پیشنهادات برای خروج بورس از بحران


بیش واکنش سرمایه گذاران بازار سهام ایران به اخبار ورود و خروج بحران مالی جهانی

بیش از سه دهه است که فرضیه بازار کارا، با تکیه بر استفاده سرمایه گذاران منطقی از همه اطلاعات در دسترس در قیمت گذاری اوراق بهادار، به عنوان مبنایی در قیمت گذاری دارایی های مالی و در نقش فرضیه ای راهنما در تشریح و پیش بینی رفتار سرمایه گذاران، پیشنهادات برای خروج بورس از بحران استدلال می کند که قیمت های جاری سهام، برآوردکننده های نا اریبی از ارزش های پایه ای آن ها بوده و خود را به صورت آنی با اخبار و اطلاعات حوادث غیرقابل پیش بینی مبتنی بر رفتار سرمایه گذاران در واکنش عقلائی نسبت به اطلاعات جدید، منطبق می کند. دو توسعه برای این فرضیه در ادبیات مالی رفتاری وجود دارد که واکنش سرمایه گذار در هنگام عدم تطبیق آنی قیمت های اوراق بهادار را تبیین می نماید: فرضیه بیش واکنش و فرضیه اطلاعات ناقطعی. از سویی دیگر حجم مبادلات بین المللی کالا و خدمات کشور به برخی دلایل از گستردگی بالایی برخوردار نبوده و تأثیرپذیری مستقیم رکودها و رونق های اقتصاد جهانی بر بازار سرمایه ایران جای تردید دارد. به همین دلیل رفتار هیجانی مشاهده شده از سوی سرمایه گذاران در بازار سهام ایران نسبت به اخبار حرکت اقتصاد جهانی به سمت ورود و یا خروج بحران مالی جهانی اخیر، بدون در نظر گرفتن بازده بلندمدت یا کوتاه مدت صنایع حساس به بحران مالی جهانی، موجبات تردید در کارایی بازار سهام ایران را فراهم آورده است. بدین ترتیب نیاز به شناسایی رفتار سرمایه گذاران در این بازار در جهت دستیابی به مدل ها و الگوهای مالی رفتاری سازگار با بازار سهام ایران در راستای نیل به قیمت گذاری رفتاری دارایی های مالی احساس می شود. بدین ترتیب در این پژوهش بر آن شدیم تا پس از شناسایی شاخص های صنایع حساس به بحران مالی جهانی، بر اساس دو فرضیه بیش واکنش و عدم قطعیت اطلاعات، به ارزیابی و تبیین رفتار سرمایه گذاران در بازار سهام ایران در دوره زمانی دو ساله اردیبشهت 1387 تا اردیبهشت 1389 بپردازیم. نتایج حاکی از آن است که سرمایه گذاران بازار سهام ایران نسبت به اخبار بحران مالی جهانی عکس العمل نشان داده و بازار در شاخص های کل قیمت بازار، فلزات اساسی، سیمان، آهک و گچ و انبوه سازی، املاک و مستغلات طی بازه زمانی انتشار اخبار بحران مالی جهانی به طور معنی داری نوسان قیمتی بیشتری را پیشنهادات برای خروج بورس از بحران نسبت به بازه های بدون خبر بروز می دهد و یافته ها سازگاری با فرضیه عدم قطعیت اطلاعات را که افزایش نوسان قیمتی بازار را بعد از انتشار اخبار غیرمنتظره پیش بینی می کند، نشان می دهد. همچنین کسب بازدهی غیرعادی در برخی از روزهای بازه زمانی 30 روزه پس از انتشار اخبار ورود و یا خروج از بحران مالی جهانی و در نتیجه فرضیه بیش واکنش سهامداران نسبت به اخبار مذکور در برخی از صنایع بورسی ایران به اثبات می رسد.

برای دانلود 15 صفحه اول ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

بیش ‌واکنش سرمایه‌گذاران بازار سهام ایران به اخبار بحران مالی جهانی

بیش از سه دهه است که فرضیه بازار کارا، با تکیه بر استفاده سرمایه­گذاران منطقی از همه اطلاعات در دسترس، به­عنوان مبنایی در قیمت­گذاری دارایی­های مالی و در نقش فرضیه­ای راهنما در تشریح رفتار سرمایه­گذاران به­کار می­رود. دو توسعه برای این فرضیه در ادبیات مالی رفتاری، می­تواند واکنش سرمایه­گذاران در هنگام عدم تطبیق آنی قیمتهای اوراق بهادار را تبیین نماید: فرضیه بیش­واکنش و فرضیه اطلاعات ناقطعی. از.

ارزیابی واکنش بیش از اندازه سرمایه گذاران بازار سهام ایران نسبت به اخبار مذاکرات هسته ای

تحقیق حاظر به ارزیابی واکنش بیش از اندازه سرمایه گذاران بازار سهام ایران، نسبت به ورود اطلاعات و اخبار مذاکرات هسته ای به بورس می پردازد. دوره زمانی پژوهش 12 ساله از مهر ماه سال 1382 شروع مذاکرات (سعدآباد-تهران) الی دی ماه 1394 پایان مذاکرات هسته ای (وین-اتریش) می باشد. جامعه آماری را شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران که در قالب صنایع مختلف طبقه بندی شده اند، تشکیل می دهند. روش تحقیق نیز با .

ارزیابی واکنش بیش از اندازه سرمایه‌گذاران بازار سهام ایران نسبت به اخبار مذاکرات هسته‌ای

تحقیق حاظر به ارزیابی واکنش بیش از اندازه سرمایه‌گذاران بازار سهام ایران، نسبت به ورود اطلاعات و اخبار مذاکرات هسته‌ای به بورس می‌پردازد. دوره زمانی پژوهش 12 ساله از مهر ماه سال 1382 شروع مذاکرات (سعدآباد-تهران) الی دی ماه 1394 پایان مذاکرات هسته‌ای (وین-اتریش) می‌باشد. جامعه آماری را شرکت‌های عضو بورس اوراق بهادار تهران که در قالب صنایع مختلف طبقه‌بندی شده‌اند، تشکیل می‌دهند. روش تحقیق نیز با .

آیا بحران مالی جهانی به بازار سهام تهران سرایت کرد؟

بحران مالی 2008 آمریکا، در نیمه‌ی دوم سال 2008 موجب کاهش بازده و افزایش تلاطم‌های شاخص‌های بازارهای بین‌المللی سهام شده است، ولی اثر سرایت آن در بازار سهام ایران همواره مورد بحث و مناقشه بوده است. تحریم­ها و محدود بودن جریان گردش سرمایه‌ی بین­المللی به بازار سهام ایران، شرایط منحصر به فردی را در این بازار به وجود آورده است. در این پژوهش اثر سرایت بحران جهانی از مسیر شاخص‌های بین­المللی S&P500 و.

آیا بحران مالی جهانی به بازار سهام تهران سرایت کرد؟

بحران مالی 2008 آمریکا، در نیمه ی دوم سال 2008 موجب کاهش بازده و افزایش تلاطم های شاخص های بازارهای بین المللی سهام شده است، ولی اثر سرایت آن در بازار سهام ایران همواره مورد بحث و مناقشه بوده است. تحریم­ها و محدود بودن جریان گردش سرمایه ی بین­المللی به بازار سهام ایران، شرایط منحصر به فردی را در این بازار به وجود آورده است. در این پژوهش اثر سرایت بحران جهانی از مسیر شاخص های بین­المللی s&p5.

اندازه گیری عکس العمل رفتاری سرمایه گذاران در بازار سهام

تاثیر احساسات بر تصمیم گیری سرمایه گذارن مورد توجه بسیاری از تحقیقات در زمینه قیمت گذاری دارایی های مالی قرار گرفته است. محققان نشان داده اند که تغییر در احساس سرمایه گذاران تاثیر عمیقی بر قیمت بازاری دارایی های مالی دارد و ممکن است احساسات به عنوان جزئی مهم از فرآیند قیمت گذاری دارایی های مالی باشد. برخی محققان پیشنهاد کرده اند که تغییر احساس و رفتار سرمایه گذاران باید به عنوان یک عامل توضیح د.

کلید خروج از بحران بورس

«تزریق نظام‌مند حداقل ۱۵ هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه». این پیشنهاد «کلیدی» حجت‌الله صیدی، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری خوارزمی برای خروج سریع از وضعیت بحرانی فعلی بازار سرمایه است. او می‌گوید: این پول پیشنهادات برای خروج بورس از بحران را دولت می‌تواند از محل نقدینگی ۶۵۰ هزار میلیارد‌تومانی بدهد. صیدی اگرچه معتقد است وضعیت فعلی بورس همچون شرایط جنگی نیست

«تزریق نظام‌مند حداقل 15 هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه». این پیشنهاد «کلیدی» حجت‌الله صیدی، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری خوارزمی برای خروج سریع از وضعیت بحرانی فعلی بازار سرمایه است. او می‌گوید: این پول را دولت می‌تواند از محل نقدینگی 650 هزار میلیارد‌تومانی بدهد. صیدی اگرچه معتقد است وضعیت فعلی بورس همچون شرایط جنگی نیست، اما می‌گوید این وضعیت به مراتب بدتر از شرایط جنگ است چرا که «ابهام» بدتر از «شفافیت منفی» است. او می‌گوید: بورس ایران به‌رغم جوان بودن، در سه مقطع زمانی سال‌های 76-75، 11 سپتامبر و اولین سال انتخاب محمود احمدی‌نژاد، شرایط بد و بحرانی را سپری کرده است که البته در هیچ یک از این سه مقطع وسعت و عمق مساله به شدت شرایط اخیر نبوده است. او در گفت‌وگو با تجارت فردا به تشریح وضعیت فعلی بازار سرمایه پرداخت.
‌ آقای صیدی به اعتقاد شما در وضعیت فعلی بورس، حقوقی‌ها می‌توانند برای بهبود شرایط نقشی ایفا کنند؟

به نظر من خروج از وضعیت فعلی بازار نیاز به یک برنامه جامع دارد که قطعاً حقوقی‌ها می‌توانند نقش موثری در اجرای برنامه داشته باشند. اما نمی‌توان به تنهایی از حقوقی‌ها انتظار داشت بازار را از این وضعیت نجات دهند. این موضوع با همکاری بخش‌های مختلف همچون سازمان خصوصی‌سازی، وزارت دارایی، وزارتخانه‌های اقتصادی، بانک مرکزی و مجلس شورای اسلامی آن هم در یک برنامه مدون و مشخص می‌تواند مرتفع شود.

حضور حقوقی‌ها به تنهایی می‌تواند نقش مسکن را داشته باشد حتی اگر موثر هم باشد، موقت است و دوباره ما با همین وضعیت پس از مدت کوتاهی مواجه می‌شویم چون وضعیت کنونی ناشی از رفتار حقوقی‌ها نیست که ما خروج از آن را از حقوقی‌ها انتظار داشته باشیم. فارغ از اقدامات بلندمدتی که بارها تکرار شده است، من فکر می‌کنم یک راهکار مشخص برای برون‌رفت از وضعیت فعلی وجود داشته باشد و آن هم تزریق نظام‌مند و هدف‌دار پول به بازار است که ما را از این وضعیت خارج می‌کند؛ تنها کسانی که می‌توانند در این وضعیت بازار، پول را به درستی خرج کرده و در کوتاه‌مدت موثر واقع شده و در بلندمدت بازار را از منافع این پول منتفع کنند، حقوقی‌ها هستند.

قطعاً ما تفاوت‌های درونی و بیرونی با بورس‌های فعال دنیا داریم. تفاوت‌های درونی به ضعف تحلیلگری در بورس ایران برمی‌گردد که در بورس‌های پیشرفته دنیا یکی از ارکان مهم بازار است، ضعف بازارگردانی نیز از دیگر مشکلات است چرا که بازارگردانی به عنوان یک کار حرفه‌ای در بورس‌های دنیاست، اما در ایران این‌گونه نیست. کمبود ابزارها از دیگر موانع است، هر چند که در سال‌های اخیر ابزارهای نوین در بازار سرمایه ما توسعه پیدا کرده است اما باز هم اختیار معامله با آن حجمی که پیشنهادات برای خروج بورس از بحران در بازارهای دنیا معامله می‌شود در اختیار نیست. در نهایت کوچک بودن بازار نیز مساله دیگری است، یعنی نسبت بازار سرمایه ایران به تولید ناخالص داخلی تقریباً نصف همین نسبت در کشورهایی همچون ترکیه است حالا بماند که در کشورهای توسعه‌یافته چند برابر وضعیت ماست.

فرق بیرونی بورس ما با کشورهای دیگر نیز این است که در همه کشورهای پیشرفته فضای سرمایه‌گذاری شفاف است؛ قوانین کارآمد و دقیق هستند، قیمت نهادها و نحوه تعیین نرخ‌ها مشخص است، اما در ایران این موضوعات از شفافیت کمتری برخوردار است و معمولاً دچار نوسان می‌شود و سرمایه‌گذار شفافیت کافی برای برنامه‌ریزی ندارد.

بله، در خیلی از جاهای دنیا تجربه نشان داده است که بازار به این وضعیت می‌رسد حتی در کشورهای پیشرفته دنیا نیز اتفاق افتاده است و در این حالت نهادهای تصمیم‌گیری و سیاستگذاری به کمک بازار آمده‌اند. اما این کمک حساب‌شده است؛ به عنوان مثال در بحران سال 2007 به بعد دولت آمریکا مستقیماً به خودروسازها کمک مالی بزرگی کرد و رقم بسیار بزرگی را تخصیص داد که باعث شد خودروسازها از رکود خارج شوند و به حیات خود ادامه دهند چون اگر خودروسازها سقوط می‌کردند بخش مهمی از اقتصاد آمریکا سقوط می‌کرد. الان نیز سرمایه‌گذاران نهادی که کار تخصصی سرمایه‌گذاری انجام می‌دهند اگر نقدینگی مناسب داشته باشند نقش خوبی می‌توانند در بازار ایفا کنند.

بله، اکنون سهم‌های ارزنده و با پتانسیل زیادی در بازار است که می‌توان برای درازمدت خریداری کرد اما متاسفانه حقوقی‌ها اکنون به دلایل مختلفی مثل پرداخت اقساط، پول ندارند.

به اعتقاد من رقم مناسبی حداقل 15 هزار میلیارد تومان باید به حقوقی‌ها به عنوان سرمایه‌گذاران نهادی وام بلندمدت با دوره تنفس مناسب داده شود تا اینها در بازار فعالیت حرفه‌ای خود را توسعه دهند. همزمان شرکت‌هایی که سازمان خصوصی‌سازی باید سهام آنها را عرضه کند، به بازار سرمایه عرضه شوند، با این شرایط بازار جان دوباره‌ای خواهد گرفت و رونق پیدا می‌کند. که دولت می‌تواند از نقدینگی 650 هزار میلیارد‌تومانی این مبلغ را با کمک بانکی تامین کند.

‌ با توجه به اینکه از دی‌ماه سال 1392 تاکنون میانگین قیمت سهام حدود 60 درصد کاهش پیدا کرده است اما شاخص به طور متوسط 30 درصد افت را نشان می‌دهد، نظرتان درباره این ملاک عمل قرار دادن شاخص در زمان حاضر چیست؟ آیا برای سنجش وضعیت می‌توان به این شاخص اعتماد کرد؟

شاخص یک معیار است، بستگی به این دارد که چطور تعریف کرده باشید؛ شاخص به خودی خود نمی‌تواند اشتباه باشد و به اعتقاد من شاخص تنها باید قابل مقایسه باشد. از چند سال پیش که سود نقدی در شاخص محاسبه می‌شود، می‌توان همین سال‌ها را با یکدیگر مقایسه کرد اما شاخص با پیش از آن قابل مقایسه نیست. این موضوع به خودی خود نه مشکلی ایجاد می‌کند و نه منجر به تحلیل اشتباه در افراد می‌شود. اما اگر شاخص سود نقدی را با شاخص بدون سود نقدی که در گذشته روال بوده است مقایسه کنیم، این موضوع می‌تواند منجر به اشتباه شود.

به اعتقاد من شاخص برآیند رفتار بازار است، دستکاری شاخص تنها پیامی را به تحلیلگرها در سطح کلان اقتصاد می‌دهد اما اینکه این موضوع باعث شود رفتار بازار عوض شود، خیلی تاثیر ندارد. حضور شاخص‌های جدید هم بسیار مناسب است چرا که تحلیلگرها از شاخص‌های مختلف تحلیل‌های خود را استخراج می‌کنند، به ویژه برای کسانی که تحلیل تکنیکی انجام می‌دهند، وجود شاخص‌های زیاد قدرت تحلیل در بازار را افزایش می‌دهد.

‌اگر همین الان قیمت‌ها در بازار سهام صفر شود با توجه به ملاک عمل شاخص چند سال اخیر، ما با شاخص 30 هزار واحدی مواجه می‌شویم، آیا این در واقعی نشان دادن فضای بازار تاثیری ندارد؟ پیشنهادات برای خروج بورس از بحران

به اعتقاد من این موضوع بد نیست و تاثیری در ماهیت یا واقعی بودن ندارد. اشکال موقعی بروز می‌کند که ما ندانیم این شاخص قیمت نیست و شاخص بازده است. کسانی که رفتار تکنیکال در بورس دارند، بیشتر به دنبال موضوع قیمت هستند، آنها باید توجه داشته باشند شاخص برآیند همه فعالیت‌ها در بورس است که شامل فعالیت مدیران، سهامداران، سرمایه‌گذاران و مدیران بورس می‌شود که این شاخص با سود نقدی محاسبه شده است. کسانی که بنیادی عمل می‌کنند می‌دانند که این شاخص بازده است؛ اینکه در یک مقطعی در ایران شاخص بازده تعریف شده است اشکالی ندارد و خللی در بورس ایجاد نمی‌کند، اما تنها اشکالی که در چند سال گذشته هنگام تغییر شاخص به وجود آمد این بود که شاخص قیمت از شاخص بازده جدا نشد و شاخص قیمت تبدیل شد به شاخص بازده.

‌ به اعتقاد شما چه شد یا ما چه کردیم که به وضعیت فعلی در بازار سرمایه دچار شده‌ایم؟ چقدر این اتفاقات حاصل احساسات است؟

متاسفانه ما در کشور تاحدودی over reaction یعنی واکنش بیش از واقع داریم. علت این موضوع نیز این است که تحلیلگری به میزان لازم در بازار وجود ندارد و از عمق لازم برخوردار پیشنهادات برای خروج بورس از بحران نیست. بازار به صورت کوتاه‌مدت همیشه نوسان قیمت را به یک مساله خاص ربط می‌دهد و وقتی آن مساله برآورده بشود یا نشود، در هر دو حالت واکنش‌ها چند برابر است. در ماه‌های اخیر موضوعات مختلفی اتفاق افتاد، به عنوان مثال موضوع انرژی هسته‌ای که همه منتظر بودند تا این مذاکرات در آذرماه به نتیجه برسد، هرچند کسانی که در بازار به صورت بنیادی فعالیت می‌کنند و از احساسات هیجانی مبرا هستند تحلیل‌شان این بود که حتی اگر مذاکرات به نتیجه مطلوب برسد و تحریم‌ها کاملاً حذف شود، بلافاصله اتفاقی در بخش حقیقی اقتصاد نمی‌افتد؛ باید مجموعه‌های اقتصادی در گام اول آثار رفع تحریم‌ها را که بسیار زمان‌بر است بررسی و مرتفع کنند.

اما در هر حال در پی مذاکرات انتظاراتی غیرواقعی وجود داشت و چون به نتیجه نرسید بازار عکس‌العمل مضاعف نشان داد. این موضوع با کاهش قیمت نفت و تحریم بودجه دولت به مجلس مصادف شد و هر دو این موضوعات نشان می‌داد که ما سختی‌ها و محدودیت‌هایی را در ماه‌های آینده و سال آینده خواهیم داشت. در بورس نیز همواره بر اساس آینده تصمیم‌گیری می‌شود، بنابراین اینها باعث شد که عکس‌العمل بیش از واقع نشان داده شود، همزمان نیز مسائلی همچون عدم تعیین تکلیف پالایشگاه‌ها، قیمت‌گذاری خودرو و مسائل این‌چنینی موثر واقع شد و دست‌به‌دست هم دادند و موضوع رکود بازار را تشدید کردند.

‌ در 20 سال گذشته با توجه به تجربه فعالیت شما در بازار سرمایه آیا شاهد چنین بحرانی بوده‌اید؟ به ویژه مشابه یک ماه اخیر؟

بله، حداقل سه بار این موضوع را تجربه کرده‌ام؛ یک بار در سال 76-75 بود که خروج از این وضعیت حدود دو سال طول کشید، هر چند در آن زمان بازار بسیار کوچک بود و فعالان بازار محدود بودند. بار دوم در زمان حادثه 11 سپتامبر بود که نکته جالب این بود که در آن روزها هیچ خریدی صورت نمی‌گرفت و حتی کارگزارها حاضر به خرید و فروش نبودند و بازار در شرایط سختی قرار داشت. بار سوم نیز در سال اول ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد بود که بازار واکنش منفی داشت. اما در هیچ یک از این سه مقطع، وسعت بحران هم از نظر زمانی و هم عمق به این اندازه نبود. زیرا اکنون بورس ایران بزرگ شده است؛ 400 هزار میلیارد تومان با فعالیت افراد متعدد و حضور شرکت‌های متنوع در بورس در جریان است. بنابراین طبیعی است که عمق و وسعت ماجرا بیشتر باشد و خروج از آن زمان بیشتری طول بکشد.

سال 76-75 حدود دو سال طول کشید، در مقطع 11 سپتامبر کمتر از یک سال مرتفع شد چون دولت وقت سیاست‌های اقتصادی خوبی اعلام کرد (دوره دوم آقای خاتمی) و کشور رشد اقتصادی مناسبی داشت. بنابراین خوش‌بینی‌ها به بازار افزایش پیدا کرد و وضعیت خوب شد. مقطع سوم نیز که همزمان با انتخاب آقای احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور نهم بود، حدود شش ماه به طول انجامید چرا که دولت به کمک بازار آمد و موضوع مرتفع شد.

اینکه گزارش‌ها محافظه‌کارانه است، درست و طبیعی است. بنابراین شرکت‌ها با محافظه‌کاری گزارش‌های خود را ارائه می‌کنند. در برخی صنایع هم ما با رکود مواجه هستیم. بر این اساس شرکت‌ها نتوانسته‌اند آنقدر که پیش‌بینی کرده‌اند بفروشند، بنابراین مجبور به تعدیل منفی شده‌اند.

‌ تغییرات مدیریتی را تا چه میزان در وضعیت بازار موثر می‌دانید؟ درباره تغییر مدیریتی اخیر، زمان آن و ضرورت آن چه ارزیابی دارید؟

من قبل از تغییر مدیریت بورس، زمان انجام این اقدام را مناسب نمی‌دانستم اما اکنون از این تغییر خوشحالم تا سیاستگذاران بدانند مشکل از سیاست بورس، شخص یا مدیریت نیست؛ بلکه مشکل جای دیگری است.

به اعتقاد من رقم مناسبی حداقل ۱۵ هزار میلیارد تومان باید به حقوقی‌ها به عنوان سرمایه‌گذاران نهادی وام بلندمدت با دوره تنفس مناسب داده شود تا اینها در بازار فعالیت حرفه‌ای خود را توسعه دهند.

نه، به اعتقاد من خیلی تاثیری ندارد و اساساً خوب شد که این معاملات برداشته شد چون این‌گونه معاملات در رونق و رکود، مشکلات خاص خود را دارد.

‌ در زمان حاضر با توجه به اینکه اتفاق واقعی در شرایط اقتصادی کشور و حتی مذاکرات نیفتاده است و ما شرایطی مبنی بر بحرانی بودن وضعیت نداریم، واکنش بازار سرمایه به نوعی است که انگار کشور در شرایط جنگی قرار دارد. این در حالی است که اساساً همه چیز درباره حکومت و دولت در ثبات کامل است و روند مذاکرات نیز همچون گذشته در حال انجام است، این وضعیت را چگونه تحلیل می‌کنید؟

درست است که ما در شرایط جنگی نیستیم اما در شرایطی بدتر از وضعیت جنگی قرار داریم، این موضوع را به لحاظ اجتماعی و سیاسی عرض نمی‌کنم از نظر فضای بورس می‌گویم؛ ابهام بدتر از شفافیت منفی است.

البته من خودم بسیار خوش‌بین هستم، اساساً احتمال شکست مذاکرات و احتمال جنگ را نزدیک به صفر می‌دانم. اما چرا این وضعیت در بورس وجود دارد؟ این موضوع ناشی از این ابهام است چرا که این موضوعات را خیلی دقیق و شفاف برای جامعه توضیح نداده‌اند که آثار این مذاکرات چه خواهد بود؟ آیا اگر توافقی انجام شد بلافاصله همه چیز درست می‌شود؟ آیا همه عدم تعادل‌ها و مشکلاتی که در اقتصاد کشور ناشی از بهره‌وری پایین وجود دارد، با حذف تحریم‌ها رفع می‌شود؟ اینها موضوعاتی است که توضیح دادن آنها بسیار موثر واقع می‌شود. البته ما اکنون در شرایط فوق‌العاده‌ای همچون زمان جنگ نیستیم، هر چند که ایران در زمان هشت سال دفاع مقدس نیز در حال تولید بود؛ سیمان، خودرو و محصولات فولادی تولید می‌شد، اگرچه سخت بود اما تولید ادامه داشت.

نگاه کوتاه‌مدت در بورس یکی از مشکلات کشور است و ربط دادن کل بورس به یک اتفاق خاص همچون مذاکرات، قیمت دلار، نرخ سود سپرده و . (هر کدام به صورت مجزا) اشتباه است. تجربه نشان داده است افرادی که در بازار سرمایه حرکت‌های زیگزاگی دارند همیشه استرس و فشار بیشتری را متحمل می‌شوند، این در حالی است که حتی در صورت منتفع شدن نیز همچون کسانی که حرکت آرام و پیوسته با صبر داشته‌اند، سود می‌برند. هر چقدر تحلیلگری بازار سرمایه را بیشتر کنیم و وزن سرمایه‌گذاران نهادی را افزایش دهیم، آنها می‌توانند سیگنال‌های درست به بازار بدهند، تحلیلگران باید وضعیت بازار را تشریح و روشن کنند که اساساً رفع تحریم‌ها در سطح کل آن چه تاثیری دارد. به اعتقاد من، برای عبور از شرایط فعلی نیاز به صبر و تامل داریم.

به استثنای پیشنهاد من مبنی بر تزریق پول از طریق حقوقی‌ها به بازار، برای خروج از این وضعیت، اقدامات دیگر به عنوان مسکن وضعیت فعلی پاسخگو نیست و اگر در مذاکرات هسته‌ای تا خرداد و تیرماه اتفاقی نیفتد، بورس همین وضعیت را خواهد داشت چون قیمت نفت خیلی دچار تغییر نخواهد شد. وضعیت کلیات بودجه نیز تغییر خاصی نخواهد داشت.

قطعاً نسبت به آینده صنایع و نظام پولی و مالی امیدوارتر خواهیم شد و بورس نیز تحت تاثیر این موارد تکانی خواهد خورد.

آینده بازار را برای کسانی که صبر و تامل کنند، خیلی خوب ارزیابی می‌کنم و توصیه می‌کنم هر کسی اکنون منابع مالی در اختیار دارد سهم بخرد، چون حداقل 80 سهم خوب در بازار وجود دارد که ارزندگی خرید را دارد. اما این بدان معنی نیست که اگر خرید کردید دو تا سه ماه دیگر این قیمت‌ها افزایش پیدا کند، کسی نمی‌تواند چنین تضمینی بدهد.

من به عنوان کسی که بیش از 23 سال در بورس فعالیت می‌کند، مطمئن هستم با این قیمت‌ها دیگر سهام گیر نمی‌آید.

بیانیه ۱۰۰ کارشناس به سران قوا برای خروج بورس از بحران

چراغ قرمزهای پی در پی بازار سرمایه که استارت آن از تابستان سال گذشته زده شد و دامنه آن حتی به سال جدید نیز کشیده شده است، بیش از ۱۰۰ نفر از مدیران و کارشناسان بازار سرمایه را بر آن داشت تا در آستانه برگزاری جلسه شورای هماهنگی اقتصادی با صدور بیانیه‌ای، راهکارهایی را برای […]

چراغ قرمزهای پی در پی بازار سرمایه که استارت آن از تابستان سال گذشته زده شد و دامنه آن حتی به سال جدید نیز کشیده شده است، بیش از ۱۰۰ نفر از مدیران و کارشناسان بازار سرمایه را بر آن داشت تا در آستانه برگزاری جلسه شورای هماهنگی اقتصادی با صدور بیانیه‌ای، راهکارهایی را برای بهبود وضعیت بازار سهام و خروج از بحران کنونی ارائه کنند.

بازار سرمایه بعد از رکوردشکنی‌های بی‌سابقه در ماه‌های ابتدایی سال گذشته و فتح شاخص دو میلیون واحد برای نخستین مرتبه در تاریخ خود، از مردادماه همان سال تغییر جهت داد و در حالی که بسیاری از کارشناسان و سهامداران گمان می‌کردند بازار در حال اصلاح خود است و بعد از مدتی روند نزولی آن متوقف می‌شود، دامنه آن به سال جدید هم کشیده شد. به طوری که از ابتدای سال جدید تاکنون چراغ بازار فقط حدود سه روز سبز بوده و با وجود محدودشدن دامنه نوسان از منفی پنج به منفی دو و اخیرا منفی سه، شاخص کل بورس تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد عقب‌نشینی کرده پیشنهادات برای خروج بورس از بحران و حتی سهم‌های بنیادی و ارزشمند نیز در صف فروش هستند.

در این شرایط فعالان بازار سرمایه در نامه‌ای خطاب به سران قوا، ۸ راهکار عملی برای بازگشت مجدد اعتماد سرمایه‌گذاران به بازار بورس و تامین نقدینگی جهت بهبود وضعیت معاملات را پیشنهاد کردند.

متن نامه به شرح زیر است:

دکتر حسن روحانی – ریاست محترم جمهور

آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی – ریاست محترم قوه قضاییه

دکتر محمدباقر قالیباف – ریاست محترم مجلس شورای اسلامی

با سلام و احترام

می‌دانیم که قصه پرغصه سرمایه‌گذاران بورس ایران را خوب می‌دانید. می‌دانیم که روزانه و هفتگی ده‌ها نامه دریافت می‌کنید که در آن درد سهامداران مظلوم بورس را برایتان تعریف می‌کنند و چه‌بسا بهتر از ما از نابسامانی‌هایی که موجب این شرایط شده است، مطلع باشید. پس وقت گوهربارتان را با تکرار مکررات هدر نمی‌دهیم و به بیان پیشنهاداتی برای برون‌رفت از شرایط کنونی بسنده می‌کنیم.

امروز، در بازار سرمایه، عرضه بر تقاضا فزونی یافته است که بی‌شک برای این موضوع دلایل اقتصادی وجود دارد اما دلایل رفتاری آن بیشتر است. سرمایه‌گذاران ترسیده‌اند و احساس می‌کنند در این وادی تنها و بی‌حامی هستند. احساس می‌کنند پشت‌شان خالی شده و تمام آن وعده‌های خوش صرفا جهت گذر از آن برهه خاص بود. ما فکر می‌کنیم اگر این حس امتداد پیدا کند، توسعه اقتصادی کشور و به تبع آن بازار سرمایه در آینده با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌شود. از همین رو پیشنهاد می‌کنیم بیایید بار دیگر دست در دست هم دهیم و این مشکل را فارغ از هر عقیده و جناح‌بندی سیاسی به خاطر مردم و کشورمان حل کنیم. بیایید به خاطر بیاوریم که هر جا یکدل و متحد کنار هم بوده‌ایم تهدید را مرتفع کرده و آن را به فرصت تبدیل کرده‌ایم.

در راستای این هدف بزرگ و برای نیل به این مقصود پیشنهاداتی را مطرح می‌کنیم:

یک) مالیات حق ملت است. حق جوان سیستان بلوچستانی، مادر اهوازی و پیرمرد خراسانی و … است. دور از انصاف است بگوییم برای حل مشکل عده‌ای از مردم، عده دیگری سهیم باشند ولی پیشنهاد ما این است که بازار سرمایه مانند دیگر بخش‌های اقتصاد با اندکی تاخیر مالیات را پرداخت کند. می‌دانید بابت فروش هر سهم، سرمایه‌گذار نیم‌درصد ارزش معامله را به عنوان مالیات پرداخت می‌کند. پیشنهاد این است که این نیم‌درصد به نام دولت در صندوق تثبیت بازار سرمایه سرمایه‌گذاری شده و با وجوه آن برای خرید سهام ارزنده بازار اختصاص یابد.

هر زمان بازار سرمایه به وضعیت طبیعی بازگشت، سهام این صندوق به ارزش روز (که قطعا بالاتر از قیمت‌های امروز خواهد بود) فروخته شده و به حساب سازمان امور مالیاتی برگردد. توجه کنید ما نمی‌گوییم به ما وجهی پرداخت کنید. صرفا می‌گوییم مانند هر شخص حقیقی و حقوقی دیگری که برای پرداخت مالیاتش شاید بیش از یک سال زمان داشته باشد، به ما نیز اندکی زمان دهید تا کسب و کارمان دوباره به رونق برگردد و مالیات را با سود منطقی پرداخت کنیم.

دو) قانون را اجرا کنید! پرداخت یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت قانون است. اگر شما بزرگواران برای اجرای قانون پیشقدم نشوید، چه کسی در این سرزمین ممکن است پیشقدم شود؟

سه) در کمیته تخلفات بازار سرمایه و دادگاه جرایم اقتصادی هر ماه ارقامی به عنوان جریمه و مجازات از فعالین و مدیران اخذ می‌شود. پیشنهاد می‌کنیم تا سپری‌شدن شرایط کنونی، این ارقام به مانند مالیات‌ها به صندوق تثبیت واریز شود و با عادی‌شدن شرایط به حساب خزانه دولت بازگردد.

چهار) در شرایط کنونی مانند شرایط جنگی باید قدر سربازان شجاعی را که حاضرند پیشقدم شوند و برای تغییر شرایط به جلو بروند، بدانیم و آنها را تشویق کنیم. باید برای تشویق طرف تقاضای بازار تدابیری اخذ کنیم که برای دستیابی به این هدف سه پیشنهاد داریم:

الف- صندوق‌های توسعه و تثبیت بازار امروز به انباشتی از دارایی سهام تبدیل شده‌اند و توازن وجه نقد و سهام در آن از بین رفته است. بنابراین پیشنهاد می‌شود این صندوق‌ها برای گذر از شرایط کنونی بخشی از سهام موجود در پرتفوی را عادلانه و با نرخ سود متناسب به صورت اقساطی به تمام علاقه‌مندان (با رعایت شرایط انصاف و عدالت) واگذار کنند تا هم خصوصی‌سازی تعمیق یابد هم با افزایش وجوه نقد این صندوق‌ها دوباره موفق به انجام رسالت خود شود.

ب- در همین شرایط کنونی افراد زیادی وجود دارند که حاضرند تسهیلات گرفته و در طرف تقاضا به خرید سهام بپردازند ولی قوانین دست‌وپاگیر سازمان بورس و بانک مرکزی گاه مانع از این کار می‌شود. از کفایت سرمایه کارگزاری‌ها تا عدم پذیرش سهام به عنوان وثیقه نمونه‌هایی از این دست هستند. بازار سرمایه ایران قادر به تامین منابع از درون خویش است ولی تحقق این امر نیاز به پالایش قوانین دارد. لذا تقاضا می‌شود به ریاست سازمان بورس و بانک مرکزی دستور دهید با فوریت زمانی مسیر را برای علاقه‌مندان به سرمایه‌گذاری بلندمدت حدالامکان تسهیل نمایند.

ج- در سال‌های گذشته پرونده‌های بسیاری برای فعالان بازار سرمایه تشکیل شد که حرف و حدیث‌های فراوان درباره آنها وجود دارد. افراد بسیاری که حضورشان برای سرمایه‌گذاران قوت قلب بود، امروز دلخورند و سکوت پیشه کرده‌اند. عدالت ترمیمی راه‌ حل عادلانه‌ای برای حل این مشکل است که ریاست محترم قوه قضاییه نیز تایید و تاکید بسیار بر آن داشتند ولی تا امروز اجرایی نشده است. این تقاضا را داریم که تسریع در اجرای عدالت ترمیمی را از ریاست سازمان بورس خواستار شوید.

پنج) قیمتگذاری دستوری امری که تمام مسئولان با آن مخالفند ولی همچنان در حال اجراست. همان طور که در بند یک نامه عرض شد حمایت از بازار سرمایه نباید سبب تضییع حق از هیچ ایرانی شود. اکنون هم می‌گوییم حق سرمایه‌گذاران و صاحبان کسب و کار نباید به بهانه‌های واهی و سود عده قلیل ضایع شود. برای مثال آیا می‌دانید بیش از ۱۰ سال است که شرکت‌های خودروسازی هیچ سودی به سهامدارانشان پرداخت نکرده‌اند؟ به اعتقاد شما بقیه بخش‌های صنعت خودرو هم این مشکل را نداشته‌اند؟ یا در قیمتگذاری فولاد، سنگ‌آهن و … چگونه است که دلالان خودرو و سوداگران فولاد و پتروشیمی میلیارد میلیارد تنها از دست به دست کردن کالاها سود می‌کنند اما کارخانجات تولیدکننده همان محصولات با هزینه‌های مالی و هزار هزینه پنهان دیگر درگیرند؟ آیا این نگاه به حمایت از تولید منتهی می‌شود؟ پیشنهاد می‌کنیم در راستای حمایت از تولید، یکبار برای همیشه قیمتگذاری دستوری را کنار بگذاریم و تلاش کنیم فرآیندهای بازار را بهبود بخشیم.

شش) بازار سرمایه از بخش‌های بسیاری از اقتصاد تاثیر می‌پذیرد. این بازار به نرخ سود حساس است. به نرخ ارز حساس است. به سیاست‌های خرد و کلان اقتصادی حساس است. نص صریح قانون این است که سازمان بورس اوراق بهادار محافظ منافع سرمایه‌گذاران خرد باشد. پیشنهاد می‌شود ریاست سازمان بورس در جلساتی که در آن تصمیمات مهم در سرنوشت میلیون‌ها سهامدار در آن رقم می‌خورد، از جمله جلسات هیات دولت، حضور داشته باشد تا مبادا بخشنامه و سیاستی نافی منافع چند ده میلیون ایرانی اتخاذ گردد. پیشنهاد می‌کنیم در غیاب کانون سهامداران حقیقی نماینده‌ای از سازمان بورس به عنوان حافظ منافع سرمایه‌گذاران در تمام جلسات و شوراهای اقتصادی حضور داشته باشد.

هفت) قانون تجارت ایران مصوب سال ۱۳۴۸ است. بیایید قبول کنیم بعد از ۵۲ سال بخش‌هایی از این قانون احتیاج به بروزرسانی و ترمیم دارد. ثبت افزایش سرمایه شرکت‌ها که به هیچ وجه عملیات پیچیده‌ای نیست گاهی به سال کشیده می‌شود و سرمایه‌گذار یک سال کامل دسترسی به دارایی‌اش ندارد. پرداخت سود شرکت‌ها در مدت ۸ ماه، آن هم از تاریخ برگزاری مجمع سالیانه که خود معمولا ۴ ماه بعد از پایان سال مالی است، در شرایط تورمی امروز قطعا ناعادلانه بوده و به هیچ وجه مشوق سرمایه‌گذاری بلندمدت نیست. این قوانین در فضای امروز به جای تشویق سرمایه‌گذاری بلندمدت، مجازات‌کننده سرمایه‌گذاری بلندمدت است. پیشنهاد می‌کنیم کمیته‌ای در سازمان بورس برای اصلاح سریع‌تر این قوانین تشکیل شود.

هشت) سیاست‌های تشویقی یکی از ابزارهایی است که می‌تواند در حال حاضر به عنوان محرک در کنار نرخ‌گذاری‌های غیر دستوری کمک بزرگی به اقتصاد و بازارسرمایه داشته باشد. تخفیفات مالیاتی، تعدیل نرخ ارز تسعیر بانک‌ها، تخفیف نرخ خوراک پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ و … می‌تواند چراغ سبز قوی از سوی حاکمیت برای تقویت سرمایه‌گذاری و سهامداران این بازار باشد.

هدف ما از نگارش این نامه اعلام همدلی و همکاری برای رهایی و خروج از این شرایط است. بازار سرمایه ایران در ابتدای راه قرار دارد و می‌تواند در تولید و اقتصاد نقش‌آفرینی مولد داشته باشد. قلب سرمایه‌گذاران بورس ایران مانند قلب هر ایرانی دیگری برای وطن‌شان می‌تپد و جز افتخار برای این مرز و بوم چیزی از خداوند نمی‌خواهند. ما ایمان داریم اگر همگی دست در دست هم دهیم این مقطع را نیز به سلامت و پرافتخار سپری خواهیم کرد.

دو پیشنهاد جذاب برای واگذاری پرسپولیس و استقلال

پیشنهاد نهایی سازمان خصوصی‌سازی برای پرسپولیس و استقلال، واگذاری سهام با بلوک 17 درصد یا 51 درصد است.

دو پیشنهاد جذاب برای واگذاری پرسپولیس و استقلال

به گزارش "ورزش سه"، در حالی که بیش از شش ماه از واگذاری پرسپولیس و استقلال در بورس می‌گذرد، حالا همه منتظر واگذاری نهایی با بلوک‌های مدیریتی هستند که قرار بود شهریور ماه انجام شود اما حالا به آذر موکول شده تا فوتبال ایران در آستانه هیجانی قابل‌توجه با ورود مشتریان به صف خرید دو باشگاه بزرگ فوتبال ایران باشند.

حسین قربانزاده رئیس سازمان خصوصی سازی در این خصوص توضیح داد: از 15 آذر که بارگذاری [مدارک در کنفدراسیون فوتبال آسیا] تا پایان سال آغاز خواهد شد و در این مدت ایرادات باید یکی یکی مرتفع شود، از جمله واگذاری بلوک مدیریتی. دو هفته بعد پیشنهاد ما در هیئت واگذاری مطرح خواهد شد؛ دو پیشنهاد داریم یکی 17 درصد و یکی 51 درصد. یکی از این‌ها احتمالا به تصویب خواهد رسید و سپس مزایده انجام می‌شود.

وی افزود: همچنین اهلیت متقاضیان باید به تصویب برسد و تا پایان سال باید مالکیت مشترک در پرسپولیس و استقلال به زیر ده درصد برسد و این واگذاری این نتیجه را به دنبال داشته باشد.

او درباره زمان احتمالی عرضه بلوک مدیریتی عنوان کرد: کمیته حرفه‌ای‌سازی شهریور را زمان بارگذاری مدارک اعلام کرده بود اما الان اعلام کردند 15 آذر را آغاز بارگذاری قلمداد کرده‌اند. تا پایان سال مهلت وجود دارد و تلاش پیشنهادات برای خروج بورس از بحران ما این است که تا آذر ماه این اتفاق بیفتد اما سنگینی کار باعث می‌شود که ملاحظات زیادی وجود داشته باشد و این کار دو سه ماه زمان خواهد برد.

به این ترتیب احتمالا باشگاه پرسپولیس و استقلال فصل جدید را با ترکیب هیئت مدیره متفاوت آغاز خواهند کرد و البته باید دید سهام به صورت 51 درصد عرضه خواهد شد یا عرضه در بلوک پیشنهادات برای خروج بورس از بحران 17 درصدی به تصویب می‌رسد.

پیش بینی بورس ۱۴۰۲؛ بحران به بورس می‌رسد؟

پیش بینی بورس 1402,آینده بورس 1402

به گزارش جهان صنعت،بورس در چند ماه گذشته روند نزولی داشته. به واسطه این نزول نقدینگی سنگینی از بازار خارج شده است. این خروج نقدینگی بیشتر می‌شود؟ به گزارش تجارت‌نیوز، تقریبا ۲۵ ماه است که بورس روند نزولی دارد و در این مدت مسوولان امر نتوانسته‌اند با عملکرد و مصوبه‌های خود وضعیت پیشنهادات برای خروج بورس از بحران بورس را تغییر دهند.

در این دو سال، بورس دو رییس سازمان و دو رییس‌جمهور دیده است که هیچ یک عملکرد مثبتی در حوزه بورس ثبت نکرده‌اند. سقوط بورس در دولت دوازدهم شروع شده و هم‌اکنون در دولت سیزدهم ادامه دارد. این ادامه‌دار بودن نزول درحالی است که رییس جمهور در زمان انتخابات وعده ترمیم بورس و جبران زیان سهامداران را داده بود اما تا به امروز خبری از جبران زیان و ترمیم بورس نیست.

به هرحال انتظار می‌رفت که تالار شیشه‌ای در این دوسال تغییری کند یا حداقل در یک سال اخیر به واسطه حضور ابراهیم رییسی و وعده‌های آن روند ترمیمی بازار آغاز شود. اما وضعیت به این شکل نبود و بورس دچار بحران شد!

از سوی دیگر بازارهای موازی نیز رکورد‌شکنی کردند. برای نمونه دلار بازار آزاد محدوده قیمتی ۳۵ هزار تومانی را رد کرد. این افزایش قیمت دلار در بازار به زیان اقتصاد کشور و خصوصا بورس است. ولی سرمایه‌گذاران به واسطه سود بیشتر، سرمایه خود وارد این بازار می‌کنند. در نهایت خروج و ورود سنگین نقدینگی به این بازارها آسیب خواهد زد.

بحران بورس چیست؟

چند روزی می‌شود که خروج پول از صندوق‌های با درآمد ثابت به بالاترین حد خود رسیده است. به نظر می‌رسد که با اتمام سرمایه این صندوق‌ها خروج نقدینگی از بازار اوراق قوت خواهد گرفت و در نهایت بحران خروج نقدینگی به سراغ بورس می‌آید که نتیجه آن سقوط بیش از پیش شاخص و نابودی سرمایه‌های مردم است.

بررسی حجم معاملات در بازار سرمایه و ارز نشان می‌دهد که برخی از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند سرمایه خود را به دلیل بازدهی کم از بورس خارج و وارد بازار ارز کنند. چرا که سود و بازدهی بسیار خوبی برای سرمایه‌گذاران دارد.

این خروج نقدینگی از بورس و ورود آن به بازار ارز یک بحران جدید برای بورس و بازار دلار خواهد بود، زیرا از بورس یک نقدینگی سنگین خارج و یک حجم سنگین وارد بازار دلار می‌شود و به نوعی توازن سرمایه‌گذاری در این بازارها به هم می‌خورد. البته با توجه به اینکه بازارهای دلار و بورس تاثیر بسزایی در اقتصاد کشور دارند می‌توانند اقتصاد ایران را در میان‌مدت تحت تاثیر قرار دهند.

به هرحال قیمت دلار در چند روز گذشته به سقف تاریخی ۳۵ هزار تومان رسیده و از سوی دیگر قیمت دلار در محدوده ۲۷ و دلار سنا در محدوده ۲۸ هزار تومان است.

اختلاف قیمت شدید بین دلار در بازار آزاد و صرافی‌ها باعث شده سرمایه‌گذاران برای سود بیشتر وارد این بازار شوند.

همچنین آمارها و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که برخی از سرمایه‌گذاران پول خود را از بورس خارج و وارد بازار ارز کرده‌اند و این یعنی نابودی بورس و ضربه شدید به اقتصاد کشور.

جایگاه نگران‌کننده بورس در بودجه ۱۴۰۲

با رسیدن به نیمه دوم سال همانند گذشته بحث بودجه داغ شده و بر سر زبان‌ها افتاده است، در این میان باتوجه به نگاه ویژه‌ای که مدتی است دولتمردان به بازار سرمایه دارند جایگاه این بازار در بودجه ۱۴۰۲ هم مورد بحث قرار گرفته است.

به گزارش توانا، چگونه می‌توان رونق را به بورس فلک‌زده سرازیر کرد به‌طوری که در نخستین نشست هم‌اندیشی در ارتباط با مسائل مرتبط با بودجه عمومی دولت برای سال آینده، مدیران ارشد سازمان بورس و اوراق بهادار به ارائه نظرات و پیشنهادهای خود با توجه به تجربیاتشان از قانون بودجه در سال‌های گذشته پرداختند.

پیش بینی بورس 1402,آینده بورس 1402

به گفته مجید عشقی، رییس سازمان بورس با تشکیل کمیته‌ مشترک کمیسیون اقتصادی و وزارت اقتصاد، وضعیت بازار سرمایه در بودجه آتی تقویت شده و به شرکت‌ها کمک می‌کنیم تا ضمن افزایش سودآوری، رشد سرمایه‌گذاری نیز اتفاق بیفتد. بر این اساس یکی از کارشناسان بورسی جایگاه بورس در بودجه ۱۴۰۲ را واکاوی کرد. سیاوش وکیلی، کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش خبرنگار توانا، که لایحه بودجه ۱۴۰۲ می‌تواند چه نقشی در رونق بازار داشته باشد، گفت: «پیش‌بینی‌پذیر بودن اقتصاد» کلیدواژه‌ای است که از روز روی کار آمدن دولت توسط وزرا و متولیان اقتصادی مختلف دولت درمورد آن بحث شد یعنی دیدگاه اقتصادی دولت مبتنی بر فراهم آوردن شرایطی برای پیش‌بینی‌پذیر بودن اقتصاد است و طبیعتا همه این موارد باید در بستری دیده شود که فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران صرفا آن را به معنای گفتاردرمانی و حرف تلقی نکنند بلکه به چشم ببینند.

او ادامه داد: بر این اساس یکی از نمودهای عینی بحث بودجه است. البته اینکه گفته می‌شود سرمایه‌گذاری فرآیندی بلندمدت و میان‌مدت است درنتیجه باید در بودجه برخی از موضوعاتی که به تقویت حوزه کسب و کار کمک می‌کند، گنجانده شود. چندان نمی‌تواند اعتماد را در بورس فراهم کند؛ چون بودجه سندی یک‌ساله است ضمن آنکه وضعیت موجود به‌گونه‌ای است که درمورد این موضوع تاریخچه‌ای داریم بنابراین مبحث جدیدی نیست.

وکیلی افزود: پارسال هم در وضعیت کنونی قرار داشتیم که گفته می‌شد اوایل کار دولت است و هماهنگی وجود ندارد. بنابراین علی‌رغم اینکه رویکرد و سناریو پیش‌بینی‌پذیر بودن اقتصاد در بودجه دیده می‌شد اما در عمل این اتفاق رخ نداد. همچنین در رابطه با نرخ خوراک و گاز صنایع مصرفی هم مسیر به گونه دیگری پیش رفت و بازار سرمایه را چهار ماه در التهاب و رکود فرو برد چون بسیاری از موارد پیش‌بینی شده در بودجه ضد‌تولید بود و درنهایت منجر به کاهش سودآوری شرکت‌ها شد.

این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: کمااینکه حقیقت موجود این روزها این است که درمورد وضعیت متانول‌سازها مانند پتروشیمی زاگرس پیش‌بینی‌ها به وقوع پیوست و با کاهش قیمت‌های جهانی برخی شرکت‌هایی که مزیت نسبی داشتند، مزیت خود در تولید و همچنین سودآوری‌شان را از دست دادند که طبیعتا بر بازار سرمایه اثر منفی داشته است.

او گفت: در حال حاضر با توجه به اخبار منتشرشده به‌نظر می‌رسد دولت دیگر نمی‌خواهد مسیر سال گذشته را طی کند و ظاهرا کارگروه مشترکی بین مجلس و دولتی‌ها شکل گرفته که حضور سازمان برنامه و بودجه و رییس سازمان بورس و در کنار آن مصاحبه‌های منتشرشده این نوید را می‌دهد در سال جاری ناهماهنگی سال گذشته را نخواهیم داشت و از اکنون حفظ سودآوری شرکت‌ها مدنظر است و به‌نظر می‌رسد مواردی مانند نرخ خوراک و گاز، حقوق و عوارض مالکانه دولت، عوارض صادراتی و… در بودجه دیده شود.

به گفته وکیلی امید است بودجه‌ای تنظیم شود که در آن سودآوری شرکت‌ها و پیش‌بینی‌پذیری اقتصاد حتی برای یک سال لحاظ شود، به این ترتیب اگر چنین مفروضاتی در تنظیم بودجه رعایت شود چون بازار سرمایه همیشه افق آینده را مورد معامله قرار می‌دهد شاهد بهبود وضعیت معاملات این بازار خواهیم بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.