بررسی الگوی پرچم و الگوی مثلث و تفاوتهای آنها
برای ورود و سرمایه گذاری در بازار سرمایه ، باید به شرایط آن آگاه باشید و همچنین مهارتهای لازم به منظور انجام معملات و خرید و فروش را کسب کنید. بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند قبل از اقدام برای خرید یا فروش سهام یا دارایی خود، وضعیت موجود آن را تحلیل کنند و نسبت به آن تصمیم بگیرند. تحلیلگران زیادی هستند که از تحلیل تکنیکال برای این کار استفاده میکنند. الگوهای مختلفی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که با استفاده از آنها میتوانید سهمهای مختلف را تحلیل کنید. الگوی مثلث و الگوی پرچم جزو الگوهای تکنیکالی هستند که دادهها و اطلاعات مهمی را از روی نمودار سهام به تحلیلگران میدهند. در این مقاله ابتدا، تعریف این دو الگو مطرح شده و سپس به تفاوتهای میان این 2 الگو خواهیم پرداخت.
الگوی مثلث، انواع و خصوصیات آن
الگوی پرچم، انواع و خصوصیات آن
تفاوت بین الگوی پرچم و الگوی مثلث
الگوی مثلث
در تحلیل تکنیکال برخی از الگوها با عنوان الگوی ادامهدهنده شناخته میشوند. این الگوها همانطور که از نام آنها پیداست، در ادامه یک روند حرکت میکنند. الگوهای ادامه دهنده معمولاً در زمان کمتری ساخته میشوند و اکثراً در رده الگوهای کوتاهمدت یا میانمدت تقسیمبندی میشوند. الگوی مثلث نیز جزو الگوهای ادامهدهنده محسوب میشود.
درالگوی مثلث، نمودار قیمت سهام در بازه زمانی مشخص، تشکیل الگویی میدهد که با اتصال خطوط، الگویی شبیه به مثلث هندسی شکل میگیرد.
انواع الگوی مثلث
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال انواع مختلفی دارد که در ذیل به هرکدام از آنها میپردازیم:
الگوی مثلث افزایشی یا صعودی
همانطور که از نام این الگو مشخص است، در الگوی مثلثی افزایشی، نوک مثلث میل به افزایش قیمت و رو به بالا دارد. در این الگو، خط پایینی بهعنوان خط روند بهصورت افزایشی شکل میگیرد و خط بالایی تقریباً افقی میباشد. در خط روند حمایتهای نمودار، کف قیمتی بالاتری میسازند و به همین جهت رو به بالا در حرکت خواهد بود و خط بالایی مثلث، مقاومتهای ساخته شده را در طول روند خود، در بر الگوی گُوِه افزایشی میگیرد.
طبق تحلیل تکنیکال، هرگاه در الگوی مثلث افزایشی، نمودار قیمت سهام، مقاومتهای پیش روی خود را به سمت افزایش قیمت رد کند، میتواند یک سیگنال مثبت خوب برای خرید صادر کند. اکثر تحلیلگران در این مواقع پیشبینی میکنند که سهام با روند صعودی در آینده مواجه شود.
الگوی مثلث کاهشی یا نزولی
طبعاً این الگو برخلاف الگوی افزایشی عمل میکند. در الگوی مثلث کاهشی، نوک مثلث به سمت پایین و نزول قیمتی، میل میکند. بنا بر این الگو، خط روند در خط بالایی مشخص میشود. در خط روند مقاومتهای ایجاد شده، قلههای کوتاهتر از قبل خود را میسازند که الگوی گُوِه افزایشی این باعث میشود تا خط روند بالایی به سمت پایین سوق پیدا کند. همچنین خط پایینی در الگو، به عنوان خط افقی در نظر گرفته میشود و در این حالت حمایتهای سهم معمولاً به شکل ثابتی تکرار میگردند.
طبق تحلیل تکنیکال، هرگاه در الگوی مثلث کاهشی، کندل قیمتی، حمایتهای خود را به سمت پایین بشکند، میتواند یک سیگنال منفی صادر کند تا سهامدار نسبت به موقعیت قیمت سهام احساس خطر کند. بیشتر تحلیلگران در این مواقع پیشبینی میکنند که سهام با روند نزولی در مسیر خود همراه خواهد شد.
الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن معمولاً با توقف روند حرکتی همراه است و بعد از طی بازه زمانی، دوباره به روند قبلی خود ادامه میدهد. در الگوی متقارن، خط عمودی نمودار در کندلهای ایجاد شده بهعنوان قاعده مثلث محسوب میشود و دو خط بالایی الگوی گُوِه افزایشی و پایینی هرکدام در روند صعودی و نزولی قرار میگیرند. مثلاً خط بالایی شکل نزولی و خط پایینی شکل صعودی به خود میگیرند تا الگوی مثلث شکل متقارن داشته باشد.
الگوی پرچم
در تحلیل تکنیکال، برخی از الگوها در بازههای زمانی مختلف اصلاح قیمتی انجام میدهند و مجدداً در طی زمان به روند صعودی یا نزولی خود برمیگردند. ساختارالگوی پرچم نیز به همین شکل است. در الگوی پرچم، یک روند صعودی قوی قبل از رسیدن به زمان اصلاح شکل میگیرد و زمانی که نمودار سهام وارد فاز اصلاحی میشود، الگوی پرچم تکمیل میگردد و بعد از آن باید منتظر بازگشت به روند و ادامه روند قبلی خود باشیم.
در ساختار الگوی پرچم، روند قبل از تشکیل الگو را "میله پرچم" و دوره اصلاح و تکمیل الگو را "بدنه پرچم" معرفی میکنیم. معمولاً بهترین زمان خرید سهام، بعد از تشکیل الگوی پرچم و آماده شده برای روند صعودی، تعیین میشود.
منظور از میله پرچم همان روند صعودی قوی قبل از شکلگیری الگو میباشد که با شیب تند به سمت بالا در حرکت است.
منظور از بدنه پرچم، نوسانات قیمتی در زمان اصلاح میباشد. این بدنه با تشکیل کانال قیمتی، میتواند شکل مثلث یا مستطیل به خود بگیرد.
با بکار گرفتن الگوی پرچم، میتوان 3 نقطه مهم یعنی نقطه ورود، حد ضرر و حد سود را مشخص کرد و طبق آن معامله خود را انجام داد.
انواع الگوی پرچم
الگوی پرچم انواع مختلفی دارد که عبارتند از:
الگوی پرچم صعودی
در این الگو، مشاهده میشود که قیمت سهام با قدرت بالایی در روند صعودی قرار دارد و بعد از مدت زمانی وارد کانال اصلاحی میشود. اگر کندل الگوی گُوِه افزایشی قیمتی بعد از عبور از فاز اصلاحی، مقاومت خود را با قدرت به سمت بالا بشکند، انتظار رشد قیمت بهاندازه میله پرچم در روند بعدی سهام داریم. در این حالت بهترین نقطه برای ورود، اتمام کانال اصلاحی میباشد.
الگوی پرچم نزولی
این الگو، درست برخلاف الگوی صعودی عمل میکند. قبل از تشکیل الگوی پرچم، یک روند نزولی قوی شکل میگیرد و بعد از ورود به کانال اصلاحی، دوباره روند نزولی خود را از سر میگیرد. اگر حمایت سهم در روند شکسته شود، انتظار افت شدید قیمتی بهاندازه روند قبلی خواهیم داشت و بهترین موقعیت برای خروج از سهم و جلوگیری از ضررهای احتمالی میباشد .
الگوی پرچم سهگوش
این الگو شباهت زیادی به الگوی مثلث متقارن دارد و در کانال اصلاحی خود، شکل مثلث میگیرد. با این تفاوت که قبل از شکلگیری الگو، حتماً میبایست شاهد روند صعودی یا روند نزولی قوی در نمودار باشیم. الگوی پرچم سهگوش نیز میتواند بسته به حرکت سهم، صعودی یا نزولی باشد. در الگوی صعودی انتظار رشد قیمت بهاندازه میله پرچم و در الگوی نزولی انتظار افت قیمت بهاندازه میله پرچم خواهیم داشت.
تفاوت بین الگوی پرچم و الگوی مثلث
با اینکه هر دو الگوی مثلث و الگوی پرچم، از الگوهای ادامه دهنده به شمار میروند و به لحاظ ظاهری شباهتهای بهخصوصی باهم دارند اما دارای تفاوتهای ساختاری هستند که در این قسمت به آنها میپردازیم.
- در الگوی پرچم، نمودار قیمتی باید جهت و روند مشخص قوی با شتاب زیاد وجود داشته باشد و روند اولیه برای تشکیل الگو بسیار حائز اهمیت است. اما این مورد در تشکیل الگوی مثلث چندان مهم نیست.
- شیب تغییرات در الگوی پرچم بیشتر از الگوی مثلث است. به همین نحو، در الگوی پرچم، شکست مقاومت یا حمایت با شیب تندتر و قدرتمندتری رخ میدهد و به عبارتی زودتر به اهداف قیمتی میرسد.
- الگوی پرچم میتواند ساختاری مستطیل شکل نیز به خود بگیرد اما در الگوی مثلث حتماً شاهد شکلگیری مثلث در نمودار هستید.
- تغییرات قیمتی در الگوی پرچم به دلیل وجود شیب بالا، شدیدتر اتفاق میافتد.
- هدف قیمتی در الگوی پرچم به مراتب راحتتر از الگوی مثلث تخمین زده میشود. چراکه در الگوی پرچم، میله پرچم معیار بسیار مناسبی برای تعیین هدف سهام میباشد. به همین دلیل تعیین نقطه حد ضرر و حد سود با استفاده از الگوی پرچم دقیقتر به نظر میرسد.
- الگوی مثلث صعودی میبایست در کانال نوسانات خود، کفهای بالاتری بسازد تا به سمت صعود میل کند اما در الگوی پرچم ممکن است این کانال، ثابت و یا در برخی مواقع نزولی باشد و بعد دوباره به روند صعودی برگردد.
- در الگوی مثلث، فشردگی در کانال مثلثی، میتواند بر قدرت روند بعدی تأثیر زیادی بگذارد و هر چه این کانال فشردهتر شود، قدرت بالاتری در روند خواهد داشت.
جمعبندی
الگوهای مختلفی در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند تا نقاط مهم برای ورود یا خروج سهم شناسایی شوند. هر الگو بر اساس ساختاری که دارد در تعیین این نقاط نقش قابل توجهی دارند. در این مقاله به بررسی ساختار الگوی مثلث و الگوی پرچم پرداختیم و با بررسی برخی از شباهتهای آنها، در ادامه مطلب تفاوتهای موجود در این دو الگو را مورد ارزیابی قرار دادیم.
کسب مهارت در تحلیل تکنیکال و تشخیص دقیق الگوهای مثلث و پرچم در نمودار سهام مختلف، نیاز به افزایش آگاهی و آموزشهای لازم دارد. کارگزاری اقتصاد بیدار با داشتن سابقه طولانی در بازار بورس، خدمات آموزش بورس را بر اساس سطح دانش علاقهمندان به حوزه سرمایهگذاری، ارائه میدهد و برای کسب اطلاعات بیشتر کافی است با سایت یا دفاتر کارگزاری در ارتباط باشید.
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، الگوی گُوِه افزایشی کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند الگوی گُوِه افزایشی قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و الگوی گُوِه افزایشی شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی الگوی گُوِه افزایشی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
دیدگاه شما