وقتی مرگ موش هم شیرین میشود!
وارن بافت، یکی از خوشنامترین و شناختهشدهترین تاجران و میلیاردرهای آمریکایی که زمانی یکی از منفیترین اظهارنظرها را درباره بیتکوین گفته بود، حالا وارد این بازار شده است! سالها پس از اینکه وارن بافت بیتکوین را «مرگ موش» نامید، حالا اعلام شده که او بهتازگی یک میلیارد دلار در یک بانک سرمایهگذاری کرده که یکی از مهمترین فعالیتهایش حوزه رمزارزهاست!
مرگ موش، اظهارنظر معروف بافت درباره بیتکوین است. وقتی سرمایهگذار معروفی که به خاطر دانستن بسیاری چیزها قبل از سایر فعالان بازار، «حکیم اوماها» نامیده میشود، چنین اظهارنظری کرد، خیلیها به تبعیت از او بیتکوین را پوچ و توخالی نامیدند و به سمت آن نرفتند، اما حالا استاد و پول استاد چیز دیگری میگویند.
کدام شرکت بافت به بیتکوین علاقهمند شده است؟
یکی از شرکتهای وارن بافت یعنی شرکت برکشایر هاتاوی یک میلیارد دلار سهام یک بانک دیجیتالی را که بر رمزارز متمرکز است، خریداری کرده است. برکشایر هاتاوی اوایل هفته گذشته با تشکیل پرونده در نهاد ناظر مالی آمریکا یا همان SEC، سرمایهگذاری در حوزه ارزهای دیجیتال خود را عمومی کرد.
فاش شده که شرکت بافت یک میلیارد دلار سهام از Nubank که یک بانک دیجیتال مستقر در برزیل و بزرگترین در نوع خود در آمریکای لاتین است، خریداری کرده است.
نوبانک یک نئوبانک است که خارج از قوانین سیستم بانکی سنتی فعالیت میکند. واحد سرمایهگذاری این بانک دیجیتال، NuInvest، به کاربران اجازه میدهد تا پول خود را در صندوق قابل معامله مبادلات بیتکوین (ETF) قرار دهند. به عبارتی ورود برکشایر به جمع سهامداران این بانک بهنوعی بهرهگیری از فضای مالی است که رهبران برکشایر قبلاً علاقه چندانی به آن نشان ندادهاند.
رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل برکشایر در گذشته از «زهر موش» نامیدن ارزهای دیجیتال و دارایی غیرمولد که «اصلاً ارزش منحصربهفردی ندارد» خودداری نکرده است.
«چارلی مانگر»، شریک قدیمی بافت و نایبرئیس برکشایر هاتاوی، نیز بهسختی از بیان نظرات تندوتیز خود در مورد ارزهای دیجیتال طفره میرود. مانگر اخیراً اظهار کرده بود که ای کاش ارز دیجیتال «هیچوقت اختراع نمیشد» و حتی اشاره کرده بود که نمیخواست هیچ تاجر و کاسب ارز دیجیتالی با خانوادهاش وصلت کند! اما گویا حالا نهتنها بدشان نمیآید عروس و داماد رمزارزی بگیرند، بلکه خودشان هم با یک میلیارد دلار وارد این بازار شدهاند!
مانگر نسبت به بیتکوین، پرطرفدارترین رمزارز بازار، بارها اعلام بیزاری کرده و زمانی آن را «منزجرکننده و مغایر با منافع تمدن» نامیده بود. مانگر حتی در دورهای از تصمیم چین برای ممنوعیت تجارت بیتکوین در این کشور حمایت کرده و از ایالات متحده خواسته بود تا اقدامات مشابهی را انجام دهد.
وقتی ورق برمیگردد
برکشایر تابستان گذشته ۵۰۰ میلیون دلار از سهام نوبانک را خریداری کرده بود؛ ماهها قبل از اینکه این شرکت در دسامبر ۲۰۲۱ عمومی شود. در آن زمان، نوبانک اعلام کرد این بزرگترین سرمایهگذار واحدی بوده که یک بانک فینتکی تاکنون دریافت کرده است.
از آنجایی که برکشایر در سال گذشته سرمایهگذاریهای خود را در حوزه کریپتو افزایش داده، این شرکت برخی دیگر از داراییهای مالی سنتیتر خود را نیز کنار گذاشته است. در همان پرونده SEC که سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری برکشایر در نوبانک را نشان میدهد، برکشایر فاش کرد که بیش از سه میلیارد دلار از سهام ویزا و مسترکارت خود را کاهش داده است.
آمریکای لاتین و آینده روشن فینتکها
در حالی که بافت و مانگر ممکن است نسبت به ارز دیجیتال بیزار باشند، این زوج سرمایهگذار که از فوقستارههای این حوزه هم هستند، ممکن است فرصتهای کاملاً متفاوتی را در ارائهدهندگان خدمات مالی دیجیتال مانند نوبانک ببینند که حتی آنها را مجاب کرده وارد بازار رمزارزها و سرمایهگذاری روی شرکتهای مستعد این حوزه هم بشوند.
رقابت بزرگی بین بانکهای دیجیتالی در حال رشد در آمریکای لاتین وجود دارد؛ جایی که بخش بزرگی از جمعیت احساس میکنند تحت حمایت بانکداری و سیستم مالی سنتی قرار ندارند. شرکتهایی مانند نوبانک بهدنبال استفاده از یک بازار مصرف بالقوه عظیم از افرادی هستند که عمدتاً از سیستم موجود سنتی ناراضی هستند.
«کریستینا جونکیرا»، بنیانگذار نوبانک گفته: «در منطقه آمریکای لاتین فرصتهای زیادی وجود دارد»؛ چراکه به اعتقاد او ترکیبی از جمعیت بزرگ، تجربیات بد مشتری و کارمزدهای بسیار بالا؛ موتور محرکه این فرصتها شدهاند. تا حدی که او میگوید از نظر داشتن فرصتی عالی برای شرکتهای فینتک، هیچ مکانی مناسبتر از منطقه آمریکای لاتین در سراسر جهان وجود ندارد.
چرا ورود بافت مهم است؟
اگرچه وارن بافت بهطور مستقیم روی بیتکوین سرمایهگذاری نکرده، اما سرمایهگذاری در نوبانک که بزرگترین بانک فینتک برزیل است و در میان سرمایهگذاران بزرگ بیتکوین قرار دارد، یکی از شوکهکنندهترین اتفاقاتی است که بافت انجام داده است.
طبق گفته «گرگ ویزمن»، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل سرویس کیف پول مرکوریو، سرمایهگذاری در نوبانک را میتوان نماینده حمایت بافت از فینتک و رمزارزها بدون پسگرفتن اظهارات گذشتهاش دانست. ویزمن در ادامه گفته که بافت اکنون بهطور غیرمستقیم از اکوسیستم رمزارزها حمایت میکند.
علاوه بر این اتفاق، بافت تنها سرمایهگذاری نیست که نظر خود را تغییر داده است. «لوید بلنکفین»، مدیرعامل سابق گلدمن ساکس نیز اخیراً گفته که دیدگاهش در مورد رمزارزها در حال تکامل است.
تمامی این نگرشهای مثبت سرمایهگذاران نهادی نشان میدهد که بیتکوین در حال ورود به جریان اصلی است و میتواند طلا را بهعنوان یک ذخیره مدرن ارزش به چالش بکشد. افت ارزش طلا یکی از بزرگترین دلایلی بود که سبب افزایش قیمت بیتکوین در دو سال گذشته شده است.
در حال حاضر بر اساس گزارش شورای جهانی طلا، سرمایهگذاران، حداقل ۲.۷ تریلیون دلار طلا دارند و اگر آنها کمی بیش از ۲۰ درصد داراییهای طلای خود را به بیتکوین تبدیل کنند، این رمزارز میتواند تا دوبرابر افزایش قیمت را تجربه کند.
۲۳ اصل موفقیت وارن بافت
فلسفه سرمایه گذاری وی بر سرمایه گذاری بر مبنای ارزش و سودآوری آتی شرکت ها استوار است. در سال ۲۰۰۷، مجله تایم وی را به عنوان یکی از صد تأثیرگذارترین شخصیت های تاریخ جهان معرفی کرد. در نقل قولی معروف، بافت معاملات سهام را بهترین گزینه برای سودآوری دانست.
وارن بافت موفق ترین سرمایه گذار جهان در ۵۰ سال اخیر به شمار می رود. وی در سال ۱۹۳۰ در آمریکا متولد شد و فعالیت مالی خود را از فروش نوشابه و روزنامه و امثال آن در پیاده رو خیابان ها آغاز کرد. وی با بیش از ۴۷ میلیارد دلار ثروت، ثروتمندترین سرمایه گذار جهان و سومین مرد ثروتمند دنیا به شمار می رود. فلسفه سرمایه گذاری وی بر سرمایه گذاری بر مبنای ارزش و سودآوری آتی شرکت ها استوار است. در سال ۲۰۰۷، مجله تایم وی را به عنوان یکی از صد تأثیرگذارترین شخصیت های تاریخ جهان معرفی کرد. در نقل قولی معروف، بافت معاملات سهام را بهترین گزینه برای سودآوری دانست.
به گزارش بورس نیوز، در این متن در نظر داریم به خلاصه ای از کتاب ۲۳ اصل موفقیت وی و دیگر نابغه های سرمایه گذاری را که یکی از پرفروش ترین کتاب های نوشته شده است، بپردازیم. چراکه بافت و بسیاری دیگر از نابغه های سرمایه گذاری از صفر شروع کردند و تنها از راه سرمایه گذاری به ثروت های میلیارد دلاری دست یافتند. جالب است که روش ها و استراتژی های این افراد بسیار متفاوت از یکدیگرند. اما حتماً نقاط مشترکی در روش کار این افراد وجود دارد که باعث موفیت چشمگیر و بی نظیر آنها شده است. مارک تایر در این مجموعه کم نظیر با گردآوری “۲۳ اصل و ۷ اشتباه بزرگ” نشان می دهد اصولی که بافت و دیگران را به ثروتمندترین سرمایه گذاران دنیا تبدیل کرد، همان روش های ذهنی و استراتژی هایی است که این افراد ایجاد کرده و در مدت ۵۰ سال به انجام آنها پایبند بوده اند. پس از خواندن کتاب، استراتژی های خود را در مقابل اصول گفته شده قرار دهید تا دریابید چه اندازه با موفق ترین سرمایه گذاران دنیا همسو هستید.
۱-حفظ سرمایه همیشه الویت اول است.
سرمایه گذار خبره: بر این باور است که همیشه الویت اول حفظ سرمایه است. این باور زیربنای روش سرمایه گذاری او می باشد.
سرمایه گذار بازنده: از سرمایه گذاری تنها یک هدف دارد، “به دست آوردن پول زیاد”. در نتیجه غالباً در حفظ سرمایه با شکست مواجه می شود.
۲- اجتناب از ریسک به صورت جدی
سرمایه گذار خبره: در نتیجه شماره ۱، مخالف ریسک است.
سرمایه گذار بازنده: فکر می کند که سودهای کلان تنها از طریق پذیرش ریسک های بزرگ، به دست می آیند.
۳- فلسفه سرمایه گذاری مخصوص به خود را طرح کنید.
سرمایه گذار خبره: فلسفه سرمایه گذاری مخصوص به خود را طرح کرده است که گویای شخصیت، توانایی ها و اهداف او می باشد. در نتیجه، ممکن نیست که سرمایه گذاران بسیار موفق، فلسفه های سرمایه گذاری مشابهی داشته باشند.
سرمایه گذار بازنده: یا هیچگونه فلسفه سرمایه گذاری ندارد و یا از فلسفه سرمایه گذاری شخص دیگری استفاده می کند.
۴- برای انتخاب، خرید و فروش سهام، سیستم شخصی خودتان را طراحی کنید.
سرمایه گذار خبره: او سیستم شخصی خود را برای انتخاب، خرید و فروش سرمایه گذاری ها ایجاد کرده و آزمایش کرده است.
سرمایه گذار بازنده: هیچگونه سیستمی ندارد یا سیستم شخص دیگری را اتخاذ کرده است، بدون آنکه آن را آزمایش و یا با شخصیت خود سازگار کند. (هنگامی که چنین سیستمی برای او مؤثر واقع نمی شود، سیستم دیگری را اتخاذ می کند که آن هم مؤثر واقع نمی شود.)
۵- تا آن اندازه که می توانی خرید کن.
سرمایه گذار خبره: به تنوع بخشی اعتقاد ندارد. در صورتی که یک سرمایه گذاری، معیارهای او را داشته باشد، همیشه تا آن اندازه که می تواند به خرید آن می پردازد.
سرمایه گذار بازنده: اعتماد به نفس لازم برای انجام یک سرمایه گذاری بسیار بزرگ را ندارد.
۶- بر میزان بازدهی که پس از پرداخت مالیات به دست می آید، تمرکز کنید.
سرمایه گذار خبره: از پرداخت مالیات و دیگر هزینه های داد و ستد متنفر است و فعالیت های خود را به گونه ای تنظیم می کند که پرداخت مالیات خود را به طور قانونی به پایین ترین حد برساند.
سرمایه گذار بازنده: متوجه تأثیر منفی مالیات ها و هزینه های معاملات بر عملکرد سرمایه گذاری در بلندمدت نیست و یا آن را نادیده می گیرد.
۷- تنها بر روی چیزی که درک می کنی سرمایه گذاری کن.
سرمایه گذار خبره: تنها بر روی چیزی که درک می کند سرمایه گذاری انجام می دهد.
سرمایه گذار بازنده: نمی داند که یکی از پیش نیازهای ضروری موفقیت، داشتن درک عمیق از کاری است که انجام می دهد. به ندرت متوجه می شود که موقعیت های سودمند در حوزه تخصصی خود او وجود دارد.
۸- از سرمایه گذاری در بخش هایی که با معیارهایتان سازگار نیست، اجتناب کنید.
سرمایه گذار خبره: از سرمایه گذاری در بخش هایی که با معیارهایش سازگار نیست، اجتناب می کند. می تواند به آسانی به هر چیز دیگری نه بگوید.
سرمایه گذار بازنده: هیچ معیاری ندارد یا معیارهای دیگران را اتخاذ می کند نمی تواند به طمع خو نه بگوید.
۹- تحقیقات خود را انجام دهید.
سرمایه گذار خبره: به طور مستمر در پی فرصت های سرمایه گذاری جدید است که با معیارهای او همخوانی داشته و کاملاً بر پایه تحقیقات خودش باشند. تنها به صحبت های سرمایه گذاران و تحلیلگرانی گوش می دهد که دلایل پرمحتوا و قابل احترامی دارند.
سرمایه گذار بازنده: به دنبال یک فرصت یک به هزار است که وی را در مسیر آسان تر قرار دهد. در نتیجه همیشه به دنبال “نقطه اوج فعالیت های ماهیانه” است. همیشه به هر که ظاهرش شبیه “متخصص ها” باشد گوش می دهد. به ندرت پیش از خرید مطالعه ای عمیق و اساسی انجام می دهد. تمام تحقیقات او منحصر به آخرین نکته “داغ” پیشنهادی از سوی یک کارگزار، مشاور یا روزنامه روز قبل است.
۱۰- بی اندازه صبور باشید
سرمایه گذار خبره: این صبر را دارد که در هنگام عدم یافتن یک سرمایه گذاری منطبق با معیارهایش به انتظار بنشیند تا موردی را بیابد که مطابق معیارهایش باشد.
سرمایه گذار بازنده: تصور می کند در همه حال باید در بازار مشغول انجام کاری باشد.
۱۱- فوراً اقدام کنید
سرمایه گذار خبره: به محض تصمیم گیری اقدام می کند.
سرمایه گذار بازنده: کارها را به تعویق می اندازد.
۱۲- یک سرمایه گذاری موفق را تا زمانی نگه دارید که دلیل از پیش تعیین شده ای برای فروش آن داشته باشید
سرمایه گذار خبره: یک سرمایه گذاری موفق را تا زمانی نگه می دارد که دلیل از پیش تعیین شده برای خروج از سرمایه گذاری به وجود آید.
سرمایه گذار بازنده: به ندرت قانونی از پیش تعیین شده ای برای به دست آوردن سود دارد. اغلب می ترسد که سود کم به زیان تبدیل گردد. بنابراین سرمایه گذاری خود را به پول نقد تبدیل می کند و همواره سودهای کلانی را از دست می دهد. در سال ۲۰۰۰ اطلاعات بایگانی شده بر کشایر در SEC (کمیسیون بورس و اوراق بهادار) آشکار ساخت که برکشایر مقدار زیادی از سهام خود در دیزنی را فروخته است. در مجمع سالیانه برکشایر در سال ۲۰۰۲، سهامداری از بافت سوال کرد که چرا این سهام را فروخته است. سیاست بافت این است که او هرگز درباره سرمایه گذاری هایش نظری نمی دهد، بنابراین غیر مستقیم پاسخ داد: “ما نسبت به ویژگی های رقابتی شرکت نظری داشتیم که تغییر کرد.”
۱۳- از سیستم خود مصرانه پیروی کنید.
سرمایه گذار خبره: از سیستم خود مصرانه پیروی کنید.
سرمایه گذار بازنده: دائماً سیستم خود را زیر سوال می برد، البته اگر سیستمی باشد. معیارها و اهدافش را برای توجیه کارهایش تغییر می دهد.
۱۴- اشتباهات خود را بپذیرید و فوراً آنها را اصلاح کنید
سرمایه گذار خبره: او می داند که ممکن است اشتباه کند لحظه ای که متوجه اشتباهاتش می شود آنها را اصلاح می کند، در نتیجه به ندرت پیش می آید که مشکلات او چیزی بیش از زیان های کوچک باشد.
سرمایه گذار بازنده: دست از سرمایه گذاری هایی که در آنها شکست خورده، نمی کشد و امیدوار است که بتواند ضررش را جبران کند در نتیجه اغلب از زیان های بزرگ رنج می برد.
۱۵-اشتباهات را به تجربیات آموزنده تبدیل کنید.
سرمایه گذار خبره: همواره به اشتباهات به عنوان تجربیات آموزنده می نگرد.
سرمایه گذار بازنده: هرگز به اندزه کافی به وارن بافت چرا مشهور شده است؟ یک روش نمی پردازد تا بفهمد چگونه آن را بهبود بخشد همواره به دنبال یک راه حل سریع و آسان است.
۱۶-هزینه های خود را بپردازید.
سرمایه گذار خبره: سود وی با افزایش تجربه اش افزایش می یابد و اکنون با صرف وقت کمتر درآمد بیشتری کسب می کند. او هزینه های خود را پرداخته است.
سرمایه گذار بازنده: نمی داند که پرداخت هزینه ها یک ضرورت است به ندرت از تجربیات خود درس می گیرد و بر تکرار اشتباهاتش اصرار می ورزد تا آنجا که همه چیز خود را از دست می دهد.
۱۷- هرگز در مورد کاری که در حال انجام آن هستید چیزی نگویید.
سرمایه گذار خبره: تقریباً هیچگاه درباره کاری که در حال انجام آن است با کسی سخن نمی گوید به اینکه دیگران در مورد تصمیمات سرمایه گذاری او چه فکری می کنند، علاقه ای ندارد و خود را درگیر آن نمی کند.
سرمایه گذار بازنده: همواره در مورد سرمایه گذاری های فعلی اش با سایرین صحبت می کند و به جای آنکه تصمیمات خود را با واقعیت بسنجد، آنها را با نظرات دیگران محک می زند.
۱۸- بدانید که چگونه کارهای خود را به دیگران بسپارید.
سرمایه گذار خبره: اغلب مسئولیت های خود و یا حتی همه آنها را با موفقیت به دیگران می سپارد.
سرمایه گذار بازنده: مشاوران و مدیران سرمایه گذاری را به همان روشی که تصمیمات سرمایه گذاری اش را می گیرد انتخاب می کند.
۱۹- بسیار پایین تر از سطح ثروت خود زندگی کنید.
سرمایه گذار خبره: بسیار پایین تر از سطح ثروت خود زندگی می کند.
سرمایه گذار بازنده: احتمالاً فراتر از سطح ثروت خود، زندگی می کند (اغلب مردم چنین کاری می کنند)
۲۰- پول عامل اصلی نیست
سرمایه گذار خبره: برای اشتیاق و کامیابی خود سرمایه گذاری می کند وارن بافت چرا مشهور شده است؟ و نه برای پول.
سرمایه گذار بازنده: به واسطه پول، انگیزه پیدا می کند و تصور می کند که سرمایه گذاری راهی سریع برای دستیابی آسان به ثروت است.
۲۱- عاشق کاری باشید که انجام می دهید و نه عاشق چیزی که دارید.
سرمایه گذار خبره: از لحاظ احساسی با فرآیند سرمایه گذاری درگیر شده است و رضایت و خرسندی خود را از آن کسب می کند و قادر است از هرگونه سرمایه گذاری شخصی دوری گزیند.
سرمایه گذار بازنده: عاشق سرمایه گذاری های خود می شود.
۲۲- تمام فکر و ذکر خود را به سرمایه گذاری اختصاص دهید.
سرمایه گذار خبره: در تمام مدت شبانه روز به فکر سرمایه گذاری است.
سرمایه گذار بازنده: فکر و زمان خود را به طور کامل به رسیدن به اهداف سرمایه گذاری خود اختصاص نمی دهد؛ حتی اگر بداند که آن اهداف چه چیزهایی هستند.
۲۳- سرمایه خود را در جریان فعالیت اصلی خود قرار دهید.
سرمایه گذار خبره: پول خود را در همان حوزه هایی که بیش از همه دوستشان دارد صرف می کند. برای مثال وارن بافت ۹۹ درصد از سرمایه خود را در سهام برکشایرهاثوی قرار داده است، به همین ترتیب جورجی شوارتز بیشتر حجم پول خود را در صندوق کوآنتوم حفظ می کند. برای شوارتز و بافت سرنوشت دارایی شخصی خودشان با سرنوشت دارایی افرادی که پول خود را به مدیریت آنها واگذار کرده اند، یکسان است.
سرمایه گذار بازنده: در میان سرمایه گذاری ها، مقادیری کمی به سرمایه خود اضافه می کند. در واقع فعالیت های سرمایه گذاری او غالباً برای ثروتش مخاطره آمیز است. وجوه مورد نیاز سرمایه گذاری های خود و جبران زیان های خود را از جای دیگری همچون سودهای تجارت، حقوق، صندوق بازنشستگی، برنامه های پاداش دهی شرکت و .. تأمین می کند.
وارن بافت؛ یک اسطوره سرمایهگذاری
در دنیای سرمایهگذاری و پول درآوردن، وارن بافت، قهرمان بیرقیبی است. هزاران نکته و گفته از وارن بافت برای سرمایهگذاری و مدیریت مالی در کتابها و وبلاگهای گوناگون وجود دارد. ایدههایی مثل خندق اقتصادی بهعنوان یکی از ابزارهای بنیادین سرمایهگذاری با همین وارن بافت رشد کردهاند.
وارن بافت در حال حاضر مدیرعامل و رئیس برکشایر هاتاوی (Berkshire Hathaway) بزرگترین هلدینگ سرمایهگذاری در دنیا است و کنترل و رهبری این مجموعه در دستان اوست؛ اما ثروت فراوان امروز او، آغازی فروتنانه داشت.
ما در این مقاله میخواهیم به زندگی و مسیر سرمایهگذاری وارن بافت، این اسطوره سرمایهگذاری نگاهی بیندازیم.
وارن بافت متولد دوران بحران
وارن بافت در 30 آگوست 1930 در شهر اوماها (Omaha) ایالت نبراسکا (Nebreska) آمریکا به دنیا آمد. در آن زمان رکود بزرگ اقتصادی دهه 1930 در آمریکا تازه شروع شده بود و کشور درگیر مشکلات عمیقی بود.
در این رکود اقتصادی که احتمالا به دلایل متعددی از جمله عدمپایبندی به اخلاق مالی و حرفهای فعالین بازارهای مالی رخ داد، بازار سهام در میانه سال 1929 بهشدت سقوط کرد. این سقوط بازار سهام بقیه بخشهای اقتصادی را نیز درگیر ساخت و از آنسو باعث شد مردم پولهای خود را از بازارها بیرون بکشند و در نتیجه یک رکود اقتصادی عمیق به وجود آمد.
هاوارد بافت، پدر وارن بافت
بخشی از مشکل ایجادشده این بود که قیمت اجناس دائما پایین میآمد. به همین دلیل مصرفکنندگان ترجیح میدادند بهجای خرید کالاها، پول خود را بهصورت نقد نگاه دارند. این کاهش قیمت اجناس، روی همه محصولات دیگر هم اثر گذاشته بود.
این رکود بزرگ در زمان تولد وارن بافت بهشدت ایالت محل تولد او، یعنی نبراسکا را نیز تحت تاثیر قرار داده بود. اقتصاد ایالت نبراسکا روی کشاورزی استوار بود و کاهش قیمت محصولات کشاورزی در کنار دیگر کالاها، این ایالت را دچار مشکل کرده بود.
در این میان وارن بافت خوششانس بود؛ زیرا پدر او هاوارد بافت (Howard Buffett) معاملهگر سهام و تاجری باهوش بود و حتی در همین زمان مشکلات عمیق اقتصادی میتوانست خانواده خود را تامین کند.
مهاجرت به واشینگتن
زمانی هم که اقتصاد آمریکا توانست این رکود بزرگ را پشت سر بگذارد، کسبوکار پدر وارن بافت بسیار رونق گرفت.
کسبوکار و ثروت او پس از بهبودی اوضاع اقتصادی آمریکا چنان رشد کرد که در سال 1942 در انتخابات کنگره آمریکا نامزد حزب جمهوریخواه شده و پیروز هم شد. این پیروزی او علیرغم این نکته بود که در آن زمان حزب دموکرات و نامزد آن یعنی فرانکلین روزولت (Franklin D. Roosevelt) بسیار محبوب بودند.
هاوارد بافت پس از پیروزی در انتخابات کنگره برای ادامه کار و البته نمایندگی در کنگره در سال 1943 همراه خانوادهاش به پایتخت یعنی واشینگتن رفت. این شهر جدید بود و وارن بافت که در آن زمان تنها 13 سال داشت، احساس تنهایی میکرد.
در نتیجه وارن بافت 13 ساله به تنها تفریح در دسترس خود میپرداخت. او در مدرسه و خانه مسائل ریاضی حل میکرد و کتابهای مالی و سرمایهگذاری پدرش را میخواند.
برج کیویت در اوماها، دفتر مرکز برکشایر هاتاوی
در همین سالها و البته به لطف همین کتابهای سرمایهگذاری بود که وارن بافت ذوق عجیبی پیدا کرد تا فردی ثروتمند باشد. حتی به همکلاسیهای خود نیز گفت که اگر او در سیسالگی ثروتمند نشود، خود را از بلندترین ساختمانی که میتواند پیدا کند، به زمین پرت خواهد کرد.
به همین دلیل وارن بافت قبل از اینکه دوره دبیرستان را تمام کند، شروع به سروکله زدن و بازی کردن با بازار سهام کرد. او در این بازی چند سهام میخرید و میفروخت که بفهمد که کلا داستان بازار سهام چیست. او در این بازار سه سهم از شرکت خدمات شهری (Cities Services Company) خرید و فروخت.
هزار راه برای پول درآوردن
ذهن وارن بافت فقط به بازار سهام محدود نماند. از بین کتابهای سرمایهگذاری که از کتابخانه پدرش برای مطالعه برمیداشت، کتاب «هزار راه برای کسب هزار دلار» از فرانسیس مینیکر (One Thousand ways to make $1000- Frances Minaker) باعث شد وارن بافت به این فکر کند که از هر راهی که به ذهنش میرسد پول دربیاورد.
وارن بافت در همان دبیرستان شش بسته نوشابه کوکاکولا خرید و آن را به قیمت بالاتری به هممدرسهایهای خود فروخت.
وارن بافت اولین شغل واقعی خود را در سال 1944 پیدا کرد. او هم مثل مایکل دل، بنیانگذار شرکت دل، شروع به فروختن روزنامه واشینگتنپست به خانههای همسایه کرد. وارن بافت 14 ساله در آن سال اولین اظهارنامه مالیاتی خود را پر کرد و 45 دلار مالیات بابت ساعت و دوچرخه خود پرداخت.
او با پولی که از فروختن روزنامه به دست آورده بود، ماشینهای بازی سکهای خرید و در مغازههای اطراف خانهشان گذاشت و با آنها هم درآمد کسب کرد.
در سال 1948 پدر او، هاوارد بافت دوباره در انتخابات کنگره نامزد شد اما نتوانست برنده از آن بیرون بیاید. در نتیجه او مجبور شد همراه خانوادهاش دوباره به اوماها بازگردد.
به همین دلیل وارن بافت مجبور شد هرکدام از دستگاههای بازی خود را به مبلغ 1200 دلار بفروشد و همراه خانواده به اوماها بازگردد. وارن بافت با پولی که به دست آورده بود، در اوماها 16 هکتار زمین کشاورزی خرید و شروع به اجاره دادن آن کرد. او حالا یک پسر 18 ساله بود که 16 هکتار زمین داشت و آن را اجاره میداد.
تحصیلات دانشگاهی ارزشمند وارن بافت
پس از بازگشت به اوماها، وارن بافت در رشته مدیریت تجاری در دانشگاه نبراسکا، شروع به تحصیل کرد. او هزینه تحصیل خود را از درآمد حاصل از اجاره زمین میپرداخت. زمانی که در این دانشگاه مشغول به تحصیل بود و 19 سال داشت، برای پذیرش در دانشگاه هاروارد اقدام کرد که البته رد شد.
در نتیجه او سراغ گزینه بعدی یعنی دانشگاه کلمبیا رفت. وارن بافت در دانشگاه کلمبیا با یکی از استادهای آنجا ملاقات کرد که زندگی او را تغییر داد.
بنجامین گراهام (Benjamin Graham) بعدها پدر استراتژی سرمایهگذاری ارزشمحور (Value Investing) شد. بنجامین گراهام در این استراتژی میگوید که شما باید شرکت یا کالایی را پیدا کنید که قیمت آن بسیار پایینتر از ارزش واقعی آن باشد و سپس آن را به قیمت بالاتر بفروشید. البته تنها مشکل این استراتژی، خود «پیدا کردن» چنین شرکتهایی است.
وارن بافت در سال 1949 با بنجامین گراهام که استاد دانشکده کسبوکار دانشگاه کلمبیا بود، دیدار کرد. در همان سال هم بنجامین گراهام کتاب مشهور خود یعنی سرمایهگذار باهوش (The Intelligent Investor) را منتشر کرد.
بنجامین گراهام
او در این کتاب مرحلهبهمرحله روشی را توضیح داده است که چگونه با آن بتوان یک سرمایهگذاری بدون شک و شبهه انجام داد. ایده هم همانی بود که گفتیم: پیدا کردن شرکتی با قیمت بسیار کمتر از ارزش واقعی و سرمایهگذاری در آن.
وارن بافت به این رهیافت سرمایهگذاری بسیار علاقهمند شد و پس از آن به دانشجوی محبوب بنجامین گراهام تبدیل شد. این علاقه دوطرفه بهقدری بود که وارن بافت پس از فارغالتحصیلی در سال 1954 شروع به کار در شرکت سرمایهگذاری بنجامین گراهام کرد.
وارن بافت در این شرکت سرمایهگذاری استاد تحلیل سهمها و موقعیتهای گوناگون سرمایهگذاری شد. او حالا میتوانست صرفا با نگاه کردن به اعداد، ارزش واقعی یک شرکت را دریابد.
سرمایهگذاری ارزشمحور
وارن بافت در این میان یک بدشانسی آورد. بنجامین گراهام دو سال بعد از ورود وارن بافت به شرکت خود، تصمیم گرفت بازنشسته شود. در نتیجه شرکت سرمایهگذاری خود را بست و وارن بافت را تنها گذاشت.
وارن بافت در این زمان توانسته بود 175 هزار دلار سرمایه جمع کند و بعد از بسته شدن شرکت سرمایهگذاری بنجامین گراهام به دنبال شریک سرمایهگذاری میگشت.
بهترین گزینهای که او در آن زمان پیدا کرد و با رهیافت سرمایهگذاری ارزشمحور موردعلاقهاش همخوانی داشت، شرکتهایی بودند که محصولات چشمگیری تولید نمیکردند.
این شرکتها البته آنقدر چشمگیر نبودند؛ اما مزیتشان این بود که قیمت سهام آنها کمتر از ارزش واقعی آنها بود و میتوانست موقعیتی برای سرمایهگذاری باشد.
یکی از شرکتهایی که وارن بافت پیدا کرد، شرکت سنبورن (Sanborn Map Company) بود. این شرکت انحصار تولید نقشههای ساختمانی پرجزئیاتی را که توسط شرکتهای بیمه استفاده میشد، در دست داشت. این شرکت در آن زمان نزدیک یک قرن قدمت داشت اما در دهه 1950 عملکرد چندان خوبی ارائه نداده بود.
وارن بافت نکته بسیاری جالبی در صورتحسابهای مالی این شرکت پیدا کرد. سنبورن در طول بیست گذشته تمام سود خود را در 40 شرکت دیگر سرمایهگذاری کرده بود. وارن بافت با کمی محاسبه متوجه شد ارزش واقعی سهم شرکت فقط با احتساب همین سرمایهگذاری 20 ساله سنبورن، 65 دلار برای هر سهم است و این در حالی است که قیمت این سهم در بازار فقط 45 دلار بود.
به عبارتی ارزش دفتری سهم شرکت 65 دلار بود اما قیمت آن 45 دلار؛ یعنی نسبت P/B سهام شرکت سنبورن حداقل 9/13 بود.
وارن بافت در بازار بورس تهران
پس از این وی شروع به خرید سهام سنبورن کرد و مدتی بعد بخش عمدهای از سهام آن را در اختیار گرفت. او از این سرمایهگذاری، در طول دو سال 45 درصد سود با ریسک بسیار کم داشت که البته در قیاس با سودهای نجومی و البته ظاهری سهمهای بازار بورس تهران، چیزی نیست. 45 درصد، سود یکماهه فعلی خیلی از سهمهای بازار بورس تهران است!
وارن بافت با همین رهیافت روی چندین شرکت دیگر از جمله Western Insurance Securities، Commonwealth Trust Company و Dempster Mill سرمایهگذاری کرد. او از مجموع این سرمایهگذاریها سالانه 28 درصد سود گرفت که چهار برابر سود متوسط 7 درصدی بازار بورس آمریکا بود.
وارن بافت در سال 1960
وقتی گردش تقویم به ژانویه سال 1962 رسید و وارن بافت 32 ساله شد، او دیگر یک میلیونر بود و لازم نبود خود را از بلندترین ساختمان آن حوالی به زمین پرت کند.
او در همان سال دوباره یک شرکت دیگر پیدا کرد. شرکت نساجی برکشایر هاتاوی (Berkshire Hathaway) که البته در آن زمان مشکلاتی برای خود داشت.
وارن بافت در برکشایر هاتاوی
شرکت برکشایر هاتاوی در ایالت نیوانگلند (New England) فعال بود؛ اما صنایع نساجی در این ایالت همه در حال نزول بودند. به همین دلیل برکشایر هاتاوی هم مجبور شده بود 9 واحد از 11 واحد نساجی خود را تعطیل کند.
به دنبال این اتفاق این شرکت 8 هزار و 700 نفر از کارکنان خود را اخراج کرده و فقط 2300 کارگر را نگه داشته بود. قیمت سهام این شرکت 7 دلار بود و این در حالی بود که فقط با احتساب داراییهایی شرکت، ارزش این سهام 11 دلار میشد.
مدیرعامل این شرکت، سیباری استنتون (Seabury Stanton) تلاش میکرد با هر پول نقدی که در اختیار شرکت است، سهام شرکت را برای خود شرکت خریداری کند. با این کار وقتی شرکت میتوانست بخشی از داراییهای خود را بفروشد، سهام خود را از سهامداران میخرید. وارن بافت هم تعدادی زیادی از سهمهای این شرکت را با قیمت 7 دلار خریده و منتظر پیشنهاد خرید مدیرعامل شرکت بود.
دفتر مرکزی ولز فارگو، بزرگترین بانک آمریکا در سانفرانسیسکو
معامله آنها در سال 1964 جوش خورد و آنها روی قیمت 11.50 دلار برای هر سهم توافق کردند؛ اما در روز معامله قیمت پیشنهادی مدیرعامل شرکت 11.375 دلار بود. او تلاش کرد بهاندازه 12.5 سنت از قیمت هر سهم بکاهد؛ اما در عوض وارن بافت کل شرکت را خرید و این مدیرعامل را اخراج کرد.
حالا وارن بافت مشکل دیگری داشت. او مالک شرکتی در حال سقوط بود که باید هر چه زودتر از دست آن خلاص میشد. او بهجای اینکه اجازه دهد شرکت نابود شود، شروع به سرمایهگذاری به اسم این شرکت در سهمهای دیگر شرکتها کرد؛ اما این تجربه بد، رهیافت سرمایهگذاری او را تغییر داد.
بسیار ارزشمند با قیمتی منصفانه
وارن بافت تصمیم گرفت بهجای اینکه دنبال شرکتهای متوسط ولی کمقیمت بگردد، سراغ شرکتهای بسیار ارزشمند با قیمت معقول بگردد. اولین شرکتی که او با این رهیافت جدید در آن سرمایهگذاری کرد، شرکت سرمایهگذاری امریکن اکسپرس (American Express) بود.
در حال حاضر شرکت برکشایر هاتاوی که وارن بافت مالک آن است، نه یک شرکت نساجی بلکه یک هلدینگ بسیار بزرگ در شهر محل زادگاه وارن بافت یعنی اوماها است. به لحاظ دارایی، در حال حاضر این هلدینگ بزرگترین شرکت سرمایهگذاری دنیاست.
برج سوم مرکز مالی جهانی یا برج امریکن اکسپرس
این هلدینگ بینالمللی در حال حاضر مالک کامل شرکت بیمه کارکنان دولت آمریکا (GEICO)، دوراسل (Duracell)، دیری کویین (Dairy Queen)، شرکت راهآهن BNSF، شرکت تولیدکننده محصولات شیمیایی Lubrizol، شرکت تولید لباس Fruit of the Loom، شرکت ساخت جواهرات Hezlberg Diamonds، شرکت املاک Long & Kraft و چندین شرکت دیگر که در حوزه فروش جتهای شخصی، آموزش حرفهای خلبانی، بازاریابی و تولید وسایل تفریحی است.
برکشایر هاتاوی همچنین مالک 17.6 درصد از سهام امریکن اکسپرس، 9.9 درصد از سهام ولز فارگو (Wells Fargo) چهارمین بانک بزرگ آمریکا، 9.4 درصد از سهام کوکاکولا و 5.22 درصد از سهام اپل است.
وارن بافت در صنعت بیمه، به اوجها فکر کن
وارن بافت با مهارتهای تحلیلی خود توانست شرکتهای درستی را برای سرمایهگذاری انتخاب کند؛ اما این فقط بخشی از دلیل موفقیت اوست. یکی از دلایل مهم سودهای کلان، ورود وارن بافت به صنعت بیمه بود.
صنعت بیمه در ظاهر چندان سودده به نظر نمیآید و در ظاهر سخت بتوان در آمریکا روی این حوزه سرمایهگذاری کرد و لااقل سالانه صددرصد سود برد؛ اما وارن بافت راه کسب ثروت در این صنعت را پیدا کرد.
دفتر مرکز شرکت بیمه GEICO در مریلند
شرکتهای بیمه مثل بانکها هستند. مردم بهصورت مستمر حق بیمه خود را پرداخت میکنند؛ اما این پول جایی نمیرود. تنها زمانی چیزی از آن کسر میشود که اتفاق بدی برای کسی بیفتد؛ که حتی خود همین هم چندان محتمل نیست.
وقتی وارن بافت کل یک شرکت بیمه را خرید، توانست به میلیاردها دلار نقدینگی این شرکت دسترسی پیدا و شروع به سرمایهگذاری این پول کند.
با این کارها، سبد سرمایهگذاری برکشایر هاتاوی یک میلیارد و 308 میلیون دلار ارزش پیدا کرد. تنها سه سال بعد، خود وارن بافت یک میلیارد دلار میارزید.
وارن بافت و حقایقی که شما را شگفت زده خواهد کرد
وارن بافت، موسس برند برکشایر هاتاوی وارن بافت چرا مشهور شده است؟ است که لقب موفق ترین سرمایهگذار قرن به وی اطلاق می شود. اگرچه وی در حال حاضر در آستانه 90 سالگی به سر می برد، با این حال هنوز هم حضور فعالی در عرصه کاری خود دارد که این مدت از فعالیت، فوقالعاده است. در این مقاله قصد معرفی حقایقی در رابطه با این شخصیت تکرارنشدنی را داریم که بدون شک هر فردی را شگفتزده خواهد کرد. در این راستا 20 مورد منتخب را بررسی خواهیم کرد.
1-خرید اولین سهام در سن 11 سالگی
اگر بخواهیم برخی از افراد را دارای استعدادهای خاصی تلقی کنیم، بدون شک آقای بافت در زمینه هوش مالی، یکی از نوابغ محسوب می شود. وی نخستین سهام خود(Cities Service Preferred) را به ازای 38 دلار برای هر سهم خرید. این امر در حالی است که دوستان او همگی مشغول گذراندن دوران کودکی و انجام اقداماتی نظیر بیسبال بودند، با این حال ذکر این نکته ضروری است که وی در خانواده ای متمول حضور داشت و پدر او هاوارد بافت نیز یک تاجر و سیاستمدار موفق محسوب می شد. همین امر نیز فضا را برای حضور سریع وی در بازار سهام مهیا کرد.
2-کسب 53 هزار دلار تا سن 16 سالگی
اگر از افراد مختلف در رابطه با سن شروع فعالیت تجاری خود سوال کنید، احتمالا با پاسخی زیر 20 سال مواجه نخواهید شد. این امر خصوصا در خانوادههای ثروتمند، سن بالاتری را شامل می شود، با این حال وارن بافت از همان ابتدا اعتقاد شدیدی به تلاش برای مستقل بودن از خود نشان داده بود. برای مثال هنگامی که خانواده از اوهاما به نبراسکا نقل مکان کرد، وی هر روز صبح روزنامه واشنگتن پست را در درب منازل توزیع می کرد و از این طریق ماهیانه در حدود 175 دلار درآمد داشت. برای ارزش این کار تنها کافی است بدانید که این میزان بیش از درآمد اغلب معلمان آن شهر بوده است، با این حال وی تنها به این اقدامات خود را محدود نکرده و چندین فعالیت جانبی دیگر نظیر فروش توپ گلف را نیز به صورت مداوم انجام می داد که نتیجه آن کسب درآمد باورنکردنی 53 هزار دلار تا سن 16 سالگی بود. درواقع اگرچه خانواده ثروتمند آقای بافت، شروع فعالیت را برای وی آسان کرد، با این حال بدون شک رسیدن به جایگاه فعلی را باید تنها به حساب عملکرد فوقالعاده و تلاش های خود او دانست.
3-رعایت رژیم کودکانه
در یکی از مصاحبه ها وارن بافت راز سرزندگی خود را رعایت رژیم غذایی متفاوت اعلام کرده است که از دو بخش مهم بستنی و کوکاکولا تشکیل می شود. درواقع علی رغم توصیه های پزشکان مبنی بر ضرورت کاهش مصرف نمک و شکر خصوصا در سنین بالا، وارن بافت عقیده ای کاملا متفاوت دارد. درواقع مصرف حدود پنج قوطی کوچک کوکاکولا به صورت روزانه و تمایل زیاد به انواع بستنیها موجب شگفتزدگی بسیاری از افراد شده است. وی علت این اقدام خود را یک تحلیل جالب عنوان کرده است. درواقع به عقیده او کمترین میزان مرگ و میر متعلق به کودکان شش ساله است که مصرف این دو ماده غذایی، در برنامه آنها به وفور یافت می شود، با این حال برخی در این رابطه عقیده دارند که علت نام بردن از کوکاکولا، به خاطر بخشی از سهام وارن بافت چرا مشهور شده است؟ این شرکت است که توسط وارن بافت خریداری شده و اقدام وی صرفا جنبه تبلیغاتی دارد و یک اقدام صرفا اقتصادی محسوب می شود.
4-عدم قبولی در مدرسه کسب وکار هاروارد
یکی از اتفاقات بسیار عجیب این است که نابغه سرمایه گذاری، مجوز حضور در مدرسه کسب و کار هاروارد را پیدا نکرد. درواقع به عقیده مدیران این موسسه، آقای بافت از استانداردهای لازم برخوردار نبود. این امر برای او یک ضربه شدید محسوب می شد و در مصاحبه خود عنوان کرده بود که حتی به کنار گذاشتن رویای خود نیز در آن مقطع فکر کرده است، با این حال پس از آگاهی از این موضوع که دو تن از اساتید محبوب او به نام های بنجامین گراهام(پدر سرمایهگذاری ارزشی) و دیوید داد، هنوز به تحصیل ادامه می دهند و در مدرسه کسب وکار کلمبیا مشغول به کار هستند، تمامی تلاش خود را انجام داد تا امکان تحصیل خود را فراهم آورد که در این رابطه موفق هم بود.
5-عدم تغییر محل سکونت
ثروتمندتر شدن برای تقریبا تمامی افراد به معنای عضو کردن مداوم بسیاری از چیزها است که در این رابطه محل زندگی، اولویت اصلی محسوب می شود. با این حال جالب است بدانید که وی از سال 1958( 28 سالگی) خانه خود را تغییر نداده است. درواقع سبک زندگی ساده او همواره مورد توجه افراد مختلف قرار گرفته است. وی تا چند هفته پیش، همچنان از گوشی ساده نوکیا خود استفاده می کرد که به خاطر خرید سهام اپل، در نهایت یک نمونه جدید را جایگزین آن کرد. در حال حاضر ارزش خانه او در حدود 32 هزار دلار است.
6-عدم اطمینان اطرافیان
هنگامی که در سال 1951(21 سالگی) وارن بافت از همسر خود خواستگاری کرد، پدر زن او در یک گفت وگوی دو نفره به وی اعلام کرد که اطمینان دارد که به اهداف خود نخواهد رسید. علت این امر به این خاطر است که ثروت بالا، در اختیار افرادی محدود قرار دارد که اجازه قرار گرفتن سایرین در جایگاهی هم رده خود را به دیگران نمی-دهند، با این حال وارن بافت باور پدر زن خود را در این زمینه تغییر داد. وی در مصاحبه ای عنوان کرد که بسیاری از اطرافیان او، به رویاهایی که در سر داشت باور نداشتند.
7-ناهار میلیون دلاری
بدون شک هر فردی تمایل دارد تا حتی برای چد دقیقه در کنار چنین شخصیت بزرگی باشد. در این رابطه برخی برای صرف ناهار با او، پیشنهادهای باورنکردنی میلیونی را داده-اند. آقای بافت در این رابطه اقدامی جالب را انجام داده است و با قبول پیشنهادات، هزینه ها را به حساب موسسه خیریه خود واریز می کند. درواقع آقای بافت درست به مانند دوست صمیمی خود بیل گیتس، یکی از خیرترین افراد جهان محسوب می شود. وی همچنین اعلام کرده است که پس از مرگ، 85درصد از ثروت او به بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس اهدا خواهد شد تا صرف امور خیریه شود.
8-درآمد روزانه 37 میلیون دلار
در پایان سال 2013 ارزش دارایی آقای بافت از 46 میلیارد به 59 میلیارد دلار رسید که این امر به معنای میانگین 37 میلیون دلار درآمد روزانه است. علت این افزایش نیز سرمایهگذاری های فوقالعاده او و رشد سهام-ها بوده است.
9-کسب 90درصد دارایی پس از 60 سالگی
علی رغم تصور عموم که به دنبال راهکاری برای کسب ثروت سریع هستند و سنین بالا را صرفا به معنای استراحت تلقی می کنند، با این حال جالب است بدانید که آقای بافت 90درصد از دارایی های خود را پس از 60 سالگی به دست آورده است، با این حال وی قبل از این سن نیز فردی ثروتمند محسوب می شد. ارزش خالص دارایی های وی در سن 52 سالگی، 376 میلیون دلار بود که تنها هشت سال بعد به رقم باورنکردنی 3.8 میلیارد دلار رسید.
10-عدم تمایل به شبکه های اجتماعی
وارن بافت هیچ گاه به شبکه های اجتماعی روی خوش نشان نداده است، با این حال یک حساب رسمی از وی در توییتر وجود دارد که بیش از یک میلیون دنبالکننده را دارد، با این حال وی اعلام کرده است که هیچیک از مطالب منتشرشده، توسط خود او نوشته نشده و تنها به علت اصرار شدید یکی از دوستان، قبول کرده است که در این شبکه حضور پیدا کند. نکته جالب تر این است که در حساب رسمی، حتی یک نفر نیز در فهرست دنبالشده ها وجود ندارد.
20-11 دست کت و شلوار رایگان
وی در مصاحبه های خود از مادام لی به عنوان یک خیاط و در عین حال یک بازاریاب حرفه ای نام برده است. علت این امر به خاطر شیوه کاری متفاوت او است. درواقع وی در یکی از سفرهای خود به کشور چین، با خیاطی در هتل مواجه شد که بدون فوت وقت، اقدام به اندازهگیری سایز آقای بافت کرد و اعلام کرد که هر یک از کت های موجود در کاتالوگ را به صورت رایگان به وی تقدیم خواهد کرد. این اقدام متفاوت او، به نظر آقای بافت بسیار جالب و خلاقانه بود و باعث همکاری این دو و کسب شهرت برای این خیاط شد. در حال حاضر وی خیاط مخصوص بسیاری از چهره های مطرح دیگر نظیر بیل گیتس نیز است. جالب است بدانید که در حال حاضر 20 دست کت و شلوار طراحی شده توسط این خیاط در منزل آقای بافت وجود دارد که برای هیچ یک از آنها هزینه ای را پرداخت نکرده است.
12-میزان مطالعه بالا
80درصد از زمان آقای بافت در طول روز، صرف مطالعه می شود. وی در این رابطه برنامه دقیقی دارد. برای مثال ساعت اولیه صبح را صرف مطالعه روزنامه می کند. وی راز اصلی موفقیت را مطالعه مداوم اعلام کرده است. درواقع اگرچه عمر انسان برای مطالعه تمامی کتاب ها کافی نخواهد بود، با این حال هر فردی باید در این زمینه نهایت تلاش خود را انجام داده و اولویت داشته باشد. برای مثال برای یک سرمایهگذار، کتاب های اقتصادی از اهمیت به مراتب بالاتری نسبت به رمان برخوردار خواهد بود.
13- مسابقه میلیون دلاری
از سال 2014 آقای بافت یک مسابقه جالب را برای تمامی کارمندان خود طراحی کرده است که برطبق آن فرد برنده تا پایان عمر هر سال یک میلیون دلار را دریافت خواهد کرد. برای برد تنها کافی است تا 16 تیم برتر NCAA را حدس بزنند. این مسابقات بسکتبال، هر ساله بین دانشگاه های برتر آمریکا برگزار میشود.
14-تنها باقیمانده نسل نوکیا
اگر به 500 فرد ثروتمند جهان نگاهی بیندازید، تمامی آنها از گوشی های هوشمند استفاده می کنند، با این حال تا چند هفته پیش آقای بافت همچنان از گوشی ساده نوکیا خود استفاده می کرد. وی در این رابطه عقیده دارد که هر فرد باید با وسایل و به سبکی که راحت تر است زندگی کند. درواقع از وی به عنوان تنها بازمانده عصر گوشی های تاشوی نوکیا نام برده می شود.
15-شگفتزدگی از رفتار کودکان
یکی از عادت های همیشگی آقای بافت این است که نوه های خود به همراه دوستان آنها را هر یکشنبه به یکی از شعبه های Dairy Queen که یکی از برندهای مطرح در زمینه تولید انواع بستنی است، دعوت می کند. وی در مصاحبه ای اعلام کرده است که از وابستگی شدید کودکان به گوشی های تلفن همراه خود بسیار متعجب است و آن را تهدیدی برای رشد طبیعی می داند. درواقع کودکان بسیار کم از گوشی خود جدا شده و با اطرافیان معاشرت می کنند. البته برخی سن بالای وی و شکاف نسل ها را دلیل این موضوع عنوان کرده اند. با این حال با نگاهی به اطراف، متوجه می-شویم که این نگرانی احتمالا درست خواهد بود.
16-ارسال تنها یک ایمیل
دلیل عدم استفاده از ایمیل نیز داستانی جالب را دارد. وی در سال 1997 ایمیلی را از سوی یکی از دوستان خود به نام جف رایکس دریافت کرد که در آن زمان مدیر اجرایی مایکروسافت بود. در این نامه دلیل عدم استفاده و سرمایهگذاری بر روی مایکروسافت سوال شده بود که وارن بافت دلایل خود را ارسال کرد. با این حال این پیام پس از مدتی در روزنامه وال استریت ژورنال به چاپ رسید و باعث شد تا این پیام، اولین و آخرین استفاده وارن بافت از ایمیل باشد.
17-مدال آزادی
بافت در سال 2011 مدال آزادی که بالاترین افتخار غیرنظامی در کشور آمریکا محسوب می شود را از دستان باراک اوباما دریافت کرده است. علت این امر کمک های اقتصادی زیاد وی به نیازمندان و فعالیت های تجاری مثالزدنی است که به پویایی هرچه بیشتر اقتصاد این کشور کمک کرده است. باراک اوباما در رابطه با شخصیت وارن بافت اعلام کرده است که او از جمله محدود افراد درستکاری است که در دسته ثروتمندترین افراد قرار دارد و به همین خاطر یک الگو تکرارنشدنی برای هر فردی خصوصا نسل جوان محسوب می شود.
18-طرفدار سریال برکینگ بد
تصور علاقه به یک سریال توسط فردی که 80درصد زمان طول روز خود را به مطالعه می گذراند، بسیار سخت است، با این حال آقای بافت در سوال یکی از مجری ها نسبت به سریال مورد علاقه خود، برکینگ بد را نام برده است. جالب است بدانید که پس از این مصاحبه، تعداد بیننده های آن نیز افزایشی چشمگیر را پیدا کرد.
19-علاقه شدید به مطالب طنز
آقای بافت نه تنها به مطالب طنز علاقه زیادی دارد، بلکه خود نیز یکی از افرادی است که در گروه های دوستانه خود شروع به تعریف کردن آنها می کند. این امر نشان از روحیه بالای وی دارد. این امر در حالی است که در نظرسنجی های انجام شده، وارن بافت جزو گزینه های اصلی جدی ترین ثروتمندان جهان محسوب می شود.
20-شاعری
وارن بافت در طول زندگی خود در کنار جملات ارزشمند، چندین شعر را سروده است. به عقیده وی شعر به افراد خصوصا در زمان هایی که از وضعیت روحی خوبی برخوردار نیستند، کمک شایانی را خواهد کرد. این اقدام در بین کارآفرینها امری نادر محسوب می شود.
سرمایهگذار معروف: زمان ثروتمند شدن فرا رسیده است!
رابرت کیوساکی، نویسنده یکی از محبوبترین کتابهای تجاری زمان ما، یعنی کتاب «پدر پولدار، پدر فقیر»، اعلام کرد حالا زمانی است که میتوان در آن ثروتمندتر شد. او با اشاره به اینکه وضعیت کنونی بازار را در سال ۲۰۱۳ پیشبینی کرده بود، گفت:
دریافت ۳۰,۰۰۰ شیبا رایگان
حالا سرمایهگذاران خود را در شرایطی مییابند که میلیونها دلار درست جلوی چشمانشان ناپدید میشود، اما میتوان از این موقعیت برای ثروتمندتر شدن استفاده کرد.
سال ۲۰۰۸، یکی از بهترین موقعیتها برای ثروتمند شدن بود. حالا زمان آن رکود بزرگی که پیشبینی کرده بودم، فرا رسیده و فرصتی برای کسب ثروت فراهم شده است.
وارن بافت، دیگر سرمایهگذار و اقتصاددان بزرگ، قبلاً گفته بود که بهترین زمان برای خرید، وقتی است که بازار بد است. در حال حاضر، بازار سهام به حرکت نزولی خود ادامه میدهد. بیت وارن بافت چرا مشهور شده است؟ کوین نیز تا ۲۰ هزار دلار سقوط کرده است.
بسیاری از علاقهمندان به کریپتو مطمئناً از این واقعیت رنج میبرند که ارزهای دیجیتال، خیلی به بازارهای مالی سنتی وابسته هستند. با این حال، همه در انتظار حرکت بیت کوین از سطح قیمت فعلی نشستهاند. شایان ذکر است که فاندینگ ریت (funding rate) این ارز دیجیتال در بسیاری از صرافیها منفی است. این بدان معنی است که اکثر معاملهگران از موقعیتهای معاملاتی شورت استفاده میکنند.
دیدگاه شما