پولدار شدن در بورس چه شرطی دارد؟


یک پیشنهاد پرسود: سهام بانک بخرید

از قدیم گفته اند پول، پول می آورد این را حتما شنیده اید اما تا به حال فکر کرده اید که شما هم مثل سرمایه داران می توانید بر ثروت خود بیفزایید به شرطی که کمی فکرتان را به کار بیندازید و ریسک کنید.

به گزارش بانکی دات آی آر، تصور عمومی مردم چند سال پیش این بود که برای پولدار شدن باید کار کرد و هرچه بیشتر تلاش کنی ثروتمند تر می شوی این درحالیست که این روزها نگاه غالب بر تاثیر ثروت بر ثروت آوری بیشتر متمرکز است.

همه ما يك قرارداد از قراردادهای حاكم بر پول را می شناسيم. كار دستمزد مي‌گيرد يعني به ازاي كار كردن پول دريافت مي‌كنيم، ولي اين پايان بازي نيست. دومين قرارداد را به ياد داشته باشيد؛ سرمايه بهره مي‌گيرد. بهره يا سود، عايدي يا پولي است كه شما در برابر سرمايه‌اي كه در اختيار ديگران مي‌گذاريد دريافت مي‌كنيد.

ساده اما کاربردی

به اين معنا كه شما مي‌توانيد در حالي كه از صبح تا شب براي دريافت حقوق 500هزار توماني كار كنيد، كنار آن با سرمايه‌گذاري پس‌انداز خود همان درآمد يا بيشتر را به دست آوريد. نكته مهم در اين مساله اين است كه شما مي‌توانيد به جاي آنكه براي پول كار كنيد شرايطي فراهم كنيد كه پول براي شما كار كند. يا به عبارتي ديگر توان كسب درآمد خود را دوچندان كنيد. يا باز به عبارت ساده‌تر با پول، پول به دست آوريد، اما اين مساله چه ارتباطي به بورس دارد؟ ارتباط ساده است، بورس جايي است كه در آن شما مي‌توانيد پس‌انداز خود را به سرمايه‌گذاري تبديل كنيد و به ازاي سرمايه‌گذاري خود سود يا همان پول بيشتر را به دست آوريد.

درست است که شما نمی توانید یک کارخانه بزرگ و پرسود بخرید اما در اولین گام می توانید با مراجعه به بانک و خرید سهام یک شرکت معتبر و تراز اول در سوددهی آن شریک شوید. یکی از پیشنهاد های معقول سهام شرکت های بزرگ از جمله بانک هاست.

چرابانک؟

بانک از جمله صنعت های پرپتانسیل کشور است که اخبار مقطعی و شایعه های بازار کمتر بر روی آن تاثیر می گذارد اگرچه ممکن است هر از چند گاهی افت محدودی در ازرش های این سهام مشاهده شود اما در کل در اغلب اوقات سود آور است.

بانک ها تاثیر پذیری بسیار محدودی از نوسانات بازار جهانی و تغییر قیمت ها دارند که بر مزایای آن می افزاید.

بورس با چه ابهاماتی مواجه است+ بررسی کارشناسی

یک تحلیلگر بازار سرمایه ضمن بررسی وضعیت این بازار و ابهاماتی که بورس با آن‌ها مواجه است، بر این باور است که رفتار دولت با بازار سرمایه باعث بی اعتمادی سهامداران به این بازار می‌شود.

بورس با چه ابهاماتی مواجه است+ بررسی کارشناسی

ولید هلالات با تاکید بر اینکه همچنان رفتار دولت باعث سلب اعتماد از بازار سرمایه می‌شود، اظهار کرد: یکی از رفتارهایی که به بی ثباتی بازار دامن زد این بود که سقف نرخ گاز در پولدار شدن در بورس چه شرطی دارد؟ ۱۰ مصوبه ای که یکشنبه توسط هیات دولت تصویب شد نبود و فقط اعلام کردند که فرمول حال حاضر برای تعیین قیمت گاز ادامه پیدا می‌کند. قیمت گاز در حال حاضر حدود ۳۰ سنت یعنی حدود ۷۰۰۰ در هر مترمکعب است درحالی که قرار بود سقف ۵۰۰۰ تومان باشد.

وی ادامه داد: سقف ۵۰۰۰ تومانی برای قیمت گاز به صورت علنی اعلام شده بود و اینکه در مصوبه نیست باعث بدبینی بازار می شود. به طور کلی هر زمانی بورس در فضای انتظار باشد دچار رکود می شود و فضای رکود هم قطعا باعث نمی‌شود سهم ها متعادل باشند، بلکه باعث می شود فروشنده‌های اندک بتوانند قیمت سهم را پایین ببرند.

این تحلیلگر بازار سرمایه در مورد ابهاماتی که پیش روی بازار سرمایه قرار دارد توضیح داد: یکی از ابهامات پیش روی بازار همان سقف قیمت گاز است که برخلاف چیزی که انتظار میرفت در مصوبه دولت آورده نشده است. همچنین بازار در انتظار گزارش های ۹ ماهه شرکت‌ها است. از طرف دیگر مذاکرات هم در جریان است و مشخص نیست تکلیف قیمت دلار و رویکرد در مذاکرات به چه صورت باشد. این ابهامات در کنار برخی اتفاق های جهانی قرار گرفته است. از جمله اینکه پتروشیمی‌ها نه تنها تحت تاثیر قیمت گاز در لایحه بودجه هستند بلکه برخی قیمت‌های جهانی هم وارد فاز اصلاحی پولدار شدن در بورس چه شرطی دارد؟ شد و در مجموع روی این صنعت تاثیر منفی گذاشتند.

هلالات در ادامه در مورد شرط بهبود وضعیت بازار نیز اظهار کرد: این فضا به شرطی بهتر می‌شود که یک منبع نقدی شروع به خرید سهم های ارزنده در بازار کند. منظورم نقش پولدار شدن در بورس چه شرطی دارد؟ حمایتی نیست، بلکه تفاوتی بین سهم های ارزنده با سهم های دیگر قائل شود و نمادهایی که به نظر ارزنده هستند را به شکل ملموسی بخرد تا هیجان خرید در بازار ایجاد شود.

وی ادامه داد: البته برای بهبود وضعیت بازار باید ابهامات نیز برطرف شود. بهترین اتفاق مثبت روند رو به کاهش نرخ بهره بین بانکی و به نظر من بدترین اتفاق کاری است که دولت در قبال بازار انجام می‌دهد.

بر اساس این گزارش، در حالی که چندی پیش ۱۰ پیشنهاد از سوی دولت برای اصلاح لایحه بودجه ارائه شده بود که امکان ترسیم آینده مثبت بازار سرمایه را فراهم می‌کرد، هیات دولت در آخرین مصوبه خود زیر بار ۱۰ پیشنهاد اولیه نرفته و با عدم تعیین سقف برای قیمت گاز، برخی صنایع از جمله پتروشیمی‌ها را به سمت زیان ده بودن هدایت کرده است که تاثیر این تصمیم در وضعیت نزولی دو روز گذشته بازار سرمایه به خوبی قابل مشاهده است! / ایسنا

بورس عامل تورم نیست

دکتر حجت قندی استاد ایرانی دانشگاه «واشنگتن‌اند لی» به دغدغه فعالان بازار سرمایه در کلاب هاوس پاسخ داد.

به گزارش پول نیوز، دکتر حجت قندی، از اقتصاددانان جوان و موفق ایرانی مقیم امریکا است. حجت قندی پس از دریافت مدرک کارشناسی مهندسی برق از دانشگاٌه امیرکبیر، با توجه به علاقه‌مندی به رشته اقتصاد به تحصیل در این رشته پرداخت و مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد از موسسه عالی پژوهش در مدیریت و برنامه‌ریزی دریافت نمود.

سپس برای ادامه تحصیل عازم امریکا شد و دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه ویرجینیاتک به پایان رساند. وی هم‌اکنون به تدریس اقتصاد در دانشگاه «واشنگتن‌اند لی» (Washington & Lee University) اشتغال دارد.

قندی دیشب در کلاب هاوس فعالان بازار سرمایه حضور یافت و به دغدغه‌های فعالان بورس ایران و پاسخ داده و نوع مدیریت دولت امریکا و ایران را در ب ازار سرمای ه دو کشور مورد مقایسه قرار داد. در این اتاق بورسی، فعالان بازار سرمایه مانند قاسم حقانی نسب، دکتر جعفر عزیزی، دکتر علی صادقی، مهرداد خالقی، رضا عسگری، دکتر سعید مشکانی و وحید بلالی دبیر بورس خبرگزاری بازار حضور داشتند.

ارزش‌گذاری بر اساس pبهe به صورت تنهایی اشتباه است، در بورس امریکا هم این میزان همیشه پایین نیست، مثلا pبهe شرکت تسلا نزدیک به ۶۰۰ است و شرکتی در بورس امریکا وجود دارد که این میزان ۴ است و شرکتی است که این میزان عدد ۲۰ است، pبهe همیشه تابع نرخ بهره است و نمی‌تواند معیار دقیقی برای ارزش سنجی بازار سرمایه باشد، صنایع مختلف شرایط مختلفی دارند.

قندی معتقد است دولت امریکا و فدرال رزرو همیشه نگاهی به بورس دارند، بورس در سیستم اقتصاد امریکا مانند تب سنج است، دولت امریکا همیشه غیر مستقیم از این بازار حمایت می‌کند، بازنشستگان امریکا در بازارهای سهام و بدهی از طریق صندوق‌های بازنشستگی سرمایه‌گذاری می‌کنند، دولت در امریکا هیچ وقت نرخ در بازار سهام را تعیین نمی‌کند و به عنوان داور بازار سرمایه را رصد می‌کند، سیاست‌های پولی و مالی امریکا به این نحو نیست که دولت امریکا سهامدار شرکتی باشد.هر دولت امریکا قطعا خوشحال می‌شود که وضعیت بازار بورس بهتر باشد.

دکتر حجت قندی: به نحوه قیمت‌گذاری ارز در ایران بسیار مشکوکم این نحوه قیمت‌گذاری از کجا آمده است؟، با توجه به سوابق حتی اگر تحریم برداشته شود بعید می‌دانم که نرخ ارز به زیر ۲۰ هزار تومان برسد

قندی در پاسخ به این سوال که افراد سرمایه دار از بورس پولدار شده‌اند یا؟، گفت: بازار ایران اکنون از اقتصاد ایران بسیار فاصله گرفته و حتی اعتقاد دارم امریکا هم تا حدی از اقتصاد بازار فاصله گرفته است، پول افراد خیلی ثروتمند به چرخه اقتصاد باز می‌گردد، کسب ثروت باید در بازار آزاد و زمین بازی عادلانه ایجاد شود و خلق پول برای افراد حقیقی هیچ مشکلی ندارد به شرطی که این خلق ثروت از راه رانت و فساد نباشد و از طریق راه‌های مشروع به‌دست بیاید.

در ادامه دکتر جعفر عزیزی از کارشناسان ارشد بازار سرمایه گفت: کشوری مانند ایران در طی ۱۰ سال گذشته به اندازه ۱۰۰ میلیارد دلار به مردم یارانه داده است و تاسف بار است بدانیم کل ارزش بازار سهام ایران ۲۰۰ میلیارد است، بازار سهام ایران بسیار کوچک است و این که عده‌ای معتقدند بازار سرمایه ایران حباب است بسیار اشتباه است این بازار به اندازه بیش از ۱۰ برابر امروز ارزش داشت. این که عده‌ای می‌گفتند بورس ایران حباب است بسیار غلط است وقتی فردی در بورس ایران سرمایه‌اش چند برابر شود فرد دیگری سهم وی را می‌خرد، اقتصاد یک کشور مانند یک چرخه طبیعی است و پول هیچ وقت در یک بازار مانند سرمایه باعث خلق پول نمی‌شود.

اینکه نرخ دلار در ایران به زیر ۲۰ هزار تومان برسد به علت رشد پایه پولی در ایران بعید است این در واقعیت رخ بدهد

دکتر حجت قندی در پاسخ به سوالی گفت: این که می‌گویند ایران کشوری با منابع بسیار زیاد است درست است اما ثروت ایران مردم و جوانان و کارشناسان ایران هستند، سطح آگاهی و فرهنگ ایرانیان بسیار بالا رفته است، در روستاهای ایران بسیاری تحصیلات دانشگاهی دارند، ایران آماده پیشرفت جهانی است و این پیشرفت چند مانع دارد که از همه مهم‌تر تحریم است، اگر اقتصاد ایران به ریل اصلی خود برسد ایران جایگاهی بسیار بالایی نسبت به الان خواهد داشت، بورس ایران هم مانند اقتصاد آماده رشد وحشتناک است، باید ایران به سمت به روز شدن فناوری‌ها و صنعت پیش برود و روابط خارجی با کشورهای شرقی و غربی می‌تواند این زمینه را بسیار آماده کند.

حجت قندی در پاسخ به این سوال که آیا بورس می‌تواند مانع رشد تورم شود یا خیر گفت: مطمئن نیستم، حجم پول را بازار سرمایه کم و زیاد نمی‌کند این کار را بانک مرکزی انجام می‌دهد، تورم در ایران به علت بی‌نظمی در کنترل پول توسط بانک مرکزی است و عملکرد بانک مرکزی در طول ۴۳ سال گذشته در ایران به هیچ وجه خوب نبوده است. تورم دراز مدت بالا در ایران ریشه‌اش پولی است، کشور ایران در معرض نوسانات سیاسی و اقتصادی مانند تحریم و نرخ نفت است و وقتی که نوسانات شدید رخ می‌دهد، دولت سیاست انقباضی پیدا نکرده و بانک مرکزی را مجبور به چاپ پول بدون پشتوانه می‌کند و این عامل تورم زا است. بانک مرکزی باید استقلال داشته باشد تا بتواند سیاست علمی در پیش بگیرد، بورس تنها می‌تواند در کوتاه مدت تورم را کنترل کند.

وی درباره نرخ دلار به ریال گفت: اینکه نرخ دلار در ایران به زیر ۲۰ هزار تومان برسد به علت رشد پایه پولی در ایران بعید است این در واقعیت رخ بدهد، مذاکره ایران و امریکا مانند بازی کردن می‌ماند، بازیگرهای عمده‌ای مانند ایران و امریکا در مذاکره وجود دارد اما بازیگران متعدد منطقه‌ای و داخلی در مذاکرات وجود دارد، ایران باید سعی کند تحریم‌ها را با نگاه ملی بردارد و قضیه بین احزاب ایران و امریکایی نباشد.

یکی از فعالان بازار سرمایه از دکتر قندی پرسید، نرخ ارز باعث رشد بازار سرمایه در سه سال اخیر شد، بزرگترین ابهام در بازار سرمایه کاهش نرخ ارز است که برخی معتقدند نرخ ارز به زیر ۲۰ هزار تومان رسیده و شاخص کل می‌تواند به ۸۰۰ هزار واحد نزول کند، گفت: به نحوه قیمت‌گذاری ارز در ایران بسیار مشکوکم این نحوه قیمت‌گذاری از کجا آمده است؟، با توجه به سوابق حتی اگر تحریم برداشته شود بعید می‌دانم که نرخ ارز به زیر ۲۰ هزار تومان برسد.

حجم پول را بازار سرمایه کم و زیاد نمی‌کند این کار را بانک مرکزی انجام می‌دهد، تورم در ایران به علت بی‌نظمی در کنترل پول توسط بانک مرکزی است و عملکرد بانک مرکزی در طول ۴۳ سال گذشته در ایران به هیچ وجه خوب نبوده است

دکتر جعفر عزیزی هم در این باره گفت: در ۲۰ سال گذشته دولت‌های ما اگر درآمد نفتی بالایی داشته‌اند سعی کرده‌اند نرخ ارز را مصنوعی پایین بیاورند، اما زمانی که کل نقدینگی کشور ۱۰۰ میلیارد دلار است، دولت دیگر مایل نیست نرخ ارز را به صورت مصنوعی کنترل کند، واردات خیلی از کالاها ممنوع است و این تقاضای ارز را به شدت پایین آورده است، میل به خروج ارز در این شرایط وجود ندارد.

دکتر قندی گفت: ارزش‌گذاری بر اساس pبهe به صورت تنهایی اشتباه است، در بورس امریکا هم این میزان همیشه پایین نیست، مثلا pبهe شرکت تسلا نزدیک به ۶۰۰ است و شرکتی در بورس امریکا وجود دارد که این میزان ۴ است و شرکتی است که این میزان عدد ۲۰ است، pبهe همیشه تابع نرخ بهره است و نمی‌تواند معیار دقیقی برای ارزش سنجی بازار سرمایه باشد، صنایع مختلف شرایط مختلفی دارند، نکته بعد این است که تحلیل اقتصاد بر اساس نرخ ارز بسیار اشتباه است و یکی از آسیب‌های اقتصاد ایران معیارسنجی بر اساس نرخ ارز است.

پولدارها در بازار مسکن پولدارتر می‌شوند

یک کارشناس بازار مسکن گفت: تلاطمات اقتصادی زمینه را برای جهش بازار مسکن، پولدارتر شدن مالکان و فاصله طبقاتی فراهم می‌کند؛ اگر هم فرضا قیمت خانه مقداری پایین بیاید تاثیری در توان متقاضیان واقعی ندارد.

محمد عدالت‌خواه در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: طی دهه‌های اخیر بسیاری افراد از طریق رانتهای مستقیم و غیرمستقیم بخش زمین و مسکن به سرمایه‌های هنگفت دست یافته‌اند. دهه ۶۰ طبق قانون زمین شهری زمین‌ها به سه قسمت دایر، موات و مسبوق به احیا تقسیم شدند. زمینهای مسبوق به احیا از چنگ دولت خارج و اغلب به دست زمین‌خواران افتاد. بعد زمین‌ها به شهرها متصل شدند و مالکان سند دریافت کردند. زیرساخت‌های شهری مثل آب و برق و تلفن هم به این زمین‌ها ارزش بیشتری داد و بدین ترتیب رانت غیرمستقیمی در اختیار متصرفان قرار گرفت که خروجی آن به دور شدن متقاضیان واقعی و پولدار شدن مالکان انجامید.

وی افزود: همواره بیان می شود که دیگر نمی‌توان برای زمین‌هایی که از دست دولت خارج شده چاره‌اندیشی کرد. اما به اعتقاد من می‌شود با وضع مالیات، دست کم بخشی از ارزش افزوده این زمینها را از ثروتمندان دریافت و منابع آن را برای ساخت مسکن دهکهای پایین اختصاص داد.

این کارشناس بازار مسکن با بیان اینکه نوسانات قیمت مسکن به نفع سوداگران تمام می‌شود گفت: بازار مسکن به عاملی برای اختلاف طبقاتی تبدیل شده است. وقتی نرخ ارز بالا می‌رود، قیمت طلا و مسکن هم افزایش می‌یابد و صاحب خانه‌ها نه تنها ضرر نمی‌کنند بلکه سرمایه‌شان افزایش می‌یابد. دولت باید بدون توجه به نوسانات بازار مسکن، برای خانه‌دار کردن اقشار پایین چاره‌ای بیندیشد. طرحهایی مثل اقدام ملی، طرح جهش مسکن یا مسکن استجاری خوب است به شرطی که گرفتار ویژه‌خواری نشود و به متقاضیان واقعی تعلق بگیرد.

عدالت‌خواه خاطرنشان کرد: طبق اصل ۳۱ قانون اساسی، دولت موظف است شرایط تامین مسکن تمامی اقشار جامعه را فراهم کند. مردم با توجه به درآمدهایشان باید بتوانند بعد از یک مدتی که کار می‌کنند صاحب مسکن شوند. اما متاسفانه به قدری این حوزه درگیر سوداگری شده که خرید خانه برای نیازمندان به یک آرزوی طولانی و دست نیافتنی تبدیل شده است.

وی مهمترین عامل در افزایش قیمت مسکن در کلانشهرها را نرخ زمین دانست و گفت: قطعا می‌توان با راهکارهایی قیمت مسکن و اجاره در کلانشهرها را پایین آورد. مسکن استیجاری که هم‌اکنون در مجلس دنبال می‌شود به شرط اجرای صحیح قابلیت کنترل بازار اجاره را خواهد داشت.

این کارشناس بازار مسکن با اشاره به طرح مسکن ارزان قیمت توسط شهرداری‌ها که قرار است به بازار اجاره اختصاص پیدا کند یادآور شد: در گذشته هم این طرح دنبال شد ولی چون زمینهای کافی در اختیار دولت نبود به خوبی پیش نرفت. از طرف دیگر مقداری اسیر ویژه‌خواری و واگذاری به اطرافیان و دوستان شد. بنابراین در این‌گونه طرحها باید نظام توزیع کاملا شفاف باشد.

عدالت‌خواه درباره آینده بازار مسکن در سال ۱۴۰۰ گفت: اقتصاد کشور ما با مشکلات متعددی مواجه شده که سرنخ آن به تحریمها می‌رسد. اگر تحریمها برداشته شود مقداری آرامش به بازارها برمی‌گردد و فعالیتهای مولد رونق می گیرد. در آن صورت انتظار داریم قیمت مسکن در سال ۱۴۰۰به ثبات برسد.

متوسط قیمت مسکن در تهران ۲۹.۳ میلیون تومان

بنابراین گزارش، فروردین سال ۱۴۰۰ متوسط قیمت یک متر مربع مسکن در شهر تهران ۲۹ میلیون و ۳۲۰ هزار تومان بوده که نسبت به ماه قبل ۳.۱ درصد کاهش و در مقایسه با ماه مشابه سال قبل ۹۱.۷ درصد افزایش نشان می‌دهد. طبق اعلام بانک مرکزی همچنین تعداد معاملات انجام شده در این ماه معادل ۲.۱ هزار فقره بود که از کاهش ۶۰ درصد نسبت به ماه گذشته و افزایش ۶۸ درصد در مقایسه با ماه مشابه سال گذشته حکایت دارد.

آدرس را اشتباه نرویم

به هر حال در این مدتی که دولت یازدهم سرکار آمده برخی کم توجهی ها وحتی بی توجهی هایی به بازار سرمایه شده که مورد اعتراض سهامداران بوده که به حق هم می باشد اما در این خصوص باید به نکاتی توجه کرد که ظاهراً از دید سرمایه گذاران نادیده گرفته شده است.

پس از مدتها که سهامداران اعتراض خود را از روند بازار سرمایه و برخی موضوعات دیگر از طریق گروه های مجازی اعلام کردند این افراد امروز با تجمع در تالار حافظ اعتراض خود را نسبت به سیاست های دولت و مجلس نشان دادند که باید این موضوع از سوی مسئولین کالبد شکافی و بررسی گردد.

بر اساس گزارش بورس نیوز ، در خصوص اعتراض سهامداران و اتفاقات به وجود آمده نکاتی وجود دارد که باید به آنها توجه نمود و تصمیمات درستی چه از سوی سرمایه گذاران و چه از سوی مسئولین امر اتخاذ گردد.

آدرس را اشتباه نرویم

به هر حال در این مدتی که دولت یازدهم سرکار آمده برخی کم توجهی ها وحتی بی توجهی هایی به بازار سرمایه شده که مورد اعتراض سهامداران بوده که به حق هم می باشد اما در این خصوص باید به نکاتی توجه کرد که ظاهراً از دید سرمایه گذاران نادیده گرفته شده است چراکه بخشی از از این بی توجهی ها به بازار سرمایه به علت واقعیات و شرایط اقتصادی بوده که در حال حاضر وضعیت مطلوبی ندارد و نمی توان از بازار سرمایه با چنین اقتصادی انتظار روند صعودی داشت اما در این بین برخی از فعالان بازار سرمایه معتقدند که چگونه می شود در دولت گذشته با آنهمه تحریم و اوضاع نا مساعد اقتصادی شاهد رشد بازار سرمایه بودیم اما در حال حاضر که صحبت از مساعدتر شدن وضعیت اقتصادی نسبت به گذشته می باشد چنین روندی را از بورس شاهد هستیم.

از همین رو در پاسخ به این موضوع باید نظر سرمایه گذاران را به دو نکته جلب کرد.

نخست آنکه از نگاه سیستمی روشی که در دولت گذشته اجرا شده غلط بوده و با منطق و واقعیات آن زمان همخوانی نداشته است از سویی دیگر دولت گذشته فاکتورهای مهم و قابل توجهی همچون تورم و رشد اقتصادی را رها کرده بود و تنها به رونق بورس بها داده بود.

نکته دوم اینکه با توجه به وزن بالای شرکت های صادرات محور در بازار سرمایه رشد قابل توجه نرخ دلار باعث افزایش سودآوری این شرکت ها و تأثیر بالای آنها بر بورس شد و همچنین دیگر شرکت هایی که صادرات محور نبودند و از رشد نرخ ارز تأثیر مستقیم نمی پذیرفتند با تغییر مثبت ارزش جایگزینی مواجه شدند و سهام آنها در بورس رشد کرد. لذا در شرایط اقتصادی فعلی با توجه به ثبات در بازار ارز و شرایط بد اقتصادی نمی توان انتظار رشد بازار سرمایه را داشت و هم اکنون سیاست اصلی دولت کنترل تورم است، حال چرا این دولت بورس را رها کرده و برای رونق آن نمی کوشد موضوعی است که مورد سؤال بوده و شاید علت آن بی اعتقادی دولت به بورس در شرایط فعلی است.

آدرس را اشتباه نرویم

اما از بحث کلان اقتصادی و رونق متداوم بورس که بگذریم، اینکه چرا اوضاع و احوال فعلی بازار سرمایه اینگونه بهم ریخته و پر التهاب است موضوعی می باشد که بخشی از آن به عدم مدیریت مناسب این بازار برمی گردد، مواردی همچون عرضه های سازمان خصوصی سازی، عرضه های بی محابای اولیه، حقوقی های عرضه کننده، نحوه توقف بازگشایی نمادها، ابهام در صنایعی همچون پالایشی،پتروشیمی، عدم اجازه افزایش نرخ به صنایع، قوانین خلق الساعه همانند محدودیت خرید وفروش سهام یا اخراج برخی نمادها به بازار توافقی از جمله عواملی است که به عنوان نقطه اصلی اعتراض سهامداران بازار سرمایه مطرح است و البته درست هم هست چراکه این موضوعات ارتباطی با مسایل کلان اقتصادی ندارد و تماماً اصلاح آنها در اختیار متولیان بازار سرمایه است و می توان آنها را مدیریت کرد اما در اینجا باید به یک نکته اصلی و با اهمیت دقت کرد و آن اینکه عدم مدیریت مناسب موارد عنوان شده سبب شد تا شائبه فساد سیستمی به وجود آید چون علت اصلی آن محدودیت های اعمال شده در خرید و فروش سهام بوده و در بازاری که رکن اصلی آن عرضه و تقاضا می باشد اینگونه محدودیت ها شائبه بر انگیز است و ما نباید با روش های غلط برای حل یک مشکل باعث ایجاد مشکلی دیگر شویم.

اما در همین جا سرمایه گذاران باید به یک سؤال اساسی پاسخ دهند و آن اینکه اعتراضات اهالی بازار قرار است به گوش چه کسی برسد؟ دولت یا مجلس؟

اگر مخاطب سهامداران دولت است که راهی درست بوده و می تواند در نهایت به نتیجه هم برسد چراکه اصلاح برخی از این مشکلات به دست دولت است اما اگر مخاطب مجلس و نمایندگان هستند که یک اشکال عمده و مهم در این خصوص وجود دارد، زیرا بازار سرمایه یک بازار تخصصی است و از آنجاییکه نمایندگان مجلس آگاهی درست و شناخت کافی از بورس ندارند وارد بحث کلیت بازار سرمایه می شوند و این مداخله هیچ مشکلی راه حل نمی کند، به عنوان مثال سرمایه گذاران در موضوع عرضه "مبین" صحبت از مشکلات نرم افزاری و دخالت های بیش از حد مسئولین در نحوه ورود سفارشات کنند بعد مجلس به علت نا آگاهی از موضوع بحث فساد را مطرح می کند و این یعنی سیاسی شدن بورس که این اتفاق سبب به وجود آمدن حس تقابل و گروکشی بین دولت و مجلس شده و درنهایت به جز ایجاد منفعت برای عده ای خاص آنهم در شرایطی که نزدیک به انتخابات مجلس می شویم هیچ حسنی برای سرمایه گذارن و فعالان بازار سرمایه ندارد.

آدرس را اشتباه نرویم

بنابراین گزارش، طی سالیان گذشته همیشه مسئولین بازار سرمایه سعی داشته اند که فضای بورس سیاسی نشود و این بازار بدور از سیاست بازی به کار خود ادامه دهد.

از همین رو در جاییکه بانکها با مشکلات عدیده ای همچون اختلاس های عنوان شده و یا مطالبات معوق قابل توجه از افراد حقیقی و حقوقی مواجه هستند اما هیچگاه با تأکید دولت و مقامات قضایی، اسامی متخلفان رسانه ای نشده چراکه مسئولین نمی خواهند مردم به بانکها بی اعتماد شوند حال ما که در بورس وضعیت و شرایط به مراتب بهتر از بانک داریم و نسبت به دیگر بازارها همچون بانک، خودو، طلا، ارز و مسکن از شفافیت اطلاعات نسبی بالاتری به دلیل وجود اطلاعات مالی مکتوب بیشتر نزد فعالان این بازار برخورداریم براحتی بازار سرمایه را به سمت سیاسی بازی سوق می دهیم. غافل از اینکه با این کار در حال نابودی بازارمان در ازای رسیدن برخی افراد به منافعشان هستیم.

اما درخصوص نحوه و نوع مدیریت بورس باید به چند نکته توجه کنیم. در گذشته مدیری به همراه تیمش در رأس تصمیم گیری سازمان بورس بوده که علاقه به مدیریت بازار با سیستم بسته داشته و تمام برنامه هایش را نیز بر همین اساس دنبال کرده است اما امروز مدیری وارد بازار سرمایه شده و سکان این بازار را بدست گرفته که علاقه به مدیریت با سیستم باز و بورس آزاد دارد؛ ولی شرایط اقتصاد و بازار سرمایه در حال حاضر اجازه کار و اجرای برنامه را به او نمی دهد.

این مدیر با همین نگاه از بدو ورود به بازار سرمایه فعالیت هایی را داشته که قابل قبول است و حکایت از این نگاه مدیریتی دارد به عنوان مثال بازگشایی نمادهای پالایشی، برداشته شدن فضای امنیتی از دوش بورس و رسانه ها، افزایش دامنه نوسان شرکت های بورسی به 5 درصد از ابتدای خرداد ماه، اعلام شاخص قیمت پس از مدتهای زیاد، برگزاری جلسات هم اندیشی با فعالان بازار سرمایه و پیگیری مطالبات و پیشنهادات آنها، افزایش دامنه نوسان با روش آکشن به 10 درصد در آینده ای نزدیک و از همه مهمتر انتشار اطلاعات شرکت ها بر روی کدال بصورت مستقیم و بدون دخالت سازمان بورس که این موضوع خود انقلابی است در بازار سرمایه که ما را یک قدم به بورس های جهانی نزدیک تر می کند.

اما قبول داریم که یکسری عدم مدیریت هم در گذشته بر روی عرضه های اولیه بوده که قرار شده تا خرداد ماه هیچ عرضه ای نداشته باشیم و یا روی برخی افراد در سازمان بورس حساسیت هایی ایجاد شده که باید برای اصلاح آن این افراد جا به جا شوند چراکه برای حضور سرمایه گذار خارجی و بازگشت رونق اقتصادی باید بسترهای لازم در بازار سرمایه آماده باشد.

در پایان علی رغم اینکه برنامه های رییس سازمان بورس را مثبت ارزیابی می کنیم اما اعتقاد داریم ایشان باید به چند نکته اهمیت ویژه ای بدهد:

اول برای اینکه بازار بداند ایشان از بازار سرمایه حمایت می کند و پشت این بازار ایستاده است باید در برخی موارد و مشکلات همانند نرخ سود بانکی، نرخ خوراک پالایشی ها و یا پتروشیمی ها از طریق کارشناسان و تحلیلگران آن سازمان گزارشی رسمی آماده و نظر خود را در خصوص این موارد بطور رسمی اعلام نماید تا هم دولت و هم سرمایه گذاران از نظر رسمی رییس سازمان بورس در خصوص مشکلاتی که عنوان چالش این بازار محسوب می شود با خبر شوند.

دوم آنکه ایشان در اولین فرصت برنامه های خودشان را برای راهبری بازار سرمایه بصورت مکتوب از مبدأ تا مقصد بیان کنند.

نکته ظریف و آخر اینکه ایشان باید برای اجرایی کردن اهداف و برنامه هایشان با ایجاد تعامل با بزرگان حقوقی بازار سرمایه هماهنگی های لازم را انجام دهد تا این فعالان بازار نیز از اهداف ایشان حمایت کنند تا همانند امروز که پس از مدتها بازار سرمایه روند صعودی با خود گرفت حقوقی ها به عرضه های خود در آخر وقت معاملات به بازار سرمایه و متولیان بازار دهن کجی نکنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.