تمرکز روی اسپریدها یا گسترش


نیل هلوران در پنج سال گذشته تنها چهار فیلم ساخته است (جمعاً ۶۴ دقیقه). او سبکی منحصر به فرد در ارائه آمار و اطلاعاتِ بصری‌سازی شده در قالب فیلمسازی مستند دارد. خودش به این سبک data-driven documentary filmmaking می‌گوید. تمرکز او بر پیش‌بردن روایت با داده‌ها و تبحرش در روش‌ها و فناوری‌های مصورسازی داده سبب شده تا تقریباً در تمامی آثارش تمایز شکلی کارهایش با Video-Essay را حفظ کند.

تاريخچه سازمان خصوصی سازی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و شروع جنگ تحمیلی در سال 1359 لزوم تمركز دولت بر مالكیت و مدیریت بخش عمده‌ای از صنایع و فعالیت‌های اقتصادی كشور در شرایط حساس دوران جنگ تحمیلی اجتناب‌ناپذیر شد. ضمناً به‌موجب اصل (44) قانون اساسی تمرکز روی اسپریدها یا گسترش نیز مالكیت بسیاری از فعالیت‌ها ازجمله بانكداری، بیمه، تأمین نیرو ، صنایع مادر و بزرگ، هواپیمایی، كشتیرانی و . ، عمومی اعلام شد. با توجه به این امر، مالكیت بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی در اختیار كامل دولت قرار گرفت. این روند تا اواخر دهه 60 كماكان ادامه یافت تا اینكه پس از خاتمه جنگ، دولت اقدام به تدوین و تصویب برنامه‌های بازسازی اقتصادی، اجتماعی در قالب برنامه‌های اول و دوم توسعه جهت بهبود عملكرد شرکت‌های دولتی و حضور فعال‌تر بخش خصوصی در اقتصاد ملی نمود و بستر لازم جهت خصوصی‌سازی را فراهم كرد. در ادامه این مسیر طی قانون برنامه سوم توسعه نیز برنامه خصوصی‌سازی شركت‌های دولتی را تحت عنوان ساماندهی شرکت‌های دولتی و واگذاری سهام آن‌ها دنبال نمود. در طول اجرای برنامه سوم توسعه، سازمان خصوصی‌سازی به‌موجب ماده (15) این برنامه و با تغییر اساسنامه سازمان مالی گسترش مالکیت واحدهای تولیدی تشکیل گردید. سازمان خصوصی‌سازی یک شرکت سهامی دولتی وابسته به وزارت امور اقتصادی و دارایی و دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی است و رئیس‌کل آن معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی می‌باشد. در حال حاضر مرکز این سازمان در تهران است و در سایر استان‌های کشور دفتر و یا نمایندگی ندارد.
اساسنامه اولیه سازمان خصوصی‌سازی در تاریخ 29/01/1380 توسط هیئت محترم وزیران تصویب و پس از تأیید شورای محترم نگهبان، در تاریخ 16/02/1380 ابلاغ گردید.
با ابلاغ بند «ج» سیاست‌های كلی اصل (44) قانون اساسی ابلاغی توسط مقام معظم رهبری در سال 1385، مبنی بر فراهم شدن بستر حضور بخش غیردولتی در فعالیت‌هایی كه به‌موجب اصل مذكور صرفاً در اختیار دولت بوده است؛ و با تصویب «قانون اجرای سیاست‌های كلی اصل (44) قانون اساسی» در تیرماه سال 1387، سازمان خصوصی‌سازی موظف گردید تا در چارچوب اساسنامه جدید (مصوب مورخ 26/12/1388) و با اهدافی ازجمله «گسترش مالکیت در سطح عموم مردم»، «تمرکز روی اسپریدها یا گسترش ارتقای کارایی بنگاه‌های اقتصادی»، «افزایش سهم بخش‌های خصوصی و تعاونی در اقتصاد ملی» و «کاستن از بار مالی و مدیریتی دولت در تصدی فعالیت‌های اقتصادی»، نسبت به انجام وظایف قانونی خود به شرح زیر اقدام نماید:

اندازه‌گیری نابرابری مخارج عمومی آموزش در استان‌های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی

دولت‌ها از طریق اعمال سیاست‌های مالیاتی و بودجه‌ای در جهت عادلانه‌تر کردن توزیع درآمدها تلاش کرده‌اند. لیکن مادام که ساختارها تغییر و تحولی نیابد، کوشش این سیاست‌ها، پیامدهای ناچیزی را به ارمغان می‌آورند؛ اما چگونگی توزیع مخارج عمومی آموزش در میان اقشار جامعه و این‌که چه کسانی از این مخارج بهره‌مند شده یا بیشتر بهره‌مند می‌شوند، می‌تواند بر کاهش این نابرابری‌ها تأثیر بگذارد. این پژوهش به اندازه‌گیری نابرابری مخارج عمومی آموزش در استان-های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی طی دو سال 1384 و 1390 پرداخته است. روش پژوهش، رویکرد تحلیل وقوع منفعت است. منحنی تمرکز منفعت، منحنی لورنز درآمد، ضریب سوئیتس و ضریب جینی برای بررسی سوال تحقیق به‌کار گرفته شد. نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد، توزیع مخارج عمومی آموزش در هر سه استان طی دو سال مذکور، توزیعی کاهنده است. بدین معنی که دهک‌های بالای جامعه سهم بیشتری از این مخارج، نسبت به دهک‌های پایین جامعه داشته است. هم‌چنین مقایسه ضریب جینی و ضریب سوئیتس سه استان طی دو سال 1384 و 1390 نشان می‌دهد با وجود این که از نابرابری درآمد کاسته شده است اما توزیع مخارج در سال 1390 نسبت به سال 1384 توزیع نسبتا کاهنده‌تر (نابرابرتر) داشته است. بنابراین با استناد بر این نتایج فرضیه مطرح‌ شده پژوهش در فصل اول رد می‌شود. این بدین معناست که عملکرد دولت قبلی در جهت ایجاد برابری بیشتر در حوزه آموزش در استان های مورد مطالعه چندان موفق نبوده است. لذا با توجه به این نتایج، پیشنهاد می‌شود دولت برنامه‌هایی جامع برای حمایت از مناطق محروم و روستایی به ‌منظور کاهش فقر و جلوگیری از گسترش بی‌سوادی را در دستور کار قرار دهد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Measurement of Inequality of Public Expenditures on Education

Governments through taxation and budget policies have tried towards a more equitable income distribution. But as long as the structure does not change, these policies bring little consequences. However, the distribution of public spending on education and how people and especially low income household benefit from these expending, can reduce the effect of these inequalities. This study investigates the public spending on education in Northern, Razavi and Western Khorasan provinces during two Years, 1384 and 1390. The method used in the study is the benefit incidence analysis. Concentration curve benefit, income Lorenz curve, Suits coefficient and the Gini coefficient were used for examining the questions. The results show that the distribution of public education spending in each province during the two years reduced, meaning that the upper deciles share of the spending education is greater than lower deciles. Also comparison of Gini and Suits coefficients during the two years (1384 and 1390) shows that despite the decrease in inequality of income distribution spending ,the distribution of spending in 1390 is lower (more unequal) that 1384. Therefore, based on the results of study the hypothesis posed in the first chapter is rejected. This means that the previous government has not been very successful in creating more equality in education in the studied provinces. Considering these results, it is suggested that the government should plan comprehensive programs to support the poor and rural areas to reduce poverty and prevent the spread of illiteracy on the agenda.

بازدارندگی؛ یا نابازدارندگی؟

cover0

زمانی تصور می‌شد گسترش سلاح‌های هسته‌ای ضامن صلح در جهان می‌شود. این نظریه می‌گفت هرچه قدرت‌های هسته‌ای در جهان بیشتر شوند، بازدارندگی نظامی بین کشورها بیشتر می‌شود. به بیان دیگر، افزایش سهمگینِ خسارت‌های ناشی از جنگ باعث می‌شود قدرت‌های بزرگ از زد و خورد با یکدیگر پرهیز ‌کنند [۱] . قدرت‌های هسته‌ای می‌دانند آرایش سلاح‌های اتمی دنیا در روزگار حاضر در دریا و خشکی به گونه‌ای است که هیچ کشوری نمی‌تواند با نخستین حمله رقبا را از تمرکز روی اسپریدها یا گسترش تمرکز روی اسپریدها یا گسترش میدان به در کند و پس از نخستین تهاجم، چند رفت و برگشت اتمی میان طرفین و بروز ویرانی‌های گسترده حتمی است [۲] .

این نظریه پیش از این نیز مثال‌های نقضی در میان قدرت‌های هسته‌ای کوچک‌تر مانند هند و پاکستان داشته، اما اتفاقات اخیر در اوکراین تناقض موجود در گسترش جنگ‌افزارهای صلح‌افزا را با تاکید بیشتری در مرکز توجه قرار داده است. اگر تنش بین قدرت‌های بزرگ هسته‌ای افزایش یابد، آیا بازدارندگی اتمی باز هم در گسترش صلح در جهان کارساز خواهد بود؟

روسیه و آمریکا دو قدرت بزرگ هسته‌ای در جهان هستند. قریب به ۹۰% سلاح‌های اتمی موجود در جهان در این در اختیار روسیه (۶,۲۵۷ مورد) و آمریکا (۵,۵۵۰) است. مابقی سلاح‌های اتمی در اختیار چین (۳۵۰)، فرانسه (۲۹۰)، انگلیس (۲۲۵)، پاکستان (۱۶۵)، هند (۱۵۶)، اسرائیل (۹۰) و کره شمالی (۴۵) است ( + ). آفریقای جنوبی تنها کشوری است که سلاح‌های هسته‌ای خود را از بین برده است ( + ).

کلیدواژه‌های هسته‌ای در جنگ روسیه و اوکراین

همزمان با اعلام جنگ روسیه علیه اوکراین، تهدید‌های اتمی روسیه نیز آغاز شد. برخی نیز گسترش ناتو در مرزهای شرقی روسیه را به بحران استقرار سلاح‌های هسته‌ای شوروی در کوبا – نزدیک خاک امریکا – در سال ۱۹۶۲ تشبیه کردند [۳] . پس از شروع درگیری نظامی در اوکراین، رئیس جمهور روسیه در چند نوبت به صورت مستقیم و غیرمستقیم توانمندی‌های هسته‌ای‌ کشورش را به حامیان اوکراین گوشزد کرد و آن‌ها را از حمایت اوکراین باز داشت [۴] . آمریکا برای پرهیز از رویارویی هسته‌ای با روسیه از ابتدا با صراحت گفت وارد جنگ با روسیه در اوکراین نمی‌شود و ناتو نیز به پیروی از آن اعلام کرد در اوکراین منطقۀ پرواز ممنوع اعلام نمی‌کند [۵] .

بازدارندگی اتمی هنوز نقش‌آفرین است؛ اما هیچ معلوم نیست این نقش‌آفرینی در نهایت به سمت گسترش صلح در جریان باشد. بازدارندگی بمب‌های هسته‌ای روسیه از ابتدا در برنامه‌ریزی حمله به اوکراین نقش داشته است. قرار دادن گزینه هسته‌ای روی میز و بازی با کارت‌های آن، نگرانی‌ها درباره از کنترل خارج شدن بازی اتمی را دوباره در جهان زنده کرده است.

چرا تهدید هسته‌ای هولناک و فاجعه‌بار است؟

برای پاسخ به این سوال، یک روش این است که به سابقه استفاده از سلاح‌ هسته‌ای و خسارات ناشی از آن نگاه کنیم. در سال ۱۹۴۵ در واپسین سال جنگ جهانی دوم، آمریکا دو بمب اتم به شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن پرتاب کرد و پرونده جنگ جهانی دوم را در هم پیچید. انفجار این دو بمب، در مجموع بیش از ۲۲۰ هزار کشته بر جای گذاشت که اکثر قریب به اتفاق آن‌ها غیرنظامیان بودند[۶].

اما ابعاد تخریب سلاح‌های هسته‌ایِ امروز به مراتب بیشتر از نظایر آن در جنگ جهانی دوم است. از طرف دیگر جمعیت جهان نیز از آن زمان تاکنون ۳٫۵ برابر شده است. در نتیجه، مراجعه صرف به انفجارهای اتمی در گذشته درک درستی از عمق فاجعه نمی‌دهد. برای پاسخ به این سوال بررسی دقیق‌تری لازم است.

شبیه‌سازی انفجار هسته‌ای در یک شهر امروزی

نیل هالوران ( Neil Halloran ) مستندسازی است که سعی کرده در یکی از فیلم‌هایش به صورت جامع‌تری به این سوال پاسخ دهد. نیل، مستندسازی را با ارائه بصری اطلاعات‌ ترکیب‌ کرده و به همین خاطر در فیلم‌سازی سبکی منحصر به فرد دارد. هالوران در تمامی ساخته‌هایش بیش از هر چیز با داده‌ها سر و کار دارد و روایت‌اش را معمولاً با ارائه آمار جلو می‌برد.

نیل هلوران در پنج سال گذشته تنها چهار فیلم ساخته است (جمعاً ۶۴ دقیقه). او سبکی منحصر به فرد در ارائه آمار و اطلاعاتِ بصری‌سازی شده در قالب فیلمسازی مستند دارد. خودش به این سبک data-driven documentary filmmaking می‌گوید. تمرکز او بر پیش‌بردن روایت با داده‌ها و تبحرش در روش‌ها و فناوری‌های مصورسازی داده سبب شده تا تقریباً در تمامی آثارش تمایز شکلی کارهایش با Video-Essay را حفظ کند.

او در فیلم‌ کوتاهی به نام شبیه‌سازی انفجار هسته‌ای در یک شهر بزرگ ( + ) تلاش کرده تا با در نظر گرفتن تراکم جمعیت در کلان‌شهرهای کنونی و قدرت تخریب امروزِ سلاح‌های اتمی، تلفات انفجار آن در یک شهر بزرگ را با یک حدس عالمانه [۷] تخمین بزند. نتیجه بررسی‌های نیل، بسیار فاجعه‌بارتر از چیزی است که قبلا در ژاپن اتفاق افتاده است. وقتی قدرت تخریب وحشتناک تنها یک بمب اتم را در کنار بیش از ده هزار بمب اتمی که در جهان وجود دارد قرار دهیم فاجعه دیگر حتی از تمرکز روی اسپریدها یا گسترش تمرکز روی اسپریدها یا گسترش تصورمان نیز خارج می‌شود.

این فیلم تاکنون بیشتر از ۱۷ میلیون بار در یوتوب دیده شده و بخش قابل توجهی از بازدید آن نیز مربوط به همین چند هفته اخیر یعنی بعد از تهدیدهای اتمی روسیه است[۸]. این فیلم را با زیرنویس فارسی دقیقه ببینید:

هالوران در اثر دیگری به نام تخمین تلفات جنگ هسته‌ای درباره تبعات به تمرکز روی اسپریدها یا گسترش کار گرفتن سلاح‌های هسته‌ای و شروع جنگ هسته‌‍ای نکات بیشتری گفته است. او در این فیلم توضیح داده که پس از چند انفجار هسته‌ای با قدرت تخریب امروزی دودی غلیظ در آسمان شکل می‌گیرد که در برخی نقاط در رسیدن تابش خورشید به سطح زمین اختلال ایجاد می‌کند تا آنجا که رشد برخی محصولات کشاورزی متوقف می‌شود و باعث بروز بحران‌های غذایی و قحطی خواهد شد.

انتقاد بیل گیتس از شبکه‌ های اجتماعی به دلیل نشر اخبار غلط در مورد کرونا

بیل گیتس

بنیان گذار مایکروسافت، بیل گیتس از شبکه های اجتماعی همچون توییتر و فیس بوک به دلیل انتشار اطلاعات نادرست در ارتباط با پاندمیک کووید 19 انتقاد کرد.

گیتس در مصاحبه ای با مجله Fast Company عنوان داشته آیا شبکه های اجتماعی در چنین وضعیتی نباید کمک بیشتری کنند؟ متاسفانه شبکه های اجتماعی در انتشار اخبار غلط و مطالب دیوانه وار همچون نزدن ماسک و یا تئوری توطئه که هر بار بر طبق این تئوری فرد و یا کشوری را مسئول ایجاد ویروس کویید 19 اعلام می کنند، دست دارند. و از آن ترسناک تر آن است که تعداد افراد دنبال کننده این اخبار نسبت به افرادی که به دنبال حقایق درباره این پاندمیک هستند، بسیار بیشتر است.

وی عنوان داشته حتی خود او نیز از تئوری توطئه در امان نبوده و برخی افراد او را متهم به ایجاد و گسترش ویروس کرونا کردند.

دلیل این اتهام نیز هشدار بیل گیتس در سال 2015 در ارتباط با پاندمیک جهانی و همچنین سرمایه گذاری سنگین او در پیدا کردن واکسن کرونا بوده است. بنابراین تئوری هایی در بین افراد ایجاد شده که با توجه به این هشدار، گیتس را متهم به ساخت ویروس کرونا و به دنبال آن کنترل مردم آمریکا به واسطه تزریق واکسن و قرار دادن تراشه در بدن افراد می کند.

در ادامه بیل گیتس پیشنهاداتی برای بازگشت به شرایط عادی را عنوان داشته که از جمله آن میتوان به افزایش آزمایشات، روش های درمان و ساخت واکسن کرونا اشاره کرد. او می گوید در حال حاضر تمام تمرکز بنیاد بیل و ملیندا گیتس بر روی ساخت واکسن کووید 19 است.

همچنین گیتس می گوید که ما باید بر روی ساخت واکسن و ارائه آن به تمامی کشورها تمرکز کنیم به خصوص کشورهایی که توانایی پرداخت هزینه تحقیقات و ساخت واکسن را ندارند.

در ادامه نیز عنوان داشته تمرکز روی اسپریدها یا گسترش تا زمان ساخت واکسن، رعایت اصول فاصله گذاری اجتماعی توسط مردم به خصوص در فصل پاییز که گفته می شود دوره اوج کرونا خواهد بود اهمیت حیاتی دارد. از طرفی تشویق مردم به زدن ماسک نیازی به تخصص نداشته و بهتر است شبکه های اجتماعی به جای انتشار اطلاعات غلط مردم را با هدف حفظ سلامت تشویق به زدن ماسک کنند.

آیا سرمای بیش‌تر موجب گسترش همه‌گیری کرونا می‌شود؟

چرا آمار کرونا در کشورهای اروپایی افزایش یافته است؟ بسیاری از کشورها قرنطینه کامل را در ابتدای تابستان لغو کردند و تا آغاز فصل پاییز شاهد افزایش چشم‌گیر گسترش ویروس نبودند. بازگشایی مدارس و دانشگاه‌ها باعث تماس بیش‌تر افراد با هم شد، اما آیا کاهش دما نیز نقشی در افزایش آمارها داشته است؟

به گزارش ژورنال ایرانیان کانادا، ما می‌دانیم که افراد در فصل سرد بیش‌تر به سرماخوردگی و آنفولانزا مبتلا می‌شوند و بسیاری از افراد در این فصل، سپری کردن مدت زمان بیش‌تری در خانه و سرفه و تنفس در محیط‌های سرپوشیده را دلیل اصلی ابتلا بیان می‌کنند. با شروع فصل سرد بیش‌تر احتمال دارد که به جای پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری، از اتوبوس یا قطاری شلوغ برای رفتن سر کار استفاده کنید. هم‌چنین گفته می‌شود که افراد در فصل سرما ویتامین دی کم‌تری از آفتاب دریافت می‌کنند و به همان نسبت سیستم ایمنی ضعیف‌تری دارند.

تحقیقات نشان می‌دهد که افزایش سالانه سرماخوردگی و آنفولانزا با دمای بیرون و رطوبت نسبی فضاهای بسته در ارتباط است. ویروس آنفولانزا در هوای سرد و خشک بیش‌تر زنده می‌ماند و به همین خاطر راحت‌تر منتقل می‌شود. بنابراین می‌توان تصور کرد که همین مطلب در رابطه با ویروس کرونا تمرکز روی اسپریدها یا گسترش که دارای اندازه و ساختاری مشابه است، نیز صادق باشد.

آزمایش‌های انجام گرفته در محیط‌های آزمایشگاهی نشان داده‌اند که این ویروس بر روی سطوحی که دارای دما و رطوبت به نسبت بالایی هستند به راحتی زنده نمی‌مانند، اما دمای محیط اتاق برای آنها بسیار مناسب است و این ویروس‌ها می‎توانند برای چند روز در این محیط‌ها زندگی کنند. در نهایت در دما‌های بسیار پایین (4 درجه سانتیگراد) و رطوبت به نسبت پایین، ویروس می‌تواند یک ماه یا بیش‌تر دوام بیاورد.

جالب است که موارد زیادی در مورد همه‌گیری کرونا در کارخانه‌های بسته‌بندی گوشت گزارش شده‌ است که دارای شرایط مشابهی هستند. با این حال، در این کارخانه‌ها تعداد زیادی از افراد در کنار هم مشغول به کار هستند و کارکنان به دلیل سر و صدای زیاد دستگاه‌ها، از راه داد زدن با هم‌دیگر ارتباط برقرار می‌کنند و این عوامل می‌تواند در گسترش ویروس نقش داشته باشد. هم‌چنین کارکنان این کارخانه‌ها در محیط‌های اشتراکی زندگی می‌کنند و این موضوع می‌تواند موجب افزایش انتقال ویروس شود.

نحوه همه‌گیری انواع ویروس کرونا در قرن بیست و یکم داستان متفاوتی را بازگو می‌کند. در یک تحقیق نقش شرایط آب و هوایی بر انتقال ویروس سارس در سال 2003 بررسی شد و نتیجه تحقیق نشان داد که اوج انتشار ویروس تمرکز روی اسپریدها یا گسترش در شرایط آب و هوایی شبیه فصل بهار بوده است.

همه‌گیری ویروس مرس در خاورمیانه نیز به طور معمول در فصل بهار اتفاق می‌افتد؛ البته به احتمال زیاد این مساله بیش‌تر به شترها وابسته است تا شرایط آب و هوا. زیرا مرس از طریق شتر نیز به انسان منتقل می‌شود. شترهای جوان منبع اصلی انتقال ویروس هستند و بچه شترها در فصل بهار متولد می‌شوند.

علاوه بر موارد یاد شده، می‌توان به شرایط همه‌گیری ویروس در نیم‌کره جنوبی در فصل زمستان نیز نگاهی انداخت. آفریقای جنوبی در فصل زمستان بیش از 700 هزار مورد ابتلا را به خود دید، اما نیوزیلند به خوبی موفق به کنترل همه‌گیری شد و تنها در حدود 2 هزار نفر در این کشور به کرونا مبتلا شدند.

این دو کشور تفاوت‌های زیادی با هم دارند و نمی‌توان آنها را با هم مقایسه کرد، اما به‌نظر نمی‌رسد که آب و هوای سردتر تمرکز روی اسپریدها یا گسترش در آگوست و جولای عامل تعیین‌کننده‌ای در میزان مبتلایان باشد.

به‌نظر می‌رسد موفقیت نیوزیلند به موقعیت جغرافیایی این کشور، کیفیت سیستم بهداشت و درمان و موثربودن واکنش این کشور به تمرکز روی اسپریدها یا گسترش همه‌گیری مربوط باشد. داده‌های اولیه در استرالیا نیز حاکی از آن است که میان رطوبت کم‌تر و گسترش بیش‌تر ویروس کرونا ارتباط وجود دارد، اما افراد بیش‌تری در جولای و به عبارتی فصل سرد، به کرونا مبتلا شده‌اند.

پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد برای افزایش مبتلایان در ماه‌های آینده باید آماده باشیم، اما باید توجه کنیم که رعایت نکردن فاصله اجتماعی در هر آب و هوایی موجب انتقال ویروس می‌شود. بنابراین افرادی که از یک خانوار نیستند، باید فاصله اجتماعی خود را رعایت کنند و در محیط‌های سربسته ماسک بزنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.