زمانیکه ریسکی را مدیریت نمیکنیم؛ پس ریسکی نداریم. وقتی ریسکها را مدیریت میکنیم، درک میکنیم کدام ریسکها ارزشش را داشتهاند، کدام ریسکها ما را به اهدافمان میرسانند و برای کدام ریسکها باید بها پرداخت کرد آلا والنت، ارزیاب ارشد مدیریت ریسک در شرکت فارستر
تحلیل مالی گزینه های فنی طرح
تجزیه و تحلیل مالی شامل استفاده از داده های مالی برای ارزیابی عملکرد یک شرکت و ارائه توصیه هایی در مورد چگونگی بهبود آن در آینده و ارائه اطلاعات مالی برای بررسی طرح توجیهی است. رایج ترین انواع تحلیل مالی عبارتند از: عمودی، افقی، اهرمی، رشد، سودآوری، نقدینگی، کارایی، جریان نقدی، نرخ بازده، ارزش گذاری، سناریو و حساسیت، تحلیل واریانس.
تحلیل عمودی
این نوع تحلیل مالی شامل بررسی اجزای مختلف صورت سود و زیان و تقسیم آنها بر درآمد برای بیان آنها به صورت درصد است. برای اینکه موثرتر باشد، نتایج باید با سایر شرکتهای همان صنعت مقایسه شود تا ببینیم شرکت چقدر خوب عمل میکند.
این فرآیند گاهی اوقات صورت درآمد با اندازه معمول نیز نامیده می شود، زیرا به تحلیلگر اجازه می دهد تا شرکت ها را با اندازه های مختلف با ارزیابی حاشیه سود آنها مقایسه کند.
تحلیل افقی
تحلیل افقی شامل گرفتن چندین سال داده های مالی و مقایسه آنها با یکدیگر برای تعیین نرخ رشد است. این به یک تحلیلگر کمک می کند تا تشخیص دهد که آیا یک شرکت در حال رشد یا نزول است و روندهای مهم را شناسایی کند.
هنگام ساخت مدل های مالی، معمولا حداقل سه سال اطلاعات مالی تاریخی و پنج سال اطلاعات پیش بینی شده وجود دارد. این اطلاعات بیش از 8 سال برای انجام یک تحلیل، روند معنی دار فراهم می کند که می تواند در مقایسه با سایر شرکت ها در همان صنعت مورد سنجش قرار گیرد.
تحلیل اهرمی
نسبت های اهرمی یکی از رایج ترین روش هایی است که تحلیلگران برای ارزیابی عملکرد شرکت استفاده می کنند. یک معیار مالی واحد، مانند کل بدهی، ممکن است به خودی خود چندان روشنگر نباشد، بنابراین مقایسه آن با کل حقوق صاحبان سهام یک شرکت برای دریافت تصویری کامل از ساختار سرمایه مفید است. نتیجه این تحلیل نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام است.
نمونه های رایج این نسبت ها عبارتند از:
– بدهی / حقوق صاحبان سهام
– بدهی/EBITDA (مخفف سود قبل از بهره، مالیات، نرخ استهلاک و استهلاک است.)
– تجزیه و تحلیل دوپون (ترکیبی از نسبتها که اغلب به عنوان اهرم نسبتها از جمله تحلیل اهرمی و نقدینگی نامیده میشود.)
نرخ رشد
تجزیه و تحلیل نرخ های رشد تاریخی و پیش بینی نرخ های آینده بخش بزرگی از کار هر تحلیلگر مالی است. نمونههای رایج تحلیل رشد عبارتند از:
– تجزیه و تحلیل رگرسیون
– تجزیه و تحلیل از پایین به بالا (شروع با محرک های فردی درآمد در کسب و کار)
– تجزیه و تحلیل از بالا به پایین (شروع با اندازه بازار و سهم بازار)
– سایر روش های پیش بینی
تجزیه و تحلیل سودآوری
سودآوری نوعی تجزیه و تحلیل صورت سود است که در آن یک تحلیلگر میزان جذابیت اقتصادی یک کسب و کار را ارزیابی می کند. نمونه های رایج معیارهای سودآوری عبارتند از:
– حاشیه EBIT (سود قبل از بهره و مالیات)
تجزیه و تحلیل نقدینگی
این یک نوع تجزیه و تحلیل مالی است که بر ترازنامه، به ویژه، توانایی شرکت برای انجام تعهدات کوتاه مدت (آنهایی که در کمتر از یک سال سررسید هستند) تمرکز می کند. نمونه های رایج تحلیل نقدینگی عبارتند از:
نسبت تست اسید که به نام نسبت سریع نیز شناخته می شود، یک نسبت نقدینگی است و اندازه گیری می کند که دارایی های کوتاه مدت یک شرکت برای پوشش بدهی های جاری آن چقدر کافی است. به عبارت دیگر، نسبت تست اسید معیاری است که نشان می دهد یک شرکت چقدر می تواند تعهدات مالی کوتاه مدت (جاری) خود را برآورده کند.
تحلیل کارایی
نسبت های کارایی بخش اساسی هر تحلیل مالی قوی است. این نسبتها به نحوه مدیریت دارایی های یک شرکت و استفاده از آنها برای ایجاد درآمد و جریان نقدی میپردازند.
نسبت های کارایی رایج عبارتند از:
– نسبت گردش دارایی
– نسبت گردش دارایی های ثابت
– نسبت تبدیل نقدی
– نسبت گردش موجودی
جریان نقدی
پول نقد پادشاه است، و به همین دلیل تحلیلگران مالی تاکید زیادی بر توانایی یک شرکت برای ایجاد جریان نقدی دارند. تحلیلگران در طیف گستردهای از مشاغل مالی، زمان زیادی را صرف بررسی پروفایلهای جریان نقدی شرکتها میکنند.
بیانیه جریان های نقدی مکانی عالی برای شروع است، از جمله بررسی هر یک از سه بخش اصلی: فعالیت های عملیاتی، فعالیت های سرمایه گذاری و فعالیت های تامین مالی.
نمونه های رایج تحلیل جریان نقدی عبارتند از:
– جریان نقد عملیاتی (OCF)
– جریان نقدی رایگان (FCF)
– جریان نقدی رایگان به شرکت (FCFF)
– جریان نقدی رایگان به سهام (FCFE)
نرخ های بازده
در نتیجه هر جلسه، سرمایه گذاران، وام دهندگان، و متخصصان امور مالی، به طور کلی، بر این موضوع تمرکز می کنند که چه نوع نرخ بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک را می توانند از پول خود کسب کنند. به این ترتیب، ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در صنعت بسیار مهم است.
نمونه های متداول معیارهای نرخ بازگشت عبارتند از:
– بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
– بازده دارایی (ROA)
– بازده سرمایه سرمایه گذاری شده (ROIC)
– نرخ بازده حسابداری (ARR)
تحلیل ارزش گذاری
فرآیند تخمین ارزش یک کسب و کار و طرح امکان سنجی جزء اصلی تحلیل مالی است و متخصصان این صنعت زمان زیادی را صرف ساختن مدل های مالی می کنند. ارزش یک کسب و کار و یا طرح توجیهی را می توان به روش های مختلف ارزیابی کرد و تحلیلگران باید ترکیبی از روش ها را برای رسیدن به یک برآورد معقول استفاده کنند.
رویکردهای ارزش گذاری عبارتند از:
– ارزش نسبی (رویکرد بازار)
– تجزیه و تحلیل شرکت قابل مقایسه
– معاملات سابقه دار
– تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده
سناریو و تحلیل حساسیت
یکی دیگر از مؤلفههای مدلسازی و ارزشگذاری مالی، انجام تحلیل سناریو و حساسیت به عنوان روشی برای اندازهگیری ریسک است. از آنجایی که وظیفه ساخت مدلی برای ارزش گذاری یک شرکت، تلاشی برای پیش بینی آینده است و روند پیش روی شرکت بسیار نامشخص است، در نتیجه ساختن سناریوها و انجام تجزیه و تحلیل حساسیت می تواند به تعیین اینکه بدترین یا بهترین حالت آینده برای یک شرکت چگونه باشد، کمک کند. مدیران کسب و کارهایی که در برنامهریزی و تحلیل مالی (FP&A) کار میکنند، اغلب این سناریوها را برای کمک به شرکت در تهیه بودجه و پیشبینیهای خود در طرح امکان سنجی آماده میکنند.
تحلیلگران سرمایه گذاری به این موضوع توجه خواهند کرد که ارزش یک شرکت چقدر حساس است، زیرا تغییرات در مفروضات با استفاده از جداول جستجوی هدف (Goal Seek) و داده جریان (Data Tables) می یابد.
تحلیل واریانس
تحلیل واریانس فرآیند مقایسه نتایج واقعی با بودجه یا پیش بینی است. این بخش بسیار مهمی از فرآیند برنامه ریزی و بودجه ریزی داخلی در یک شرکت عامل، به ویژه برای متخصصان شاغل در بخش حسابداری و مالی است.
قیمتگذاری اختیار گستره بر پایه مدلهای نرخ بهره لایبور پرش-انتشار
امروزه، مشتقات مالی نقش بسزایی در توسعه بازارهای مالی و کنترل ریسک دارند. بازارهای حاصل از مشتقات مالی، نه تنها ابزاری برای کنترل ریسک میباشند بلکه خود به عنوان یک بازار دوم، برای جذب سرمایههای کوچک جهت اجرای پروژههای بزرگ میباشد. کشورهایی که بازارهای مالی آنها دچار نوسانات شدید قیمت میباشند، نیازمند ابزار مالی نوین کنترل ریسک هستند. در این مقاله، از اختیارات گستره به عنوان یک ابزار سرمایهگذاری و کنترل ریسک استفاده شده است که در ابتدا با بیان مفاهیم این ابزار نوین یک مدلی با استفاده از معادلات دیفرانسیل تصادفی و معادلات دیفرانسیل جزئی ساخته شده است. مدل حاصل از یک معادله دیفرانسیل تصادفی با جمله پرش به یک معادله دیفرانسیل جزئی انتگرالی بدون ریسک تبدیل شده است که بیانگر قیمت اختیار گستره روی نرخهای بهره لایبور میباشد. از آنجاییکه مدل حاصل دارای جواب بسته یا جواب تحلیلی نبوده، در این مقاله، با استفاده از روش جهت متناوب ضمنی (ADI)، جواب در نقاط گسسته تخمین زده شده است که علاوه بر مطالعه روش، به بررسی و اثبات پایداری روش نیز پرداخته شده است. در مرحله بعد، مدل قیمتگذاری با استفاده از نرمافزار متلب پیادهسازی و نتایج حاصل از آن به تصویر کشیده میشود. در نهایت نتیجهگیری میشود که روش ضمنی جهت متناوب یک روش کارا و مناسب است که مشکلات موجود در مدلهای قیمتگذاری که توسط پرشها ایجاد می شود را برطرف میکند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Spread Option Pricing Based on Two Jump-diffusion Libor Interest Rate Models
نویسندگان [English]
- Reyhane Mohamadinejad 1
- Abdolsade Neisy 2
Nowadays, financial derivatives play an important role in the development of financial markets and risk management. Financial derivatives markets are not only a tool for risk management but also a secondary market to attract small capital for implementing large projects. Countries with extremely volatile financial markets need some novel financial risk management tools. In this paper, the spread option is used as a tool for investment and risk management. First, we obtain a model by using stochastic differential equations and partial differential equations. Then the model derived from a stochastic differential equation with a jump term is transformed into a risk-free integral partial differential equation which represents the spread option price on the Libor interest rates since the model does not have a closed-form solution or analytical solution, the solution is estimated at discrete points by using the alternating direction implicit (ADI) method. The stability of the method is also proved. In the next step, the pricing model is implemented in MATLAB software and the results are illustrated. Finally, it is concluded that the ADI method is an efficient and appropriate method that solves the problems in pricing models caused by jumps.
تحلیل های مالی و سودآوری
در یک نگاه کلان به تحلیل های مالی و سودآوری و حسابداری مدیریت میتوان:
- تحلیلهای مالی و سودآوری(Profitability Analysis)
- تحلیلهای بهای تمامشده
- تحلیل هزینههای مستقیم تولیدی
- و تحلیل مؤلفههای مدلسازی مالی در کجا استفاده میشود؟ بهای تمامشده
را از اجزای اصلی حسابداری مدیریت دانست.
هدف از تحلیل اطلاعات این چهار حوزه، ارائه یک دیدگاه جامع مدیریتی در حوزه مالی است.
- درتحلیلهای بهای تمامشده، جهت تحلیل میزان انحراف در بهای تمامشده واقعی و استاندارد، میتوان کلیه مؤلفههای دستمزد، مواد و سربارها را برای هزینههای استانداردِ تولید واقعی و هزینههای واقعی، تفکیک و مقایسه نمود.این تحلیلها، نگاه جامعی برای حسابداری مدیریت ارائه خواهد کرد.
- درتحلیل های مالی و سودآوری، براساس بهای تمامشدهی خدمات و کالاها و مقایسه آنها با نرخ فروش، سودآوری محصولات و کالاهای استراتژیک سازمان سنجیده خواهد شد همچنین با استفاده از مدلسازی و پیشبینی دقیق نرخها و حجم تقاضاها، امکان تجزیهوتحلیل روی سودآوری آتی محصولات و خدمات سازمان فراهم خواهد شد.
- درتحلیل های مالی و سودآوری و در تحلیل مؤلفههای بهای تمامشده، توجه به نرخ تغییرات و یا بروز جهشهای ناگهانی و یا روندهای افزایشی و کاهشی در مؤلفههای محاسبه بهای تمامشده انجام می شود. این موراد شامل مواد، دستمزد و سربار، ساماندهی و تصمیمگیریهای مناسبی انجام داد. با آگاهی بهموقع از این تغییرات، با مدیریت درست، نهتنها ریسک افزایش هزینهها را مدیریت خواهند شد، بلکه میتوانید آن را به فرصتی کلیدی برای رقابتپذیری و گسترش خدمات و محصولات تبدیل کرد. همچنین با ارائه گزارشات Historical برای تغییرات مؤلفههای بهای تمامشده از دیدگاههای مختلفی امکان درک صحیحی از تغییرات برای مدیریت ایجاد خواهد شد.
- در تحلیل هزینههای مستقیم تولیدی، با استفاده از Benchmark اطلاعات سیستم مالی محاسبه می شوند. این اطلاعات با هزینههای متناسب با صنعت خاص هر بنگاه اقتصادی، قابلدسترس مدیران قرار داد.
اکثراً این تحلیلها با ادغام با تحلیلهایی همچون:
- پیشبینی حاشیهی سود
- مدلسازی و تخمین وصول مطالبات
- سررسید حسابها
- پایش شاخصها و نسبتهای مالی
تکمیل و ارائه میشوند.
تجمیع و تلفیق داده های مالی (Financial Consolidation)
سازمانها و شرکتهای هلدینگ، جهت داشتن سطحی از شفافیت مالی برای ذینفعان خود، ملزم به ارائه صورتهای مالی تلفیقی هستند، زیرا تصمیمگیری سهامداران و سرمایهگذاران شرکتهای هلدینگ، بر مبنای صورتهای مالی تلفیقیِ ارائهشده، صورت میگیرد.پس از تجمیع و تلفیق دادههای مالی در یک انبار دادههای متمرکز، میتوان انتظار داشت که نتایج زیر نیز محقق شده باشند:
- شناسایی موارد اختلافی در سیستمهای اطلاعات مالی و اظهارنامههای قانونی
- تولید صورتهای مالی تلفیقی و تجمیعی بر اساس اسناد مالی
- تولید گزارش اختلاف حساب فیمابین و تجزیه سنی مطالبات
- کنترل صحت دادهها و پاکسازی دادههای دارای نویز
- شناسایی و یکپارچهسازی اقلام و سرفصلها در سیستمهای مالی مختلف
- و ….
تحلیل های مشتریان
تحلیل رفتار مشتریان، به فرآیند ساماندهی و بهرهبرداری از دانش نهفته در دادهها و اطلاعات مشتریان اطلاق میشود که کیفیت تصمیمسازیها و تصمیمگیریها، درباره کنشها و واکنشهای مشتریان نسبت به خدمات و محصولات ارائهشده، را افزایش میدهد. بنگاههای اقتصادی، باید همواره پیرامون ریسکها و مخاطرات رفتارهای مشتریان حساس بوده و در این مورد تصمیمات مقتضی را در زمان مناسب اتخاذ نمایند.
جهت تحلیل رفتارهای مشتریان یک بنگاه اقتصادی یا سازمان خدماتی، ترکیب تحلیلهای زیر لازم است:
- دستهبندی و خوشهبندی مشتریان
- تحلیل نحوه انگیزش مشتریان برای (افزایش) خرید
- تحلیل عوامل عدم پاسخ به نیازمندیها
برای ارائه این تحلیلها، استفاده از روش RFM (Recently Frequency Monetary) Analysis برای شناسایی مشتریان بالقوه، در کنار تحلیل اطلاعات CRM سازمانی، مدلسازی و پیشبینی رفتارهای مالی مشتریان، تخمین حجم تقاضاها، تحلیل سبد خرید مشتریان (Basket Analysis)، شناسایی ارزش طول عمر (CLV یاCustomer Lifetime Value) مشتریان و هر مشتری، تحلیل احساسات (Sentimental Analysis) مشتریان از کیفیت محصولات و خدمات، ارائه طرحهای تشویقی (Promotion Planning) و حتی تهیه سیستمهای توصیهگر (Recommender Systemها) برای توصیه خرید سایر کالاها و خدمات، بسیار حائز اهمیت است. نتیجه تحلیلهای مشتریان، میتواند موجبِ افزایش فروش، تقویت فروشهای متقاطع، حفظ مشتریان (Customer Retention) و جلوگیری از ریزش مشتریان (Customer Churn) و بازاریابیهای مستقیم و هدفمند، خواهد شد.
تحلیل های برنامه ریزی و بودجه
کنترل، بخش مهمی از فرآیند برنامهریزی است. هر نظام بودجهبندی نیز، بدون پیشبینی، تخمین و ارائه سازوکارهای کنترلی، ناقص خواهد بود. یکی از مهمترین وظایف نظارتی در امور برنامهریزی و بودجه، مقایسه ارقام بودجهبندی شده با نتایج واقعی عملیات صورت میگیرد.
از منظری دیگر، به دلیل فقدان ارتباط برنامهها با بودجهریزیها، عملاً نمیتوانیم کارایی و اثربخشی اجرای برنامهها را در سطح یک سازمان اندازهگیری کنیم، نظام بودجهریزی صحیح میتواند ارتباط منطقی بین این دو مقوله را برقرار کند.
در تحلیلهای برنامهوبودجه میتوان به تخمین صحیح منابع، نیازمندیها و تخصیص صحیح آنها پرداخت. در این مقوله، ارائه گزارش سریهای زمانی، پیشبینیهای مصارف و تقاضاها، تخمین صحیح هزینهها و درآمدها و… بسیار حائز اهمیت خواهد بود. همچنین بودجهریزی مبتنی بر مدلهای مبتنی بر عملکرد و پیشبینیها و تخمینهای دقیق، یکی از نیازمندیهای مهم سازمانها است. با استفاده از تحلیلهای برنامهریزی و بودجه سازمانها قدرت تصمیمگیریهای مبتنی بر حقایق و نتایج را کسب خواهند کرد.
برای انجام اینگونه تحلیلها، نیازمند ایجاد انبار دادههای متمرکز از برنامهها و عملکردها، به تفکیک همه قسمتها و برای سالهای متمادی در سازمان است.
مزایای استفاده رویکردهای تحلیلی فرابر در تحلیل برنامهوبودجه:
- سرعت بخشیدن به چرخه برنامهریزی و تصمیمگیری بر اساس بینش مالی در زمان واقعی و با دسترسی ساده و بصری سازی دادهها
- پایش و کنترل هزینهها، عملیات و برنامهها بهصورت یکپارچه و در یک سامانه
- افزودن پیشبینیها، تخمینها، و مدلسازیها در کنار گزارشهای عمومی
- افزودن محیطهای تحلیلی از قبیل: اگر-آنگاه (What-if) و تحلیل روند(Trend) به گزارشهای عمومی
- سادهسازی برنامهریزی، بودجهبندی و پیشبینیهای مالی برای همه ارکان درگیر در برنامهریزی
تحلیل های پیشرفت پروژه
یکی از دغدغههای اصلی مدیران در انجام پروژههای سازمانی، کنترل و نظارت بر پیشرفت حجمی، ریالی و زمانی پروژهها است. در اینگونه موارد با توجه به گستره پروژههای تحت پوشش از یکسو و دخیل بودن چندین پیمانکار یا مقاطعه کار در هر پروژه، مدلسازی مالی در کجا استفاده میشود؟ نظارت و رسیدگی بر مصرف منابع مالی پروژهها و مقایسه آن با منابع پیشبینیشده از یکسو همچنین مقایسه میزان پیشرفت زمانی و حجمی هر پروژه با برنامه مدون پروژهها، امری دشوار و زمانبر است.
با توجه به ویژگیهای تحلیلی نرمافزار فرابر، امکان تجمیع همه گزارشها و داشبوردهای مدیریتی کنترل پیشرفت پروژهها در یک رویکرد تحلیلی یکپارچه میسر خواهد بود. همچنین تحلیل سناریوهای مختلف مدیریت پروژهها با اجرای Online تحلیلهای روند(what if، (Trend، پیشبینی سربارها و هزینهها و مدلسازی اجرا و خاتمه پروژهها در دسترس مدیران پروژهها خواهد بود.
از منظری دیگر، رویکردهای تحلیلی در زمینه پیشرفت پروژهها، راهکارهایی هستند که ارتباط بهتر در حین اجرای پروژهها را برای اعضا و مخصوصاً مدیر پروژهها محیا میسازند. این هماهنگیها در تخصیص صحیح و سریع منابع، اولویتبندیهای اجرایی، پرداختهای مالی، تخصیص منابع مالی و … بسیار کاربرد دارد. این رویکردهای تحلیلی در سازمانهایی که در هر زمان، پروژههای متعدد، پیمانکاران و کارفرمایان متعدد، نیروی انسانیهای مشترک در پروژهها، ارزیابیهای عملکردی و پیشرفتی مختلف، محدوده عملیاتی (و جغرافیایی) وسیع و … دارند، بسیار حیاتی میباشند.
در اینگونه رویکردهای تحلیلی، میتوان هدف از تحلیلها را موارد زیر بیان نمود:
آنچه باید در مورد مدیریت سرمایه و ریسک بدانید + پادکست
فرض کنید شما فردی هستید که در بازار خودرو سرمایهگذاری میکنید. برای اینکه بتوانید در این بازار سود بالایی به دست آورید، مطمئناً به دنبال این هستید که خودروی خود را زمانی که شرایط بازار مساعد است، بخرید و با یک حاشیه سود مناسب بفروشید. از طرفی دوست ندارید خودروی خودتان را به قیمتِ کمتر از قیمت خرید بفروشید و در تلاش هستید تا آن را به بالاترین قیمت بفروشید. در واقع شما در چنین حالتی، در حال مدیریت سرمایه خود هستید و ریسک ناشی از فروش خودرو به قیمت پایین، شما را تهدید میکند. به زبان ساده به این کار مدیریت سرمایه و ریسک گفته میشود.
پیش از خواندن ادامه این مطلب، پیشنهاد میکنیم به پادکست زیر که حاوی نکاتی در مورد ریسک، ضرورت توجه به ریسک در کسبوکار و نحوه مدیریت ریسک در کسب و کار است، گوش دهید.
تعریف ریسک به زبان ساده و نحوه مدیریت آن
ریسک واژه جدیدی برای ما نیست و همه ما هر روز با ریسکهای مختلفی در زندگی روبرو هستیم؛ برای مثال زمانی که در حال رانندگی هستیم، در حال ریسک کردن هستیم یا حتی وقتی که یک سازمان را مدیریت میکنیم، ریسکهای مختلفی مثل کاهش فروش، کمبود مواد اولیه، افزایش قیمت کالاها در کمین ما است.
اگر بخواهیم دقیقتر توضیح دهیم، میتوانیم بگوییم خطراتی که ما را تهدید میکند، به احتمال میان بازده واقعی سرمایهگذاری و آنچه مورد انتظار سرمایهگذار است، اشاره دارد. یعنی شما انتظار دارید خودرویتان ۱۰۰ میلیون فروش برود اما این احتمال وجود دارد که به قیمت ۹۵ میلیون به فروش برسد.
با این توضیحات، میتوانیم بگوییم مدیریت ریسک (Risk Management) به فرآیند شناسایی، ارزیابی و کنترل خطراتِ سرمایه و دستاوردهای یک سازمان گفته میشود. عوامل سرمنشاء آن شامل عدم قطعیتهای مالی، مسئولیتهای قانونی، مسائل فناوری، خطاهای مدیریت استراتژیک، اتفاقات و حوادث طبیعی هستند.
یک برنامه موفق برای مدیریت ریسک، برنامهای است که به سازمان کمک میکند تا بتواند جوانب مختلف ریسکهایی که با آن روبرو میشود را در نظر بگیرد.
زمانیکه ریسکی را مدیریت نمیکنیم؛ پس ریسکی نداریم. وقتی ریسکها را مدیریت میکنیم، درک میکنیم کدام ریسکها ارزشش را داشتهاند، کدام ریسکها ما را به اهدافمان میرسانند و برای کدام ریسکها باید بها پرداخت کرد
آلا والنت، ارزیاب ارشد مدیریت ریسک در شرکت فارستر
فرآیند مدیریت ریسک
بر طبق کتاب استاندارد ISO ۳۱۰۰۰ که یکی از شناختهشده ترین منابعی است که در زمینه این زمینه منتشر شده است، فرآیند مدیریت ریسک مراحل زیر را در بر میگیرد:
بر طبق شکل بالا میتوان گفت گامهای این فرآیند تا حدود زیادی مشخصاند اما تیمهایی که مسئول انجام آن هستند، باید با دقت بالا، مسئولیت انجام هر کدام از این گامها را بپذیرند و برای رسیدن به نتیجه مطلوب، نباید هیچکدام از این مراحل را دستکم بگیرند. هدف نهایی این فرآیند، توسعه مجموعه اقدماتی است است که از طریق آنها بتوان به موارد زیر دست پیدا کرد:
- شناسایی ریسکهایی که سازمانها با آن روبرو میشوند
- درک احتمال و تاثیر ریسکهای مختلف
- ارتباط میان ریسکها و حداکثر ریسکی که سازمان نسبت به آن پذیرش دارد
- برداشتن گامهای لازم برای حفظ و ارتقاء ارزش سازمان
انواع ریسکها
دستهبندی ریسکهایی که در یک سازمان وجود دارد، به آنها کمک میکند تا نگاهی جامع به ریسکها داشته و بتوانند آن را کنترل کنند.
- ریسکهای استراتژیک (مثال: شهرت، روابط مشتریان، نوآوریهای فنی)
- ریسکهای مالی (مثال: مالیات، اعتبارات، بازار)
- ریسکهای حاکمیتی و انطباقی (مثال: اخلاق کسبوکار، تجارت بینالملل، نظارتی)
- ریسکهای عملیاتی (مثال: امنیت و حریم خصوصی، زنجیره تامین، مسائل نیروی کار)
با چه استراتژیهایی میتوان ریسکها را مدیریت کرد؟
تیمهای که مسئولیت اصلی مدیریت کردن ریسکهای مختلف یک سازمان را بر عهده دارند، معمولاً با توجه به اهداف سازمانی، از استراتژیهای زیر برای مدیریت و کنترل ریسکها (بسته به اینکه احتمال رخ دادن و شدت آنها چقدر است)، استفاده میکنند:
استراتژی لازم برای اینکه سازمانها هیچ ریسکی نداشته باشند:
- استراتژی اجتناب از ریسک: در این رویکرد سیاستها، فناوری، آموزش نیروی انسانی و دیگر اقدامات درون سازمانی در راستای عدم مواجه شدن با هر گونه ریسکی انجام میشود.
استراتژیهای لازم برای اینکه سازمانها ریسک قابل قبول داشته باشند:
- استراتژی کاهش ریسک: در این رویکرد سیاستها، فناوری، آموزش نیروی انسانی و دیگر عناصر سازمانی برای کاهش ریسک به یک سطح قابل قبول در سازمان دلالت دارد.
- استراتژی انتقال ریسک: در این رویکرد، سازمان با یک شخص ثالث قرارداد میبندد تا طرف سوم بتواند تمام یا بخشی از هزینههای ریسکی را که احتمال دارد رخ دهد، تقبل کند.
- استراتژی قبول ریسک: این استراتژی، ریسک موجود را میپذیرد؛ زیرا هزینه کاهش و پتانسیل لازم برای آسیب به سازمان بسیار کم است.
برای اینکه بتوانید استراتژیهای فوق را در سازمان پیادهسازی کنید، نیاز به برنامهریزیهای یکپارچه و افراد مناسب در سازمان دارید که بتوانند شما را در جهت رسیدن به اهداف سازمان هدایت کنند. یکی از راهکارهایی که میتواند بخش بزرگی از چالشهای شما در نحوه مدیریت ریسک سازمانتان را حلوفصل کند، راهکار مدیریت هوشمند استراتژیک است که با پیادهسازی موفق در سازمانها توانسته ریسکهای آنها را به میزان قابل توجهی کاهش و سودآوری آنها را تا چندین برابر افزایش دهد.
پس از آشنایی با مفهوم Risk و مدیریت آن، و همچنین آشنایی با انواع ریسکها و استراتژیهای مدیریتی، به مفهوم مدیریت سرمایه و توضیحات مربوط به آن میپردازیم.
پیش از خواندن مطلب مربوط به مدیریت سرمایه، پیشنهاد میکنیم شنونده پادکست زیر باشید تا در ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه در کسبوکار و نکاتی که هر کسبوکاری باید آنها را رعایت کند، آشنا شوید.
مدیریت سرمایه چیست؟
این مفهوم برای بسیاری از افراد یک مساله ناشناخته است و درک درست یا کاملی از آن ندارند. به زبان ساده میتوان گفت Capital Management، مدیریت پولهای سازمان است؛ یعنی با کمک استراتژیهای مالی، جریانهای مالی یک سازمان حداکثر شود.
استراتژیهای مدیریت سرمایه
استراتژیهایی که بواسطه آنها میتوان سرمایه یک سازمان را مدیریت کرد، در 3 دسته زیر قرار میگیرند و انتخاب هر کدام از این سه استراتژی، کاملاً بستگی به میزان ریسکپذیری سازمان و نوع نگاه آن به سرمایه دارد.
- استراتژیهای محافظهکارانه: در این رویکرد سازمان ترجیح میدهد سود کمتری بدست آورد اما اصل دارایی حفظ شود و سرمایهاش امنیت داشته باشد. در حقیقت، سرمایهگذاری بلندمدت همراه با نرخ بهره و سود پایینتر اتفاق میافتد.
- استراتژیهای تهاجمی: سازمانهایی که این استراتژی را انتخاب میکنند، در کوتاه مدت به دنبال بالاترین میزان از سود هستند. در واقع با پذیرش ریسک بالاتر، کسب سود بیشتر را ترجیح میدهند.
- استراتژیهایپوششی: این استراتژی، در میان دو استراتژی محافظهکارانه و پوششی قرار میگیرد. بطور کلی تنوع این نوع استراتژیها بسیار زیاد است و شاید نتوان تعریف دقیقی از آن ارائه کرد. با این حال، فعالان حوزه مدیریت سرمایه از رویههایی برای مدیریت ریسک و بازده سرمایه در کوتاه مدت و بلند مدت استفاده میکنند.
الگوی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی
مدلهای مختلفی برای مدیریت سرمایه در بازارهای مالی وجود دارد که در ادامه به ۵ مورد از مهمترین مدلهای مالی که سازمانها از آنها استفاده میکنند، صحبت میکنیم.
۱- مدل سه بخشی: این مدل از سه بخش صورت سود و زیان، ترازنامه و جریان نقدی تشکیل شده است. هدف این مدل ارتباط میان حسابها و مفروضات آنها با یکدیگر به منظور ایجاد تغییرات در کل مدل است.
۲- مدل جریان نقدی تنزیل شده (DCF): این مدل بر اساس مدل سه بخشی و در جهت ارزشگذاری یک سازمان بر اساس ارزش خالص فعلیِ جریان نقدی آینده کسبوکار کار میکند.
۳- مدل ادغامکننده (M&A): این مدل، مدل پیشرفتهتری است که برای ترکیب و ارزیابی عوامل ادغامکننده مالی مورد استفاده قرار میگیرد. این مدل عمدتاً توسط بانکهای سرمایه گذاری و واحدهای توسعهای سازمانها مورد استفاده قرار میگیرد.
۴- مدل عرضه اولیه عمومی (IPO): بانکداران سرمایه گذار و متخصصان توسعه کسبوکار از مدلهای IPO پیش از عرضه عمومی برای سازمان خود استفاده میکنند. این مدلسازی مالی در کجا استفاده میشود؟ مدلها بررسی میزان تمایل سرمایهگذاران در شرکتها را اندازهگیری میکنند.
۵- مدل خرید اهرمی (LBO): یک معامله خرید اهرمی معمولاً نیازمند مدلسازی برنامههای پیچیده بدهی و شکل پیشرفتهای از مدلسازی مالی است. این نوع مدلها در خارج از سرمایه گذاری خصوصی یا بانکداری سرمایه گذاری چندان رایج نیستند.
در مورد مدلهای مدیریت سرمایه در بازارهای مالی میتوانید این صفحه را مطالعه کنید.
نقش مدیریت سرمایه در کسبوکارهای کوچک
مدیریت سرمایه در هر سازمانی و با هر اندازهای اهمیت ویژهای دارد. حال اگر یک کسبوکار کوچک باشد، میتواند با تمرکز بالاتری نسبت به مدیریت سرمایههای در گردش خود، اقدامات مناسب و به موقعی انجام دهد تا در زمان درست، جلوی ضرر را بگیرد.
در تعریفی ساده از مدیریت سرمایه در گردش در کسبوکارهای کوچک، میتوانیم بگوییم که این مفهوم زمانی معنا پیدا میکند که یک طرح کسبوکار یا بیزینس پلن به گونهای پیادهسازی شود که یک کسبوکار با استفاده و نظارت بر داراییها و بدهیهای موجودِ خود بتواند عملکرد مناسبی داشته باشد.
انجام چنین کاری برای موفقیت هر کسبوکار کوچک ضروری است. در حقیقت، کسبوکارهایی که زیانده هستند، اگر دانش کافی در زمینه مدیریت دانش را یاد بگیرند و سرمایه را به شکلی کارآمد مدیریت کنند، سود بیشتری به دست میآورند و میتوانند مدیریت اثربخشی داشته باشند، زیرا:
- داراییهای جاری در برخی از شرکتها مساوی کل داراییهای آنها است که با مدیریت صحیح میتوان سودآوری را افزایش داد.
- ثروت سهامدارانِ کسبوکار به جای کسب سودهای حسابداری، به تولید پول نقد می انجامد.
- اگر کسبوکار نتواند سرمایه در گردش را به درستی مدیریت کند، منجر به سقوط شرکت میشود.
پس از اینکه از دلایل اهمیت مدیریت کردن سرمایه در کسبوکار کوچک صحبت کردیم، باید نسبت به این موضوع، دو هدف کلی در کسبوکار خود را به خوبی درنظر بگیریم:
۱– مدیریت پرداختهای به موقع از جانب مشتریان: یعنی یک کسبوکار با توجه به سررسیدهای زمانی، در زمان مناسب بتواند پرداختهای مشتریان را وصول کرده تا قادر باشد تعهداتش را نسبت به تامین نیازهای کسبوکار (پرداخت حقوق کارکنان، هزینههای جاری و متغیر و…) ایفا کند.
۲– کسب سود: اگر حجم سرمایه در گردش یک کسبوکار زیاد باشد، بازدهی؛ پایین یا تقریباً صفر خواهد بود. بنابراین با کاهش این میزان از سرمایه در گردش، کسبوکارها به یکی از مهمترین اهداف خود یعنی سودآوری دست پیدا میکنند.
جمع بندی
هرچقدر که در یک کسبوکار، توجه به سودآوری اهمیت داشته باشد و در راستای آن برنامهریزیهای مناسبی صورت بگیرد، شناسایی و مدیریت کردن ریسکهایی که کسبوکارها را تهدید میکنند نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در واقع منشاء بسیاری از مشکلاتی که کسبوکارها در بلند مدت با آنها روبرو میشود، ناشی از عدم توجه و برنامهریزی مناسب برای مدیریت ریسک و سرمایه در کسبوکارها است. بنابراین توصیه میشود همه کسبوکار این موضوع را دست کم نگیرند و با شناسایی و انجام اقداماتی که در این مطلب به آنها اشاره کردیم، سازمان خود را بیمه کنند.
هفت ابزار ضروری برای یک حسابدار حرفه ای و متخصص
از مهم ترین ابزارهای ضروری مورد نیاز حسابداران است و حجم زیادی از عملیات حسابداری بدون استفاده از اکسل امکان پذیر نیست و یک حسابدار متخصص اگر از اگسل استفاده نکند نمیتواند عملیات حسابداری را به طور درست انجام بدهد . در زیر نمونه هایی از کاربرد های توابع اگسل را خدمت شما عزیزان شرح میدهیم :
فیلتر کردن با شرط های مختلف
جمع کردن با تابع sum
توابعی چون VLOOKUP و pivot table
SLN توابع محاسبه هزینه استهلاک خط مستقیم
SYD استهلاک به شیوه مجموعه سنوات
DB (استهلاک به شیوه نزولی)
مدلسازی صورتهای مالی
تهیه لیست حقوق و دستمزد
تهیه گزارشات مالی و صورتهای مالی اساسی
محاسبه بیمه و مالیات
توجه داشته باشید گزارشات مالی حسابداری بسیار خوبی به وسیله اکسل قابل تهیه است مثل ترازنامه، صورت سود و زیان و گزارش وجوه نقد. اکسل در این گزارشات به کم شدن خطاهای حسابداری کمک بسیار زیادی انجام می دهد. است همان طور که میدانید مغایرت گیری بانکی یکی از وظایف اصلی و کلیدی حسابداران میباشد و صورت مغایرت بانکی را نیز می توان از طریق اکسل در کمترین زمان ممکن محاسبه کرد.
با توجه به وضع قوانین جدید مالیاتی که هر روزه به تعداد آنها نیز افزوده می شود و بروز می گردند، لذا عدم اطلاع از آنها می تواند عواقب پر مخاطره ای را برای کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی به دنبال داشته باشد. بدیهی است حضور و داشتن یک مشاور متخصص در حوزه مالیاتی، می تواند راهکاری درست برای خلاصی از گرفتاری های مذکور باشد. از این رو شرکت آینده سازان فراز کام با کادری مجرب و متخصص، آماده خدمات رسانی در این حوزه ( مشاوره مالیاتی / انجام و ارائه خدمات امور مالیاتی و تکالیف قانونی مربوطه ) به شما عزیزان می باشد. شرکت آینده سازان فراز کام ، در مقام یک مشاور حرفه ای، خدمات مالیاتی خود را متناسب با نیاز و درخواست شما متقاضیان محترم ارائه می نماید.
یادگیری و دانستن زبان های خارجی برای حسابداران بسیار با اهمیت است. افرادی که دانش زبان انگلیسی بیشتری دارند اکثرا می توانند در زمینه مالی و حسابداری موفقیت بیشتری داشته باشند. دانستن این زبان برای شرکتی که دارای طرف حساب خارجی هستند و یا دارای شرکای خارجی هستند بسیار ضروری است. این شرکت ها معمولا ثروتمند هستند و رسیدگی بیشتری به کارکنان خود دارند .توجه داشته باشید دانستن دانش زبان فراتر از لغات تخصصی حسابداری و مالی میباشد و باید بتوانید در خواست ها و ایمیل های به زبان خارجی را ارسال و دریافت کنند. توجه داشته باشید یک حسابدار متخصص صورت مالی را باید بتواند با فرمت بین المللی تهیه و تنظیم کند و چینش و ترتیب تهیه صورت مالی را باید بداند .مدلسازی مالی در کجا استفاده میشود؟
حسابداران باید با توجه به فعالیت های روزانه خود تا حد امکان نحوه استفاده از این نرم افزار ها را بدانند.
میتوانند از پاورپوینت برای تهیه گزارشهای ماهانه استفاده کنند .
حسابداران به استفاده از ماشین حساب خود تعصب بسیار زیادی دارند در واقع اینطوری است که بدون نگاه کردن به ماشین حساب می توانند عملیات حسابداری خود را انجام دهند و در واقع ماشین حساب بخشی از وجودشان میباشد البته بعضی از حسابداران از اگسل برای محاسبات استفاده میکنند .
حسابداران باید نرم افزارهای رایج را در این زمینه بدانند تا نامه نگاری را انجام دهند زیرا فرآیند نامه نگاری بسیار مهم و ضروری میباشد و یک حسابدار باید به این فرآیند کامل مسلط باشد .
حسابداران باید اطلاعات کلی دستگاه های حضور و غیاب را به طور دقیق داشته باشند تا بتوانند
گزارش های مربوط به کارکنان شرکت را تنظیم کنند .
برای استخدام در شرکت حسابداری آینده سازان فراز کام با ما در ارتباط باشید
دیدگاه شما