میکنند.
برخی از الگوها بیشتر برای بازارهای پرنوسان مناسب هستند، در حالیکه برخی دیگر کمتر مناسب این نوع بازار هستند. برخی از الگوها برای بازارهای صعودی بیشتری کاربرد را دارند، اما برخی دیگر برای بازارهای نزولی.
همان طور که گفته شد، مهم است که “بهترین” الگوی نمودار را برای بازار خاص خود پیدا کنید، زیرا استفاده از الگوی نادرست یا ندانستن استفاده از کدام الگو، ممکن است باعث شود فرصت کسب سود را از دست بدهید.
قبل از پرداختن به پیچیدگیهای الگوهای نمودارهای مختلف، باید به طور مختصر سطوح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. حمایت به سطحی گفته میشود که در آن، ریزش قیمت متوقف میشود و دوباره به بالا برمیگردد. مقاومت جایی است که افزایش قیمت متوقف شده و به پایین برمیگردد.
دلیل ظاهر شدن سطوح حمایت و مقاومت، تعادل بین خریداران و فروشندگان _ یا عرضه و تقاضا است. وقتی در یک بازار، فشار خریداران بیشتر از فروشندگان باشد (تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت تمایل به افزایش دارد. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد (عرضه بیشتر از تقاضا)، قیمت معمولا کاهش مییابد.
به عنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است در حال افزایش باشد زیرا تقاضا بیشتر از عرضه است. با این حال، قیمت در نهایت به حداکثری میرسد که خریداران حاضر به پرداخت آن هستند و تقاضا در آن سطح قیمت کاهش مییابد. در این مرحله، خریداران ممکن است تصمیم بگیرند که پوزیشن خود را ببندند.
این مقامت ایجاد میکند و قیمت شروع به کاهش به سطح حمایت میکند، زیرا عرضه شروع به پیشی گرفتن از تقاضا میکند، زیرا خریداران بیشتر و بیشتر پوزیشنهای خود را بستهاند. هنگامی که قیمت یک دارایی به اندازه کافی کاهش یابد، خریداران ممکن است دوباره به بازار برگردند زیرا قیمت در حال حاضر قابل قبولتر است – ایجاد سطحی از حمایت که در آن عرضه و تقاضا شروع به یکسان شدن میکنند.
اگر افزایش خرید ادامه یابد، شروع افزایش تقاضا نسبت به عرضه، قیمت را تا سطح مقاومت بالا میبرد. زمانی که قیمت از سطح مقاومت عبور کند، آن سطح میتواند به حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نمودار
الگوهای نمودار به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند: الگوهای ادامه دهنده، الگوهای بازگشتی و الگوهای دوطرفه.
- الگوی ادامه دهنده نشان دهنده ادامه دار بودن روند است.
- الگوهای بازگشتی، نشان میدهند که یک روند ممکن است در حال تغییر جهت باشد.
- الگوهای دوطرفه، نشان دهنده این هستند که قیمت میتواند به هر طرف حرکت کند – به این معنی که بازار بسیار پرنوسان است.
مهم ترین چیزی که هنگام استفاده از الگوها به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال خود باید به خاطر بسپارید، این است که آنها تضمینی برای حرکت بازار در جهت پیشبینی شده نیستند – بلکه صرفا نشانهای از اتفاقاتی هستند که ممکن است برای قیمت رخ دهند.چگونگی تبدیل الگو سر و شانه
الگوی سر و شانه
سر و شانه، الگویی است که در آن یک قله بزرگ، یک قله کمی کوچکتر در هر طرفش دارد. معامله گران از الگوی سر و شانه، انتظار بازگشت صعودی به نزولی را دارند.
معمولا، قلههای اول و سوم از قله دوم کوچکتر هستند، اما همه آنها به همان سطح حمایت ، که به عنوان گردن یا neckline شناخته میشود، برمیگردند. هنگامی که قله سوم به سطح حمایتی (خط گردن) برخورد کرد، این احتمال وجود دارد که به یک روند نزولی تبدیل شود.
الگوی دو سقف
الگوی دو سقف نیز از آن دسته الگوهایی است که معامله گران برای برجسته کردن احتمال بازگشت قیمت از آن استفاده میکنند. به طور معمول، قیمت قبل از بازگشت به سطح حمایتی، یک اوج (peak) را تجربه میکند. سپس قبل از این که به طور کامل در برابر روند غالب برگردد، یک بار دیگر بالا میرود.
الگوی دو کف
الگوی دو کف نشان دهنده دوره فروش است که باعث میشود قیمت به زیر سطح حمایت کاهش یابد. سپس قبل از ریزش مجدد، تا سطح مقاومت بالا میرود. در نهایت، روند معکوس خواهد شد و با صعودیتر شدن بازار، یک حرکت صعودی آغاز خواهد شد.
دو کف، یک الگوی بازگشتی صعودی است، زیرا نشان دهنده پایان یک روند نزولی و تغییر به روند صعودی است.
الگوی کف گرد
این الگو، میتواند یک الگوی ادامه دهنده یا بازگشتی باشد. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی، قیمت ممکن است قبل از افزایش مجدد، اندکی کاهش یابد، که در این صورت، ادامه دهنده صعودی خواهد بود.
یک مثال از Rounding bottom بازگشتی صعودی – که در زیر نشان داده شده است – این است که قیمت در روند نزولی باشد و یک Rounding bottom، قبل از معکوس شدن روند و ورود به روند صعودی، شکل بگیرد.
معامله گران به دنبال سرمایه گذاری با این الگو با خرید در نقطه پایینی، نیمه اطراف bottom (ته)؛ و سرمایه گذاری بر ادامه آن، پس از شکست آن بالای سطح مقاومت هستند.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که برای نشان دادن دورهای از سنیتمنت (احساسات) نزولی بازار، قبل از این که روند کلی در نهایت در یک حرکت صعودی ادامه یابد، استفاده میشود. فنجان شبیه به الگوی Rounding bottom و “دسته” شبیه به الگوی ویج است – که در بخش بعدی توضیح داده شده است.
بعد از Rounding bottom، قیمت احتمالا وارد یک اصلاح موقت میشود که به عنوان “دسته” شناخته میشود، زیرا اصلاح به دو خط موازی در نمودار قیمت محدود میشود. قیمت در نهایت از “دسته” خارج میشود و به روند کلی صعودی ادامه میدهد.
الگوی کنج ( ویج )
زمانی که قیمت بین دو خط روند شیبدار (هر دو خط شیب هم جهت دارند) حرکت میکند، ویجها شکل میگیرند. دو نوع ویج وجود دارد: افزایشی و کاهشی.
یک ویج افزایشی با یک خط روند نشان داده میشود که بین دو خط حمایت و مقاومت متمایل به بالا قرار دارد. در این حالت، خط حمایت از خط مقاومت، تندتر است. این الگو به طور کلی نشان میدهد که قیمت در نهایت کاهش مییابد – که زمانی که از خط حمایت عبور کند مشخص میشود.
ویج کاهشی بین دو سطح شیبدار به سمت پایین رخ میدهد. در این حالت، خط مقاومت از خط حمایت تندتر است. ویج کاهشی معمولا نشان دهنده این است که قیمت افزایش مییابد و از سطح مقاومت عبور میکند، همان طور که در مثال زیر نشان داده شده است.
هر دوی ویجهای افزایشی و کاهشی، الگوهای بازگشتی هستند، به طوری که ویج افزایشی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت و ویج کاهشی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت است.
الگوی مثلث صعودی
مثلث صعودی، یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که نشان دهنده ادامه روند صعودی است. مثلثهای صعودی را میتوان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد سویینگ هایها – مقاومت – و سپس رسم یک خط روند صعودی در امتداد سویینگ لوها – حمایت – روی نمودار ترسیم کرد.
مثلثهای صعودی اغلب دارای دو یا چن قله یکسان هستند که امکان ترسیم خط افقی را فراهم میکند. خط روند، نشان دهنده روند صعودی کلی الگو است، در حالی که خط افقی، نشان دهنده سطح مقاومت تاریخی برای آن دارایی خاص است.
الگوی مثلث نزولی
در مقابل، مثلث نزولی نشان دهنده ادامه روند نزولی است. به طور معمول، یک معامله گر در طول یک مثلث نزولی – احتمالا با CFDها – در تلاش برای سود بردن از یک بازار نزولی، وارد پوزیشن شورت میشود.
مثلثهای نزولی معمولا به سمت پایینتر حرکت میکنند و از حمایت عبور میکنند، زیرا این الگو نشان دهنده بازاری است که فروشندگان در آن تسلط دارند، به این معنی که سقفهای پایینتر متوالی، احتمالا رایح هستند و بعید است که قیمت معکوس چگونگی تبدیل الگو سر و شانه شود.
مثلثهای نزولی را میتوان از یک خط حمایت افقی و یک خط مقاومت با شیب رو به پایین شناسایی کرد. در نهایت، روند از حمایت عبور خواهد کرد و روند نزولی ادامه خواهد یافت.
الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن، بسته به بازار میتواند صعودی یا نزولی باشد. در هر صورت، معمولا یک الگوی ادامه دهنده است، به این معنی که پس از تشکیل الگو، بازار معمولا در همان جهت روند کلی به حرکت خود ادامه میدهد.
مثلثهای متقارن زمانی تشکیل میشوند که مجموعهای از سقفهای پایینتر و کفهای بالاتر، همگرا شوند (تشکیل شوند). در مثال زیر، روند کلی نزولی است، اما مثلث متقارن به ما نشان میدهد که دوره کوتاهی از بازگشتهای صعودی وجود داشته است.
با این حال، اگر قبل از شکلگیری الگوی مثلث، روند مشخصی وجود نداشته باشد، بازار میتواند درهر دو جهت حرکت کند. این باعث میشود مثلثهای متقارن به یک الگوی دوطرفه تبدیل شوند – به این معنی که در بازارهای بیثبات که هیچ نشانه روشنی از جهت حرکت قیمت وجود ندارد، بسیار استفاده میشوند. نمونهای از مثلث متقارن دوطرفه را میتوانید در زیر مشاهده کنید.
خلاصهای از الگوهای نمودار
تمام الگوهایی که در این مقاله توضیح داده شدهاند، شاخصهای تکنیکالی مفیدی هستند که میتوانند به درک چگونگی یا چرایی حرکت قیمت یک دارایی به چگونگی تبدیل الگو سر و شانه سمت خاص – و احتمال حرکت قیمت در آینده به سمت خاص – کمک کنند. این به این دلیل است که الگوهای نمودار میتوانند مناطق حمایت و مقاومت را برجسته کنند، که میتواند به معامله گر کمک کند تصمیم بگیرد پوزیشن لانگ یا شورت باز کند؛ یا در صورت تغییر احتمالی روند، پوزیشنهای باز خود را ببندد.
نظریه امواج الیوت : 3 قانون اصلی نظریه موج الیوت
نظریه امواج الیوت : سطوح فراکتال (امواج الیوت در داخل یک موج الیوت)
نظریه امواج الیوت : امواج اصلاحی
نظریه امواج الیوت : امواج Impulse الیوت (محرک، پیشرو)
نظریه امواج الیوت : معرفی و مقدمه
معرفی و آشنایی با الگوی بامپ اند ران ( Bump and Run )
الگوی کندلی چکش (Hammer) چیست ؟ چگونه به کمک آن تغییر روند را تشخیص دهیم؟
کتاب معامله گر منضبط – مارک داگلاس
آزمون خرید یا فروش ( شماره سه )
ستاپ معاملاتی پرایس اکشنی کوازیمودو (QM)
آزمون خرید یا فروش ( شماره 4 )
آزمون خرید یا فروش ( شماره یک )
ایران اف ایکس تریدر یک پایگاه جامع برای تریدر های ایرانی در زمینه بازارهای مالی ( فارکس ، کریپتو و . ) می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند
فعالیت در بازارهای مالی ( فارکس ) از ریسک بالایی بر خوردار است و به هیچ شخصی پیشنهاد ورود به این بازار داده نمیشود . با توجه به ریسک بالای فعالیت در بازارهای مالی از تمامی جهات دقت داشته باشید که شخص شما مسئول سود یا ضرر حاصله خواهید بود نه این سایت و این مجموعه. توجه کنید : معرفی یا بنر هیچ بروکری در این سایت دال بر ضمانت آن بروکر نیست پس با مسئولیت خودتان بروکر مورد نظر را انتخاب کنید.
الگوی آرایش سر و شانه کف
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، آرایش سر و شانه کف، تصویر آینه ای از الگوی سر و شانه سقف است. به نمودار فوق نگاه کنید. قبل از عبور قیمت ها از نقطه ی A، شاهد بروز سطح حمایت در برابر قیمت ها هستیم. وقتی این سطح شکسته شود، تبدیل به نوع مهم و قویِ سطح مقاومت می گردد اما با گذشت زمان، مجددا شاهد پرش قیمت به سمت خط مقاومت هستیم. در این قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال، سطح حمایت قبلی و مقاومت جدید را به عنوان خط گردن مطرح می کنیم.
در نقاط B و C مجددا شاهد حرکت قیمت ها به سمت خط گردن هستیم اما در اثر برخورد به این سطح، حرکت آنها نیز متوقف می شود. لذا در این مواقع، افراد خریدار تلاش می کنند تا خط گردن بشکند و در شرایط حجم معاملاتی بالا، قیمت ها از سطح مقاومت عبور کنند. در این شرایط طبق آموزش تحلیل تکنیکال، سطح مقاومت، نقش سطح حمایت را ایفا می کند. اگر خط حمایت بتواند در برابر فشار فروش و آزمون بازار طاقت بیاورد، انتظار بالا رفتن قیمت ها را تا نقطه ی D داریم که در این حالت هدف قیمت الگوی سر و شانه پدید می آید. به احتمال زیاد، هدف قیمتی، فاصله ی بین بالای سر و خط گردن بوده و از طریق نقطه ای که شکستن خط گردن در نقطه ی مقاومت رخ داده محاسبه می گردد.
آموزش تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه کف در رابطه با سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی
برخلاف الگوی سر و شانه سقف که در مطالب قبلی آموزش تحلیل تکنیکال عنوان کردیم، با حرکت از سمت چپ به راست، به حجم معاملات افزوده می شود یعنی حجم معاملات در قسمت شانه ی راست نسبت به سر و در قسمت سر نسبت به شانه ی چپ بیشتر است. در این مورد نیز، تکنیک بدست آوردن هدف کلاسیک قیمت در الگوی سر و شانه کف مشابه الگوی سر و شانه سقف است. به عبارت دیگر برای محاسبه، طبق آموزش تحلیل تکنیکال، باید فاصله ی عمودی که بین سر تا خط گردن وجود دارد را محاسبه کرده و از نقطه ی شکست به قیمت اضافه کنیم.
آموزش تحلیل تکنیکال، میانگین بازده ی سهم پس از شکست
شکسته شدن قیمت توسط خط گردن سبب ارسال سیگنال فروش می شود زیرا هشداری در رابطه با شکست بزرگ در آینده است.
هدف قیمت سر و شانه کف: قیمت نقطه ی شکست + ((قیمت خط گردن – پایین ترین قیمت سر)*74%)
آموزش تحلیل تکنیکال، هدف قیمت سر و شانه کف در رابطه با قیمت جهانی گاز طبیعی
آموزش تحلیل تکنیکال، هدف قیمت در الگوی سر و شانه در رابطه با چینی ایران
امتیاز دهی به الگوی کف سر و شانه به صورت زیر است:
رتبه ی عملکرد: 7 از 23 (بهترین نمره، 1 است)
عدم موفقیت: 3%
میانگین افزایش: 38%
احتمال بازگشت: 45%
درصد دستیابی به هدف قیمتی: 74%
الگوی پایه در خیاطی ؛ هر آنچه که باید درباره الگو پایه (مادر) بدانید!
الگوی پایه در خیاطی همان الگوی اصلی است و در واقع همان الگویی است که می کشیم تا به آن طرح دهیم ، الگوهای پایه یا اولیه ی بالا تنه در اکثر لباس ها از جمله مانتو، جلیقه، پالتو، کت و بلوز یکی است تنها در برخی از لباس ها همچون لباس های مجلسی است که از الگوی خاصی استفاده می شود.
ما در روچی قصد داریم برای اشنایی بیشتر شما با الگوی پایه نکاتی در مورد الگوی پایه و هر آن چه که نیاز است که تا در مورد الگوی پایه بدانید را برای تان شرح دهیم پس با ما همراه باشید.
اندازه های مورد نیاز برای الگوی پایه
برای این که الگوی پایه رسم شود لازم به اندازه گیری چند قسمت است تا الگوی پایه ای که در نهایت رسم می شود الگوی کاملی باشد، این اندازه ها عبارتند از:
- بالا تنه ی جلو
- بالا تنه ی پشت
- دور گردن
- دور سینه
- دور کمر
- فاصله سینه
- دور باسن
- قد استین تا ارنج
- قد آستین تا مچ
- حلقه آستین
- سر شانه
- کارور جلو
- کارور پشت
- قد یا بلندی سینه
- قد یا بلندی باسن
محاسبات مورد نیاز برای الگوی پایه
پس از این که اندازه های مورد نیاز برای رسم الگوی پایه را اندازه گیری نمودیم نیاز به محاسباتی است تا بتوانیم الگوی پایه را رسم کنیم ، باید توجه داشت که قبل از محاسبات الگوی پایه باید موارد مورد نیاز اندازه گیری شود زیرا این کار باعث می شود که در حین الگو کشیدن نیاز به حساب کتاب نداشته باشیم. محاسبات مورد نیاز برای رسم الگو عبارتند از:
- اندازه ی دور سینه تقسیم بر ۴ می شود، برای مثال اگر اندازه ی دور سینه ۱۱۵ باشد، تقسیم بر ۴ می شود ۳۰، سایر اندازه ها را نیز این گونه محاسبه می کنیم.
- دور باسن در هنگام رسم الگو تقسیم بر چهار می شود.
- کارور جلو تقسیم بر دو می شود
- کارور پشت نیز همانند کارور جلو در رسم الگو تقسیم بر دو می شود
- دور باسن در هنگام رسم الگو تقسیم بر ۴ می شود
- اندازه ی سر شانه برای پنس مورد نیاز سر شانه نیاز است و این اندازه نیز تقسیم بر ۲ می شود
- عرض یقه: برای این که عرضه یقه را در الگوی پایه بدست آوریم به کمی محاسبات بیشتری نیاز داریم .برای محاسبه ی عرض یقه اندازه ی دور گردن را تقسیم بر ۶ می کنیم و سپس با ۰٫۵ جمع می کنیم. برای مثال اگر اندازه ی دور گردن ۴۵ باشد، ۴۵ تقسیم بر ۶ می شود ۷٫۵، سپس ۷٫۵ را با ۰٫۵ جمع می کنیم که عدد بدست آمده ۸ خواهد شد.
- طول یقه: برای بدست آوردن طول یقه لازم است ابتدا عرض یقه محاسبه شود، سپس برای محاسبه ی طول یقه ، عرض یقه را با یک جمع می کنیم. برای مثال در نمونه ی بالا عرض یقه ۸ شد که با یک جمع می کنیم نتیجه ی بدست آمده ۹ می شود و ۹ همان طول یقه خواهد بود.
- برای پنس سر شانه نیاز است که اندازه ی دور سینه تقسیم بر ۲۰ شود
- نکته ی اخر در مورد محاسبات مورد نیاز در الگوی پایه این است که برای این که الگوی بالا تنه ی پشت رسم شود نیاز است که اختلاف بالا تنه پشت و بالا تنه ی جلو محاسبه شود.
نکاتی در مورد کاغذ الگوی پایه
پس از چگونگی تبدیل الگو سر و شانه این که اندازه گیری های مورد نیاز برای الگوی پایه انجام شد و محاسبات مورد نیاز نیز محاسبه شد حال وقت آن است که الگوی پایه روی کاغذ الگو رسم شود ، در مورد رسم روی کاغذ الگو چند نکته را به خاطر داشته باشید:
- برای شروع رسم الگو باید از سمت راست کاغذ شروع کنیم، نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که از سمت راست کاغذ الگو برای رسم بالا تنه ی جلو و از سمت چپ کاغذ الگو برای رسم بالا تنه ی پشت استفاده می شود.
- سپس از بالای کاغذ ۹ تا ۱۰ سانتی متر پایین می اییم و طبق نکات آموزش اصولی نیاز است که از سمت راست نیز ۱۰ سانتی متر به داخل بیاییم که این اندازه نیازی نیست و ۲ سانتی متر برای داخل آمدن کفایت می کند.
- برای رسم قسمت چپ الگو طبق نکات آموزش اصولی نیاز است که ۵ سانتی متر داخل شویم که این کار اختیاری است و معمولا در مواقع ضروری ۵ سانتی متر برای رسم قسمت چپ الگو به داخل می آییم.
- در نهایت این که، از ۱۰ سانتی متری که بالای کاغذ الگو پایین آمدیم برای رسم الگوی یقه و سر شانه استفاده خواهد شد.
رسم الگوی پایه چگونگی تبدیل الگو سر و شانه ی بالا تنه ی جلو
مرحله ی اول برای رسم الگوی پایه، رسم الگوی بالا تنه ی جلو است. برای این که پهنای کاغذ الگو رسم شود از اندازه های دور سینه یا دور باسن استفاده می شود، برای این که انتخاب درستی داشته باشیم هر کدام از این اندازه ها که بزرگ تر بود را انتخاب کنیم و سپس تقسیم بر ۲ و به علاوه ۱۰ می کنیم که عددی که بدست می اید همان خط گردن یا خط A-B خواهد بود.
برای مثال اعداد زیر را در نظر بگیرید:
اندازه ی دور سینه: ۱۱۵
اندازه ی دور باسن: ۱۲۶
چون اندازه ی دور باسن بزرگ تر است، این اندازه برای محاسبه ی خط گردن استفاده می شود، ۱۲۶ تقسیم بر ۲ می شود ۶۳، سپس ۶۳ با ۱۰ جمع می شود و حاصل ۷۳ خواهد شد که یعنی طول کادر ما یا خط گردن ۷۳ خواهد شد.
در گام بعدی از نقطه ی A ، به اندازه ی بالا تنه پایین می آییم و سپس نقطه ای که به آن می رسیم را C می نامیم، به همین اندازه از سمت B پایین می اییم و نقطه ای که به آن می رسیم را D می نامیم، حال نقطه ی C و D را با خطی صاف به یک دیگر وصل می کنیم ، خطی که به دست می آید خط کمر خواهد بود.
در گام سوم رسم بالا تنه ی جلو می توانیم از دو روش استفاده کنیم، روش اول این که می توانیم اندازه ی بالا تنه ی جلو را تقسیم بر ۲ کنیم و سپس به اندازه ی عدد بدست آمده از سمت A و از سمت B به همان اندازه پایین بیاییم . روش دیگری که می توانیم برای این کار از آن استفاده کنیم این است که با توجه به این که نقاط A تا C و B تا D همان اندازه ی بالا تنه ی جلو هستند ، می توانیم فاصله ی این نقاط را اندازه گیری کنیم و تقسیم بر ۲ کنیم و سپس به اندازه ی عدد بدست آمده از دو طرف پایین بیاییم که در سمت راست به نقطه ی E و در سمت چپ به نقطه ی F می رسیم. سپس نقطه ی E را به F وصل کنیم و خط E-F همان خط سینه خواهد بود.
در گام چهارم فاصله ی بین نقاط A و E در سمت راست و فاصله ی بین نقاط B و F در سمت چپ را اندازه گیری می کنیم و اندازه ی بدست آمده در دو طرف را تقسیم بر دو می کنیم و به اندازه ی عدد به دست آمده از سمت راست و از سمت چپ پایین می آییم که نقطه ی سمت راست را G و نقطه ی سمت چپ را نیز H می نامیم. سپس نقاط G و H را به هم متصل می کنیم که خط G-H همان خط کارور خواهد بود.
در گام پنجم از نقطه ی C و D به اندازه ی بلند باسن پایین می آییم، نقطاتی که به آن می رسیم را در سمت راست نقطه ی K و در سمت چپ نقطه ی L می نامیم ، سپس نقطه ی K و L را به هم متصل می کنیم ، خط K-L همان خط باسن خواهد بود.
در گام اخر اندازه ی بین C و K در سمت راست و اندازه ی بین نقاط D و L در سمت چپ را نصف می کنیم که به ترتیب در سمت راست و سمت چپ به نقاط I و j می رسیم، خط i-j خط باسن کوچک است که برای کشیدن پنس کاربرد دارد.
مرحله ی دوم رسم الگوی پایه
قبل از این که به توضیحات مرحله ی دوم رسم الگو بپردازیم توجه داشته باشید که ما ادامه ی رسم الگو را روی همان الگویی که در مرحله ی قبل کشیده ایم ادامه خواهیم داد.چگونگی تبدیل الگو سر و شانه
در گام اول مرحله ی دوم رسم الگو نیاز است که عرض یقه را محاسبه کنیم ، همان طور که قبلا هم گفتیم برای محاسبه ی عرض یقه نیاز است که اندازه ی دور گردن تقسیم بر ۶ شود و حاصل به دست آمده با ۰٫۵ جمع شود ، عدد به دست آمده همان عرض یقه است.سپس از نقطه ی A به اندازه ی عرض یقه به سمت چپ می رویم و آن را نقطه ی (۱) می نامیم.
در گام بعدی از نقطه ی ۱ به اندازه ی طول یقه بالا می رویم. همان طور که قبلا گفتیم برای محاسبه طول یقه نیاز است که عرض یقه با عدد ۱ جمع شود، نقطه ای که به اندازه ی طول یقه از آن بالا می رویم را نقطه ی ۲ می نامیم.
در گام سوم اندازه ی بین نقطه چگونگی تبدیل الگو سر و شانه ی ۱ و ۲ را اندازه گیری می کنیم و این اندازه را تقسیم بر دو می کنیم سپس نقطه ای که به آن می رسیم را نقطه ی ۳ می نامیم.
در گام اخر نیاز است که از نقطه ی ۳ خطی افقی رسم کنیم ، کاربرد این خط این است که زمانی که سر شانه را علامت می کنیم علامت سر شانه دقیقا باید روی این خط قرار گیرد نه بالاتر و نه پایین تر.
مرحله ی سوم رسم الگوی پایه
پس از این که خط افقی که از نقطه ی ۳ شروع می شود را رسم کردیم، به اندازه ی سر شانه از نقطه ی ۲ شروع می کنیم و روی خط افقی که از نقطه ۳ رسم شده است پایین می آییم ، نقطه ی بدست آمده باید دقیقا روی خط افقی باشد و این نقطه را نقطه ی ۴ می نامیم.
در گام بعدی کارور جلو را تقسیم بر ۲ می کنیم و عدد بدست آمده را روی خط G-H علامت می زنیم ، می شود نقطه ی ۵٫
سپس دور سینه را تقسیم بر ۴ می کنیم و حاصل را روی خط E-F علامت می زنیم که می شود نقطه ی ۶٫
در گام بعدی از نقطه ی ۶ خطی صاف به خط کمر می کشیم که می شود نقطه ی ۷٫
از نقطه ی ۷ ، ۲ سانتی متر داخل می رویم و به نقطه ی ۸ می رسیم ، بعد نقطه ی ۶ و ۸ را به هم متصل می کنیم.
در گام اخر دور باسن را تقسیم بر ۶ می کنیم و روی خط K-L، نقطه ی ۹ را علامت می کنیم و سپس نقطه ی ۸ و ۹ را به متصل می کنیم.
دیدگاه شما