دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره


رابین هود نمی تواند با استفاده از ابزارهای قدیمی، امور مالی را دموکراتیک کند

پلتفرم معاملاتی رابین هود، هفته گذشته خشم معامله گران را برانگیخت زیرا وعده داده بود، متفاوت باشد. معلوم شد که یک برنامه فانتزی بر روی یک سیستم قدیمی است.

رابین هود علیرغم تلاشهای معکوس آن، سرانجام از ثروتمندان دزدید و به فقیران پرداخت کرد.

Melvin Capital، صندوق تامینی ۸ میلیارد دلاری که GameStop (GME) را بامزه نمی داند، در ماه ژانویه، ۵۳ درصد از سهام خود را (۷ میلیارد دلار) در تلاش برای کوتاه کردن رالینگ اتحادیه سرمایه داری Reddit از دست داد. موسس گیب پلوتکین نیز از اینکه مجبور می شود برای رئیس قدیمی خود وثیقه بگذارد، در موقعیت خجالت آوری قرار گرفته است.

صحبت از این است که Steven A Cohen، مالک تیم بیس بال نیویورک متس و موسس سابق SAC Capital که اخیراً به جریمه معاملات داخلی غیرقانونی ۱.۸ میلیارد دلاری معروف است)، ۲.۸ میلیارد دلار سرمایه به صندوق Melvin وارد کرد.

Ken Griffin، صاحب صندوق تامینCitadel (یک سرمایه گذار در Melvin) و اوراق بهادار Citadel (یک بازارساز عظیم و خریدار جریان سفارش برای Robinhood)، شاهد از دست دادن سرمایه در اولی است و در مورد دومی، واشنگتن دی سی، خواستار بررسی دقیق ساختار بازار است.

Robinhood – که وال استریت نیست اما ممکن است به اندازه سیلیکون ولی، بدست بیاورد – بلافاصله ۱ میلیارد دلار جمع کرد تا خود را در برابر دادخواست های دعاوی حقوقی، درخواست های سرمایه DTCC و پنجره IPO که به سرعت در حال بسته شدن است، محافظت کند. این بدان معناست که یوری میلنر از DST Global مجدداً وارد عمل می شود.

حداقل چهار نفر هستند که روز بسیار بدی را پشت سر گذاشته اند، نه روز خوبی را.

ارتش Reddit WallStreetBets هشت میلیون عضو دارد. رابین هود، ۱۳ میلیون کاربر دارد. اینها نیروهای مخالف هستند. به عبارت ساده، آنها روز بسیار خوبی را سپری می کنند.

مسئله این نیست که شما چقدر پول دارید. مسئله، یک ذهنیت و قالب جهانی است. مسئله این است که شما چه کسی هستید و چه کسی نیستید.

اما میلیاردرها، سرگرمیهای بیشتر دیگری دارند. ثروتمندترین مرد جهان، ایلان ماسک، در حال بالا بردن پرچم رالی ارزهای رمزنگاری شده است و میلیاردر سابق فیس بوک،Chamath Palihapitiya، همراه با Reddit برای سودهای سریع، صندوق های سرمایه گذاری غیرمتمرکز و هر چیزی تجارت می کند. مسئله این نیست که شماچه مقدار پول دارید. مسئله، یک ذهنیت و یک قاب بندی از جهان است. مسئله این است که شما چه کسی هستید و چه کسی نیستید. و مسئله این است که شما چه کاری انجام داده اید و انجام نداده اید.

آیا شما با قهرمانان گیمر اینترنتی طرف بوده اید، پیراهن های گربه Nyan را می پوشند و با تمسخر فریاد میزنند “سهام بیشتر، تکثیر پول go brrr، رقمها را بالا برید”. یک چرخش ناقل انسانی پس از Gawker-4chan، که یک انگشت وسط غول پیکر به هر دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره Karen و Kenی تبدیل می شود؟ دوپامین از غدد هیپوفیز ما خارج می شود و به گردباد مارپیچی از خشم می رسد.

یا اینکه دوست دارید که امور مالی مناسب، اداری، اجرایی و محافظت شده داشته باشید؟ آیا فکر می کنید که چیزهای گفته شده، قابل احترام و مهم هستند. اینکه شما باید به HYP بروید و سپس “دو بعلاوه دو” خود را در Goldman و HBS، قبل از رفتن به KKR یا Tiger یا SAC انجام دهید و سپس به صندوق دنج خود بروید؟ همه این کارها، همه آن عرق هایی که برای GMAT و SAT و تملق کردنها می ریزید، توسط کسی که به معنای واقعی کلمه شما را به زبان پول مسخره می کند، لغو می شود.

این در مورد بخشی از حقیقت در مورد وال استریت یا سیلیکون ولی یا اینترنت یا بیت کوین یا امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) و حداقل در مورد GameStop (GME) نیست. اینها فقط پرچم ارتش های ما هستند. و ما در حال جنگ با خود هستیم.

GameStop یک مغازه در مرکز خرید است که بازی های ویدیویی را می فروشد. مغازه های مراکز خرید، که بازی های ویدئویی اجاره می دادند(Blockbuster) یا کتاب می فروشند (Borders) ورشکسته هستند و مرده اند. اینترنت و فرزندانش، نتفلیکس و آمازون، آنها را کشتند. و با این حال، نام آنها در خاطرات جمعی کودکی میلیون ها نفر حک شده است. GameStop هیچ شانسی در برابر Steam یا Epic – دو برندی که بسیار مورد علاقه افراد علاقمند در سراسر جهان هستند- ندارد. ما این را به صورت خودآزاری می گوییم. و با این حال، GameStop یک نماد، یک احساس، یک خاطره است.

شخصی که مدل های مالی را می سازد و با توجه به اقتصاد، این موارد را تجزیه و تحلیل می کند، حق دارد که به موارد بد در مورد “اصول بنیادین” تجارت اشاره کند. در بازی بازارهای سرمایه مالی، اصول اساسی (فاندیمنتال)، چرخ دنده های ماشین های اقتصادی هستند که شما با تصمیمات سرمایه، ارزیابی می کنید. وارن بافت می گوید شما فاندیمنتالهای خوبی را خریداری می کنید و موارد بد را می فروشید. وارن دیگر، سناتور آمریکایی، الیزابت وارن از ماساچوست، نیز به اصول اساسی اعتقاد دارد. او آنقدر به آنها اعتقاد دارد که می خواهد دولت، آنها را در بازار و “عملکردی منصفانه، منظم و کارآمد” تنظیم کند.

همه اینها ممکن است درست باشد و ما در حکمت جان مینارد کینز یا غریزه حیوانی شک نداریم. اما وارن بافت، دیگر شماره یک نیست. جهان، اکنون، جهان ایلان ماسک است.

فاندامنتالها همان چیزی هستند که پزشکان مالی به شما می گویند که دارید. فکر می کنید اینترنت به تشخیص آنها اهمیت می دهد؟ نه. اینترنت به تشویق شدن از سوی افراد کت و شلوار پوش، اهمیت می دهد. ایلان ماسک و Chamath ، قارچهای اینترنتی هستند. اینترنت در DNA آنهاست.

تجارت GameStop به خودی خود ارزش مکث کردن را دارد. در حالی که برخی از تفکرات اصلی DeepF ** kingValue که منجر به افزایش سرمایه ۳۰ میلیون دلاری او در تجارت GameStop منعکس شده بود، نگاه اصلی، ساختار بازار بود. معاملات، مربوط به این نبود که GameStop برآوردهای تحلیل گر خود یا هر یک از کارکنان خسته کننده ی بازی کننده با قوانین خود، را بزند. تقریباً یک شورت اسکوئیز بود. موضوع، محدود کردن عرضه سهام به گونه ای بود که یک معامله اهرمی shortرا که Melvin Capital آن را وارد بازی می کرد، انجام دهد.

به عبارت دیگر، ما در مورد متاگیم صحبت می کنیم، نه بازی صفحه گسترده اکسل. SAC ، Tiger، Point72 ، Melvin Capital و هر صندوق تامین دیگری که ارزش متاگیم دارد. این، کل موضوع است. شما با انجام کار و آزمایش اهرم ها و نه باور کورکورانه به آنها، دکترای ابزار مالی می گیرید. و WallStreetBets نیز جرات انجام بازی متا را داشت. سرمایه گذاران خرده فروش، قرار نیست خود را با یک ذهن جمعی برگرفته از استراتژی اهرمی ناشی از خشم، سازماندهی کنند. و ما اینجا هستیم.

برای فروش استقراضی، ملوین باید وام بگیرد. برای وام گرفتن، باید نرخ سود پرداخت کنید. برای پوشش فروش استقراضی خود، باید سهام را پس بگیرید. شما در حال پرداخت نرخ بهره هستید و باید سهام را پس بگیرید. هیچ کس به شما، سهام نمی فروشد، زیرا آنها از شما متنفر هستند. همه در حال خرید هستند تا شما را به طور خاص، دایره وار بگردانند. آنها در حال لوریج با گزینه ها هستند. و شما پیشنهادات خود را مرتباً افزایش می دهید تا جایی که موقعیت خود را بپوشانید.

رابین هود یک کارگزار/ معامله کننده است. رابین هود در سیلیکون ولی به وجود آمد، مکانی که خدمات مصرف کنندگان در آن رایگان است زیرا در واقع خدماتی نیستند، بلکه ظرف های عسل هستند که تقاضای کاربر را جمع می کنند، آن را در مقیاس وسیع، بسته بندی می کنند و با توجه به تبلیغ کنندگان، دوباره می فروشند. فیس بوک و گوگل چنین هستند. زندگی ما با این خدمات، بهتر می شود، اما در عین حال در معرض خطر و بسیار دیوانه کننده است.

رابین هود از این کتاب بازی برای جمع آوری تقاضای مصرف کننده با ظرف عسل تجارت آزاد، استفاده می کند و سپس آن را برای بازارسازانی مانند Citadel Securities ارسال می کند و برای سفارشات، ۶۰۰ میلیون دلار دستمزد می گیرد. TD Ameritrade و eTrade و سایر discount brokerها، نیز این کار را می کنند! اما رابین هود این کار را بیشتر و بهتر انجام می دهد. توضیحات قبلی ما توسط Paul Rowady را اینجا ببینید.

هیچ چیز غیر معمول شرورانه ای در جریان نیست. این فقط، ساختار بازار سرمایه آمریکا و یک آربیتراژ هوشمندانه ی منجر به تولید است. این وجود دارد، اگر هنوز مشتریان با Citadel بهترین عملکرد را دارند. اما با توجه به استانداردهای مدرن فناوری، این ساختار، کهنه است و از real-time بسیار دور است. دو روز طول می کشد تا معامله بنشیند، و این در کنار سایر دلایل، منجر به الزام جایگزینی سرمایه با یک “انبار تسویه”، در این مورد، DTCC می شود. با توجه به نوسانات موجود در GameSpot که ناشی از تلاش اینترنتی برای شکستن صندوق تامین به روشی که جورج سوروس بانک انگلیس را ورشکسته کرد، نیاز سرمایه به ۱۰ برابر افزایش یافت.

رابین هود و همچنین TD Ameritrade در نتیجه ی این درخواست سرمایه، در نهایت معاملات در این ابزار را محدود کردند. اگر در حال سوختن و ساختن و جمع آوری یک میلیارد دلار در سال هستید، احتمالاً ده برابر پول نقد ندارید که به DTCC بدهید تا احساس راحتی کند. بنابراین، می دانید، آنها فقط دکمه “خرید” را برای بسیاری از صلیبی هایی که با صف سرمایه خود در ماموریت بودند، حذف کردند. آنها دکمه “فروش” را حذف نکردند، در نتیجه آتش سوزی در ماشین میم توطئه آمیز اینترنت به راه انداختند.

آیا این کار با دستور میلیاردرهای قلعه انجام شده است؟ آیا این بانکداران بر علیه یک شخص عادی توطئه کرده اند؟ آیا “وال استریت” سعی داشت آزادی قانون اساسی ما در تجارت با یک برنامه تلفن همراه را از بین ببرد؟ حتی سناتور آمریکایی تد کروز و نماینده Alexandria Ocasio-Cortez در یافتن مقصر، نقاط مشترکی یافتند!

هنوز خیلی از آشوبگران، دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره نیستند.

اما به یاد داشته باشید، فناوری مالی از جمله – Robinhood ، Revolut ، SoFi و سایر موارد – قرار است دسترسی به خدمات مالی را دموکراتیک کنند. این موضوع در یک دهه قبل بسیار کم بود و “پول گنگ” بی نظم و ناآگاه بود. اکنون، اطلاعات، رایگان و در دسترس همه است. معاملات سهام تا حد زیادی بدون هزینه و آسان انجام می شود. به هر حال ترسناک ترین قسمت برای بخش مالی این است که قدرت، در اعداد نهفته است و اکنون می تواند خود – سازماندهی کند.

علاوه بر این، ما اکوسیستم ارز رمزنگاری شده را داریم. برخلاف fintech که بعد از توزیع رفت، بلاکچین بعد از ساخت ادامه می یابد. اگر یک تاجر یا بازارساز در اتریوم هستید، هیچ مرکز تسویه ای وجود ندارد. هیچ دلال و معامله گری وجود ندارد. فقط شما و ماشین توزیع شده با قراردادهای هوشمند، مجموعه قوانین خودکار و حقوق مالکیت قابل اجرا توسط نرم افزار وجود دارید. همه داده ها در زمان واقعی هستند. بلوک ها یکی پس از دیگری ایجاد می شوند بدون اینکه یک کاغذ از نظر حقوقی دیده شود. صدها میلیون نفر در جهان این گروه دارایی را لمس کرده اند و این سبب می شود که واسطه های مالی در تصور آنها غیرضروری باشند.

حالا اشتباه نکنید، هزینه تجارت در اتریوم امروز ۱۰ تا ۱۰۰ دلار و ۱٪ دیگر در slippage، برای شما هزینه برمی دارد. این هزینه احتمالاً کمی غیرقابل اندازه گیری باشد به جز احتمال همیشگی خطر سایبری و تعدیل مقررات. اما هیچ کس نمی تواند دکمه “خرید” یا “فروش” خود را بردارد، و مشکلات سرعت و مقیاس، صرفاً مشکلات فنی هستند که توسط خدایان کارآفرین حل می شود.

مشکل اینجاست،دموکراتیک سازی ارزهای دیجیتال در دوران پسا fintech.

انسان ها، حیوانات اجتماعی هستند. این در خون ماست. مفهوم انصاف، از طریق فیلتر تکاملی انتخاب شده و به تمدن چند میلیارد نفری مبتنی بر همکاری دامن زده است.

دموکراسی، الیگارشی (حکومت معدودی از ثروتمندان) نیست. دموکراسی یعنی هر شخص یک رأی دارد. اگر بخواهید طبق دارایی های تحت مدیریت رأی دهید، روش مالی که تا به امروز انجام شده است، نتایج بسیار متفاوتی نسبت به رای گیری فرد به فرد کسب می کنید. اکنون ما مجموعه ای از وعده ها و نمایندگی هایی از شرکت هایی مانند رابین هود داریم که یک توانمندی دموکراتیک به افراد برای دسترسی به محصولات مالی گفته شده را پیشنهاد می دهند. اکثر مردم نمی دانند یا نمی خواهند بدانند که دستگاه واقعی چگونه کار می کند. وقتی وعده دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره ها با واقعیت فاصله دارند، به هر دلیلی، این باعث ایجاد یک انرژی جنبشی در Twitter و Reddit می شود.

این برای افرادی که در موقعیت اهرم هستند، که ماشین را درک می کنند و می خواهند تغییر کند، نیرو ایجاد می کند. ایلان ماسک از فروشندگان استقراضی به دلیل تأثیرات محدودکننده و شاید دستکاری کننده در وعده هایش درباره عظمت تسلا متنفر است. مطمئناً Chamath ، که SPAC های بی پایان را برای گرفتن توزیع کنندگان fintech سیلیکون ولی مانند SoFi عمومی، راه اندازی کرده است، نیز ماشین را به خوبی درک می کند. برای آنها این تار و پود بافته شده در واقعیت، یک قدرت است. این، یک فریاد رالینگ است.

سرمایه گذاران خرده فروش، قرار نیست خود را با یک ذهن جمعی برگرفته از استراتژی اهرمی ناشی از خشم، سازماندهی کنند. و ما اینجا هستیم.

اگر واقعاً می خواهیم این موضوع را در مفهوم دیستوپی قرار دهیم، بیایید حداقل به تئوری ازدحام بیش از حد نخبگان، از پیتر تورچین مراجعه کنیم. این مورخ، به طور عجیبی، شورش و آشوب ۲۰۲۰ را از سال ۲۰۱۰ پیش بینی کرد و اظهار داشت که جوامع، وقتی بیش از حد، اعضای طبقه حاکم تولید کنند، از هم می پاشد. تحصیلات، افراد دارای دکترا، مدرک MBA و کارآفرینانی را که هیچ کرسی برای به دست آوردن از بازنشستگان ندارند، را تولید کرده است. در نتیجه، آنها پوشش پوپولیستی را به تن می کنند و خود را به شکل خارجیها برای حمله به خودی ها در می آورند، در حالی که استعدادهای افسانه ای دارند. دونالد ترامپ و بقیه بدینگونه هستند.

اگر امروز قدرت را در دست دارید، احتمالاً نمی خواهید همه چیز از هم بپاشد، فقط به این دلیل که Redditorها از مفهوم کاریکاتور شده صندوق های تامینی متنفر هستند. بنابراین شما در لبه ی پرتگاه، چیزهای کوچک را اصلاح می کنید. اشکالات موجود در ماتریس فعلی را ویرایش می کنید. از طریق همین لنز است که می بینیم گوگل ۱۰۰۰۰۰ نظر منفی درباره Robinhood را به دلیل “غیرمعتبر بودن” حذف می کند.

البته آن نظرات با هم هماهنگ بودند. اما برای افرادی دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره که آنها را نوشتند، بسیار معتبر بودند. با این حال، آنها نسبت به مجموعه قوانین فعلی بازی “غیر معتبر” بودند. بر اساس اصول بنیادین، ساختار بازار و انواع توضیحات دیگر که ” اینگونه کار می کند”، رابین هود هیچ اشتباهی نکرد. ملوین نیز واقعاً، تا آنجا که از پوشش رسانه ای می توان فهمید. فقط یک بازی را انجام داده است که تبدیل به کاریکاتوری شده است که میلیون ها نفر از آن متنفرند. اپ استور گوگل نیز ضروری است، یک مجموعه قوانین، که رفتار خوب و آنچه که شما باید مطابق با شرایط آن انجام دهید و غیره را نشان می دهد. محافظت از شهرت رابین هود به این دلیل که اساساً اشتباهی نکرده، همان کاری است که شما انجام می دهید وقتی فکر می کنید سیستم فعلی، خوب کار می کند.

آنچه که قابل توجه است این است که TD Ameritrade و سایر کارگزارانی که نمی توانند از معاملات پشتیبانی کنند، با چنین واکنشی روبرو نشدند. پاسخ به چرایی، واضح است. وعده تجاری رابین هود، ایجاد دنیایی جدید است که با استفاده از ابزارهای دنیای قدیم به راحتی نمی تواند این کار را انجام دهد.

اقتصاد ایران در آستانه‌ی فروپاشی مالی قرار دارد

کُردپا: اعمال تحریم‌های بین‌المللی علیه سیستم بانکی ایران لحظه به لحظه ساختار اقتصادی و مالی ایران را به لبه‌ی پرتگاه نزدیک می‌کند.

بانک مرکزی حکومت اسلامی ایران که کاملاً دولتی و فاقد استقلال است ناتوان از تأمین مالی شرکت‌ها و فعالان اقتصادی بوده و نقدینگی متقاضیان را بدون پاسخ رها نموده است.

طبق آمارها صنایع کوچک در ایران 93% کل صنایع و 63% از اشتغال صنعتی را به خود اختصاص داده و در صورت اقدام یک فعال اقتصادی جهت دریافت تسهیلات، با مشکل جدی مواجه خواهد شد، زیرا ادعای تضمین سود 40 تا 50 درصدی از وی می‌شود.

وب‌سایت انقلاب اسلامی وابسته به ابوالحسن بنی‌صدر در گزارش خود و به نقل از احمد علوی نوشته: در ایران که دچار رکود تورمی است، شرکت‌های کوچک که پشتوانه ندارند و معمولاً از اعتبار محدودی هم برخوردارند، اولین قربانیان افزایش نرخ سود بانکی هستند.

پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران با اذعان به اینکه به‌غیر از بانک مرکزی امکان استفاده از روش‌های جایگزین جهت تأمین مالی وجود ندارد اظهار داشت: شرکت‌های زیان‌ده، شرکت‌های بدهکار بانک‌و نیز شرکت‌هایی که به علت رکود مقداری چک برگشتی داشته‌اند در صف نخست تأمین مالی در کشور می‌باشند.

در خبرها منتشر گردید که ایران به علت تحریم بانک مرکزی و عدم توانایی در مبادلات تجاری با کشورهای خارجی از این پس به جای دلار و ارزهای معتبر از شمش‌طلاء به عنوان پول استفاده می‌کند.

چگونه نظام پولی ایران به لبه ی پرتگاه رسید؟

شفقنا- نظام پولی کشور به تعبیر کارشناسان اقتصادی در لبه پرتگاهی است که اگر نرخ سود بانکی را افزایش ندهد، حرکت نقدینگی سیال، بازارها را متلاطم می کند و اگر به رشد نرخ سود تن دهد، بحران شبکه بانکی را فرا می گیرد.

طبق آخرین آمارهای بانک مرکزی، نقدینگی در سال 1396 با رشدی معادل 22.1 درصد به 1530 هزار میلیارد تومان رسیده است؛ هرچند در مقایسه با رشد دوره مشابه سال 1395 برابر 1.1 درصد کاهش دارد اما رقم آن به قدری بالاست که تهدیدی بالقوه برای همه بازارهای موازی پول است.
در ماه های گذشته، حرکت نقدینگی سیال از شبکه بانکی به سمت بازار مسکن، ارز، طلا و خصوص سکه را شاهد بودیم؛ این بازارها نه تنها متلاطم شد بلکه دلالان پس از آنکه نظم را در این حوزه ها به هم ریختند و قیمت ها را بالا بردند، از آن خارج شدند تا عامه مردم بخاطر سود آنها زیان کنند.
به همین دلیل در هفته های اخیر زمزمه های افزایش نرخ سود بانکی به عنوان بازاری برای جذب بخشی از این نقدینگی بر زبان ها افتاده است؛ موافقان این کار، طرح ویژه بانک مرکزی در اواخر بهمن پارسال و افتتاح حساب های ویژه 20 درصدی برای ساماندهی بازار ارز را یادآور می شوند که توانست در مدت 2 هفته حدود ۲۴۰ هزار میلیارد تومان از نقدینگی را جذب کند.
اما مخالفان بر این اعتقادند در شرایطی که ترازنامه بانک ها در وضعیت مطلوب قرار ندارد، افزایش نرخ سود بانکی تنها به تشدید بحران در صورت های مالی بانک ها و سنگین شدن کفه بدهی های آنها می انجامد.
«کامران ندری» مدیر گروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی در این باره به خبرنگار ایرنا می گوید: هرچند در زمان بروز شوک های تورمی، افزایش نرخ سود بانکی سیاستی مرسوم و متعارف در همه جای دنیا به شمار می رود اما باید گفت که اجرای موفقیت آمیز این کار نیاز به یک نظام بانکی متعادل دارد.
وی با بیان اینکه وضعیت نظام بانکی ایران در شرایطی متفاوت از سایر کشورها قرار دارد و تراز نبودن در حساب ها و صورت های مالی بانک ها مشهود است، گفت: افزایش نرخ سود سپرده بانکی زمانی می تواند موثر باشد که بانک ها و موسسه های مالی در سلامت کامل فعالیت داشته باشند.
ندری تاکید کرد: ضعف نظارت بانک مرکزی و فساد در شبکه پولی و بانکی و حتی سوء استفاده و فعالیت غیرحرفه ای بانک ها در سال های گذشته سبب شده تا بانک ها با یک ناترازی مواجه باشند و حجم بدهی های انباشته شده بانک ها فراتر از دارایی های آنهاست.
این کارشناس ارشد پولی و بانکی بر این باور است که نه تنها دارایی های بانک ها از نظر حجم واندازه همگن با بدهی های آنها نیست، بلکه از نظر سررسید شدن بدهی ها و قدرت نقدشوندگی دارایی ها نیز با یک مشکل در شبکه بانکی روبرو هستیم که بر شدت مشکلات بانکی افزوده است.
ندری یادآور شد: در نظام کنونی، هر سپرده گذاری می تواند در هر زمان پول خود را از بانک مطالبه کند و بانک متعهد به اجرای تعهداتش است؛ این مشکل زمانی نمود بیشتری می یابد که بدانیم بانک ها بخشی از دارایی های خود را به صورت غیرنقد نگهداری می کنند؛ مانند زمین و مسکن که به صورت فوری نقد نمی شود.
وی بخشی از این مشکل را ناشی از فساد گسترده، سوء مدیریت و مدیریت غیرحرفه ای در بانک ها دانست و گفت: این ناترازی چند سالی است که نظام بانکی کشور را گرفتار کرده است و از این رو در چنین شرایطی افزایش نرخ سود سپرده نه تنها نمی تواند اثر مثبتی را برای جذب شوک های تورمی داشته باشد بلکه وضعیت بانک ها را وخیم تر می کند.

** بانک های ضعیف مدافع افزایش نرخ سود هستند
با وجود اینکه شورای پول و اعتبار نرخ سود 15 درصدی را برای حساب های یکساله تعیین کرده، برخی بانک ها به شیوه های مختلف این نرخ را رعایت نمی کنند؛ کافیست سری به شعب این بانک ها بزنید تا ببینید بسته به میزان دارایی مشتری، حتی نرخ های بالای 22 درصد هم پیشنهاد می شود.
مدیر گروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی در این باره می گوید: جذب سپرده بیشتر در ترازنامه بانک ها یعنی بدهی بیشتر بانک ها به سپرده گذاران؛ بانک های ضعیف که توان ایفای تعهدات خود را ندارند، سعی می کنند نقدینگی مردم را به با هر ترفندی حتی با نرخ های بالا جذب کنند تا از عهده تعهداتشان برآیند.
به گفته این کارشناس ارشد بانکداری، بانک های ضعیف با هم بر سر جذب سپرده رقابت می کنند و بازی «پانزی» به راه می اندازند یعنی سپرده جذب می کنند تا از عهده ایفای تعهد پرداخت سود بالا به سپرده گذاران قبلی برآیند.
ندری تاکید کرد: نرخ سود بالا شاید در کوتاه مدت مشکل این بانک ها را با جذب سپرده حل کند اما در بلندمدت مشکل نظام بانکی پیچیده تر می شود؛ از این رو لازم است بانک مرکزی جلوی این رقابت های ناسالم را بگیرد.

** بازار پول در لبه پرتگاه نقدینگی
مدیر گروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی با این توصیف که بازار پول در لبه پرتگاهی قرار دارد که اگر نرخ سود بانکی بالا نرود نقدینگی از بانک ها به سمت بازارهای دیگر حرکت می کند، گفت: نقدینگی بسیار سیال است و به راحتی از بانک ها به سمت بازار ارز، خودرو، مسکن، طلا و سکه حرکت می کند و با توجه به حجم بالای آن (1530 هزار میلیارد تومان) می تواند برای هر بازاری مشکل آفرین باشد.
به عقیده ندری، اگر بخواهیم نرخ سود را بالا ببریم که سرازیر شدن آن به سمت بازارهای موازی بانک ها را بگیریم، وضعیت بانک ها بدتر از شرایط کنونی خواهد شد و بدهی بانک ها تشدید می شود.
این کارشناس ارشد بانکداری تاکید کرد: از چند سال پیش کارشناسان به دولت و بانک مرکزی گوشزد می کردند که تدبیری برای از بین بردن ناترازی ترازنامه بانک ها به کار گیرد اما چندان جدی گرفته نشد؛ درست است که زمان اصلاح نظام بانکی گذشته اما هنوز تعیین تکلیف بانک هایی که با مشکل جدی روبرو هستند را در اولویت قرار داد.
وی با بیان اینکه بانک هایی که فعالیت ناسالم دارند و با مشکل جدی رو برو هستند باید هرچه سریعتر ساماندهی شوند، گفت: وقتی مشکل نظام بانکی حل شد، می توان از نرخ سود به عنوان ابزار سیاست پولی برای هدایت نقدینگی استفاده کرد.

** نمی توان نقدینگی را در بانک ها حبس کرد
به گزارش ایرنا، مدیر گروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی توضیح داد: نمی توان به اتکای نرخ سود بالا، نقدینگی را در نظام بانکی حبس کرد زیرا وقتی بازارهای موازی سوددهی بالاتری داشته باشند، سپرده گذار حاضر است چند درصد خسارت یا جریمه به بانک بپردازد و در مقابل سرمایه خود را به سمت مسکن، طلا و سکه و ارز ببرد.
ندری درباره اینکه چرا حداکثر مدت سپرده های بانکی یکساله است، گفت: در شرایط فعلی هیچ سپرده گذاری نمی خواهد سرمایه خود را بیشتر از یکسال در بانک حبس کند؛ خود شبکه بانکی نیز به این نتیجه رسیده است و به همین دلیل به استقبالی از افزایش مدت سپرده ها نمی شود.

دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره

About
Platform

🗞مقالات برجام ۱

آيا برجام با اروپا شدني است؟
✍🏻 مجید شاکری

درس های دیپلماسی
✍🏻جان بردی کیسلینگ

"مشتی که کاملا خالی بود"
✍🏻مجید یونسیان

در صورت جنگ اسرائیل با ایران، اسرائیل بندرخارک و بندرعباس را بمباران خواهد کرد تا ایران منابع مالی و واردات خود را از دست دهد. امکان حمله به فرودگاه های لبنان و عراق و سوریه هم وجود دارد.
✍🏻هیلل فریس

مهار این شترِ مست را که می‌گیرد؟
✍🏻کامبیز نوروزی

سخن کاربران پس از خروج ترامپ از برجام

«ذهنیت برجامی» یا «ذهنیت فرجامی»
✍🏻محمد فاضلی

لبه پرتگاه تاریخی
✍🏻حمید آصفی

آیت الله خامنه‌ای "از اول" چه می‌گفت؟
✍🏻حسین باستانی

آمریکا از برجام خارج شد.واکنش ایران چه خواهد بود؟

ایران؟کدام ایران؟؟
✍🏻محمدرضا سپهوند

برجام و سیاست به زبان خودمانی/ 8 نکته

پیام دونالد ترامپ به جهان: امضای آمریکا بی ارزش است و فقط با زور به دنبال تغییر رژیم در کشورهاست.
✍🏻راجر کوهن

پرزیدنت ترامپ ضمن پشت کردن به توافق هسته‌ای ایران گفت که به توافقی بهتر دست خواهد یافت که شامل کنترل برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران خواهد شد.
✍🏻نیویورک تایمز

موشك هاي اسراييل، كجا را نشانه دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره رفته اند؟
✍🏻محمّد حسين كريمي پور

آيا برجام با اروپا شدني است؟ | مجید شاکری ❗️دوست گرانقدر جناب نصرتي، در سرمقاله امروز دنياي اقتصاد پيشنهاداتي براي ادامه برجام با اروپا داده اند كه رئوس آن إيجاد يك صندوق جبران خسارت توسط اروپايي ها و ورود بانكهاي توسعه اي اروپايي با ژنتيك دولتي به همكاري…

براندازان جمهوری اسلامی کیانند؟ حمیدآصفی(۱)

دراین چندروز تحولات بسیاری در ارتباط با ایران داشت هایم؛ تحولات خروج ترامپ ازبرجام و تحریکاتی که اسرائیل در مناطق تحت نفوذ ایران در سوریه دارد و حمله ایران به بلندیهای جولان در مقابل حملات اسرائیل . از وقایع واعتراضات دیماه۱۳۹۶ تا حدود یک ماه پیش 30 میلیارد دلار پول از ایران خارج شده است. سرمایه های شخصی خرده مالکی وبعضأمتوسط که تبدیل به پول شد واز ایران خارج شد. درکنارخروج سرمایه اتفاق افتاده و بحران ارزی که پیش آمد. با توجه به گزارشهای میدانی تولیدکنندهای داخلی مثل صنف پوشاک با آنکه صنعت تحت فشارتوسط برندهای ترکیه ای است عمومأ کار خود را متوقف کرده اند. حتی اقشاری مثل صنف فروشندگان موبایل این مشکل را دارند که سرمایه خود را با دلار به نرخ روز بفروشند فردا نمیدانند با چه قیمتی باید بخرند.با توجه به این شرایط پیشبینی ما از وضعیت سیاسی چیست؟

وقتی آقای روحانی برجام را شروع کرد قرار بود برجام 1، 2، 3 داشته باشیم و بعد مجلس خبرگان وجناح افراطی و دیگران مقابل تدوام برجام ها ایستادند. درحالیکه در متن برجام تأکید شده بود که ایران نباید موشکهای بالستیک که قادربه حمل سلاح های هسته ای است داشته باشدونیزسایرکانون های بحرانی منطفه.باخروج ترامپ ازبرجام آمریکا، الان دنبال قرارداد مکمل میگردند و میدانیم که در انتهای مسیر اروپا تسلیم میشود. هژمونی سیاسی_نظامی آمریکامدتهاست که به خطر افتاده است و به همین دلیل برخروج ازبرجام ومهاروتسلیم ایران وتحمیل دکترین خودبه سایرقدرتها مصر است. در حرکت نمایشی خود درحمله موشکی به سوریه هم اثبات کردکه بدنبال کسب هژمونی جهانی خوداست.اغلب تحلیل گران سیاسی معتقد بودند که تهدید آمریکا بلوف است ولی آمریکابه صورت نمادین این حمله را صورت داد درحالیکه انگلیس و فرانسه هم کنارش بودند. اگر بحران ایران با اسرائیل جدی شود، لزوماً ممکن است آمریکا در ابتدای کار با ایران درگیر نشود ولی اگر اسرائیل درگیر شودو ایران هم بخواهد متقابلاً بزند، آمریکا که از برجام بیرون رفته است میتواند وضعیت اجماعی برعلیه ایران راشکل دهدو نمیتوان روی حمایت روسیه و چین مطلقاً حساب کرد! دلیلی هم ندارد از ایران حمایت کنند. چین صادرات 600 میلیاردی خود به اروپا و آمریکا را با نفت ایران که به راحتی میتواند جایگزین کند، به مخاطره نمیاندازد. تصویر شرایط بین المللی، منطقه ای و داخلی ایران و سیاستهای راهبردی مبتنی بر منافع ملی در این شرایط چیست؟

واقعیت این است که حساسیت موضوع پرداختن به این بحث را ضروری میسازد و آن این است که برانداز جمهوری اسلامی جناح انحصارطلب است. این جناح انحصارطلب همان خرده بورژوازی سنتی قبلی است که در دوره جنگ سر بلند کرد و وقتی بازگشت خواهان قدرت و ثروت شد. این همان چیزی است که گرامشی در مورد فاشیسم در ایتالیا میگوید. ازآنجاییکه خرده بورژوایی سنتی با بورژوازی سنتی تجاری ایران همداستان بود با همدیگر با هرگونه تحرک اقتصادی مقابله میکردند. یک وجه این مقابله را بهمن احمدی عمویی در اقتصاد سیاسی صندوقهای قرض الحسنه به خوبی عنوان میکند. به اسم اینکه نظام بانکی ربایی را قبول نداریم این صندوقهای قرض الحسنه را تشکیل دادند و رانتخواری را آغاز کردند. استراتژی آنها در طول زمان این بود که به تدریج عناصر اصلی تجارت را دست خودشان بگیرند. شعار مشترکشان این بود که مزیت نسبی ایران تجارت است. جالب این است که برخی ازجامعه شناسان بارویکردرادیکال مثل دکترپرویز پیران به این دام افتادند

هر امروپدیده مدرنی مرگ طبقاتی طبقه سنتی است. وقتی روابط تولید پیشرفته و بالنده ای وجود داشته باشد این روابط تولید طبقات را شکل میدهد و طبقات نمایندگان خود را در قدرت میخواهند. بورژوازی سنتی تجاری ایران درآغازپیدایش ونمودقدرتمندخودمادر بورژوازی صنعتی ما بوده است اما در طول زمان از همان دوران اول این تفکیک صورت گرفت. بخشی از ورحانیت شیعی که عقلگرا بودند به سوی دفاع از نوعی دولت ملی آمدند. میرزای شیرازی که شاگردشیخ مرتضی انصاری بود و نائینی که شاگرد میرزای شیرازی بود به این سو دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره میآیند و اخباریها به سمت شیخ فضلالله نوری میروند. همانهایی که گرایش اخباری داشتند و به فضلالله نوری نزدیک بودند، آیت الله کاشانی را که در میانه ایستاده بود به طرف خودشان یعنی بازار میبرند. وقتی ولایت آقای خمینی را قبول میکنند برای این است که ولایت را قبول کنند همان اخباریگری است نه برای اینکه جمهوری را قبول کنند. در تمام این مدت هم موضعشان این است که روبروی جریان طبقات جدید بایستندو با این رویکرد مشهد را تسخیر میکنند. در مشهد با وجود آستان قدس رانت زیادی وجود دارد و هرکس آنجا را بگیرد میتواند از آن استفاده کند، آستان قدس درواقع بهره مالکانه میگیردو به اسم وقف و نذورات بهره مالکانه میگیرد[email protected]

براندازان جمهوری اسلامی کیانند؟حمیدآصفی (۲)

پشتوانه خرده بورژوازی سنتی تامدتهابورژوازی تجاری بودوبنوعی به آن وابسته بودودرزمان شاه این طبقه درجواربورژوازی تجاری امنیت کسب میکردمثل بیمه شدن که نداشتند!این ارتباط نوعی بیمه بود. اینها بعد از جنگ قدرت میگیرند و بیمه شان هم دیگر به آن بورژوازی تجاری وابسته نیست. ازاززارهاونمادهای مدرن استفاده میکند برای اینکه ایده های خرده بورژوازی خود و انحصار قدرت و آنچه بلد است را محقق کند. با این رویکرد خرده بورژوازی مدرن مثل مسلسل است واین راآقای رئیسی که با تتلو عکس انداخت به خوبی نشان داد، مدرن برای او این خصلت را داردو کاملاً ابزاری است، هرچه مدرن است برای آنها حشرات فی الارض است.صندوقهایی مثل ثامن الحج و . پیوند نیروی های نظامی با آستان قدس است و بعد هم دوشیدن سیستم دولتی واینها در بازار آزاد ارز فعالندچون پولها را گرفته اند و میخواهند رانت خودشان را ببرند.

در دوره احمدینژاد هم صندوق بسیجیان راه اندازی شد که بعدتبدیل شدبه بانک مهراقتصادو بعد هم گفت من بانکهای خصوصی و دولتی را قبول ندارم اینها سرمایه داری هستند، برای اینکه اینها را ببندد و پول را درون سیستم خودش بیاورد. همانطور که از وامهای زودبازده استفاده کرد که بتواند اعوان و انصار و قوای سرکوب خود را زود سامان بدهد که بتوانند درنهایت کودتا بکنند، همه این کارها را انجام داده است. این طرف هم کار بسیار وحشتناکی که کرباسچی کرد و تراکم فروشی را راه انداخت اینها هم وارد این دور شدند.خرده بورژوازی پیشین وکلان مالی های جدید پدیده بابک زنجانی هاراراه انداختن واین زمانی است که دولت را گرفته اند.سازمان برنامه را منحل کرده است، به اسم اینکه باید با اسرائیل مبارزه کنیم باید چمدانی پول ردوبدل کند. کل دولت را به صورت یک ابزار کوچک مثل یک میرزابنویس در خدمت خودشان درآوردند. در میانه راه سرور قبلی اش را که بورژوازی سنتی(مؤتلفه) بود را کنار گذاشت. حتی مقام رهبری را هم نمیخواستندومیگفت من نماینده خودم را دارم که آقای مصباح است. این سیستم برانداز اصلی است.

حال چقدر موساد و به خصوص آمریکا در آن نفوذ دارند که خیلی به هم نزدیک هستند جای سؤال دارد! این نوع بازی را تند کردن مثل داعش است و همه هم به انحاء مختلف به آن راه دادند. بوش خاتمی را محور شرارت اعلام کرد که بتوانند بازی را تند کنند که بتوانند او را در دام بیاندازندو همه مصائبی که ایران میکشداز دست اینها است. مشکلات محیط زیست از دست اینها ایجاد شده است ،سد تعریف میکنند که خاتم الانبیا آن را در دست بگیرند. پروژههای بزرگی تعریف میکنند و هرکدام نشد پروژه دیگری تعریف میکنند.دراین میان جناح کارگزاران دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره سازندگی شریک دزد و رفیق قافله است برای اینکه در رانتخواری با اینها مشترک است و همان ریشه را دارد. یک بدنه رانتخوار و یک سر تکنوکرات را هاشمی به نام سازندگی جمع کردو هیچکدام هم دانش کافی ندارند به جز معدودی!واژه راست را به معنای طرفدار بازار در مورد اینها نباید به کار برد.این بورژوازی انحصارطلب از لحاظ اقتصادی هم با جناح سازندگی پیوند دارد و هم با بورژوازی تجاری, اما از لحاظ سیاسی انحصارطلب است.همه سعی احمدینژاد و دارودسته اش چه بود؟که به اسم مبارزه با اسرائیل پیراهن سیاه درست کنند
درحال حاضر با احمدینژاد برخورد نمیکنند چون نمایندگی این حرکت دست کسان دیگری افتاده است و این جناح برانداز این سیستم شده است.

نمایندگی این جریان الان دست چه کسی است؟ به نظرمیرسدکه نمایندگی اش به جناح آقای رئیسی منتقل شده است و نکته مهم این است که هرگز رئیسی به احمدینژاد حمله نکرده و همینطور احمدینژاد به رئیسی! اماالان احمدی نژادنمایندگی مستقیمی ندارند و وجه غالب نظامی هم از دارودسته احمدینژاد دور شده اند.راست افراطی دست بالارادرساختارقدرت داردونیروهای ضربت آنها همان کسانی اند که توانستند از دیوار سفارت عربستان بالا بروند. آنها همچنان در میان بخشی ازتوده مردم نفوذ دارند[email protected]

چرا قیمت بیت‌کوین اغلب در روز‌های پایانی هفته افزایش می‌یابد؟

اگر جهش و رکود هفته‌ی گذشته باعث نشده که نسبت به بازار ارز دیجیتالی واهمه پیدا کنید، پس برای شما بهترین زمان جهت خرید ارز دیجیتال روز شنبه یا یک‌شنبه است.

شاید با این پرسش مواجه شده‌اید که چرا روز‌های شنبه یا یک‌شنبه را برای خرید بیت‌کوین توصیه می‌کنیم؟

خب به نظر می‌رسد گرچه بیت‌کوین به‌صورت مداوم و ۷/۲۴ مبادله می‌شود، اما تمایل دارد که در روز‌های تعطیل آخر هفته یک‌روند صعودی یا جهش جزئی در پیش بگیرد. درواقع، طبق داده‌های به‌دست‌آمده افزایش فعالیت‌های آخر هفته‌ای این ارز دیجیتال از روز‌های آغازین ماه می تا به امروز به‌خودی‌خود حدود ۴۰ درصد از افزایش قیمت بیت کوین در سال جاری را شامل می‌شود.

دلیل افزایش قیمت بیت کوین در روزهای پایانی هفته

به اثبات بیشتری نیاز دارید؟

بر اساس داده‌های به‌دست‌آمده از صرافی ارز دیجیتالی BitStamp، بیت‌کوین روز یک‌شنبه در ماه دسامبر سال ۲۰۱۷ بزرگ‌ترین رکورد قیمت خودش یعنی جهش تا مرز ۱۹۶۶۶ دلار را تجربه کرده است.

برخلاف اوراق بهادار که در اغلب مبادلات سنتی حضور دارند، ارزهای دیجیتال به‌صورت ساعتی و لحظه‌ای در سراسر جهان مبادله می‌شوند؛ مبادله‌ی مداوم ارزهای دیجیتال به این دلیل است که دارایی‌های دیجیتال مذکور بر روی شبکه‌های غیرمتمرکزی فعالیت دارند که توسط فناوری بلاکچین راه‌اندازی شده و تمام تراکنش‌های آن به‌صورت دقیق به ثبت می‌رسند. این مورد به سرمایه‌گذاران ارز دیجیتالی اجازه می‌دهد تا در هر زمان و هر مکانی بتوانند توکن‌های دیجیتال خود را انتقال دهند.

آقای دیوید تاویل(David Tawil) رئیس صندوق سرمایه‌گذاری ارز دیجیتالی ProChain Capital در رابطه با این موضوع اعلام نموده که «چنین چیزی کاملا منحصر به فرد است».

همانند هر چیز دیگری، برای اینکه چرا قیمت ارز دیجیتال در پایان هر هفته روندی صعودی به خود می‌گیرد نیز نظریه‌های متفاوتی وجود دارد. در دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره ادامه به برخی از دلایل احتمالی این روند پرداخته شده است:

از دوشنبه شروع می‌کنیم…

چرخه‌ی انتشار اخبار نیز مانند تجارت ارز دیجیتالی هرگز پایان نمی‌پذیرد، اما بسیاری از شرکت‌های بزرگ تمایل دارند برای انتشار اعلامیه‌های مهم یا قابل توجه تا روز دوشنبه صبر کنند. به‌عنوان مثال اصطلاح «ادغام دوشنبه یا Merger Monday» به خوبی برای شرکت‌های بزرگ تفهیم شده است، زیرا این شرکت‌ها صبح روز دوشنبه‌ی را برای دریافت گزارشات خود در نظر می‌گیرند. بیت‌کوین

طبق گفته‌های آقای تاویل، شرکت‌های مرتبط با صنعت ارز دیجیتالی نیز از این قائده مستثنی نیستند، و اغلب روز دوشنبه را برای انتشار اعلامیه‌های خود انتخاب می‌کنند، از این رو تعداد زیادی از مبادله‌گران سعی می‌کنند با انجام مبادلات ارز دیجیتالی در روز‌های پایانی هفته از سیل اخبار اول هفته(احتمالا اخبار منفی که باعث کاهش ارزش ارزهای دیجیتال می‌شود) جان سالم به در ببرند.

وی در ادامه توضیح داد:

این وضعیت مبادله در آخر هفته کمی پیشروی یا جلوتر بودن نسبت به چرخه‌ی خبری توسط مبادله‌گران محسوب می‌شود. این نوع مبادله به نوعی پرواز با چشمان بسته است، یعنی که شما نمی‌دانید آیا در صبح روز دوشنبه یک اعلامیه‌ی تکان دهنده منتشر خواهد شد یا خیر، اما سعی می‌کنید که از چرخه‌ی خبری جلوتر باشید، در صنعت ارز دیجیتالی هر روز توسعه وجود دارد، من واقعا فکر نمی‌کنم که سرمایه‌گذاری بر روی اینکه صبح روز دوشنبه شاهد یک روند توسعه‌ی مثبت خواهیم بود، کار اشتباهی باشد.

چرا قیمت بیت‌کوین اغلب در روز‌های پایانی هفته افزایش می‌یابد؟

تفکر گروهی

علاوه بر موارد گفته شده، ممکن است که سرمایه‌گذاران صنعت ارز دیجیتالی روزهای شنبه یا یک‌شنبه در مورد هر موضوعی با دوستان یا سایر سرمایه‌گذاران به بحث و گفتگو بپردازند، و نهایتا به واسطه‌ی نظر‌ها و نتایج به دست آمده از این گفتگو‌ها به مبادله‌ی دارایی‌های تحت مالکیت خود بپردازند.

آقای هانتر هورسلی(Hunter Horsley) مدیراجرایی کمپانی مدیریت دارایی Bitwise در رابطه با این موضوع گفته است:

” بازار ارز دیجیتالی به طور عمده از افراد و سرمایه‌گذاران خرد تشکیل شده و من فکر می‌کنم این آخر هفته‌ها همان زمانی است که این افراد وقت آزاد و زمان بیشتری دارند تا به خواندن اخبار، گفتگو با دوستان و یا گوش دادن به تعاریف آن‌ها در رابطه با موضوعات جالبی که طی هفته‌ی گذشته داشته‌اند، اختصاص دهند. ”

در سال ۲۰۱۷، زمانی که قیمت بیت کوین در جال رسیدن به اوج خودش بود، گفتگو‌های مراسم شام‌شکرگزاری در سراسر آمریکا اغلب به مطالب مرتبط با صنعت ارز دیجیتالی ختم می‌شد، در حالیکه بسیاری از طرفداران صنعت ارز دیجیتالی در رابطه با مزایای حضور این صنعت برای دوستان نزدیک و خانواده صحبت می‌کردند.

علاوه بر این، آقای هورسلی همچنین اعلام نموده که «کنفرانس‌های بزرگ مرتبط با صنعت ارز دیجیتالی و بلاکچین نیز تاثیر مشابهی در افزایش میزان هیجان پیرامون این صنعت دارند». در ماه می جاری روند افزایش قیمت بیت کوین در طول هفته‌ی بلاکچین نیویورک آغاز شد، زمانی که هزاران طرفدار این صنعت گردهم آمدند تا آخرید دستاورد‌ها و تحولات صنعت ارز دیجیتالی را جشن بگیرند.

کاهش حجم

گرچه آخر هفته‌ها شاهد افزایش قیمت ارزهای دیجیتال در بازار هستیم،‌ اما بر اساس گفته‌های آقای جاناتان زپتینی(Jonathan Zeppettini) مسئول بخش فعالیت‌های بین‌المللی ارز دیجیتال Decred در مونترال، تعداد افرادی که به مبادله‌ی ارزهای دیجیتالی ثانویه می‌پردازند در این روزها به شدت کاهش می‌یابد، از این رو ما شاهد افزایش تحرکات قیمت هستیم.

آقای زپتینی در رابطه با این موضوع توضیح داده است:

” حقیقت این است که این بازارها زمانی فعالیت می‌کنند که بانک‌های سراسر جهان بسته هستند، و این مورد باعث می‌شود که تغییرات قیمت شدت بگیرد. علاوه بر این زمانی که همه خواب هستند و یا در تعطیلات آخر هفته به سر می‌برند، ایجاد تغییر در بازار بسیار ساده‌تر خواهد بود. ”

چرا قیمت بیت‌کوین اغلب در روز‌های پایانی هفته افزایش می‌یابد؟

ترس از دست دادن فرصت‌ها یا FOMO

درنهایت به افرادی می‌رسد که در طول هفته شاهد افزایش قیمت بیت‌کوین بوده‌اند، و به دلیل اضطراب از دست رفتن آینده و کسب سود، سریعا اقدام به خرید ارز دیجیتال می‌کنند. این ترس از دست دادن فرصت یا به اصطلاح FOMO می‌تواند باعث شود که سرمایه‌گذاران محافظه‌کار نیز به لبه‌ی پرتگاه پا بگذارند. به‌عنوان مثال می‌توان از آخر هفته‌ی ۲۲ ژوئن یاد کرد که بیت‌کوین توانست در روز جمعه شاهد افزایش ۱۹ درصدی ارزش باشد، در حالی که در آخر هفته و روز یک‌شنبه نیز دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره یک جهش ۱۰ درصدی در قیمت‌ها رخ داد.

آقای نعیم اسلام(Naeem Aslam) تحلیل‌گر ارشد بازار در Think Markets UK در رابطه با این موضوع اظهار نموده که «اینگونه جهش‌های قیمتی عدمتا توسط سرمایه‌گذاران اپورتونیستیک و فرصت‌طلب ایجاد می‌شود. این‌ها افرادی هستند که تحت تاثیر شنیده‌های خود قرار گرفته و مقدار زیادی FOMO‌ دارند».

البته این روند می‌تواند در جهت عکس نیز رخ دهد، به طور مثال هنگامی دلار لبه‌ی پرتگاه نرخ بهره که سرمایه‌گذاران در زمان سقوط قیمت‌ها به دنبال خرید ارز دیجیتال بیشتر باشند. آقای اسلام در رابطه با این موضوع نیز توضیح داد که «با در نظر گرفته چند هفته‌ی گذشته(که بیت‌کوین روند صعودی در پیش گرفته)، من مطمئن هستند که بسیاری از مردم در انتظار خریدبیت‌کوین با قیمت‌های پایین‌تر هستند». وی در ادامه افزود که سقوط ناگهانی قیمت نیز توسط برخی سرمایه‌گذاران و کاربران به‌عنوان یک فرصت طلایی برای خرید شمرده می‌شود.

موارد مرتبط با CFTC

کمیته‌ی مبادلات آتی کالا(CFTC) در اواخر روز جمعه گزارش تعهدات مبادله‌ی خود را در ایالات متحده منتشر کرد و به واسطه‌ی آن آخرین تغییرات مربوط به علاقه به مبادلات آتی و گزینه‌ی قراداد‌های آتی را ابلاغ نمود. متخصصان می‌توانند اطلاعات ارزشمندی از این گزارشات به دست آورند، از جمله اطلاعات مربوط به نحوه‌ی موضع‌گیری مبادله‌گران در رابطه با اوراق بهادار مختلف. شاخص‌هایی نظیر «موقعیت‌های کوتاه مدت» می‌تواند جزئیاتی در رابطه با اینکه چطور مبادله‌گران روند نزولی در رابطه با یک اوراق بهادار خاص موضع‌گیری می‌کنند، در اخیتار آن‌ها قرار دهد، در حالیکه نگاهی کوتاه به داده‌های تاریخی می‌تواند به آن‌ها بینشی در رابطه با تغییرات صعودی/نزولی آتی بازار را ارائه کند؛ و درنهایت این اطلاعات می‌توانند فرصت‌های مبادلاتی بسیار بزرگی را در اختیار این متخصصین قرار دهند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.