درک استراتژی در سرمایه‌گذاری


هشدار مسکو درباره وقوع جنگ جهانی سوم در صورت پیوستن اوکراین به ناتو

ساعت24-معاون دبیر شورای امنیت روسیه گفت الحاق اوکراین به ناتو می‌تواند به جنگ جهانی سوم ختم شود و خود ناتو متوجه این موضوع است.

«الکساندر وندیکتوف» معاون دبیر شورای امنیت روسیه در مصاحبه با خبرگزاری روسی «تاس» گفت الحاق اوکراین به ناتو می‌تواند به جنگ جهانی سوم ختم شود و خود ناتو درک استراتژی در سرمایه‌گذاری این را درک می‌کند. به گفته وی، درخواست اوکراین برای عضویت سریع در ناتو بیشتر یک حرکت تبلیغاتی است.

وی افزود: کی‌یف به خوبی می‌داند که چنین اقدامی به معنای تشدید تضمینی به سوی جنگ جهانی سوم است. ظاهراً این چیزی است که آن‌ها رویش حساب کرده‌اند. ایجاد هیایوی اطلاعاتی و جلب توجه مجدد به خود.

به گفته این مقام امنیتی ارشد روسیه، «اما با توجه به این که بسیاری از اعضای رژیم کی‌یف با واقعیت میانه‌ای ندارند، تعجب نمی‌کنم اگر برخی از افراد در آنجا واقعاً انتظار داشته باشند که کشورشان در ناتو پذیرفته شود». وی افزود: ما همچنین درک استراتژی در سرمایه‌گذاری می‌دانیم که به رغم اظهارات مبنی بر عدم مداخله در وقایع اوکراین اقدامات واقعی که توسط غربی‌ها انجام شده نشان می‌دهد آن‌ها طرف مستقیم درگیری هستند.

او در ادامه سخنانش توجه را به این مسئله جلب کرد که «الحاق اوکراین به ناتو به طور خودکار به مشارکت غرب در درگیری کیفیت تازه‌ای می‌دهد، ماده پنجم (درباره دفاع جمعی ناتو) اجرایی می‌شود». معاون دبیر شورای امنیت روسیه به عواقب وخیم چنین اقداماتی برای بشریت اشاره کرد.

وی با بیان این که «خود اعضای ناتو متوجه ماهیت خوکشی‌گرایانه این اقدام هستند»، توضیح داد «درخواست کی‌یف به سرعت مورد حمایت کشورهای اروپای شرقی از جمله کشورهای بالتیک قرار گرفت. اما قدرت‌های جدی‌تر و حتی خود بروکسل، به این ابتکار واکنشی غیرمشتاق داشتند و فوراً مجموعه‌ای استاندارد از استدلال‌های مخالف--عدم رعایت استانداردهای این بلوک نظامی وجود اختلافات ارضی و غیره را صادر کردند».

وندیکتوف تاکید کرد: در هر صورت موضع روسیه بدون تغییر باقی می‌ماند، الحاق اوکراین به ناتو یا برخی اتحادهای دیگر که تحت نظارت آمریکا تشکیل شده برای ما غیر قابل قبول است.

پیش‌تر، «دیمیتری مدودف» معاون شورای امنیت ملی روسیه درباره پیوستن اوکراین به ناتو هشدار داد. وی در سخنانی گفت: درخواست زلنسکی برای پیوستن (اوکراین) به ناتو، شتاب بخشیدن به آغاز جنگ جهانی سوم است.

ولودیمیر زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین رسماً خواستار تسریع روند پیوستن این کشور به پیمان آتلانتیک شمالی شده که البته با واکنش سرد دبیرکل ناتو و آمریکا مواجه شده است. زلنسکی همچنین بعد از الحاق اخیر مناطقی از اوکراین به روسیه گفت تا زمانی که پوتین رئیس‌جمهور روسیه است، کی‌یف با مسکو مذاکره نخواهد کرد.

هوش مصنوعی می‌تواند تصمیمات منصفانه‌ای بگیرد؟

کامپیوتر‌ها اغلب در مقایسه با انسان‌ها که تعصبات آن‌ها می‌تواند قضاوت‌ها را مخدوش کند عینی و خنثی در نظر گرفته می‌شوند. با این حال تعصب می‌تواند به سیستم‌های رایانه‌ای نفوذ کند.

هوش مصنوعی می‌تواند تصمیمات منصفانه‌ای بگیرد؟

امروزه استفاده از رایانه‌ها به تعیین وامی که واجد شرایط آن هستیم، شغلی که می‌گیریم و حتی اینکه چه کسی به زندان می‌رود کمک می‌کنند. وقتی نوبت به این تصمیمات بالقوه و تغییر دهنده زندگی می‌رسد آیا رایانه‌ها می‌توانند یک تصمیم منصفانه داشته باشند؟ در مطالعه‌ای که در ۲۹ سپتامبر در مجله الگو‌ها منتشر شد محققان آلمانی نشان دادند که مردم فکر می‌کنند تصمیم یک رایانه می‌تواند به اندازه تصمیمی که توسط انسان گرفته می‌شود منصفانه باشد. روبن باخ، دانشمند علوم اجتماعی محاسباتی از دانشگاه مانهایم آلمان می‌گوید: بسیاری از بحث‌ها در مورد عدالت رایانه‌ها بر راه‌حل‌های فنی، مانند چگونگی اصلاح الگوریتم‌های ناعادلانه و نحوه منصفانه‌سازی سیستم‌ها متمرکز شده است. اما سوال ما این است که مردم چه چیزی را منصفانه می‌دانند؟ این فقط در مورد توسعه الگوریتم‌ها نیست. آن‌ها باید توسط جامعه پذیرفته شوند و باور‌ها را در دنیای واقعی برآورده کنند.

تصمیم‌گیری خودکار جایی که نتیجه‌گیری صرفاً توسط رایانه انجام می‌شود تجزیه و تحلیل مجموعه داده‌های بزرگ برای شناسایی الگو‌ها برتری دارد. کامپیوتر‌ها اغلب در مقایسه با انسان‌ها که تعصبات آن‌ها می‌تواند قضاوت‌ها را مخدوش کند عینی و خنثی در نظر گرفته می‌شوند. با این حال تعصب می‌تواند به سیستم‌های رایانه‌ای نفوذ کند، زیرا آن‌ها از داده‌هایی یاد می‌گیرند که منعکس‌کننده الگو‌های تبعیض آمیز در دنیای ما هستند. درک انصاف در تصمیمات رایانه‌ای و انسانی برای ساختن جامعه‌ای عادلانه‌تر بسیار مهم است.

برای درک اینکه مردم چه چیزی را در تصمیم گیری خودکار منصفانه می‌دانند محققان ۳۹۳۰ نفر را در آلمان مورد بررسی قرار دادند. محققان به آن‌ها سناریو‌های فرضی مربوط به بانک، شغل، زندان و سیستم‌های بیکاری را ارائه کردند. در این سناریوها، آن‌ها موقعیت‌های مختلف را مقایسه کردند از جمله اینکه آیا تصمیم آن‌ها به نتیجه مثبت منجر می‌شود یا منفی و این که داده‌های ارزیابی از کجا می‌آیند و چه کسی تصمیم نهایی را می‌گیرد انسان، رایانه یا هر دو آنها. کریستوف کرن، دانشمند علوم اجتماعی محاسباتی می‌گوید: همانطور که انتظار می‌رفت دیدیم که تصمیم گیری کاملاً خودکار مورد علاقه همه نیست. اما چیزی که جالب بود این است که وقتی شما نظارت انسانی بر تصمیم گیری خودکار دارید سطح انصاف درک شده شبیه به تصمیم گیری انسان محور می‌شود. نتایج نشان داد که افراد تصمیمی را عادلانه‌تر می‌دانند که انسان‌ها در آن نقش دارند.

مردم همچنین در هنگام تصمیم گیری‌های مربوط به سیستم عدالت کیفری یا چشم انداز شغلی که در آن ریسک‌ها بیشتر است نگرانی‌های بیشتری در مورد عدالت رایانه‌ها داشتند. شرکت‌کنندگان احتمالاً با مشاهده زیان‌های این کار که بیشتر از سودشان بود تصمیم‌هایی را که می‌توانند به نتایج مثبت منجر شوند منصفانه‌تر از تصمیم‌های منفی می‌دانستند. در مقایسه با سیستم‌هایی که فقط به داده‌های مربوط به سناریو متکی هستند سیستم‌هایی که از داده‌های غیرمرتبط اضافی در اینترنت استفاده می‌کنند کمتر منصفانه در نظر گرفته می‌شوند که اهمیت شفافیت و حفظ حریم خصوصی داده‌ها را تایید می‌کند. نتایج با هم نشان داد که سیستم‌های تصمیم گیری خودکار باید به دقت طراحی شوند که نگرانی‌ها در مورد منصفانه بودن رای آن‌ها بر طرف شود.

در حالی که موقعیت‌های فرضی در نظرسنجی ممکن است به طور کامل به دنیای واقعی شبیه نباشند، تیم در حال حاضر در حال بررسی گام‌های بعدی برای درک بهتر انصاف است. آن‌ها برای درک اینکه چگونه افراد مختلف عدالت را تعریف می‌کنند قصد دارند مطالعاتشان را بیشتر کنند. آن‌ها همچنین می‌خواهند از نظرسنجی‌های مشابه برای پرسیدن سؤالات بیشتر درباره ایده‌هایی مانند عدالت توزیعی، عادلانه بودن تخصیص منابع در میان جامعه استفاده کنند. باخ می‌گوید: ما امیدواریم که افراد شاغل در صنعت بتوانند این نتایج را به نوعی به عنوان راهی برای فکر کردن به توسعه و استقرار یک سیستم تصمیم‌گیری خودکار بررسی کرده و در نظر بگیرند. ما همچنین باید اطمینان حاصل کنیم که مردم درک می‌کنند که داده‌ها چگونه پردازش می‌شوند و چگونه تصمیم‌گیری‌ها بر اساس آن‌ها گرفته می‌شود.

کوچ بورس به «کورتکس»

تالار بورس اوراق بهادار

تهران (پانا) - بازار سهام را می‌توان از زوایای مختلفی بررسی کرد. هم می‌شود با استناد به بررسی تحلیلگران صورت‌های مالی گفت که میزان ارزندگی آن چقدر است و هم می‌توان بر اساس آمار و ارقام اقتصاد داخلی و خارجی شرایط کلی آن را تبیین کرد. با این حال بررسی‌ها نشان می‌دهد که این بازار همواره در زیر پوست خود اثرپذیری بالایی از ‌سازوکارهای تصمیم‌گیری و مهم‌تر از همه ساختار مغز انسان دارد؛ مغزی که بخش آمیگدال آن، انسان‌ها را به فرار از این بازار ترغیب می‌کند و ناحیه کورتکس آن منجر به احتیاط معامله‌گران می‌شود.

به گزارش دنیای اقتصاد، بازار سهام چند وقتی است که در مواجهه با بی‌اعتمادی درک استراتژی در سرمایه‌گذاری موجود در بازار سهام نشانه‌های بی‌رغبتی به خرید را از خود به نمایش می‌گذارد. بورس در شرایطی به استقبال معاملات هر روز می‌رود که به‌نظر می‌رسد حتی با فرض ارزندگی سهام سرمایه‌گذاران نسبت به حضور در این بازار مردد هستند یا حتی با فروش سهام، رای خود را در صندوق بدبینی می‌اندازند، با این‌حال بررسی‌ها نشان می‌دهد که می‌تواند رویکرد این روزهای بورسی‌ها را با استناد به یافته‌های مالی رفتاری و به‌خصوص عصب‌شناسی شرح داد و آنطور که متخصصان اعصاب می‌گویند، بورس‌بازان در روزهای پس از رغبت به بازار سهام در سال‌۹۹ تحت‌تاثیر بخش آمیگدال مغز به شکلی کاملا هیجانی از این بازار خارج شده‌اند و حالا با درک زیان‌های سنگین اخیر از لنز بخش کورتکس مغز بازار را می‌نگرند. بخشی که همواره انسان را به بررسی و احتیاط بیشتر سوق می‌دهد و احتمالا دلیلی است برای گذر از فرض ارزندگی سهام که کارشناسان به آن باور دارند.

هزارتوی رکود بورس

بازار سهام مدتی طولانی است که درگیر رکود است؛ رکودی طولانی که دامان بسیاری از سرمایه‌گذاران را گرفته و بازار یادشده را به‌جایی رسانده که ارزش معاملات خرد آن تقریبا به حدود ۵‌درصد از کل معاملات خرد در رکورد تاریخی بازار سهام در سال‌۹۹ رسیده است. در آن سال، دقیقا درک استراتژی در سرمایه‌گذاری در تاریخ چهاردهم مردادماه ارزش معاملات خرد به حدود ۲۳‌هزار و ۷۶۲میلیارد‌تومان رسید. بررسی‌ها نشان می‌دهد که ارزش معاملات خرد در روز گذشته تنها‌ هزار و ۱۳۱ میلیارد‌تومان بوده است. تقریبا نیازی به گفتن نیست که بورس با توجه به وضعیت فعلی به‌خصوص رکود حاکم بر معاملات خرد از حال و روز خوبی برخوردار نیست. بازار سهام هر روز در مسیر بلاتکلیفی به پیش می‌رود و فعالان آن یا از چرخه معاملات خارج می‌شوند یا با اتخاذ رویکرد کوتاه‌مدتی به خرید و فروش‌های سفته‌بازانه اشتغال دارند. بدیهی است که در چنین شرایطی آنهایی که به سهام مورد‌معامله در این بازار خوش‌‌‌‌‌‌بین هستند و آن را ارزنده می‌دانند هم رغبت چندانی برای از‌سر گرفتن سرمایه‌گذاری نداشته باشند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران چه اشخاص حقیقی باشند و چه حقوقی در هر صورت رویکردی دارند که عموما بین سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت در آمد و شد هستند. اگر بازار خوب باشد بستگی به میزان ریسک‌پذیری خود بخشی از سرمایه در اختیار را به سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و بخشی دیگر را به سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت یا حتی روزانه اختصاص می‌دهند. تقریبا تمام اینها اگرچه در مقدمات علوم مالی طبقه‌بندی شده؛ بدیهی در‌نظر گرفته می‌شوند، آنچه که واقعا مهم است و ذهن مفسران و تحلیلگران را به خود جلب می‌کند چرایی این تغییر رفتارها و رویکردهایی است که دفعتا یا به‌تدریج به تغییر جهت بازارها می‌انجامد. برای مثال بورس تهران که در سال‌۹۷ تا میانه سال‌۹۹به شکلی کاملا فشرده شاهد انباشت تقاضا در صفوف خرید بود حالا چرا تا این حال از انگیزه برای خرید خالی شده و دیگر کمتر کسی را می‌توان یافت که حتی با وجود اذعان به ارزنده‌بودن سهام به خرید آن مبادرت کند؟ این سوالی است که تاکنون بسیاری از خود پرسیده‌اند و جواب‌های گوناگونی هم در متون علمی مالی و هم گفت و شنودهای عامه برای آن پیدا شده است. جواب این مساله را هم می‌توان با آسیب‌شناسی‌های اقتصادی داد و هم با شواهد در دسترس به شکلی شهودی با آن روبه‌رو شد، اما شاید کمتر کسی باشد که تاکنون به‌رغم تمامی بررسی‌ها مالی رفتاری وضعیت کنونی بازار سهام را با یافته‌های عصب‌شناسی و ساختار مغز توضیح دهد.

دو قطب غریضه و تفکر

دنیل کانمن، برنده نوبل اقتصاد رفتاری و محقق مشهور جوابی ساده برای بررسی تصمیمات مالی ارائه داده است. بنا بر یافته‌های او هر انسانی بر اساس دو سیستم به محرک‌های بیرونی واکنش نشان می‌دهد. یکی سیستمی که همه مسائل را به‌طور آنی و بر اساس الگوهای قبلی شکل‌گرفته در ذهن انسان حل می‌کند و دیگری مطابق با تفکری هدفمند و قاعده‌مند.یافته‌های او نشان می‌دهد که بسیاری از انسان‌ها در شرایطی که اقدام به تصمیم‌گیری می‌کنند صرفا مطابق با الگوهای از پیش تعیین‌شده خود عمل می‌کنند و هنگامی که از آنها سوال می‌شود، به‌جای تحلیلی دقیق که قبلا انجام‌شده با استفاده از مسلمات خود توجیه می‌سازند. دلیل این امر آن است که اساسا تفکر به شکل تحلیلی فرآیندی بسیار پیچیده و زمانبر است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که مغز انسان به‌رغم سهم ناچیزی که از کل وزن او دارد، انرژی زیادی مصرف می‌کند. بنا بر یافته‌های محققان وزن مغز ۲‌درصد از کل بافت‌های بدن را دارد درحالی‌که حدودا ۲۰‌درصد از کل انرژی موردنیاز بدن را به خود اختصاص می‌دهد. همین نسبت نامتقارن میان وزن و انرژی استفاده شده کاملا نشان می‌دهد که چرا انسان برای برآمدن از پس چالش‌های جدی در طول تاریخ زمان بسیاری را وقف اندیشیدن کرده و حتی برآن بوده تا این اندیشیدن را هدفمند کند. متخصصان تفکر انتقادی تاکنون زمان زیادی را صرف طبقه‌بندی و شیوه‌های معقول شناخت کرده‌اند.

بررسی‌های انسان‌شناسان دلیل چنین وضعیتی را به‌خوبی نشان می‌دهد. مغز انسان در طول تاریخ همواره به سبب رو در رو بودن با موقعیت‌های تکراری به‌نحوی تکامل پیدا کرده تا از همان الگوهای تکراری که پیشتر به آن اشاره شد استفاده کند، از این‌رو در وهله اول سعی بر آن دارد تا به هنگام درک هر نوع خطر به وسیله ارسال سیگنال‌های آنی امکان بقای فرد را فراهم کند. در مغز انسان این وظیفه به عهده بخش آمیگدال است. آمیگدال است که شما را بر آن می‌دارد تا در مواجه با خطر سریعا اقدام به فرار کنید یا با جراتی مثال‌زدنی به‌جای دفاع حمله کنید.

در این حالت نیاز چندانی به فکر‌کردن نیست. به‌نظر می‌آید آنچه که در طول سال‌های ۹۷ تا ۹۹ اتفاق‌افتاده تقریبا پاسخی است به احساس جاماندن از بازار که منجر به خرید‌های هیجانی و بدون تحلیل شده است. بعدا نیز به هنگام زیان آمیگدال شروع به‌کار کردن کرده و سهام را چه ارزنده بوده و چه نه برای فروش قرار داده است، در مقابل حالا آنچه که جریان دارد حاصل افتادن بازار در مسیر تفکر دائمی است. تفکری که بیشتر از هر چیز از تجربه تلخ سال‌۹۹ سرچشمه می‌گیرد و هم‌اکنون انسان‌ها را بر آن داشته تا به‌عبارت ساده بیشتر احتیاط کنند.

چراغ زرد بورسی

بر این اساس می‌توان گفت آنچه که این روزها روی می‌دهد؛ حرکت طبیعی بازارها در دو سوی بُردار ریسک است، درحالی‌که فاصله گرفتن از فضای احتیاط روی داده در سال‌های ۹۲ تا ۹۶ با افزایش ضرب‌آهنگ تورم به رشد قیمت‌ها در سال‌های ۹۷ تا ۹۹ می‌انجامد؛ به بیان ساده در مقیاسی وسیع میل به تبعیت از دوپامین همه را به چرخه بازار سهام می‌کشد، در سال‌های بعد از آن همین فعال‌شدن ناحیه کورتکس در حجم وسیع و درمیان خیل عظیم سهامداران سبب می‌شود تا آنها حتی اگر با ادله‌های محکمی نظیر ارزندگی بالای سهام به‌سوی بورس دعوت شوند آن را نادیده بگیرند. اینطور که به‌نظر می‌رسد مغز انسان که در طول ‌هزاره‌های متمادی خود را با محیط‌های ساده و طبیعی تطبیق داده است، حالا در مواجهه با جهان اعداد بازارهای مالی که از گستره متنوعی از فرصت‌ها و تهدید‌ها اثر می‌پذیرد، عاجز است و برای افتادن در مسیر منطقی نیاز به درک استراتژی در سرمایه‌گذاری بازنگری آگاهانه از سوی سرمایه‌گذاران دارد، از این‌رو طبیعی است که در چنین شرایطی مردم حتی آنهایی که به ارزندگی سهام باور دارند از خرید در این شرایط صرف‌نظر کنند و برای سرمایه‌گذاری منتظر رسیدن روزهای بهتر باشند. البته باید توجه داشت که اشاره به ارزندگی بازار در این گزارش نه قرائت رسمی این رسانه از وضعیت موجود بلکه صرفا استناد به گزارش‌های مکرری است که در گفت‌وگوها و مصاحبه‌ها وجود دارد.

پژوهش در ورزش تربیتی

نشریه پژوهش در ورزش تربیتی، از زمستان 1391 با نام پژوهش در ورزش دانشگاهی با امتیاز علمی- پژوهشی در نه شماره منتشر شده و از ابتدای سال 1395 به نشریه " پژوهش در ورزش تربیتی" تغییر نام داده است که به صورت فصلنامه منتشر می شود. این نشریه بر اساس گواهی کتابخانۀ منطقه‌ای علوم و تکنولوژی در مرکز استنادی علوم جهان اسلام (ISC) نمایه‌سازی شده و در آخرین ارزیابی سال 1397 مرکز استنادی علوم جهان اسلام موفق به اخذ ضریب تأثیر (0/088=IF) شده است.

این نشریه یک فصلنامه دسترسی آزاد ( Open Access ) است که توسط پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی منتشر می ­شود. این نشریه در بررسی و انتشار مقالات علمی از اصول و معیارهای کمیته اخلاق نشر ( COPE ) پیروی می ­نماید. همه مقالات ارسالی توسط سامانه مشابهت یاب همیاب بررسی می­ شوند تا از اصالت آنها اطمینان حاصل شود و پس از آن توسط داوران داخلی به دقت مورد ارزیابی قرار می ­گیرند. در این نشریه برای بررسی مقالات از روش داوری همتا (دوسو ناشناس) استفاده می­ شود. تمام مطالعات چاپ شده در این نشریه به صورت آزاد در وب سایت نشریه برای عموم بدون پرداخت هزینه قابل دسترس می باشد.

  • ارسال فایل تکمیل شده مشخصات نویسندگان، تعهدنامه و تعارض منافع الزامی است.

به اطلاع کلیه نویسندگان و پژوهشگران محترم می رساند، نشریات علمی " پژوهش در ورزش تربیتی "بر درک استراتژی در سرمایه‌گذاری اساس آخرین ارزیابی صورت گرفته توسط کمیسیون نشریات علمی کشورسال ۱۴۰۰، توانست رتبه " الف " را به خود اختصاص دهد. کادر اجرایی نشریه این موفقیت را خدمت همه دست‌اندرکاران نشریه، تیم هیات تحریریه، داوران درک استراتژی در سرمایه‌گذاری و نویسندگان محترم تبریک عرض می نماید.

هوش مصنوعی می‌تواند تصمیمات منصفانه‌ای بگیرد؟

کامپیوتر‌ها اغلب در مقایسه با انسان‌ها که تعصبات آن‌ها می‌تواند قضاوت‌ها را مخدوش کند عینی و خنثی در نظر گرفته می‌شوند. با این حال تعصب می‌تواند به سیستم‌های رایانه‌ای نفوذ کند.

هوش مصنوعی می‌تواند تصمیمات منصفانه‌ای بگیرد؟

امروزه استفاده از رایانه‌ها به تعیین وامی که واجد شرایط آن هستیم، شغلی که می‌گیریم و حتی اینکه چه کسی به زندان می‌رود کمک می‌کنند. وقتی نوبت به این تصمیمات بالقوه و تغییر دهنده زندگی می‌رسد آیا رایانه‌ها می‌توانند یک تصمیم منصفانه داشته باشند؟ در مطالعه‌ای که در ۲۹ سپتامبر در مجله الگو‌ها منتشر شد محققان آلمانی نشان دادند که مردم فکر می‌کنند تصمیم یک رایانه می‌تواند به اندازه تصمیمی که توسط انسان گرفته می‌شود منصفانه باشد. روبن باخ، دانشمند علوم اجتماعی محاسباتی از دانشگاه مانهایم آلمان می‌گوید: بسیاری از بحث‌ها در مورد عدالت رایانه‌ها بر راه‌حل‌های فنی، مانند چگونگی اصلاح الگوریتم‌های ناعادلانه و نحوه منصفانه‌سازی سیستم‌ها متمرکز شده است. اما سوال ما این است که مردم چه چیزی را منصفانه می‌دانند؟ این فقط در مورد توسعه الگوریتم‌ها نیست. آن‌ها باید توسط جامعه پذیرفته شوند و باور‌ها را در دنیای واقعی برآورده کنند.

تصمیم‌گیری خودکار جایی که نتیجه‌گیری صرفاً توسط رایانه انجام می‌شود تجزیه درک استراتژی در سرمایه‌گذاری و تحلیل مجموعه داده‌های بزرگ برای شناسایی الگو‌ها برتری دارد. کامپیوتر‌ها اغلب در مقایسه با انسان‌ها که تعصبات آن‌ها می‌تواند قضاوت‌ها را مخدوش کند عینی و خنثی در نظر گرفته می‌شوند. با این حال تعصب می‌تواند به سیستم‌های رایانه‌ای نفوذ کند، زیرا آن‌ها از داده‌هایی یاد می‌گیرند که منعکس‌کننده الگو‌های تبعیض آمیز در دنیای ما هستند. درک انصاف در تصمیمات رایانه‌ای و انسانی برای ساختن جامعه‌ای عادلانه‌تر بسیار مهم است.

برای درک اینکه مردم چه چیزی را در تصمیم گیری خودکار منصفانه می‌دانند محققان ۳۹۳۰ نفر را در آلمان مورد بررسی قرار دادند. محققان به آن‌ها سناریو‌های فرضی مربوط به بانک، شغل، زندان و سیستم‌های بیکاری را ارائه کردند. در این سناریوها، آن‌ها موقعیت‌های مختلف را مقایسه کردند از جمله اینکه آیا تصمیم آن‌ها به نتیجه مثبت منجر می‌شود یا منفی و این که داده‌های ارزیابی از کجا می‌آیند و چه کسی تصمیم نهایی را می‌گیرد انسان، رایانه یا هر دو آنها. کریستوف کرن، دانشمند علوم اجتماعی محاسباتی می‌گوید: همانطور که انتظار می‌رفت دیدیم که تصمیم گیری کاملاً خودکار مورد علاقه همه نیست. اما چیزی که جالب بود این است که وقتی شما نظارت انسانی بر تصمیم گیری خودکار دارید سطح انصاف درک شده شبیه به تصمیم گیری انسان محور می‌شود. نتایج نشان داد که افراد تصمیمی را عادلانه‌تر می‌دانند که انسان‌ها در آن نقش دارند.

مردم همچنین در هنگام تصمیم گیری‌های مربوط به سیستم عدالت کیفری یا چشم انداز شغلی که در آن ریسک‌ها بیشتر است نگرانی‌های بیشتری در مورد عدالت رایانه‌ها داشتند. شرکت‌کنندگان احتمالاً با مشاهده زیان‌های این کار که بیشتر از سودشان بود تصمیم‌هایی را که می‌توانند به نتایج مثبت منجر شوند منصفانه‌تر از تصمیم‌های منفی می‌دانستند. در مقایسه با سیستم‌هایی که فقط به داده‌های مربوط به سناریو متکی هستند سیستم‌هایی که از داده‌های غیرمرتبط اضافی در اینترنت استفاده می‌کنند کمتر منصفانه در نظر گرفته می‌شوند که اهمیت شفافیت و حفظ حریم خصوصی داده‌ها را تایید می‌کند. نتایج با هم نشان داد که سیستم‌های تصمیم گیری خودکار باید به دقت طراحی شوند که نگرانی‌ها در مورد منصفانه بودن رای آن‌ها بر طرف شود.

در حالی که موقعیت‌های فرضی در نظرسنجی ممکن است به طور کامل به دنیای واقعی شبیه نباشند، تیم در حال حاضر در حال بررسی گام‌های بعدی برای درک بهتر انصاف است. آن‌ها برای درک اینکه چگونه افراد مختلف عدالت را تعریف می‌کنند قصد دارند مطالعاتشان را بیشتر کنند. آن‌ها همچنین می‌خواهند از نظرسنجی‌های مشابه برای پرسیدن سؤالات بیشتر درباره ایده‌هایی مانند عدالت توزیعی، عادلانه بودن تخصیص منابع در میان جامعه استفاده کنند. باخ می‌گوید: ما امیدواریم که افراد شاغل در صنعت بتوانند این نتایج را به نوعی به عنوان راهی برای فکر کردن به توسعه و استقرار یک سیستم تصمیم‌گیری خودکار بررسی کرده و در نظر بگیرند. ما همچنین باید اطمینان حاصل کنیم که مردم درک می‌کنند که داده‌ها چگونه پردازش می‌شوند و چگونه تصمیم‌گیری‌ها بر اساس آن‌ها گرفته می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.