میانگین متحرک نمایی (EMA) چیست؟
همانطور که در آموزش قبل گفتیم، تغییر ناگهانی قیمت میتواند میانگینهای متحرک ساده را تحریف کند. با یک مثال ساده شروع میکنیم.
فرض کنیم که یک SMA 5 دورهای را روی یک چارت روزانهی EUR/USD (یورو/دلار امریکا) رسم کردهایم.
قیمتهای بسته شدن در 5 روز اخیر به شرح زیرند:
روز چهارم: 1.3186
میانگین متحرک ساده به صورت زیر محاسبه میشود:
(1.3172 + 1.3231 + 1.3164 + 1.3186 + 1.3293) / 5 = 1.3209
ساده است، مگر نه؟
خُب، حالا فرض کنیم که در روز دوم یک خبر مطبوعاتی موجب افت قیمت یورو شود.
این مسئله باعث میشود که جفت EUR/USD سقوط کرده و در 1.3000 بسته شود. بیایید ببینیم که این مسئله چه تأثیری روی SMA 5 دورهای دارد.
روز دوم: 1.3000
روز نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار چهارم: 1.3186
میانگین متحرک ساده به صورت زیر محاسبه میشود:
(1.3172 + 1.3000 + 1.3164 + 1.3186 + 1.3293) / 5 = 1.3163
حاصل میانگین متحرک ساده بسیار کمتر و این باعث میشود فکر کنید که قیمت واقعاً در حال نزول است. در حالی که در واقعیت، روز دوم حاصل یک خبر اقتصادی و موقتی بوده است.
نکتهای که سعی داریم در اینجا به آن اشاره کنیم این است که گاهی میانگین متحرک ساده، خیلی ساده میشود.
اگر راهی داشتیم که در آن میتوانستیم تغییرات ناگهانی را حذف کنیم تا سردرگممان نکنند، چقدر خوب میشد. هوم…. صبر کنید…. بله، راهی داریم!
به آن میانگین متحرک نمایی میگوییم!
میانگینهای متحرک نمایی (EMA) به دورههای اخیر وزن بیشتری میدهند.
در مثال بالا، EMA به قیمت در دورههای اخیر یعنی روز 3، 4 و 5 وزن بیشتری میداد.
در این صورت تغییر قیمت در روز دوم ارزش کمتری پیدا میکرد و مانند میانگین متحرک ساده، تأثیر زیادی روی میانگین متحرک نمیگذاشت.
اگر کمی به آن فکر کنید، کاملاً متوجه میشوید. کاری که این میانگین انجام میدهد این است که روی فعالیت تریدرها در روزهای اخیر، تأکید بیشتری میکند.
مقایسهی میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA)
بیایید به یک چارت 4 ساعتهی USD/JPY (دلار امریکا/یِن ژاپن) نگاهی بیندازیم و ببینیم که یک میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA) در کنار هم روی چارت چگونه هستند.
دقت کنید که خط قرمز (30 EMA) به نظر نسبت به خط آبی (30 SMA) به قیمت نزدیکتر است.
این یعنی این خط بهتر توانسته حرکت قیمت کنونی را نشان دهد. احتمالاً میتوانید دلیل این اتفاق را حدس بزنید.
دلیلش این است که میانگین متحرک نمایی روی اتفاقات اخیر تأکید بیشتری دارد.
هنگام معامله، بسیار مهم است ببینیم که تریدرها در حال حاضر چه کار میکنند، نه اینکه در یک هفته یا ماه اخیر به چه کاری مشغول بودهاند.
در آخر، ذکر این نکته ضروری است که تکنیکهایی که آموزش داده میشوند؛ در خرید و فروش بیت کوین نقش بسزایی دارند.
رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس را بدانید
اشتباهات معامله گران فارکس با اینکه یک موضوع تکراری محسوب می شود اما همچنان بسیاری از تریدرها ، (اگر نگوییم همه) از آن ها رنج می برند،پس تصمیم گرفتیم در این مقاله به طور عمیق این اشتباهات را که اشاره ای به روانشناسی معامله گری دارد، مورد بررسی و بحث قرار دهیم. رایج ترین اشتباهات معاملاتی، و مهمتر از آن، ما سعی خواهیم کرد ابزارهایی را در اختیار شما قرار دهیم تا آن چالش ها را ساده تر برطرف کنید.
اگر میخواهید یک معامله گر موفق در بازار فارکس باشید، یک لیوان قهوه یا چای برای خودتان بریزید و در ادامه مقاله همراهمان باشید 🙂
رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس چه مواردی هستند؟
دو چیز وجود دارد که معاملهگران فکر میکنند بیشتر از همه از آن رنج میبرند :
1- انجام معامله بیش از حد مجاز ( Over trading )
2- اهرم یا لوریج بالا
اما اینها فقط قسمت کوچکی از یک مشکل بسیار بزرگتر هستند،در واقع اینها فقط اقدامات هستند، آنها مانند علامت بیماری می مانند که باید آن را درست شناسایی کنیم.
چیزی در پشت این رفتار وجود دارد که باعث می شود معامله گران در نهایت وارد معامله یا اهرم بیش از حد شوند.دقیقا همان چیزی است که ما می خواهیم بفهمیم.
در ادامه چند نمونه از نمودارها را برایتان قرار دادیم که هر نمودار داستانی را بیان می کند:
اهرم یا لوریج بالا
این یک حساب 80 هزار دلاری است، ما میتوانیم برای مدتی سودهای بسیار کمی را ببینیم، و ناگهان با ضرر بزرگی به پایان میرسد و حساب را صفر میکند. بنابراین، این یک معامله اهرمی یا انتقامی یا معامله بیش از اندازه است که باعث این امر شده است.
این می تواند نتیجه عدم صبر باشد، معامله گر احساس بی حوصلگی می کرد و می خواست به سرعت سود کند اما در نهایت ضرر زیادی متحمل شد.
عدم صبر
چیزی مشابه در اینجا، (یک حساب 10 هزار دلاری) خط نقطه چین، خط حقوق صاحبان سهام است و خط آبی خط تعادل است، بنابراین می توانید با توجه به سودهای اندک، کاهش شدیدی را در سهام مشاهده کنید،
این معامله گر برای به دست آوردن سودهای ناچیز، مقدار زیادی ضرر را متحمل می شود. .
نظم و انضباط کافی برای حفظ یک استراتژی که ممکن است خیلی طول بکشد تا به شما نتیجه دهد ممکن است ناامید کننده باشد و احساساتی را برانگیزد که باعث شود معامله گر آرزوی بازدهی بیشتری در مدت زمان کمتری را داشته باشد، سپس معاملاتی را باز کند که در نهایت ضرر شود و آرزوی بزرگ سود زیاد از دست بدهد .
برای سوددهی سریعتر، معامله گر حساب را منفجر می کند !
اعتماد به نفس بیش از حد
اینجا نیز ما میتوانیم تعادل خوبی را ببینیم، اما همچنین سهامی را که مدت زیادی در حال کاهش است،
ببینیم. این معاملهگر چقدر به هدف نزدیک بود؟ فقط چند صد دلار فاصله داشت؟ اعتماد بنفس بیش از اندازه ای که این معامله گر در طول این مدت بخاطر سودهای بیشتر داشت و میخواست سریعتر به هدف خود برسد که باعث شد حسابش دچار ضرر بزرگی شود و حسابش را از دست نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار بدهد و هر چه به دست آورده بود به بازار پس بدهد.
حجم بیش از اندازه
چیزی مشابه در اینجا، معاملهگری که در اوایل کارش با رعایت حجم شاهد رشد و ضرر حسابش است، کارش خوب است و ولی زمانی که میخواهد سریع به هدف برسد، بنابراین اندازه لات یا حجم را افزایش میدهد که در نهایت منجر به یک ضرر بزرگ میشود.
نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward) یا سود به ضرر منفی
در اینجا معامله گر در ابتدا با رعایت این نسبت توانسته است حساب خودش را به آهستگی رشد دهد هر چند گاهی حساب ضررهایی را داشته است، اما وقتی که معاملهگر میخواهد به سرعت به هدف برسد – معامله بزرگتری انجام میدهد، ضرر بزرگی دریافت میکند و سپس به نقطه پایان میرسد.
هر نموداری داستانی پشت خود دارد و ما میتوانیم علل یا محرکهای متفاوتی را در هر کدام ببینیم. برخی از این محرک ها می تواند شامل یک احساس باشد، ممکن است یک انتظار باشد، ممکن است فقدان نظم و انضباط، عدم ثبات، عدم اعتماد به سیستم، حرص و آز و شاید اعتماد بنفس بیش از حدی باشد که در نهایت با استفاده از اهرم بالاتر یا معاملات بیش از حد مجاز منجر به از دست دادن حساب خواهد شد.
انتظارات غیرواقعی
بیایید در مورد دلایل احتمالی اشتباهات رایج معامله گری در معاملات بیش از حد و اهرم بالا که در واقع همان انتظارات غیر واقعی هستند صحبت کنیم:
اگر کمی بیشتر آن را بررسی کنیم، انتظارات غیر واقعی را می توانیم در سه جنبه متفاوت دسته بندی کنیم :
- انتظارات غیر واقعی در مورد موفقیت
- انتظارات غیر واقعی در مورد نتایج
- انتظارات غیرواقع بینانه در مورد زمان
داشتن انتظارات غیر واقعی از موفقیت
به عنوان یک انسان، ممکن است زمانی که شروع به انجام هر کاری می کنیم، گمان کنیم مسیر پیشرفت و موفقیت ما یک مسیر خطی و ساده است و به نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار راحتی به هدف خود خواهیم رسید.
اما در تجارت و معامله گری، مسیر موفقیت واقعاً اینگونه به نظر می رسد:
این یک راه طولانی بسیار سخت است، تا حدی به این دلیل که ما، به عنوان انسان، به انجام برخی اقدامات و گرفتن نتیجه ای از آن عمل عادت کرده ایم. در ریاضیات 2+2 همیشه 4 است. اگر یک ساز بزنیم، هر بار که یک نت خاص را می نوازیم همیشه یکسان می شود. اما اینجا در معاملات گاهی اوقات فکر میکنیم که داریم همان عمل را انجام میدهیم، سیستم یا استراتژی خود را دنبال میکنیم، سیگنالی در استراتژی خود داریم و نتایج یکسانی دریافت نمیکنیم، گاهی اوقات این معاملات منجر به برد میشوند، گاهی اوقات زمانی که بازخورد مثبتی از بازار نداریم، اندازه گیری موفقیت یا پیشرفت بسیار سخت است.
انتظارات ما در مورد نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار موفقیت در بازار با آنچه در زندگی تجربه می کنیم بسیار متفاوت است. در شرایط سخت بازار اینکه بتوانیم موفقیت مداوم بدست آوریم کاری سخت است و باعث می شود احساس عدم موفقیت و پیشرفت به ما دست دهد. برای همین در اینجا به مواردی بپردازیم که برای پیشرفت مداوم شما و بودن همیشگی در بازار نیاز هست بپردازیم:
معیار خود باشید
چگونه می توانیم تعریف کنیم که موفقیت برای هر یک از ما چیست؟ باید بدانید موفقیت یعنی که هر بار چه میزان نسبت به قبل و به طور مداوم پیشرفت کنیم. این واقعیت که همه ما پیشینههای مختلف، اندازه حسابهای مختلف، مهارتهای مختلف، زمان در دسترس متفاوت داریم، این مسیر بسیار متفاوتی است که هر معاملهگری باید از آن عبور کند و شما باید شروع به اندازهگیری خودتان با خودتان کنید، باید شروع به مقایسه خودتان با خودتان کنید و سپس ببینید آیا پیشرفتی داشته اید یا خیر.
معیار خود باشید، از مقایسه خود با دیگران دست بردارید و شروع به مقایسه خود با نتایج 100 معامله قبل یا یک ماه قبل یا یک سال قبل کنید. آیا شما یک معامله گر بهتر هستید یا یک معامله گر بدتر؟ این پیشرفت را تصدیق کنید. موفقیت در تجارت بسیار نسبی است. اگر یک معامله گر بازنده بودید و اکنون یک معامله گر سربه سر هستید، این یک نوع موفقیت است. اگر شما یک معامله گر سربه سر هستید و سپس تبدیل به یک معامله گر ثابت می شوید، بهتر است، و از ثبات تا سودآوری شروع می کنید به بهتر شدن، اما این کار زمان می برد.
اکنون وقتی به نتایج فکر می کنیم، البته پول نتیجه نهایی معامله است ، باید به این فکر کنیم که چه چیزی واقع بینانه است؟ اندازه حساب ما چقدر است؟ و چه چیزی می توانیم از آن به دست آوریم؟ ما نمی توانیم از یک حساب بسیار کوچک انتظار داشته باشیم که پول زیادی به دست آورد، این چیزی است که واقع بینانه نیست. شما این را از قبل می دانید، بنابراین ما باید در مورد نتایج خود به روشی واقع بینانه فکر کنیم و تجارت را به عنوان حرفه ای در نظر نگیریم که می تواند میلیون ها دلار را خیلی سریع یا با یک حساب کوچک به شما بدهد زیرا این نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار واقع بینانه نیست.
همین امر در مورد زمان نیز صدق می کند. به مدرک دانشگاهی فکر کنید، ما سال ها از زندگی خود را سرمایه گذاری می کنیم تا در کاری حرفه ای شویم و بنا به دلایلی می خواهیم بازدهی و موفقیت فوری داشته باشیم و باید به یاد داشته باشیم که تجارت به سال ها تمرین و تجربه نیاز دارد، بنابراین شما باید به زمان متعهد باشید. ممکن است در مورد 10000 ساعت مورد نیاز برای تسلط بر برخی مهارت ها شنیده باشید( هر نوع مهارتی که کاربردی و عملی است)، بنابراین شاید برای حرفه ای شدن در معامله گری هم نیاز به 10000 معامله در بازار داشته باشید و باید زمان در دسترس و آزاد خود را جهت انجام این تعداد معامله را در نظر بگیرید.
شما ممکن است شغل دیگری داشته باشید، بنابراین مجبور به معامله در تایم فریم های بزرگتر هستید و در نتیجه ستاپ های کمتر و زمان کمتری خواهید داشت و اگر زمان آزاد بیشتری برای تمرین داشته باشید، شاید مسیرتان کوتاهتر شود، اما این نکته را فراموش نکنید که ما باید درک کنیم واقعیت ما چیست و زمان در دسترس ما برای تمرین چقدر است و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در کمتر از شش ماه، یک سال یا دو سال به موفقیت های بزرگ در معاملات دست پیدا کنیم. کمتر از این مدت زمان در واقع بسیار نامعقول و غیر منطقی است!
تفکرات اشتباه در مورد تحلیل تکنیکال
سلام. با قسمتی دیگر از مجموعه مقالات کاربردی آموزش تحلیل تکنیکال در خدمت شما عزیزان هستیم. همانطور که از عنوان این مقاله کاربردی مشخص است، در این قسمت قصد داریم تا چند دیدگاه و تفکر اشتباهی که ممکن است معاملهگران مبتدی بازار نسبت به یادگیری، کاربرد و آموزش تحلیل تکنیکال داشته باشند را مورد بررسی قرار دهیم. پس با ما همراه باشید تا اگر در مراحل ابتدایی مسیر بلند معاملهگری هستید، از این تفکرات اشتباه در امان باشید.
تفکرات و دیدگاههای اشتباه در مورد تحلیل تکنیکال
اگر در حال برداشتن گامهای ابتدایی تبدیل شدن به یک معاملهگر تکنیکالی بازار هستید، بهتر است بدانید که به طور کلی طبق آمار بیش از 90 درصد افرادی که وارد بازارهای مالی مانند فارکس، ارز دیجیتال و …. میشوند، پس از مدتی که سودهای کوچکی به دست آوردند، دچار ضررهای بزرگ مالی شده و در نهایت این بازارهای را با ضرر ترک میکنند. شاید در ابتدای کار این موضوع یک مقدار ناراحت کننده به نظر برسد اما بهتر بدانید که این امر یک حقیقت است و در صورتی که شما نیز نتوانید افکار و دیدگاههای خود را مدیریت کرده و گامهای درستی در این بازار بردارید، شما نیز متاسفانه ممکن است جزء این 90 درصد باشد.
برای این که بتوانید در بازارهای مالی مدیریت مالی و مدیریت روان و افکار درستی داشته باشید بهتر است بدانید که عموما معاملهگران مبتدی بازار در مسیر یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال با افکارها و دیدگاههای متفاوت و اشتباهی رو به رو میشوند که درگیر شدن با آنها ممکن است باعث شود تا این افراد به طور کلی از مسیر درست یادگیری خارج شده و در نهایت دچار ضررهای بزرگ مالی شوند. در ادامه برخی از افکار اشتباهی که ممکن است به عنوان یک تریدر با آنها مواجه شوید را معرفی و بررسی مینماییم.
اشتباه اول: باید همهی استراتژیهای تحلیل نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار تکنیکال را یاد بگیرم
بسیاری از معاملهگران مبتدی بازار بر این باورند که با یادگیری حجم بسیار بالایی از مطالب و در نهایت ساخت یک نمودار بسیار شلوغ که از تعداد بسیار زیادی اندیکاتور تشکیل نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار شده است میتواند آنها را سریعا به سود برساند. این تفکر در مورد یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال کاملا اشتباه است. اگر قصد دارید با معامله در این بازارها به درآمد برسید بهتر است در ابتدای مسیر یادگیری، یک مرجع آموزشی معتبر پیدا کرده و چند استراتژی حرفهای را یاد بگیرید و در نهایت این استراتژیها را برای مدت زمان بسیار بسیار طولانی تمرین کنید تا در آنها خبره شوید.
اشتباه دوم: گرانترین دورههای آموزشی تحلیل تکنیکال احتمالا کیفیت بهتری دارند
متاسفانه برخی مواقع شاهد ارائه دورههای آموزش تحلیل تکنیکال با قیمتهای عجیب هستیم که گاها این افکار به مبتدیان بازار دست میدهد که “احتمالا هر چه قدر دورهی گرانتری را شرکت کنم سریعتر به درآمد میرسم.”. این تفکر کاملا اشتباه است و شما باید برای انتخاب یک مرجع آموزشی مناسب تنها تجربهی مدرس و سرفصلهای علمی که قرار است به شما آموزش دهد را بررسی کنید. گاها ممکن است دورههایی با هزینههای چند صد و چند هزار دلاری را ببینید که در آنها تنها مطالب ابتدایی تدرسی میشوند که شما میتوانید با یک جست و جوی ساده در گوگل به همهی آنها دسترسی داشته باشید.
اشتباه سوم: با حجم سرمایهی زیاد وارد بازار شوم تا سود بزرگی به دست آورم
اگر در ابتدای مسیر معاملهگری و یادگیری مقدمات آموزش تحلیل تکنیکال هستید و قصد دارید سرمایهی خود را دور بریزید حتما این کار را انجام دهید.
بزرگترین اشتباهی که افراد انجام میدهند این است که مثلا متوجه میشوند که بیتکوین در این چند روز 20 درصد پامپ کرده است و ناگهان تصمیم میگیرند که با تمام سرمایه خود وارد بازار شوند تا آنها نیز از این رشد قیمتی بهره ببرند. این در حالی است که پامپهای 20 درصدی گاها دامپهای 20 درصدی را نیز دارد که بلافاصله بعد از ورود این افراد تازهکار باعث از دست رفتن سرمایه آنها میشود.
اشتباه چهارم: من همهی بازارها را تحلیل و معامله میکنم تا بیشتر سود کنم
معاملهگران مبتدی خیلی علاقه دارند که دور خود را شلوغ کرده و باعث سردرگمی خود شوند. به خاطر داشته باشید که معامله در هر بازاری نیازمند تفکر، تحلیل، تحقیق و تجربه فراوانی است و شما نمیتوانید در شروع کار به صورت همزمان در بازار بورس، ارز دیجیتال، طلا، فارکس، خودرو و …. معامله کنید. برای شروع یک بازار را با تحقیق انتخاب کرده و روی آن تمرکز کنید.
اشتباه پنجم: من پس از یک بار مشاهده یکی از دورههای تحلیل تکنیکال میلیاردر میشوم
بزرگترین اشتباهی که میتواند به سرعت شما را جزء آن 90 درصد حذفی قرار دهد این است که فکر کنید با مشاهده چند ویدیویی آموزشی همه چیز تمام است و شما قطعا به درآمد بینهایتی خواهید رسید.
برای این که از طریق دانشی که در یک دوره آموزشی به دست آوردهاید به سود برسید، باید مدت زمان بسیار زیادی را روی چارت مورد نظر به تحقیق و بررسی اختصاص دهید تا بتوانید عمیقا تمام مطالب گفته شده توسط مدرس دوره آموزشی را درک کنید. بعد از این که این کار را انجام دادید باید دوره مورد نظر را چند بار مشاهده کنید تا مطمئن شوید که تک تک کلماتی که مدرس مطرح میکند را درک کردهاید.
اشتباه ششم: تردید به تحلیل تکنیکال و عملکرد آن
این که شما در ابتدای کار دچار ضررهای کوچکی شوید طبیعی است. شما باید کمی در معاملات واقعی با حجم کم تمرین کنید تا علاوهبر تسلط بر استراتژی معاملاتی خود، روان و هیجانات خود را نیز بتوانید کنترل کنید. گاها کاخ آرزوهای معاملهگران تازهکار با این ضررهای ابتدایی فورا خراب میشود و آنها در مورد تحلیل تکینکالی بازار دچار تردید میشوند.
این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید که تحلیل تکنیکالی بازار، ابزاری قدرتمند است که بسیاری از افراد و شرکتهای بزرگ جهان در حال کسب سود به کمک این ابزار هستند. بنابراین ایجاد تردید در دل یک معاملهگر تازهکار تنها به خاطر عدم تسلط وی بر استراتژی شخصی و روان وی میباشد.
مطالب مرتبط با این مقاله آموزش نیز در همین بخش به پایان میرسد. در مقالات بعدی به بررسی دیگر مطالب کاربردی آموزش تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت.
به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وبسایت تماما نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار به عهده کاربران یا معاملهگران میباشد.
نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار
از جملات معروف و نکات که وی در کورس آموزشی خود مطرح کرده میتوان به جملات زیر اشاره کرد:
قانون بازی ساده است، نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار پول را از جیب بقیه به جیب خود منتقل کنید مشابه سازمان ها!
در روند صعودی به دنبال بهانه و دلیل برای خرید باشید و در روند نزولی به دنبال بهانه و دلیل برای فروش!
معامله گران آماتور منتظر پولبک میشوند اما حرفه ای ها و سازمان ها ورود میکنند و استاپ را بزرگتر در نظر میگیرند!
الگوهای کندل استیک تنها قسمتی از ستاپ معامله است اما بقیه جوری آنها را تبلیغ میکنند که شما فکر میکنید تنها با این الگوها میتوان ترید کرد!
بازار یا در روند است یا در رنج اگر نمیتوانید تشخیص دهید در کدام است بدانید در رنج است!!
در بالای رنج میفروشیم و در پایین رنج میخریم!!
اگر بهترین معامله گر هم باشید باز بدانید این بازی 60 به 40 است . پس بیش از 60 درصد ترید ها موفق نخواهد بود.
همیشه بدانید بازار میتواند بر خلاف تصور شما حرکت نماید!
من هر روز با علاقه کامپیوتر خود را روشن میکنم و نمیتوانم برای شروع ترید صبر کنم زیرا شغلم را دوست دارم،ترید شغل لذت بخشی است ما باید از کاری که انجام میدهیم لذت ببریم و لحظات خود را به تفریح بگذرانیم ترید برای من تفریح است.
کامران جعفرقلی
مطالب پیشنهاد شده
ویژگی های شخصیتی فرد مناسب برای فعالیت در بازارهای مالی
طلا دارایی امن در طول تاریخ
مقاله تکنولوژی بلاکچین (blockchain )
چند اصطلاح در بازار بورس
2 دیدگاه . دیدگاه جدید بگذارید
سلام.
بابت پندهایی که از ال بروکز گذاشتید متشکرم.
توی ای صحبتهای کوتاه براحتی میشه استراتژی معاملاتی رو هم حرفه ای ها و هم آماتورها بفهمند.
من آماتور هستم ولی دو نکته مهم در این جملات بود. اول اینکه در جهت روند ترید کنید دوم اینکه فقط با در نظر گرفتن کندلها نباید ترید کرد و چند آیتم دیگه هم باید در نظر داشت.
از اینکه با سلیقه و حوصله برای انتخاب این جملات وقت گذاشتید ممنونم.
پیروز باشید.
دیدگاه شما